برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرق فام را
بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را
هر ساعت از نو قبلهای با بت پرستی میرود
توحیدبرماعرضه کن تابشکنیم اصنام را
#سعدی
بر باد قلاشی دهیم این شرک تقوا نام را
هر ساعت از نو قبلهای با بت پرستی میرود
توحیدبرماعرضه کن تابشکنیم اصنام را
#سعدی
شیرگیرا گاو و گوساله به بانگ زر سپار
چونک شیر و شیرگیر جام صرف احمری
دشمن اسلام زلف کافرت ما را بگفت
دور شو گر مؤمنی و پیشم آ گر کافری
گفتمش این لافها از شمس تبریزیستت
گفت آری و برون آورد مهر دلبری
#مولانا
چونک شیر و شیرگیر جام صرف احمری
دشمن اسلام زلف کافرت ما را بگفت
دور شو گر مؤمنی و پیشم آ گر کافری
گفتمش این لافها از شمس تبریزیستت
گفت آری و برون آورد مهر دلبری
#مولانا
ای مردمان ای مردمان از من نیاید مردمی
دیوانه هم نندیشد آن کاندر دل اندیشیدهام
دیوانه کوکب ریخته از شور من بگریخته
من با اجل آمیخته در نیستی پریدهام
امروز عقل من ز من یک بارگی بیزار شد
خواهد که ترساند مرا پنداشت من نادیدهام
#مولانا
دیوانه هم نندیشد آن کاندر دل اندیشیدهام
دیوانه کوکب ریخته از شور من بگریخته
من با اجل آمیخته در نیستی پریدهام
امروز عقل من ز من یک بارگی بیزار شد
خواهد که ترساند مرا پنداشت من نادیدهام
#مولانا
من از برای مصلحت در حبس دنیا ماندهام
حبس از کجا من از کجا مال که را دزدیدهام
درحبس تن غرقم به خون وزاشک چشم هر حرون
دامان خون آلود را در خاک می مالیدهام
مانند طفلی در شکم من پرورش دارم ز خون
یک بار زاید آدمی من بارها زاییدهام
#مولانا
حبس از کجا من از کجا مال که را دزدیدهام
درحبس تن غرقم به خون وزاشک چشم هر حرون
دامان خون آلود را در خاک می مالیدهام
مانند طفلی در شکم من پرورش دارم ز خون
یک بار زاید آدمی من بارها زاییدهام
#مولانا
دل که بیابان گرفت چشم ندارد به راه
سر که صراحی کشید گوش ندارد به پند
سعدی جان
سر که صراحی کشید گوش ندارد به پند
سعدی جان
چندانک خواهی درنگر در من که نشناسی مرا
زیرا از آن کم دیدهای من صدصفت گردیدهام
در دیده من اندرآ وز چشم من بنگر مرا
زیرا برون از دیدهها منزلگهی بگزیدهام
تو مست مست سرخوشی من مست بیسر سرخوشم
تو عاشق خندان لبی من بیدهان خندیدهام
من طرفه مرغم کز چمن با اشتهای خویشتن
بیدام و بیگیرندهای اندر قفس خیزیدهام
زیرا قفس با دوستان خوشتر ز باغ و بوستان
بهر رضای یوسفان در چاه آرامیدهام
#مولانا
زیرا از آن کم دیدهای من صدصفت گردیدهام
در دیده من اندرآ وز چشم من بنگر مرا
زیرا برون از دیدهها منزلگهی بگزیدهام
تو مست مست سرخوشی من مست بیسر سرخوشم
تو عاشق خندان لبی من بیدهان خندیدهام
من طرفه مرغم کز چمن با اشتهای خویشتن
بیدام و بیگیرندهای اندر قفس خیزیدهام
زیرا قفس با دوستان خوشتر ز باغ و بوستان
بهر رضای یوسفان در چاه آرامیدهام
#مولانا
اسرار انوار بسیار است ....
نور ذاتی که بر سالکان ظاهر می شود
برق دیدگان را می پوشاند
و صاحبش را در دریای عجز و ناتوانی
و حیرت و سرگشتگی می اندازد ،
نه با قیاس ادراک می گردد
و نه به مثال حاصل می آید
و نه در خیال نقش می پذیرد ،
بلکه آن رازی است که
ما را از آشکار کردنش باز داشته اند..
هیچکس اصلا توان تعبیر از این نور را ندارد.
#شیخ_محیی_الدین_ابن_عربی
نور ذاتی که بر سالکان ظاهر می شود
برق دیدگان را می پوشاند
و صاحبش را در دریای عجز و ناتوانی
و حیرت و سرگشتگی می اندازد ،
نه با قیاس ادراک می گردد
و نه به مثال حاصل می آید
و نه در خیال نقش می پذیرد ،
بلکه آن رازی است که
ما را از آشکار کردنش باز داشته اند..
هیچکس اصلا توان تعبیر از این نور را ندارد.
#شیخ_محیی_الدین_ابن_عربی
Baleh Boroon
Serjik (Www.BestMusik.Org)
ترانه بسیار زیبا و خاطره انگیز
* بله برون *
با صدای : سرژیک
* بله برون *
با صدای : سرژیک
مقصود عاشقان دو عالم
محمد معتمدی
Kavir
Mohammad Motamedi
الله اکبر ِنماز از بهر
#قربان است؛
نَفْس را تا کی باشد اکبر؟
تا در تو تکبر و هستی هست، گفتنِ اللهُ اکبر لازم است، و قصد قربان لازم است.
اکنون تا کی بت در بغل گیری به نماز آیی؟
الله اکبر میگویی…
چون منافقان، بت را در بغل محکم گرفتهای.
شمستبریزی
#قربان است؛
نَفْس را تا کی باشد اکبر؟
تا در تو تکبر و هستی هست، گفتنِ اللهُ اکبر لازم است، و قصد قربان لازم است.
اکنون تا کی بت در بغل گیری به نماز آیی؟
الله اکبر میگویی…
چون منافقان، بت را در بغل محکم گرفتهای.
شمستبریزی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ساز آواز دشتی
• آواز : محمدرضا شجریان
• اشعار: باباطاهر عریان
• کنسرت سوئیس- شهر زوریخ!
• آواز : محمدرضا شجریان
• اشعار: باباطاهر عریان
• کنسرت سوئیس- شهر زوریخ!
گر از دوست چشمت بر احسان اوست
تو در بند خویشی نه در بند دوست
تو را تا دهن باشد از حرص باز
نیاید به گوش دل از غیب راز
#سعدی
تو در بند خویشی نه در بند دوست
تو را تا دهن باشد از حرص باز
نیاید به گوش دل از غیب راز
#سعدی
دل پر از درد است و بر اظهار قادر نیستم
شکوه بسیار است، امّا قدرت گفتار نیست
ملک_قمی
شکوه بسیار است، امّا قدرت گفتار نیست
ملک_قمی
عیش دنیا به جز خسان نرسید
جز ریاضت به عاقلان نرسید
سود کرد آنکه دل ز دنیا کند
مرد آزاده را زیان نرسید
گشت بیچاره آنکه دنیا خواست
هرچه را بست دل بآن نرسید
#فیض_کاشانی
جز ریاضت به عاقلان نرسید
سود کرد آنکه دل ز دنیا کند
مرد آزاده را زیان نرسید
گشت بیچاره آنکه دنیا خواست
هرچه را بست دل بآن نرسید
#فیض_کاشانی
سود دنیا زیان، زیانش سود
زین دو چیزی بعارفان نرسید
جان عارف گذشت از دو جهان
دو جهانش بگرد جان نرسید
از هوا و هوس کسی نگذشت
که بعشرتگه جهان نرسید
هر که دل در سرای فانی بست
همت کوتهش بآن نرسید
#فیض_کاشانی
زین دو چیزی بعارفان نرسید
جان عارف گذشت از دو جهان
دو جهانش بگرد جان نرسید
از هوا و هوس کسی نگذشت
که بعشرتگه جهان نرسید
هر که دل در سرای فانی بست
همت کوتهش بآن نرسید
#فیض_کاشانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
الـــــهے دلتون
مثل ماه روشن
و مثل برڪہ آروم باشہ
الهے جاے بوسہ ے خـــــدا
همیشہ رو گونہ ے زندگیتون باشہ
"شبتون_بی غم
مثل ماه روشن
و مثل برڪہ آروم باشہ
الهے جاے بوسہ ے خـــــدا
همیشہ رو گونہ ے زندگیتون باشہ
"شبتون_بی غم
دکلمه مقالات شمس تبریزی
پرویز بهرام
دکلمه مقالات #شمس_تبریزی
با صدای ماندگار #پرویز_بهرام
کسی به سر عشق نرسید
و آن کس که رسید سرگردان شد...
خیام
با صدای ماندگار #پرویز_بهرام
کسی به سر عشق نرسید
و آن کس که رسید سرگردان شد...
خیام