حسنت به ازل نظر چو در کارم کرد
بنمود جمال و عاشق زارم کرد
من خفته بدم به ناز در کتم عدم
حسن تو به دست خویش بیدارم کرد
#عراقی
بنمود جمال و عاشق زارم کرد
من خفته بدم به ناز در کتم عدم
حسن تو به دست خویش بیدارم کرد
#عراقی
دل در غم تو بسی پریشانی کرد
حال دل من چنان که میدانی کرد
دور از تو نماند در جگر آب مرا
از بسکه دو چشمم گهرافشانی کرد
#عراقی
رزق چیست؟
رزق کلمه ای است بسیار فراتر از آنچه مردم می دانند.
زمانی که خواب هستی و ناگهان، به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت بیدار میشوی؛ این بیداری ؛ رزق است، چون بعضیها بیدار نمیشوند.
زمانی که با مشکلی روبرو میشوی خداوند صبری به تو میدهد که چشمانت را از آن بپوشی، این صبر، رزق است.
زمانی که در خانه لیوانی آب؛ به دست پدر یا مادرت میدهی این فرصت نیکی کردن ، رزق است.
گاهی اتفاق می افتد که در نماز حواست با گفته هایت نباشد؛ ناگهان به خود می آیی و نمازت را با خشوع می خوانی این تلنگر، رزق است.
یکباره یاد کسی میفتی که مدتهاست از او بی خبری و دلتنگش میشوی و جویای حالش، این یادآوری؛ رزق است.
رزق واقعی این است... رزق خوبی ها،
نه ماشین نه درآمد، اینها رزق مال است که خداوند به همه ی بندگانش میدهد، اما رزق خوبیها را فقط به دوستدارانش میدهد.
ودر آخر همینکه عزیزانتان هنوز در کنارتان هستند و نفسشان گرم است و سلامت ؛ این بزرگترین رزق خداوند است
رزق کلمه ای است بسیار فراتر از آنچه مردم می دانند.
زمانی که خواب هستی و ناگهان، به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت بیدار میشوی؛ این بیداری ؛ رزق است، چون بعضیها بیدار نمیشوند.
زمانی که با مشکلی روبرو میشوی خداوند صبری به تو میدهد که چشمانت را از آن بپوشی، این صبر، رزق است.
زمانی که در خانه لیوانی آب؛ به دست پدر یا مادرت میدهی این فرصت نیکی کردن ، رزق است.
گاهی اتفاق می افتد که در نماز حواست با گفته هایت نباشد؛ ناگهان به خود می آیی و نمازت را با خشوع می خوانی این تلنگر، رزق است.
یکباره یاد کسی میفتی که مدتهاست از او بی خبری و دلتنگش میشوی و جویای حالش، این یادآوری؛ رزق است.
رزق واقعی این است... رزق خوبی ها،
نه ماشین نه درآمد، اینها رزق مال است که خداوند به همه ی بندگانش میدهد، اما رزق خوبیها را فقط به دوستدارانش میدهد.
ودر آخر همینکه عزیزانتان هنوز در کنارتان هستند و نفسشان گرم است و سلامت ؛ این بزرگترین رزق خداوند است
به هر كاری كه دست زدید،
نیاز به خداوند،
و خدمت به مردم را،
در نظر داشته باشید ...
زیرا این شیوه ی زندگی
معجزه آفرینان است...
وین دایر
نیاز به خداوند،
و خدمت به مردم را،
در نظر داشته باشید ...
زیرا این شیوه ی زندگی
معجزه آفرینان است...
وین دایر
ریا حلال شمارند و جام باده حرام!
زهی طریقت و ملت زهی شریعت و کیش
ریای زاهدِ سالوس جان من فرسود
قدح بیار و بنه مرهمی بر این دلِ ریش
#حافظ
زهی طریقت و ملت زهی شریعت و کیش
ریای زاهدِ سالوس جان من فرسود
قدح بیار و بنه مرهمی بر این دلِ ریش
#حافظ
شمس تبریزی چه میگوید؟!
"بعضي كاتب وحياند
و بعضي محل وحي .
جهد كن تا هر دو باشي.
هم محل وحي باشي
و هم كاتب وحي خود باشي."
"بعضي كاتب وحياند
و بعضي محل وحي .
جهد كن تا هر دو باشي.
هم محل وحي باشي
و هم كاتب وحي خود باشي."
کانال تلگرامیsmsu43@
همایون شجریان - جانا به نگاهی
«جانا به نگاهی»
خواننده: #همایون_شجریان
اجراے اولیه: #مرضیه
آهنگ : #مرتضی_محجوبی
ترانه سرا: #رهی_معیری
دستگاه/آواز : بیات اصفهان
جانا به نگاهی ز جهان بیخبرم کن، دیوانهترم کن
سرگشته و شیدا چو نسیم سحرم کن، دیوانهترم کن
وای ز چشمهی دیدارت، وای ز آتش رخسارت
وای ز چشم افسونکارت چهسان مدهوشم من
جز حرف محبت چه شنیدی دگر از من که ببستی نظر از من
ترسم که شوی روز و شبی با خبر از من که نیابی اثر از من
در آتشم از سوز دل و داغ جدایی؛ به کجایی؟
باز آ که غم از دل برود چون تو بیایی چو بیایی
شمعی گریانم من، اشکی لرزانم من، آهی سوزانم من
چه دیدی که از من رمیدی
بر من نظری کن یا بر سر خاکم گاهی گذری کن
خواننده: #همایون_شجریان
اجراے اولیه: #مرضیه
آهنگ : #مرتضی_محجوبی
ترانه سرا: #رهی_معیری
دستگاه/آواز : بیات اصفهان
جانا به نگاهی ز جهان بیخبرم کن، دیوانهترم کن
سرگشته و شیدا چو نسیم سحرم کن، دیوانهترم کن
وای ز چشمهی دیدارت، وای ز آتش رخسارت
وای ز چشم افسونکارت چهسان مدهوشم من
جز حرف محبت چه شنیدی دگر از من که ببستی نظر از من
ترسم که شوی روز و شبی با خبر از من که نیابی اثر از من
در آتشم از سوز دل و داغ جدایی؛ به کجایی؟
باز آ که غم از دل برود چون تو بیایی چو بیایی
شمعی گریانم من، اشکی لرزانم من، آهی سوزانم من
چه دیدی که از من رمیدی
بر من نظری کن یا بر سر خاکم گاهی گذری کن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو ...
تو با من چه کردهای
که از یادم نمیروی
تو را من چشم در راهم
#سیدعلی_صالحی #خسرو_شکیبایی
#نیما_یوشیج #احمد_شاملو
خاکم بهسر ، ز غصه بهسر خاک اگر کنم
خاک وطن که رفت، چه خاکی بهسر کنم؟
آوخ، کلاه نیست وطن، گر که از سرم
برداشتند، فکر کلاهی دگر کنم
مرد آن بود که این کُلهاش، برسر است و من
نامردم ار که بی کُله، آنی به سر کنم
من آن نیم که یکسره تدبیر مملکت
تسلیم هرزهگرد قضا و قدر کنم
زیر و زبر اگر نکنی خاک خصم را
وی چرخ! زیر و روی تو زیر و زبر کنم
جایی است آرزوی من، ار من به آن رسم
از روی نعش لشگر دشمـن گذر کنم
من آن نیم بـه مرگ طبیعی شوم هلاک
وین کاسه خون به بستر راحت هدر کنم
معشوق عشقی ای وطن، ای عشق پاک من!
ای آن که ذکر عشق تو شام و سحر کنم
عشقت نه سرسریست که از سر به در شود
مهرت نه عارضی است که جای دگر کنم
عشق تو در وجودم و مهر تو در دلم
با شیر اندرون شد و با جان به در کنم
# میرزاده عشقی
خاک وطن که رفت، چه خاکی بهسر کنم؟
آوخ، کلاه نیست وطن، گر که از سرم
برداشتند، فکر کلاهی دگر کنم
مرد آن بود که این کُلهاش، برسر است و من
نامردم ار که بی کُله، آنی به سر کنم
من آن نیم که یکسره تدبیر مملکت
تسلیم هرزهگرد قضا و قدر کنم
زیر و زبر اگر نکنی خاک خصم را
وی چرخ! زیر و روی تو زیر و زبر کنم
جایی است آرزوی من، ار من به آن رسم
از روی نعش لشگر دشمـن گذر کنم
من آن نیم بـه مرگ طبیعی شوم هلاک
وین کاسه خون به بستر راحت هدر کنم
معشوق عشقی ای وطن، ای عشق پاک من!
ای آن که ذکر عشق تو شام و سحر کنم
عشقت نه سرسریست که از سر به در شود
مهرت نه عارضی است که جای دگر کنم
عشق تو در وجودم و مهر تو در دلم
با شیر اندرون شد و با جان به در کنم
# میرزاده عشقی
انسان خوب كسى نيست جز آموزگارى براى انسان بد.
انسان بد كسى نيست جز چالشى براى انسان خوب.
اگر اين را درك نكنيد،به حتم راه را گم مى كنيد؛اگر چه بسيار باهوش باشيد.اين رازِ بزرگ است.
#لائوتسه
انسان بد كسى نيست جز چالشى براى انسان خوب.
اگر اين را درك نكنيد،به حتم راه را گم مى كنيد؛اگر چه بسيار باهوش باشيد.اين رازِ بزرگ است.
#لائوتسه
آنک باشد با چنان شاهی حبیب
هر کجا افتد چرا باشد غریب
هر کس که دوست و یار چنین شاهی باشد، در هر کجا که فرود آید، چرا غریب باشد؟ یعنی هر که با شاه حقیقت دمساز باشد، در هیچ جمع و مکانی غریب و تنها نخواهد بود.
هر که باشد شاه دردش را دوا
گر چو نی نالد نباشد بی نوا
اگر شاه، درمانِ درد هر کسی باشد، اگر او مانند نی ناله سر دهد، بینوا نخواهد بود. نیکلسون گوید: یعنی عاشق حقیقی حق، هر چند در صورت ظاهر به هجران او مبتلا شود و رنج کشد در حقیقت گنج بی پایان عشق الهی به او عطا شده است.
مالک ملک نیم من طبلخوار
طبل بازم میزند شه از کنار
من صاحب مُلکِ جهان هستی ام و شکمباره و مفتخوار نیستم، شاه از بارگاه خود طبل مرا می نوازد.(اوست که مرا در این جهان به پرواز در می آورد و سرانجام نیز باید به سوی او باز گردم.
طبل باز :طبلی که وقتِ پروازِ باز به سوی صید یا وقت رجوع می زدند.
طبل باز من ندای ارجعی
حق گواه من به رغم مدعی
طبلِ بازِ من، آوایِ "بازگَرد" است. حق تعالی در این خصوص، شاهد من است. به کوری چشم هر دشمن. و یا بر خلاف میل مدّعی، خدا گواه من است.
شرح مثنوی
هر کجا افتد چرا باشد غریب
هر کس که دوست و یار چنین شاهی باشد، در هر کجا که فرود آید، چرا غریب باشد؟ یعنی هر که با شاه حقیقت دمساز باشد، در هیچ جمع و مکانی غریب و تنها نخواهد بود.
هر که باشد شاه دردش را دوا
گر چو نی نالد نباشد بی نوا
اگر شاه، درمانِ درد هر کسی باشد، اگر او مانند نی ناله سر دهد، بینوا نخواهد بود. نیکلسون گوید: یعنی عاشق حقیقی حق، هر چند در صورت ظاهر به هجران او مبتلا شود و رنج کشد در حقیقت گنج بی پایان عشق الهی به او عطا شده است.
مالک ملک نیم من طبلخوار
طبل بازم میزند شه از کنار
من صاحب مُلکِ جهان هستی ام و شکمباره و مفتخوار نیستم، شاه از بارگاه خود طبل مرا می نوازد.(اوست که مرا در این جهان به پرواز در می آورد و سرانجام نیز باید به سوی او باز گردم.
طبل باز :طبلی که وقتِ پروازِ باز به سوی صید یا وقت رجوع می زدند.
طبل باز من ندای ارجعی
حق گواه من به رغم مدعی
طبلِ بازِ من، آوایِ "بازگَرد" است. حق تعالی در این خصوص، شاهد من است. به کوری چشم هر دشمن. و یا بر خلاف میل مدّعی، خدا گواه من است.
شرح مثنوی
بیژن سمندر؛👇🏻
شاعر، ترانهسرا، نوازنده تار..
بیژن سمندر در١١خرداد ۱۳۲۰ در شهر شیراز از مادر و پدر شیرازی بهدنیا آمد. پدر او «احمد سمندر» دکتر داروساز و مادر او، «لیلی» بود. پدر بیژن، نخستین مشوّق او در راه هنر بود که او را از خردسالی با خرید سهتار به راه هنر راهنمایی کرد. وی درسالهای جوانی به همراه برادران خود کاووس و سیروس سمندر و برخی دیگر گروهی به نام «گروه برادران سمندر» را تشکیل داد. سمندر، مدرک دکتری خودرادر رشتهٔ ادبیات در دانشگاه تهران کسب کرد و با توجه به علاقهٔ بسیار به هنر، دکتری معماری خود را در شهر واشینگتن دریافت کرد.
سمندر، بنیانگذار سرودن شعر به گویش شیرازی است و ازکتابهایش میتوان به *شعر شیراز*و*شعر شهر* اشاره کرد. بیژن سمندر که از سال ۱۳۸۷ به بیماری پارکینسون مبتلا شد، پس از تحمل ۱۰ سال بیماری، درتاریخ ۱۷ دی ۱۳۹۷ در سن ۷۷ سالگی درآمریکا درگذشت.به دنبال وفات بیژن سمندر در تاریخ ۹بهمن ۱۳۹۷ مراسم بزرگداشتی با نام«کوچ شاعر،شعرشهر» در تالارحافظ شیراز برگزار شد.
.
#نقل_شیراز
شاعر، ترانهسرا، نوازنده تار..
بیژن سمندر در١١خرداد ۱۳۲۰ در شهر شیراز از مادر و پدر شیرازی بهدنیا آمد. پدر او «احمد سمندر» دکتر داروساز و مادر او، «لیلی» بود. پدر بیژن، نخستین مشوّق او در راه هنر بود که او را از خردسالی با خرید سهتار به راه هنر راهنمایی کرد. وی درسالهای جوانی به همراه برادران خود کاووس و سیروس سمندر و برخی دیگر گروهی به نام «گروه برادران سمندر» را تشکیل داد. سمندر، مدرک دکتری خودرادر رشتهٔ ادبیات در دانشگاه تهران کسب کرد و با توجه به علاقهٔ بسیار به هنر، دکتری معماری خود را در شهر واشینگتن دریافت کرد.
سمندر، بنیانگذار سرودن شعر به گویش شیرازی است و ازکتابهایش میتوان به *شعر شیراز*و*شعر شهر* اشاره کرد. بیژن سمندر که از سال ۱۳۸۷ به بیماری پارکینسون مبتلا شد، پس از تحمل ۱۰ سال بیماری، درتاریخ ۱۷ دی ۱۳۹۷ در سن ۷۷ سالگی درآمریکا درگذشت.به دنبال وفات بیژن سمندر در تاریخ ۹بهمن ۱۳۹۷ مراسم بزرگداشتی با نام«کوچ شاعر،شعرشهر» در تالارحافظ شیراز برگزار شد.
.
#نقل_شیراز
عشق پرنده ای نغمه خوان است.
در قفس تنگ هرگز نمی خواند. می میرد!
عشق پرنده ای است که به پرواز زنده است.
پرواز را نمیتوان در قفس کرد.
پر پرواز در قفس می شکند.
این قفس حتی اگر از طلا ساخته شده باشد، موجب مرگ پرنده است.
عشق به پهنه آسمان نیاز دارد تا ببالد. عشق را هیچ گاه در قفس نکن.
زندانی اش نکن
به قالبش نریز و به آن شکل و صورت نده!
آنرا به هیچ نامی ننام!
فقط بگذار عشق رایحه ای باشد ناپیدا و رها.
آنگاه عشق فرصت می یابد تا تو را بر بالهای خویش بنشاند و به فراسو ببرد.
در هر لحظه و در هرکاری که میکنی ،
دلت را در کار خویش بگذار.
تعلل نکن، تردید نکن.
همین...
عشق پرنده ای آزاد و رها
اشو
در قفس تنگ هرگز نمی خواند. می میرد!
عشق پرنده ای است که به پرواز زنده است.
پرواز را نمیتوان در قفس کرد.
پر پرواز در قفس می شکند.
این قفس حتی اگر از طلا ساخته شده باشد، موجب مرگ پرنده است.
عشق به پهنه آسمان نیاز دارد تا ببالد. عشق را هیچ گاه در قفس نکن.
زندانی اش نکن
به قالبش نریز و به آن شکل و صورت نده!
آنرا به هیچ نامی ننام!
فقط بگذار عشق رایحه ای باشد ناپیدا و رها.
آنگاه عشق فرصت می یابد تا تو را بر بالهای خویش بنشاند و به فراسو ببرد.
در هر لحظه و در هرکاری که میکنی ،
دلت را در کار خویش بگذار.
تعلل نکن، تردید نکن.
همین...
عشق پرنده ای آزاد و رها
اشو
حاتم ادهم را پرسیدند:
سبب چیست که ما نمییابیم آنچه پیشینیان یافتند؟
گفت:
از آن سبب که پنج چیز از ما فوت شده است:
استاد ناصح
یار موافق
جهد دایم
کسب حلال
و زمانه سازگار.
امام محمد غزالی
سبب چیست که ما نمییابیم آنچه پیشینیان یافتند؟
گفت:
از آن سبب که پنج چیز از ما فوت شده است:
استاد ناصح
یار موافق
جهد دایم
کسب حلال
و زمانه سازگار.
امام محمد غزالی
ریشه که داشته باشی؛
به لبه پرتگاه میایی
اما سقوط نمیکنی،
ریشه شعور، تربیت، شخصیت
و انسانیت و شرف واقعی یک انسان است
و ربطی به پول و تحصیلات ندارد.
#گوته
به لبه پرتگاه میایی
اما سقوط نمیکنی،
ریشه شعور، تربیت، شخصیت
و انسانیت و شرف واقعی یک انسان است
و ربطی به پول و تحصیلات ندارد.
#گوته
ایها العشاق کوی عشق میدان بلا است
تا نپنداری که کار عاشقی باد هوا است
کی تواند هر کسی رفتن طریق عشق را
ز انکه هم در منزل اول فنا اندر فنا است
#شاه_نعمت_الله_ولی
تا نپنداری که کار عاشقی باد هوا است
کی تواند هر کسی رفتن طریق عشق را
ز انکه هم در منزل اول فنا اندر فنا است
#شاه_نعمت_الله_ولی