معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.5K photos
13.1K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت

طیران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت
به در آی تا ببینی طیران آدمیت

#حضرت_سعدی
#حضرت_مولانا

" قدحی "که آن پر دل شود
بپرد "دلم " به سوی سما
خمش این نفس دم دل مزن
که فدای تو دل و جان ما
#حضرت_سعدي

گر بیایی دهمت جان
و نیایی کُشدم غم

من که بایست بمیرم
چه بیایی چه نیایی
گرم نه پیرمغان در به روی بگشاید
کدام در بزنم؟چاره از کجا جویم؟

حافظ
ساربان آهسته ران کآرام جان در محملست
چارپایان بار بر پشتند و ما را بر دلست

گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست
همچنانش در میان جان شیرین منزلست


#حضرت_سعدی
ای عشرت نزدیک ز ما دور مشو
وز مجلس ما ملول و مهجور مشو
انگور عدم بدی شرابت کردند
واپس مرو ای شراب انگور مشو

#مولانا
حاج اسماعیل دولابی

💠اگر یک شخص غنی که به او اطمینان
و اعتماد داری ، به تو بگوید نگـران نباش
وغصّـه ی بدهی هایت را نخور، خیالت
راحت باشد، من هستم؛ ببین این حرف
او چقدر به تو آرامش می بخشد و
راحت می شوی!

خدای مهربان که غنی و تواناست
به تو گفته است: ألَیسَ اللهُ بِِکافٍ عَبدَهُ،
آیا خداوند برای کفایت امور بنده اش
بس نیست؟یعنی ای بنده ی من ، بـرای
همه ی کسری و کمبودهای دنیوی و
اخروی ات من هستم. این سخن خدا
چقدر انسان را راحت می کند و به او
آرامش می بخشد؟!

لذاست که فرمود:
«ألا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلوبُ،»
دلها با یاد خدا آرام میگیرد
تار و پود موج این دریا
بهم پیوسته است

می زند بر هم جهان را
هر که یک دل بشکند

#صائب_تبریزی
هَر کُجا دَردی،دَوا آن‌جا رَوَد
هَر کُجا پَستی‌ست،آب آن‌جا رَوَد

آبِ رَحمَت بایَدَت رُو پَست شو
وان‌گَهانْ خور خَمْرِ رَحمَت،مَست شو


مولانا


بدان! عارف را از فرشتگان عالم بالا، روحی از ارواح فرمان دهنده مانند اسرافیل و اسماعیل و عزرائیل و جبرائیل و میکائیل و نور و روح و امثال ایشان، یاری می کند، زیرا عارف را در عالم بالا و پایین، به مقدار مرتبه ی آن روحی که از آنجا عهده دار کارش است، اثر می باشد، بنابراین هر کس اسرافیل عهده دار کارش گشت، وی را اثری به حسب مرتبه ی اسرافیل و آنچه که تحت نظر و فرمان اوست، می باشد، و همینطور هر روحی که بدینگونه باشد، وی را مردی و یا زنی بر مقامش می باشد، و این همان است که از طایفه صوفیه شنیده ای فلانی بر قلب آدم است، و یا جماعتی بر قلب آدم اند و جماعتی بر قلب ابراهیم، یعنی آنان را از منازل، منازلی است که ابراهیم و آدم راست علیهم السلام، یعنی از مقام ولایتی که آنان راست نه از مقام نبوت.

#شیخ_محی_الدین_ابن_عربی
#فتوحات_مکیه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غم حواس آدمی را صیقل میدهدو پس از آنکه اشک لکه‌های ابهام را می‌شویَد آنگاه نگاه آدمی شفاف‌تر می‌شود.

#رومن_رولان
به من شد مهربان آن ماه و ترسم آسمان بیند
که با من آسمان نتواند او را مهربان بیند...!

#اسیری_اصفهانی
در صفای سینه خود سعی کن تا ممکن است
صاف اگر با خویش خواهی سینه احباب را

نفس را نتوان به لاحول از سر خود دور کرد
وای بر کاشانه ای کز خود برآرد آب را

#صائب_تبریزی
قرائت لُبّ لُباب مثنوی 126
ای درویش بدانکه شهزاده فرزند آدم است که خلیفه خداست و آن عجوز کابلی…
ای درویش بدانکه شهزاده فرزند آدم است که خلیفه خداست...
قرائت کتاب لب لباب مثنوی معنوی از آثار ملا حسین کاشفی
نام این لب لباب معنویست
انتخاب از انتخاب مثنویست

#دکتر عبدالکریم سروش
سهل باشد گر کنند افتادگان افتادگی
مهربانی و تواضع از بزرگان خوش نماست


عاقلان را عاقلی خوش عاشقان را عاشقی
مستی و شوریدگی از می پرستان خوش نماست


زاهد ار از زهد گوید عابد از صوم و صلوه
عاشقانرا حرف وصل یار و هجران خوش نماست

فیض کاشانی
سر خنب‌ها گشادم ز هزار خم چشیدم
چوشراب سرکش توبه لب وسرم نیامد


چه عجب که دردل من گل ویاسمن بخندد
که سمن بری لطیفی چو تودربرم نیامد


#مولانا
دور ڪَردون ڪَر دو
   روزے بر مراد ما نرفت
         دائما یڪسان نباشد
            حال دوران؛ غم مخور

هان مشو نومید چون
    واقف نه‌اے ازسرغیب
         باشـــد انـــدر پـــرده
             بازےهاے پنهان؛ غم مخور

اے دل ار سیل فنــا
   بنیاد هستی بر ڪند
      چون تورا نوح است
         ڪشتیبان ز طوفان؛ غم مخور

#حافظ
رنجور عشق دوست چنانم که هر که دید
رحمت کند مگر دل نامهربان دوست

گر دوست بنده را بکشد یا بپرورد
تسلیم از آن بنده و فرمان از آن دوست

#سعدی
در کیش جان‌فروشان فضل و شرف به رندیست
اینجا نسب نگنجد آنجا حسب نباشد

در محفلی که خورشید اندر شمار ذره‌ست
خود را بزرگ دیدن شرط ادب نباشد..

#حافظ
ملوکانند درویشان ز مستی جمله بی‌خویشان
اگر چه خاکیند ایشان ولیکن شاه و سلطانند

ز گنج عشق زر ریزند غلام شمس تبریزند
و کان لعل و یاقوتند و در کان جان ارکانند

#مولانا