شاهیطلبی برو گدای همه باش
بیگانه زخویش و آشنای همه باش
خواهی که ترا چو تاج بر سر دارند
دست همه گیر و خاک پای همه باش
#ابوسعید_ابوالخیر
بیگانه زخویش و آشنای همه باش
خواهی که ترا چو تاج بر سر دارند
دست همه گیر و خاک پای همه باش
#ابوسعید_ابوالخیر
آن کس که ترا دیده بود ای دلبر
او چون نگرد بسوی معشوق دگر
در دیده هر آنکه کرد سوی تو نظر
تاریک نماید به خدا شمس و قمر
#مولانای_جان
او چون نگرد بسوی معشوق دگر
در دیده هر آنکه کرد سوی تو نظر
تاریک نماید به خدا شمس و قمر
#مولانای_جان
امروز تمام کائنات همدست میشوند،
تا آرزوی مرا برآورده سازند،
چون به معبودم اعتماددارم.
خدای خوبم ، چقدر زیباست،
صدایت کنم بخاطر خودت ،
بخاطر همراهی مهربانانه ات...
نگویم چرا؟؟
چرا من؟؟ گله نکنم ، صدایت نکنم با ای کاش ها ...!
و بی آنکه نداشتن ها ونبودن ها را
به نو نسبت بدهم ،
تو را به خاطرخدا بودنت صدا بزنم ،
مطمئنم که شادتر خواهم شد و صدای شادی من بهترین موسیقی کائنات خواهد شد.
تا آرزوی مرا برآورده سازند،
چون به معبودم اعتماددارم.
خدای خوبم ، چقدر زیباست،
صدایت کنم بخاطر خودت ،
بخاطر همراهی مهربانانه ات...
نگویم چرا؟؟
چرا من؟؟ گله نکنم ، صدایت نکنم با ای کاش ها ...!
و بی آنکه نداشتن ها ونبودن ها را
به نو نسبت بدهم ،
تو را به خاطرخدا بودنت صدا بزنم ،
مطمئنم که شادتر خواهم شد و صدای شادی من بهترین موسیقی کائنات خواهد شد.
آن ساقی روح دردهد جام آخر
این مرغ اسیر بجهد از دام آخر
گردد فلک تند مرا رام آخر
وز کرده پشیمان شود ایام آخر
#مولانای_جان
این مرغ اسیر بجهد از دام آخر
گردد فلک تند مرا رام آخر
وز کرده پشیمان شود ایام آخر
#مولانای_جان
یاریکه مرا در غم خود میبندد
غمگینم از آنکه خوشدلم نپسندد
چون بیند او مرا که من غمگینم
پنهان پنهان شکر شکر میخندد
#مولانای_جان
غمگینم از آنکه خوشدلم نپسندد
چون بیند او مرا که من غمگینم
پنهان پنهان شکر شکر میخندد
#مولانای_جان
یار خواهم که فتنهانگیز بود
آتش دل و خونخواره و خونریز بود
با چرخ و ستارگان با ستیز بود
در بحر رود چو آتش نیز بود
#مولانای_جان
آتش دل و خونخواره و خونریز بود
با چرخ و ستارگان با ستیز بود
در بحر رود چو آتش نیز بود
#مولانای_جان
یاران یاران ز هم جدائی مکنید
در سر هوس گریز پائی نکنید
چون جمله یکید دو هوائی مکنید
فرمود وفا که بیوفائی مکنید
#مولانای_جان
در سر هوس گریز پائی نکنید
چون جمله یکید دو هوائی مکنید
فرمود وفا که بیوفائی مکنید
#مولانای_جان
وقتی که عشق اتفاق میافتد معشوق به شما قطعهای از روحتان را میبخشد که هرگز نمیدانستید آن را گم کرده بودید ..
- تورکواتو تاسو
- تورکواتو تاسو
شخصى به بودا گفت:
من خوشبختي ميخواهم
بودا گفت:
نخست"من"را حذف كن كه حكايت از نفس دارد
سپس"ميخواهم"را حذف كن كه حكايت از ميل و خواسته دارد
اكنون آنچه با تو باقي ميماند خوشبختي است.
#بودا
من خوشبختي ميخواهم
بودا گفت:
نخست"من"را حذف كن كه حكايت از نفس دارد
سپس"ميخواهم"را حذف كن كه حكايت از ميل و خواسته دارد
اكنون آنچه با تو باقي ميماند خوشبختي است.
#بودا
هزارساله گذشتی ز عقل و وهم و گمان
تو از کجا و فشارات بدگمان ز کجا
تو مرغ چارپری تا بر آسمان پری
تو از کجا و ره بام و نردبان ز کجا
#مولانای_جان
تو از کجا و فشارات بدگمان ز کجا
تو مرغ چارپری تا بر آسمان پری
تو از کجا و ره بام و نردبان ز کجا
#مولانای_جان
بیقراریهای زلف از بیقراریهای ماست
دام از بیتابیِ نخجیر برهم میخورد
راستکیشان را سرانجامِ سفر باشد یکی
در حوالیِ هدف صد تیر برهم میخورد
#صائب
دام از بیتابیِ نخجیر برهم میخورد
راستکیشان را سرانجامِ سفر باشد یکی
در حوالیِ هدف صد تیر برهم میخورد
#صائب
غزلی از استاد محمّد قهرمان:
دم تو بوی بهار آورد به خانۀ من
گلِ ترانه شود، نالۀ شبانۀ من
چه نعمتی ست عزیزم، اگر نصیب شود
که لحظه ای بنهی سر به روی شانۀ من
ز همنشینی من، دامن از چه برچینی؟
نه آتشم که بسوزد ترا زبانۀ من
شبی حکایتی از دل به گوش تو خواندم
به خوابِ ناز فرو رفتی از فسانۀ من
امیدِ نغمه سرایی ز من مدار ای گل!
که بی تو ناله شده در گلو، ترانۀ من
مرا چو شاخۀ خشکیده نذرِ آتش کن
که بر نکرد سر از خواب، یک جوانۀ من
مرا جدا ز تو، دل از بهانه گیری کُشت
خدا کند که نگیرد دلت بهانۀ من!
برای گریه اگر جایِ دِنج می طلبی
کنار من بنشین، سر بنه به شانۀ من
چو دلگشاییِ باغ از خزان به یغما رفت
قفس شود به من از تنگی، آشیانۀ من
ز برقِ آه، نشان من آشکار شود
کجا روم که نیابد کسی نشانۀ من؟
گرسنه ماندن و آزاد پر زدن، زان به
که در قفس برسانند آب و دانۀ من
بغل گشوده به سوی تو آمدم چون موج
مرا بگیر در آغوش، ای کرانۀ من!
#محمد_قهرمان
ابن یمین گوید ؛
اگر چه رزق مقسوم است می جوی
که خوش فرمود اینمعنی معزی
که یزدان رزق اگر بی سعی دادی
به مریم کی ندا کردی که هزی
«امثال وحکم ، جلدیکم ومراد ازمعزی امیرمعزی نیشابوری شاعرمعروف است
اگر چه رزق مقسوم است می جوی
که خوش فرمود اینمعنی معزی
که یزدان رزق اگر بی سعی دادی
به مریم کی ندا کردی که هزی
«امثال وحکم ، جلدیکم ومراد ازمعزی امیرمعزی نیشابوری شاعرمعروف است
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"مقامات عرفانی"
و يقين بدان كه هر كس كه رمز را بگشايد به "گنج" دست يابد
ابتدا ذوق است
و زان پس شوق
و سپس عشق
و سپس وصل
و سپس فنا
و پس از ان هم "بقا"
و پس از ابادان نيز ابادی وجود ندارد
و البته خود ابادان نيز غير متناهی است.
جناب سهروردی
رساله الابراج
و يقين بدان كه هر كس كه رمز را بگشايد به "گنج" دست يابد
ابتدا ذوق است
و زان پس شوق
و سپس عشق
و سپس وصل
و سپس فنا
و پس از ان هم "بقا"
و پس از ابادان نيز ابادی وجود ندارد
و البته خود ابادان نيز غير متناهی است.
جناب سهروردی
رساله الابراج