آتش عشق تو در جان خوشتر است
جان ز عشقت آتشافشان خوشتر است
هر که خورد از جام عشقت قطرهای
تا قیامت مست و حیران خوشتر است
#عطار
آتش عشق تو در جان خوشتر است
جان ز عشقت آتشافشان خوشتر است
هر که خورد از جام عشقت قطرهای
تا قیامت مست و حیران خوشتر است
#عطار
تا با تو ز هستی تو هستی باقیست
ایمن منشین که بتپرستی باقیست
گیرم بت پندار شکستی آخر
آن بت که ز پندار برستی باقیست
مولاناجان
ایمن منشین که بتپرستی باقیست
گیرم بت پندار شکستی آخر
آن بت که ز پندار برستی باقیست
مولاناجان
تا نقش خیال دوست با ماست دلا
ما را هم عمر خود تماشاست دلا
وانجا که مراد دل برآرید ای دل
یک خار به از هزار خرماست دلا
#حضرت_مولانا
ما را هم عمر خود تماشاست دلا
وانجا که مراد دل برآرید ای دل
یک خار به از هزار خرماست دلا
#حضرت_مولانا
جانا به هلاک بنده مستیز و بیا
رنگی که تو دانی تو برآمیز و بیا
ای مکر در آموخته هرجائی را
یک مکر برای من درانگیز و بیا
#مولانای_جان
رنگی که تو دانی تو برآمیز و بیا
ای مکر در آموخته هرجائی را
یک مکر برای من درانگیز و بیا
#مولانای_جان
Medad Rangi
Ebi
مبارک باد بر جانم
به هر عصری،که از یادت
نشان بر جان من باشد"
به هر عصری،که از یادت
نشان بر جان من باشد"
الغربة؟ هي أن تفقد حدیث من تحب...
غربت، یعنی همصحبتی آنی را که دوست میداری، از دست بدهی...
#غسان_کنفانی
غربت، یعنی همصحبتی آنی را که دوست میداری، از دست بدهی...
#غسان_کنفانی
یقین شد که آن جوهر در همه نیست،
الا در وعظ چنین میشاید نمودن تا همه بجنبند، #دعوت همه را بکن.
بعضی را پای نیست
بعضی را از پای خبر نیست،
پایشان خفته است،
چون همه بجنبند
آنها منتفع شوند به حکم موافقت.
#شمس_تبریزی
الا در وعظ چنین میشاید نمودن تا همه بجنبند، #دعوت همه را بکن.
بعضی را پای نیست
بعضی را از پای خبر نیست،
پایشان خفته است،
چون همه بجنبند
آنها منتفع شوند به حکم موافقت.
#شمس_تبریزی
عارفان کامل پیش از مرگ طبیعی،می میرند و انچه دیگران بعد از مرگ خواهند دید،ایشان قبل از مرگ میبینند و احوال برزخ و قیامت را بصورت عینی مشاهده میکنند.
زبدة الحقایق،اصل اول:ص57
عزیز الدین نسفی
زبدة الحقایق،اصل اول:ص57
عزیز الدین نسفی
یکی از صاحبدلان سر به جیب مراقبت فرو برده بود و در بحر مکاشفت مستغرق شده. حالی که از این معامله باز آمد یکی از دوستان گفت: از این بستان که بودی ما را چه تحفه کرامت کردی؟ گفت: به خاطر داشتم که چون به درخت گل رسم دامنی پر کنم هدیه اصحاب را، چون برسیدم بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت.
ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کآن سوخته را جان شد و آواز نیامد
این مدعیان در طلبش بی خبرانند
کآن را که خبر شد خبری باز نیامد
دیباچه گلستان سعدی
ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کآن سوخته را جان شد و آواز نیامد
این مدعیان در طلبش بی خبرانند
کآن را که خبر شد خبری باز نیامد
دیباچه گلستان سعدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مُردهٔ خود را رها کردهست او
مُردهٔ بیگانه را جوید رَفو
#مثنوی_مولانا
دفتر دوم، بخش ۴، بیت ۱۵۲
☆ شخص نادان به جای اینکه به وجود تاریک خود بپردازد و آلودگیهای درون خود را پاک کند و جان خود را زنده کند، به دنبال ارائه راهکار و حل مسائل و مشکلات دیگران است.
#خودشناسی
شیخ اکبر در فتوحات مکیه، خیال را به چهار مرتبه تقسیم میکند: خیال مطلق، خیال محقق، خیال منفصل وخیال متصل.
۱- خیال مطلق: حضرت جامع ومرتبه ی شامل است، در همهی صور کائنات، با توجه به اختلاف آنها پذیرای صورت میشود وآن چیزی جز "عماء" نیست ، از جهت قابلیت شکل پذیری در صور کائنات۰
۲- خیال محقق: خیال مطلق یا همان عماء است؛ ولی پس از قبول صور کائنات.
۳- خیال منفصل : عالمی است دارای حضرت ذاتی، که در حس پدیدار میشود ومتخیل ناظر، آن را منفصل ازشخص درک میکند، مانند تصویر پیامبر از جبرئیل در صورت دحیه.
۴- خیال متصل: قوه ای متخیل در انسان است ، وبرای آن نیرویی بر خلق صور نیست که با بقای متخیل باقی بماند.
( ابن عربی، ج۲: ۱۱۳وج۳: ۴۷ ، ۱۳۷۲)
دکتر سعاد الحکیم در کتاب دانشنامه ی اصطلاحات ابن عربی میگوید : " خیال نزد ابن عربی، حکمت گسترده، برومند وبار آوری را بر کل عالم سرازیر کرد، که با همه ی حقایق آمیخته شد، خیال عالم واسط و حقیقت برزخی راتشکیل میدهد، چیزی میان عالمِ معانیِ مجردوعالم محسوسات، خیال تخیل زودگذری نیست که خالی از ارزش و واقعیت باشد ونیز همان طور که هنرمندان ان را معرفی کرده اند، خلاق و آفرینشگر نیست؛ بلکه توانایی ونیروی ذاتی است با بعد حقیقی و واقعی که تلاش میکند تا به شکل دائم وازلی وابدی در حس محقق شود، خیال به سوی عالمی می رود که ان را اندازه های خاصی است ودر حقایقِ برزخیِ میانه به انجام می رسد ابن عربی در آثار خود به خصوص کتاب " فتوحات مکیه" میزان گستردگی شهریاریِ خیال و صفات ذاتی ان را نمایان میسازد"( الحکیم، ۱۳۹۴: ۳۵۴)شیخ اکبر در توصیف اهمیت عالم خیال میگوید:" علمی که مردم در خواب می بینند وعلم موطنی که خلق پس از مرگ وپیش از بعثت در آن جای میگیرند، خیال ،علم صور است ودر آن صور مرئی، در اجسام صیقلی؛ چون آیینه نمایان میشوند۰ بعد از علم به اسمای الهی وعلم تجلی، علم اتمّ همین خیال است.خیال شاه بیتی است که حواس، به سوی آن اوج میگیرند، ومعانی ان فرود می آیند ودر موطنی قرار دارد، که ثمرات هرچیزی به سویش می آید.صاحب اکسیر است که بر معنی، بار شده وآن را در هر صورتی که بخواهد، تجسد می بخشد۰۰۰۰ برایش با تصرف تام مشهود بُوَد وبا اجسام از معانی دور شود."( ابن عربی ، ج۲، ۱۳۷۳: ۳۰۹"
"شناخت خیال کلیدی است برای راه یابی به انواع مختلف معارفی که در حال طبیعی از اذهان عقلانی ما پنهانند.اگر خیال را نپذیریم ، ناچار خواهیم شدکه در مورد پارادوکسهایی که در قران وسنت آمده است، مانند فلاسفه مشائی ومتکلمان دست به تأویل هایی خلاف ظاهر وبعضا بارد وبی روح بزنیم تا با عقل سازگار افتد "( کاکایی ، ۱۳۹۳: ۴۵۴)
در فتوحات امده است که معراج حضرت پیامبر ودیدار او با انبیاء در هر یک از آسمانهاومشاهداتش در پاداش وکیفر آدمیان، تجسم اعمال، سفر روحانی ودیدار با صورتهای مثالی، وآگاهی از امور عینی، رؤیای صادقه، بهشت ودوزخ همه در عالم مثال انجام میشود۰ ( همان،۱۳۹۵: ۶۸۶)
قسمت ۱۲
#خیال
۱- خیال مطلق: حضرت جامع ومرتبه ی شامل است، در همهی صور کائنات، با توجه به اختلاف آنها پذیرای صورت میشود وآن چیزی جز "عماء" نیست ، از جهت قابلیت شکل پذیری در صور کائنات۰
۲- خیال محقق: خیال مطلق یا همان عماء است؛ ولی پس از قبول صور کائنات.
۳- خیال منفصل : عالمی است دارای حضرت ذاتی، که در حس پدیدار میشود ومتخیل ناظر، آن را منفصل ازشخص درک میکند، مانند تصویر پیامبر از جبرئیل در صورت دحیه.
۴- خیال متصل: قوه ای متخیل در انسان است ، وبرای آن نیرویی بر خلق صور نیست که با بقای متخیل باقی بماند.
( ابن عربی، ج۲: ۱۱۳وج۳: ۴۷ ، ۱۳۷۲)
دکتر سعاد الحکیم در کتاب دانشنامه ی اصطلاحات ابن عربی میگوید : " خیال نزد ابن عربی، حکمت گسترده، برومند وبار آوری را بر کل عالم سرازیر کرد، که با همه ی حقایق آمیخته شد، خیال عالم واسط و حقیقت برزخی راتشکیل میدهد، چیزی میان عالمِ معانیِ مجردوعالم محسوسات، خیال تخیل زودگذری نیست که خالی از ارزش و واقعیت باشد ونیز همان طور که هنرمندان ان را معرفی کرده اند، خلاق و آفرینشگر نیست؛ بلکه توانایی ونیروی ذاتی است با بعد حقیقی و واقعی که تلاش میکند تا به شکل دائم وازلی وابدی در حس محقق شود، خیال به سوی عالمی می رود که ان را اندازه های خاصی است ودر حقایقِ برزخیِ میانه به انجام می رسد ابن عربی در آثار خود به خصوص کتاب " فتوحات مکیه" میزان گستردگی شهریاریِ خیال و صفات ذاتی ان را نمایان میسازد"( الحکیم، ۱۳۹۴: ۳۵۴)شیخ اکبر در توصیف اهمیت عالم خیال میگوید:" علمی که مردم در خواب می بینند وعلم موطنی که خلق پس از مرگ وپیش از بعثت در آن جای میگیرند، خیال ،علم صور است ودر آن صور مرئی، در اجسام صیقلی؛ چون آیینه نمایان میشوند۰ بعد از علم به اسمای الهی وعلم تجلی، علم اتمّ همین خیال است.خیال شاه بیتی است که حواس، به سوی آن اوج میگیرند، ومعانی ان فرود می آیند ودر موطنی قرار دارد، که ثمرات هرچیزی به سویش می آید.صاحب اکسیر است که بر معنی، بار شده وآن را در هر صورتی که بخواهد، تجسد می بخشد۰۰۰۰ برایش با تصرف تام مشهود بُوَد وبا اجسام از معانی دور شود."( ابن عربی ، ج۲، ۱۳۷۳: ۳۰۹"
"شناخت خیال کلیدی است برای راه یابی به انواع مختلف معارفی که در حال طبیعی از اذهان عقلانی ما پنهانند.اگر خیال را نپذیریم ، ناچار خواهیم شدکه در مورد پارادوکسهایی که در قران وسنت آمده است، مانند فلاسفه مشائی ومتکلمان دست به تأویل هایی خلاف ظاهر وبعضا بارد وبی روح بزنیم تا با عقل سازگار افتد "( کاکایی ، ۱۳۹۳: ۴۵۴)
در فتوحات امده است که معراج حضرت پیامبر ودیدار او با انبیاء در هر یک از آسمانهاومشاهداتش در پاداش وکیفر آدمیان، تجسم اعمال، سفر روحانی ودیدار با صورتهای مثالی، وآگاهی از امور عینی، رؤیای صادقه، بهشت ودوزخ همه در عالم مثال انجام میشود۰ ( همان،۱۳۹۵: ۶۸۶)
قسمت ۱۲
#خیال
شیخ اکبر در آثار خود، تجربیات بسیاری از ملاقات با انسانهای برزخی، را اعلام میکند؛ اما تاکید میورزدکه باز شناسیِ حقایق خیالی از امور حسی، کاری دشوار است وی یاد آور میشود که چشم خیال وچشم حس، هردو کارشان بینایی است، اما تشخیص ادراک این دوچشم، نیازمند کسب معرفتی است که بسیاری از اهل الله، واجد آن نیستنددر فتوحات آمده:" پس در نور دیدن را برای دیدگان قرار داد، پس هر دیده ای را راهی است؛ بنابراین بدان که را دیده ای؟ وچه دیده ای؟ از این روی " وَمَارَمَیْتَ اذ رَمَیْت وَ لکِن اللّه رَ مَی"( انفال- ۱۷)( توتیر نینداختی، وقتی تیر انداختی، بلکه خدا بود که تیر انداخت) درست است۰لذا دیده ای که بدان ادراک کرده ،تیر انداختن خدای راست، غیر دیده ای است که بدان ، ادراک کرده تیر انداختن محمدصلّی الله علیه وسلم راست۰پس بدان تو را دوچشم است، اگر صاحب علمی ویقین، بدان که تیر انداز خداست در صورتِ محمد جسدی وتمثل وتخیل جز این نمی باشد"( ابن عربی ، ج ۱۲، ۱۳۸۷: ۵۴۹ )
ویلیام چیتیک ابن عربی شناس شهیر آمریکایی در کتاب عوالم خیال، میگوید که شیخ در باز شناسی ماهیت تمثیلات خیالی، از علامتی سخن میگویدکه نقشی اساسی بر عهده دارد که بدون شناخت آن، مردم نمیتوانندحتی بین ظهورات خیالیِ ارواح وظهور خود خدا تمیز دهند۰بدون چنین علامتی آنها نمیتوانند سه نوع ارواحی را که میتوانند خودشان را در قالب مثالی، ظاهر سازند که عبارتند از: ملائکه، جن وانسان تمایزی قایل شوند۰ ابن عربی به ما نمیگویدکه این علامت چیست ؟ چرا که چیزی است که بین خدا وبنده اش مقررشده ودر مورد هر فردی، متفاوت است۰ مادام که خدا این علامت را برای سالکان آشکار نسازد، آنان همواره در معرض لغزش قرار دارند وممکن است گرفتار شوند۰( ر.ک: ویلیام چیتیک، ۱۳۹۲: ۱۴۰-۱۳۸
قسمت ۱۳
#خیال
ویلیام چیتیک ابن عربی شناس شهیر آمریکایی در کتاب عوالم خیال، میگوید که شیخ در باز شناسی ماهیت تمثیلات خیالی، از علامتی سخن میگویدکه نقشی اساسی بر عهده دارد که بدون شناخت آن، مردم نمیتوانندحتی بین ظهورات خیالیِ ارواح وظهور خود خدا تمیز دهند۰بدون چنین علامتی آنها نمیتوانند سه نوع ارواحی را که میتوانند خودشان را در قالب مثالی، ظاهر سازند که عبارتند از: ملائکه، جن وانسان تمایزی قایل شوند۰ ابن عربی به ما نمیگویدکه این علامت چیست ؟ چرا که چیزی است که بین خدا وبنده اش مقررشده ودر مورد هر فردی، متفاوت است۰ مادام که خدا این علامت را برای سالکان آشکار نسازد، آنان همواره در معرض لغزش قرار دارند وممکن است گرفتار شوند۰( ر.ک: ویلیام چیتیک، ۱۳۹۲: ۱۴۰-۱۳۸
قسمت ۱۳
#خیال
من نه عابدم و نه زاهد،
نه عالم و نه صوفی،
الهی...
تو یکیای، من از آنِ یکیِ تو یکیام
#شیخ_ابوالحسن_خرقانی
نه عالم و نه صوفی،
الهی...
تو یکیای، من از آنِ یکیِ تو یکیام
#شیخ_ابوالحسن_خرقانی
«لا فتى إلاّ عليّ لأنّه الوصيُّ والولي»،
فتا و جوانمردی جز علی علیه السّلام نیست،
چون هم وصیّ است و هم ولیّ.
فتیان و جوانمردان پیشوایان مکانت ومکانند،
آنان را حجّت و سلطان است و دلیل و برهان، عماد و ستون امر بر آنان قائم است...
آنان را تمییز و نقد است و هم آنان اهل حلّ و عقدند، آنچه را که محکم کردند شکننده ای نیست و آنچه را ساختند ویران کننده ای نیست...
#شیخ_محی_الدین_ابن_عربی
#فتوحات_مکیه
فتا و جوانمردی جز علی علیه السّلام نیست،
چون هم وصیّ است و هم ولیّ.
فتیان و جوانمردان پیشوایان مکانت ومکانند،
آنان را حجّت و سلطان است و دلیل و برهان، عماد و ستون امر بر آنان قائم است...
آنان را تمییز و نقد است و هم آنان اهل حلّ و عقدند، آنچه را که محکم کردند شکننده ای نیست و آنچه را ساختند ویران کننده ای نیست...
#شیخ_محی_الدین_ابن_عربی
#فتوحات_مکیه