ره میخانه
ره میخانه
ره میخانه و مسجد کدام است
که هر دو بر من مسکین حرام است
نه در مسجد گذارندم که رند است
نه در میخانه کین خمار خام است
میان مسجد و میخانه راهی است
بجوئید ای عزیزان کین کدام است
به میخانه امامی مست خفته است
نمیدانم که آن بت را چه نام است
مرا کعبه خرابات است امروز
حریفم قاضی و ساقی امام است
برو عطار کو خود میشناسد
که سرور کیست سرگردان کدام است
دیوان اشعار عطار غزل شماره 76
ره میخانه و مسجد کدام است
که هر دو بر من مسکین حرام است
نه در مسجد گذارندم که رند است
نه در میخانه کین خمار خام است
میان مسجد و میخانه راهی است
بجوئید ای عزیزان کین کدام است
به میخانه امامی مست خفته است
نمیدانم که آن بت را چه نام است
مرا کعبه خرابات است امروز
حریفم قاضی و ساقی امام است
برو عطار کو خود میشناسد
که سرور کیست سرگردان کدام است
دیوان اشعار عطار غزل شماره 76
چنان به موی تو آشفتهام به بوی تو مست
که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست
در قفس طلبد هر کجا گرفتاریست
من از کمند تو تا زندهام نخواهم جست
غلام دولت آنم که پای بند یکیست
به جانبی متعلق شد از هزار برست
نگاه من به تو و دیگران به خود مشغول
معاشران ز می و عارفان ز ساقی مست
اگر تو سرو خرامان ز پای ننشینی
چه فتنهها که بخیزد میان اهل نشست
برادران و بزرگان نصیحتم مکنید!
که اختیار من از دست رفت و تیر از شست
حذر کنید ز باران دیده سعدی
که قطره سیل شود چون به یک دگر پیوست
خوش است نام تو بردن ولی دریغ بود
در این سخن که بخواهند برد دست به دست
سعدی
که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست
در قفس طلبد هر کجا گرفتاریست
من از کمند تو تا زندهام نخواهم جست
غلام دولت آنم که پای بند یکیست
به جانبی متعلق شد از هزار برست
نگاه من به تو و دیگران به خود مشغول
معاشران ز می و عارفان ز ساقی مست
اگر تو سرو خرامان ز پای ننشینی
چه فتنهها که بخیزد میان اهل نشست
برادران و بزرگان نصیحتم مکنید!
که اختیار من از دست رفت و تیر از شست
حذر کنید ز باران دیده سعدی
که قطره سیل شود چون به یک دگر پیوست
خوش است نام تو بردن ولی دریغ بود
در این سخن که بخواهند برد دست به دست
سعدی
صبر دادم تو که آتیشش خاموش بشه
زبونُم شکر خدا خطا نکرد
وختی آروم شد و عقده شه خالی کِرد
گفتمش:هیشکه اِقد جفا نکرد
دل نامهربونت، مض خدا
رحمی ام به ئی تن بینوا نکرد؟
روشه وا کرد و بهم خندید و گف:
بایه رحمی به تو ناقلا نکرد
هیچی مثل ئی جوابی که او داد
تو دل من به ئی خوبی جا نکرد
یداله طارمی
زبونُم شکر خدا خطا نکرد
وختی آروم شد و عقده شه خالی کِرد
گفتمش:هیشکه اِقد جفا نکرد
دل نامهربونت، مض خدا
رحمی ام به ئی تن بینوا نکرد؟
روشه وا کرد و بهم خندید و گف:
بایه رحمی به تو ناقلا نکرد
هیچی مثل ئی جوابی که او داد
تو دل من به ئی خوبی جا نکرد
یداله طارمی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصنیف نوای نی
آواز :استاد جانان محمدرضا شجریان
آهنگساز : مرتضی محجوبی
به کجایی ای گل من؟!
که همچو نِی ننالد، دلِ من؟!
جز نالهی دل نبود، از عشقت حاصلِ من!
آواز :استاد جانان محمدرضا شجریان
آهنگساز : مرتضی محجوبی
به کجایی ای گل من؟!
که همچو نِی ننالد، دلِ من؟!
جز نالهی دل نبود، از عشقت حاصلِ من!
شعر شیرازی
مبارزه با گروني
هي مي گن گرونيه ، خب باشه كمتر مي خوريم
مرغ و ماهي اَي نشد برگ چغندر مي خوريم
حاليشون ني نمدونن دنيا هَپل هيپو شده
هي مي گن شُو كه مي شه نخر چيا ميجغه بالُ
بجغه شكر خدا ، گشنه نمونديم تا حالُ
اگه اوپيازَكم نيس نون و شلغم مي خوريم
اي كه غصه اي نداره هيچي نبود غم مي خوريم
به بچُو مي گيم بوو ! نون خالي عيبش چي چيه
جقلّه يْ اوْ بي لقوم خورده مي گه پيچ پيچيه
مي گمش يي نون سنگك مياري يواش يواش
يي نون بازاريم عوض قتق ميزاري لاش
شو عيده ؟ خب باشه شيريني گرونه به درك
كولچه و زليبي و ميوه نشد ، خُرمُ خَرك
اَي بيگي انجير و خُرمام گرونه ، باز مي توني
نُقل پيرزن بخري مُنج كني بلمبوني
سر سفره هفت ت ُسين رو هف تُ قُلبه مينويسي
توپ عيد كه در بره اونارو رودار مي ليسي
هر چيم اي برو او برهي رو و نيم رو مي بيني
تو بيداري اي نداري شو كه شد خو مي بيني
اِي زنت يِي چي بخواد تنگ و تووت ورنداره
سه طلاقش بكن و ول كُ برو جَر نداره
مبارزه با گروني
هي مي گن گرونيه ، خب باشه كمتر مي خوريم
مرغ و ماهي اَي نشد برگ چغندر مي خوريم
حاليشون ني نمدونن دنيا هَپل هيپو شده
هي مي گن شُو كه مي شه نخر چيا ميجغه بالُ
بجغه شكر خدا ، گشنه نمونديم تا حالُ
اگه اوپيازَكم نيس نون و شلغم مي خوريم
اي كه غصه اي نداره هيچي نبود غم مي خوريم
به بچُو مي گيم بوو ! نون خالي عيبش چي چيه
جقلّه يْ اوْ بي لقوم خورده مي گه پيچ پيچيه
مي گمش يي نون سنگك مياري يواش يواش
يي نون بازاريم عوض قتق ميزاري لاش
شو عيده ؟ خب باشه شيريني گرونه به درك
كولچه و زليبي و ميوه نشد ، خُرمُ خَرك
اَي بيگي انجير و خُرمام گرونه ، باز مي توني
نُقل پيرزن بخري مُنج كني بلمبوني
سر سفره هفت ت ُسين رو هف تُ قُلبه مينويسي
توپ عيد كه در بره اونارو رودار مي ليسي
هر چيم اي برو او برهي رو و نيم رو مي بيني
تو بيداري اي نداري شو كه شد خو مي بيني
اِي زنت يِي چي بخواد تنگ و تووت ورنداره
سه طلاقش بكن و ول كُ برو جَر نداره
آن شخص . . . توبه كرد، و عزم حج كرد . . . در بادیه، پایِ آن مرد؛ از خار مغیلان، بشكست. قافله رفته؛ در آن حالِ نومیدی، دید كه آیندهای [شخصی در حال آمدن] از دور میآید. بهدعا مرخدا را گفت: به حرمت این خضر كه میآید، مرا خلاص كن!
آن رهرو [شخص آینده]، پای در هم پیوست، و او را بهكاروان، رسانید.
در حال، گفت:
ـ بدان خدائی كه بیانباز [شریك] است، بگو كه تو كیستی كه این فضیلت تراست؟
او دامن میكشید، و سرخ میشد، و میگفت:
ـ ترا با این تجسس، چهكار؟ از بلا، خلاص یافتی، و به مقصود رسیدی، دست از من بدار!
گفت:
ـ بهخدا كه دست از تو ندارم، تا نگوئی!
گفت:
ـ من ابلیسم! . . .
. . . این گفتم تا بدانی اگر آدمی، خود پاك باشد، ابلیس را چه یارای آن است كه گرداگرد او گردد و او را زیانی رساند؟ هر چه هست از آدمیان باشد، ابلیس بهانه است !
فیه ما فیه
توضیح: هر زمان که آموختیم که هر آنچه از بدی و نیکی به ما می رسد نتیجه نهایی رفتار خود ماست، تلسم خواهیم شد و به شادی خواهیم زیست و موجبات رهایی از اهریمن نفس را فراهم خواهیم کرد. اهریمن را در خارج از خود نجوییم، بلکه هر چه هست در وجود خود ماست. به جای سنگ زدن به بیرون از خود، آن سنگ را به درون خود بزنیم باشد که رهایی یابیم ...
گنبد مینا
آن رهرو [شخص آینده]، پای در هم پیوست، و او را بهكاروان، رسانید.
در حال، گفت:
ـ بدان خدائی كه بیانباز [شریك] است، بگو كه تو كیستی كه این فضیلت تراست؟
او دامن میكشید، و سرخ میشد، و میگفت:
ـ ترا با این تجسس، چهكار؟ از بلا، خلاص یافتی، و به مقصود رسیدی، دست از من بدار!
گفت:
ـ بهخدا كه دست از تو ندارم، تا نگوئی!
گفت:
ـ من ابلیسم! . . .
. . . این گفتم تا بدانی اگر آدمی، خود پاك باشد، ابلیس را چه یارای آن است كه گرداگرد او گردد و او را زیانی رساند؟ هر چه هست از آدمیان باشد، ابلیس بهانه است !
فیه ما فیه
توضیح: هر زمان که آموختیم که هر آنچه از بدی و نیکی به ما می رسد نتیجه نهایی رفتار خود ماست، تلسم خواهیم شد و به شادی خواهیم زیست و موجبات رهایی از اهریمن نفس را فراهم خواهیم کرد. اهریمن را در خارج از خود نجوییم، بلکه هر چه هست در وجود خود ماست. به جای سنگ زدن به بیرون از خود، آن سنگ را به درون خود بزنیم باشد که رهایی یابیم ...
گنبد مینا
حس ششم چیست؟
حس ششم درک اطلاعاتی است که از طریق حواس شناخته شده (لامسه ، بینایی ، شنوایی ، بویایی ، چشایی) قابل شناسایی نیست و با تجربه های قبلی درک نمیشود.
نشانه های حس ششم
طبق گفته متخصصان ، افرادی که حس ششم آنها فعال است میتوانند بدون استفاده از حواس پنجگانه مواردی را حدس زده و در مورد آن اطلاع حاصل کنند. بر طبق نظریه برخی از اساتید نیز همه انسانها تا حدودی چنین توانایی را دارا میباشند ، اما این قابلیت در برخی از افراد بیشتر بوده و نمود خاصی در آنها پیدا میکند. معمولا افراد با حس ششم قوی وقایع و اتفاقات را قبل از وقوع احساس میکنند. بعضی از این افراد ، خواب اتفاق خاصی را می بینند و اتفاق مورد نظر در بیداری عینا رخ میدهد. افرادی که حس ششم قوی دارند ، در اغلب موارد خوابهای واضح تر و کاملا مشخص تری نسبت به سایرین می بینند و این خواب ها را به خوبی نیز به یاد می سپارند. بعضی از آنها براحتی میتوانند با خواب هایشان تعامل برقرار کنند و حتی گاهی چیزهایی می بینند که دیگران نمی بینند و مسائلی را می شنوند که دیگران نمیشوند و البته تمایل این افراد به مسائل ماوراء الطبیعه نیز بیشتر است. افرادی که حس ششم قوی دارند ، قوه و قابلیت خلاقه بسیار بالایی نیز دارند و دلیل آن را دریافت اطلاعات از منابعی غیر معمول میدانند. بسیاری از نابغه های دنیا مدعی هستند که چنین حسی را دارا می باشند.
یکی از باورهای رایجی که وجود دارد مبنی بر این است که حس ششم در افراد هیپنوتیزم شده هم دیده میشود. افرادی که حس ششم قوی دارند بدون وجود شواهد و دلایل تجربی یا قابل درک با حواس پنجگانه خود میتوانند حوادث و وقایع را حدس بزنند و به وضوح صحنه های خاصی را مشاهده نمایند. اساتید و دانشمندان سه نوع حس ششم را مطرح کرده اند :
الهام قبل از اتفاق
در این نوع حس ششم ، افراد توانایی پیش بینی آینده را دارند و وقایع و اتفاقاتی که در آینده رخ میدهد به نحوی به آنها الهام میشود.
تله پاتی
تله پاتی توانایی ارسال و دریافت تصاویر ذهنی است و یا خواندن آنچه در ذهن دیگران وجود دارد ؛ یعنی فرد مورد نظر بدون صحبت با دیگران میداند که در ذهن آنها در لحظه ای خاص دقیقا چه میگذرد!
بصیرت
بصیرت یا بینش روشن یا روشن بینی ، قدرت دیدن مواردی است که ورای دامنه طبیعی بینایی است. به عنوان مثال برخی از این افراد ادعا میکنند که میتوانند بدون هیچ دستگاهی برخی موجوداتی را که برای دیگران مرئی نیستند را مشاهده کنند. معمولا گفته میشود فردی که قدرت الهام قبل از وقوع امر و بصیرت را داشته باشد ، میتواند تا حدی در مورد وقایع آینده نیز اطلاعاتی را ارائه بدهد.
حس ششم درک اطلاعاتی است که از طریق حواس شناخته شده (لامسه ، بینایی ، شنوایی ، بویایی ، چشایی) قابل شناسایی نیست و با تجربه های قبلی درک نمیشود.
نشانه های حس ششم
طبق گفته متخصصان ، افرادی که حس ششم آنها فعال است میتوانند بدون استفاده از حواس پنجگانه مواردی را حدس زده و در مورد آن اطلاع حاصل کنند. بر طبق نظریه برخی از اساتید نیز همه انسانها تا حدودی چنین توانایی را دارا میباشند ، اما این قابلیت در برخی از افراد بیشتر بوده و نمود خاصی در آنها پیدا میکند. معمولا افراد با حس ششم قوی وقایع و اتفاقات را قبل از وقوع احساس میکنند. بعضی از این افراد ، خواب اتفاق خاصی را می بینند و اتفاق مورد نظر در بیداری عینا رخ میدهد. افرادی که حس ششم قوی دارند ، در اغلب موارد خوابهای واضح تر و کاملا مشخص تری نسبت به سایرین می بینند و این خواب ها را به خوبی نیز به یاد می سپارند. بعضی از آنها براحتی میتوانند با خواب هایشان تعامل برقرار کنند و حتی گاهی چیزهایی می بینند که دیگران نمی بینند و مسائلی را می شنوند که دیگران نمیشوند و البته تمایل این افراد به مسائل ماوراء الطبیعه نیز بیشتر است. افرادی که حس ششم قوی دارند ، قوه و قابلیت خلاقه بسیار بالایی نیز دارند و دلیل آن را دریافت اطلاعات از منابعی غیر معمول میدانند. بسیاری از نابغه های دنیا مدعی هستند که چنین حسی را دارا می باشند.
یکی از باورهای رایجی که وجود دارد مبنی بر این است که حس ششم در افراد هیپنوتیزم شده هم دیده میشود. افرادی که حس ششم قوی دارند بدون وجود شواهد و دلایل تجربی یا قابل درک با حواس پنجگانه خود میتوانند حوادث و وقایع را حدس بزنند و به وضوح صحنه های خاصی را مشاهده نمایند. اساتید و دانشمندان سه نوع حس ششم را مطرح کرده اند :
الهام قبل از اتفاق
در این نوع حس ششم ، افراد توانایی پیش بینی آینده را دارند و وقایع و اتفاقاتی که در آینده رخ میدهد به نحوی به آنها الهام میشود.
تله پاتی
تله پاتی توانایی ارسال و دریافت تصاویر ذهنی است و یا خواندن آنچه در ذهن دیگران وجود دارد ؛ یعنی فرد مورد نظر بدون صحبت با دیگران میداند که در ذهن آنها در لحظه ای خاص دقیقا چه میگذرد!
بصیرت
بصیرت یا بینش روشن یا روشن بینی ، قدرت دیدن مواردی است که ورای دامنه طبیعی بینایی است. به عنوان مثال برخی از این افراد ادعا میکنند که میتوانند بدون هیچ دستگاهی برخی موجوداتی را که برای دیگران مرئی نیستند را مشاهده کنند. معمولا گفته میشود فردی که قدرت الهام قبل از وقوع امر و بصیرت را داشته باشد ، میتواند تا حدی در مورد وقایع آینده نیز اطلاعاتی را ارائه بدهد.
به دلم آمد که به وخش چگونه؟
دیگران به سمرقند و بغداد و بلخ و به شهرهای جلیل میباشند، من در این کنجی مانده بیصورت و بیزینت و خامل الذّکر.
الله الهام داد که اگر تو با من خواهی بود و مونس تو من خواهم بود تو در هیچ مکان نباشی، نه در وخش و نه بغداد و سمرقند و نه با هیچکس و نه با هیچ زینتی و نه با هیچ فضلی و هنری، و اگر با من نخواهی بودن همه جای تنگدل و خوار و گمراه خواهی بودن و هرکه موانست ما یافت خواری موانست دون ما نتواند کشید.
#معارف
#بهاء_ولد
دیگران به سمرقند و بغداد و بلخ و به شهرهای جلیل میباشند، من در این کنجی مانده بیصورت و بیزینت و خامل الذّکر.
الله الهام داد که اگر تو با من خواهی بود و مونس تو من خواهم بود تو در هیچ مکان نباشی، نه در وخش و نه بغداد و سمرقند و نه با هیچکس و نه با هیچ زینتی و نه با هیچ فضلی و هنری، و اگر با من نخواهی بودن همه جای تنگدل و خوار و گمراه خواهی بودن و هرکه موانست ما یافت خواری موانست دون ما نتواند کشید.
#معارف
#بهاء_ولد
Tasnife Asemane Eshgh ( ahaang.com )
Mohammadreza Shajarian
آسمان عشق
شجریان
شجریان
بدان حق را پیش گاه هایی است
و آن پیش گاه های صفات است
و تشخیص این پیش گاه
ازپیش گاه دیگر بستگی به حال تو دارد .
وقتی به آن پیش گاه عروجت دادند
بی اختیار تو، نام آن و صنعش را
برزبانت جاری می سازی
تا آن جا که تو به گرد آن پیش گاه
و صفتش برمی آیی...
#جناب_شیخ_نجم_الدین_کبری
و آن پیش گاه های صفات است
و تشخیص این پیش گاه
ازپیش گاه دیگر بستگی به حال تو دارد .
وقتی به آن پیش گاه عروجت دادند
بی اختیار تو، نام آن و صنعش را
برزبانت جاری می سازی
تا آن جا که تو به گرد آن پیش گاه
و صفتش برمی آیی...
#جناب_شیخ_نجم_الدین_کبری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#اسماالله
#کریم
کریم کسی است که چون دست یافت، گذشت کند ،چون وعده داد وفا کند ، چون ببخشد افزون از نهایت چشمداشت بدهد و باک ندارد که چقدر و به چه کس بخشیده و اگر حاجت به غیر او برده شود خشنود نگردد و چون به او جفا شود گله و سرزنش را به نهایت نرساند و کسی را که به او پناه آورده تباه نسازد و او را از آوردن اسباب و میانجی گران بی نیاز سازد.
پس هر که این صفات بدون تکلف برای او فراهم گردد کریم مطلق می باشد و او تنها خداست . گاهی بنده اندک اندک به کسب آن نائل میشود ولی تنها در برخی امور و با نوعی تکلف ؛ از همین رو گاهی به کرم متصف میشود .
#علم_الیقین
#فیض_کاشانی
#کریم
کریم کسی است که چون دست یافت، گذشت کند ،چون وعده داد وفا کند ، چون ببخشد افزون از نهایت چشمداشت بدهد و باک ندارد که چقدر و به چه کس بخشیده و اگر حاجت به غیر او برده شود خشنود نگردد و چون به او جفا شود گله و سرزنش را به نهایت نرساند و کسی را که به او پناه آورده تباه نسازد و او را از آوردن اسباب و میانجی گران بی نیاز سازد.
پس هر که این صفات بدون تکلف برای او فراهم گردد کریم مطلق می باشد و او تنها خداست . گاهی بنده اندک اندک به کسب آن نائل میشود ولی تنها در برخی امور و با نوعی تکلف ؛ از همین رو گاهی به کرم متصف میشود .
#علم_الیقین
#فیض_کاشانی
Hayedeh-Vaght Gole Ney @bestmusik
@bestmusik Telegram Channel
ترانه " وقت گل نی " با صدای هایده