کریمان را خدای مهربان درمانده نگذارد
که می روید زر از کف همچو گل اهل سخاوت را
صائب تبریزی
که می روید زر از کف همچو گل اهل سخاوت را
صائب تبریزی
مادهٔ بیماری عاشق چه میداند طبیب
خون غلط بلغم غلط صفرا غلط سودا غلط
نبض بیماران چشم او نمیآید به دست
میکند صد راه اینجا بوعلیسینا غلط
#واقف_لاهوری
خون غلط بلغم غلط صفرا غلط سودا غلط
نبض بیماران چشم او نمیآید به دست
میکند صد راه اینجا بوعلیسینا غلط
#واقف_لاهوری
يادگار عشق داغی
در دل ديوانه ماند
شمع رفت از انجمن،
خاكستر پروان ه ماند
گريهام در دل گره شد،
نالهام بر لب شكست
وای بر قفلی
كه مفتاحش درون خانه ماند.
#صائبتبریزی
در دل ديوانه ماند
شمع رفت از انجمن،
خاكستر پروان ه ماند
گريهام در دل گره شد،
نالهام بر لب شكست
وای بر قفلی
كه مفتاحش درون خانه ماند.
#صائبتبریزی
برندارم دل ز مهرت دلبرا تا زندهام
ور چه آزادم ترا تا زندهام من بندهام
مهر تو با جان من پیوسته گشت اندر ازل
نیست روی رستگاری زو مرا تا زندهام
جناب سنایی
ور چه آزادم ترا تا زندهام من بندهام
مهر تو با جان من پیوسته گشت اندر ازل
نیست روی رستگاری زو مرا تا زندهام
جناب سنایی
تو را به هر گذری هست بیقرارِ دگر
مرا به جز تو درین شهر نیست یارِ دگر
تو را اگر غمِ من نیست، غم مباد تو را
که جز غمِ تو مرا نیست غمگسارِ دگر
بگیر خردهی جانِ مرا و خرده مگیر
که در بساط ندارم جز این، نثارِ دگر
صائب_تبریزی
مرا به جز تو درین شهر نیست یارِ دگر
تو را اگر غمِ من نیست، غم مباد تو را
که جز غمِ تو مرا نیست غمگسارِ دگر
بگیر خردهی جانِ مرا و خرده مگیر
که در بساط ندارم جز این، نثارِ دگر
صائب_تبریزی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرا میبینی و هر دَم زیادَت میکنی دَردَم
تو را میبینم و میلم زیادَت میشود هر دَم
به سامانم نمیپرسی، نمیدانم چه سر داری
به درمانم نمیکوشی، نمیدانی مگر دردم؟
#حضرت_حافظ
تو را میبینم و میلم زیادَت میشود هر دَم
به سامانم نمیپرسی، نمیدانم چه سر داری
به درمانم نمیکوشی، نمیدانی مگر دردم؟
#حضرت_حافظ
چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی
چه شد که شیوه بیگانگی رها کردی
به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود
چه شد که بر سر مهر آمدی و وفا کردی
منم که جور و جفا دیدم و وفا کردم
تویی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی
بیا که با همه نامهربانیت ای ماه
خوش آمدی و گل آوردی و صفا کردی
بیا که چشم تو تا شرم و ناز دارد کس
نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی
زکات قامت چون سرو ناز و زلف دوتا
بیا که پشت من از بار غم دوتا کردی
منت به یک نگه آهوانه می بخشم
هر آنچه ای ختنی خط من خطا کردی
اگرچه کار جهان بر مراد ما نشود
بیا که کار جهان بر مراد ما کردی
هزار درد فرستادیم به جان لیکن
چوآمدی همه آن دردها دوا کردی
کلید گنج غزلهای شهریار تویی
بیا که پادشه ملک دل گدا کردی
#شهریار
چه شد که شیوه بیگانگی رها کردی
به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود
چه شد که بر سر مهر آمدی و وفا کردی
منم که جور و جفا دیدم و وفا کردم
تویی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی
بیا که با همه نامهربانیت ای ماه
خوش آمدی و گل آوردی و صفا کردی
بیا که چشم تو تا شرم و ناز دارد کس
نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی
زکات قامت چون سرو ناز و زلف دوتا
بیا که پشت من از بار غم دوتا کردی
منت به یک نگه آهوانه می بخشم
هر آنچه ای ختنی خط من خطا کردی
اگرچه کار جهان بر مراد ما نشود
بیا که کار جهان بر مراد ما کردی
هزار درد فرستادیم به جان لیکن
چوآمدی همه آن دردها دوا کردی
کلید گنج غزلهای شهریار تویی
بیا که پادشه ملک دل گدا کردی
#شهریار
عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود
نوبت پیری رسید، صد غم دیگر فزود
کارکنان سپهر، بر سر دعوی شدند
آنچه بدادند دیر، باز گرفتند زود
حاصل ما از جهان نیست به جز درد و غم
هیچ ندانم چراست این همه رشک حسود
نیست عجب گر شدیم شهره به زرق و ریا
پردهٔ تزویر ما، سد سکندر نبود
نام جنون را به خود داد بهائی قرار
نیست به جز راه عشق، زیر سپهر کبود
#شیخ_بهایی
نوبت پیری رسید، صد غم دیگر فزود
کارکنان سپهر، بر سر دعوی شدند
آنچه بدادند دیر، باز گرفتند زود
حاصل ما از جهان نیست به جز درد و غم
هیچ ندانم چراست این همه رشک حسود
نیست عجب گر شدیم شهره به زرق و ریا
پردهٔ تزویر ما، سد سکندر نبود
نام جنون را به خود داد بهائی قرار
نیست به جز راه عشق، زیر سپهر کبود
#شیخ_بهایی
یک دمک، با خودآ، ببین چه کسی
از که دوری و با که هم نفسی
ناز بر بلبلان بستان کن!
تو گلی، گل، نه خاری و نه خسی
تا کی ای عندلیب عالم قدس!
مایل دام و عاشق قفسی؟
تو همایی، همای، چند کنی
گاه، جغدی و گاه، خرمگسی؟
ای صبا! در دیار مهجوران
گر سر کوچهٔ بلا برسی
با بهائی بگو که با سگ نفس
تا به کی بهر هیچ در مرسی
#شیخ_بهایی
از که دوری و با که هم نفسی
ناز بر بلبلان بستان کن!
تو گلی، گل، نه خاری و نه خسی
تا کی ای عندلیب عالم قدس!
مایل دام و عاشق قفسی؟
تو همایی، همای، چند کنی
گاه، جغدی و گاه، خرمگسی؟
ای صبا! در دیار مهجوران
گر سر کوچهٔ بلا برسی
با بهائی بگو که با سگ نفس
تا به کی بهر هیچ در مرسی
#شیخ_بهایی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصنیف زیبای پیمانه ی عشق
اثری از استاد #محمدرضاشجریان
#آلبوم_دلشدگان
آهنگساز #حسین_علیزاده
شعراز #فریدون_مشیری
دستگاه #مخالف_سه_گاه
اثری از استاد #محمدرضاشجریان
#آلبوم_دلشدگان
آهنگساز #حسین_علیزاده
شعراز #فریدون_مشیری
دستگاه #مخالف_سه_گاه
مرا گر دوستی با او به دوزخ میبرد شاید
به نقد اندر بهشتست آن که یاری مهربان دارد
محبت با کسی دارم کز او باخود نمیآیم
چو بلبل کز نشاط گل فراغ از آشیان دارد
#سعدی
به نقد اندر بهشتست آن که یاری مهربان دارد
محبت با کسی دارم کز او باخود نمیآیم
چو بلبل کز نشاط گل فراغ از آشیان دارد
#سعدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من در پناه #شب
از انتهای هر چه نسیم است
میوزم ، من در پناه شب
دیوانه وار فرو میریزم
با گیسوان سنگینم
در دستهای تو!...
#فروغ_فرخزاد
شبتون دلارام......
از انتهای هر چه نسیم است
میوزم ، من در پناه شب
دیوانه وار فرو میریزم
با گیسوان سنگینم
در دستهای تو!...
#فروغ_فرخزاد
شبتون دلارام......
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پروردگارا
با اولین قدمهایم
برجاده های صبح نامت را
عاشقانه زمزمه میکنم
کوله بارتمنایم خالی وموج
سخاوت تو جاری...
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ
الــهـــی بــه امــیــد تـــو
با اولین قدمهایم
برجاده های صبح نامت را
عاشقانه زمزمه میکنم
کوله بارتمنایم خالی وموج
سخاوت تو جاری...
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ
الــهـــی بــه امــیــد تـــو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک حبه نور
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده رحمتگر
#سوره_إبراهیم_آیه_۲۶
وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ(۲۶)
وصف سخن پلید مانند درخت پلیدی است، که از روی زمین برکنده شده (و)آن را هیچ قراری نباشد
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده رحمتگر
#سوره_إبراهیم_آیه_۲۶
وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ(۲۶)
وصف سخن پلید مانند درخت پلیدی است، که از روی زمین برکنده شده (و)آن را هیچ قراری نباشد