سعدیا از روی تحقیق این سخن نشنیده ای
هر نشیبی را فراز و هر فرازی را نشیب
سعدی
هر نشیبی را فراز و هر فرازی را نشیب
سعدی
دم بدم ما بستهٔ دام نویم
هر یکی گر باز و سیمرغی شویم
میرهانی هر دمی ما را و باز
سوی دامی میرویم ای بینیاز
#مولانای_جان
هر یکی گر باز و سیمرغی شویم
میرهانی هر دمی ما را و باز
سوی دامی میرویم ای بینیاز
#مولانای_جان
ما درین انبار گندم میکنیم
گندم جمع آمده گم میکنیم
مینیندیشیم آخر ما بهوش
کین خلل در گندمست از مکر موش
موش تا انبار ما حفره زدست
و از فنش انبار ما ویران شدست
اول ای جان دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم جوش کن
#مولانای_جان
گندم جمع آمده گم میکنیم
مینیندیشیم آخر ما بهوش
کین خلل در گندمست از مکر موش
موش تا انبار ما حفره زدست
و از فنش انبار ما ویران شدست
اول ای جان دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم جوش کن
#مولانای_جان
گوهر از هر طرفی میتابد
پای کوبان سوی جان میآید
از در مشعله داران فلک
آتش دل به دهان میآید
#مولانای_جان
پای کوبان سوی جان میآید
از در مشعله داران فلک
آتش دل به دهان میآید
#مولانای_جان
شتری در صحرا چرا می کرد و از خار و خاشاک آن صحرا غذا می خورد به خاربنی رسید، چون زلف خوبان درهم و چون روی محبوبان تازه و خرم.
گردن آز دراز کرد تا از آن بهره ای گیرد دید که در میان آن افعیی حلقه کرده و سر را با دم فرا آورده، باز پس گشت و از آرزوی او بگذشت. خاربن پنداشت که احتراز وی از زخم سنان اوست و اجتناب او از تیزی دندان او.
شتر آن را دریافت، گفت: بیم من از میهمان پوشیده است نه از میزبان آشکار، و ترس من از زهر دندان مار است نه از زخم پیکان خار، اگر نه هول میهمان خوردمی میزبان را یک لقمه کردمی.
گر از لئیم بترسد کریم، نیست عجب
ز خبث نفس، نه از پشم و استخوان ترسد
کسی که پا ننهد در میان خاکستر
مقرر است که از آتش نهان ترسد
جامی
گردن آز دراز کرد تا از آن بهره ای گیرد دید که در میان آن افعیی حلقه کرده و سر را با دم فرا آورده، باز پس گشت و از آرزوی او بگذشت. خاربن پنداشت که احتراز وی از زخم سنان اوست و اجتناب او از تیزی دندان او.
شتر آن را دریافت، گفت: بیم من از میهمان پوشیده است نه از میزبان آشکار، و ترس من از زهر دندان مار است نه از زخم پیکان خار، اگر نه هول میهمان خوردمی میزبان را یک لقمه کردمی.
گر از لئیم بترسد کریم، نیست عجب
ز خبث نفس، نه از پشم و استخوان ترسد
کسی که پا ننهد در میان خاکستر
مقرر است که از آتش نهان ترسد
جامی
ما به غیر از یار اول کس نمی گیریم یار
اختیار اولین نیک است کردیم اختیار
تن یکی داریم و در یک تن نمی باشد دو سر
دل یکی داریم و در یک دل نمی گنجد دو یار
شاه_نعمت_الله_ولی
اختیار اولین نیک است کردیم اختیار
تن یکی داریم و در یک تن نمی باشد دو سر
دل یکی داریم و در یک دل نمی گنجد دو یار
شاه_نعمت_الله_ولی
تا در وداع خویش چه خون در جگر کنیم
از کوی دوست رخت سفر بسته ایم ما
غالب دهلوی
از کوی دوست رخت سفر بسته ایم ما
غالب دهلوی
دارم صنمی چهره برافروختهای
وز خرمن دهر دیده بر دوختهای
او عاشق دیگریّ و من عاشق او
پروانه صفت سوختهای سوختهای
ابوسعید_ابوالخیر
وز خرمن دهر دیده بر دوختهای
او عاشق دیگریّ و من عاشق او
پروانه صفت سوختهای سوختهای
ابوسعید_ابوالخیر
دوست دارم گِرِهی را که به کارم زدهاند!
کاین همان است که پیوسته در ابروی تو بود
غالب دهلوی
کاین همان است که پیوسته در ابروی تو بود
غالب دهلوی
قرین صد هزاران نقش و معنی
نهان تصریف سلطان وحیدیست
که جنباننده این نقش و معنیست
چو بادی رقصهای شاخ بیدیست
#مولانای_جان
نهان تصریف سلطان وحیدیست
که جنباننده این نقش و معنیست
چو بادی رقصهای شاخ بیدیست
#مولانای_جان
ما که باشیم ای تو ما را جان جان
تا که ما باشیم با تو درمیان
ما عدمهاییم و هستیهای ما
تو وجود مطلقی فانینما
ما همه شیران ولی شیر علم
حملهشان از باد باشد دمبدم
#مولانای_جان
تا که ما باشیم با تو درمیان
ما عدمهاییم و هستیهای ما
تو وجود مطلقی فانینما
ما همه شیران ولی شیر علم
حملهشان از باد باشد دمبدم
#مولانای_جان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بسم الله الرحمن الرحیم
چونکه صبح آمد وچشمم باز شد
خلقـتم با خالقم همـراز شد
غرق رحمت میشود آنروز که
صبحش با نام "تو" آغـاز شد
به نام خدای همه
بسم الله الرحمن الرحیم
چونکه صبح آمد وچشمم باز شد
خلقـتم با خالقم همـراز شد
غرق رحمت میشود آنروز که
صبحش با نام "تو" آغـاز شد
به نام خدای همه
گاهی به روانِتان استراحت دهید...
استراحت از روزمرگی؛
از دویدنهایِ بیهدف؛
از تنشهایِ بیهوده؛
از کلکل کردن با خود و دیگران؛
از گیر دادن به چیزهایی که
ارزشش را ندارد؛
استراحت از حرص و طمع،
استراحت از کینه.
استراحت از نقابها و
پرستیژهایِ مزخرفی که
سینهٔ آدم را تنگ میکند...
این قانون جهان هستی لست
که هر هدفی را تو باور کنی
جستجو کنی و به آن عشق بورزی
آن هدف هم تو را جستجو می کند و
به سوی تو می آید.
در حرکت باش
🌺🌺🌺
یار مهربانم
درود
بامداد ادینه ات نیکو
🌺🌺🌺
هدف از زندگی فقط شاد بودن نیست، بلکه مفید بودن، شرافتمند بودن، دلسوز و غمخوار بودن است. تفاوت دارد كه فقط زندگی کرده ای
یا خیلی خوب زندگی کرده ای.
روزت شیک
همراه با موفقیت
خیر و برکت در کارت
لبخند رو لبات
شادی تو دلت
خداوند همراه لحظه هات
🌺🌺🌺
شاد باشی
استراحت از روزمرگی؛
از دویدنهایِ بیهدف؛
از تنشهایِ بیهوده؛
از کلکل کردن با خود و دیگران؛
از گیر دادن به چیزهایی که
ارزشش را ندارد؛
استراحت از حرص و طمع،
استراحت از کینه.
استراحت از نقابها و
پرستیژهایِ مزخرفی که
سینهٔ آدم را تنگ میکند...
این قانون جهان هستی لست
که هر هدفی را تو باور کنی
جستجو کنی و به آن عشق بورزی
آن هدف هم تو را جستجو می کند و
به سوی تو می آید.
در حرکت باش
🌺🌺🌺
یار مهربانم
درود
بامداد ادینه ات نیکو
🌺🌺🌺
هدف از زندگی فقط شاد بودن نیست، بلکه مفید بودن، شرافتمند بودن، دلسوز و غمخوار بودن است. تفاوت دارد كه فقط زندگی کرده ای
یا خیلی خوب زندگی کرده ای.
روزت شیک
همراه با موفقیت
خیر و برکت در کارت
لبخند رو لبات
شادی تو دلت
خداوند همراه لحظه هات
🌺🌺🌺
شاد باشی