نه قدر وصال تو هر مختصری داند
نه قیمت عشق تو هر بی خبری داند
مرتد بود آن غافل کاندر دو جهان یکدم
جز تو دگری بیند جز تو دگری داند
عطار
نه قیمت عشق تو هر بی خبری داند
مرتد بود آن غافل کاندر دو جهان یکدم
جز تو دگری بیند جز تو دگری داند
عطار
شرم از خود
کاش میشد بشوم مَحرَم اسرار خودم
تا نباشد ز خودم هجمهی آزار خودم
خستهام از خودم و کاش که اصلاح کنم
آنچه باعث شده باشم پی انکار خودم
واژهی ناب ندارد به کلامم راهی
سخت آزرده ام از نحوهی گفتار خودم
پاک هرگز نکنم آینه را از زنگار
چون نباشد به دلم حسرت دیدار خودم
با خودم قهرم و هرگز نکنم صلح که هست
غم بسیار مرا از بدِ رفتار خودم
بهر تنبیه خودم زین همه بدرفتاری
زدهام سیلی بسیار به رخسار خودم
روز و شب با خودم از ترک خودم میگویم
به امیدی که شوم فاتح پیکار خودم
حضرت دوست نظر کن به من از روی کَرَم
تا گرفتار تو باشم نه گرفتار خودم
این خودم را بِسِتان از من و ویرانش کن
یا بگیر از کف من فرصت تکرار خودم
#مسعود_لواسانی 🌺
کاش میشد بشوم مَحرَم اسرار خودم
تا نباشد ز خودم هجمهی آزار خودم
خستهام از خودم و کاش که اصلاح کنم
آنچه باعث شده باشم پی انکار خودم
واژهی ناب ندارد به کلامم راهی
سخت آزرده ام از نحوهی گفتار خودم
پاک هرگز نکنم آینه را از زنگار
چون نباشد به دلم حسرت دیدار خودم
با خودم قهرم و هرگز نکنم صلح که هست
غم بسیار مرا از بدِ رفتار خودم
بهر تنبیه خودم زین همه بدرفتاری
زدهام سیلی بسیار به رخسار خودم
روز و شب با خودم از ترک خودم میگویم
به امیدی که شوم فاتح پیکار خودم
حضرت دوست نظر کن به من از روی کَرَم
تا گرفتار تو باشم نه گرفتار خودم
این خودم را بِسِتان از من و ویرانش کن
یا بگیر از کف من فرصت تکرار خودم
#مسعود_لواسانی 🌺
کسی کو یار صبر آمد سوار ماه و ابر آمد
مکن باور که ابر تر گدای ناودان باشد
چو چشم چپ همیپرد نشان شادی دل دان
چو چشم دل همیپرد عجب آن چه نشان باشد
#مولانای_جان
مکن باور که ابر تر گدای ناودان باشد
چو چشم چپ همیپرد نشان شادی دل دان
چو چشم دل همیپرد عجب آن چه نشان باشد
#مولانای_جان
کسی کو خواب میبیند که با ماهست بر گردون
چه غم گر این تن خفته میان کاهدان باشد
معاذالله که مرغ جان قفس را آهنین خواهد
معاذالله که سیمرغی در این تنگ آشیان باشد
#مولانای_جان
چه غم گر این تن خفته میان کاهدان باشد
معاذالله که مرغ جان قفس را آهنین خواهد
معاذالله که سیمرغی در این تنگ آشیان باشد
#مولانای_جان
ای دوست : قومی از فلاسفه و متکلمان خود را عارف خوانند . پندارند از راه هذیان کسی به معرفت رسد. حاشا و کلا .
هوا پرستان را کجا رسد که حدیث مردانِ راه خدا کنند.
جوانمردا ، تا تو باشی و نفْسِ تو باشد ، راه نیست به خدای تعالی . و چون خدمت بسیار کنی باشد که تو را معرفتی دست دهد.
عین_القضات_همدانی
هوا پرستان را کجا رسد که حدیث مردانِ راه خدا کنند.
جوانمردا ، تا تو باشی و نفْسِ تو باشد ، راه نیست به خدای تعالی . و چون خدمت بسیار کنی باشد که تو را معرفتی دست دهد.
عین_القضات_همدانی
من گردانم مطرب گردان خواهم
من زهرهٔ گردنده چو کیوان خواهم
جانم جانم ز صورت جان خواهم
من جغد نیم که شهر ویران خواهم
#حضرت_مولانا
من زهرهٔ گردنده چو کیوان خواهم
جانم جانم ز صورت جان خواهم
من جغد نیم که شهر ویران خواهم
#حضرت_مولانا
هر که خواهان صحبت کسی شد، آن خواستِ اوَّل را میل گویند و چون میل زیادت گشت و مفرط گشت، آن میلِ مفرط را اِرادت گویند و چون ارادت زیاد شد و مفرط گشت، آن ارادتِ مفرط را محبّت گویند و چون محبّت زیادت شد و مفرط گشت،
آن محبت مفرط را عشق میگویند.
📘 انسان کامل
✍ #عزیزالدین_نسفی
آن محبت مفرط را عشق میگویند.
📘 انسان کامل
✍ #عزیزالدین_نسفی
" بنده می نالد به حق از درد و نیش
صد شکایت می کند از رنج خویش
حق همی گوید که آخر رنج و درد
مر تو را لابه کنان و راست کرد
این گله ز آن نعمتی کن کت زند
از در ما دور و مطرود کند"
#مثنوی_مولانا دفترچهارم
📘انسان از سختی ها گلایه می کند.
پند خداوند برای او این است که همین سختی ها بوده که تو را به به سوی او می کشاند.بیشتر، از آن راحتی ها و شادی هایی بترس که تو را از خداوند دور کند...
صد شکایت می کند از رنج خویش
حق همی گوید که آخر رنج و درد
مر تو را لابه کنان و راست کرد
این گله ز آن نعمتی کن کت زند
از در ما دور و مطرود کند"
#مثنوی_مولانا دفترچهارم
📘انسان از سختی ها گلایه می کند.
پند خداوند برای او این است که همین سختی ها بوده که تو را به به سوی او می کشاند.بیشتر، از آن راحتی ها و شادی هایی بترس که تو را از خداوند دور کند...
گویند شیطان بر او وارد شد و گفت تو هم انالحق گفتی
من هم انالحق گفتم
تو مقرب شدی و من رانده شدم علت چیست ؟
منصور گفت
تو انالحق گفتی و من را نگه داشتی
و منصورهنگامی که من را انداخت، انالحق شد.
حضرت حلاج
من هم انالحق گفتم
تو مقرب شدی و من رانده شدم علت چیست ؟
منصور گفت
تو انالحق گفتی و من را نگه داشتی
و منصورهنگامی که من را انداخت، انالحق شد.
حضرت حلاج
مرا چشمیست خون افشان-محمدرضاشجریان
@haft_eghlim
مرا چشمیست خون افشان
ز دست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو
رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم
هزاران گونه پیغام است و حاجب در میان ابرو
تو کافردل نمیبندی نقاب زلف و میترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو
#حافظ
#محمدرضا_شجریان
آواز استاد جان شجریان💠
ز دست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو
رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم
هزاران گونه پیغام است و حاجب در میان ابرو
تو کافردل نمیبندی نقاب زلف و میترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو
#حافظ
#محمدرضا_شجریان
آواز استاد جان شجریان💠
توکل زیستن را به یک روز باز آوردن است و اندیشه فردا پاک بر انداختن .
سلطان بایزید بسطامی
سلطان بایزید بسطامی
ولی این بیت سعدی چقدر به حالمون میاد :
عمری دگر بباید بعد از وفات ما را
کاین عمر صرف کردیم اندر امیدواری...
عمری دگر بباید بعد از وفات ما را
کاین عمر صرف کردیم اندر امیدواری...
شهود عرفا:
مردان خدا میخواهند همیشه در هر صورتی که حق تجلی کند همراه او باشند.
او همیشه در صوری بر بندگان خود جلوه میکند .لذا این تجلی دایمی ، عبد همیشه همراه حق است...
همانطور که هیچ گاه عبد عاری از مکان نیست لذا هرجا که باشد خداوند با اوست .این حق همان صورتی ست که در آن تجلی می یابد .
عرفا همیشه در شهود قرب اند.
چون همیشه شاهد صور در درون و بیرون خودند و این صور چیزی جز تجلی حق نیست.
فتوحات
#ابن_عربی
مردان خدا میخواهند همیشه در هر صورتی که حق تجلی کند همراه او باشند.
او همیشه در صوری بر بندگان خود جلوه میکند .لذا این تجلی دایمی ، عبد همیشه همراه حق است...
همانطور که هیچ گاه عبد عاری از مکان نیست لذا هرجا که باشد خداوند با اوست .این حق همان صورتی ست که در آن تجلی می یابد .
عرفا همیشه در شهود قرب اند.
چون همیشه شاهد صور در درون و بیرون خودند و این صور چیزی جز تجلی حق نیست.
فتوحات
#ابن_عربی
چه جای صبر که گر کوه قاف بود این صبر
ز آفتاب جدایی چو برف گشت فنا
ز دور آدم تا دور اعور دجال
چو جان بنده نبودست جان سپرده تو را
#مولانای_جان
#عشق
#آفتاب
#برف
ز آفتاب جدایی چو برف گشت فنا
ز دور آدم تا دور اعور دجال
چو جان بنده نبودست جان سپرده تو را
#مولانای_جان
#عشق
#آفتاب
#برف