معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.4K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
چمن شکفت و نسیمی ز هر گلی برخاست

ز هر نهال گلی بانگ بلبلی برخاست

نسیم صبح، دلاویز و مشگبیز آمد

مگر ز سلسله ی جعد کاکلی برخاست

#بابا_فغانی
یاد بگیریم آدم های به موقعی باشیم !
آدمهایی که سر وقت در برابر احساس ها و رفتارها
عکس العمل نشان می دهند
به موقع محبت می کنند
و به موقع گله و شکایت …
یاد بگیریم که در برابر ترس، ناکامی نگرانی ،خشم ، دلخوری و … سکوت نکنیم
و پنهان کردن احساسات یا به اصطلاح
"در خودمان ریختنشان" را دور بریزیم …

اگر انسان را به زمین تشبیه کنیم
یک زلزله قوی می تواند همه چیز را نابود کند
اما پس لرزه های خفیف خیلی هم برای آن مفیدند !

پس از واکنش ها نترسیم …
اگر حال خوبی داریم شادیمان را
و اگر از چیزی دلخوریم ناراحتی مان را نشان دهیم…
همین احساس های سرکوب شده ،
همین حرفهایی که به موقع گفته نشده
در انسان ها تبدیل به عقده می شوند!

و آدمی که در طول زندگی اش
عقده های زیادی را با خودش حمل می کند
هرگز نمیتواند زیبا زندگی کند…!

🌺🌺🌺

یارمهربانم
درود
بامداد دوشنبه ات نیکو

🌺🌺🌺

زندگی عاشق توست؛
وتو
در درونِ خود قدرتی داری
که میتوانی
زندگی ای که
عاشق آن هستی را
برای خود بسازی...
امروزت عاشقانه

🌺🌺🌺

شاد باشی
علامت عارف سه چیز است:

اول دل مشغولی به فکرت،
و تن مشغولی به خدمت،
و چشم مشغولی به قربت.

همچنان علامت عارف آنست که دنیا را به نزد او خطر نبود،
و عقبی را به نزد او اثر نبود،
و مولا را به نزد او بدل نبود.

شمس الدین محمد تبریزی



ابوالحسن نوری گفت:
درویش، هیچ در بند او نبود
و او در بند هیچ نبود.
و گفت:
درویشی ، دشمنی دنیاست
و دوستی مولا...


تذکره‌الاولیاء عطار



از شیخ پرسیدند درویشی چیست؟
فرمود: دریایی است از سه چشمه
اول پرهیز ،
دوم سخاوت،
سوم، بی نیاز بودن از خلق خدا

و پرسیدند درویش کیست ؟
فرمود:

آن را که از دنیا خبرش نَبوَد
و می گوید و گفتارش نَبوَد
و می بیند و دیدارش نَبوَد
و می شنود و شنوایش نَبوَد
و می خورد و مزه طعامش نَبوَد
و حرکت و سکونش نَبوَد
و اندوه و شادیَش نَبوَد...



ابوالحسن خرقانی
ز دانا سخن بشنو ای شهریار
جهان را بر این‌گونه آباد دار

چو خواهی که آزاد باشی ز رنج
بی‌آزار و بی‌رنج آگنده گنج

بی‌آزاریِ زیردستان گزین
بیابی ز هرکس به داد آفرین

امید که در این روز:

تو را پاک‌ْیزدان نگه‌دار باد
دلت شادمان بخت بیدار باد

#فردوسی
.

عاشقان هرچند مشتاق جمال دلبرند
دلبران بر عاشقان از عاشقان عاشق‌ترند

عشق می‌نازد به حسن، حسن می‌نازد به عشق
آری، آری، این دو معنی عاشق یکدیگرند

#هلالی_جغتایی
اشک من
شهره
«اشک من»

صدا #شهره
ترانه #مسعود_هوشمند
آهنگ و تنظیم #پرویز_مقصدی
Gerye Abr
Vigen
«گریه ابر»


صدا #عارف
ترانه #ابوالقاسم_حالت
آهنگ و تنظیم #پرویز_مقصدی
Zire Baran
Aref
«زیر باران»

صدا #عارف
ترانه #نظام_فاطمی
آهنگ و تنظیم #پرویز_مقصدی
Geryeh Kon Ey Ghalbe Man
Googoosh
«گریه کن ای قلب من»


صدا #گوگوش
ترانه #پوری_بنایی
آهنگ و تنظیم #پرویز_مقصدی
شادم! کـــــــــه به هـــــر حال به یاد توأم، اما



خون میخورم از دست "تو" و باز غمی نیست

فاضل_نظری
چگونه از تو بگویم به دیگری که بفهمد؟



برای اهل کلیسا اذان چه فایده دارد؟

محمد_رفیعی
به جز حضورِ تو
هیچ چیزِ این جهانِ بی کرانه را
جدی نگرفته ام...
حتی عشق را!

#حسین_پناهی
راه با رفیق
خوبم، ملالی نیست
هرچند، غمبارم
چون آبشاری گنگ
درگیر تکرارم
پویا ولی غمگین
در بندِ اکراهم
انگیزه‌ام مرده
انگیزه می‌خواهم ...
خوبم ملالی نیست
با درد، همزادم
از چاله‌ بیرون و
در چاه افتادم ...
حالا اگر غمگین ؛
من خوب خواهم شد
در کوی خوشحالان
محبوب خواهم شد...
حالا اگر خسته
حالا اگر غمگین
از شادی‌ام روزی؛
مرغوب خواهم‌شد...

#نرگس_صرافیان_طوفان
من که آب تو ز سرچشمه دل ميدادم
آب و رنگت چه شد، اي لاله نعماني من

من يکي مرغ غزلخوان تو بودم، چه فتاد
که دگر گوش نداري به نوا خواني من


پروین_اعتصامی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
بازم غم بیهوده به همخانگی آمد
عشق آمد و با نشأهٔ دیوانگی آمد

ای عقل همانا که نداری خبر از عشق
بگریز که او دشمن فرزانگی آمد

وحشی_بافقی
به خدا بر تو که خون من بیچاره مریز
که من آن قدر ندارم که تو دست آلایی

بی رخت چشم ندارم که جهانی بینم
به دو چشمت که ز چشمم مرو ای بینایی

سعدی
Ziba Tarin Roya
Ali Zandvakili
زیباترین رؤیا... #علی_رندوکیلی
گل می کند طراوت البرز در دلم
وقتی تنت سپید دماوند می شود...
#ناصر_حامدی

#دماوند
به بهانهٔ ۱۳ تیرماه روز ملیِ مادرِ سرسپید؛ دماوند

▪️دماوند در اساطیر ایرانی مرکز جهان و جایگاه میترا و گیو‌مرد، نخستین انسان، پنداشته شده است.
زلف او بر رخ چو جولان می‌کند
مشک را در شهر ارزان می‌کند

جوهری عقل در بازار حسن
قیمت لعلش به صد جان می‌کند

آفتاب حسن او تا شعله زد
ماه رخ در پرده پنهان می‌کند

من همه قصد وصالش می‌کنم
وان ستمگر عزم هجران می‌کند

گر نمکدان پرشکر خواهی مترس
تلخیی کان شکرستان می‌کند

تیر مژگان و کمان ابروش
عاشقان را عید قربان می‌کند

از وفاها هر چه بتوان می‌کنم
وز جفاها هر چه نتوان می‌کند


#سعدی
معرفی عارفان
گویـی دو چشم جادوی عابد فریب او بر چشم من به سحر ببستند خواب را اول نظـر ز دسـت بـرفتـم عنان عقل وان راکه عقل رفت چه داند صواب را #سعدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

زندگی برای من قشنگه.
خیلی چیزای دیگه توش هست که
من دلم میخواد ببینم.
میخوام بمونم ببینم ظلم تا چه حد پیش میره.
میخوام بمونم و ببینم آدم تا چه اندازه قوه ستم کشیدن داره.
میخوام بمونم و تموم رنگهای رنگین کمون دروغ رو ببینم.
میخوام بمونم و بنویسم.
میخوام مردمو بشناسم.
تو خیال میکنی شناختن آدمای خوب و بد خودش کم کیف داره؟
گمون میکنی دیدن طبیعت و لذت بردن از طبیعت تموم شدنیه؟

#صادق_چوبک
سر به سر راضی نه‌ای که سر بری از تیغ حق
کی دهد بو همچو عنبر چونک سیری و پیاز

گر نیازت را پذیرد شمس تبریزی ز لطف
بعد از آن بر عرش نه تو چاربالش بهر ناز

#مولانای_جان