Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥دریاچه زریوار یا #تالاب #زریبار در ارتفاع 1285 متری از سطح دریا یکی از منحصر به فردترین دریاچههای آب شیرین در جهان است که کلیه شرایط جامع یک تالاب بین المللی را دارد. هیچ رودخانهای به این دریاچه وارد نمیشود و آب آن از تعدادی چشمه خود جوش در کفِ #دریاچه و بارش و ذوب برفهای کوههای اطراف تأمین میشود.
يادگار عشق داغی
در دل ديوانه ماند
شمع رفت از انجمن،
خاكستر پروان ه ماند
گريهام در دل گره شد،
نالهام بر لب شكست
وای بر قفلی
كه مفتاحش درون خانه ماند.
صائب_تبریزی
در دل ديوانه ماند
شمع رفت از انجمن،
خاكستر پروان ه ماند
گريهام در دل گره شد،
نالهام بر لب شكست
وای بر قفلی
كه مفتاحش درون خانه ماند.
صائب_تبریزی
گدایان، بهر روزی طفل خود را کور میخواهند!
طبیبان، جملگی مخلوق را رنجور میخواهند!
گمانم مرده شویان ، راضیند بر مردن مردم
بنازم مطربان، کاین خلق را مسرور میخواهند...
شیخ_بهایی
طبیبان، جملگی مخلوق را رنجور میخواهند!
گمانم مرده شویان ، راضیند بر مردن مردم
بنازم مطربان، کاین خلق را مسرور میخواهند...
شیخ_بهایی
یارب غم آن سرو خرامان به که گویم ؟
دل نیست بدستم سخن جان به که گویم ؟
خونابهٔ پیدا همه بینند خود از چشم
احوال جگر خوردن پنهان به که گویم ؟
امیر_خسرو_دهلوی
دل نیست بدستم سخن جان به که گویم ؟
خونابهٔ پیدا همه بینند خود از چشم
احوال جگر خوردن پنهان به که گویم ؟
امیر_خسرو_دهلوی
هر گاه که یکی از بندگان گنه کار پریشان روزگار دست انابت به امید اجابت به درگاه خداوند برآرد ایزد تعالی در او نظر نکند بازش بخواند دگر باره اعراض کند بازش به تضرّع و زاری بخواند حق سبحانه و تعالی فرماید
یا ملائکتی قَد استَحْیَیتُ مِن عبدی و لَیس لَهُ غیری فَقد غَفَرت لَهُ
دعوتش را اجابت کردم و حاجتش بر آوردم که از بسیاری دعا و زاری بنده همی شرم دارم.
کرم بین و لطف خداوندگار
گنه بنده کرده است و او شرمسار
گلستان سعدی
یا ملائکتی قَد استَحْیَیتُ مِن عبدی و لَیس لَهُ غیری فَقد غَفَرت لَهُ
دعوتش را اجابت کردم و حاجتش بر آوردم که از بسیاری دعا و زاری بنده همی شرم دارم.
کرم بین و لطف خداوندگار
گنه بنده کرده است و او شرمسار
گلستان سعدی
کاشکی جز تو کسی داشتمی
یا به تو دسترسی داشتمی
یا در این غمْ که مرا هر دَم هست
همدمِ خویش، کسی داشتمی
کِی غمم بودی اگر در غمِ تو
نفسی، همنفسی داشتمی!؟
جناب_خاقانی
یا به تو دسترسی داشتمی
یا در این غمْ که مرا هر دَم هست
همدمِ خویش، کسی داشتمی
کِی غمم بودی اگر در غمِ تو
نفسی، همنفسی داشتمی!؟
جناب_خاقانی
از من جدا مشو که توام نور دیدهای
آرام جان و مونس قلب رمیدهای
از دامن تو دست ندارند عاشقان
پیراهن صبوری ایشان دریدهای
از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک
در دلبری به غایت خوبی رسیدهای
منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان
معذور دارمت که تو او را ندیدهای
آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا
بیش از گلیم خویش مگر پا کشیدهای
حضرت_حافظ
آرام جان و مونس قلب رمیدهای
از دامن تو دست ندارند عاشقان
پیراهن صبوری ایشان دریدهای
از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک
در دلبری به غایت خوبی رسیدهای
منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان
معذور دارمت که تو او را ندیدهای
آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا
بیش از گلیم خویش مگر پا کشیدهای
حضرت_حافظ
با هر زبان ،که من بتوانم
شعری،به دلفریبیِ نازِ نگاهِ تو
شیرین و دلنشین
بسرایم
و آن نغزِ ناب را
مثل تبسم تو
که شعر ِنوازش است
روزی هزار بار ، بخوانم
آنگاه
پیش رُخَت زبان بگشایم.
#فریدون_مشیری
شعری،به دلفریبیِ نازِ نگاهِ تو
شیرین و دلنشین
بسرایم
و آن نغزِ ناب را
مثل تبسم تو
که شعر ِنوازش است
روزی هزار بار ، بخوانم
آنگاه
پیش رُخَت زبان بگشایم.
#فریدون_مشیری
من نه مجنونم که خواهم روی در صحرا کنم
خویش را مشهور سازم یار را رسوا کنم
تا توانم سوخت پنهان کافرم گر آشکار
خویش را پروانهٔ آن شمع بیپروا کنم
#محتشم_کاشانی
خویش را مشهور سازم یار را رسوا کنم
تا توانم سوخت پنهان کافرم گر آشکار
خویش را پروانهٔ آن شمع بیپروا کنم
#محتشم_کاشانی
پاشو ای مست که دنیا همه دیوانه تست
همه آفاق پر از نعره مستانه تست
در دکان همه باده فروشان تخته است
آن که باز است همیشه در میخانه تست...
#شهریار
همه آفاق پر از نعره مستانه تست
در دکان همه باده فروشان تخته است
آن که باز است همیشه در میخانه تست...
#شهریار
#حافظ
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
این که میگویند آن خوشتر ز حسن
یار ما این دارد و آن نیز هم
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
این که میگویند آن خوشتر ز حسن
یار ما این دارد و آن نیز هم
نه مغرورم نه دلسنگم،نه از تحقير ميترسم
پر از بغضم ولی از "اشک بی تاثیر" میترسم
حریفی خسته ام،شطرنج بازی که کم آورده
که از پیچیده بازی های این تقدیر میترسم
#حسین_دهلوی
پر از بغضم ولی از "اشک بی تاثیر" میترسم
حریفی خسته ام،شطرنج بازی که کم آورده
که از پیچیده بازی های این تقدیر میترسم
#حسین_دهلوی
گفتند که نامحرمی و بوسه حرام است
دل گفت که محرمتر از این عشق کدام است؟
بوسیدم و لب دادم و آغوش کشیدم
نامحرم من، محرمی و کار تمام است!
#رهی_معیری
دل گفت که محرمتر از این عشق کدام است؟
بوسیدم و لب دادم و آغوش کشیدم
نامحرم من، محرمی و کار تمام است!
#رهی_معیری
شب ندارد سرِ خواب
میدود در رگِ باغ
باد، با آتشِ تیزابش، فریادکشان
پنجه میساید بر شیشهی در
شاخِ یک پیچکِ خشک
از هراسی که ز جایش نرباید توفان!
#شاملو
میدود در رگِ باغ
باد، با آتشِ تیزابش، فریادکشان
پنجه میساید بر شیشهی در
شاخِ یک پیچکِ خشک
از هراسی که ز جایش نرباید توفان!
#شاملو
غلام آن سبک روحم که با من سر گران دارد
جوابش تلخ و پنداری شکر زیر زبان دارد
مرا گر دوستی با او به دوزخ میبرد شاید
به نقد اندر بهشتست آن که یاری مهربان دارد
#حضرت_سعدی
جوابش تلخ و پنداری شکر زیر زبان دارد
مرا گر دوستی با او به دوزخ میبرد شاید
به نقد اندر بهشتست آن که یاری مهربان دارد
#حضرت_سعدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هما میر افشار وصدای ملکوتی اکبر گلپایگانی
#هاتف_اصفهاني
شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم
خانه به خانه در به در جستمت و نیافتم
بر دل من زبس که جا تنگ شد از جدائیت
بی تو به دست خویشتن سینهٔ خودشکافتم
شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم
خانه به خانه در به در جستمت و نیافتم
بر دل من زبس که جا تنگ شد از جدائیت
بی تو به دست خویشتن سینهٔ خودشکافتم