تصنیف فوق العاده زیبای
#وقتی_که_عشق_میاد
از بانو #حمیرا

اثر جاودانه؛ #علی_تجویدی

شاخه‌گلِ ٣٢٠

شاعر : ایرج‌میرزا
آهنگ محلّیِ ارمنی
تنظیم : بهرامِ‌صمیمی
ترانه : کیومرسِ‌وثوقی
خواننده : رامش
پیانو : انوشیرَوانِ‌روحانی
ویولن : فریدِ فرجاد

🎼 فریبرزِ فرهنگ‌مِهر

دلبری و بی‌دلی اسرار ماست
کار کار ماست چون او یار ماست

خودپرستی نامبارک حالتی‌ست
کاندر او ایمان ما انکار ماست

#مولانا

پس چرا علمی بیاموزي به مرد
کش بباید سینه را زان پاك کرد؟

پس چرا شما می آیید دانشها را به صورت فکر به انسانها (مرد در اینجا همین مرد و زن یا انسانها) میآموزي و با آنها هم هویت میکنی.
اینجاست که گفتیم تعلیم و تربیت مهم است. در خانوادة عشقی مهم است که باید سینه اش را از او پاك کند. چرا ما انسانها را بیاموزیم که تو بیا، دانش را بگیر، باهاش هم هویت بشو، بچسبان به خودت، بکن دلت، مرکزت بعداً به هزار مصیبت ما این را بشوییم.
می گوییم آقا بیانداز، گفت نمیتوانم بیاندازم مثل اینکه خودم را دارم میکشم، یک قسمتی از وجودم کنده میشود، این را من چه جوري بیاندازم؟ من باورم این است، هستۀ مرکزي ام این است، بعد آن موقع توي این هستۀ مرکزي هی اینها را میچرخانیم فکرهاي تکراري را تکرار میکنیم، بیت خیلی مهم است .

#استاد_پرویز_شهبازی
#مولانای_جان

#مولانا
پر کنم شکر آسمان و زمین
چون زمین بودم آسمانم کرد

از ره کهکشان گذشت دلم
زان سوی کهکشان کشانم کرد

شجریان/چشم نرگس

فرهاد_مهراد
" تکرار نشدنی ترین صدای مردونه ی پر درد ایران "را گرامی میداریم

🎼آهنگ مرد تنها

یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

🎼با صدای استاد محمدرضا شجریان

‌ ‌ یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند
چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
جمله می‌داند خدای حال گردان غم مخور
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور

#دیوان_حافظ_غزل_شماره_255

موج و دریا و حباب و قطره هم
چار اسم و یک حقیقت عین آب

چشم ما روشن به نور روی اوست
لاجرم بینیم رویش بی حجاب

#شاه_نعمت_الله_ولی

گفت: کی باشد که ازین قصه‌ی قربان برهم؟

گفتم: قربان شو تا از قصه‌ی قربان برهی.
الله‌اکبر نماز از بهر قربان است نفس را؛
تا کی باشد اکبر؟
تا در تو تکبر و هستی هست،
گفتن الله اکبر لازم است،
و قصد قربان لازم است.
اکنون تا کی بت در بغل گیری به نماز آیی؟!

"الله و اکبر می‌گویی و چون منافقان بت را در بغل محکم گرفته‌ای"!!

#مقالات_شمس_تبریزی

#مولانا
گرنیست وگرهستم گر عاقل وگرمستم
ور هیچ نمی‌دانم دانم که تو می‌دانی

گر در غم و در رنجم در پوست نمی‌گنجم
کز بهر چو تو عیدی قربانم و قربانی

گفت: کی باشد که ازین قصه‌ی قربان برهم؟

گفتم: قربان شو تا از قصه‌ی قربان برهی.
الله‌اکبر نماز از بهر قربان است نفس را؛
تا کی باشد اکبر؟
تا در تو تکبر و هستی هست،
گفتن الله اکبر لازم است،
و قصد قربان لازم است.
اکنون تا کی بت در بغل گیری به نماز آیی؟!

"الله و اکبر می‌گویی و چون منافقان بت را در بغل محکم گرفته‌ای"!!

#مقالات_شمس_تبریزی

🎼 جمعه
🎶آهنگ و تنظیم : اسفندیار منفردزاده
شهیار قنبری
🎤 #فرهاد_مهراد

آهنگ فاصله نه
باصدای هوروش باند

به ذوق نالهٔ من؛آسمان مستانه می‌رقصد
جهان ماتم سرا گردد؛اگرمن از نوا افتم

درین دریای پر آشوب ؛ پنداری حبابم من
که درهرگردش چشمی؛به گرداب فنا افتم.!

#صائب_تبریزی

‌ ما برای با تو بودن عمر خود را باختیم
بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل می باختی

من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود
می توانستی نتازی بر من ، اما تاختی

ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست
عشق را شاید، ولی هرگز مرا نشناختی

#فاضل_نظرى

حال خوش این شهروند آمریکایی
در سیل اخیر #هیوستن

سعدی از سرزنش
خلق نترسد هیهات

غرقه در نیل چه اندیشه
کند باران را؟

کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود
بنفشه در قدم او نهاد سر به سجود

بنوش جام صبوحي به ناله دف و چنگ
ببوس غبغب ساقي به نغمه ني و عود

به دور گل منشين بي شراب و شاهد و چنگ
که همچو روز بقا هفته اي بود معدود

شد از خروج رياحين چو آسمان روشن
زمين به اختر ميمون و طالع مسعود

ز دست شاهد نازک عذار عيسي دم
شراب نوش و رها کن حديث عاد و ثمود

جهان چو خلد برين شد به دور سوسن و گل
ولي چه سود که در وي نه ممکن است خلود

چو گل سوار شود بر هوا سليمان وار
سحر که مرغ درآيد به نغمه داوود

به باغ تازه کن آيين دين زردشتي
کنون که لاله برافروخت آتش نمرود

بخواه جام صبوحي به ياد آصف عهد
وزير ملک سليمان عماد دين محمود

بود که مجلس حافظ به يمن تربيتش
هر آن چه مي طلبد جمله باشدش موجود

#حافظ

تا به کِی با عصای دیگران؟ به پا روید.
این سخنان که می‌گویید،
از حدیث و تفسیر و حکمت و غیره، سخنان مردمِ آن زمان است؛
که هر یکی در عهدِ خود بر مسندِ مردی نشسته بودند.
و چون مردانِ این عهد شمائید،
اسرار و سخنان شما کو؟



حضرت شمس تبریزی

وقتی خورشید می‌درخشد، لذت ببر،
اما وقتی ابرها آمدند، برای خورشیدی که دیگر آنجا نیست گریه و زاری نکن،
بجای این که انرژی خود را صرف گریه و ناله کنی، حالا از ابرها لذت ببر...
و زمانی که ابرها رفتند، و البته که می‌روند، چون در این زندگی هیچ چیزی همیشگی نیست،
آنوقت برای رفتن ابرها هم ناله نکن.
پس هرچه که هست، با آن برقص و آواز بخوان، این راهی هوشمندانه برای زندگی کردن است.
هرچه که هست، هست.
و هر چه که نیست، نیست.

#اشو