معرفی عارفان
1.26K subscribers
35K photos
12.9K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
زمانه

از قصاید #جمال‌الدین_اصفهانی:

در این مقرنسِ زنگار‌خوردِ دود‌اندود
مرا به کام بداندیش چند باید بود؟

به آه از این قفسِ آبگون برآرم گرد
به اشک از این کرۀ آتشین برآرم دود

به منجنیقِ بلا پشتِ عیش من بشکست
به داسغالۀ غم کشتِ عمر من بدرود

نماند تیری در ترکشِ قضا که فلک
سوی دلم به سرانگشتِ امتحان نگشود...

اگر حکایت مسعود سعد و قلعۀ نای
شنیده‌ای که در آن بود سالها مأخوذ

به چشمِ عقل نظر کن ایا پسندیده!
زمانه قلعه نایست و ما در آن مسعود

...

مُقَرنس: بنای بلند و زینت شده( با صورت‌‌ها و نقوش) و گچ‌بری شده.
مقرنس زنگار‌خورد: استعاره از آسمان سبزفام.
قفس‌آبگون: استعاره از آسمان سبز و کبود
کرۀ آتشین: کرۀ اثیر(: آتش، بلاترین قسمت جو، بالای کرۀ هوا به عقیدۀ قدما)
خاقانی گوید:
آن شرارم که به قوّت نرسم سوی اثیر
چون شهاب اختر رخشان شدنم نگذارند
داسغاله: داس که بدان گیاه بُرند.
ترکش: تیردان
#مسعود_سعد: شاعر بزرگ پارسی‌گوی در نیمۀ دوم قرن پنجم و آغاز قرن ششم.
نای: نام قلعه‌ای که مسعود سعد، سه سال در آن زندانی بود.
ایا: ( حرف ندا ) به معنی «ای» باشد.
.
طی زمان کن ای فلک، مژدهٔ وصل یار را
پاره‌ای از میان ببر این شب انتظار را

#وحشی_بافقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM


عاشقا کمتر ز پروانه نه‌یی
کی کند پروانه ز آتش اجتناب؟

#غزل‌ ۳۰۴ مولانا
بیت ۱۷




*اجتناب: دوری، پرهیز

#عشق
گر دو سه ابله ترا منکر شدند⁣
تلخ کی گردی چو هستی کان قند⁣

گر دو سه ابله ترا تهمت نهد⁣
حق برای تو گواهی می‌دهد⁣

گفت از اقرار عالم فارغم⁣
آنک حق باشد گواه ، او را چه غم⁣

گر خفاشی را ز خورشیدی خوری ست⁣
آن دلیل آمد که آن خورشید نیست⁣

نفرت خفاشکان باشد دلیل⁣
که منم خورشید تابان جلیل⁣

گر گلابی را جعل راغب شود⁣
آن دلیل ناگلابی می‌کند⁣

گر شود قلبی خریدار محک⁣
در محکی‌اش در آید نقص و شک⁣

#مثنوی_مولانا
دفتر دوم
عشق می‌گوید به گوشم پست پست
صید بودن خوش‌تر از صیادی است

گولِ من کن خویش را و غره شو
آفتابی را رها کن ذره شو

بر درم ساکن شو و بی‌خانه باش
دعوی شمعی مکن پروانه باش

تا ببینی چاشنیِ زندگی
سلطنت بینی نهان در بندگی

#مثنوی_مولانا
هوالمحبوب

بخروشیدم گفت خموشت خواهم
خاموش شدم گفت خروشت خواهم
برجوشیدم گفت که نی ساکن باش
ساکن گشتم گفت بجوشت خواهم




مولانا
ز عشق تو ز خان و مان بریدم

به درد عشق تو هم خانه گشتم


#مولانای_جان

کن نظری که تشنه ام بهر وصال عشق تو

من نکنم نظــر به کس جز رخ دلربای تو


#مولانای_جان
آتش
همایون شجریان ، هوشنگ ابتهاج
دکلمه زیبای" آتش "
استاد هوشنگ ابتهاج
با آواز همایون شجریان
و شعری از حافظ
دردم نهفته
به ز طبیبان مدعی

باشد که از خزانه ی غیبم
دوا کنند


حافظ
#او_که_دردست_درمان_نیز_هست
تو با خدای خود
انداز کار
و
دل ، خوش دار


که رحم
اگر نکند مدعی ، خدا بکند...






حافظ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به نام خدای هستی بخش
خدایا....
امروزمان را با نام و یاد تو،
و به امید لطف و کرمت،
و لحظاتی سرشار از معحزه،
و اتفاقات خوب آغاز می‌کنیم

بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
الــهـــی بــه امــیــد تـــو

‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک حبه نور


بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده رحمتگر

#سوره_یونس_آیه_۵۶

هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (٥٦)

اوست كه زنده می‌كند و می‌میراند، و به سوی او بازگردانده می‌شوید!
انديشه‌های ناصواب اصل وجودی شما نيستند. طبيعت راستين شما سراسر خوبی است. بنابراين اگر گهگاه فكری نامربوط بر شما عارض شد، با خود بگوييد " اين افكار از آن من نيستند. من يكپارچه نيكی ‌ام و من براي خود و ديگران سرشار از انديشه‌های خيرم".

🌺🌺🌺

یارمهربانم
درود
بامداد آدینه ات نیکو

🌺🌺🌺

نباید اسیر رویاها شد،
باید به جستجوی حقیقت رفت
و با چشمان باز به سوی زندگی
با همه مصائبش رفت
و سراپای وجود خویش را
با واقعیات آشنا کرد،
و زندگی را همانگونه که هست دید
و با سختی‌ها روبه‌رو شد و لبخند زد
امروزت سرشار ازلبخند

🌺🌺🌺

شاد باشی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیدن طلوع هر صبح
یعنی: فرصتی دوباره 
که خدا بهت هدیه داده

پس توکل کن بر خودش و
 یک روز زیبا رو آغاز کن

امیدوارم در پناه لطف خدا
خوشبختی تون همیشگی
و زندگیتون پراز آرامش باشه
نه چون اهل خطا بودیم رسوا ساختی ما را
که از اول برای خاک دنیا ساختی ما را

ملائک با نگاه یأس بر ما سجده می کردند
ملائک راست میگفتند، اما ساختی ما را

که باور می کند با اینکه از آغاز می دیدی
که منکر می شویم آخر خودت را ساختی ما را

به ظاهر ماهیانی ناگزیر از تنگ تقدیریم
تو خود بازیچه «اهل تماشا» ساختی ما را!

به جای شکر، گاهی صخره ها در گریه می گویند
چرا سیلی خور امواج دریا ساختی ما را؟

دل آزردگانت را به دام آتش افکندی
به خاکستر نشاندی، سوختی تا ساختی ما را!

#فاضل_نظری
#اقلیت
مگر چشمان ساقی بشکند امشب خمارم
را
مگر شوید شراب لطف او از دل غبارم را
بهشت عشق من در برگ ریز یاد ها گم شد
مگر از جام میگیرم سراغ چشم یارم را
به گوشش بانگ شعر و اشک من نا آشنا آمد
به گوش سنگ میخواندم سرود آبشارم را
به جام روزگارانش شراب عیش و عشرت یاد
که من با یاد او از یاد بردم روزگارم را
پس از عمری هنوز ای جان به یاری زنده می دارد
نسیم اشتیاق من چراغ انتظارم را
خزان زندگی از پشت باغ جان من برگشت
که دید از چشم در لبخند شیرین بهارم را
من از لبخند او آموختم درسی که نسپارم
به دست نا امیدی ها دل امیدوارم را
هنوز از برگ و بار عمر من یک غنچه نشکفته است
که من در پای او میریزم اکنون برگ و بارم را

#فریدون_مشیری
#ابر_و_کوچه
#سرود_آبشار
 

ز دنیا تو ترک گیر که راس العبادت است

آری عبادت است ولیکن عنایت است

آنها که تَرک کرد ز اهل عِنایت اند

آن مَردِ حق شناس که اهل قناعت است

عارف بگرد دُنیا ای جان کجا بگردد

آنکس که ترک کرد از اهل سعادت است

دنیا درین جهان چو مردار منجلاب است

هر کس گرفت باخود زهر این کفایت است

آنکس که میل کرد بهمت تمام خویش

بختش به بین تو یاور ز اهل سعادت است

#سلطان_باهو
Ashke Mahtab
Mohammadreza Shajarian
#اشک_مهتاب
خواننده:#محمدرضا_شجریان
شاعر:#سیاوش_کسرایی
آهنگساز:#حسن_یوسف‌زمانی
تنظیم:#فرامرز_پایور

مکش دریا به خون پروا کن ای دوست...

بیدار شو بیدار شو هین رفت شب بیدار شو
بیزار شو بیزار شو وز خویش هم بیزار شو

بی‌چون تو را بی‌چون کند روی تو را گلگون کند
خار از کفت بیرون کند وآنگه سوی گلزار شو

مشنو تو هر مکر و فسون خون را چرا شویی به خون
همچون قدح شو سرنگون وآن گاه دُردی خوار شو

در گردش چوگان او چون گوی شو چون گوی شو
وز بهر نقل کَرکَسَـش، مُردار شو مُردار شو



▪️مولانا