" درخت دوستی "
درختِ دوستی بنشان که کامِ دل به بار آرد
نهالِ دشمنی برکن که رنجِ بیشمار آرد
حافظ
□ پندی از این خوش تر نیست که آدمی در مزرع دلها درخت دوستی و مهربانی بنشاند و هر نهال دشمنی و خارخار مایی و منی را از دل بیرون کند. وقتی مصاحبه گران از برتراند راسل خواستند که جوهر همه نصیحت های خود را به آیندگان در یکی دو دقیقه خلاصه کند، گفت: " من به دو نصیحت بسنده می کنم. یکی آنکه سخن نامعقول را نشنوند و نگویند و نپذیرند و دیگر آنکه مهربانی را بهتر از کینه توزی و دشمنی دانند. "
برگرفته از کتاب " در صحبت حافظ "
به قلم حسین الهی قمشه ای
نگارگری اثر کمال الدین بهزاد
درختِ دوستی بنشان که کامِ دل به بار آرد
نهالِ دشمنی برکن که رنجِ بیشمار آرد
حافظ
□ پندی از این خوش تر نیست که آدمی در مزرع دلها درخت دوستی و مهربانی بنشاند و هر نهال دشمنی و خارخار مایی و منی را از دل بیرون کند. وقتی مصاحبه گران از برتراند راسل خواستند که جوهر همه نصیحت های خود را به آیندگان در یکی دو دقیقه خلاصه کند، گفت: " من به دو نصیحت بسنده می کنم. یکی آنکه سخن نامعقول را نشنوند و نگویند و نپذیرند و دیگر آنکه مهربانی را بهتر از کینه توزی و دشمنی دانند. "
برگرفته از کتاب " در صحبت حافظ "
به قلم حسین الهی قمشه ای
نگارگری اثر کمال الدین بهزاد
ای هجر تو وصل جاودانی
واندوه تو عین شادمانی
در عشق تو نیم ذره حسرت
خوشتر ز حیات جاودانی
بی یاد حضور تو زمانی
کفر است حدیث زندگانی
صد جان و هزار جان نثارت
آن لحظه که از درم برانی
کار دو جهان من برآید
گر یک نفسم به خویش خوانی
با خوندان و راندنم چه کار است
خواه این کن و خواه آن تو دانی
گر قهر کنی سزای آنم
ور لطف کنی برای آنی
صد دل باید به هر زمانم
تا تو ببری به دلستانی
گر بر فکنی نقاب از روی
جبریل سزد به جانفشانی
کس نتواند جمال تو دید
زیرا که ز دیده بس نهانی
نی نی که به جز تو کس نبیند
چون جمله تویی بدین عیانی
در عشق تو گر بمرد عطار
شد زندهٔ دایم از معانی
#شیخ_عطار_نیشابوری
واندوه تو عین شادمانی
در عشق تو نیم ذره حسرت
خوشتر ز حیات جاودانی
بی یاد حضور تو زمانی
کفر است حدیث زندگانی
صد جان و هزار جان نثارت
آن لحظه که از درم برانی
کار دو جهان من برآید
گر یک نفسم به خویش خوانی
با خوندان و راندنم چه کار است
خواه این کن و خواه آن تو دانی
گر قهر کنی سزای آنم
ور لطف کنی برای آنی
صد دل باید به هر زمانم
تا تو ببری به دلستانی
گر بر فکنی نقاب از روی
جبریل سزد به جانفشانی
کس نتواند جمال تو دید
زیرا که ز دیده بس نهانی
نی نی که به جز تو کس نبیند
چون جمله تویی بدین عیانی
در عشق تو گر بمرد عطار
شد زندهٔ دایم از معانی
#شیخ_عطار_نیشابوری
اگر بخواهی هر چیزی را ترک کنی:
کاملا و تماماً آنرا زندگی کن و نترس
تا ژرفترین نقطه اش حرکت کن تا درک کنی.
در واقع فرد با ادراک کامل،رها می شود توسط تجربه کردن و پخته شدن
نه توسط یک عهد و پیمان
با یک ادراک ضمنی و خاموش درک کن که زندگی مدرسه ای است که باید از آن عبور کنی و عجله ای نداشته باش
اگر هنوز احساس می کنی که یک آرزوی نهفته برای ثروت داری، برو و پول انباشته کن و کارت را با آن تمام کن
در واقع انباشتن پول بی معنی است پس اگر هوشمند باشی بزودی کارت با آن تمام می شود و اگر بقدر کافی هوشمند نباشی، زمانِ بیشتر لازم داری
و #تجربه، آن هوشمندی را به تو خواهد داد
وقتی در یک رابطه بوده ای و ناکام شده ای،
ناکامی و جاذبه هر دو در تو هستند و رنج در همین است
هنوز کارت با سکس تمام نشده است و عمیقاً برایت جذاب هم هست،
ولی همچنین ناکام هم هستی
و حالا تو شروع به مبارزه می کنی،
اما با چه چیزی؟
اراده ی تو، بر علیه نیروی جنسی خودت !!!
درست مانند اینکه دست چپ تو با دست راستت بجنگد!!!
احمقانه است ، هرگز قادر نخواهی بود که پیروز شوی
تنها وقتی که چیزی درک شد،می تواند ترک شود
بدون تلاشی از سوی اراده ی تو
پس هرگز چیزی را صرفا با تصمیم ترک نکن و برای هیچ کاری از نیروی اراده استفاده نکن وگرنه دچار تضاد و رنج مجدد خواهی شد
#تجربه تنها راه است
راه دیگری وجود ندارد
شاید زمان بسیار زیادی طول بکشد
ولی هیچ کاری نمی توان کرد
میانبر دیگری وجود ندارد
انسان ناتوان است و باید توسط تجربه، هوشمندی را کسب کند و هرآنچه را که کامل درک شود ، می توانی رها کنی
بعد از آن دیگر علاقه ای به دنیا ی بیرون وجود ندارد و دیگر در هزار و یک جهت حرکت نمی کنی
اینک دوست داری خودت را بشناسی و خواسته شناختِ خویش ، جای تمام خواسته های دیگر را می گیرد
و سپس چیرگی کامل بر تمام حواس فرا می رسد.
#اشو
کاملا و تماماً آنرا زندگی کن و نترس
تا ژرفترین نقطه اش حرکت کن تا درک کنی.
در واقع فرد با ادراک کامل،رها می شود توسط تجربه کردن و پخته شدن
نه توسط یک عهد و پیمان
با یک ادراک ضمنی و خاموش درک کن که زندگی مدرسه ای است که باید از آن عبور کنی و عجله ای نداشته باش
اگر هنوز احساس می کنی که یک آرزوی نهفته برای ثروت داری، برو و پول انباشته کن و کارت را با آن تمام کن
در واقع انباشتن پول بی معنی است پس اگر هوشمند باشی بزودی کارت با آن تمام می شود و اگر بقدر کافی هوشمند نباشی، زمانِ بیشتر لازم داری
و #تجربه، آن هوشمندی را به تو خواهد داد
وقتی در یک رابطه بوده ای و ناکام شده ای،
ناکامی و جاذبه هر دو در تو هستند و رنج در همین است
هنوز کارت با سکس تمام نشده است و عمیقاً برایت جذاب هم هست،
ولی همچنین ناکام هم هستی
و حالا تو شروع به مبارزه می کنی،
اما با چه چیزی؟
اراده ی تو، بر علیه نیروی جنسی خودت !!!
درست مانند اینکه دست چپ تو با دست راستت بجنگد!!!
احمقانه است ، هرگز قادر نخواهی بود که پیروز شوی
تنها وقتی که چیزی درک شد،می تواند ترک شود
بدون تلاشی از سوی اراده ی تو
پس هرگز چیزی را صرفا با تصمیم ترک نکن و برای هیچ کاری از نیروی اراده استفاده نکن وگرنه دچار تضاد و رنج مجدد خواهی شد
#تجربه تنها راه است
راه دیگری وجود ندارد
شاید زمان بسیار زیادی طول بکشد
ولی هیچ کاری نمی توان کرد
میانبر دیگری وجود ندارد
انسان ناتوان است و باید توسط تجربه، هوشمندی را کسب کند و هرآنچه را که کامل درک شود ، می توانی رها کنی
بعد از آن دیگر علاقه ای به دنیا ی بیرون وجود ندارد و دیگر در هزار و یک جهت حرکت نمی کنی
اینک دوست داری خودت را بشناسی و خواسته شناختِ خویش ، جای تمام خواسته های دیگر را می گیرد
و سپس چیرگی کامل بر تمام حواس فرا می رسد.
#اشو
#شمس گفت : کسی یک شبه صاحب ایمان نمیشود.
زمانی که فکر می کند یک مومن است، اتفاقی در زندگیش میافتد که او را تبدیل به یک کافر میکند.
پس از آن روزی میرسد که او دوباره مومن میشود و روزی دوباره کافر!
او همینطور ادامه میدهد تا زمانی که به یک مرحله ی خاص میرسد. ما انسانها دائما در حال تردید و تزلزل هستیم.
مشخص هست که تا به یک مرحله ی خاص برسیم، گاه به یک سمت رفته و گاهی به سمتی دیگر.
گاهی مومن، گاهی منکر و گاهی متردد میشویم. گاهی بهشتی و گاهی جهنمی. تنها این گونه میتوانیم به جلو حرکت کنیم.
در هر قدم به حق و حقیقت و به خداوند نزدیکتر میشویم. بدون شک و شبهه ایمانی بدست نمیآید.
ملت_عشق
#اليف_شافاک
زمانی که فکر می کند یک مومن است، اتفاقی در زندگیش میافتد که او را تبدیل به یک کافر میکند.
پس از آن روزی میرسد که او دوباره مومن میشود و روزی دوباره کافر!
او همینطور ادامه میدهد تا زمانی که به یک مرحله ی خاص میرسد. ما انسانها دائما در حال تردید و تزلزل هستیم.
مشخص هست که تا به یک مرحله ی خاص برسیم، گاه به یک سمت رفته و گاهی به سمتی دیگر.
گاهی مومن، گاهی منکر و گاهی متردد میشویم. گاهی بهشتی و گاهی جهنمی. تنها این گونه میتوانیم به جلو حرکت کنیم.
در هر قدم به حق و حقیقت و به خداوند نزدیکتر میشویم. بدون شک و شبهه ایمانی بدست نمیآید.
ملت_عشق
#اليف_شافاک
#حضرت_مولانا:
اختیار آن را نکو باشد که او
مالک خود باشد اندر اتقوا
قوهی اختيار و قدرت انتخاب برای کسی خوب است که در امتثال فرمان خداوند که امر به تقوی میکند، مالك نفس خود باشد.
(...منظور بیت: قدرت اختیار با آنکه نقطهی فصل انسان از سایر موجودات طبیعی، و از گرانبهاترین نعمتهای الهی است؛ با اینحال برای کسی مفید است که قدرت صیانت نفس داشته باشد، و الا این نعمت بزرگ برای افراد غیر مهذب، عاملی ویرانگر خواهد بود.)
چون نباشد حفظ و تقوی، زینهار
دور کن آلت، بینداز اختیار
اگر قدرت خویشتنداری و صیانت نفس نداری، برحذر باش که وسیلهی ارتکاب زشتیها را از خود دور کنی و این نوع آزادی عمل را رها سازی.
شرح مثنوی
دفتر پنجم
اختیار آن را نکو باشد که او
مالک خود باشد اندر اتقوا
قوهی اختيار و قدرت انتخاب برای کسی خوب است که در امتثال فرمان خداوند که امر به تقوی میکند، مالك نفس خود باشد.
(...منظور بیت: قدرت اختیار با آنکه نقطهی فصل انسان از سایر موجودات طبیعی، و از گرانبهاترین نعمتهای الهی است؛ با اینحال برای کسی مفید است که قدرت صیانت نفس داشته باشد، و الا این نعمت بزرگ برای افراد غیر مهذب، عاملی ویرانگر خواهد بود.)
چون نباشد حفظ و تقوی، زینهار
دور کن آلت، بینداز اختیار
اگر قدرت خویشتنداری و صیانت نفس نداری، برحذر باش که وسیلهی ارتکاب زشتیها را از خود دور کنی و این نوع آزادی عمل را رها سازی.
شرح مثنوی
دفتر پنجم
چه کارهایی که میبایست بکنیم
و هرگز نکردیم!
برای اینکه به ملاحظاتی پایبند بودیم..
فرصتی مناسب را انتظار میکشیدیم..
تنبلی میکردیم و برای اینکه مدام
به خود میگفتیم:
«چیزی نیست، همیشه فرصت خواهیم داشت..»
زیرا نمیدانستیم هر روزی که میگذرد..؛
بی جانشین و هر لحظه نایافتنی است..!
ازین روی تصمیمگیری، تلاش و
عشقورزی را به وقتی دیگر وا نهاده بودیم...
#آندره_ژید
مائده_های_زمینی
و هرگز نکردیم!
برای اینکه به ملاحظاتی پایبند بودیم..
فرصتی مناسب را انتظار میکشیدیم..
تنبلی میکردیم و برای اینکه مدام
به خود میگفتیم:
«چیزی نیست، همیشه فرصت خواهیم داشت..»
زیرا نمیدانستیم هر روزی که میگذرد..؛
بی جانشین و هر لحظه نایافتنی است..!
ازین روی تصمیمگیری، تلاش و
عشقورزی را به وقتی دیگر وا نهاده بودیم...
#آندره_ژید
مائده_های_زمینی
خویش را در بحر عرفان غرق کن
ورنه باری خاک ره بر فرق کن
گرنهای ای خفته اهل تهنیت
پس چرا خود را نداری تعزیت
گر نداری شادیی از وصل یار
خیز باری ماتم هجران بدار
گر نمی بینی جمال یار تو
خیز منشین، میطلب اسرار تو
گر نمیدانی طلب کن شرم دار
چون خری تا چند باشی بیفسار
#شیخ_عطار_نیشابوری
ورنه باری خاک ره بر فرق کن
گرنهای ای خفته اهل تهنیت
پس چرا خود را نداری تعزیت
گر نداری شادیی از وصل یار
خیز باری ماتم هجران بدار
گر نمی بینی جمال یار تو
خیز منشین، میطلب اسرار تو
گر نمیدانی طلب کن شرم دار
چون خری تا چند باشی بیفسار
#شیخ_عطار_نیشابوری
آيا كسى نشسته است پشت ابر
كه نى مىزند
يا سه تار
نمىدانم!
آوازى، اما يک آواز
از گوشهٔ آسمان #جمعه مىريزد ...
#بیژن_نجدی
كه نى مىزند
يا سه تار
نمىدانم!
آوازى، اما يک آواز
از گوشهٔ آسمان #جمعه مىريزد ...
#بیژن_نجدی
حکایت:
روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید
ملا ، آیا تا بحال به فکر ازدواج افتادی ؟
ملا در جوابش گفت بله ، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم ....
دوستش دوباره پرسید خب ، چه شد ؟
ملا جواب داد بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم ، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم ، چون از مغز خالی بود! بعد به شیراز رفتم : دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا ، ولی من او را هم نخواستم ، چون زیبا نبود ....
ولی آخر به بغداد رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و همینکه ، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود ، ولی با او هم ازدواج نکردم
دوستش کنجاوانه پرسید دیگر چرا ؟
ملا گفت برای اینکه او خودش هم به دنبال چیزی میگشت ، که من میگشتم!
روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید
ملا ، آیا تا بحال به فکر ازدواج افتادی ؟
ملا در جوابش گفت بله ، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم ....
دوستش دوباره پرسید خب ، چه شد ؟
ملا جواب داد بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم ، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم ، چون از مغز خالی بود! بعد به شیراز رفتم : دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا ، ولی من او را هم نخواستم ، چون زیبا نبود ....
ولی آخر به بغداد رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و همینکه ، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود ، ولی با او هم ازدواج نکردم
دوستش کنجاوانه پرسید دیگر چرا ؟
ملا گفت برای اینکه او خودش هم به دنبال چیزی میگشت ، که من میگشتم!
شیخ حسن خرقانی
باغکی داشت یکبار بیل فرو برد نقره برآمد دوم بار فرو برد زر برآمد سوم بار فرو برد مروارید وجواهر برآمد ابوالحسن گفت: خداوندا ابوالحسن بدین فریفته نگردد من به دنیا از چون تو خداوندی بر نگردم.
باغکی داشت یکبار بیل فرو برد نقره برآمد دوم بار فرو برد زر برآمد سوم بار فرو برد مروارید وجواهر برآمد ابوالحسن گفت: خداوندا ابوالحسن بدین فریفته نگردد من به دنیا از چون تو خداوندی بر نگردم.
اسما الله
ولی:
ولی، دوستدار و یاور است . معنای ود و دوستی خدا گذشت و معنای نصرت و یاریش نیز روشن است ؛زیرا اوست که دشمنان دین را قلع و قمع میکند و دوستانش را یاری میدهد.
خداوند فرموده است الله ولی الذین آمنوا. خداوند ولی و دوستدار کسانی است که ایمان آورده اند و فرموده این بدان سبب است که خدا یاور کسانی است که ایمان آورده اند و کافران را مولایی نیست یعنی یاوری ندارند و فرموده خداوند مقرر داشته که من و رسولانم بر کافران پیروز میشویم.
ولی از بندگان خدا کسی است که خدا و دوستان خدا را دوست داشته و دشمنان را مقهور سازد. از جمله دشمنان خدای متعال نفس و شیطان اند پس هرکه آن دو را مخذول دارد و بی یاور گذارد و امر خدا را یاری نماید ،دوستان خدا را دوست و دشمنان خدا را دشمن بدارد چنین کسی ولی است .
علم_الیقین
فیض_کاشانی
ولی:
ولی، دوستدار و یاور است . معنای ود و دوستی خدا گذشت و معنای نصرت و یاریش نیز روشن است ؛زیرا اوست که دشمنان دین را قلع و قمع میکند و دوستانش را یاری میدهد.
خداوند فرموده است الله ولی الذین آمنوا. خداوند ولی و دوستدار کسانی است که ایمان آورده اند و فرموده این بدان سبب است که خدا یاور کسانی است که ایمان آورده اند و کافران را مولایی نیست یعنی یاوری ندارند و فرموده خداوند مقرر داشته که من و رسولانم بر کافران پیروز میشویم.
ولی از بندگان خدا کسی است که خدا و دوستان خدا را دوست داشته و دشمنان را مقهور سازد. از جمله دشمنان خدای متعال نفس و شیطان اند پس هرکه آن دو را مخذول دارد و بی یاور گذارد و امر خدا را یاری نماید ،دوستان خدا را دوست و دشمنان خدا را دشمن بدارد چنین کسی ولی است .
علم_الیقین
فیض_کاشانی
هر صبح که روی لاله شبنم گیرد
بالای بنفشه در چمن خم گیرد
انصاف مرا ز غنچه خوش میآید
کو دامن خویشتن فراهم گیرد
#خیام
بالای بنفشه در چمن خم گیرد
انصاف مرا ز غنچه خوش میآید
کو دامن خویشتن فراهم گیرد
#خیام
ناامیدم مکن از سابقهی لطف ازل
تو پس ِ پرده چه دانی که،
که خوب است
و
که زشت؟...
حافظ
تو پس ِ پرده چه دانی که،
که خوب است
و
که زشت؟...
حافظ
مرگ را حقير میکنند ، عاشقان
زندگی را بی نهايت
بیآنکه سخنی گفته باشند جز چشمهايشان
فراتر از حريم فصول میميرند
بینشان
در فصلی بینام
بیصدا، ترانه میشوند بر لبها
در اوج میمانند
همپای معراج فرشتگان
بیآنکه از پای افتاده باشند از زخمهايشان
عاشقان ايستاده میميرند
عاشقان ايستاده میمانند
#سید_علی_صالحی
زندگی را بی نهايت
بیآنکه سخنی گفته باشند جز چشمهايشان
فراتر از حريم فصول میميرند
بینشان
در فصلی بینام
بیصدا، ترانه میشوند بر لبها
در اوج میمانند
همپای معراج فرشتگان
بیآنکه از پای افتاده باشند از زخمهايشان
عاشقان ايستاده میميرند
عاشقان ايستاده میمانند
#سید_علی_صالحی