مرغِ صدا طلایی من در شاخ و برگ خانهی توست
.....
عشق، ما را دوست میدارد
من با تو رويايم را در بيداری دنبال میگیرم
من شعر را از حقیقتِ پيشانی تو در مییابم
با من از روشنی حرف میزنی و از انسان
که خویشاوند همهی خداهاست
با تو من ديگر در سحر رؤياهايم تنها نيستم ....
شاملو
.
.....
عشق، ما را دوست میدارد
من با تو رويايم را در بيداری دنبال میگیرم
من شعر را از حقیقتِ پيشانی تو در مییابم
با من از روشنی حرف میزنی و از انسان
که خویشاوند همهی خداهاست
با تو من ديگر در سحر رؤياهايم تنها نيستم ....
شاملو
.
چند حقیقت پزشکی در مورد چپ دستها !
▫️به طور طبیعی چپدستها از راستدستها باهوشتر هستند
▫️اگر پدرو مادری چپدست باشند به احتمال ۵۰٪ فرزندانشان هم چپدست خواهند بود، این عدد در مورد پدر و مادرهای راستدست تنها ۲٪ است
▫️طبق آمار، هر چقدر که مادر حین زایمان، سن بالاتری داشته باشد، احتمال اینکه فرزندش چپدست شود بیشتر است
▫️چپدستها بر حسب آمار ۴ تا ۵ ماه دیرتر از راستدستها به سن بلوغ میرسند
+ 13آگوست روز جهانی چپدستها !✋🏻
▫️به طور طبیعی چپدستها از راستدستها باهوشتر هستند
▫️اگر پدرو مادری چپدست باشند به احتمال ۵۰٪ فرزندانشان هم چپدست خواهند بود، این عدد در مورد پدر و مادرهای راستدست تنها ۲٪ است
▫️طبق آمار، هر چقدر که مادر حین زایمان، سن بالاتری داشته باشد، احتمال اینکه فرزندش چپدست شود بیشتر است
▫️چپدستها بر حسب آمار ۴ تا ۵ ماه دیرتر از راستدستها به سن بلوغ میرسند
+ 13آگوست روز جهانی چپدستها !✋🏻
به دیدِ دل آمد دلارای من.
بگفتم: «كه باشی؟» بگفتا: «توام!»
تو را از كُجاها كُجايی نبود؛
كجا در خورِ توست، پس، راستی؟
چگونه خيالِ تو بندد خيال؟
چه داند خيال از كجا خاستی!
برونت ز بَر نيست جايی كه نيست:
كجايی تو، پس خود كجايی، كجا؟
و شد، در فنايم، فنايم فنا؛
و من يافتم، در فنايم، تو را.
حسين بن منصور حلاج
حلاج الاَسرار،
بگفتم: «كه باشی؟» بگفتا: «توام!»
تو را از كُجاها كُجايی نبود؛
كجا در خورِ توست، پس، راستی؟
چگونه خيالِ تو بندد خيال؟
چه داند خيال از كجا خاستی!
برونت ز بَر نيست جايی كه نيست:
كجايی تو، پس خود كجايی، كجا؟
و شد، در فنايم، فنايم فنا؛
و من يافتم، در فنايم، تو را.
حسين بن منصور حلاج
حلاج الاَسرار،
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#اکهارت_تله
نقل حکایتی از ذن: "ندانستن!"
ندانستن، دانش راستين است.
تلاش براي انباشتنِ دانش، بيماري است.
ابتدا بدانيد كه بيماريد،
سپس براي سلامتي كوشش كنيد.
فرزانه طبيب خود است.
او خود را از تمام دانسته هايش رها نموده
پس در حقيقت يكپارچه و كامل است.
#تائو_ت_چينگ
نقل حکایتی از ذن: "ندانستن!"
ندانستن، دانش راستين است.
تلاش براي انباشتنِ دانش، بيماري است.
ابتدا بدانيد كه بيماريد،
سپس براي سلامتي كوشش كنيد.
فرزانه طبيب خود است.
او خود را از تمام دانسته هايش رها نموده
پس در حقيقت يكپارچه و كامل است.
#تائو_ت_چينگ
از حدیث کعب بن احبار رضی الله عنه نقل شده که گفت:
در تورات دوازده کلمه دیدم، آنها را نوشتم و بر گردنم آویزان نمودم که در هر روز بدانها بنگرم و هر روز اعجابم بیشتر می شود:
ای فرزند آدم! اگر بدانچه که قسمتت داده ام راضی شدی، قلب و بدنت آرامش می یابد و پسندیده ای و اگر راضی بدانچه برایت قسمت کرده ام نباشی، دنیا را بر تو چنان مسلط می سازم که بدوی - مانند دویدن درندگان در صحرا- ؛ سوگند به عزت و جلالم که به چیزی از آنها دست نمی یابی مگر آنچه را که برایت مقدّر داشته ام و تو مورد نکوهش قرار گرفته ای.
ای فرزند آدم! هر کس تو را برای خودش می خواهد و من تو را برای خودت می خواهم و تو از من ای فرزند آدم فرار می کنی!
ای فرزند آدم! انصاف ندادی، تو را از خاک و سپس از نطفه آفریدم و خلق تو مرا یاری نکرد، آیا قرص نانی که اکنون به تو می رسانم یاریم می کند؟
ای فرزند آدم! سوگند به حقم بر تو که مُحبّ توام، سوگند به حقی که بر تو دارم که محبِّ من باش.
ای فرزند آدم! تو را برای خودم آفریدم و اشیا را برای تو، پس چیزی را که برای خود آفریدم با آنچه که برای تو آفریدم در هم مساز.
ای فرزند آدم! همانطور که از تو عمل فردا را نمی خواهم، تو هم روزی فردا را از من مخواه.
ای فرزند آدم! بر تو باد به ادای واجبات و بر من به روزی دادن، اگر تو در ادای واجبات به من خیانت کنی من در روزی تو آنچه که مقدّر توست خیانت نمی کنم.
ای فرزند آدم! از فوت روزی مادام که خزاینم مملو است و پایان یافتنی ندارد، بیم به خود راه مده.
ای فرزند آدم! مادام که سلطان و غلبۀ من باقی است -و سلطان من همیشه باقی است و پایانی ندارد- از صاحب سلطانی به خود بیم راه مده.
ای فرزند آدم! تا از پل صراط نگذشته ای از مکر من ایمن مباش!
#شیخ_محی_الدین_ابن_العربی
#فتوحات_مکیه
در تورات دوازده کلمه دیدم، آنها را نوشتم و بر گردنم آویزان نمودم که در هر روز بدانها بنگرم و هر روز اعجابم بیشتر می شود:
ای فرزند آدم! اگر بدانچه که قسمتت داده ام راضی شدی، قلب و بدنت آرامش می یابد و پسندیده ای و اگر راضی بدانچه برایت قسمت کرده ام نباشی، دنیا را بر تو چنان مسلط می سازم که بدوی - مانند دویدن درندگان در صحرا- ؛ سوگند به عزت و جلالم که به چیزی از آنها دست نمی یابی مگر آنچه را که برایت مقدّر داشته ام و تو مورد نکوهش قرار گرفته ای.
ای فرزند آدم! هر کس تو را برای خودش می خواهد و من تو را برای خودت می خواهم و تو از من ای فرزند آدم فرار می کنی!
ای فرزند آدم! انصاف ندادی، تو را از خاک و سپس از نطفه آفریدم و خلق تو مرا یاری نکرد، آیا قرص نانی که اکنون به تو می رسانم یاریم می کند؟
ای فرزند آدم! سوگند به حقم بر تو که مُحبّ توام، سوگند به حقی که بر تو دارم که محبِّ من باش.
ای فرزند آدم! تو را برای خودم آفریدم و اشیا را برای تو، پس چیزی را که برای خود آفریدم با آنچه که برای تو آفریدم در هم مساز.
ای فرزند آدم! همانطور که از تو عمل فردا را نمی خواهم، تو هم روزی فردا را از من مخواه.
ای فرزند آدم! بر تو باد به ادای واجبات و بر من به روزی دادن، اگر تو در ادای واجبات به من خیانت کنی من در روزی تو آنچه که مقدّر توست خیانت نمی کنم.
ای فرزند آدم! از فوت روزی مادام که خزاینم مملو است و پایان یافتنی ندارد، بیم به خود راه مده.
ای فرزند آدم! مادام که سلطان و غلبۀ من باقی است -و سلطان من همیشه باقی است و پایانی ندارد- از صاحب سلطانی به خود بیم راه مده.
ای فرزند آدم! تا از پل صراط نگذشته ای از مکر من ایمن مباش!
#شیخ_محی_الدین_ابن_العربی
#فتوحات_مکیه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صفات معشوق در ظهور نیاید الا به
ظهور اضداد آن در عاشق بدین نسبت عاشق و معشوق یکدیگر را ضدانند و هرگز فراهم نیایند مگر آنکه اوصاف عاشق بپرتو انوار معشوق بسوزد و فانی شود درین مقام ممکن بود که ببقای اوصاف معشوق باقی گردد و مؤید گردد بتأییدات قدسی روح قدسیش چون این باشد چیز دیگر شود نه این باشد
#جناب_عین_القضات_همدانی
#لوایح
ظهور اضداد آن در عاشق بدین نسبت عاشق و معشوق یکدیگر را ضدانند و هرگز فراهم نیایند مگر آنکه اوصاف عاشق بپرتو انوار معشوق بسوزد و فانی شود درین مقام ممکن بود که ببقای اوصاف معشوق باقی گردد و مؤید گردد بتأییدات قدسی روح قدسیش چون این باشد چیز دیگر شود نه این باشد
#جناب_عین_القضات_همدانی
#لوایح
من از دوری کننده ترینِ خلق خدا نسبت به زنان و نزدیکی کردن با آنان در اوایل ورودم در این طریق ، بودم و حدود هجده سال بر آن حال باقی ماندم تا آنکه این مقام را مشاهده کردم، و پیش از آن، از هلاکت در آن بیمناک بودم تا آنکه بر این خبر نبوی صلی الله علیه و سلم(از روی تحقیق و کشفاً و ذوقاً) آگاه شدم که خداوند زنان را برای پیامبرش صلی الله علیه و سلم دوست داشتنی قرار داد، پس او آنان را از جهت طبع حیوانی دوست داشتنی قرار نداده، بلکه آنان را به دوست داشتن الهی برای او دوست داشتنی کرده است، و چون در آن با خداوند در توجه به او تعالی صدق و راستی ورزیدم، یعنی از بیمناک بودنم مر هلاکت الهی را که آنچه را خداوند برای پیامبرش دوست داشته است من ناخوش داشتم، در آن هنگام آن اکراه بحمدالله زایل گشت و برایم دوست داشتنی شدند، اکنون من از حیث شفقت و مهربانی بر آنان از همه پیش ترم و در مراعات حقوقشان کوشاتر، زیرا من در این امر بر بصیرت هستم و آن از تحبُّب و دوستی الهی است نه از حبِّ طبیعی.
#شیخ_محی_الدین_ابن_العربی
#فتوحات_مکیه
#شیخ_محی_الدین_ابن_العربی
#فتوحات_مکیه
مىگذشت از سرِ بازارِ سحرخيزان، دوش
پيرِ خورشيدگران، شب شكنِ آينه پوش
من ز هنگامهى قامت چه بگويم؟ مىبُرد
پير ما، مژدهى صد صبحِ قيامت بر دوش
گفتم: «اى معنى جان، طرْفِ طرازِ سخنت!
باز كن گوشهى حرفى به منِ راز نيوش»
نفسى خرج صفا كرد و تراويد چو نور
عرق آيهی گُل، از دهن عطر فروش:
«پدرت راتبهى صبح نخستين مىخورْد
اى پسر! دلقِ ميانْ زركشِ ازرق تو مپوش!
آتش سفسطه اندر جگر جام مزن
يعنى: از بهرِ غمِ سوختگان، باده منوش
مُهرِ لعلِ لبِ آن بُت، به لبت تا كى و چند؟!
چند چون غنچه، چراغت خورد آتش، خاموش
ديده را قاعدهى فهم طبيعت آموز
خواهى ار فهم كنى معنى پيغام سروش
نشنوى شيون افتادن مه تاب در آب،
تا چو ياس از در و ديوار نياويزى گوش»
به دو زلف تو، كه از تاب خيالش گاهى،
مىرود معنى ابيات بلندم از هوش!
#نوذر_پرنگ
پيرِ خورشيدگران، شب شكنِ آينه پوش
من ز هنگامهى قامت چه بگويم؟ مىبُرد
پير ما، مژدهى صد صبحِ قيامت بر دوش
گفتم: «اى معنى جان، طرْفِ طرازِ سخنت!
باز كن گوشهى حرفى به منِ راز نيوش»
نفسى خرج صفا كرد و تراويد چو نور
عرق آيهی گُل، از دهن عطر فروش:
«پدرت راتبهى صبح نخستين مىخورْد
اى پسر! دلقِ ميانْ زركشِ ازرق تو مپوش!
آتش سفسطه اندر جگر جام مزن
يعنى: از بهرِ غمِ سوختگان، باده منوش
مُهرِ لعلِ لبِ آن بُت، به لبت تا كى و چند؟!
چند چون غنچه، چراغت خورد آتش، خاموش
ديده را قاعدهى فهم طبيعت آموز
خواهى ار فهم كنى معنى پيغام سروش
نشنوى شيون افتادن مه تاب در آب،
تا چو ياس از در و ديوار نياويزى گوش»
به دو زلف تو، كه از تاب خيالش گاهى،
مىرود معنى ابيات بلندم از هوش!
#نوذر_پرنگ
مي تواني آينه را درهم شكني
اما هرگز نمي تواني بميراني اش،
كه سرشتِ هر آينه
بردوشِ خويشتنِ اوست؛
هزار تكه اش كني
هزار آينه زاده مي شود از او
#شيركو_بيكس.. شاعر كرد
مجموعه ديوار
ترجمه #بابك_زماني
اما هرگز نمي تواني بميراني اش،
كه سرشتِ هر آينه
بردوشِ خويشتنِ اوست؛
هزار تكه اش كني
هزار آينه زاده مي شود از او
#شيركو_بيكس.. شاعر كرد
مجموعه ديوار
ترجمه #بابك_زماني
شنیده ام چپ دست ها منطقی ترند
با دست دلشان می نویسند
و با پایِ منطقشان راه می روند
چه اقلیت جالبی اند این چپ دست ها
#نرگس_صرافیان_طوفان
تو عشق را با دست چپ بنويس ميدانم از دست راست به قلبت هميشه نزديك تر است..
روزت مبارک چپ دست
با دست دلشان می نویسند
و با پایِ منطقشان راه می روند
چه اقلیت جالبی اند این چپ دست ها
#نرگس_صرافیان_طوفان
تو عشق را با دست چپ بنويس ميدانم از دست راست به قلبت هميشه نزديك تر است..
روزت مبارک چپ دست
Booye Gisoo
Alireza Ghorbani
🎵 علیرضا قربانی , بوی گیسو
فکر زنجیری کنید ای عاقلان
بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
آشنا رویی مرا دیوانه کرد
جذبه کویی مرا دیوانه کرد
واقف از میخانه و مسجد نیم
چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد
عنبرین مویی مرا دیوانه کرد
یاسمن بویی مرا دیوانه کرد
می زنم خود را به آتش بیدریغ
آتشین خویی مرا دیوانه کرد..
فکر زنجیری کنید ای عاقلان
بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
آشنا رویی مرا دیوانه کرد
جذبه کویی مرا دیوانه کرد
واقف از میخانه و مسجد نیم
چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد
عنبرین مویی مرا دیوانه کرد
یاسمن بویی مرا دیوانه کرد
می زنم خود را به آتش بیدریغ
آتشین خویی مرا دیوانه کرد..
باران به سر گرم دلی بر میریخت
بسیار چو ریخت چست در خانه گریخت
پر میزد خوش بطی که آن بر من ریز
کاین جان مرا خدای از آب انگیخت
#مولانای_جان
بسیار چو ریخت چست در خانه گریخت
پر میزد خوش بطی که آن بر من ریز
کاین جان مرا خدای از آب انگیخت
#مولانای_جان
غافلی از حال دل،
ترسم که این ویرانه را،
دیگران بی صاحب انگارند و
تعمیرش کنند...
صائب_تبریزی
ترسم که این ویرانه را،
دیگران بی صاحب انگارند و
تعمیرش کنند...
صائب_تبریزی
Ahange Soroush
Salar Aghili
یا هو یا هو یا حقُ هوالهو
ما مست و خرابیم .....
خُم گونه بجوشیم .......
ما مست و خرابیم .....
خُم گونه بجوشیم .......