گفت: «اَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ را بعضی شنیدند
که: نه من خدا ام؟
و بعضی شنیدند
که: نه من دوست شما ام؟ و بعضی
چنان شنیدند که نه همه منم؟»

#تذکرةالاولیاء
#ذکر_شیخ_ابوالحسن_خرقانی

اى ضياء الحق حسام الدين بيار
اين سوم دفتر كه سنت شد سه بار

اى ضياء الحق: به مضمون «اَلْمُؤْمِنُ‌ مِرآةُ‌ المُؤمِنِ‌» ، انَا مَنْ‌ اهْوى‌ وَ مَنْ‌ اهْوى‌ أنَا.

چون با حسام الدين مانند يك صورت در دو آينه بود، از خود به القاب او تعبير فرمود تا از تبرئه و تمجيد خود نيز تعريه حاصل شود.

خوشتر آن باشد كه حرف دلبران
گفته آيد در لباس ديگران

بر گشا گنجينۀ اسرار را
وز سيم دفتر بهل اعذار را

اعذار: جمع عذر. يعنى با طلب صادق معذرت پذيرفته نيست.

قوّتت از قوّت حق مى‌زهد
نه از عروقى كز حرارت مى‌جهد

از قوّت حق مى‌زهد: القا مى‌شود پس از آن كه بنده هيچ نداشته، و وجود مالِ‌ مولى‌ باشد.

صفات وجود نيز از اوست. و صفات وجود حقيقى عين وجود است كما مرّ.

#شرح مثنوی شریف سبزواری

شراب عشق ابد را که ساقیش روح است
نگیرد و نکشد ور کشد چنین کشدا

برو بدزد ز پروانه خوی جانبازی
که آن تو را به سوی نور شمع دین کشدا

رسید وحی خدایی که گوش تیز کنید
که گوش تیز به چشم خدای بین کشدا

خیال دوست تو را مژده وصال دهد
که آن خیال و گمان جانب یقین کشدا

در این چهی تو چو یوسف خیال دوست رسن
رسن تو را به فلک‌های برترین کشدا

به روز وصل اگر عقل ماندت گوید
نگفتمت که چنان کن که آن به این کشدا

بجه بجه ز جهان همچو آهوان از شیر
گرفتمش همه کان است کان به کین کشدا

به راستی برسد جان بر آستان وصال
اگر کژی به حریر و قز کژین کشدا

بکش تو خار جفاها از آن که خارکشی
به سبزه و گل و ریحان و یاسمین کشدا

بنوش لعنت و دشنام دشمنان پی دوست
که آن به لطف و ثناها و آفرین کشدا

دهان ببند و امین باش در سخن داری
که شه کلید خزینه بر امین کشدا

مولوی دیوان کبیر

آن یکی چون نیست با اخیار یار
لاجرم شد پهلوی فجار جار

هست موسی پیش قبطی بس ذمیم
هست هامان پیش سبطی بس رجیم

جان هامان جاذب قبطی شده
جان موسی طالب سبطی شده

معدهٔ خر که کشد در اجتذاب
معدهٔ آدم جذوب گندم آب

گر تو نشناسی کسی را از ظلام
بنگر او را کوش سازیدست امام

#مولوی مثنوی شریف

ﺯﻟﻒ ﻭ ﺭﺧﺴﺎﺭ ﺗﻮ
ﺭﻩ ﺑﺮ ﺩﻝ ﺑﯿﺘﺎﺏ ﺯﻧﻨﺪ
ﺭﻫﺰﻧﺎﻥ، ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﺷﺐ ﻣﻬﺘﺎﺏ ﺯﻧﻨﺪ

ﺷﮑﻮﻩ‌ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺖ
ﺯ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﻣﺎ ﺭﺍ
ﺩﻝ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎﺯﺩﮔﺎﻥ
ﺧﻨﺪﻩ ﺑﻪ ﺳﯿﻼﺏ ﺯﻧﻨﺪ

#رهی_معیری

چه اوقات سختی که بر من گذشت
گواه دل ریش من ماه بود

دمی شک نکردیم به شاهراه ها
دریغا که بیراهه ها راه بود

#حسین_پناهی

خرم آن روز کز این منزل ویران بروم
راحت جان طلبم و از پی جانان بروم

گر چه دانم که به جایی نبرد راه غریب
من به بوی سر آن زلف پریشان بروم

دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت
رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

چون صبا با تن بیمار و دل بی‌طاقت
به هواداری آن سرو خرامان بروم

در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت
با دل زخم کش و دیده گریان بروم

نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی
تا در میکده شادان و غزل خوان بروم

به هواداری او ذره صفت رقص کنان
تا لب چشمه خورشید درخشان بروم

تازیان را غم احوال گران باران نیست
پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم

ور چو حافظ ز بیابان نبرم ره بیرون
همره کوکبه آصف دوران بروم

# حافظ

خرم آن روز کز این منزل ویران بروم
راحت جان طلبم و از پی جانان بروم

گر چه دانم که به جایی نبرد راه غریب
من به بوی سر آن زلف پریشان بروم

دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت
رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم

چون صبا با تن بیمار و دل بی‌طاقت
به هواداری آن سرو خرامان بروم

در ره او چو قلم گر به سرم باید رفت
با دل زخم کش و دیده گریان بروم

نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی
تا در میکده شادان و غزل خوان بروم

به هواداری او ذره صفت رقص کنان
تا لب چشمه خورشید درخشان بروم

تازیان را غم احوال گران باران نیست
پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم

ور چو حافظ ز بیابان نبرم ره بیرون
همره کوکبه آصف دوران بروم

# حافظ

نه چشم دل به سویی، نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی، به یاد آشنا من

ویژه : اجرای کنسرت آنلاین نسیم وصل در تالار وحدت تهران، مورخ ۴ خرداد ماه ۱۳۹۹ شمسی

عشق جانان همچو شمعم از قدم تا سر بسوخت
مرغ جان را نیز چون پروانه بال و پر بسوخت

عشقش آتش بود کردم مجمرش از دل چو عود
آتش سوزنده بر هم عود و هم مجمر بسوخت

#حضرت_عطار

سازکن ساز غم امشب که سراپا همه گوشم...

#سيمين_بهبهانى

زآتش رویش چو یک اخگر به صحرا اوفتاد
هر دو عالم همچو خاشاکی از آن اخگر بسوخت

خواستم تا پیش جانان پیشکش جان آورم
پیش دستی کرد عشق و جانم اندر بر بسوخت

#حضرت_عطار

ما همچو آب در گل و ریحان روان شویم
تا خاک‌های تشنه ز ما بر دهد گیا

بی دست و پاست خاک جگرگرم بهر آب
زین رو دوان دوان رود آن آب جوی‌ها

#مولوی

سالار عقیلی
بهارا

ایرج و سالار عقیلی

مادر من مادر من در طواف عطر تو خدارو دیدم
مادر من مادر من با تو به شکوه و زیبایی رسیدم

خدایا
هرشب نوری
ازوجودنورانیت
بر قلوب تاریک و
گرفته ما بتابان
و باحرارت
عشق و معرفت خویش
قلبهای خسته و یخزده
مارا گرمی ببخش
و احیاکن قلوب مارا

شبتون بخیر

یـک فنجان آرامـش

یـک دل شـاد و بی غصه

یـک زندگی آروم و نـاب

و یـک دعای خیر از ته دل

نصیب لحظه هـاتـون

صبحتـون شـاد یـاران بـا وفـا

یک حبه نور



«وَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكاةَ وَما تُقَدِّموا لِأَنفُسِكُم مِن خَيرٍ تَجِدوهُ عِندَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ»

و نماز را به پا داريد و زكات را بدهيد؛ و هر گونه نيكى كه براى خويش از پيش فرستيد، آن را نزد خدا باز خواهيد يافت؛ آرى، خدا به آنچه مى‌كنيد بيناست.

#بقرة_آیه_۱۱۰ 

در مهمونی ها یک وقت جلوی شما یک سبد سیب می آورند، شما اول برای کناریتان بر میدارید، دوباره سیب بعدی را به نفر بعدی میدهید...
دقت کنید، تا زمانی که برای دیگران برمیدارید سبد مقابل شما میماند... ولی حالا تصور کنید همان اول برای خود بردارید، میزبان سبد را به طرف نفر بعد میبرد...

نعمتهای خدا نیز اینطور است،
با بخشش، سبد را مقابل خود نگه دارید.

زندگی کردن با استانداردهای خدا بسیار زیبا خواهد بود ..

🌺🌺🌺

یار مهربانم
درود
بامداد چهارشنبه ات نیکو

🌺🌺🌺

به دهمین روز سال جدید رسیدیم

الهی به سلامتی و خوشی بگذره
نمیدانم آرزویت چیسـت؟
اما من برای رسیدن به آرزویت
دستانم به آسـمان جاری
وسبزه دلـم را به نیت تـو و
آرزوهایت هر چه که هست گره میزنم

🌺🌺🌺

شاد باشی

به بهانه زادروز استاد علیرضاافتخاری



#تصنیف ساقی .. .
خواننده #علیرضا_افتخاری
دستگاه #شور ، #بیات_ترک
آهنگساز : #عباس_خوشدل
ترانه سرا : #حسین_منزوی
از #آلبوم نسیما