This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از جلوه حسنت که بری از همه عیب است
آسوده دل آن است که در پردهٔ غیب است
هم از رخ تو صحن چمن لاله به دامان
هم از خط تو باد صبا نافه به جیب است
در مرحلهٔ شوق نه ننگ است و نه ناموس
در مسالهٔ عشق نه مشک است و نه زیب است
موسی چه کند گر نکند پیشه شبانی
تا بر سرش اندیشهٔ فرزند شعیب است
افسانهٔ جان دادن خود هیچ فروغی
در حضرت جانان نتوان گفت که عیب است
#فروغی_بسطامی
ز عالی دودمانِ عشقم، از راحت بوَد ننگم
برهمن زادم و کیشِ مسلمانان نمیخواهم
عرفی شیرازی
برهمن زادم و کیشِ مسلمانان نمیخواهم
عرفی شیرازی
عرفی را دوست دارم زیرا شاعری بی باک بود و گرچه در سن کم درگذشت و ما را از اشعار بیشترش محروم ساخت او در هنر همه زوایای وجود را زیر تاثیر خود گرفته بود با سن و سال اندک خویش در خوشنویسی موسیقی و شعر پایه و مایه ای ب هم رسانده بود
عرفی آرامش و راحت را در عشق مایهی ننگ میداند. و نه فقط عرفی بلکه دیگر عرفای ما هم بی دردی و راحت طلبی را ننگ میدانستند
در این بیت عرفی به خاطر رسم ریاضت کشیدنی که در آیین برهمنان است این آیین را میستاید و با طعنه به مسلمانانی که به عشق راحت و آسایش بهشت مختصر عبادتی میکردهاند کنایه میزند که شما در این دنیا آسایش دارید و در آن دنیا هم در پی بهشت و آسایشید
البته عرفی خود در مسلمانی به دین خویش اعتقاد شدیدی داشته
عرفی آرامش و راحت را در عشق مایهی ننگ میداند. و نه فقط عرفی بلکه دیگر عرفای ما هم بی دردی و راحت طلبی را ننگ میدانستند
در این بیت عرفی به خاطر رسم ریاضت کشیدنی که در آیین برهمنان است این آیین را میستاید و با طعنه به مسلمانانی که به عشق راحت و آسایش بهشت مختصر عبادتی میکردهاند کنایه میزند که شما در این دنیا آسایش دارید و در آن دنیا هم در پی بهشت و آسایشید
البته عرفی خود در مسلمانی به دین خویش اعتقاد شدیدی داشته
گوهری کز وی بیابد دیدهی معنی صفا
در جهان پیدا نشد، هر چند خاکش بیختم
عرفی شیرازی
در جهان پیدا نشد، هر چند خاکش بیختم
عرفی شیرازی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جام می از بهر می داریم دوست
این و آن از عشق وی داریم دوست
دوست را در آینه بینیم ما
آینه بی دوست کی داریم دوست
#حضرت_شاه_نعمت_الله_ولی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بر در یار من سحر مست و خراب میروم
جام طرب کشیدهام، زآن به شتاب میروم
ساغری از می لبش دوش سؤال کردهام
وقت سحر به کوی او بهر جواب میروم
نیست مرا ز خود خبر، بیش ازین که در جهان
مست و خراب آمدم، مست و خراب میروم
#جناب_عراقی
میر من خوش میروی کاندر سر و پا میرمت
خوش خرامان شو که پیش قد رعنا میرمت
گفته بودی کی بمیری پیش من تعجیل چیست
خوش تقاضا میکنی پیش تقاضا میرمت
عاشق و مخمور و مهجورم بت ساقی کجاست
گو که بخرامد که پیش سروبالا میرمت
آن که عمری شد که تا بیمارم از سودای او
گو نگاهی کن که پیش چشم شهلا میرمت
گفتهای لعل لبم هم درد بخشد هم دوا
گاه پیش درد و گه پیش مداوا میرمت
خوش خرامان میروی چشم بد از روی تو دور
دارم اندر سر خیال آن که در پا میرمت
گر چه جای حافظ اندر خلوت وصل تو نیست
ای همه جای تو خوش پیش همه جا میرمت
#حضرت_حافظ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به لطفِ خال و خط، از عارفان ربودی دل
لطیفههای عجب زیرِ دام و دانهی توست
چه جای من، که بلغزد سپهر شعبده باز
از این حیَل که در انبانهی بهانهی توست
#حضرت_حافظ
جان من! جان من فدای تو باد
هیچت از دوستان نیاید یاد
می روی و التفات مینکنی
سرو هرگز چنین نرفت آزاد
آفرینِ خدای بر پدری
که تو پرورد و مادری که تو زاد
بخت نیکت به منتهای امید
برساناد و چشم بد مرساد
تا چه کرد آن که نقش روی تو بست
که درِ فتنه بر جهان بگشاد
من بگیرم عنان شه روزی
گویم از دست خوبرویان داد
تو بدین چشم مست و پیشانی
دل ما بازپس نخواهی داد
عقل با عشق بر نمیآید
جور مزدور میبرد استاد
آن که هرگز بر آستانه عشق
پای ننهاده بود ، سر بنهاد
روی در خاک رفت و ، سر نه عجب
که رود هم در این هوس بر باد
مرغ وحشی که میرمید از قید
با همه زیرکی به دام افتاد
همه از دست غیر ناله کنند
سعدی از دست خویشتن فریاد
روی گفتم که در جهان بنهم
گردم از قید بندگی آزاد
که نه بیرون پارس منزل هست
شام و رومست و بصره و بغداد
دست از دامنم نمیدارد
خاک شیراز و آب رکن آباد
#حضرت_سعدى
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد
این مدعیان در طلبش بی خبرانند
کان را که خبر شد خبری باز نیامد
#حضرت_سعدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت
به تماشای تو آشوب قیامت برخاست
پیش رفتار تو پا برنگرفت از خجلت
سرو سرکش که به ناز از قد و قامت برخاست
#حضرت_حافظ