معشوق را، ز عشق، نه سود است و نه زیان. ولیكن از آنجا كه سنت کرم عشق است، او عاشق را بر معشوق بندد. عاشق به همه حالى نظرگاه معشوق است از راه پیوند عشق. اینجا بود كه فراق به اختیار معشوق وصال تر بود از وصال به اختیار عاشق. زیراكه در اختیار معشوق، فراق عاشق نظرگاه دل اوست در عين اختیار و مراد. در راه اختیار عاشق، وصال را در وصال هیچ نظر از معشوق در میان نیست، و او را از او هیچ حساب نیست. و این مرتبه ای بزرگ است در معرفت. اماكس این به کمال فهم نتواند كرد. پس نظر معشوق ترازو است در تمییز درجات و صفات عاشق، یا دركمال است و یا در زیادت و نقصان.
#سوانح_العشاق
#شیخ_احمد_غزالی
#سوانح_العشاق
#شیخ_احمد_غزالی
هرگاه دیدی مسرور و شادمانی، و میخواهی شادمانی ات را با دنیا سهیم شوی، بدان که با سمفونی الهی هماهنگ شده ای. اما زمانی که در غم و ترسهایت غوطه وری، آگاه باش با سمفونی هستی میزان نیستی و فالش میزنی.
اشو
اشو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بدان که دیدار محبوب،
مطلوب عاشق است.
لیکن، رعایت آداب دیدار نشانه هایی دارد؛
بر جای باش
بدین سو و آن سو منگر
با تمام وجود مهیا باش
که بوی یار
بسیار دل انگیز است.
شیخ ابن عربی
مطلوب عاشق است.
لیکن، رعایت آداب دیدار نشانه هایی دارد؛
بر جای باش
بدین سو و آن سو منگر
با تمام وجود مهیا باش
که بوی یار
بسیار دل انگیز است.
شیخ ابن عربی
عشق آن باشد که خلق را دارد شاد
عشق آن باشد که داد شادیها داد
زاده است مرا مادر عشق از اول
صد رحمت و آفرین بر آن مادر باد
مولانا
عشق آن باشد که داد شادیها داد
زاده است مرا مادر عشق از اول
صد رحمت و آفرین بر آن مادر باد
مولانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مردم را از حرام و منکر ات باز دارید
و خود هم مرتکب"حرام" نشوید
زیرا دستور داده شدید که
ابتدا خود محرمات را ترک کنید
و سپس مردم را باز دارید.
#نهج_البلاغه_خطبه_105
#مولا_علی_ع
و خود هم مرتکب"حرام" نشوید
زیرا دستور داده شدید که
ابتدا خود محرمات را ترک کنید
و سپس مردم را باز دارید.
#نهج_البلاغه_خطبه_105
#مولا_علی_ع
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«فأنتَ حجاب القلبِ عَن سِرِّ غَیبه
و لولاک لم یُطبَع علَیه خِتَامُهُ»
یعنی:
تو خود حجابِ سِرِّ غیب و پنهان دلت هستی،
و اگر تو نبودی، مُهرِ "شقاوت" بر آن زده نمی شد.
#شیخ_اکبر_محی_الدین_ابن_عربی
#فتوحات_مکیه
و لولاک لم یُطبَع علَیه خِتَامُهُ»
یعنی:
تو خود حجابِ سِرِّ غیب و پنهان دلت هستی،
و اگر تو نبودی، مُهرِ "شقاوت" بر آن زده نمی شد.
#شیخ_اکبر_محی_الدین_ابن_عربی
#فتوحات_مکیه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«آنجا" تبریز "کسانی بودهاند که
من کمترین ایشانم،
که بحر مرا برون انداخته است،
همچنانکه
خاشاک از دریا به گوشهای افتد»
#مقالات_شمس_تبریزی
تصحیح و تعلیق
#محمدعلی_موحد_ص_۶۴۱
من کمترین ایشانم،
که بحر مرا برون انداخته است،
همچنانکه
خاشاک از دریا به گوشهای افتد»
#مقالات_شمس_تبریزی
تصحیح و تعلیق
#محمدعلی_موحد_ص_۶۴۱
Forwarded from یار مهربان
💢به نام ایزددانا،دانای دانایان💢
#اقرأ
پروردگار فرمان داد: #بخوان
و
او نیز خواند
و چنین شد
که
بنده ی برگزیده اش شد.
و اما ما
#بخوانیم
#کتاب_بخوانیم
#خوب_بخوانیم
#کتاب_خوب_بخوانیم
#یاران_صمیمی
عرض ادب و احترام محضر تک تک یاران فرهیخته
با امید به خدا و یاری بی دریغش در هر لحظه و ثانیه از زندگی ما انسانها،
آغاز می کنیم کارگاه کتابخوانی گروه عشق و عرفان در شامگاه
گرم تابستان ۹۹
📒📕📗📘📙📒📕📗📘📙
کتاب این هفته
#بادبادک_باز
#خالد_حسینی
⏬⏬⏬⏬
#برشی_از_کتاب
خوشحالی این شکلی وحشتناک است.
ازش پرسیدم: چرا؟
گفت: وقتی دست سرنوشت بخواهد چیزی را ازت بگیرد، میگذارد این طور خوشحال باشی ...
📗 بادبادک باز
✍🏻 #خالد_حسینی
#اقرأ
پروردگار فرمان داد: #بخوان
و
او نیز خواند
و چنین شد
که
بنده ی برگزیده اش شد.
و اما ما
#بخوانیم
#کتاب_بخوانیم
#خوب_بخوانیم
#کتاب_خوب_بخوانیم
#یاران_صمیمی
عرض ادب و احترام محضر تک تک یاران فرهیخته
با امید به خدا و یاری بی دریغش در هر لحظه و ثانیه از زندگی ما انسانها،
آغاز می کنیم کارگاه کتابخوانی گروه عشق و عرفان در شامگاه
گرم تابستان ۹۹
📒📕📗📘📙📒📕📗📘📙
کتاب این هفته
#بادبادک_باز
#خالد_حسینی
⏬⏬⏬⏬
#برشی_از_کتاب
خوشحالی این شکلی وحشتناک است.
ازش پرسیدم: چرا؟
گفت: وقتی دست سرنوشت بخواهد چیزی را ازت بگیرد، میگذارد این طور خوشحال باشی ...
📗 بادبادک باز
✍🏻 #خالد_حسینی
Forwarded from یار مهربان
#بیوگرافی
خالد حسینی از پدری تاجیک و مادری پشتون، در شهر کابل زاده شد. مادرش معلم فارسی و تاریخ در یک لیسه (دبیرستان) بزرگ دخترانه در کابل بود. در سال ۱۹۷۶، پدر خالد حسینی به عنوان دیپلمات وزارت خارجه افغانستان، به پاریس اعزام شد و او نیز به همراه خانواده، به پایتخت فرانسه رفت.
در سال ۱۹۸۰ و به دنبال کودتای کمونیستی در افغانستان، پدر خالد حسینی از سفارت افغانستان برکنار شد. در نتیجه خانواده حسینی از ایالات متحده تقاضای پناهندگی سیاسی کردند که به آنها اعطا شد. خالد حسینی به همراه خانوادهاش در سال ۱۹۸۰ به سن خوزه در ایالت کالیفرنیا مهاجرت کرد. او درخواست پذیرش از دانشگاه سانتاکلارا (Santa Clara) کرد و مدرک لیسانس خود در رشته زیستشناسی را از این دانشگاه کسب کرد و در سال ۱۹۹۳ از دانشگاه پزشکی شهر سن دیگو در رشته پزشکی فارغالتحصیل شد. خالد از سال ۱۹۹۶ به تحصیل در رشته پزشکی داخلی مشغول شد. وی در سال ۲۰۰۶ از سوی آژانس پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) به عنوان سفیر حسن نیت این سازمان در افغانستان شناخته شد و در سفری که به افغانستان داشت، بنیاد خالد حسینی را در سال ۲۰۰۷ برای کمک به افغانها، بنیان نهاد.
خالد حسینی ازدواج کرده و دارای دو فرزند (یک پسر و یک دختر با نامهای حارث و فرح) است.
خالد حسینی از پدری تاجیک و مادری پشتون، در شهر کابل زاده شد. مادرش معلم فارسی و تاریخ در یک لیسه (دبیرستان) بزرگ دخترانه در کابل بود. در سال ۱۹۷۶، پدر خالد حسینی به عنوان دیپلمات وزارت خارجه افغانستان، به پاریس اعزام شد و او نیز به همراه خانواده، به پایتخت فرانسه رفت.
در سال ۱۹۸۰ و به دنبال کودتای کمونیستی در افغانستان، پدر خالد حسینی از سفارت افغانستان برکنار شد. در نتیجه خانواده حسینی از ایالات متحده تقاضای پناهندگی سیاسی کردند که به آنها اعطا شد. خالد حسینی به همراه خانوادهاش در سال ۱۹۸۰ به سن خوزه در ایالت کالیفرنیا مهاجرت کرد. او درخواست پذیرش از دانشگاه سانتاکلارا (Santa Clara) کرد و مدرک لیسانس خود در رشته زیستشناسی را از این دانشگاه کسب کرد و در سال ۱۹۹۳ از دانشگاه پزشکی شهر سن دیگو در رشته پزشکی فارغالتحصیل شد. خالد از سال ۱۹۹۶ به تحصیل در رشته پزشکی داخلی مشغول شد. وی در سال ۲۰۰۶ از سوی آژانس پناهندگان سازمان ملل (UNHCR) به عنوان سفیر حسن نیت این سازمان در افغانستان شناخته شد و در سفری که به افغانستان داشت، بنیاد خالد حسینی را در سال ۲۰۰۷ برای کمک به افغانها، بنیان نهاد.
خالد حسینی ازدواج کرده و دارای دو فرزند (یک پسر و یک دختر با نامهای حارث و فرح) است.
Forwarded from یار مهربان
#تاریخچه_بادبادک_باز
بادبادک باز (در افغانستان: گودی پران) اولین رمان این نویسنده جوان افغانستانی است که سال ۲۰۰۱ زمانی که دوره کارآموزی پزشکی خود را در بیمارستان Cedars_Sinai شهر لوس آنجلس را میگذراند شروع به نوشتن آن کرد. این رمان که در سال ۲۰۰۳ میلادی منتشر شد، در آمریکا و اروپا فروش خوبی داشت و به عنوان سومین اثر پرفروش همین سال شناخته شد و به ۴۸ زبان دنیا ترجمه شد. بدین ترتیب موفقیت بزرگی برای ادبیات افغانستان در صحنه جهانی پدید آمد.
حسینی در این کتاب داستان پسر جوانی را روایت میکند که در شهر کابل در زمان مداخله شوروی سابق در امور داخلی این کشور و تسلط گروه طالبان بزرگ میشود. او در این رمان هم با نگاه انتقادی به وضعیت حاکم بر افغانستان و وضعیت زندگی آنها زیر سلطه گروههای افراطی مثل طالبان داستانی تعریف میکند که در پاریس، یونان و آمریکا اتفاق میافتد. این اثر با صدای خود نویسنده به صورت صوتی نیز وارد بازار نشر شدهاست. همچنین در دسامبر سال ۲۰۰۷ فیلمی به همین نام با اقتباس از این داستان ساخته شد.
بادبادک باز (در افغانستان: گودی پران) اولین رمان این نویسنده جوان افغانستانی است که سال ۲۰۰۱ زمانی که دوره کارآموزی پزشکی خود را در بیمارستان Cedars_Sinai شهر لوس آنجلس را میگذراند شروع به نوشتن آن کرد. این رمان که در سال ۲۰۰۳ میلادی منتشر شد، در آمریکا و اروپا فروش خوبی داشت و به عنوان سومین اثر پرفروش همین سال شناخته شد و به ۴۸ زبان دنیا ترجمه شد. بدین ترتیب موفقیت بزرگی برای ادبیات افغانستان در صحنه جهانی پدید آمد.
حسینی در این کتاب داستان پسر جوانی را روایت میکند که در شهر کابل در زمان مداخله شوروی سابق در امور داخلی این کشور و تسلط گروه طالبان بزرگ میشود. او در این رمان هم با نگاه انتقادی به وضعیت حاکم بر افغانستان و وضعیت زندگی آنها زیر سلطه گروههای افراطی مثل طالبان داستانی تعریف میکند که در پاریس، یونان و آمریکا اتفاق میافتد. این اثر با صدای خود نویسنده به صورت صوتی نیز وارد بازار نشر شدهاست. همچنین در دسامبر سال ۲۰۰۷ فیلمی به همین نام با اقتباس از این داستان ساخته شد.
Forwarded from یار مهربان
#تالیف_بادبادک_باز
خالد کتاب «بادبادکباز» را در سال ۲۰۰۳ نوشت. داستان این کتاب دربارۀ پسری به نام امیر است. او در بحبوحۀ سالهای اشغال افغانستان، با خانوادهاش به آمریکا مهاجرت میکند، اما چیزی در گذشتۀ او جا مانده است. سالها بعد، امیر به افغانستان برمیگردد تا خبری از قدیمیترین همبازی کودکیاش بگیرد؛ کسی که به او احساس دین میکرد. غافل از اینکه اتفاقات غیرمنتظرهای در انتظار امیر هستند. گویا چیزهایی که او از کودکی در افغانستان و محلۀ وزیراکبرخان جا گذاشتهاست، قرار نیست بهاینزودیها بهپایان برسد. او وارد افغانستان میشود و درست از وسط طالبان سر درمیآورَد.
خالد کتاب «بادبادکباز» را در سال ۲۰۰۳ نوشت. داستان این کتاب دربارۀ پسری به نام امیر است. او در بحبوحۀ سالهای اشغال افغانستان، با خانوادهاش به آمریکا مهاجرت میکند، اما چیزی در گذشتۀ او جا مانده است. سالها بعد، امیر به افغانستان برمیگردد تا خبری از قدیمیترین همبازی کودکیاش بگیرد؛ کسی که به او احساس دین میکرد. غافل از اینکه اتفاقات غیرمنتظرهای در انتظار امیر هستند. گویا چیزهایی که او از کودکی در افغانستان و محلۀ وزیراکبرخان جا گذاشتهاست، قرار نیست بهاینزودیها بهپایان برسد. او وارد افغانستان میشود و درست از وسط طالبان سر درمیآورَد.
Forwarded from یار مهربان
#جذابیت_کتابهای_خالد_حسینی
کتابهای خالد حسینی روایت ساده و دوستداشتنیای دارند. او آنقدر باورپذیر و ملموس مینویسد که خواننده ناخودآگاه خود را در وضعیتی مشابه احساس میکند. روایتهای تکخطی و سادۀ کتاب آنقدر شما را درگیر خود میکند که غرق داستان خواهید شد.
یکی از مهمترین ویژگیهای کتابهای خالد حسینی، خوشخوان بودن آنهاست. سادگی در روایت و بهتصویر کشیدن احساسات عمیق انسانی علت اصلی این ویژگی است. اگرچه کتابهای خالد حسینی روایت دردناکی از رنجهای انسانها هستند، اما پایانبندی خوب کتاب و بهثمر رساندن زندگی شخصیتها آنقدر جذاب و زیباست که خواندنشان حالتان را خوب خواهد کرد. اگر دوست دارید کتابهایی بخوانید که علاوهبر ارائۀ اطلاعات نسبتا خوب از وضعیت سیاسی و تاریخی افغانستان، شما را درگیر حوادث و ماجراهای خود کند، حتما سراغ کتابهای خالد حسینی بروید.
کتابهای خالد حسینی روایت ساده و دوستداشتنیای دارند. او آنقدر باورپذیر و ملموس مینویسد که خواننده ناخودآگاه خود را در وضعیتی مشابه احساس میکند. روایتهای تکخطی و سادۀ کتاب آنقدر شما را درگیر خود میکند که غرق داستان خواهید شد.
یکی از مهمترین ویژگیهای کتابهای خالد حسینی، خوشخوان بودن آنهاست. سادگی در روایت و بهتصویر کشیدن احساسات عمیق انسانی علت اصلی این ویژگی است. اگرچه کتابهای خالد حسینی روایت دردناکی از رنجهای انسانها هستند، اما پایانبندی خوب کتاب و بهثمر رساندن زندگی شخصیتها آنقدر جذاب و زیباست که خواندنشان حالتان را خوب خواهد کرد. اگر دوست دارید کتابهایی بخوانید که علاوهبر ارائۀ اطلاعات نسبتا خوب از وضعیت سیاسی و تاریخی افغانستان، شما را درگیر حوادث و ماجراهای خود کند، حتما سراغ کتابهای خالد حسینی بروید.
Forwarded from یار مهربان
#تاریخچه_بادبادک_باز
بادبادک باز (در افغانستان: گودی پران) اولین رمان این نویسنده جوان افغانستانی است که سال ۲۰۰۱ زمانی که دوره کارآموزی پزشکی خود را در بیمارستان Cedars_Sinai شهر لوس آنجلس را میگذراند شروع به نوشتن آن کرد. این رمان که در سال ۲۰۰۳ میلادی منتشر شد، در آمریکا و اروپا فروش خوبی داشت و به عنوان سومین اثر پرفروش همین سال شناخته شد و به ۴۸ زبان دنیا ترجمه شد. بدین ترتیب موفقیت بزرگی برای ادبیات افغانستان در صحنه جهانی پدید آمد.
حسینی در این کتاب داستان پسر جوانی را روایت میکند که در شهر کابل در زمان مداخله شوروی سابق در امور داخلی این کشور و تسلط گروه طالبان بزرگ میشود. او در این رمان هم با نگاه انتقادی به وضعیت حاکم بر افغانستان و وضعیت زندگی آنها زیر سلطه گروههای افراطی مثل طالبان داستانی تعریف میکند که در پاریس، یونان و آمریکا اتفاق میافتد. این اثر با صدای خود نویسنده به صورت صوتی نیز وارد بازار نشر شدهاست. همچنین در دسامبر سال ۲۰۰۷ فیلمی به همین نام با اقتباس از این داستان ساخته شد.
بادبادک باز (در افغانستان: گودی پران) اولین رمان این نویسنده جوان افغانستانی است که سال ۲۰۰۱ زمانی که دوره کارآموزی پزشکی خود را در بیمارستان Cedars_Sinai شهر لوس آنجلس را میگذراند شروع به نوشتن آن کرد. این رمان که در سال ۲۰۰۳ میلادی منتشر شد، در آمریکا و اروپا فروش خوبی داشت و به عنوان سومین اثر پرفروش همین سال شناخته شد و به ۴۸ زبان دنیا ترجمه شد. بدین ترتیب موفقیت بزرگی برای ادبیات افغانستان در صحنه جهانی پدید آمد.
حسینی در این کتاب داستان پسر جوانی را روایت میکند که در شهر کابل در زمان مداخله شوروی سابق در امور داخلی این کشور و تسلط گروه طالبان بزرگ میشود. او در این رمان هم با نگاه انتقادی به وضعیت حاکم بر افغانستان و وضعیت زندگی آنها زیر سلطه گروههای افراطی مثل طالبان داستانی تعریف میکند که در پاریس، یونان و آمریکا اتفاق میافتد. این اثر با صدای خود نویسنده به صورت صوتی نیز وارد بازار نشر شدهاست. همچنین در دسامبر سال ۲۰۰۷ فیلمی به همین نام با اقتباس از این داستان ساخته شد.
Forwarded from یار مهربان
نویسنده اینطوری می نویسه :
««در دنیا فقط یک گناه هست و آن دزدی ست!»»
ﻣﺮﺩ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﮔﻮﺵ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺗﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺑﻠﻮﻍ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﺵ ﭼﻨﯿﻦ ﻧﺠﻮﺍ ﮐﺮﺩ : "
ﭘﺴﺮﻡ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺯﺩﯼ ﻧﮑﻦ "
ﭘﺴﺮ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺳﺖ ﮐﺞ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ .....
ﭘﺪﺭ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩﻭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ :
«« ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﮔﻔﺘﯽ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ»»
««خیانتﻧﮑﻦ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ»»
««ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻧﮑﻦ ﺍﮔﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﺤﺒﺖ ﺭﺍﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ»»
««ﻧﺎﺣﻖ ﻧﮕﻮ ﺍﮔﺮ ﮔﻔﺘﯽ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ»»
««بی ﺣﯿﺎﯾﯽ ﻧﮑﻦ ﺍﮔﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﺷﺮﺍﻓﺖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ»»
««ﭘﺲ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻓﻘﻂ ﺩﺯﺩﯼ ﻧﮑﻦ»»
««در دنیا فقط یک گناه هست و آن دزدی ست!»»
ﻣﺮﺩ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﮔﻮﺵ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺗﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺑﻠﻮﻍ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺍﺵ ﭼﻨﯿﻦ ﻧﺠﻮﺍ ﮐﺮﺩ : "
ﭘﺴﺮﻡ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺯﺩﯼ ﻧﮑﻦ "
ﭘﺴﺮ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺳﺖ ﮐﺞ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ .....
ﭘﺪﺭ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩﻭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ :
«« ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﮔﻔﺘﯽ ﺻﺪﺍﻗﺖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ»»
««خیانتﻧﮑﻦ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ»»
««ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻧﮑﻦ ﺍﮔﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﺤﺒﺖ ﺭﺍﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ»»
««ﻧﺎﺣﻖ ﻧﮕﻮ ﺍﮔﺮ ﮔﻔﺘﯽ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ»»
««بی ﺣﯿﺎﯾﯽ ﻧﮑﻦ ﺍﮔﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﺷﺮﺍﻓﺖ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ ﺍﯼ»»
««ﭘﺲ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻓﻘﻂ ﺩﺯﺩﯼ ﻧﮑﻦ»»
Forwarded from یار مهربان
#سبک_نوشتاری
خالد حسینی از فرمول سادهای برای نوشتن رمانهایش استفاده میکند: او از ترکیب خیر و شر در بستر فضایی ناآرام برای بهتصویر کشیدن سرگذشت شخصیتهای داستانش استفاده میکند. داستانهای او پیچیده نیستند و رنجِ بهتصویرکشیدهشدۀ شخصیتهای این داستانها ملموس است. خالد با احساسات عمیق انسانها سروکار دارد. بازگوییِ این احساسات است که قلب خوانندگان را به کتابهای او پیوند زده است.
باوجود این، نظر خوانندگان افغانستانی دربارۀ کتابهای خالد حسینی متفاوت است. آنها عقیده دارند که او، باوجود زندگی در افغانستان، با مسائل این کشور آشنایی عمیقی ندارد. تضاد و تعارض قومیتهای افغانستان بهشکل اغراقشدهای در این کتاب توصیف شده است. آنها اعتقاد دارند که آنچه خالد حسینی از قومیت هزارهای به خواننده ارائه میدهد، بسیار متفاوت از واقعیت است؛ فقر و وضعیت زندگی آنها در افغانستان به آن صورت که خالد حسینی از آن صحبت میکند نیست. همین مسئله عدهای از مردم این کشور را از خالد حسینی آزردهخاطر کرده است.
خالد حسینی از فرمول سادهای برای نوشتن رمانهایش استفاده میکند: او از ترکیب خیر و شر در بستر فضایی ناآرام برای بهتصویر کشیدن سرگذشت شخصیتهای داستانش استفاده میکند. داستانهای او پیچیده نیستند و رنجِ بهتصویرکشیدهشدۀ شخصیتهای این داستانها ملموس است. خالد با احساسات عمیق انسانها سروکار دارد. بازگوییِ این احساسات است که قلب خوانندگان را به کتابهای او پیوند زده است.
باوجود این، نظر خوانندگان افغانستانی دربارۀ کتابهای خالد حسینی متفاوت است. آنها عقیده دارند که او، باوجود زندگی در افغانستان، با مسائل این کشور آشنایی عمیقی ندارد. تضاد و تعارض قومیتهای افغانستان بهشکل اغراقشدهای در این کتاب توصیف شده است. آنها اعتقاد دارند که آنچه خالد حسینی از قومیت هزارهای به خواننده ارائه میدهد، بسیار متفاوت از واقعیت است؛ فقر و وضعیت زندگی آنها در افغانستان به آن صورت که خالد حسینی از آن صحبت میکند نیست. همین مسئله عدهای از مردم این کشور را از خالد حسینی آزردهخاطر کرده است.
Forwarded from یار مهربان
کمی از فضای داستان برای عزیزانی که کتاب را مطالعه نکرده اند:
داستان از زبان امیر روایت میشود، امیر یک نویسندهٔ اهل افغانستان از تبار پشتون ساکن کالیفرنیا است که کودکی خوب و دلچسبی را در افغانستان گذرانده او سال ها پس از خروج از کشورش دوباره برای نجات یک بچه راهی افغانستان میشود؛ افغانستانی که در تحت حاکمیت طالبان است و یکی از سختترین دوران تاریخ چند هزار سالهاش را سپری میکند و به بهانهٔ این سفر به افغانستان امیر داستان زندگیاش را تعریف میکند.
روایت این رمان دوستی امیر با حسن است; امیر در سن ۱۲ سالگی به یار همیشگی خود حسن خیانت میکند و این گناه تا سالها مانند یک استخوان در گلویش گیر مانده و حتی شادترین لحظات زندگی را برای او تیره و تار میکند. در سال 1979 با حمله روسها به افغانستان امیر با پدرش (بابا) از افغانستان فراری میشوند، و تمام روزهای تلخ و شیرین گذشته را هم در ذهن خود می برند. در این زمان طالبان حسن و همسرش را به دلیل تعصبات قومیتی در افغانستان، به قتل میرسانند و تنها پسری معصوم (سهراب) از آنها به یادگار می ماند، پسری که در دستان طالبان اسیر میشود. امیر با شنیدن این داستان به خاطر جبران خیانتش نسبت به حسن تصمیم به نجات دادن ان پسر میگیرد و از امریکا دوباره به افغانستان برمی گردد و آنجا با حقیقتی درباره ی پدرش و حسن روبرو میشود......
داستان از زبان امیر روایت میشود، امیر یک نویسندهٔ اهل افغانستان از تبار پشتون ساکن کالیفرنیا است که کودکی خوب و دلچسبی را در افغانستان گذرانده او سال ها پس از خروج از کشورش دوباره برای نجات یک بچه راهی افغانستان میشود؛ افغانستانی که در تحت حاکمیت طالبان است و یکی از سختترین دوران تاریخ چند هزار سالهاش را سپری میکند و به بهانهٔ این سفر به افغانستان امیر داستان زندگیاش را تعریف میکند.
روایت این رمان دوستی امیر با حسن است; امیر در سن ۱۲ سالگی به یار همیشگی خود حسن خیانت میکند و این گناه تا سالها مانند یک استخوان در گلویش گیر مانده و حتی شادترین لحظات زندگی را برای او تیره و تار میکند. در سال 1979 با حمله روسها به افغانستان امیر با پدرش (بابا) از افغانستان فراری میشوند، و تمام روزهای تلخ و شیرین گذشته را هم در ذهن خود می برند. در این زمان طالبان حسن و همسرش را به دلیل تعصبات قومیتی در افغانستان، به قتل میرسانند و تنها پسری معصوم (سهراب) از آنها به یادگار می ماند، پسری که در دستان طالبان اسیر میشود. امیر با شنیدن این داستان به خاطر جبران خیانتش نسبت به حسن تصمیم به نجات دادن ان پسر میگیرد و از امریکا دوباره به افغانستان برمی گردد و آنجا با حقیقتی درباره ی پدرش و حسن روبرو میشود......
Forwarded from ربات حذف ✂️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از فیلم بادبادک باز نوشته خالد حسینی
پند زیبای پدر (همایون ارشادی) به فرزند
پند زیبای پدر (همایون ارشادی) به فرزند
Forwarded from ربات حذف ✂️
اين كه میگويند گذشته فراموش میشود، چندان درست نيست.
چون گذشته راه خود را با چنگ و دندان باز میكند!
📚 بادبادک باز
👤 #خالد_حسینی
چون گذشته راه خود را با چنگ و دندان باز میكند!
📚 بادبادک باز
👤 #خالد_حسینی