معرفی عارفان
1.25K subscribers
35.6K photos
13.2K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
همه چون دانه انگور و
دلم چون چرش است

همه چون برگ گلاب و
دل من همچو دکان


#مولانای_جان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با پیر خرد نهفته می گفتم دوش :
کز من سخن از سرّ جهان هیچ مپوش



نرمک ، نرمک مرا همی گفت به گوش :
دانستنی است ، گفتنی نیست ، خموش


# مولانا رباعی ۱۰۲۱
هر چیز که هست او را قبله ایست و روی او یا از راه صورت یا از راه معنی بدان قبله است مگر عشق بی روی که او ماحی قلبهاست گاه گاه عشق را در بوتۀ ابتلا بکلی بگدازد و از وجود او بپردازد و روی بعالم بیجهات محبوب آرد و از اینجا گفته‌اند:

چون قبله بجز جمال محبوب نبود
عشق آمد و محو کرد هر قبله که بود

«عین‌القضات همدانی»لوایح


این شیطان را هیچ چیز نسوزد
الا آتشِ عشقِ مردِ خدا.

دگر همه ریاضتها که بکنند
او را بسته نکند
بلکه قویتر شود؛
زیرا که او را از نار شهوات آفریده اند،
و نار را نور نشانَد.

#شمس_تبريزى
‌‌

تو کاخ دیدى و من خفتگان در دل خاک
تو نقش دیدى و من نعش ناتوان دیدم

«صادق سرمد»


عنوان اثر: انحطاط دوره‌ی امپراطوری
هنرمند: #توماس کول
هرکسی از عدل و آزادی تمتع می‌برد
ظلم، چون اکسیر و عنقا می‌شود، غمگین مباش

اندک‌اندک رخت می‌بندد ز عالم احت
یاج
هرکسی دارا و آقا می‌شود، غمگین مباش


مبتذل خواهد شدن جنگ و جدل در روزگار
صلح کل در دهر اجرا می‌شود، غمگین مباش

#مفتون_همدانی

عنوان اثر: شکنندگیِ ظلم
هنرمند: ماکس ارنست


«جسمی بزرگ و هول‌انگیز بر پایه‌ای که به یک سوزن می‌ماند، استوار شده است.»
حیفست بدریا رسیدن و از دریا بآبی، یا بسبویی، قانع شدن! آخر از دریا، گوهر ها و صد هزار چیز های مُقَوِّمْ برند.


#فیه_ما_فیه
گو به سلام من آی با همه تندی و جور
وز من بی‌دل ستان جان به جواب سلام



سعدی
‌﷽   

نقل است که از او پرسیدند که
"روزگار چون می‌گذاری؟!
 گفت:
"چهار مَرکَب دارم بازداشته ...

چون نعمتی پدید آید،
در مرکبِ شکر نشینم
و پیشِ وی باز روم ...

و چون محنتی پدید آید،
بر مرکبِ صبر نشینم
و پیشِ وی باز شوم ...

و چون معصیتی پدید آید،
بر مرکبِ توبه نشینم
و پیشِ وی باز روم ...

و چون طاعتی پدید آید،
بر مرکبِ اخلاص نشینم
و پیشِ وی باز شوم ...

تذکره الاولیاء عطار نیشابوری،
ذکر ابراهیم بن ادهم،
تا نروی هرگز نرسی ،
و تا نرسی ممکن نبود که بدانی !

#شیخ قضات
حُکمایِ حقیقی، اهل الله
یعنی رسولان و اولیاء هستند

#فتوحات_مکیه
#شیخ_ابن_عربی
درویش کسی است که پیوسته، درون خود را از اوصاف نفس و طبع، پاک گرداند.
  آنگاه مدد جذبه الهی، وی را دریابد و او را اتصال بجهان الهی دست دهد...

مقالات شمس تبریزی
دوش دیدم وسط کوچه روان پیری مست..
برلبش جام شرابی وسبویی در دست..
گفتم نکنی شرم از این می خواری؟
گفتا که مگر حکم به جلبم داری!؟
گفتم تو ندانی که خدا مست ملامت کرده؟
در روز جزا وعده به اتش کرده؟
گفتاکه برو بی خبر از دینداری
خود را به از باده خوران پنداری؟!
من می خورمو هیچ نباشد شرمم
زیرا به سخاوت خدا دل گرمم..
من هرچه کنم گنه از این می خواری
صد به ز تو ام که دایما هشیاری..
عمر زاهد همه طى شد به تمناى بهشت
او ندانست که در ترک تمناست بهشت
این چه حرفیست که درعالم بالاست بهشت
هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت
دوزخ از تیرگی بخت درون من و توست
دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت..

#صائب_تبریزی


خُنُک آن که طبلهٔ عطّارِ عشق یافت
و از بانگِ طبلِ مُلک دنیا، دل سرد کرد.




#مکتوبات_حضرت_مولانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

هرچه بیشتر می‌گریزم
به تو نزدیکتر می‌شوم

هر چه رو برمی‌گردانم
تو را بیشتر می‌بینم

جزیره‌ای هستم در آب‌های شیدایی
از همه سو به تو محدودم

هزار و یک آینه
تصویرت را می‌چرخانند

از تو آغاز می‌شوم؛
در تو پایان می‌گیرم.




#عمران_صلاحی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

گفتی:
اگر درد عشق، پای‌نداری گريز!

چون بتوانم گريخت؟!
تا تو کمندم کشی

موجب فرياد ما
خصم نداند که چيست

چارهٔ مجروح عشق
نيست بجز خامُشی!




#سعدی

در سلوک و عرفان
رسیدن به وصال الهی دو قدم دارد:

قدم اول:
جدا شدن از تعلقات و وابستگی‌ها

و قدم دوم:
بیرون آمدن از خود و رها کردن نفس

قدمی دیگری وجود ندارد
و وصال آنجاست.




#پله_پله_تا_ملاقات_خدا
دکتر #عبدالحسين_زرين_كوب
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آنگاه زنی گفت با ما از شادی و اندوه
سخن بگو…
و او پاسخ داد:
شادی شما همان اندوه بی‌نقاب شماست.
چاهی که خنده‌های شما از آن بر می‌آید چه بسیار که با اشکهای شما پُر می‌شود؛
و آیا جز این چه میتواند بود؟
هر چه اندوه درون شما را بیشتر بکاود جای شادی در وجود شما بیشتر می‌شود…

مگر کاسه‌ای که شراب شما را دربردارد همان نیست که در کوره کوزه‌گر سوخته است؟
مگر آن نی که روح شما را تسکین می‌دهد، همان چوبی نیست که درونش را با کارد خراشیده اند؟

هرگاه شادی می‌کنید به ژرفای دل خود بنگرید تا ببینید که سرچشمه شادی به جز سرچشمه اندوه نیست…!
و نیز هرگاه اندوهناکید باز در دل خود بنگرید تا ببینید که به راستی گریه شما از برای آن چیزی‌ست که مایه شادی شما بوده است…!



#جبران‌خلیل‌جبران
پیامبر و دیوانه
.
خدای تعالی همهٔ انبیا و اولیا را تشنه درآورد و تشنه ببرد.
آن کس که تشنهٔ خدای بُوَد اگر هرچه آفریدهٔ خدای است به وی دهی سیر نشود.

دوش جوانمردی گفت:
آه…!
آسمان و زمین بسوخت.



«نوشته بر دریا»
از میراث عرفانی ابوالحسن خرقانی
به کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی
.