معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.5K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
غزل خراباتی بسیار زیبا

از استاد حسن شهرستانی👌
گلپا ای ساقی پیاله پرکن(مرد حنجره طلایی)
@Jane_oshaagh
بخشی از  فیلم قدیمی
" مرد حنجره طلایی "
با صدای : #اکبر_گلپایگانی(#گلپا )
تا جهان باشد نخواهم در جهان
هجران عشق

عاشقم بر عشق و هرگز نشکنم
پیمان عشق

تا حدیث عاشقی و عشق باشد
در جهان

نام من بادا نوشته بر سر
دیوان عشق


#سنایی
من از آن روز که دربند توام آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم

همه غم‌های جهان هیچ اثر می‌نکند
در من از بس که به دیدار عزیزت شادم...

#______سعدی
چنان در نیستی غرقم
که #معشوقم همی‌گوید


بیا با من دمی بنشین
#ســـــر آن هم نمی‌دارم...


#مولانا


ای تو چو خورشید و شه خاص من
کفر من و توبه و اخلاص من

رقص کند بر سر چرخ آفتاب
تا تو بگوییش که رقاص من

#مولانای_جان
من زان جانم که جانها را جانست
من زان شهرم که شهر بی‌شهرانست

راه آن شهر راه بی‌پایانست
رو بی‌سر و پا شو که سر و پا آنست


#مولانای_جان
بی‌لطف وصال او گشتم چو هلال او

تا شب نبرد هرگز در دور قمر خوابم


#مولانای_جان
سایه نوری تو و ما جمله جهان سایه تو

نور کی دیدست که او باشد از سایه جدا!!


#مولانای_جان
جز جام جلالت اجل نوش مکن

جز #نغمهٔ_عشق_کبریا گوش مکن


#مولانای_جان
گفتی مرا که چونی در روی ما نظر کن
گفتی خوشی تو بی‌ما زین طعنه‌ها گذر کن

گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت
کس بی‌تو خوش نباشد رو قصه دگر کن

گفتی ملول گشتم از عشق چند گویی
آن کس که نیست عاشق گو قصه مختصر کن

#مولانای_جان
چند خسپیم صبوح است صلا برخیزیم

آب رحمت بستانیم و بر آتش ریزیم


#مولانای_جان
آمد شراب آتشین
ای دیو غم کنجی نشین
ای جان مرگ اندیش رو
ای ساقی باقی درآ


#مولانای_جان
گر می نخوری طعنه مزن مستانرا
بنیاد مکن تو حیله و دستانرا

تو غره بدان مشو که می مینخوری
صد لقمه خوری که می غلام‌ست آنرا


خیام
مکـن از کیـــنهٔ کس سیـنه پرسوز
که خود در سوختن مانی شب و روز

دروغ و کــــژ مگو از هیــچ راهی
که نبــــوَد زیـن بتـر هرگز گناهی




عطار
آن همه مرغان به خدمت سیمرغ رفتند. هفت دریا در راه آب پیش آمد ، بعضی از سرما هلاک شدند و بعضی از بوی دریا فرو افتادند . از آنهمه دو مرغ بماندند ،
منی کردند که همه فرو رفتند ، ما خواهیم رسیدن به سیمرغ .

همین که سیمرغ را بدید دو قطره خون از منقارشان فرو چکید ، و جان بدادند.
آخر این سیمرغ آن سوی کوه قاف ساکن است ، اما پرواز او از آن سو خدا داند تا کجاست ، اینهمه مرغان جان بدهند تا گرد کوه قاف دریابند.

دعوی حالت می کنند ، اگر در همه عالم یک روز بوی حالت به او رسیده باشد ، حال او دگرگون شده باشد.

#شمس_تبریزی

هرکسی را سر چیزی و تمنای کسیست
ما به غیر از تو نداریم تمنای دگر
#سعدی

تو از زمان تولد درون من بودی
وگرنه عشق که اینقدر اتفاقی نیست ...
#عرب_عامری
هرچه هست و بود و خواهد بود، جمله در قرآن است که «ولا رَطبَ ولایابِسَ إِلاّ فی کِتابٍ مُبین». اما تو قرآن کجا بینی؟ هیهات هیهات! قرآن در چندین هزار حجاب است، تو محرم نیستی، و اگر در درون پرده ترا راه بودی، این معنی که میرود بر تو جلوه کردی. دریغا «إِنَا نَحْنُ نَزَّلنا الذِکرَ و إِنَا لَهُ لَحافِظون»! قرآن خطاب لم یزلست با دوستان خود، و بیگانگان را درآن هیچ نصیبی نیست جز حروفی و کلماتی که بظاهر شنوند، زیرا که سمع باطن ندارند «إِنّهُم عَنِ السَمْع لَمَعْزُولُون» و جای دیگر گفت: «وَلَوْ عَلِمَ اللّهُ فیهم خیراًلَأَسْمَعَهم». اگر دانستمی که ایشان را سمع باید دادن خود داده شدی؛ اما هرگز از بیگانگی خلاص نیابند.


ادامه دارد...


#قران
#عین_القضات_همدانی
عشق جانان همچو شمعم از قدم تا سر بسوخت

مرغ جان را نیز چون پروانه بال و پر بسوخت

عشقش آتش بود کردم مجمرش از دل چو عود

آتش سوزنده بر هم عود و هم مجمر بسوخت

#عطار


.
.

جماعتی که نظر را...
حرام می‌گویند...

نظر حرام بکردند...
و خونِ خلق حلال...

#حضرت_سعدی

.