ای دست جفای تو چو زلف تو دراز
وی بی‌سببی گرفته پای از من باز

ای دست از آستین برون کرده به عهد
وامروز کشیده پای در دامن باز

#سعدی
- رباعی شمارهٔ ۸۰

صد سال سر خویشتن ار حلق کنی
وندر تن خویش خرقهٔ دلق کنی

صد بار ز حق دور کنندت به قفا
گر یک سر موی روی در خلق کنی

#اوحدی
- رباعی شمارهٔ ۱۷۹

گر عدل کنی بر جهانت خوانند
ور ظلم کنی سگ عوانت خوانند

چشم خردت باز کن و نیک ببین
تا زین دو کدام به که آنت خوانند

#ابوسعید_البوالخیر
- رباعی شمارهٔ ۲۵۸

چون مُرده شوم، خاکِ مرا گُم سازید،
احوالِ مرا عبرتِ مردم سازید؛

خاک تن من به باده آغشته کنید،
وَز کالبدم خشتِ سَرِ خُم سازید.

#خیام

دو عالم را به یک بار از دل تنگ
برون کردیم تا جای تو باشـــد

یک امروزست ما را نقــــد ایام
مرا کی صبر فردای تو باشــــد

خوشست اندر سر دیــــوانه سودا
به شرط آن که سودای تو باشـــــد

#سعدی

هین مزن تو از ملولی آه سرد

درد جو و

درد جو و

درد درد


#مولانای_جان

#صبحی_با_اوحدی



صبح چو حسن تو كرد
روى به باغ افتاب

مشغله از ره براند
مشعله دار تو شد

ای عشق تو عین عالم حیرانی
سرمایهٔ سودای تو سرگردانی

حال من دلسوخته تا کی پرسی
چون می‌دانم که به ز من میدانی

مولانا

آن دیده که دیدن تو بودی کارش
از گریه تباه می‌شود مگذارش

وان دل که بتو بود همه بازارش
در حلقهٔ زلف توست نیکو دارش

#مهستی_گنجوی
- رباعی شمارۀ ۱۰۹

از کبر مدار هیچ در دل هوسی
کز کبر به جایی نرسیدست کسی

چون زلف بتان شکستگی عادت کن
تا صید کنی هزار دل در نفسی

#ابوسعید_البوالخیر
- رباعی شمارهٔ ۶۶۱

می‌فرماید خدا که ای هرجائی
از عام ببر که خاص آن مائی

با ما خو کن که عاقبت آن دلدار
پیشت آید شبانگه تنهائی

#رباعی_مولانا
- رباعی شمارهٔ ۱۹۷۰

"آستان شجریان"
باور مکُن که من دست از دامَنت بِدارم
شمشیر نگسَلاند پیوندِ مِهربانان

آواز: #محمدرضا_شجریان
تار: #فرهنگ_شریف
شعر: #حضرت_سعدی
آلبوم: #پیوند_مهر
دستگاه: #شور
تدوین: #آستان_شجریان

#شجریان_هویت_ملی_ماست#شجریان_خسرو_آواز_ایران
#استاد_محمدرضا_شجریان#شجریان_در_قلب_ماست
#شجریان_قبلە_اهل_دل#شجریان_محمدرضا

محراب ابرویت بنما تا سحرگهی

دست دعا برآرم و در گردن آرمت


حضرت_حافظ