شرمنده نیستی که به این دستگاه حسن#
دل می‌بری ز مردم و انکار می‌کنی؟

#صائب

از چشم شوخش ای# دل ایمان خود نگه‌دار
کان جادوی کمانکش بر عزم غارت آمد

#حافظ

خانه‌ای بر سر خود ریخته‌ایم اما #عشق
همچنان منتظر لحظه‌ی ویرانی ماست


#فاضل_نظری

چونکه از عالم رود هندو بسوزندش ولی
من ز سوز #عشق تا بودم به‌عالم سوختم

#خوشدل‌تهرانی

#عشق تردست ترا نازم که در هر جلوه‌ای
کرد ویران یک جهان دل را و گردی برنخاست

#صائب

#عشق است هر دم افزون،گویی که هرچه مارا
از عمر می‌شود کم،در عشق می‌فزاید

#سلمان_ساوجی

‏چنان سرمست شد جانم ز جامِ #عشقِ جانانم
که تا روز قیامت هم نخواهی یافت هشیارش

#عراقی

دست از جهان نشسته مکن آرزوی #عشق
کاین نیست دامنی که توان بی وضو گرفت

#صائب

روزِ اوّل وصال می‌جویی؟!
#عشق بازیچه است پنداری!

جان بده، دل بسوز و تن بگداز
تا نصیبی ز عشق برداری

#تاج‌الدین_رومی

صنما ز چشم مستت که شرابدار عشق است
بدهی می و #قدح نی چه عظیم اوستادی

#مولانا

چو پیاله جلوه ای کن به بساط بزم مستان
که ز موج باده دارد# قدح اضطراب بی تو

#سلیم‌تهرانی

#قَدَح ز هرکه گرفتم به جز خمار نداشت
مریدِ ساقیِ خویشم که باده اش ناب است...

#هوشنگ_ابتهاج

تا سبوی و #قدح و شیشه وسایل نشود
دست در گردن مقصود حمایل نشود
می‌رود خنده‌زنان باز صراحی به رکوع
این نمازی‌ست که از قهقهه باطل نشود

#اشرف_مازندرانی

خشت سر خم ز ملکت جم خوشتر

بوی #قدح از غذای مریم خوشتر

آه سحری ز سینه خماری

از ناله بوسعید و ادهم خوشتر

#خیام

من باده خورم ولیک مستی نکنم

الا به# قدح دراز دستی نکنم

دانی غرضم ز می پرستی چه بود

تا همچو تو خویشتن پرستی نکنم


#خیام

بینوا را به حقارت منگر
شب ویرانه نشینان# ماه است

#خوشدل‌تهرانی

چو دست بر سرِ زلفش زنم به تاب رَوَد
ور آشتی طلبم با سرِ عِتاب رَوَد

چو #ماهِ نو رَهِ بیچارگانِ نَظّاره
زَنَد به گوشهٔ ابرو و در نقاب رود

#حافظ
#شجریان

#ماه و خورشید زدند از رخ نیکوی تو لاف
داد از این کهنه‌حسودان که چه بی پا و سرند.

#آتش_اصفهانی

شب به کوی عشقم و روز ویرانه‌ای...
دل همی گوید بیا باهم بسازیم خانه‌ای...

یار اگر پرسید نشان منزل مارا بگو...
عاشقان کی خانه دارند جز دل دیوانه‌ای...



مولانا❌❌❌