گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
در و دیوار گواهی بدهند کاری هست ...!
#سعدی
+ روز بزرگداشت سعدی جان شیرازی گرامی.
در و دیوار گواهی بدهند کاری هست ...!
#سعدی
+ روز بزرگداشت سعدی جان شیرازی گرامی.
.
شاید زندگی معنوی چیزی جز زندگی مادی نیست که با مراقبت، آرامش و کمال انجام میپذیرد: آنگاه که نانوا کار طبخ نان را در کمال دقت انجام میدهد، خدا در نانوایی حضور دارد.
#کریستین_بوبن
شاید زندگی معنوی چیزی جز زندگی مادی نیست که با مراقبت، آرامش و کمال انجام میپذیرد: آنگاه که نانوا کار طبخ نان را در کمال دقت انجام میدهد، خدا در نانوایی حضور دارد.
#کریستین_بوبن
برو ای فقیه دانا به خدای بخش ما را
تو و زهد و پارسایی من و عاشقی و مستی
سعدی
تو و زهد و پارسایی من و عاشقی و مستی
سعدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زاهدان را نرسد غیبت رندان کردن
عیب باشد بر ما غیبت ایشان کردن
بزم ما مجلس عشق است حریفان سرمست
نتوان مجمع این قوم پریشان کردن
#حضرت_شاه_نعمت_الله_ولی
عیب باشد بر ما غیبت ایشان کردن
بزم ما مجلس عشق است حریفان سرمست
نتوان مجمع این قوم پریشان کردن
#حضرت_شاه_نعمت_الله_ولی
در عشق توم وفا قرین میباید
وصل تو گمانست، یقین میباید
کار من دل خواسته در خدمت تو
بد نیست ولیکن به ازین میباید
#حــضــرتــ__مــولــانــا
وصل تو گمانست، یقین میباید
کار من دل خواسته در خدمت تو
بد نیست ولیکن به ازین میباید
#حــضــرتــ__مــولــانــا
درویش که اسرار جهان میبخشد
هردم ملکی به رایگان میبخشد
درویش کسی نیست که نان میطلبد
درویش کسی بود که جان میبخشد
#حــضــرتــ__مــولــانــا
هردم ملکی به رایگان میبخشد
درویش کسی نیست که نان میطلبد
درویش کسی بود که جان میبخشد
#حــضــرتــ__مــولــانــا
یاد دارم که در ایام کودکی، اهل عبادت بودم و شبها بر می خاستم و نماز می گزاردم و به زهد و تقوا، رغبت بسیار داشتم.
شبی در خدمت پدر رحمة الله علیه نشسته بودم و تمام شب چشم بر هم نگذاشتم و قرآن گرامی را بر کنار گرفته، میخواندم.
در آن حال دیدم که همه آنان
که گرد ما هستند، خوابیده اند.
پدر را گفتم: از اینان کسی سر بر نمی دارد که نمازی بخواند. خواب غفلت، چنان اینان را برده است که گویی نخفته اند، بلکه مرده اند.
پدر گفت: تو نیز اگر می خفتی، بهتر از آن بود که در پوستین خلق افتی و عیب آنان گویی و بر خود ببالی!
📕 گلستان سعدی
شبی در خدمت پدر رحمة الله علیه نشسته بودم و تمام شب چشم بر هم نگذاشتم و قرآن گرامی را بر کنار گرفته، میخواندم.
در آن حال دیدم که همه آنان
که گرد ما هستند، خوابیده اند.
پدر را گفتم: از اینان کسی سر بر نمی دارد که نمازی بخواند. خواب غفلت، چنان اینان را برده است که گویی نخفته اند، بلکه مرده اند.
پدر گفت: تو نیز اگر می خفتی، بهتر از آن بود که در پوستین خلق افتی و عیب آنان گویی و بر خود ببالی!
📕 گلستان سعدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیرون ز لبِ تو ساقیا نیست
در دور، کسی که کام دارد
ما و می و ،زاهدان و تقوا
تا یار، سرِ کدام دارد...
#حافظ
در دور، کسی که کام دارد
ما و می و ،زاهدان و تقوا
تا یار، سرِ کدام دارد...
#حافظ
آخِر، مردم میپندارند که این «اَنَا الْحَقّ» گفتن، دعویِ بزرگی است.
«اَنَا الْعَبْد» گفتن، دعوی بزرگ است.
اَنَا الْحَق عظیم تواضع است،
زیرا این که میگوید "من عَبدِ خدایم"، دو هستی اثبات میکند: یکی خود را و یکی خدا را
امّا آنکه «اَنَا الْحَق» میگوید، خود را عَدَم کرد، به باد داد. میگوید که: اَنَا الْحَق، یعنی من نیستم، همه اوست، جز خدا را هستی نیست، من به کلّی عَدَمِ مَحضام و هیچام. تواضع در این بیشتر است.
#مولانا–فیه ما فیه
«اَنَا الْعَبْد» گفتن، دعوی بزرگ است.
اَنَا الْحَق عظیم تواضع است،
زیرا این که میگوید "من عَبدِ خدایم"، دو هستی اثبات میکند: یکی خود را و یکی خدا را
امّا آنکه «اَنَا الْحَق» میگوید، خود را عَدَم کرد، به باد داد. میگوید که: اَنَا الْحَق، یعنی من نیستم، همه اوست، جز خدا را هستی نیست، من به کلّی عَدَمِ مَحضام و هیچام. تواضع در این بیشتر است.
#مولانا–فیه ما فیه
تاجرانِ انبیا، کردند سود
تاجرانِ رنگ و بو، کور و کبود
مینماید مار اندر چشم مال
هر دو چشمِ خویش را نیکو بمال
منگر اندر غبطهٔ این بیع و سود
بنگر اندر خسرِ فرعون و ثمود
مثنوی_مولانا دفتردوم
حرص مال دنیا خوردن و اینکه چرا فروختم و چرا خریدم و یا اینکه چرا ندارم که بخرم یا چرا ندارم که بیشتر بخرم انسان را بیچاره می کند و از زندگی و حیات واقعی می اندازد!
و در نهایت اهل داد و ستد این چنینی چه بخرد و چه بفروشد خود را خسران زده می بیند و اگر سود هم کند در حسرت و داغ این می سوزد که چرا نداشتم که بیشتر بخرم!
در هر حال اهل تجارت رنگ طلا و بوی دلار گرچه مدتی کوتاه خوشحالند که سودی کرده اند اساساً خود را مغبون می دانند و خدا می داند با کمی بالا و پایین شدن قیمت، قلب این عده در چه اضطراب و دردی می سوزد!
ای کاش تاجر معنا می شدیم و در نزد بزرگان معرفت و اهل معنا دری از ملکوت به رویمان باز می شد تا ادب زندگی در این دنیا را یاد بگیریم و چشمانمان به حقایق امور باز شود!
سالک عاقبت اندیش است و غبطه مال دنیا را نمی خورد که به خسران نهایی آن نمی ارزد.
تاجرانِ رنگ و بو، کور و کبود
مینماید مار اندر چشم مال
هر دو چشمِ خویش را نیکو بمال
منگر اندر غبطهٔ این بیع و سود
بنگر اندر خسرِ فرعون و ثمود
مثنوی_مولانا دفتردوم
حرص مال دنیا خوردن و اینکه چرا فروختم و چرا خریدم و یا اینکه چرا ندارم که بخرم یا چرا ندارم که بیشتر بخرم انسان را بیچاره می کند و از زندگی و حیات واقعی می اندازد!
و در نهایت اهل داد و ستد این چنینی چه بخرد و چه بفروشد خود را خسران زده می بیند و اگر سود هم کند در حسرت و داغ این می سوزد که چرا نداشتم که بیشتر بخرم!
در هر حال اهل تجارت رنگ طلا و بوی دلار گرچه مدتی کوتاه خوشحالند که سودی کرده اند اساساً خود را مغبون می دانند و خدا می داند با کمی بالا و پایین شدن قیمت، قلب این عده در چه اضطراب و دردی می سوزد!
ای کاش تاجر معنا می شدیم و در نزد بزرگان معرفت و اهل معنا دری از ملکوت به رویمان باز می شد تا ادب زندگی در این دنیا را یاد بگیریم و چشمانمان به حقایق امور باز شود!
سالک عاقبت اندیش است و غبطه مال دنیا را نمی خورد که به خسران نهایی آن نمی ارزد.
چه معنی که این سخن را گفتهاند؟
هرکسی از سخن چیزی فهم کردهاست،
و هرکس حال خود فهم کرده است،
و هرکه میگوید از تفسیر
آن سخن حال میگوید، نه تفسیر.
گوش دار که آن حال اوست.
#شمس_تبریزی
هرکسی از سخن چیزی فهم کردهاست،
و هرکس حال خود فهم کرده است،
و هرکه میگوید از تفسیر
آن سخن حال میگوید، نه تفسیر.
گوش دار که آن حال اوست.
#شمس_تبریزی
ای دل برجه که ماه رویان
از پرده غیب رو گشادند
مستند و طریق خانه دانند
زیرا که نه مست از فسادند
تا عشق زید، زیند ایشان
تا یاد بود ،همه به یادند
#مولانای_جان
از پرده غیب رو گشادند
مستند و طریق خانه دانند
زیرا که نه مست از فسادند
تا عشق زید، زیند ایشان
تا یاد بود ،همه به یادند
#مولانای_جان