#اصلاحیه❌❌❌❌
بیخبر از همدگر آسوده خوابیدن چه سود
بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود
گر نرفتی سوی او تو در زمان بودنش
خانه صاحبعزا تا صبح خوابیدن چه سود
زنده را زنده است اکنون قدرش را بدان
ورنه بر روی مزارش کوزه گل چیدن چه سود
زنده را در زندگی باید به درد او رسید
ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود
با محبت دست پیران را عزیز من ببوس
ورنه بر روی مزارش تاج گل چیدن چه سود
یک شبی با زندهها غمخوار باش
ورنه بر روی مزارش زار نالیدن چه سود
تا زمانی زندهایم از هم همه بیگانهایم
در عزاها روی همدیگر ببوسیدن چه سود
گر توانی زندهای را یک دمی تو شاد کن
در عزا عطر و گلاب ناب پاشیدن چه سود
از برای سالمندان یک گل خوشبو ببر
تاج گلها در کنار همدیگر چیدن چه سود
گر نپرسی حال او تا زنده است
گریه و زاری و نالیدن برای او چه سود
سالها عید آمد و رفت و نکردی یاد من
جای خالی مرا در خانهام دیدن چه سود
گر نکـردی یاد من تــا زنـدهام
سنگ مرمر روی قبر من تو را چیدن چه سود
گر نپرسی حال و احوال همه فامیل خود
بعد مرگش اشک باریدن و کاهیدن چه سود
بهر دور افکندن کینه، تو حرکت کن کنون
فصل صلح و جشن و آیین است، جنگیدن چه سود
حق همدیگر به جا آریم و با هم به شویم
نرم و نیکو گفتگو سازیم، غریدن چه سود
وقت بگذاریم بـهر کودک و فرزند خویش
گر نهال الوار شد، بیهوده پیچیدن چه سود
دست و دامان پدر مادر ببوییم همچو گل
گر کُنی پژمرده گلها را، بوییدن چه سود
اختیار مال و اموالت کنون در دست توست
بعد مُردن آب در هاون کوبیدن چه سود
برگ سبزی را کنون خود تحـفه درویش کن
لیک از فرزند و وارث چشم پاییدن، چه سود
این شعر یک شعر امروزی هست و ابدا ب عرفان بهایی نمیخوره
#شعر از بهایی نیست❌❌❌❌
#شاعر ناشناس ✅✅✅
البته گفته شده علی مولودی ولی باز هم باید اثبات بشود ولی همان ناشناس بهتره✅✅✅✅
بیخبر از همدگر آسوده خوابیدن چه سود
بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود
گر نرفتی سوی او تو در زمان بودنش
خانه صاحبعزا تا صبح خوابیدن چه سود
زنده را زنده است اکنون قدرش را بدان
ورنه بر روی مزارش کوزه گل چیدن چه سود
زنده را در زندگی باید به درد او رسید
ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود
با محبت دست پیران را عزیز من ببوس
ورنه بر روی مزارش تاج گل چیدن چه سود
یک شبی با زندهها غمخوار باش
ورنه بر روی مزارش زار نالیدن چه سود
تا زمانی زندهایم از هم همه بیگانهایم
در عزاها روی همدیگر ببوسیدن چه سود
گر توانی زندهای را یک دمی تو شاد کن
در عزا عطر و گلاب ناب پاشیدن چه سود
از برای سالمندان یک گل خوشبو ببر
تاج گلها در کنار همدیگر چیدن چه سود
گر نپرسی حال او تا زنده است
گریه و زاری و نالیدن برای او چه سود
سالها عید آمد و رفت و نکردی یاد من
جای خالی مرا در خانهام دیدن چه سود
گر نکـردی یاد من تــا زنـدهام
سنگ مرمر روی قبر من تو را چیدن چه سود
گر نپرسی حال و احوال همه فامیل خود
بعد مرگش اشک باریدن و کاهیدن چه سود
بهر دور افکندن کینه، تو حرکت کن کنون
فصل صلح و جشن و آیین است، جنگیدن چه سود
حق همدیگر به جا آریم و با هم به شویم
نرم و نیکو گفتگو سازیم، غریدن چه سود
وقت بگذاریم بـهر کودک و فرزند خویش
گر نهال الوار شد، بیهوده پیچیدن چه سود
دست و دامان پدر مادر ببوییم همچو گل
گر کُنی پژمرده گلها را، بوییدن چه سود
اختیار مال و اموالت کنون در دست توست
بعد مُردن آب در هاون کوبیدن چه سود
برگ سبزی را کنون خود تحـفه درویش کن
لیک از فرزند و وارث چشم پاییدن، چه سود
این شعر یک شعر امروزی هست و ابدا ب عرفان بهایی نمیخوره
#شعر از بهایی نیست❌❌❌❌
#شاعر ناشناس ✅✅✅
البته گفته شده علی مولودی ولی باز هم باید اثبات بشود ولی همان ناشناس بهتره✅✅✅✅
برای فرار از درونی که آکنده از اضطراب، اندوه و گاه حتی ترس است، به بیرون پناه می بریم. خود را سرگرم مشغله های خودساخته ی روزمره ای می کنیم که فرار از درون به بیرون را مهیا می کنند. اغلب فرآیندِ فرار ناخودآگاه است.
مکانیسمی دفاعی است که هر چند موقت به ما امنیت می بخشد.
رو به رو شدن با درونی مضطرب و غمگین که حاصل زخم های روحی عمیق است، جرات و شجاعتی عظیم می خواهد و اغلب ما فاقد چنین جسارتی هستیم.
می گریزم تا رَگم جُنبان بود
کی فرار از خویشتن آسان بود
(مولوی مثنوی شریف)
مکانیسمی دفاعی است که هر چند موقت به ما امنیت می بخشد.
رو به رو شدن با درونی مضطرب و غمگین که حاصل زخم های روحی عمیق است، جرات و شجاعتی عظیم می خواهد و اغلب ما فاقد چنین جسارتی هستیم.
می گریزم تا رَگم جُنبان بود
کی فرار از خویشتن آسان بود
(مولوی مثنوی شریف)
مولانا شمس را گفت:
پس زخم هایمان چه؟!
و او پاسخ داد:
نور از محل آنها وارد میشود
پس زخم هایمان چه؟!
و او پاسخ داد:
نور از محل آنها وارد میشود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهربانی مثل برف است.
هر چیزی را که بپوشاند، زیبا میکند...
هر چیزی را که بپوشاند، زیبا میکند...
از چرخ به هر گونه همی دار امید
وز گردش روزگار میلرز، چو بید
گفتی که پس از سیاه رنگی نبُود
پس موی سیاه من چرا گشت سفید؟
حافظ
۳۰ اردیبهشت روز ایرانشناسی و ایرانگردی
سیام اردیبهشت روزی که نام فرزندی از زمین بهنام ایران را بر آن نهادهاند و آن را بهعنوان روز ایرانشناسی و ایرانگردی پاس میدارند.
براساس ضوابط یونسکو کشور عزیزمان ایران جزو ۱۰ کشور برجسته باستانی تاریخی و فرهنگی جهان بوده و از نظر جاذبههای طبیعی نیز رتبه پنجم جهان را دارد.
اما باید اعتراف کرد با آنکه گردشگری یکی از سه پایه اصلی تجارت جهان بهشمار میرود، در این بین، ایران سهم بسیار ناچیزی را بهخود اختصاص داده است. بنابراین تعیین این روز بهعنوان "روز ایرانگردی و ایرانشناسی" میتواند بهانهای باشد تا مردم ایران و بهویژه دانشآموزان و دانشجویان ما هرچه بیشتر با جاذبههای گردشگری و طبیعی شهر و دیارشان آشنا شوند. ای کاش مسئولان فرهنگی کشور به این نکته توجه داشته باشند تا هر ایرانی در آینده یک سفیر فرهنگی، برای حفظ و نگهداری از بناها و جذب هرچه بیشتر توریست باشد.
وقتی صحبت از گردشگری در ایران میشود، همه ذهنها بهسوی میراث فرهنگی-تاریخی اصفهان و شیراز و یزد میرود، غافل از آنکه این سرزمین سرشار از جاذبههای پنهان گردشگری است که اگر به درستی شناسایی و برنامهریزی شود، بسیاری از شهرها و روستاهای ایران میتوانند در تمام ماههای سال میزبان گردشگران داخلی و خارجی باشند.
یکی از جاذبههای گردشگری ایران که سالها از چشم سیاستگذاران گردشگری دور مانده است، کویرهای وسیع و ناشناخته ایران است. آنطور که ایرانشناسان در کتابهایشان نوشتهاند، کویر معروفترین و در عین حال ناشناختهترین پدیده جغرافیایی ایران است که با تاریخ و فرهنگ دیرینهای قرین شده است. اما تورهای گردشگری خارجی و داخلی تا همین چند سال پیش هیچ برنامهای برای بهرهمندی از این جاذبههای بکر گردشگری نداشتند.
عوامل رشد و توسعه صنعت گردشگری عبارتند از: کاهش ساعات کاری و اصلاح زمان تعطیلات و مرخصیها به منظور افزایش زمان فراغت، افزایش کیفیت وسایل نقلیه خصوصی و آزادسازی خطوط حمل و نقل، بهبود درآمد واقعی، گرایش به مصرف انبوه ، واسطههای جدید ارتباطی (مانند راهنمایان گردشگران، وسایل ارتباطی سریع مانند تلفن، اینترنت، ماهواره) و وجود امنیت و آرامش.
در ایران صنعت گردشگری تاکنون جایگاه خود را با وجود برخورداری از انواع جاذبههای طبیعی، فرهنگی، تاریخی و داشتن موقعیت مناسب و مساعد جغرافیایی پیدا نکرده و میزان درآمد ارزی کشور از این بابت ناچیز است. هرچند کشور ما براساس ضوابط یونسکو جزو ۱۰ کشور برجسته باستانی، تاریخی و فرهنگی جهان به شمار میرود.
ناتوانی در معرفی تصویر واقعی ایران از سوی رسانهها، عدم نگرش علمی به بخش جهانگردی، عدم تناسب قیمت مراکز اقامتی با کیفیت خدمات ارائه شده، ضعف تبلیغات در داخل و خارج کشور، برخوردهای سیاسی با مقوله جهانگردی و … را میتوان از دلایل این امر بر شمرد.
سیام اردیبهشت روزی که نام فرزندی از زمین بهنام ایران را بر آن نهادهاند و آن را بهعنوان روز ایرانشناسی و ایرانگردی پاس میدارند.
براساس ضوابط یونسکو کشور عزیزمان ایران جزو ۱۰ کشور برجسته باستانی تاریخی و فرهنگی جهان بوده و از نظر جاذبههای طبیعی نیز رتبه پنجم جهان را دارد.
اما باید اعتراف کرد با آنکه گردشگری یکی از سه پایه اصلی تجارت جهان بهشمار میرود، در این بین، ایران سهم بسیار ناچیزی را بهخود اختصاص داده است. بنابراین تعیین این روز بهعنوان "روز ایرانگردی و ایرانشناسی" میتواند بهانهای باشد تا مردم ایران و بهویژه دانشآموزان و دانشجویان ما هرچه بیشتر با جاذبههای گردشگری و طبیعی شهر و دیارشان آشنا شوند. ای کاش مسئولان فرهنگی کشور به این نکته توجه داشته باشند تا هر ایرانی در آینده یک سفیر فرهنگی، برای حفظ و نگهداری از بناها و جذب هرچه بیشتر توریست باشد.
وقتی صحبت از گردشگری در ایران میشود، همه ذهنها بهسوی میراث فرهنگی-تاریخی اصفهان و شیراز و یزد میرود، غافل از آنکه این سرزمین سرشار از جاذبههای پنهان گردشگری است که اگر به درستی شناسایی و برنامهریزی شود، بسیاری از شهرها و روستاهای ایران میتوانند در تمام ماههای سال میزبان گردشگران داخلی و خارجی باشند.
یکی از جاذبههای گردشگری ایران که سالها از چشم سیاستگذاران گردشگری دور مانده است، کویرهای وسیع و ناشناخته ایران است. آنطور که ایرانشناسان در کتابهایشان نوشتهاند، کویر معروفترین و در عین حال ناشناختهترین پدیده جغرافیایی ایران است که با تاریخ و فرهنگ دیرینهای قرین شده است. اما تورهای گردشگری خارجی و داخلی تا همین چند سال پیش هیچ برنامهای برای بهرهمندی از این جاذبههای بکر گردشگری نداشتند.
عوامل رشد و توسعه صنعت گردشگری عبارتند از: کاهش ساعات کاری و اصلاح زمان تعطیلات و مرخصیها به منظور افزایش زمان فراغت، افزایش کیفیت وسایل نقلیه خصوصی و آزادسازی خطوط حمل و نقل، بهبود درآمد واقعی، گرایش به مصرف انبوه ، واسطههای جدید ارتباطی (مانند راهنمایان گردشگران، وسایل ارتباطی سریع مانند تلفن، اینترنت، ماهواره) و وجود امنیت و آرامش.
در ایران صنعت گردشگری تاکنون جایگاه خود را با وجود برخورداری از انواع جاذبههای طبیعی، فرهنگی، تاریخی و داشتن موقعیت مناسب و مساعد جغرافیایی پیدا نکرده و میزان درآمد ارزی کشور از این بابت ناچیز است. هرچند کشور ما براساس ضوابط یونسکو جزو ۱۰ کشور برجسته باستانی، تاریخی و فرهنگی جهان به شمار میرود.
ناتوانی در معرفی تصویر واقعی ایران از سوی رسانهها، عدم نگرش علمی به بخش جهانگردی، عدم تناسب قیمت مراکز اقامتی با کیفیت خدمات ارائه شده، ضعف تبلیغات در داخل و خارج کشور، برخوردهای سیاسی با مقوله جهانگردی و … را میتوان از دلایل این امر بر شمرد.
۳۰ اردیبهشت زادروز ایرج طهماسب
(زاده ۳۰ اردیبهشت ۱۳۳۸ تهران) کارگردان، فیلمنامهنویس، بازیگر، مجری تلویزیون و عروسکگردان
او که فارغالتحصیل تئاتر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است، کارش را با عروسکگردانی در مجموعه "مدرسه موشها" در سال ۱۳۶۳ آعاز کرد. همچنین بازی در فیلم "آن سوی مه" ساخته منوچهر عسگرینسب در سال ۱۳۶۴ نخستین تجربه بازیگریاش بود. وی کاندید بهترین فیلمنامه از چهارمین جشن خانه سینما برای فیلم "عینک دودی" بود. او با حمید جبلی از معروفترین زوجهای سینمایی ایران هستند که در چندین سال با ساخت سریال کلاه قرمزی برای نوروز، تواناییشان را بیش از پیش نشان دادند. خانم معتمدآریا از دیگر همکاران همیشگی اوست که در خیلی از کارهای موفق او همراهش بوده است.
فیلم سینمایی "کلاه قرمزی و پسرخاله" که در سال ۱۳۷۳ اکران شد، یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران و یکی از بهیاد ماندنیترین کارهای کودک است. همچنین در سال ۱۳۸۱ فیلم "کلاه قرمزی و سروناز" را روی پرده داشت که آن هم با استقبال زیادی روبرو شد. وی در نوروز ۱۳۸۸ با سری جدید کلاه قرمزی بهتلویزیون بازگشت و بار دیگر بهدوران اوج خود رسید و در سالهای ۹۰ و ۹۱ با ساخت سریهای بعدی سریال کلاه قرمزی برمحبوبیت خود افزود. البته در موفق بودن این سریالها نمیتوان نقش حمید جبلی را نادیده گرفت. از دیگر آثار کودک او فیلم سینمایی "کلاه قرمزی و بچه ننه" را باید نام برد.
او برادر ناصر طهماسب، دوبلور معروف است و در زمستان ۱۳۹۵ نخستین کتاب داستانش را با نام "سه قصه" منتشر کرد.
(زاده ۳۰ اردیبهشت ۱۳۳۸ تهران) کارگردان، فیلمنامهنویس، بازیگر، مجری تلویزیون و عروسکگردان
او که فارغالتحصیل تئاتر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است، کارش را با عروسکگردانی در مجموعه "مدرسه موشها" در سال ۱۳۶۳ آعاز کرد. همچنین بازی در فیلم "آن سوی مه" ساخته منوچهر عسگرینسب در سال ۱۳۶۴ نخستین تجربه بازیگریاش بود. وی کاندید بهترین فیلمنامه از چهارمین جشن خانه سینما برای فیلم "عینک دودی" بود. او با حمید جبلی از معروفترین زوجهای سینمایی ایران هستند که در چندین سال با ساخت سریال کلاه قرمزی برای نوروز، تواناییشان را بیش از پیش نشان دادند. خانم معتمدآریا از دیگر همکاران همیشگی اوست که در خیلی از کارهای موفق او همراهش بوده است.
فیلم سینمایی "کلاه قرمزی و پسرخاله" که در سال ۱۳۷۳ اکران شد، یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران و یکی از بهیاد ماندنیترین کارهای کودک است. همچنین در سال ۱۳۸۱ فیلم "کلاه قرمزی و سروناز" را روی پرده داشت که آن هم با استقبال زیادی روبرو شد. وی در نوروز ۱۳۸۸ با سری جدید کلاه قرمزی بهتلویزیون بازگشت و بار دیگر بهدوران اوج خود رسید و در سالهای ۹۰ و ۹۱ با ساخت سریهای بعدی سریال کلاه قرمزی برمحبوبیت خود افزود. البته در موفق بودن این سریالها نمیتوان نقش حمید جبلی را نادیده گرفت. از دیگر آثار کودک او فیلم سینمایی "کلاه قرمزی و بچه ننه" را باید نام برد.
او برادر ناصر طهماسب، دوبلور معروف است و در زمستان ۱۳۹۵ نخستین کتاب داستانش را با نام "سه قصه" منتشر کرد.
۳۰ اردیبهشت روز ایرانشناسی و ایرانگردی
سیام اردیبهشت روزی که نام فرزندی از زمین بهنام ایران را بر آن نهادهاند و آن را بهعنوان روز ایرانشناسی و ایرانگردی پاس میدارند.
براساس ضوابط یونسکو کشور عزیزمان ایران جزو ۱۰ کشور برجسته باستانی تاریخی و فرهنگی جهان بوده و از نظر جاذبههای طبیعی نیز رتبه پنجم جهان را دارد.
اما باید اعتراف کرد با آنکه گردشگری یکی از سه پایه اصلی تجارت جهان بهشمار میرود، در این بین، ایران سهم بسیار ناچیزی را بهخود اختصاص داده است. بنابراین تعیین این روز بهعنوان "روز ایرانگردی و ایرانشناسی" میتواند بهانهای باشد تا مردم ایران و بهویژه دانشآموزان و دانشجویان ما هرچه بیشتر با جاذبههای گردشگری و طبیعی شهر و دیارشان آشنا شوند. ای کاش مسئولان فرهنگی کشور به این نکته توجه داشته باشند تا هر ایرانی در آینده یک سفیر فرهنگی، برای حفظ و نگهداری از بناها و جذب هرچه بیشتر توریست باشد.
وقتی صحبت از گردشگری در ایران میشود، همه ذهنها بهسوی میراث فرهنگی-تاریخی اصفهان و شیراز و یزد میرود، غافل از آنکه این سرزمین سرشار از جاذبههای پنهان گردشگری است که اگر به درستی شناسایی و برنامهریزی شود، بسیاری از شهرها و روستاهای ایران میتوانند در تمام ماههای سال میزبان گردشگران داخلی و خارجی باشند.
یکی از جاذبههای گردشگری ایران که سالها از چشم سیاستگذاران گردشگری دور مانده است، کویرهای وسیع و ناشناخته ایران است. آنطور که ایرانشناسان در کتابهایشان نوشتهاند، کویر معروفترین و در عین حال ناشناختهترین پدیده جغرافیایی ایران است که با تاریخ و فرهنگ دیرینهای قرین شده است. اما تورهای گردشگری خارجی و داخلی تا همین چند سال پیش هیچ برنامهای برای بهرهمندی از این جاذبههای بکر گردشگری نداشتند.
عوامل رشد و توسعه صنعت گردشگری عبارتند از: کاهش ساعات کاری و اصلاح زمان تعطیلات و مرخصیها به منظور افزایش زمان فراغت، افزایش کیفیت وسایل نقلیه خصوصی و آزادسازی خطوط حمل و نقل، بهبود درآمد واقعی، گرایش به مصرف انبوه ، واسطههای جدید ارتباطی (مانند راهنمایان گردشگران، وسایل ارتباطی سریع مانند تلفن، اینترنت، ماهواره) و وجود امنیت و آرامش.
در ایران صنعت گردشگری تاکنون جایگاه خود را با وجود برخورداری از انواع جاذبههای طبیعی، فرهنگی، تاریخی و داشتن موقعیت مناسب و مساعد جغرافیایی پیدا نکرده و میزان درآمد ارزی کشور از این بابت ناچیز است. هرچند کشور ما براساس ضوابط یونسکو جزو ۱۰ کشور برجسته باستانی، تاریخی و فرهنگی جهان به شمار میرود.
ناتوانی در معرفی تصویر واقعی ایران از سوی رسانهها، عدم نگرش علمی به بخش جهانگردی، عدم تناسب قیمت مراکز اقامتی با کیفیت خدمات ارائه شده، ضعف تبلیغات در داخل و خارج کشور، برخوردهای سیاسی با مقوله جهانگردی و … را میتوان از دلایل این امر بر شمرد.
سیام اردیبهشت روزی که نام فرزندی از زمین بهنام ایران را بر آن نهادهاند و آن را بهعنوان روز ایرانشناسی و ایرانگردی پاس میدارند.
براساس ضوابط یونسکو کشور عزیزمان ایران جزو ۱۰ کشور برجسته باستانی تاریخی و فرهنگی جهان بوده و از نظر جاذبههای طبیعی نیز رتبه پنجم جهان را دارد.
اما باید اعتراف کرد با آنکه گردشگری یکی از سه پایه اصلی تجارت جهان بهشمار میرود، در این بین، ایران سهم بسیار ناچیزی را بهخود اختصاص داده است. بنابراین تعیین این روز بهعنوان "روز ایرانگردی و ایرانشناسی" میتواند بهانهای باشد تا مردم ایران و بهویژه دانشآموزان و دانشجویان ما هرچه بیشتر با جاذبههای گردشگری و طبیعی شهر و دیارشان آشنا شوند. ای کاش مسئولان فرهنگی کشور به این نکته توجه داشته باشند تا هر ایرانی در آینده یک سفیر فرهنگی، برای حفظ و نگهداری از بناها و جذب هرچه بیشتر توریست باشد.
وقتی صحبت از گردشگری در ایران میشود، همه ذهنها بهسوی میراث فرهنگی-تاریخی اصفهان و شیراز و یزد میرود، غافل از آنکه این سرزمین سرشار از جاذبههای پنهان گردشگری است که اگر به درستی شناسایی و برنامهریزی شود، بسیاری از شهرها و روستاهای ایران میتوانند در تمام ماههای سال میزبان گردشگران داخلی و خارجی باشند.
یکی از جاذبههای گردشگری ایران که سالها از چشم سیاستگذاران گردشگری دور مانده است، کویرهای وسیع و ناشناخته ایران است. آنطور که ایرانشناسان در کتابهایشان نوشتهاند، کویر معروفترین و در عین حال ناشناختهترین پدیده جغرافیایی ایران است که با تاریخ و فرهنگ دیرینهای قرین شده است. اما تورهای گردشگری خارجی و داخلی تا همین چند سال پیش هیچ برنامهای برای بهرهمندی از این جاذبههای بکر گردشگری نداشتند.
عوامل رشد و توسعه صنعت گردشگری عبارتند از: کاهش ساعات کاری و اصلاح زمان تعطیلات و مرخصیها به منظور افزایش زمان فراغت، افزایش کیفیت وسایل نقلیه خصوصی و آزادسازی خطوط حمل و نقل، بهبود درآمد واقعی، گرایش به مصرف انبوه ، واسطههای جدید ارتباطی (مانند راهنمایان گردشگران، وسایل ارتباطی سریع مانند تلفن، اینترنت، ماهواره) و وجود امنیت و آرامش.
در ایران صنعت گردشگری تاکنون جایگاه خود را با وجود برخورداری از انواع جاذبههای طبیعی، فرهنگی، تاریخی و داشتن موقعیت مناسب و مساعد جغرافیایی پیدا نکرده و میزان درآمد ارزی کشور از این بابت ناچیز است. هرچند کشور ما براساس ضوابط یونسکو جزو ۱۰ کشور برجسته باستانی، تاریخی و فرهنگی جهان به شمار میرود.
ناتوانی در معرفی تصویر واقعی ایران از سوی رسانهها، عدم نگرش علمی به بخش جهانگردی، عدم تناسب قیمت مراکز اقامتی با کیفیت خدمات ارائه شده، ضعف تبلیغات در داخل و خارج کشور، برخوردهای سیاسی با مقوله جهانگردی و … را میتوان از دلایل این امر بر شمرد.
سرم در دام و
ُ تن در قید وُ
دل در بندِ مهرِ او..
مسلمانان در این حالت،
سفر ڪردن توان؟
«نتوان»!...
#اوحدی_مراغهای
ُ تن در قید وُ
دل در بندِ مهرِ او..
مسلمانان در این حالت،
سفر ڪردن توان؟
«نتوان»!...
#اوحدی_مراغهای
آرزو دلیل بر استعداد است.
وقتی آدم آرزو می کند که ای کاش من چنین و چنان شوم بدانید که حتما میتواند بشودواگرنه آرزو نمی کرد
مثلا هیچ بره ای که به دنیا می آید آرزو می کند که رئیس دانشگاه هاروارد شود
اصلا به ذهنش خطور نمی کند
هرکسی در دلش هر آرزویی هست برآورده میشود. شک نکنید
برای اینکه اصلا آرزو سند حقانیت ماست.
مولانا می گوید:
کین طلب در تو گروگان خداست
زانک هر طالب به مطلوبی سزاست
دکترقمشهای
وقتی آدم آرزو می کند که ای کاش من چنین و چنان شوم بدانید که حتما میتواند بشودواگرنه آرزو نمی کرد
مثلا هیچ بره ای که به دنیا می آید آرزو می کند که رئیس دانشگاه هاروارد شود
اصلا به ذهنش خطور نمی کند
هرکسی در دلش هر آرزویی هست برآورده میشود. شک نکنید
برای اینکه اصلا آرزو سند حقانیت ماست.
مولانا می گوید:
کین طلب در تو گروگان خداست
زانک هر طالب به مطلوبی سزاست
دکترقمشهای
ای که درد عشق را گفتی مداوایی ندارد
آتش است آری، ولی پروانه پروایی ندارد
ناامیدی عمر من کوتاه کرد، ای مه وفا کن
ای بسا امروزِ بی حاصل که فردایی ندارد...
#مهدی_اخوان_ثالث
آتش است آری، ولی پروانه پروایی ندارد
ناامیدی عمر من کوتاه کرد، ای مه وفا کن
ای بسا امروزِ بی حاصل که فردایی ندارد...
#مهدی_اخوان_ثالث
مولوی میگوید: عشق چیزی نیست که بیرون بشود پیدایش کرد.
درونی است.
تنها کاری که باید بکنیم این است که
موانعی را که در درونمان جلوی عشق را میگیرند پیدا کنیم و از میان برداریم!
ملت عشق
#الیف_شافاک
درونی است.
تنها کاری که باید بکنیم این است که
موانعی را که در درونمان جلوی عشق را میگیرند پیدا کنیم و از میان برداریم!
ملت عشق
#الیف_شافاک
کانال تلگرامیsmsu43@
سالار عقیلی - تمنا
سالار عقیلی
تصنیف تمنا
از البوم باده نوشین
ای دریغا گر شبی در بر خرابت دیدمی
سرگران از خواب و سرمست از شرابت دیدمی
روز روشن دست دادی در شب تاریک هجر
گر سحرگه روی همچون آفتابت دیدمی
آه اگر وقتی چو گل در بوستان یا چون سمن
در گلستان یا چو نیلوفر در آبت دیدمی
ور چو خورشیدت نبینم کاشکی همچون هلال
اندکی پیدا و دیگر در نقابت دیدمی
این تمنایم به بیداری میسر کی شود
کاشکی خوابم گرفتی تا به خوابت دیدمی
حضرت سعدی
تصنیف تمنا
از البوم باده نوشین
ای دریغا گر شبی در بر خرابت دیدمی
سرگران از خواب و سرمست از شرابت دیدمی
روز روشن دست دادی در شب تاریک هجر
گر سحرگه روی همچون آفتابت دیدمی
آه اگر وقتی چو گل در بوستان یا چون سمن
در گلستان یا چو نیلوفر در آبت دیدمی
ور چو خورشیدت نبینم کاشکی همچون هلال
اندکی پیدا و دیگر در نقابت دیدمی
این تمنایم به بیداری میسر کی شود
کاشکی خوابم گرفتی تا به خوابت دیدمی
حضرت سعدی
میگویند بدعت است.
میگویند کفر است، این کار را نکنید.
آخر چطور ممکن است، هنری که با عشق اجرا میشود کفر باشد. آیا خداوندی که به ما تمام نواها را داده است. منظورم فقط نوایی که با آلت موسیقی اجرا میشود نیست، منظورم تمام نواها و صداهایی است که در جهان پخش شده است. آن فقط خدا، موسیقی را بر ما حرام میکند.
مگر نمیبینند که تمام مخلوقات در همهجا با دعا نام او را میخوانند. مگر نمیبینند که تمام دنیا با آهنگ خاصی بهسوی او در حرکت هستند.
ضربان قلبمان، بال زدن پرندگان، مشتهایی که در یک شب طوفانی به درها فرو میآید. صدای جوش و خروش چشمهای در کوهساران، صدای کوبیدن، من صدایِ جنین در رحم مادر، همهجا و همهکس فقط با یک آهنگ همآواز هستند.
نوایی که درویشها در حال چرخش گوش میدهند، فقط حلقهای از این زنجیر است. همانطور که در هر قطره آب درونش دریایی دارد، ما هم در سماع، راز کائنات را حمل میکنیم.
#الیف_شافاک
میگویند کفر است، این کار را نکنید.
آخر چطور ممکن است، هنری که با عشق اجرا میشود کفر باشد. آیا خداوندی که به ما تمام نواها را داده است. منظورم فقط نوایی که با آلت موسیقی اجرا میشود نیست، منظورم تمام نواها و صداهایی است که در جهان پخش شده است. آن فقط خدا، موسیقی را بر ما حرام میکند.
مگر نمیبینند که تمام مخلوقات در همهجا با دعا نام او را میخوانند. مگر نمیبینند که تمام دنیا با آهنگ خاصی بهسوی او در حرکت هستند.
ضربان قلبمان، بال زدن پرندگان، مشتهایی که در یک شب طوفانی به درها فرو میآید. صدای جوش و خروش چشمهای در کوهساران، صدای کوبیدن، من صدایِ جنین در رحم مادر، همهجا و همهکس فقط با یک آهنگ همآواز هستند.
نوایی که درویشها در حال چرخش گوش میدهند، فقط حلقهای از این زنجیر است. همانطور که در هر قطره آب درونش دریایی دارد، ما هم در سماع، راز کائنات را حمل میکنیم.
#الیف_شافاک
هواخواه توام جانا و میدانم که میدانی
که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی
ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق
نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی
بیفشان زلف و صوفی را به پابازی و رقص آور
که از هر رقعه دلقش هزاران بت بیفشانی
گشاد کار مشتاقان در آن ابروی دلبند است
خدا را یک نفس بنشین گره بگشا ز پیشانی
ملک در سجده آدم زمین بوس تو نیت کرد
که در حسن تو لطفی دید بیش از حد انسانی
چراغ افروز چشم ما نسیم زلف جانان است
مباد این جمع را یا رب غم از باد پریشانی
دریغا عیش شبگیری ، که در خواب سحر بگذشت
ندانی قدر وقت ای دل مگر وقتی که درمانی
ملول از همرهان بودن طریق کاردانی نیست
بکش دشواری منزل به یاد عهد آسانی
خیال چنبر زلفش فریبت میدهد حافظ
نگر تا حلقه اقبال ناممکن نجنبانی
#حضرت_حافظ
که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی
ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق
نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی
بیفشان زلف و صوفی را به پابازی و رقص آور
که از هر رقعه دلقش هزاران بت بیفشانی
گشاد کار مشتاقان در آن ابروی دلبند است
خدا را یک نفس بنشین گره بگشا ز پیشانی
ملک در سجده آدم زمین بوس تو نیت کرد
که در حسن تو لطفی دید بیش از حد انسانی
چراغ افروز چشم ما نسیم زلف جانان است
مباد این جمع را یا رب غم از باد پریشانی
دریغا عیش شبگیری ، که در خواب سحر بگذشت
ندانی قدر وقت ای دل مگر وقتی که درمانی
ملول از همرهان بودن طریق کاردانی نیست
بکش دشواری منزل به یاد عهد آسانی
خیال چنبر زلفش فریبت میدهد حافظ
نگر تا حلقه اقبال ناممکن نجنبانی
#حضرت_حافظ
همه را در خود بینی
از موسی و عیسی و ابراهیم و نوح و آدم و حوا و آسیه و خضر و الیاس و فرعون و نمرود،
تو عالم بیکرانی . . .
همهی عالم در توست
چون خود را شناختی،
همه را شناختهای
پس اینقدر عمر که تو را هست،
در تفحص حال خود خرج کن
در تفحص عالم چرا خرج میکنی؟
شناخت خدا عمیق است؟
ای انسان، عمیق تویی
اگر عمقی هست در توست!
#شمس_تبريزی
از موسی و عیسی و ابراهیم و نوح و آدم و حوا و آسیه و خضر و الیاس و فرعون و نمرود،
تو عالم بیکرانی . . .
همهی عالم در توست
چون خود را شناختی،
همه را شناختهای
پس اینقدر عمر که تو را هست،
در تفحص حال خود خرج کن
در تفحص عالم چرا خرج میکنی؟
شناخت خدا عمیق است؟
ای انسان، عمیق تویی
اگر عمقی هست در توست!
#شمس_تبريزی
آفتاب جمال بر ما تاب
زانکه ما بیرخت سیه روزیم
تا ببینیم روی خوبت را
از دو عالم دو دیده بردوزیم
همچو طفلان به مکتب حسنت
ابجد عشق را بیاموزیم
#فخرالدین_عراقی
زانکه ما بیرخت سیه روزیم
تا ببینیم روی خوبت را
از دو عالم دو دیده بردوزیم
همچو طفلان به مکتب حسنت
ابجد عشق را بیاموزیم
#فخرالدین_عراقی