معرفی عارفان
1.26K subscribers
35K photos
12.9K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
اندیشیدن به پایانِ راه کاری بیهوده است.
وظیفه تو فقط اندیشیدن به نخستین گامی است که بر می‌داری؛ ادامه اش خود به خود می‌آید.

ملت_عشق
#الیف_شافاک
بهترین نصیحت ابوسعید ابوالخیر همینه:

آن یار طلب کن که ترا باشد و بس
معشوقهٔ صد هزار کس را چه کنی؟
به چشم خویش دیدم در گذرگاه
که زد بر جان موری مرغکی راه

هنوز از صید منقارش نپرداخت
که مرغی دیگر آمد کار او ساخت

چو بد کردی مباش ایمن ز آفات
که واجب شد طبیعت را مکافات

سپهر آیینه عدلست و شاید
که هرچ آن از تو بیند وا نماید


نظامی
سلطان العارفین بایزید بسطامی فرمود:
هیچ کس بر من چنان غلبه نکرد که جوانی از بلخ مرا گفت :
یا بایزید حَدّ ِ زُهد شما چیست؟
من گفتم: چون بیابیم بخوریم و چون نیابیم صبر کنیم.
گفت: سگانِ بلخ همین صفت دارند.
پس من گفتم: حدّ ِ زُهدِ شما چیست ؟
گفت: ما چون نیابیم صبر کنیم و چون بیابیم ایثار ...


#شهاب‌الدین_سهروردی
#عوارف‌المعارف
شمس تبريزی گويد: اگر سخنی را شنيديد و به دلتان نشست، بدانيد كه آن سخن حق است و به دنبال آن برويد، پس بر اين باور باشيم كه: متبركند انسان های اندک شماری كه پيوسته در روح ديگران جاری هستند و آدمی را از روزمرگی به روز سبزی می برند. - شمس تبریزی

تو دو تن هستی، يكی بيدار در ظلمت و ديگری، خفته در نور!  يادمان نرود، در دفتر ديكته فردايمان بنويسيم: بايد انسان بودن، پاک بودن ،مسئول بودن و در انديشه سرنوشت ديگران بودن وظيفه نباشد، بلكه صفت آدمی باشد!

برگرفته از کتاب لطفا گوسفند نباشید.
خواهی که خدا کار نکو با تو کند
ارواح ملایک همه رو با تو کند

یا هر چه رضای او در آنست بکن
یا راضی شو هر آنچه او با تو کند


#ابوسعید_ابوالخیر
ازرقی هروی » رباعیات »
شمارهٔ ۱

آن کس که ز ناصواب بشناخت صواب

بی خدمت تو کرد طلب حشمت و آب"
نگارا، از وصال خود مرا تا کی جدا داری؟
چو شادم می‌توانی داشت، غمگینم چرا داری؟

مرا گویی: مشو غمگین، که خوش دارم تو را روزی
چو می‌گردم هلاک از غم تو آنگه خوش مرا داری!

#عراقـی
می‌کنیم از غایت جهل و عما
قصد آزار عزیزان خدا

#مثنوی_مولانا


ما بر اثر نادانی و کوردلی بسیار درصدد آزار کسانی بر می آیيم که در بارگاه الهی بسی ارجمند و عزیزانند
عقل همچون پروانه است و معشوق چون شمع ، هر چند که پروانه  خود را بر شمع بزند بسوزد و هلاک شود .
اما پروانه آن است که هر چند بر او آسیبِ آن سوختگی و الم می رسد ، از شمع نشکیبد .
و اگر حیوانی مانند پروانه که از نور شمع بشکیبد و خود را بر آن نور نزند ، او خود ، پروانه نباشد .
و اگر پروانه خود را بر نور شمع بزند و پروانه نسوزد ،
آن نیز شمع نباشد !
پس آدمی که از حق نشکیبد و اجتهاد ننماید ، او آدمی نباشد .
و اگر تواند حق را ادراک کردن ، آن هم حق نباشد !
پس آدمی آن است که از اجتهاد خالی نیست  و گرد نور حق می گردد بی آرام و قرار.

#فیه_ما_فیه
       الـهی;

   ای مهربان بر خلايق !
   عذرهای ما بپذير که تو غنی و ما فقير و بر 
   عيب های ما مگير که تو قوی و ما حقير،
   از بنده خطا آيد و ذلّت و
   از تو عطا آيد و رحمت.

  #مناجات
  #خواجه_عبدالله_انصاری
گر شبی عشق تو بر تخت دلم شاهی کند
صدهزاران ماه آن شب خدمت ماهی کند

باد لطفت گر به دارالملک انسان بروزد
هر یکی را بر مثال یوسف چاهی کند

من چه سگ باشم که در عشق تو خوش یک دم زنم
آدم و ابلیس یک جا چون به همراهی کند

هر که از تصدیق دل در خویشتن کافر شود
بی خلافی صورت ایمانش دلخواهی کند

بی خود ار در کفر و دین آید کسی محبوب نیست
مختصر آنست کار از روی آگاهی کند

خفتهٔ بیدار بنگر عاقل دیوانه بین
کو ز روی معرفت بی وصل الاهی کند

تا درین داری به جز بر عشق دارایی مکن
عاشق آن کار خود از آه سحرگاهی کند

ساحری دان مر سنایی را که او در کوی عقل
عشقبازی با خیال ترک خرگاهی کند

#سنایی
ای ماه چو ابر بس گرستم بی‌تو
در مه به نشاط ننگریستم بی‌تو
برخاستم از جان تو نشستم بی‌تو
وز شرم به مردم چو نرستم بی‌تو

#مولانای_جان
" معنی آن باشد که بستاند ترا
  بی نیاز از نقش گرداند ترا

  معنی آن نبود که کور و کر کند
  مرد را بر نقش عاشق تر کند "

#مثنوی_مولانا


📘یافتن معنای زندگی انسان را از چنگ منیت های خود آزاد میکند و او را از جلوه گری بی نیاز می سازد. آنچه عشق به جلوه گری را افزون کند  و پرده ای در برابر حقیقت باشد, را معنی ندانید...
جهانیست جنگ و جهانیست صلح
جهان معانی به فرسنگ نیست

هم آب و هم آتش برادر بدند
ببین اصل هر دو به جز سنگ نیست

#مولانای_جان
مقصود عاشقان دو عالم لقای تست

مطلوب طالبان به حقیقت رضای تست


#حضرت_سعدی
تو خواه باور کن یا بگو که نیست چنین
وفای عشق تو دارم به جان پاک وفا

ملامتم مکنید ار دراز می‌گویم
بود که کشف شود حال بنده پیش شما

#مولانای_جان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#اجراء  در قونیه
#استاد محمدرضا_شجریان

بسیار زیبا تقدیم بشما عزیزان همراه

#مثنوی معنوی دفتر اول
نیم جان بستاند و صد جان دهد
آنچ در وهمت نیاید آن دهد


#مولانای_جان
عشق قهارست و من مقهور عشق
چون شکر شیرین شدم از شور عشق

برگ کاهم پیش تو ای تند باد
من چه دانم که کجا خواهم فتاد


#مولانای_جان
خرامان می روی در دل
چراغ افروز جان و تن
زهی چشم و چراغ دل
زهی چشمم به توروشن

#مولانای_جان