معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.5K photos
13.1K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
در هوایت بی قرارم روز و شب
سر ز پایت بر ندارم روز و شب

روز و شب را همچو خود مجنون کنم
روز و شب را کی گذارم روز و شب؟!

جان و دل می خواستی از عاشقان
جان و دل را می سپارم روز و شب

تا نیابم آنچه در مغز منست
یک زمانی سر نخارم روز و شب

تا که عشقت مطربی آغاز کرد
گاه چنگم، گاه تارم روز و شب

ای مهار عاشقان در دست تو
در میان این قطارم روز و شب

زآن شبی که وعده دادی روز وصل
روز و شب را می شمارم روز و شب

بس که کشت مهر جانم تشنه است
ز ابر دیده اشکبارم روز و شب


#حضرت_مولانا
جانم از آرام رفت، آرام جان من کجا
هجرم نشان فتنه شد، فتنه نشان من کجا

آمد بهار مشک دم، سنبل دمید و لاله هم
سبزه به صحرا زد قدم، سرو روان من کجا

#امير_خسرو_دهلوي
جفا و جور تو باید کشید و من که کشیدم
طمع ز وصل تو باید برید و من که بریدم

ز پا برای تو باید فتاد و من که فتادم
به‌سر به‌کوی تو باید دوید و من که دویدم

به‌سینه داغ تو باید نهاد و من که نهادم
به‌دیده نقش تو باید کشید و من که کشیدم

به‌دل هوای تو باید نهفت، من که نهفتم
به‌جان هوای تو باید خرید و من که خریدم

ز دل برای تو باید گذشت من که گذشتم
به‌جان برای تو باید رسید و من که رسیدم

#نورالدین_اصفهانی
نمازهايم اگر "نماز" بود
موقع سفر، ذوق نمی کردم از شکسته شدنش

نمازهايم اگر نماز بود
که رکعت آخرش این قدر کیف نداشت

اگر نمازهایم نماز بود
تبدیل نمی شد به نمایش پانتومیم
برای نشان دادن خاموش کردن شعله گاز

نمازهایم"نماز" نیست

اگر نمازم نماز بود
می شد پناهگاه...
می شد مرهم...
می شد شاه کلید...🗝

خدایا!
من از تو فقط یک چیز می خواهم.
بر من منت بگذار و کاری کن
نمازهایم نماز بشوند🙏
چو دست بر سر زلفش زنم به تاب رود
ور آشتی طلبم با سر عتاب رود

چو ماه نو ره نظارگان بیچاره
زند به گوشه ابرو و در نقاب رود

شب شراب خرابم کند به بیداری
وگر به روز شکایت کنم به خواب رود

طریق عشق پرآشوب و فتنه است ای دل
بیفتد آن که در این راه با شتاب رود

گدایی در جانان به سلطنت مفروش
کسی ز سایه این در به آفتاب رود

سواد نامه موی سیاه چون طی شد
بیاض کم نشود گر صد انتخاب رود

حباب را چو فتد باد نخوت اندر سر
کلاه داریش اندر سر شراب رود

حجاب راه تویی حافظ از میان برخیز
خوشا کسی که در این راه بی‌حجاب رود

#حضرت_حافظ
اصلاحیه

این شعر از سهراب نیست


نه تو می مانی
نه اندوه...
و نه هیچ یک از مردم این آبادی...

به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت

غصه هم خواهد رفت
آنچنانی که فقط
خاطره ای خواهد ماند...

✿کیوان_شاهبداغی

(این شعر به اشتباه به سهراب سپهری نسبت داده شده است )

این شعر از سهراب نیست

شاعر : کیوان شاهبداغی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند
بسوخت حافظ و بویی به زلف یار نبرد
مگر دلالت این دولتش صبا بکند

• آواز: محمدرضا شجریان
• آهتگ: حسین علیزاده
Aghrabe Zolfe Kajet
@Talakar3006
🎼 تصنیفِ زیبای "عقربِ زلفِ کجت"
با صدای بانو سیما مافیها
شعر: منسوب به ناصرالدین شاه قاجار
آهنگ ساز: استاد علی اکبر شیدا
تنظیم کننده: استاد اسماعیل واثقی
در دستگاهِ همایون / بیداد ، شوشتری
ایرج بسطامی - عقرب زلف کجت
@moziku
عقرب زلف کجت

ایرج بسطامی
در عشق تو از بس که خروش آوردیم
دریای سپهر را به جوش آوردیم

چون با تو خروش و جوش ما درنگرفت
رفتیم و دل و زبان خموش آوردیم

جناب عطار نیشابوری
مرید پیر دل خویش باش ای درویش
وز او به بندگی هیچ پادشاه مرو

چو راست كرد تو را گوشمال پنجه‌ی عشق
به زخمه‌ای كه غمت می‌زند ز راه مرو...

#هوشنگ_ابتهاج
شدم یار تو و از تو ندیدم یاری و خواهم
که یار من شوی ای یار و یاری‌های من بینی

برای امتحان تا می‌توانی بار دَرد و غم
بنه بر دوش من تا بُردباری‌های من بینی...

#هاتف_اصفهانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
الاله‌ی کوهسارانم تویی یار
بنوشه‌ی جو کنارانم تویی یار

الاله‌ی کوهساران هفته‌ای بی
امید روزگـــــارانم تــویی یار

#باباطاهر

با صدای خسرو آواز
Farda Too Miaee
Hooshmand Aghili | GizMiz
🎙 هوشمند عقیلی
🎧 فردا تو می آیی
#خاطره_انگیز

#روحش_شاد
😍دوست دارید دعاتون مستجاب شه ؟

شرطش اینه👇

🌻هر که می خواهد دعایش مستجاب شود ،باید گره از کار گرفتاری باز کند.
#حضرت_محمد (ص) صلی الله علیه و آله و سلم

سخن دوست
مرا به بستن در ناامید نتوان کرد
شود ز قفل فزون‌تر امیدواری ما

محمد_سهرابی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درِ امید زدم یک‌عمر
نه در گشاد و نه پاسخ داد،
درِ دگر زدنم آموخت


شعر و صدای : نادر نادرپور
تو شفایی چوبیایی خوش و روبنمایی
سپه رنج گریزند و نمایند قفا

به طبیبش چه حواله کنی ای آب حیات
از همان جاکه رسد دردهمان جاست دوا

همه عالم چو تنند و تو سر و جان همه
کی شود زنده تنی که سر او گشت جدا

ای تو سرچشمه حیوان و حیات همگان
جوی ماخشک شده‌ست آب ازاین سوبگشا

جز از این چند سخن در دل رنجور بماند
تا نبیند رخ خوب تو نگوید به خدا

مولانــــا
آن کس که ترا دیده بود ای دلبر
او چون نگرد بسوی معشوق دگر

در دیده هر آنکه کرد سوی تو نظر
تاریک نماید به خدا شمس و قمر

مولانــــا
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است
در بند سر زلف نگاری بوده‌ست

این دسته که بر گردن او می‌بینی
دستی‌ست که برگردن یاری بوده‌ست


حکیم‌عمرخیام‌نیشابوری