ای لقای تو جواب هر سؤال
مشکل از تو حل شود بی‌قیل‌وقال
ترجمانی هرچه ما را در دل است
دستگیری هر که پایش در گل است
#مولانای_جان
مشکل از تو حل شود بی‌قیل‌وقال
ترجمانی هرچه ما را در دل است
دستگیری هر که پایش در گل است
#مولانای_جان
پوشیده چون جان می روی
اندر میان جان من
سرو خرامان منی
ای رونق بستان من
چون می روی بی‌من مرو
ای جان جان بی‌تن مرو
وز چشم من بیرون مشو
این مشعل تابان من
#مولانای_جان
اندر میان جان من
سرو خرامان منی
ای رونق بستان من
چون می روی بی‌من مرو
ای جان جان بی‌تن مرو
وز چشم من بیرون مشو
این مشعل تابان من
#مولانای_جان
ای درویش
هر کاری که نه ضرورت است و نه سبب راحت اصحاب بود
بر آن کار عادت نباید کرد
که چون عادت کردی «بت» شود
و ترک عادت کردن و بت را شکستن کار مردان است.
شیخ عزیـز الـدیـن نسـفـی
هر کاری که نه ضرورت است و نه سبب راحت اصحاب بود
بر آن کار عادت نباید کرد
که چون عادت کردی «بت» شود
و ترک عادت کردن و بت را شکستن کار مردان است.
شیخ عزیـز الـدیـن نسـفـی
حکما گفته اند :
هر گياهى كه از زمين رويد
وحده لا شريك له گويد
گياه به عنوان مثال است ؛که چه هر موجودى به اصل محكم
( التجلى لا يتكرر ) در وجود خود منفرد و متفرد است و او را ثانى نيست و به عبارت ديگر هر شىء مظهر اسم شريف يا من ليس كمثله شىء است , و اين مظهريت را مراتب است هر حرفى از حروف كتاب آفاقى و انفسى ناطق است كه من، موجودى واحد و بى شريكم , چگونه موجِد مرا شريك باشد ؟!
وجود هر يكى چون بود واحد
به وحدانيت حق گشت شاهد
هر گياهى كه از زمين رويد
وحده لا شريك له گويد
گياه به عنوان مثال است ؛که چه هر موجودى به اصل محكم
( التجلى لا يتكرر ) در وجود خود منفرد و متفرد است و او را ثانى نيست و به عبارت ديگر هر شىء مظهر اسم شريف يا من ليس كمثله شىء است , و اين مظهريت را مراتب است هر حرفى از حروف كتاب آفاقى و انفسى ناطق است كه من، موجودى واحد و بى شريكم , چگونه موجِد مرا شريك باشد ؟!
وجود هر يكى چون بود واحد
به وحدانيت حق گشت شاهد
جانا ز می عشق تو یک قطره به دل ده
تا در دو جهان یک دل بیدار نماند
در خواب کن این سوختگان را ز می عشق
تا جز تو کسی محرم اسرار نماند
#شیخ_عطار_نیشابوری
تا در دو جهان یک دل بیدار نماند
در خواب کن این سوختگان را ز می عشق
تا جز تو کسی محرم اسرار نماند
#شیخ_عطار_نیشابوری
.
ای دوست : قومی از فلاسفه و متکلمان خود را عارف خوانند . پندارند از راه هذیان کسی به معرفت رسد. حاشا و کلا .
هوا پرستان را کجا رسد که حدیث مردانِ راه خدا کنند.
جوانمردا ، تا تو باشی و نفْسِ تو باشد ، راه نیست به خدای تعالی . و چون خدمت بسیار کنی باشد که تو را معرفتی دست دهد.
#عین_القضات_همدانی
ای دوست : قومی از فلاسفه و متکلمان خود را عارف خوانند . پندارند از راه هذیان کسی به معرفت رسد. حاشا و کلا .
هوا پرستان را کجا رسد که حدیث مردانِ راه خدا کنند.
جوانمردا ، تا تو باشی و نفْسِ تو باشد ، راه نیست به خدای تعالی . و چون خدمت بسیار کنی باشد که تو را معرفتی دست دهد.
#عین_القضات_همدانی
°
بعضی آدم‌ها عین یک گل ناب هستند، دیگران به جلوه‌شان حسد می‌برند. خیال می‌کنند این گل نایاب تمام نیروی زمین را می‌گیرد.
تمام درخشش آفتاب و تَریِ هوا را می‌بلعد و جا را برای آنها تنگ کرده، برای آنها آفتاب و اکسیژن باقی نگذاشته.
به او حسد می‌برند و دلشان می‌خواهد وجود نداشته باشد.
یا عین ما باش یا اصلا نباش.
#سووشون
#سیمین_دانشور
( ۸ اردیبهشت ۱۳۰۰– ۱۸ اسفند ۱۳۹۰)
بعضی آدم‌ها عین یک گل ناب هستند، دیگران به جلوه‌شان حسد می‌برند. خیال می‌کنند این گل نایاب تمام نیروی زمین را می‌گیرد.
تمام درخشش آفتاب و تَریِ هوا را می‌بلعد و جا را برای آنها تنگ کرده، برای آنها آفتاب و اکسیژن باقی نگذاشته.
به او حسد می‌برند و دلشان می‌خواهد وجود نداشته باشد.
یا عین ما باش یا اصلا نباش.
#سووشون
#سیمین_دانشور
( ۸ اردیبهشت ۱۳۰۰– ۱۸ اسفند ۱۳۹۰)
پاره کردهٔ وسوسه باشی دلا
گر طَرَب را بازدانی از بلا
#مثنوی_مولانا
📘ای دل، یا ای صاحبِ دل، اگر تو شادی را از بلا جدا بدانی، یعنی اگر لطف و قهر الهی را از هم فرق گذاری و لطفش را دوست بداری و قهرش را نخواهی، تو اسیر وساوس شیطانی شده‌ای و توسّط شیطان به آسیب و تباهی دچار آمده‌ای. (عاشق حقیقی هیچ خواستی برای خود ندارد. خوشی او همان است که معشوق می‌خواهد. خواه سعادت وصل باشد و خواه رنج فراق.)
گر طَرَب را بازدانی از بلا
#مثنوی_مولانا
📘ای دل، یا ای صاحبِ دل، اگر تو شادی را از بلا جدا بدانی، یعنی اگر لطف و قهر الهی را از هم فرق گذاری و لطفش را دوست بداری و قهرش را نخواهی، تو اسیر وساوس شیطانی شده‌ای و توسّط شیطان به آسیب و تباهی دچار آمده‌ای. (عاشق حقیقی هیچ خواستی برای خود ندارد. خوشی او همان است که معشوق می‌خواهد. خواه سعادت وصل باشد و خواه رنج فراق.)
آینهٔ جان نیست الا روی یار
روی آن یاری که باشد زان دیار
گفتم ای دل آینهٔ کلی بجو
رو به دریا کار بر ناید بجو
#مولانای_جان
روی آن یاری که باشد زان دیار
گفتم ای دل آینهٔ کلی بجو
رو به دریا کار بر ناید بجو
#مولانای_جان
آن لحظه که پروانه در پرتو شمع افتد
کفر است اگر خود را بالی و پری داند
سگ به ز کسی باشد کو پیش سگ کویت
دل را محلی بیند جان را خطری داند
#شیخ_عطار_نیشابوری
کفر است اگر خود را بالی و پری داند
سگ به ز کسی باشد کو پیش سگ کویت
دل را محلی بیند جان را خطری داند
#شیخ_عطار_نیشابوری