معرفی عارفان
1.25K subscribers
35.6K photos
13.2K videos
3.25K files
2.82K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت
آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد

شاه ترکان سخن مدعیان می‌شنود
شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد

گر چه از کبر سخن با من درویش نگفت
جان فدای شکرین پسته خاموشش باد

#حضرت_حافظ
#مولانا

خواب مرا ببسته‌ای, نقش مرا بشسته‌ای
وز همه‌ام گسسته‌ای, بی‌تو به سر نمی‌شود

گر تو نباشی یار من, گشت خراب کار من
مونس و غمگسار من, بی‌تو به سر نمی‌شود

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نظر استاد هوشنگ ابتهاج در مورد صدای ماندگار و ملکوتی
عشق است که روح بیگانگی را از ما می‌گیرد و از روح دوستی و مهر سرشارمان می‌سازد.

اوست که موجب آمیزش و حشر و نشر می‌شود؛ اوست که ناظر جشن‌ها و رقص‌ها و نذرهاست،
اوست که خوشخویی می‌بخشد
و ترشرویی را می‌زداید.

موهبتش موهبت نیک‌خواهی است، نه کین‌خواهی و بدخواهی.

او را رامش و نرمخویی است،
مهر عظیم است؛
خردمندان را به تأمل
و خدایان را به شگفتی وامی‌دارد.

آن که از او محروم است می‌طلبدش،
و آن که از نعمت درک او برخوردار است چون گنجی عزیزش می‌دارد...!


#افلاطون
ضیافت
برخاستم که در پِی‌اَش اُفتم، به ناز گفت:
بنشین که در خیال محال اوفتاده‌ای!

#میلی_مشهدی
زخم توآنچه می‌کند با دل خستگان عشق
صبح نکرده با هـوا،‌ گل به چمـن نمی‌کند...

#بیدل از ۱۴۲۲
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با زبان عشق میگویم سخن . افسوس ، معشوقان به خوابند
ایرج محبت بلا بی
@Jane_oshaagh ‌
ترانه"محبت بی بلا"
با صدای #ایرج
آهنگ #عطاخرم
کلام #رضاشمسا

خداوندا دلم را غم گرفته
دل من را غم عالم گرفته
نمیدونوم دل دیوونه من
چه خواهد از من ماتم گرفته
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رفیقان یک به یک درخاک رفتند🌷
بسا شاد وبسا غمناک رفتن🌷
چوباید عاقبت رفتن از این دشت🌷
خوشا انان که چون گل پاک رفتند
دریغا که بار دگر شام شد،
سراپای گیتی سیه‌فام شد،
همه خلق را گاه آرام شد؛

مگر من که رنج و غمم شد فزون.

جهان را نباشد خوشی در مزاج،
بجز مرگ نبود غمم را علاج،
ولیکن در آن گوشه در پای کاج،

چکیده‌است بر خاک سه قطره خون.


#سه_قطره_خون
#صادق_هدایت
هرگاه به جملاتی رسیدی که معنی آن را درست نفهمیدی هیچ وانمان، بلکه بی‌پروا آن را در نبشته خویشتن بگنجان و بدین‌گونه بیگانه را از ترس بلرزان و خودی را از حسد و غبطه برنجان.

#وغ_وغ_ساهاب
#صادق_هدایت
بی‌جنگ، ملک دل به نگاهت سپرده‌ایم
عرضِ سپاهِ زلفِ پریشان چه احتیاج

#دانش_مشهدی
رویت به زُلفِ پُر چین ، تسخیرِ مُلکِ دل کرد
فتحی چنین که کرده است با لشکر شکسته؟

#صائب_تبریزی از ۶۶۳۹
بیفشان زلف و صوفی را به پابازی و رقص آور
که از هر رقعه دلقش هزاران بت بیفشانی

#حافظ از ۴۷۴
.
خفتگان را خبر از
محنت بیداران نیست

تا غمت پیش نیاید،
غم مردم نخوری...


#شیخ اجل سعدی از ۵۴۵
.
عشق
برای آن نیست تا ما را خوشحال کند.
عشق
وجود دارد تا بفهمیم چقدر می‌توانیم
تحمل کنیم...!!

#هرمان_هسه
.
آزاد کن ز راه کَرم گر نمی‌کُشی
ما را چه بی گناه گرفتار کرده‌ای ...!

#وحشی بافقی از ۳۹۶
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
تا بتوانی زیارت دلها کن...
که افزون ز هزار کعبه باشد یک دل
معشوق همینجاست، کجایید؟ استاد دینانی
.
دستانت را
اندکی به من امانت بده؛
میخواهم با آنها، گره از بافته‌های اندوهم
بگشایم.

#غادة_السمان
Forwarded from Ahmad Malek Nejad
اگر عمری باشد، پس از این هیچ فضیلتی را هم‌پایه مهربانی با آدمیزادگان نمی‌شمارم.

اگر عمری باشد، کمتر می‌گویم و می‌نویسم و بیشتر می‌شنوم و می‌خوانم.

اگر عمری باشد، پس از این خویش را بدهکار هستی و هستان می‌شمارم نه طلبکار.

اگر عمری باشد، پس از این در هیچ انتخاباتی شرکت نمی‌کنم که به تیغ نظارت استصوابی اخته شده است.

اگر عمری باشد، دیگر به هیچ سیاست‌مداری وکالت بلاعزل نمی‌دهم.

اگر عمری باشد، دیگر هیچ عدالت کوچکی را در هوس رسیدن به عدالت بزرگ‌تر قربانی نمی‌کنم.

اگر عمری باشد، دیگر با دو گروه بحث و گفت‌وگو نمی‌کنم:
آنان که از عقیده خویش منفعت می‌برند
و آنان که از اندیشه خویش، پیشه ساخته‌اند.

اگر عمری باشد،
عدالت را فدای عقیده،
و آرزو را فدای مصلحت،
و عمر را در پای خوردنی‌ها و پوشیدنی‌ها قربان نمی‌کنم.

اگر عمری باشد، چندان در خطا و کوتاهی‌های دیگران نمی‌نگرم که روسیاهی خود را نبینم.

اگر عمری باشد، از دین‌ها تنها مذهب انصاف را برمی‌گزینم و از فلسفه‌ها آن را که سربه‌هوا نیست و چشم به راه‌های زمینی دارد.

اگر عمری باشد، هیچ ظلمی را سخت‌تر از تحقیر دیگران نمی‌شمارم.

اگر عمری باشد، در پی هیچ عقیده و ایمانی نمی‌دوم. در خانه می‌نشینم تا ایمانی که سزاوار من است به سراغم آید.

اگر عمری باشد، هر درختی را که دیدم در آغوش می‌گیرم، هر گلی را می‌بویم، و هر کوهی را بازیگاه می‌بینم و تنها یک تردید را در دل نگه می‌دارم: طلوع خورشید زیباتر است یا غروب آن.

اگر عمری باشد، سیاست‌مداران را از دو حال بیرون نمی‌دانم: آنان که دروغ را به راست می‌آرایند و آنان که راست را به دروغ می‌آلایند.

اگر عمری باشد، همچنان برای آزادی و آبادی کشورم می‌کوشم.

اگر عمری باشد، رازگشایی از معمای هستی را به کودکان کهنسال می‌سپارم.

اگر عمری باشد، از هر عقیده‌ای می‌گریزم، چونان گنجشک از چنگال عقاب.

اگر عمری باشد، در جنگل‌های بیشتری گم می‌شوم؛ کوه‌های بیشتری را می‌نوردم؛ ساعت‌های بیشتری به امواج‌ دریا خیره می‌شوم؛ دانه‌های بیشتری در زمین می‌کارم و زباله‌های بیشتری از روی زمین برمی‌دارم.

اگر عمری باشد، کمتر غم نان می‌خورم و بیشتر غم جان می‌پرورم.

اگر عمری باشد، دیگر هیچ گنجی را باور نمی‌کنم جز گنج گهربار کوشش و زحمت.

اگر عمری باشد، برای خشنودی، منتظر اتفاقات خوشایند نمی‌نشینم.

اگر عمری باشد، خدایی را می‌پرستم که جز محراب حیرت، در شاُن او نیست.

اگر عمری باشد، قدر دوستان و عزیزانم را بیشتر می‌دانم

هجدهم فروردین ماه سالروز درگذشت رضا بابایی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نــــمــــاز روزه هاتــــون قــــبــــول
امــــضــــاے خــــدا
پــــاے تــــمــــام آرزوهاتــــون

الــــتــــمــــاس دعــــا