معرفی عارفان
1.26K subscribers
34.9K photos
12.8K videos
3.24K files
2.8K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همه را بیازمودم ز
تو خوشترم نیامد

چو فروشدم به دریا چو تو گوهرم نیامد

#مولانا
گر خوب کنی روی مرا خوب توام
ور چنگ کنی چو چوب هم چوب توام

گر پاره کنی ز رنج ایوب توام
ای یوسف روزگار یعقوب توام

#مولانا
خردم گفت برپر ز مسافران گردون
چه شکسته پا نشستی که مسافرم نیامد

چو پرید سوی بامت ز تنم کبوتر دل
به فغان شدم چو بلبل که کبوترم نیامد

#مولانا
DelAhangaan
حمیرا _ واسم از عشق بگو
⫸ خواننده: #حمیرا

واسم از عشق بگو ...
شعر و آهنگ: #جهانبخش_پازوکی
تنظیم: #کاظم_عالمی

بذار عاشقت باشم
تا با بهار آشتی کنم با روزگار آشتی
DelAhangaan
گلپا _ عشق پاک
⫸ خواننده: #گلپا

عشق پاک ...
شعر و آهنگ : #جهانبخش_پازوکی

ای از عشق پاک من همیشه مست ،
من تو را آسان نیاوردم به دست
من تو را آسان نیاوردم به دست
بارها این کودک احساس من
زیرِ باران های اشک من نشست
من تو را آسان نیاوردم به دست
در دل آتش نشستن کار آسانی نبود
راه را بر اشک بستن ، کار آسانی نبود
با غروری هم قد و بالای بامِ آسمان
بارها در خود شکستن کار آسانی نبود
بارها این دل به جرم عاشقی
زیرِ سنگینی بارِ غم شکست
من تو را آسان نیاوردم به دست
در به دست آوردنت بردباری ها شده
بی قراری ها شده ، شب زنده داری هاشده
در به دست آوردنت پایداری ها شده
با ظلم و جور روزگار ، سازگاری ها شده
ای از عشق پاک من همیشه مست
من تو را آسان نیاوردم به دست
من تو را آسان نیاوردم به دست
بارها این کودک احساس من
زیرِ باران های اشک من نشست
من تو را آسان نیاوردم به دست
Audio
▪️خواب ستاره


▪️ترانه‌ای قدیمی و بسیار زیبا از عارف
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.

و همچنان در جستجوی هیچ نیستم
مگر اندک هوای راستین زندگی.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌
#نیچه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصنیف "سایه لرزان...
استاد شجریان

من ای صبا
ره رفتن به کوی دوست ندانم
تو میروی به سلامت سلام ما برسانی....
گهی سنگم گهی آهن زمانی آتشم جمله
گهی میزان بی‌سنگم گهی هم سنگ و میزانم

زمانی می چرم این جا زمانی می چرند از من
گهی گرگم گهی میشم گهی خود شکل چوپانم

#مولانا
باد بهاری وزید، از طرف مرغزار
باز به گردون رسید، نالهٔ هر مرغ‌زار

شیوهٔ نرگس ببین، نزد بنفشه نشین
سوسن رعنا گزین، زرد شقایق ببار

خیز و غنیمت شمار، جنبش باد ربیع
نالهٔ موزون مرغ، بوی خوش لاله‌زار

هر گل و برگی که هست، یاد خدا می‌کند
بلبل و قمری چه خواند، یاد خداوندگار

برگ درختان سبز، پیش خداوند هوش
هر ورقی دفتریست، معرفت کردگار

وقت بهارست خیز، تا به تماشا رویم
تکیه بر ایام نیست، تا دگر آید بهار

بلبل دستان بخوان، مرغ خوش الحان بدان
طوطی شکرفشان، نقل به مجلس بیار

بر طرف کوه و دشت، روز طوافست و گشت
وقت بهاران گذشت، گفتهٔ سعدی بیار

#سعدی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
عاشق خموش خوشتر دریا به جوش خوشتر
چون آینه‌ست خوشتر در خامشی بیان‌ها

#مولانا
* #رقص_سماع
#همایون_شجریان
نه که هرچه در جهانست
نه که عشق جان آنست

جز عشق هر چه بینی
همه جاودان نماند

#مولانا
ای راحت و آرامگه پیوستم
تا روی تو دیدم ز حوادث رستم

در مجلس تو گر قدحی بشکستم
صد ساغر زرین بخرم بفرستم

#مولانا
منم در موج دریاهای عشقت
مرا گویی کجایی من چه دانم

مرا گویی به قربانگاه جان‌ها
نمی‌ترسی که آیی من چه دانم

#مولانا
گر سرم می‌رود از عهد تو سر بازنپیچم
تا بگویند پس از من که به سر برد وفا را

خنک آن درد که یارم به عیادت به سر آید
دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را

#سعدی
مرا گویی اگر کشته خدایی
چه داری از خدایی من چه دانم

مرا گویی چه می جویی دگر تو
ورای روشنایی من چه دانم

#مولانا
این خانه که پیوسته در او بانگ چغانه‌ست
از خواجه بپرسید که این خانه چه خانه‌ست

این صورت بت چیست اگر خانه کعبه‌ست
وین نور خدا چیست اگر دیر مغانه‌ست

#مولانا
هوشم نماند با کس اندیشه‌ام تویی بس
جایی که حیرت آمد سمع و بصر نباشد

بر عندلیب عاشق گر بشکنی قفس را
از ذوق اندرونش پروای در نباشد

#سعدی
خاک و خس این خانه همه عنبر و مشک‌ست
بانگ در این خانه همه بیت و ترانه‌ست

فی الجمله هر آن کس که در این خانه رهی یافت
سلطان زمینست و سلیمان زمانه‌ست

ای خواجه یکی سر تو از این بام فروکن
کاندر رخ خوب تو ز اقبال نشانه‌ست

سوگند به جان تو که جز دیدن رویت
گر ملک زمینست فسونست و فسانه‌ست

حیران شده بستان که چه برگ و چه شکوفه‌ست
واله شده مرغان که چه دامست و چه دانه‌ست

این خواجه چرخست که چون زهره و ماه‌ست
وین خانه عشق است که بی‌حد و کرانه‌ست

چون آینه جان نقش تو در دل بگرفته‌ست
دل در سر زلف تو فرورفته چو شانه‌ست

در حضرت یوسف که زنان دست بریدند
ای جان تو به من آی که جان آن میانه‌ست

مستند همه خانه کسی را خبری نیست
از هر کی درآید که فلانست و فلانه‌ست

شومست بر آستانه مشین خانه درآ زود
تاریک کند آنک ورا جاش ستانه‌ست

مستان خدا گر چه هزارند یکی اند
مستان هوا جمله دوگانه‌ست و سه گانه‌ست

در بیشه شیران رو وز زخم میندیش
کاندیشه ترسیدن اشکال زنانه‌ست

کان جا نبود زخم همه رحمت و مهرست
لیکن پس در وهم تو ماننده فانه‌ست

در بیشه مزن آتش و خاموش کن ای دل
درکش تو زبان را که زبان تو زبانه‌ست

#مولانا
گفت که این نقش دگر چیست پر از خون جگر
گفتم این نقش من خسته دل و پای به گل

بستم من گردن جان بردم پیشش به نشان
مجرم عشق است مکن مجرم خود را تو بحل

#مولانا
گذشت بر من از آسیب عشقت آن چه گذشت
هنوز منتظرم تا چه حکم فرمایی

دو روزه باقی عمرم فدای جان تو باد
اگر بکاهی و در عمر خود بیفزایی


#سعدی