معرفی عارفان
1.25K subscribers
35.6K photos
13.2K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
Fasl
Googoosh
فصل تازه

کلام #زویا_زاکاریان
آهنگ / تنظیم #واروژان

صدا #گوگوش
Parandeh
Googoosh
پرنده

کلام / آهنگ #ژاکلین
تنظیم #اریک

صدا #گوگوش
Ma Be Ham Nemiresim
Googoosh
ما به هم نمیرسیم

کلام #مسعود_فردمنش
آهنگ #سلی
تنظیم #اریک

صدا #گوگوش
Gahvareh
Googoosh
گهواره

کلام #زویا_زاکاریان
آهنگ / تنظیم #واروژان

صدا #گوگوش
Mah Pishooni
Googoosh
ماه پیشونی

کلام #ایرج_جنتی_عطایی
آهنگ / تنظیم #واروژان

صدا #گوگوش
Khabam Ya Bidaram
Googoosh
خوابم یا بیدارم

کلام #ایرج_جنتی_عطایی
آهنگ / تنظیم #واروژان

صدا #گوگوش
Bavar Kon
Googoosh
باور کن

کلام #ایرج_جنتی_عطایی
آهنگ / تنظیم #واروژان

صدا #گوگوش
عمریست ندیده‌ایم گلزار ترا
وان نرگس پرخمار خمار ترا

پنهان‌شده‌ای ز خلق مانند وفا
دیریست ندیده‌ایم رخسار ترا

#مولانــــا
َ
نخواهم عمر فانی را ،
تویی عمرِ عزیز من!

نخواهم جان پرغم را
تویی جانم
به جانِ تو


مولانا
روزی سلیمان پیامبر در میان اوراق
کتابش جانوران ریزی را دید که
صفحات او را خورده و فرو برده اند .
در خیال خود از خداوند میپرسد:
غرض از خلقت اینها چه بوده است؟
در حال به سلیمان خطاب میرسد که
به جلال و جبروت خودم سوگند که
هم اکنون همین سوال را این ذره
ناچیز درباره خلقت تو از من پرسید ...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

در این عالَم جهت نظاره آمده بودم و هر سخنی می شنیدم بی حرف سین و خا و نون. کلامی بی کاف و لام، الف و میم. و از این جانب سخن ها می شنیدم. می گفتم که ای سخنِ بی حرف اگر تو سخنی پس اینها چیست؟ گفت نزد من بازیچه. گفتم پس مرا به بازیچه فرستادی؟ گفت نی، تو خواستی. خواست تو که تو را خانه باشد در آب و گِل و من ندانم و نبینم. اکنون هر سخنی می شنیدم و نظاره می کردم و مرتبۀ هر سخنی.

شمس تبریزی

ای خدا جان را تو بِنْما آن مقام
کَندرو بی‌حرف می‌روید کلام


مثنوی مولانا

خدایا جان ما را به آن مقامی برسان که در آن حقیقت و سخن های بدون صدا و کلام بروید.
@homaymastan_2
@homaymastan_2
همای مستان

باز شد قیامت و دنیا به سر رسید

شب رفت و روز طی شد و فردا به سر رسید

خلقت همان شبی که بنا شد شکست خورد
وقتی که صبر آدم و حوا به سر رسید

مجنون به پای حسرت لیلی نشست ومرد
یوسف به پای عشق زلیخا به سر رسید

دنیای مرگ با همه ی پستی و بلندیش
با دست ما بنا شد و باما به سر رسید

انسان همان پرنده ی بی آشیانه ایست
کامد زخود رها شود .اما به سر رسید

مردن که در تمام جهان حرف آخرست
حتی خودش هم آخر دنیا به سر رسید

طوفان مرگ آمد و خود را به اب زد
ساحل شکست و قصه دریا به سر رسید
خیام و نکوهش مرده‌پرستی:

روزی کسی به خيام خردمند، که دوران کهنسالی را پشت سر می‌گذاشت گفت: شما به ياد داريد دقيقا پدربزرگ من، چه زمانی درگذشت؟!

خيام پرسيد: اين پرسش برای چيست؟

آن جوان گفت: من تاريخ درگذشت همه خويشانم را بدست آورده‌ام و می‌خواهم روز وفات آنها بروم گورستان و برايشان دعا کنم و خيرات دهم و...

خيام خنديد و گفت: آدم بدبختی هستی! خداوند تو را فرستاده تا شادی بيافرينی و دست زندگان و مستمندان را بگيری تا نميرند تو به دنبال مردگانت هستی؟!
بعد پشتش را به او کرد و گفت مرا با مرده پرستان کاری نيست و از او دور شد.

به عقیده خیام:
هر کس که در این دنیا بتواند شاد زندگی کند و از زندگیش لذت ببرد، بطور حتم اگر بعد از مرگش دنیایی باشد در بهشت خواهد بود.
زیرا کسی که زندگی شادی داشته باشد به طور طبیعی نه به کسی ظلم می کند و نه تفکرات منفی نسبت به دیگران دارد.
پس دنیا و آخرتش برای او بهشت خواهد بود.
بنابراین نباید زندگی را به خود سخت گرفت
و به خود وعده فردایی بهتر داد...

گردون نگری ز قد فرسوده ماست
جیحون اثری ز اشک پالوده ماست
دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست
فردوس دمی ز وقت آسوده ماست

"حکیم عمر خیام نیشابوری"
و گفت: دل ِ عارف
چون چراغی است در قندیلی از آبگینه‌ی پاک
که شعاع او ، جمله ملکوت را روشن دارد
او را از تاریکی چه باک ؟!


تذکرةالاولیاءعطارنیشابوری
ذکر بایزید بسطامی
رباعی شمارهٔ ۲۲۹

دیوان شمس ، مولوی ، رباعیات

با شاه هر آنکسی که در خرگاهست
آن از کرم و لطف و عطای شاهست

با شاه کجا رسی بهر بیخویشی
زانجانب بیخودی هزاران راهست
چون خیالی
در دلت
آمد نشست

هر کجا که می گریزی
با تو هست

مولانا