معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.9K photos
12.8K videos
3.24K files
2.79K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
ای مقصد حرف‌های بسیارم
دریاب مرا که دوستت دارم

#محمدعلی بیابانی

به نام خدای همه
#یک حبه نور

قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ شَهِيدًا ۖ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ

بگو: کافی است که خدا میان من و شما شاهد باشد، [او] آنچه را در آسمان ها و زمین است می داند.

#عنکبوت -آیه ۵۲
زندگی همینه که هست.
اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت می‌گذرونه.
این ماییم که بهش ارزش می‌دیم.
با همه‌ٔ کمبودهایی که این دنیا داره،
زیبایی‌های خودش رو هم داره.
نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم.
نمی‌شه باهاش جنگید!
بهتر اینه که نیمه‌ٔ پر لیوان رو ببینیم
امروز
که هوایِ آغازی نو
بهتر از هر موقعی به مشام می‌رسد،
تو هم شروع کن!
تو هم زمستانِ دلت را،
بسپار به بهار...

🌺🌺🌺

یارمهربانم
درود
بامداد آخرین شنبه سال ات نیکو

🌺🌺🌺

هر روز صبح
متفاوت باشیم از دیروز
لبریز باشیم از امروز
و خالی باشیم از فردا
صبحت زیبا و پرگل
روزت پر خنده و شاد
و لحظه هایت ماندنی

🌺🌺🌺

شاد باشی
دعای تحویل سال به زبان پارسی💜


لطفاً پخش کنین
تا عید امسال رو فارسی جشن بگیریم🙏


نوروز باستانی خجسته و میمون 💛♥️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
طول زندگی ما
به کوتاهی همین کلیپه...

🌸قدر همدیگه‌ را بدونیم🌸

‎‌‌‎
دیدار جهان بی تو غم انگیز شد ، ای یار !
انگار ، بهاری است که پاییز شد ای یار !
چندان که مرا جام تــُهی شد ز می وصل
جانم ز تمنای تو ، لبریز شد ، ای یار !
ناچار ، زمین خورد شکیبایی عاشق
چون با غم ِ عشق تو گلاویز شد ای یار !
باد سحری نافه گشاد از سر زلفت ،
او کامروا شد که سحرخیز شد ای یار !
کی می رود از یاد من آن سال که پاییز
از باغ و بهار تو ، دل انگیز شد ای یار !
گفتی که تو را می کشم ، امروز کجایی ؟
بشتاب به سویم که خود آن نیز شد ای یار !


#حسین_منزوی
#غزل_شماره_۱۴۷
Sale No
Mohsen Ebrahimzadeh



#پیشاپیش_سال_نو_مبارک


خواننده : محسن ابراهیم زاده
آهنگ زیبا " سال نو "👏👏👏
❤️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حس خوب


کلیپ گوگوش ،
به یاد ناصر عبدالهی عزیز 👌
نازتکه و نازتکه بی مه تو گدازتکه
.
در دهر هر آن که نیم نانی دارد
از بهر نشست آشیانی دارد

نه خادم کس بود نه مخدوم کسی
گو شاد بزی که خوش جهانی دارد

#خیام رباعی ۷۷
.
خیز تا خرقه صوفی به خرابات بریم
شطح و طامات به بازار خرافات بریم...

تا همه خلوتیان جام صبوحی گیرند
چنگ صبحی به در پیر مناجات بریم

#حافظ از غزل ۳۷۳
.

میر شکار من که مرا کرده‌ای شکار
بی‌تو نه عیش دارم و نه خواب و نه قرار

دلدار من تویی سر بازار من تویی
این جمله جور بر من مسکین روا مدار

#مولانا از غزل ۱۱۸
.
رقص آن نبوَد که هر زمان برخیزی
بی درد چو گرد از میان برخیزی

رقص آن باشد کز دو جهان برخیزی
دل پاره کنی از سر جان برخیزی

ُ#مولانا رباعی ۱۸۸۶
.
رقص آن نبوَد که هر زمان برخیزی
بی درد چو گرد از میان برخیزی

رقص آن باشد کز دو جهان برخیزی
دل پاره کنی از سر جان برخیزی

ُ#مولانا رباعی ۱۸۸۶
.
برداشت آسمان را
چون کاسه ای کبود
و صبح سرخ را
لاجرعه سر کشید
آنگاه
خورشید در
تمام وجودش طلوع کرد...

#هوشنگ_ابتهاج
.
بیدل چنانکه سایه به خورشید می رسد
من نیز رفته رفته به دلدار می رسم

#بيدل_دهلوى
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
از نجوای مردمان بخشنده و بزرگوار،
نرم نرمک چشم می گشایند؛
شکوفه های بهار...به هر لحظه

عید آمد و روز نو شد
حیف از من و تو که کهنه مانیم
.
‌‌خیز و غنیمت شمار جنبش باد بهار
ناله موزون مرغ بوی خوش لاله زار

روز بهارست خیز تا به تماشا رویم
تکیه بر ایام نیست، تا دگر آید بهار

#شیخ اجل سعدی مفردات ۱۴
چمن شکفت و نسیمی ز هر گلی برخاست

ز هر نهال گلی بانگ بلبلی برخاست

نسیم صبح، دلاویز و مشگبیز آمد

مگر ز سلسله ی جعد کاکلی برخاست

کشیدم از غم زلف تو در چمن آهی

چو پیش شاخ گلی جعد سنبلی برخاست

تو آن رمیده غزالی که هر قدم زین راه

بجستجوی تو صاحب توکلی برخاست

غلام همت آن عاشق سبک سیرم

که از سر دو جهان بی تأملی برخاست

بهر چمن که فغانی رسید ناله کنان

ز بلبلان چمن شور و غلغلی برخاست



#بابا_فغانی
با منِ بی کسِ تنها شده یارا تو بمان
همه رفتند از این خانه خدا را تو بمان....

.....شهریارا تو بمان بر سر این خیلِ یتیم
پدرا ، یارا ، اندوهگسارا تو بمان

سایه در پای تو چون موج چه خوش زار گریست
که سرِ سبزِ تو خوش باد ، کنارا تو بمان

#هوشنگ_ابتهاج


🎼●تصنیف: «بهارِ دل‌کش»

🎙●با صدای: #شکیلا

●شاعر: #محمدتقی_بهار | ●آهنگ: #درویش‌خان

بهارِ دل‌کش رسید و دل به‌جا نباشد
از آن که دل‌بر دمی به فکر ما نباشد

در این بهار ای صنم بیا و آشتی کن
که جنگ و کین با من حزین روا نباشد

صبح‌دم بلبل، بر درخت گل، خدا، به خنده می‌گفت
خوب‌رویان را، مه‌جبینان را، خدا، وفا نباشد...