معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.3K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
گر باده خوری تو با خردمندان خور
یا با صنمی لاله رخی خندان خور
بسیار مخور و رد مکن فاش مساز

اندک خور و گه گاه خور و پنهان خور #خیام
بشکست مرا دامت
بشکستم من جامت

مستی تو و
مستی من
بشکستی و
بشکستم...


#مولانا
دفتر صوفی سواد حرف نیست
جز دل اسپید همچون برف نیست


زاد دانشمند آثار قلم
زاد صوفی چیست آثار قدم



#مولانا_
در لعل بتان شکر نهادی
بگشاده به طمع ان دهان ها

ای داده به دست ما کلیدی
بگشاده بدان در جهان ها



#مولانا
بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد

ای زردروی عاشق تو صبر کن وفا کن!


#حضرت_مولانا
تو را سریست
که با ما
فرو نمی آید

مرا دلی
که صبوری از او نمی آید


#سعدی‌
چگونه مهر نورزد دلم به ساحت تو!
تویی که مهر به هر مهربان می‌آموزی

#حسین_منزوی
#ماه_خدا
پ‌ن:يَا مَنْ هُوَ عَلَىٰ عِبادِهِ رَحِيمٌ | ای آن‌که بر بندگانش مهربان است
📖دعای جوشن کبیر
نوميدي و مستي...به چنين درد دچاري!
دل خسته اي و خنده كنان...باز خماري!

اينبار بسازم به همين بي پر و بالي
عاشق شوم و عشق رسانم به كمالي،

#مولانا
شاهی‌ست که تو هرچه بپوشی داند
بی‍کام و زبان، گر بخروشی داند

هر کس هوس سخن فروشی داند
من بندهٔ آنم که خموشی داند.

#مولانا
شاهی‌ست که تو هرچه بپوشی داند
بی‍کام و زبان، گر بخروشی داند

هر کس هوس سخن فروشی داند
من بندهٔ آنم که خموشی داند.

#مولانا
با لب دمساز خود گر جفتمی
همچو نی من گفتنیها گفتمی

هر که او از هم‌زبانی شد جدا
بی زبان شد گرچه دارد صد نوا

چونک گل رفت و گلستان درگذشت
نشنوی زان پس ز بلبل سر گذشت


مثنوی معنوی/۱
#مولوی
با لب دمساز خود گر جفتمی
همچو نی من گفتنیها گفتمی

هر که او از هم‌زبانی شد جدا
بی زبان شد گرچه دارد صد نوا

چونک گل رفت و گلستان درگذشت
نشنوی زان پس ز بلبل سر گذشت


مثنوی معنوی/۱
#مولوی
DelAhangaan
ایرج بسطامی _ دلم ای وای دل
خواننده : #ایرج_بسطامی

عاشقان درطلبت گرد جهان می پویند
عارفان از دوجهان وصل تو را می جویند
بده آن باده که مرغان چمن می گویند
دلم ای وای به دل ! وا دلم ای وای دلم
خوش بود طرف چمن ، سرو سهی ، وقت سحر
باده درپیش و قدح درکف و سودا در سر
در زمان جان بدهم ، گربزنی باردگر
دلم ای وای به دل ! وا دلم ای وای دلم
باحریفان صبوحی طرف جوی بجوی
سنبل یارگل اندام سمن بوی ، ببوی
از برای دلم ای مطرب خوش گوی ، بگوی
دلم ای وای به دل ! وا دلم ای وای دلم
ای خوشا پای گل و فصل بهار و لب رود
صوفی از رقص نیاسوده و مطرب ز سرود
بشنو این نغمه ی پر زمزمه از زخمه رود
دلم ای وای به دل ! وا دلم ای وای دلم
سرو با یاد قد سیمبرت می روید
لاله از مهر رخت ، چهره به خون می شوید
گوش کن نغمه خواجو که چه خوش می گوید
دلم ای وای به دل ! وا دلم ای وای دلم

#خواجوی_کرمانی

شمعِ شبِ تنهاییِ خویشم!

"میرزا اسدالله غالب دهلوی"

شیوه‌ی رندانِ بی‌پروا‌خرام از من مپرس
اینقدر دانم که دشوار است آسان زیستن

راحتِ جاوید ترکِ اختلاط مردم‌ست
چون خِضِر باید ز چشمِ خلق پنهان زیستن

تا چه راز اندر تهِ این پرده پنهان کرده‌اند
مرگ مکتوبی بود کو راست عنوان زیستن...

"میرزا اسدالله غالب دهلوی"

آذر بپرستیم و رخ از شعله نتابیم
ای خوانده به سوی خود ازین راهگذرمان


"میرزا اسد الله غالب دهلوی"

ماییم و ذوقِ سجده چه مسجد چه بتکده
در عشق نیست کفر ز ایمان شناختن!


"میرزا اسد الله غالب دهلوی"

مژده‌ی صبح درین تیره‌شبانم دادند
شمع کشتند و ز خورشید نشانم دادند

رخ گشودند و لب هرزه‌سرایم بستند
دل ربودند و دو چشم نگرانم دادند

سوخت آتشکده، زآتش نَفَسم بخشیدند
ریخت بتخانه، ز ناقوس فغانم دادند


"میرزا اسد الله غالب دهلوی"

آن ساده‌روستاییِ شهرِ محبّتم...

"میرزا اسد الله غالب دهلوی"

تابم ز دل بُرد کافر‌ادایی
بالابلندی، کوته‌قبایی

از خویِ ناخوش دوزخ‌نهیبی
وز رویِ دلکش مینو‌لقایی

زردشت‌کیشی، آتش‌پرستی
بَرسَم‌گزاری، زمزم‌سرایی!

از زلفِ پُر‌ خَم مشکین‌نقابی
از تابش تن زرّین ردایی!

"میرزا اسد الله غالب دهلوی"