This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علما به سه قسمند:
عالم است بعلم ظاهر، علم خویش را با اهل ظاهر میگوید
و عالم است بعلم باطن که علم خویش را با اهل او میگوید
و عالمی است که علم او میان او و میان خدای است آنرا با هیچ کس نتواند گفت.
سهل تستری
عالم است بعلم ظاهر، علم خویش را با اهل ظاهر میگوید
و عالم است بعلم باطن که علم خویش را با اهل او میگوید
و عالمی است که علم او میان او و میان خدای است آنرا با هیچ کس نتواند گفت.
سهل تستری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عشق و درویشی و
انگشت نمایی و ملامت
همه سهلست تحمل نکنم بارِ جدایی
گفته بودم چو بیایی غمِ دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود
چون تو بیایی....!!
سعدی
انگشت نمایی و ملامت
همه سهلست تحمل نکنم بارِ جدایی
گفته بودم چو بیایی غمِ دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود
چون تو بیایی....!!
سعدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
راه اِحضار خود در محضر ربّ العالمین چگونه است؟
راهش تامل در درون و مراقبه است.
مراقبه یعنی مواظب خودت باش،
وِل نکن خودت را،
به درونِ خودت هم نگاه بیانداز.
#دکتر_ابراهیمی_دینانی
راهش تامل در درون و مراقبه است.
مراقبه یعنی مواظب خودت باش،
وِل نکن خودت را،
به درونِ خودت هم نگاه بیانداز.
#دکتر_ابراهیمی_دینانی
گفتم ای جان جهان دفتر گل عیبی نیست
که شود فصل بهار از می ناب آلوده
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
#حافظ
که شود فصل بهار از می ناب آلوده
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
#حافظ
#غزل شماره 1032
آن نفسی که باخودی یار چو خار آیدت
وان نفسی که بیخودی یار چه کار آیدت
آن نفسی که باخودی خود تو شکار پشهای
وان نفسی که بیخودی پیل شکار آیدت
آن نفسی که باخودی بسته ابر غصهای
وان نفسی که بیخودی مه به کنار آیدت
آن نفسی که باخودی یار کناره میکند
وان نفسی که بیخودی باده یار آیدت
آن نفسی که باخودی همچو خزان فسردهای
وان نفسی که بیخودی دی چو بهار آیدت
جمله بیقراریت از طلب قرار تست
طالب بیقرار شو تا که قرار آیدت
جمله ناگوارشت از طلب گوارش است
ترک گوارش ار کنی زهر گوار آیدت
جمله بیمرادیت از طلب مراد تست
ور نه همه مرادها همچو نثار آیدت
عاشق جور یار شو عاشق مهر یار نی
تا که نگار نازگر عاشق زار آیدت
خسرو شرق شمس دین از تبریز چون رسد
از مه و از ستارهها والله عار آیدت
#حضرت_عشق_مولانــــا
آن نفسی که باخودی یار چو خار آیدت
وان نفسی که بیخودی یار چه کار آیدت
آن نفسی که باخودی خود تو شکار پشهای
وان نفسی که بیخودی پیل شکار آیدت
آن نفسی که باخودی بسته ابر غصهای
وان نفسی که بیخودی مه به کنار آیدت
آن نفسی که باخودی یار کناره میکند
وان نفسی که بیخودی باده یار آیدت
آن نفسی که باخودی همچو خزان فسردهای
وان نفسی که بیخودی دی چو بهار آیدت
جمله بیقراریت از طلب قرار تست
طالب بیقرار شو تا که قرار آیدت
جمله ناگوارشت از طلب گوارش است
ترک گوارش ار کنی زهر گوار آیدت
جمله بیمرادیت از طلب مراد تست
ور نه همه مرادها همچو نثار آیدت
عاشق جور یار شو عاشق مهر یار نی
تا که نگار نازگر عاشق زار آیدت
خسرو شرق شمس دین از تبریز چون رسد
از مه و از ستارهها والله عار آیدت
#حضرت_عشق_مولانــــا
هیچ راه بنده را به خداوند نزدیکتر از نیاز نیست.
اگر بر سنگِ خاره افتد، چشمهٔ آب بگشاید.
#ابوسعید_ابوالخیر
#اسرار التوحید
اگر بر سنگِ خاره افتد، چشمهٔ آب بگشاید.
#ابوسعید_ابوالخیر
#اسرار التوحید
گردان به هوای یار چون گردونیم
ایزد داند در این هوا ما چونیم
ما خیره که عاقلان چرا هشیارند
وانان حیران که ما چرا مجنونیم
#حضرت_مولانــــا
ایزد داند در این هوا ما چونیم
ما خیره که عاقلان چرا هشیارند
وانان حیران که ما چرا مجنونیم
#حضرت_مولانــــا
َ
ای گنج نوشدارو با خستگان نگه کن
مرهم به دست و ما را مجروح میگذاری
یا خلوتی برآور یا برقعی فرو هل
ور نه به شکل شیرین شور از جهان برآری
وقتی کمند زلفت دیگر کمان ابرو
این میکشد به زورم وآن میکشد به زاری
▪️سعدی
ای گنج نوشدارو با خستگان نگه کن
مرهم به دست و ما را مجروح میگذاری
یا خلوتی برآور یا برقعی فرو هل
ور نه به شکل شیرین شور از جهان برآری
وقتی کمند زلفت دیگر کمان ابرو
این میکشد به زورم وآن میکشد به زاری
▪️سعدی
بیمهری اگر چه بیوفا هم
جور از تو نکو بود جفا هم
بیگانه و آشنا ندانی
بیگانه کشی و آشنا هم
پیش که برم شکایت تو
کز خلق نترسی از خدا هم
بس تجربه کردهام ندارد
آه سحری اثر دعا هم
در وصل چو هجر سوزدم جان
از درد به جانم از دوا هم
ای گل که ز هر گلی فزون است
در حسن، رخ تو در صفا هم
شد فصل بهار و بلبل و گل
در باغ به عشرتند با هم
با هم ستم است اگر نباشیم
چون بلبل و گل به باغ ما هم
جز #هاتف بینوا در آن کوی
شاه آمد و شد کند، گدا هم
#هاتف_اصفهانی
جور از تو نکو بود جفا هم
بیگانه و آشنا ندانی
بیگانه کشی و آشنا هم
پیش که برم شکایت تو
کز خلق نترسی از خدا هم
بس تجربه کردهام ندارد
آه سحری اثر دعا هم
در وصل چو هجر سوزدم جان
از درد به جانم از دوا هم
ای گل که ز هر گلی فزون است
در حسن، رخ تو در صفا هم
شد فصل بهار و بلبل و گل
در باغ به عشرتند با هم
با هم ستم است اگر نباشیم
چون بلبل و گل به باغ ما هم
جز #هاتف بینوا در آن کوی
شاه آمد و شد کند، گدا هم
#هاتف_اصفهانی
#یک حبه نور
وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ
و کسانی که برای [به دست آوردن خشنودی] ما [با جان و مال] کوشیدند، بی تردید آنان را به راه های خود [راه رشد، سعادت، کمال، کرامت، بهشت و مقام قرب] راهنمایی می کنیم؛ و یقیناً خدا با نیکوکاران است.
#عنکبوت -آیه ۶۹
وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ
و کسانی که برای [به دست آوردن خشنودی] ما [با جان و مال] کوشیدند، بی تردید آنان را به راه های خود [راه رشد، سعادت، کمال، کرامت، بهشت و مقام قرب] راهنمایی می کنیم؛ و یقیناً خدا با نیکوکاران است.
#عنکبوت -آیه ۶۹
گاهی پیش میاد
برای داشتن بعضی چیزها تو زندگیمون خیلی عجله می کنیم
و وقتی نمیشه احساس نا امیدی می کنیم.
اماهر چیزی زمانی داره و حکمتی پشتش هست که ما نمی دونیم..
پس صبور باشیم.
🌺🌺🌺
یارمهربانم
درود
بامداد پنج شنبه ات نیکو
🌺🌺🌺
ﺩﻧﯿﺎﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰﭘﮋﻭﺍﮎ ﻧﯿﺴﺖ
یادمان باشد
زندگی انعکاس رفتارماست
انعکاس من برمن...
پس حواسمان باشد
بهترین باشیم
تابهترین دریافت کنیم!
بهترین هارابرایت آرزومندم
🌺🌺🌺
شاد باشی
برای داشتن بعضی چیزها تو زندگیمون خیلی عجله می کنیم
و وقتی نمیشه احساس نا امیدی می کنیم.
اماهر چیزی زمانی داره و حکمتی پشتش هست که ما نمی دونیم..
پس صبور باشیم.
🌺🌺🌺
یارمهربانم
درود
بامداد پنج شنبه ات نیکو
🌺🌺🌺
ﺩﻧﯿﺎﭼﯿﺰﯼ ﺟﺰﭘﮋﻭﺍﮎ ﻧﯿﺴﺖ
یادمان باشد
زندگی انعکاس رفتارماست
انعکاس من برمن...
پس حواسمان باشد
بهترین باشیم
تابهترین دریافت کنیم!
بهترین هارابرایت آرزومندم
🌺🌺🌺
شاد باشی
خیالی بود و خوابی وصل یاران
شب مهتاب و فصل نوبهاران
میان باغ و یار سرو بالا
خرامان بر کنار جویباران
چمن میشد ز عکس عارض او
منور چون دل پرهیزگاران
سر زلفش ز باد نوبهاری
چو احوال پریشانروزگاران
گذشت آن نوبهار حسن و بگذاشت
دل و چشمم میان برف و باران
خداوندا هنوز امیدوارم
بده کام دل امیدواران
همام از نوبهار و سبزه و گل
نمییابد صفا بی روی یاران
وهار و ول وه جانان دیم خوش بی
اوی آنان مه ول با مه وهاران۱
#همام_تبریزی
۱. معنی بیت پهلوی:
روزگار بهار و گل با جانان خوش است
بدون جانان نه گل باشد و نه بهاران
شب مهتاب و فصل نوبهاران
میان باغ و یار سرو بالا
خرامان بر کنار جویباران
چمن میشد ز عکس عارض او
منور چون دل پرهیزگاران
سر زلفش ز باد نوبهاری
چو احوال پریشانروزگاران
گذشت آن نوبهار حسن و بگذاشت
دل و چشمم میان برف و باران
خداوندا هنوز امیدوارم
بده کام دل امیدواران
همام از نوبهار و سبزه و گل
نمییابد صفا بی روی یاران
وهار و ول وه جانان دیم خوش بی
اوی آنان مه ول با مه وهاران۱
#همام_تبریزی
۱. معنی بیت پهلوی:
روزگار بهار و گل با جانان خوش است
بدون جانان نه گل باشد و نه بهاران
چه شب بدی است امشب ، که ستاره سو ندارد
گل کاغذی است شب بو ، که بهار و بو ندارد
چه شده است ماه ما را ، که خلاف آن شب ، امشب
ز جمال و جلوه افتاده و رنگ بو ندارد ؟
به هوای مهربانی ، ز تو کرده روی و هرگز
به عتاب و مهربانی ، دلم از تو خبر ندارد
ز کرشمه ی زلالت ، ره منزلی نشان ده
به کسی که بی تو راهی ، سوی هیچ سو ندارد
دل من اگر تو جامش ، ندهی ز مهر ، چاره
به جز آن که سنگ کوبد ، به سر سبو ندارد
به کسی که با تو هر شب ، همه شوق گفت و گو بود
چه رسیده است کامشب ، سر گفت و گو ندارد
چه نوازد و چه سازد ، به جز از نوای گریه
نی خسته یی که جز بغض تو در گلو ندارد
ره زندگی نشان ده ، به کسی که مرده در من
که حیات بی تو راهی ، به حریم او ندارد
ز تمام بودنی ها ، تو همین از آن من باش
که به غیر با تو بودن ، دلم آرزو ندارد
#حسین_منزوی
#غزل_شماره_۱۵۸
گل کاغذی است شب بو ، که بهار و بو ندارد
چه شده است ماه ما را ، که خلاف آن شب ، امشب
ز جمال و جلوه افتاده و رنگ بو ندارد ؟
به هوای مهربانی ، ز تو کرده روی و هرگز
به عتاب و مهربانی ، دلم از تو خبر ندارد
ز کرشمه ی زلالت ، ره منزلی نشان ده
به کسی که بی تو راهی ، سوی هیچ سو ندارد
دل من اگر تو جامش ، ندهی ز مهر ، چاره
به جز آن که سنگ کوبد ، به سر سبو ندارد
به کسی که با تو هر شب ، همه شوق گفت و گو بود
چه رسیده است کامشب ، سر گفت و گو ندارد
چه نوازد و چه سازد ، به جز از نوای گریه
نی خسته یی که جز بغض تو در گلو ندارد
ره زندگی نشان ده ، به کسی که مرده در من
که حیات بی تو راهی ، به حریم او ندارد
ز تمام بودنی ها ، تو همین از آن من باش
که به غیر با تو بودن ، دلم آرزو ندارد
#حسین_منزوی
#غزل_شماره_۱۵۸