مستی ز کویِ عشق برون میکشد مرا
سر پابرهنه سوی جنون میکشد مرا
من خود نمیروم زِ پیِ آرزو، ولی
تکلیفِ این طبیعتِ دون میکشد مرا
ایکاش جذبِ شوقِ تو برقع برافکند
تا خونِ خلق بنگرند که چون میکشد مرا
هر دم مثلث المی بختِ واژگون
بر لوحِ سینه بهرِ شگون میکشد مرا
من زلفِ یار میکشم و دستِ روزگار
مویِ جبین گرفته، بهخون میکشد مرا
ای عشق! فکرِ سلسله کن که عنقریب
سررشته ی خرد به جنون میکشد مرا
زآن سو هوس به سایه ی من میدهد لباس
زین سو فنا ز پوست برون میکشد مرا
" #طالب" چه حکمتست که خاطر به رنگ و بوی
هرگز نمیکشید، کنون میکشد مرا
طالب آملی
سر پابرهنه سوی جنون میکشد مرا
من خود نمیروم زِ پیِ آرزو، ولی
تکلیفِ این طبیعتِ دون میکشد مرا
ایکاش جذبِ شوقِ تو برقع برافکند
تا خونِ خلق بنگرند که چون میکشد مرا
هر دم مثلث المی بختِ واژگون
بر لوحِ سینه بهرِ شگون میکشد مرا
من زلفِ یار میکشم و دستِ روزگار
مویِ جبین گرفته، بهخون میکشد مرا
ای عشق! فکرِ سلسله کن که عنقریب
سررشته ی خرد به جنون میکشد مرا
زآن سو هوس به سایه ی من میدهد لباس
زین سو فنا ز پوست برون میکشد مرا
" #طالب" چه حکمتست که خاطر به رنگ و بوی
هرگز نمیکشید، کنون میکشد مرا
طالب آملی
مانع وصلِ ما و غم، چند بُوَد شکفتگی ...
ما همگی هلاکِ غم ، غم همگی هلاکِ ما
طالب آملی
ما همگی هلاکِ غم ، غم همگی هلاکِ ما
طالب آملی
خوش آنکه بجویی دلِ بیچاره ي خود را
ممنونِ سراغی کنی آواره ي خود را
از ضعف نگاهم نرسد سوی تو هرچند
پیوند کنم رشته نظاره ی خود را
آن طفل یتیمم که ز بس بیکسم از باد
*دریوزه کنم جنبش گهواره ي خود را
آن برکه ي خونم که کنم چشمه ي یاقوت
همچون رگ نشتر زده فواره ی خود را
آن بِهْ که لب از خواهشِ الماس ببندم
رسوا نکنم داغ نمک خواره ي خود را
تا چون گل صدبرگ بهسوی تو فرستم
از سینه برآرم دلِ صدپاره ی خود را
طالب صفت آلوده به خونِ مژه دیدم
زآیینه ی رخسارِ تو، رخساره ی خود را
دریوزه : گدایی ، تکدی
طالب آملی
ممنونِ سراغی کنی آواره ي خود را
از ضعف نگاهم نرسد سوی تو هرچند
پیوند کنم رشته نظاره ی خود را
آن طفل یتیمم که ز بس بیکسم از باد
*دریوزه کنم جنبش گهواره ي خود را
آن برکه ي خونم که کنم چشمه ي یاقوت
همچون رگ نشتر زده فواره ی خود را
آن بِهْ که لب از خواهشِ الماس ببندم
رسوا نکنم داغ نمک خواره ي خود را
تا چون گل صدبرگ بهسوی تو فرستم
از سینه برآرم دلِ صدپاره ی خود را
طالب صفت آلوده به خونِ مژه دیدم
زآیینه ی رخسارِ تو، رخساره ی خود را
دریوزه : گدایی ، تکدی
طالب آملی
کفر، آزردنِ دل هاست ؛ اَیا دینداران
یاد گیرید مسلمانی ازین هندوها...
طالب آملی
یاد گیرید مسلمانی ازین هندوها...
طالب آملی
خوش درخور است وقت سوال و جوابها
از یار لطفها و ز ما اضطرابها
با آنکه دین و دل ز کفم برد بیحساب
دارد هنوز عشق تو با من حسابها
ای خرم آنکسان که به راه تو میخورند
شب، گردهای غربت و روز آفتابها
از من کنید نسخه ی دیوانگی طلب
کز دفترِ جنون زدهام انتخابها
ای یاد آنکه شب همهشب مستِ اشتیاق
میدید دیدهام بیخیال تو ، خوابها...
بر پیرهن فشان، عرقِ دل که بهترست
بوی گلاب غنچه ز دیگر گلابها
دارد تبسم تو به دلهای خونچکان
آن منتی که داشت نمک بر کبابها
" #طالب " ز علم مهر و وفا دم مزن که ما
تصنیف کردهایم درین فن کتابها...
#غرل
طالب آملی
از یار لطفها و ز ما اضطرابها
با آنکه دین و دل ز کفم برد بیحساب
دارد هنوز عشق تو با من حسابها
ای خرم آنکسان که به راه تو میخورند
شب، گردهای غربت و روز آفتابها
از من کنید نسخه ی دیوانگی طلب
کز دفترِ جنون زدهام انتخابها
ای یاد آنکه شب همهشب مستِ اشتیاق
میدید دیدهام بیخیال تو ، خوابها...
بر پیرهن فشان، عرقِ دل که بهترست
بوی گلاب غنچه ز دیگر گلابها
دارد تبسم تو به دلهای خونچکان
آن منتی که داشت نمک بر کبابها
" #طالب " ز علم مهر و وفا دم مزن که ما
تصنیف کردهایم درین فن کتابها...
#غرل
طالب آملی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خدایا ....
یاریمان کن بتوانیم افکار پریشان خود را
رهایی بخشیم ....
و دلمان را مالامال از نور تو گردانیم
راه رسیدن به تو دشوار است
ما را توان تحمل این دشواری عنایت کن
و در تاریکخانه این دنیا تنها رهایمان نکن
همچنان که تنهایمان نگذاشتهای
مرحم دل غمگینمان باش
تا بتوانیم پیام شادی را به دل هستی برسانیم.
مهربانا...
به ما بیاموز آنگاه خوشبخت خواهیم بود
که در خوشبخت کردن دیگران سهیم باشیم
و تلاشمان را در یاری رساندن به دیگر انسانها فزونی بخش ....
آميـن
یاریمان کن بتوانیم افکار پریشان خود را
رهایی بخشیم ....
و دلمان را مالامال از نور تو گردانیم
راه رسیدن به تو دشوار است
ما را توان تحمل این دشواری عنایت کن
و در تاریکخانه این دنیا تنها رهایمان نکن
همچنان که تنهایمان نگذاشتهای
مرحم دل غمگینمان باش
تا بتوانیم پیام شادی را به دل هستی برسانیم.
مهربانا...
به ما بیاموز آنگاه خوشبخت خواهیم بود
که در خوشبخت کردن دیگران سهیم باشیم
و تلاشمان را در یاری رساندن به دیگر انسانها فزونی بخش ....
آميـن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بارالهـــا
به ما بیاموز که
دل آدمی عصاره وجود توست
حرمت دلها را از یاد نبریم...
به ما بیاموز که
دوست داشتن را فراموش نکنیم
و آنان که دوستمان دارند را از خاطر نبریم...
به ما بیاموز که
سوگند راست بودنِ دروغمان را نام تو نسازیم...
به ما بیاموز که
به ناحق کردن حق دیگری، عادت نکنیم...
به ما بیاموز
همان باشیم که قولش را به تو دادیم!
"آمین"🙏
به ما بیاموز که
دل آدمی عصاره وجود توست
حرمت دلها را از یاد نبریم...
به ما بیاموز که
دوست داشتن را فراموش نکنیم
و آنان که دوستمان دارند را از خاطر نبریم...
به ما بیاموز که
سوگند راست بودنِ دروغمان را نام تو نسازیم...
به ما بیاموز که
به ناحق کردن حق دیگری، عادت نکنیم...
به ما بیاموز
همان باشیم که قولش را به تو دادیم!
"آمین"🙏
یک حبه نور
وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ
لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۚ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ
و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشی» گرفتار کرد، آنها فاسقانند.
هرگز اهل جهنم و اهل بهشت با هم یکسان نیستند، اهل بهشت به حقیقت سعادتمندان عالمند.
#سوره_حشر_آیات_۱۹_۲۰
وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ
لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۚ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ
و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشی» گرفتار کرد، آنها فاسقانند.
هرگز اهل جهنم و اهل بهشت با هم یکسان نیستند، اهل بهشت به حقیقت سعادتمندان عالمند.
#سوره_حشر_آیات_۱۹_۲۰
Telegram
attach 📎
امروزم بوی آرامش می دهد…!
بارانی که نم نم گونه هایت را ببوسد قدم زدن کنار کسانی که دوستشان داری دیدن دنیایی که خورشیدش هر صبح به تو سلام بدهد
ستاره هایش که به تو چشمک بزنند و بگویند ؛ خودت را برای فردای بهتر آماده کن و مهم تر از همه خدایی که هر روز حالت را از تو می پرسد
من امروز زیباتر ازهر روز نفس می کشم! زیباتر از همیشه می بینم !
من امروز بهتر ازهمیشه زندگی می کنم!
من احساسم را،امروزم و خدایم را بیش از همه دوست دارم
🌺🌺🌺
یار مهربانم
درود
بامداد چهارشنبه ات نیکو
🌺🌺🌺
الهى،،،
اندیشه ای خلاق،
دیده ای بینا،
گوشی شنوا،
زبانی شاكر،
ذهني آرام،
قلبي متواضع،
روحي بيدار،
دست هایی بخشنده،
پاهایی استوار در راهت،
تنی سالم،
و سينه اي پر از عشق و دلدادگی،
و سبد سبد روزی حلال و بركت و فراواني برای من و دوستانم عطا فرما.
آمین
🌺🌺🌺
شاد باشی
بارانی که نم نم گونه هایت را ببوسد قدم زدن کنار کسانی که دوستشان داری دیدن دنیایی که خورشیدش هر صبح به تو سلام بدهد
ستاره هایش که به تو چشمک بزنند و بگویند ؛ خودت را برای فردای بهتر آماده کن و مهم تر از همه خدایی که هر روز حالت را از تو می پرسد
من امروز زیباتر ازهر روز نفس می کشم! زیباتر از همیشه می بینم !
من امروز بهتر ازهمیشه زندگی می کنم!
من احساسم را،امروزم و خدایم را بیش از همه دوست دارم
🌺🌺🌺
یار مهربانم
درود
بامداد چهارشنبه ات نیکو
🌺🌺🌺
الهى،،،
اندیشه ای خلاق،
دیده ای بینا،
گوشی شنوا،
زبانی شاكر،
ذهني آرام،
قلبي متواضع،
روحي بيدار،
دست هایی بخشنده،
پاهایی استوار در راهت،
تنی سالم،
و سينه اي پر از عشق و دلدادگی،
و سبد سبد روزی حلال و بركت و فراواني برای من و دوستانم عطا فرما.
آمین
🌺🌺🌺
شاد باشی
سلام !
به رویشِ صبح؛
که طراوتِ یادِ تو، سبز می کند
شکوفه هایِ نیلوفری یِ آفتاب را!
فرح_فریماا
سلام همراهان همدل صبحتون خوب و خوش یمن در پرتو عنایات الهی باشید .
به رویشِ صبح؛
که طراوتِ یادِ تو، سبز می کند
شکوفه هایِ نیلوفری یِ آفتاب را!
فرح_فریماا
سلام همراهان همدل صبحتون خوب و خوش یمن در پرتو عنایات الهی باشید .
دولت آنست که از در صنمی تازه درآید
در بر اغیار به بندد سر مینا بگشاید
هر شبی نالهٔ من خواب جهانی برباید
تاکه در خواب نگارم به کسی رخ ننماید
قاآنی
در بر اغیار به بندد سر مینا بگشاید
هر شبی نالهٔ من خواب جهانی برباید
تاکه در خواب نگارم به کسی رخ ننماید
قاآنی
خداوندا دلم آزاد گردان
به فضل خود تنم را شادگردان
خداوندا گنه بسیار دارم
ولکین جمله را اقرار دارم
قلم درکش باین طومار عصیان
که غرقم اندرین دریای طوفان
#عطار
به فضل خود تنم را شادگردان
خداوندا گنه بسیار دارم
ولکین جمله را اقرار دارم
قلم درکش باین طومار عصیان
که غرقم اندرین دریای طوفان
#عطار
طشت بزرگ آسمان از لاجورد صبحدم لبریز
اینجا و آنجا ابر چون کف های لغزنده
رها بر آب
آویخته بر شاخه های سرو
پیراهن مهتاب
#فریدون_مشیری
#بهار_را_باور_کن
#تر
اینجا و آنجا ابر چون کف های لغزنده
رها بر آب
آویخته بر شاخه های سرو
پیراهن مهتاب
#فریدون_مشیری
#بهار_را_باور_کن
#تر
.
مصیبتنامه را مانَد، ازین پس عمر و میدانم
بنفرین ناگزیری بد، ندارد اختتامی خـوش
نه سر دیگر نماز آرد به هیچ آیین و محرابم
نه دل دیگر توانم کرد از ایمان و امامی خوش
نه تحسینم برانگیزد، نه رشکم، هیچ توفیقی
نه من قدری نهم، نی دل بهمقدارو مقامی خوش
نه خشمی مانده تا دل دارم از کانونِ قهری گرم
نه کینی مانده تا خاطر کنم با انتقامی خوش
همه احساسِ پوچِ هیچی است و نفرتش فرجام
گرفتم فرصتی دیگر گرفتم، و اغتنامی خوش
#مهدی_اخوان_ثالث
مصیبتنامه را مانَد، ازین پس عمر و میدانم
بنفرین ناگزیری بد، ندارد اختتامی خـوش
نه سر دیگر نماز آرد به هیچ آیین و محرابم
نه دل دیگر توانم کرد از ایمان و امامی خوش
نه تحسینم برانگیزد، نه رشکم، هیچ توفیقی
نه من قدری نهم، نی دل بهمقدارو مقامی خوش
نه خشمی مانده تا دل دارم از کانونِ قهری گرم
نه کینی مانده تا خاطر کنم با انتقامی خوش
همه احساسِ پوچِ هیچی است و نفرتش فرجام
گرفتم فرصتی دیگر گرفتم، و اغتنامی خوش
#مهدی_اخوان_ثالث