باغْبانا
رَعدْ مُطرب
ابرْ ساقی گشت و شُد
باغْ مَست و راغْ مَست و
غُنچه مَست و خارْ مَست

  #مولانا

زبان عذر ندارم ز روسیاهی ها
مگر شود عرق شرم عذرخواه مرا


صائب تبریزی

از شرم روسیاهی اعمال زشت خو
بر رخ‌کشیده‌ایم ز دست دعا نقاب


بیدل دهلوی

گر نشوید ابر صائب نامه اعمال من
می کند پاک از گناهان گریه مستانه ام


صائب تبریزی

کوثر و زمزم نشوید گرد عصیان مرا
خویش را چون موج بر دریای رحمت می زنم


صائب تبریزی

زبان عذر ندارم ز روسیاهی ها
مگر شود عرق شرم عذرخواه مرا


صائب تبریزی

از شرم روسیاهی اعمال زشت خو
بر رخ‌کشیده‌ایم ز دست دعا نقاب


بیدل دهلوی

زبان عذر ندارم ز روسیاهی ها
مگر شود عرق شرم عذرخواه مرا


صائب تبریزی

از شرم روسیاهی اعمال زشت خو
بر رخ‌کشیده‌ایم ز دست دعا نقاب


بیدل دهلوی

گر نشوید ابر صائب نامه اعمال من
می کند پاک از گناهان گریه مستانه ام


صائب تبریزی

کوثر و زمزم نشوید گرد عصیان مرا
خویش را چون موج بر دریای رحمت می زنم


صائب تبریزی

‏بگذشت در فراق تو شب‌های بی‌شمار
هر شب در این امید که فردا ببینمت...


مفتون امینی

ظالم که به عزل مُضطرش می‌سازند
باز از سرِ نو ستمگرش می‌سازند
ایمن منشین چو ظالم از کار فتاد
تیغی که شکست خنجرش می‌سازند

شفیعای #اثر_شیرازی

حکایت

شخصی دو گوساله داشت یکی از مَربَط فرار نمود، بنای شرارت و جست وخیز گذاشت.صاحبش در مقام ضربِ گوسالهٔ بسته بر می آمد.از او پرسیدند که چرا این حیوان زبان بسته را آزار می رسانی و حال آن که آن گوسالهٔ باز تو را در سوز و گداز آورده؟جواب گفت که: اگر این گوسالهٔ بسته باز شود صدهزار مثل آن فتنه آغاز شود.
و این مثل است برای کسی که ترک فتنه و فساد در روی زمین نموده نه از برای حق پرستی ،بلکه اسباب ندارد اگر قادر بر تحصیل سبب شود فتنه ها نماید که فتنهٔ شیطان به گردش نرسد.¹

متنبّی شاعر عرب گوید:

والظّلمُ مِن شِیَمِ النّفوسِ فإنْ تَجِد
ذَا عِفَّةٍ فَلِعلَّةٍ لا یَظلِمُ

و همانا ستم از خویهای نفس است وچون کسی را یافتی که خویشتن دار است و ستم نمی کند بدان که به علّتی ستم نمی کند.[اسباب و موقعیّت آن را ندارد]


1_مجموعهٔ انتخابی از متون (کشکول)،محمّد صالح استرآبادی ،نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه تهران به شمارهٔ۱۱۲۹۱،برگ ۹

رُباعی از ابوعلی سینا

با این دوسه نادان که چنان می دانند
ازجهل که دانای جهان ایشانند

خرباش که این جماعت ازفرطِ خری
هرکو نه خر است کافرش می خوانند¹


1_تذکرهٔ ریاض العارفین ،رضاقلی خان هدایت ،تصحیح ابوالقاسم رادفر و گیشا اشیدری ،صفحهٔ ۳۲۳

سودای عشق از زیرکی جهان بهتر ارزد
و دیوانگی عشق بر همه عقلها افزون آید.
هرکه عشق ندارد مجنون و بی حاصل است.
هر که عاشق نیست خودبین و پرکین باشد و خود رای بود.
عاشقی بی‌خودی و بی‌راهی باشد.
دریغا همه جهان و جهانیان کاشکی عاشق بودندی تا همه زنده و با درد بودندی.

#عین القضات همدانی
#تمهیدات

به عقیده خیام هر کس که در این دنیا بتواند شاد زندگی کند و از زندگیش لذت ببرد، بطور حتم بعد از مرگش نیز در بهشت خواهد بود.

زیرا کسی که زندگی شادی داشته باشد به طور طبیعی نه به کسی ظلم می کند و نه تفکرات منفی نسبت به دیگران دارد.
پس دنیا و آخرتش برای او بهشت خواهد بود.
بنابراین نباید زندگی را به خود سخت گرفت و به خود وعده فردایی بهتر داد..

گردون نگری ز قد فرسوده ماست
جیحون اثری ز اشک پالوده ماست
دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست
فردوس دمی ز وقت آسوده ماست

#خیام

دورترین از درگاه خداوند کسانی را دیدم که ایشان خویشتن خویش را نزدیکتر دارند،
جواب سخن یاد دارید هرکه جواب سخن خویش یاد ندارد، هرکجا سخن گوید باک ندارد.
حساب روز قیامت یاد دارید
که هرکه حساب قیامت یاد ندارد،
مال از هر کجا جمع کند، باک ندارد
و قدر رفتن نیک شناسید هر که قدر رفتن نیک نشناسد،
صحبت با هر که دارد، باک ندارد

#بایزید بسطامی

فزون از خِرَد نیست اندر جَهان
فروزنده‌ی کِهتران و مِهان

هر آن‌کس که او شاد گشت از خِرَد
جَهان را به کَردار بد نسپَرَد

پشیمان نشد هر که نیکی گزید
که بد آبَ دانش نیارَد مَزید

رهانَد خِرَد مرد را از بلا
مبادا کسی در بلا مبتلا

#حکیم ابوالقاسم فردوسی

چو در دست است ، رودی خوش
بزن مطرب
سرودی خوش

که دست افشان ، غزل خوانیم
و پاکوبان ، سر اندازیم

#حافظ

در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع
روز و شب خوابم نمی‌آید به چشم غم پرست
بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع

#حافظ
#سلام و درود

‏بگذشت در فراق تو شب‌های بی‌شمار
هر شب در این امید که فردا ببینمت...


مفتون امینی

با من مجنون مکن کاوش ز نادانی که نیست
غیر حرف راست، تیری در کمان دیوانه را


صائب تبریزی

کنون در حال من بنگر:
که عاجز گشتم و مضطر

مرا مگذار و خود مگذر،
درین تیمار دستم گیر

#عراقی

" ای که عقلت بر عطارد دَق کند
عقل و عاقل را قضا احمق کند

هست صد چندین فسون های قضا
گفت اذا جاء القضا ضاق فضا"

#مثنوی_مولانا دفترسوم


ای که عقلت را در اوج می بینی. بدان که تقدیر می تواند تدبیر تو را از کار بیندازد.دست تقدیر بازی های بسیار دارد. چون قضا و قدر در رسد، عرصه تنگ می گردد..

#مولانای_جان

گر چرخ همه سر شد
ور خاک همه پا شد
نی سر بهلم آن را
نی پا بهلم این را