ای بسا ظلمی که بینی در کسان
خوی تو باشد در ایشان ای فلان
آن تویی و آن زخم بر خود می زنی
بر خود آن دم تار لعنت می تنی
در خود آن بد را نمی بینی عیان
ورنه دشمن بودی ای خود را بجان
چون به قعر خوی خود اندر رسی
پس بدانی کز تو بود آن ناکسی
پیش چشمت داشتی شیشۀ کبود
زان همه عالم کبودت می نمود
گر نه کوری این کبودی دان ز خویش
خویش را بد گو، مگو کَس را تو بیش
#مثنوی دفتر اول
خوی تو باشد در ایشان ای فلان
آن تویی و آن زخم بر خود می زنی
بر خود آن دم تار لعنت می تنی
در خود آن بد را نمی بینی عیان
ورنه دشمن بودی ای خود را بجان
چون به قعر خوی خود اندر رسی
پس بدانی کز تو بود آن ناکسی
پیش چشمت داشتی شیشۀ کبود
زان همه عالم کبودت می نمود
گر نه کوری این کبودی دان ز خویش
خویش را بد گو، مگو کَس را تو بیش
#مثنوی دفتر اول
باز فرود آمدیم بر در سلطان خویش
بازگشادیم خوش بال و پر جان خویش
باز سعادت رسید دامن مارا کشید
بر سر گردون زدیم خیمه و ایوان خویش
ساقی مستان ما شد شکرستان ما
یوسف جان برگشاد جعد پریشان خویش
#مولانا
بازگشادیم خوش بال و پر جان خویش
باز سعادت رسید دامن مارا کشید
بر سر گردون زدیم خیمه و ایوان خویش
ساقی مستان ما شد شکرستان ما
یوسف جان برگشاد جعد پریشان خویش
#مولانا
خروشی برآمد ز آتشکده
که بر تخت اگر شاه باشد دده
همه پیر و برناش فرمان بریم
یکایک ز گفتار او نگذریم
نخواهیم برگاه ضحاک را
مرآن اژدهادوش ناپاک را
ببردند ضحاک را بسته خوار
به پشت هیونی برافگنده زار
بیاورد ضحاک را چون نوند
به کوه دماوند کردش ببند
ازو نام ضحاک چون خاک شد
جهان از بد او همه پاک شد
#فردوسی_کبیر
که بر تخت اگر شاه باشد دده
همه پیر و برناش فرمان بریم
یکایک ز گفتار او نگذریم
نخواهیم برگاه ضحاک را
مرآن اژدهادوش ناپاک را
ببردند ضحاک را بسته خوار
به پشت هیونی برافگنده زار
بیاورد ضحاک را چون نوند
به کوه دماوند کردش ببند
ازو نام ضحاک چون خاک شد
جهان از بد او همه پاک شد
#فردوسی_کبیر
هر نفس آواز عشق میرسد از چپ و راست
ما به فلک میرویم عزم تماشا که راست
ما به فلک بودهایم یار ملک بودهایم
باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست
خود ز فلک برتریم وز ملک افزونتریم
زین دو چرا نگذریم منزل ما کبریاست
#مولانا
ما به فلک میرویم عزم تماشا که راست
ما به فلک بودهایم یار ملک بودهایم
باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست
خود ز فلک برتریم وز ملک افزونتریم
زین دو چرا نگذریم منزل ما کبریاست
#مولانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گرسنگی، کاروانیست از
مصرِ عنایتِ احدیّت،
که پيراهن یوسفِ وصل دارد.
روزه همای سعادت است که بال جلال
بر احوال سالک میگستراند.
عجبراهیست راهِ سلوک که
طعامش بینانی است و شرابش بیآبی.
چون سالک،
بدین زادِ گرسنگی و راحلۀ تشنگی
قطعِ منازل و مراحل کند و
از لباس بشریّت برهنه شود
و قدم در حرمِ خاصِ
خانۀ قربت خاصّ احدیّت نهد،
از ظلمت وجود برسته
و به بقای هستِ مطلق هست شده است
#عوارف_المعارف
#شیخ_شهاب_الدین_سهروردی
پرسید چگونهای؟
گفت: چگونه باشد حال قومی که در دریا باشند و کشتی بشکند و هر یک برتختهای بمانند؟
گفتند: صعب باشد.
گفت: حال من هم چنین است.
#تذکرة_الاولیا
ذکر حسن بصری
گفت: چگونه باشد حال قومی که در دریا باشند و کشتی بشکند و هر یک برتختهای بمانند؟
گفتند: صعب باشد.
گفت: حال من هم چنین است.
#تذکرة_الاولیا
ذکر حسن بصری
عشق بنده ای است خانه زاد که در شهرستان ازل پرورده شدست، سلطان ازل و ابد شحنگی کونین بدو ارزانی داشته، و این شحنه هر وقتی بر طرفی زند و هر مدتی نظر بر اقلیمی افکند. و در منشور او حسن نبشته است که در هر شهری که روی نهد، بایدکه خبر بدان شهر رسد، گاوی از برای او قربان کنند، و تا گاو نفس را نکشند قدم در آن شهر ننهد.
#شیخ_شهاب_الدین_سهروردی
#رسالة_فی_حقیقة_العشق
#شیخ_شهاب_الدین_سهروردی
#رسالة_فی_حقیقة_العشق
تا مدرسه و مناره ویران نشود
اسباب_قلندری بسامان نشود
تا ایمان کفر و کفر ایمان نشود
یک بندهٔ حق به حق مسلمان نشود
مولانا
اسباب_قلندری بسامان نشود
تا ایمان کفر و کفر ایمان نشود
یک بندهٔ حق به حق مسلمان نشود
مولانا
احوال آدمی همچنان است که پر فرشته را آورده اند و بر دم خری بسته اند تا باشد که آن خر از پرتو و صحبت فرشته فرشته گردد ،
زیرا ممکن است که خر هم رنگ او شود و فرشته گردد .
مولانا میفرماید :
از خرد پر داشت عیسی بر فلک پرید او
گر خرش را نیم پر بودی نماندی در خری
و چه عجب است که خر آدمی شود ؟
حق تعالی قادر است بر همه چیزها . آخر این طفل که اول می زاید از خر بترست .
دست در نجاست می کند و به دهان می برد تا بلیسد ، مادر او را می زند و منع می کند .
خر را باری نوعی تمیز هست ، وقتی که بول می کند ، پاها را باز می کند تا بول بر او نچکد .
چون طفل را که از خر بترست ، حق تعالی آدمی می تواند کردن ،
خر را
اگر آدمی کند
چه عجب ؟
"پیش خدا هیچ چیزی عجیب نیست"
فیه ما فیه
زیرا ممکن است که خر هم رنگ او شود و فرشته گردد .
مولانا میفرماید :
از خرد پر داشت عیسی بر فلک پرید او
گر خرش را نیم پر بودی نماندی در خری
و چه عجب است که خر آدمی شود ؟
حق تعالی قادر است بر همه چیزها . آخر این طفل که اول می زاید از خر بترست .
دست در نجاست می کند و به دهان می برد تا بلیسد ، مادر او را می زند و منع می کند .
خر را باری نوعی تمیز هست ، وقتی که بول می کند ، پاها را باز می کند تا بول بر او نچکد .
چون طفل را که از خر بترست ، حق تعالی آدمی می تواند کردن ،
خر را
اگر آدمی کند
چه عجب ؟
"پیش خدا هیچ چیزی عجیب نیست"
فیه ما فیه
درویشی را گفتند
کتابی در زمینه اخلاق معرفی کنید
فرمود:لازم نیست ، یک کتاب باشد
یک کلمه کافیست
که بدانی خدا می بیند
کتابی در زمینه اخلاق معرفی کنید
فرمود:لازم نیست ، یک کتاب باشد
یک کلمه کافیست
که بدانی خدا می بیند
.
بر چهرهی گل
نسیم نوروز خوش است
بر طرف چمن
روی دلافروز خوش است
از دی که گذشت هر
چه گویی خوش نیست
خوش باش و مگو ز دی
که امروز خوش است
#خیام
بر چهرهی گل
نسیم نوروز خوش است
بر طرف چمن
روی دلافروز خوش است
از دی که گذشت هر
چه گویی خوش نیست
خوش باش و مگو ز دی
که امروز خوش است
#خیام
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
به مطربان صبوحی دهیم جامه چاک
بدین نوید که باد سحرگهی آورد
#حافظ_شیرازی
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
به مطربان صبوحی دهیم جامه چاک
بدین نوید که باد سحرگهی آورد
#حافظ_شیرازی
من لایق عشق و درد عشق تو نیم
زنهار که هم نبرد عشق تو نیم
چون آتش عشق تو بر آرد شعله
من دانم و من که مرد عشق تو نیم
#ابوسعید_ابوالخیر
زنهار که هم نبرد عشق تو نیم
چون آتش عشق تو بر آرد شعله
من دانم و من که مرد عشق تو نیم
#ابوسعید_ابوالخیر
از لطف تو هیچ بنده نومید نشد
مقبول تو جز قبول جاوید نشد
لطفت به کدام ذره پیوست دمی
کان ذره به از هزار خورشید نشد
#حــضــرتــ__مــولــانــا
مقبول تو جز قبول جاوید نشد
لطفت به کدام ذره پیوست دمی
کان ذره به از هزار خورشید نشد
#حــضــرتــ__مــولــانــا