فقط تو اجازه داری لیوان رِگُلارمو قبل از من مزه کنی!

با تو شب بود و بوی همخوابه
بی تو کنسرو و شیشه نوشابه
"با" و "بی" را اگر که خط بزنید
یک نفر در اتاق می ماند
تا که با قرص خودکشی بکند!
مثل پیچی که خسته از پیچ است
بعدِ تو مثل قبلِ تو هیچ است
هیچ یعنی که خوب، خوبی بد!!
خوبم و ناامید از هر خوب
تلخی جمعه هام وقت غروب:))

قحبه تویی! در شورت زرد و قرمز و آبی

یا بمون یا رَد میدمت
بری هر چی که شد دیگه برام مهم نیست...🥀

🤒🤕عاقا چه سخته تردز اولین پستمو گذاشتم

ای کاش میتوانستم فنجانی از تمام
عشقم را پُر؛ و برایت سِرو کنم
تا
شاید طعم قلبم را بدانی"❤️🍃

تو آخرین نفرِ زنده ی جهان باشی،
دیگه محاله تورو باز انتخاب کنم!🥀

- پست مُدرن
- شعر از مهدی موسوی
@lovetexts5

سبزند آرزوها، در برگ هایِ زردم!

روحم زخمیست؛ بتادینو سَر کشیدم!

ای کاش قهوه میتونست زنم شه...😕

برای قایق‌های بی‌حرکت″
″موج‌ها تصمیم می‌گیرند

در اقیانوس چه چیزی کم بود!
که به کِرم قلاب دلبسته ای ماهی؟

اِستِلا کوچولو دختر خوشکلم از امروز شدم بابایش🤤🤤🤤

مثل...؟
زنی سرد شده در دلِ تابستانت!

حرفاتو قاب گرفتم؛ چون همیشه عکسش بود!

به شانه ام زدی که تنهایی ام را تکانده باشی!
به چه دلخوش کرده ای؟
تکاندن برف از شانه های آدم برفی؟!

- گروس عبدالملکیان

مثلِ یک عقربه اسیر زمان
توی تکرار در پسِ عادت
خسته ام مثل بچّه از بازی
کاش یک شب بخوابد این ساعت!!

در قطار صندلی هایمان را عوض کردیم
تو پنجره را میخواستی
و من نگاه کردن به تو را"

در من فریادهای درختی ست
خسته از میوه های تکراری:))

من چترم روی سر باران!!