Forwarded from ا. تقی پور
حسن ختام «دیوان اثیر اخسیکتی» مشتمل بر قصاید، غزلیات، قطعات، ترجیعات و رباعیات است که یک بار به همت رکنالدین همایون فرخ بر اساس نه نسخه خطی تصحیح و چاپ شدهاست (تهران، ۱۳۳۷ ش). این چاپ فاقد همه اشعار اثیر است و کیفیت تصحیح آن نیز مورد انتقاد دکتر محمدجعفر محجوب قرار گرفتهاست (راهنمای کتاب، ش ۳، ۱۳۳۷ ش). دستنویسی از دیوان اثیر که مشتمل بر ۱۲ هزار بیت شعر است، در کتابخانه حکیم علی اوغلو پاشای ترکیه نگهداری میشود (ش ۶۶۹) که تعداد اشعار آن دو برابر نسخه چاپی است. دیوان چاپ شده این شاعر به دلايل فراوان از جمله متأخر بودن نسخه اساس مصحح و نيز عدم دسترسي به نسخ متعدد و متقدم ،با تحريفات و تصحيفاتی صورت پذيرفته و برخي از ابيات با اغلاط ، افتادگيها و ابهامات و تعقيدات ضبط گرديده است. برخی از ابيات اين شاعر به گونه اي محرف و مبهم با اغلاط فراوان به صورت لاينحل ضبط شده و برخی ديگر از ابيات نيز در نسخ تازه يافته ضبط است كه در ديوان چاپي موجود نيست.
دو رباعی
بر من رقم خطا پرستی همه هست ناکامی عشق و تنگدستی همه هست
با این همه، در میانه مقصود تویی جای گله نیست، چون تو هستی همه هست
صد بار وجود را فرو بیختهاند تا مثل تو صورتی بر انگیختهاند
سبحان اللَّه ! ز فرق سر تا پایت در قالب آرزوی من ریختهاند
دو رباعی
بر من رقم خطا پرستی همه هست ناکامی عشق و تنگدستی همه هست
با این همه، در میانه مقصود تویی جای گله نیست، چون تو هستی همه هست
صد بار وجود را فرو بیختهاند تا مثل تو صورتی بر انگیختهاند
سبحان اللَّه ! ز فرق سر تا پایت در قالب آرزوی من ریختهاند
در باب خشم و شهوت
آنگاه که خشم و شهوتِ آدمی از حد بگذرد و قابل کنترل نباشد، چشم حقیقت بینِ انسان را از دیدن حقایق منحرف می سازد و روح او را دچار کژی و ناراستی می سازد:
خشم و شهوت مرد را اَحوَل کند
ز استقامت روح را مُبدَل کند
مثنوی معنوی - دفتر اول
اَحوَل: به معنی دو گانه بین است؛ کسی که چشمانش چپ است و اشیاء را دو تا می بیند.
#خشم
#شهوت
#مثنوی_معنوی
آنگاه که خشم و شهوتِ آدمی از حد بگذرد و قابل کنترل نباشد، چشم حقیقت بینِ انسان را از دیدن حقایق منحرف می سازد و روح او را دچار کژی و ناراستی می سازد:
خشم و شهوت مرد را اَحوَل کند
ز استقامت روح را مُبدَل کند
مثنوی معنوی - دفتر اول
اَحوَل: به معنی دو گانه بین است؛ کسی که چشمانش چپ است و اشیاء را دو تا می بیند.
#خشم
#شهوت
#مثنوی_معنوی
Audio
🎵اجرای خصوصی
💠آواز : محمد رضا شجریان
💠سه تار :پرویز مشکاتیان
💠اجرا: ۱۱ آذر ۱۳۶۱
💠💠💠 آواز استاد جان شجریان
💠آواز : محمد رضا شجریان
💠سه تار :پرویز مشکاتیان
💠اجرا: ۱۱ آذر ۱۳۶۱
💠💠💠 آواز استاد جان شجریان
فیه ما فیه.
فهم مقصود
فرمود که: آن امیر که از پیش ما بیرون رفت، اگر چه سخن ما را بتفصیل فهم نمی کرد، اما اجمالا می دانست که ما اورا بحق دعوت می کنیم.
آن نیاز و سر جنبانیدن و مهر و عشق اورا بجای فهم گیریم.
آخر این روستایی که در شهری می آید، بانگ نماز می شنود، اگر چه بانگ نماز را بتفصیل نمی داند، اما مقصود را فهم می کند.
فهم مقصود
فرمود که: آن امیر که از پیش ما بیرون رفت، اگر چه سخن ما را بتفصیل فهم نمی کرد، اما اجمالا می دانست که ما اورا بحق دعوت می کنیم.
آن نیاز و سر جنبانیدن و مهر و عشق اورا بجای فهم گیریم.
آخر این روستایی که در شهری می آید، بانگ نماز می شنود، اگر چه بانگ نماز را بتفصیل نمی داند، اما مقصود را فهم می کند.
عقلم بدزد لختی چند اختیار دانش
هوشم ببر زمانی تا کی غم زمانه
گر سنگ فتنه بارد فرق منش سپر کن
ور تیر طعنه آید جان منش نشانه
سعدی
هوشم ببر زمانی تا کی غم زمانه
گر سنگ فتنه بارد فرق منش سپر کن
ور تیر طعنه آید جان منش نشانه
سعدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غریبی باید که حکایت غریب بشنود و تواند شنیدن؛
خدا را بندگاناند که ایشان معشوقند و محبوبند حق تعالی طالب ایشانست و هرچ وظیفه عاشقانست او برای ایشان میکند و مینماید…..
فیه ما فیه، فصل ۲۲
خدا را بندگاناند که ایشان معشوقند و محبوبند حق تعالی طالب ایشانست و هرچ وظیفه عاشقانست او برای ایشان میکند و مینماید…..
فیه ما فیه، فصل ۲۲
نومید مشو جانا
کاومید پدید آمد
اومید همه جانها از غیب رسید آمد
مولانا
کاومید پدید آمد
اومید همه جانها از غیب رسید آمد
مولانا
همه اخلاق بی ادبانه، از ظلم و کین و حسد و حرص و بیرحمی و کبر، چون در توست، نمیرنجی
چون آن را در دیگری میبینی، میرمی و میرنجی!
فیه ما فیه
#مولانا
چون آن را در دیگری میبینی، میرمی و میرنجی!
فیه ما فیه
#مولانا
دنیا نزهتسرای استغنا نیست
بر اهل هِمم درِ قبولش وا نیست
سرتاسر این جیفهسِتان گردیدم
جز کرگس و زاغ، هیچکس اینجا نیست!
#بیدل
بر اهل هِمم درِ قبولش وا نیست
سرتاسر این جیفهسِتان گردیدم
جز کرگس و زاغ، هیچکس اینجا نیست!
#بیدل
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«گل و نسرین»
خواننده : #ایرج_بسطامی
آهنگ: #حسین_پرنیا
شعر: #حافظ
آلبوم: «تحریر خیال»
آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
صبر و آرام تواند به من مسکین داد
من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم
که عنان دل شیدا به لب شیرین داد
گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد
بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی
خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد
🎼
خواننده : #ایرج_بسطامی
آهنگ: #حسین_پرنیا
شعر: #حافظ
آلبوم: «تحریر خیال»
آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
صبر و آرام تواند به من مسکین داد
من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم
که عنان دل شیدا به لب شیرین داد
گنج زر گر نبود کنج قناعت باقیست
آن که آن داد به شاهان به گدایان این داد
بعد از این دست من و دامن سرو و لب جوی
خاصه اکنون که صبا مژده فروردین داد
🎼
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو با من چه کردهای که از یادم نمیروی؟!
دکلمه زیبا
باصدای دلنشین
خسرو شکیبایی
دکلمه زیبا
باصدای دلنشین
خسرو شکیبایی
*
مردان زبان بدن را نمیدانند!
مردان کمتر در مورد زبان اشاره و حرکات بدن میدانند و تغییر لحن صدا و حرکات صورت برای آنها کمتر مفهوم دارد. همچنین ممکن است دیرتر ناراحتی زنان را که در چهرهشان نمایان است یا پیامهای اشارهای و لحن صدا را تشخیص دهند.
بنابراین اگر میخواهید مطمئن شوید پیام شما را دریافت کردهاند، مستقیم آن را بیان کنید.
#روانشناسی
مردان زبان بدن را نمیدانند!
مردان کمتر در مورد زبان اشاره و حرکات بدن میدانند و تغییر لحن صدا و حرکات صورت برای آنها کمتر مفهوم دارد. همچنین ممکن است دیرتر ناراحتی زنان را که در چهرهشان نمایان است یا پیامهای اشارهای و لحن صدا را تشخیص دهند.
بنابراین اگر میخواهید مطمئن شوید پیام شما را دریافت کردهاند، مستقیم آن را بیان کنید.
#روانشناسی
"حقیقت این است که ما همه روح، آگاهی خالص، تصویر خدا هستیم. اما خودمان را خالص نمی بینیم. دلیلش این است که ذهن ما،
چون ابزاری است که از طریق آن می توانیم خودمان را ببینیم، دائماً مضطرب و آشفته است.
اگر آرام باشید و ذهنتان را تطهیر کنید،
خودتان را خدایی میبینید.»
#سوامی_ساچیداناندا
چون ابزاری است که از طریق آن می توانیم خودمان را ببینیم، دائماً مضطرب و آشفته است.
اگر آرام باشید و ذهنتان را تطهیر کنید،
خودتان را خدایی میبینید.»
#سوامی_ساچیداناندا
درود و تقديم احترام به محضر گراميتان
افتخار اين را داريم از محضر عزيزتان دعوت كنيم براي حضور گرانقدرتان در
گروه عشق عرفان
اميدآن داريم سعادت اين همراهي را عنايت فرماييد
با افتخار وكسب اجازه لينك گروه به محضرتان تقديم ميگردد
باشدحضورتان گرمي اين محفل رادوچندان نمايد
جسارتا لینک .آیدی .سیاسی.لطیفه.پی وی.فوروارد کانال. وپست بدون نام شاعر یا نویسنده ممنوع
کانال گلها
@goolfs
کانال معرفی عارفان
@m_arefan
https://t.me/+F_I2YFfbWOM1YjFk
افتخار اين را داريم از محضر عزيزتان دعوت كنيم براي حضور گرانقدرتان در
گروه عشق عرفان
اميدآن داريم سعادت اين همراهي را عنايت فرماييد
با افتخار وكسب اجازه لينك گروه به محضرتان تقديم ميگردد
باشدحضورتان گرمي اين محفل رادوچندان نمايد
جسارتا لینک .آیدی .سیاسی.لطیفه.پی وی.فوروارد کانال. وپست بدون نام شاعر یا نویسنده ممنوع
کانال گلها
@goolfs
کانال معرفی عارفان
@m_arefan
https://t.me/+F_I2YFfbWOM1YjFk
۲۲ دی سالروز درگذشت ابوسعید ابوالخیر
( زاده سال ۳۴۷ یا ۳۵۷ خراسان — درگذشته ۲۲ دی، ژانویه ۱۰۴۹ ) عارف
ابوسعید از عارفان بزرگ و مشهور اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری است. او سالها در مرو و سرخس فقه و حدیث آموخت تا در يك حادثه مهم در زندگیاش درس را رها كرده و به جمع صوفيان پيوست و به وادی عرفان روی آورد. شیخ او پس از اخذ طریقه تصوف در نزد شيخ ابوالفضل سرخسی و ابوالعباس آملی، به دیار اصلی خود (میهنه) بازگشت و هفت سال به ریاضت پرداخت و در ۴۰ سالگی به نیشابور رفت. در این سفرها بزرگان علمی نیشابور با او به مخالفت برخاستند، اما چندی نگذشت که مخالفت به موافقت بدل شد و مخالفان وی تسلیم شدند.
وی در میان عارفان مقامی بسیار ممتاز و استثنایی دارد و نام او با عرفان و شعر آمیختگی عمیقی یافتهاست. چندان که در بخش مهمی از شعر پارسی چهره او در کنار مولوی و خیام قرار میگیرد، بی آنکه خود شعر چندانی سروده باشد. او در تاریخ اندیشههای عرفانی، در صدر متفکران این قلمرو پهناور در کنار حلاج، بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی به شمار میرود. همان کسانی که سهروردی آنها را ادامه دهندگان فلسفه باستان و تداوم حکمت خسروانی میخواند. از دوران کودکی نبوغ و استعداد او بر افراد آگاه پنهان نبوده است. او خود میگوید: «آن وقت که قرآن میآموختم پدرم مرا به نماز آدینه برد. در راه شیخ ابوالقاسم که از مشایخ بزرگ بود پیش آمد، پدرم را گفت که ما از دنیا نمیتوانستیم رفت زیرا که ولایت را خالی دیدیم و درویشان ضایع میماندند. اکنون این فرزند را دیدم، ایمن گشتم که عالم را از این کودک نصیب خواهد برد.» نخستین آشنایی ابوسعید با راه حق و علوم باطنی به اشاره و ارشاد همین شیخ بود. چنانکه خود ابوسعید نقل میکند که شیخ به من گفتند: ای پسر خواهی که سخن خدا گویی گفتم خواهم. گفت در خلوت این شعر میگویی:
من بی تو دمی قرار نتوانم کرد
احسان تو را شمار نتوانم کرد
گر بر سر من زبان شود هر مویی
یک شکر تو از هزار نتوانم کرد
همه روز این بیتها میگفتم تا به برکت این ابیات در کودکی راه بر من گشاده شد. ابوسعید در فرهنگ شرق زمین شبیه سقراط است. گرچه عملا در تدوین معارف صوفیه اثر مستقلی به جای نگذاشته است با این همه در همهجا نام و سخن او هست. چندین کتاب از بیانات وی به وسیله دیگران تحریر یافته و دو سه نامه سودمند مهم که به ابنسینا فیلسوف نامدار زمان خود نوشتهاست از او بر جا ماندهاست.
تاريخ ادبيات جهان درگذشت صوفی و سخنور پارسی گوی خراسانی، ابوسعيد ابوالخير را در ۸۱ سالگی نوشته است. اشعار، گفتهها و عقايد او در «اسرار التوحيد» گردآوری شده است. وی از مروجان دوستی و مهربانی كردن و از نهیكنندگان كينهجویی و عناد بود.
زندگیِ مُحِب به بذل است ، و زندگیِ مشتاق به اشک ، و زندگیِ عارف به ذکر ، و زندگیِ موحّد به زبان و زندگیِ صاحبِ تعظیم به نَفَس ، و زندگیِ صاحبِ همّت به انقطاع از نَفَس. و این زندگی سوختن و غرقه شدن بُوَد.
شیخ_فرید_الدین
عطار_نیشابوری
تذکره_الاولیاء
ذکر_ابن_عطا
شیخ_فرید_الدین
عطار_نیشابوری
تذکره_الاولیاء
ذکر_ابن_عطا
آتش به دو دستِ خویش
بر خرمنِ خویش
چون خود زدهام
چه نالم از دشمنِ خویش؟!
کس دشمن من نیست،
منم دشمنِ خویش
ای وایِ من و دستِ من و
دامنِ خویش ...
ابوسعید_ابوالخیر
بر خرمنِ خویش
چون خود زدهام
چه نالم از دشمنِ خویش؟!
کس دشمن من نیست،
منم دشمنِ خویش
ای وایِ من و دستِ من و
دامنِ خویش ...
ابوسعید_ابوالخیر
دعا تقاضا نیست
بلکه تسلیم نفس است
دعا عبادت و ستایش نیست
دعا حالتی بسیار عمیق از احساس قدردانی است
دعا سخن گفتن نیست
سکوت است...
وقف کردن خود به بینهایت است
دعا کلمه نیست
موسیقی بینهایت است
اما آن موسیقی هنگامی نواخته میشود که موسیقی های دیگر پایان یافته باشد
دعا پرستش نیست
هیچ عبادتگاهی برای دعا وجود ندارد.
دعا هیچ کاری با دنیای بیرون ندارد
آن، بیداری درونی خویشتن است.
دعا عمل نیست
آگاهی است
انجام دادن نیست
بودن است
فقط یک چیز برای دعا نیاز است
و آن "عشق" است.
بلکه تسلیم نفس است
دعا عبادت و ستایش نیست
دعا حالتی بسیار عمیق از احساس قدردانی است
دعا سخن گفتن نیست
سکوت است...
وقف کردن خود به بینهایت است
دعا کلمه نیست
موسیقی بینهایت است
اما آن موسیقی هنگامی نواخته میشود که موسیقی های دیگر پایان یافته باشد
دعا پرستش نیست
هیچ عبادتگاهی برای دعا وجود ندارد.
دعا هیچ کاری با دنیای بیرون ندارد
آن، بیداری درونی خویشتن است.
دعا عمل نیست
آگاهی است
انجام دادن نیست
بودن است
فقط یک چیز برای دعا نیاز است
و آن "عشق" است.