Forwarded from اتچ بات
قطعه زیبای #ها_بله
در ساختار #جز (جاز)
بر اساس #لهجه_اصیل_شیرازی
با شعری از #بیژن_سمندر
آهنگساز و خواننده #حسین_میری تنظیم: #حسین_زارع
(نماهنگ را از انتهای این متن دانلود کنید)
Номи мусиқии:
#ҳо_бале
лаҳҷаи #Shirazi
Оҳангсоз ва сарояндаи:
#Ҳусейн_Мири
Танзими оҳанг:
#Ҳусейн_Zareъ
Суруди: #Bijan_Самандар
(мусиқи ро аз охири матн донлуд_Download_ кунид)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
#بیژن_سمندر شاعر و ترانه سرای معاصر شیرازی است که به خاطر سرودن شعر با گویش شیرازی مشهور است. از کتابهای وی که با #گویش_شیرازی می باشد می توان به کتاب های #شعر_شیراز و #شعر_شهر اشاره کرد. اشعار بیژن سمندر توسط بسیاری از خواننده ها خوانده شده است.
(شیراز؛ کعبه آرزوهای مردم #تاجیکستان و نیز فارسی زبانان #ازبکستان و آسیای میانه است
متن ترانه با لهجه شیرازی 👇👇
(از وبلاگ یادگاران شیراز)
خاکو با مژگون بوروفم، اشک پاشم با پشنگه
تا غبار راه تو بر ماه رخسارت نه تنگه
غم تو قلبم کلمه کلمه، ميزنه رودار سقلمه
شيشهی دل نازکه، در انتظار يی پلنگه
باز سر شو شد، دلم او شد، نمیدونم چطو شد
باز همه مووی تنام بونهی تو دارن لنگه لنگه
سی خوشهی زلفت چه باناز اوزيده کنج قپ تو
آرمه داره مرغ دل از باغ زلفت يی تلنگه
درمدم گفتم يخ ما نمسوه بو قلب سنگات
گفت هاآ، گفتم هابله، دل که نيسئی، سنگ دنگه
من صبو يو پس صبو لملوش میشم از غصه اما
تا آمختهی آتيشام امشب نخواهم داد منگه
گوش شيطون کر، ماشّالو، نومخدا، الله و اکبر
آفتاب عشق سمندر تا قيومت جنگ جنگه
----------------------
چم واژگان (معنی واژگان) 👇👇
بروفم: بروفم. بروبم، جارو کنم
پشنگه: قطرات پراکندهی آب که بر روی کسی يا چيزی پاشيده شود.
نه تنگه: نتنگد، نجهد
کلمه: جمع (کلمه شدن، جمع شدن، انباشته شدن)
رودار: دايم، مرتبن
سقلمه: با مشت گره کرده به پهلوی کسی زدن (معمولن برای توجه دادن او به مطلبی اين عمل صورت میگيرد)
پلنگ: ضربه با سر انگشت
او: آب
مووی: موهای
سی: نگاه، تماشا (از “سير” است)
اوزيده: آويزان شده (شکسته و عاميانهی “آويزيده” است)
قپ: گونه
آرمه: ويار
تلنگه: خوشه کوچک (برای انگور) -تلنگهی انگور
درمدم گفتم: اصطلاحی است که شيرازیها هنگام تعريف ماجرايی برای آغاز گفتههای خود به شخص غايب استفاده میکنند. يعنی شروع کردم و گفتم…
يخ ما نمسوه: يا ما با تو نمیسوه، يخ ما با ت نمیسايد؛ يعنی چاره تو را نمیکنيم، قادر نيستيم تو را مجاب کنيم، با تو يارای برابری نداريم
هاآ؟: راستی (و جواب آن، والله است. در لهجهی تهرانی برای افاده اين منظور –وا- میگويند که جواب آن “ولله ديگه” است)
دنگ: سفت
صبو: فردا
لملوش: لاغر و ضعيف
آمخته: آموخته، عادت داده شده
منگه: صدای ضعيف، غرغر و و ناله ضعيف
جنگ: داغ
آفتاب جنگ: آفتاب داغ و درخشاجنگ به معنی صميمی هم هست (رفيق جنگ)
----------------------
چم ترانه به پارسی معیار👇👇
( از تارنمای نگاه مدیا)
ها بله خاک را با مژگان بروبم و با اشک آن را مرطوب کنم تا غبار راه بر روی رخسارت ننشیند غم تو در قلبم جمع شده دل مانند شیشه ای نازک با ضربه ای خواهد شکست باز شب آغاز شد و نمی دانم چرا دلم بی تاب است تمام وجودم بهانه ی تو را دارد و تو را فریاد می زند ببین موهات چه زیبا کنار گونه ات آویزان شده مرغ دل آرزوی پرواز در باغ زلفت را دارد من گفتم: با سنگدلی نمی توان کنار آمد گفتی: راست می گی؟! گفتم: بله! این که دل نیست سنگ است من همین روزها از غصه ضعیف می شوم و تا با آتش تو می سوزم اعتراضی نخواهم کرد گوش شیطان کر، ماشاالله ، به امید خدا آفتاب عشق سمندر تا ابد داغ و پرحرارت خواهد بود
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN
نماهنگ اجرا شده ی این ترانه در برنامه #رادیو_هفت که از شبکه آموزش سیما پخش میشد را در زیر دانلود کنید
در ساختار #جز (جاز)
بر اساس #لهجه_اصیل_شیرازی
با شعری از #بیژن_سمندر
آهنگساز و خواننده #حسین_میری تنظیم: #حسین_زارع
(نماهنگ را از انتهای این متن دانلود کنید)
Номи мусиқии:
#ҳо_бале
лаҳҷаи #Shirazi
Оҳангсоз ва сарояндаи:
#Ҳусейн_Мири
Танзими оҳанг:
#Ҳусейн_Zareъ
Суруди: #Bijan_Самандар
(мусиқи ро аз охири матн донлуд_Download_ кунид)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
#بیژن_سمندر شاعر و ترانه سرای معاصر شیرازی است که به خاطر سرودن شعر با گویش شیرازی مشهور است. از کتابهای وی که با #گویش_شیرازی می باشد می توان به کتاب های #شعر_شیراز و #شعر_شهر اشاره کرد. اشعار بیژن سمندر توسط بسیاری از خواننده ها خوانده شده است.
(شیراز؛ کعبه آرزوهای مردم #تاجیکستان و نیز فارسی زبانان #ازبکستان و آسیای میانه است
متن ترانه با لهجه شیرازی 👇👇
(از وبلاگ یادگاران شیراز)
خاکو با مژگون بوروفم، اشک پاشم با پشنگه
تا غبار راه تو بر ماه رخسارت نه تنگه
غم تو قلبم کلمه کلمه، ميزنه رودار سقلمه
شيشهی دل نازکه، در انتظار يی پلنگه
باز سر شو شد، دلم او شد، نمیدونم چطو شد
باز همه مووی تنام بونهی تو دارن لنگه لنگه
سی خوشهی زلفت چه باناز اوزيده کنج قپ تو
آرمه داره مرغ دل از باغ زلفت يی تلنگه
درمدم گفتم يخ ما نمسوه بو قلب سنگات
گفت هاآ، گفتم هابله، دل که نيسئی، سنگ دنگه
من صبو يو پس صبو لملوش میشم از غصه اما
تا آمختهی آتيشام امشب نخواهم داد منگه
گوش شيطون کر، ماشّالو، نومخدا، الله و اکبر
آفتاب عشق سمندر تا قيومت جنگ جنگه
----------------------
چم واژگان (معنی واژگان) 👇👇
بروفم: بروفم. بروبم، جارو کنم
پشنگه: قطرات پراکندهی آب که بر روی کسی يا چيزی پاشيده شود.
نه تنگه: نتنگد، نجهد
کلمه: جمع (کلمه شدن، جمع شدن، انباشته شدن)
رودار: دايم، مرتبن
سقلمه: با مشت گره کرده به پهلوی کسی زدن (معمولن برای توجه دادن او به مطلبی اين عمل صورت میگيرد)
پلنگ: ضربه با سر انگشت
او: آب
مووی: موهای
سی: نگاه، تماشا (از “سير” است)
اوزيده: آويزان شده (شکسته و عاميانهی “آويزيده” است)
قپ: گونه
آرمه: ويار
تلنگه: خوشه کوچک (برای انگور) -تلنگهی انگور
درمدم گفتم: اصطلاحی است که شيرازیها هنگام تعريف ماجرايی برای آغاز گفتههای خود به شخص غايب استفاده میکنند. يعنی شروع کردم و گفتم…
يخ ما نمسوه: يا ما با تو نمیسوه، يخ ما با ت نمیسايد؛ يعنی چاره تو را نمیکنيم، قادر نيستيم تو را مجاب کنيم، با تو يارای برابری نداريم
هاآ؟: راستی (و جواب آن، والله است. در لهجهی تهرانی برای افاده اين منظور –وا- میگويند که جواب آن “ولله ديگه” است)
دنگ: سفت
صبو: فردا
لملوش: لاغر و ضعيف
آمخته: آموخته، عادت داده شده
منگه: صدای ضعيف، غرغر و و ناله ضعيف
جنگ: داغ
آفتاب جنگ: آفتاب داغ و درخشاجنگ به معنی صميمی هم هست (رفيق جنگ)
----------------------
چم ترانه به پارسی معیار👇👇
( از تارنمای نگاه مدیا)
ها بله خاک را با مژگان بروبم و با اشک آن را مرطوب کنم تا غبار راه بر روی رخسارت ننشیند غم تو در قلبم جمع شده دل مانند شیشه ای نازک با ضربه ای خواهد شکست باز شب آغاز شد و نمی دانم چرا دلم بی تاب است تمام وجودم بهانه ی تو را دارد و تو را فریاد می زند ببین موهات چه زیبا کنار گونه ات آویزان شده مرغ دل آرزوی پرواز در باغ زلفت را دارد من گفتم: با سنگدلی نمی توان کنار آمد گفتی: راست می گی؟! گفتم: بله! این که دل نیست سنگ است من همین روزها از غصه ضعیف می شوم و تا با آتش تو می سوزم اعتراضی نخواهم کرد گوش شیطان کر، ماشاالله ، به امید خدا آفتاب عشق سمندر تا ابد داغ و پرحرارت خواهد بود
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@LoversofIRAN
نماهنگ اجرا شده ی این ترانه در برنامه #رادیو_هفت که از شبکه آموزش سیما پخش میشد را در زیر دانلود کنید
Forwarded from اتچ بات
شعری به یاد #پرپرشدگان_دیروز،
و دیروزهای دگر در #افغانستان.
در آخر نوشتار هم یک قطعه موسیقی به نام #کابل_گریان، پیوست شده است.
بشنوید.
@loversofiran
از ژرفای دل، امیدواریم بزودی با آگاه و یکدل شدن مردم و بلوغ بشریت،
#همه_مردم_جهان،
همه ی فارسی زبانان،
و همه مسلمانان،
روزهای سراسر شادی و آرامش را ببینند و پایان پذیرد اینهمه جنگ و خونریزی و انسان کشی؛
از #خداوند بخواهیم در این #ماه_روزه آنانکه اهریمنانی چون #طالبان و #داعش را برسر مردم #خاورمیانه آورده اند، هرچه زودتر و برای همیشه ریشه خود و دست پروردگانشان از خاورمیانه برکنده شود.
آمین 🙏
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
#شعر: پر از پر شده کابل
ای وای که در خون خودش تر شده کابل
قربانی ﺗﺪﺑﻴﺮ ﺩﻭ ﺭﻫﺒﺮ شده کابل
مومن و مجاهد و برادر شده طالب
کافر شده کافر شده کافر شده کابل
آتش شده دستان پر از مهر برادر
بر آتش او بال کبوتر شده کابل
یک سو جگر خواهر و یک سو دل مادر
در خون دل و دیده شناور شده کابل
دریای روان است پر از آتش و تابوت
شهر نوی از خاک و خکشتر شده کابل
کودک شده خاکستر و گهواره شده خاک
از بخت سیاه است که مادر شده کابل
از عشرت و گل شعر مگو حضرت صایب!
یک لانه گنجشک پر از پر شده کابل
یک شهر و دو تا شاه...! همین است سزایت
#خاکستر_تدبیر_دو_رهبر شده کابل
۱۰/ ۳/ ۹۶
#کابل
#قنبرعلی_تابش
@loversofiran
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@loversofiran
در زیر قطعه ای شنیداری (صوتی) را دانلود کنید
قطعه: #کابل_گریان
آواز: #اجمل_ذهین
👇👇👇
و دیروزهای دگر در #افغانستان.
در آخر نوشتار هم یک قطعه موسیقی به نام #کابل_گریان، پیوست شده است.
بشنوید.
@loversofiran
از ژرفای دل، امیدواریم بزودی با آگاه و یکدل شدن مردم و بلوغ بشریت،
#همه_مردم_جهان،
همه ی فارسی زبانان،
و همه مسلمانان،
روزهای سراسر شادی و آرامش را ببینند و پایان پذیرد اینهمه جنگ و خونریزی و انسان کشی؛
از #خداوند بخواهیم در این #ماه_روزه آنانکه اهریمنانی چون #طالبان و #داعش را برسر مردم #خاورمیانه آورده اند، هرچه زودتر و برای همیشه ریشه خود و دست پروردگانشان از خاورمیانه برکنده شود.
آمین 🙏
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
#شعر: پر از پر شده کابل
ای وای که در خون خودش تر شده کابل
قربانی ﺗﺪﺑﻴﺮ ﺩﻭ ﺭﻫﺒﺮ شده کابل
مومن و مجاهد و برادر شده طالب
کافر شده کافر شده کافر شده کابل
آتش شده دستان پر از مهر برادر
بر آتش او بال کبوتر شده کابل
یک سو جگر خواهر و یک سو دل مادر
در خون دل و دیده شناور شده کابل
دریای روان است پر از آتش و تابوت
شهر نوی از خاک و خکشتر شده کابل
کودک شده خاکستر و گهواره شده خاک
از بخت سیاه است که مادر شده کابل
از عشرت و گل شعر مگو حضرت صایب!
یک لانه گنجشک پر از پر شده کابل
یک شهر و دو تا شاه...! همین است سزایت
#خاکستر_تدبیر_دو_رهبر شده کابل
۱۰/ ۳/ ۹۶
#کابل
#قنبرعلی_تابش
@loversofiran
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
@loversofiran
در زیر قطعه ای شنیداری (صوتی) را دانلود کنید
قطعه: #کابل_گریان
آواز: #اجمل_ذهین
👇👇👇
Telegram
Forwarded from اتچ بات
✳️️ بانویی توانمند از #اهواز
زنده کننده #شَعربافی در #کاشان ✳️
👈همه جای ایران، سرای من است👉
چه کسی میخواهد، من و تو #ما نشویم؟
@loversofiran
👈#فیلم_آخر نوشتار را ببینید
◀️#سادات_ابراهیم_زاده طراح لباسی است که با استفاده ازپارچه های #دستباف_ایرانی به تولید مانتو می پردازد و چندین بار مورد ستایش (تقدیر) مسوولان قرارگرفته است.
او می گوید:
《من در اولین هنرستان خارج از تهران تحصیل کردم سال۱۳۵۸ در رشته طراحی و دوخت هنرستان #اهواز فارغ التحصیل شدم. به دلیل علاقه زیاد به این رشته پس از هنرستان در کلاس های خصوصی استادانی که دوره طراحی لباس را در خارج از کشور گذرانده بودند آموزش دیدم و بسیار از آنها آموختم.
از جمله معلمانم همسر استاد صبا بود که #سوزن_دوزی های_تمام_اقوام را بلد بود و علاوه بر آن دوخت هایی از کشورهای خارجی مانند #بخارادوزی را می دانست که من همه دوخت ها را از او آموختم.
چون علاقه داشتم مستقل کارکنم پیگیر راه اندازی آموزشگاه شدم. آن زمان در اهواز فقط یک آموزشگاه خیاطی وجود داشت اما من با بلندپروازی درخواست تاسیس یک مجتمع آموزشی را دادم تا بتوانم رشته های مختلف را تدریس کنم. سرانجام پس از یک سال اجازه تاسیس موسسه هنری در سال۶۵ به من داده شد.
همسر من اهل #کاشان است و در رفت و آمدهایی که به آن شهر داشتم با #شعربافی آشنا شدم. از سال ۷۵ تصمیم گرفتم در این زمینه تحقیق کنم و در مطالعات خود متوجه شدم این پارچه که قبلا رونق زیادی داشته از زمان #قاجار به دلیل راه اندازی کارخانه های صنعتی #از_رونق_افتاده است و بافنده ها کارگاه های خود را تعطیل کرده اند.
کم کم به استفاده از این پارچه در طراحی لباس علاقه مند شدم.
در سال ۱۳۸۰ یک بافنده به من پیشنهاد داد کارگاهی راه اندازی کند تا من برای پارچه هایی که می بافد طراحی انجام دهم. بیشتر افراد من را مسخره کردند که قصد دارم این پارچه ها را تبدیل به مانتو کنم اما با توجه به اینکه در آن زمان تولید پارچه در کارگاه بسیار کم و در حد ۲_۳ مانتو بود، برای آنها طراحی انجام دادم.
هر مدلی با این پارچه هماهنگ نمی شود و طراحی لباس شعربافی مهارت خاصی می خواهد بخاطر نوارهای رنگی پارچه و جنس ظریف. در این سال ها خیلی از طراحان لباس از ما پارچه گرفتند اما نتوانستند طراحی مناسب انجام دهند. سال۱۳۸۹ از اهواز به کاشان رفتیم و آموزشگاه خود را به آنجا انتقال دادم. از آن زمان مقدار تولید پارچه را بالا بردیم و لباس هایی تولید کردیم که در کاشان (استان اصفهان) به #گردشگران_خارجی فروخته می شد. تولیدات ما محدود بود و به مشتری ایرانی نمی رسید، تا اینکه سال ۸۹ در اولین #جشنواره_مد_و_لباس_فجر چند نمونه کار ارائه دادم و مورد استقبال مسئولان قرار گرفت. این پارچه و نوع بافت آن برایشان ناشناخته بود و از من خواستند برای جشنواره سال ۹۰ تعداد ۱۰۰ دست لباس به آنها تحویل دهم.
#شَعر به معنی نخ باریک است و ما دو نوع پارچه تولید می کنیم که یک نوع آن از نخ #پنبه و نوع دیگر از #ابریشم بافته می شود که قیمت بالایی دارد. ابریشمی که از هندوچین وارد می شود خام است و دوام ندارد اما #ابریشم_کاشان تفاوت زیادی با آنها دارد.
قصد ما این بود که شعربافی را به همه مردم عرضه کنیم اما قیمت بالا مانع آن می شد. بنابراین به سفارش #پوشاک_آندیا پارچه را طراحی و برای بافت به کارخانه فرستادم. تمام سعی خود را کردم که ساختار بافت دستی در شیوه صنعتی هم رعایت شود و به آنها توضیح دادم چه کارهایی انجام دهند که پارچه شان کاملا مشابه کار دست باشد.
اختلاف قیمت پارچه دستباف و صنعتی بسیار زیاد بود و این صنعتی کردن تولید باعث شد مورد تقدیر قرار بگیریم. با وجود این هنوز تولید این پارچه کم و در اختیار یک مجموعه خاص است!!!
در کاشان پارچه هایی با عرض بالا بافته می شود اما در شهرهایی مانند یزد، گلستان دستگاه های کوچک خانگی پارچه هایی با عرض۱۰_۲۰ سانتیمتر تولید می کنند. عرض شعربافی های کاشان ۱۴۰سانتیمتر بود ولی از دو سال پیش دستگاه های بافندگی را باز و عرض آنها را تا ۱۷۰ سانتیمتر زیادکردیم. علاوه بر این در شهرهای دیگر فقط بافت ساده یعنی #دارایی_بافی وجود دارد اما در کاشان #بافت_کج_راه هم وجود دارد.
گسترش کار من باعث شد عده زیادی در کاشان شروع به بافت این پارچه کنند و استقبال زیاد از مانتوها باعث شد چند کارگاه و مغازه در کاشان راه اندازی شود و در تهران هم کارهای ما عرضه شد. با توجه به اینکه در همه رنگ های این پارچه نخ سیاه وجوددارد، پارچه شعربافی ساختار تیره دارد و بخش های رنگی آن تند و زننده نیست (و براحتی قابل استفاده عموم است). شعربافی قدیم معمولا سیاه و سفید بود و فقط توسط پادشاهان و اعیان استفاده می شد، ولی ما #رنگ را در کار وارد کردیم》
(از مد آنلاین)
@loversofiran
زنده کننده #شَعربافی در #کاشان ✳️
👈همه جای ایران، سرای من است👉
چه کسی میخواهد، من و تو #ما نشویم؟
@loversofiran
👈#فیلم_آخر نوشتار را ببینید
◀️#سادات_ابراهیم_زاده طراح لباسی است که با استفاده ازپارچه های #دستباف_ایرانی به تولید مانتو می پردازد و چندین بار مورد ستایش (تقدیر) مسوولان قرارگرفته است.
او می گوید:
《من در اولین هنرستان خارج از تهران تحصیل کردم سال۱۳۵۸ در رشته طراحی و دوخت هنرستان #اهواز فارغ التحصیل شدم. به دلیل علاقه زیاد به این رشته پس از هنرستان در کلاس های خصوصی استادانی که دوره طراحی لباس را در خارج از کشور گذرانده بودند آموزش دیدم و بسیار از آنها آموختم.
از جمله معلمانم همسر استاد صبا بود که #سوزن_دوزی های_تمام_اقوام را بلد بود و علاوه بر آن دوخت هایی از کشورهای خارجی مانند #بخارادوزی را می دانست که من همه دوخت ها را از او آموختم.
چون علاقه داشتم مستقل کارکنم پیگیر راه اندازی آموزشگاه شدم. آن زمان در اهواز فقط یک آموزشگاه خیاطی وجود داشت اما من با بلندپروازی درخواست تاسیس یک مجتمع آموزشی را دادم تا بتوانم رشته های مختلف را تدریس کنم. سرانجام پس از یک سال اجازه تاسیس موسسه هنری در سال۶۵ به من داده شد.
همسر من اهل #کاشان است و در رفت و آمدهایی که به آن شهر داشتم با #شعربافی آشنا شدم. از سال ۷۵ تصمیم گرفتم در این زمینه تحقیق کنم و در مطالعات خود متوجه شدم این پارچه که قبلا رونق زیادی داشته از زمان #قاجار به دلیل راه اندازی کارخانه های صنعتی #از_رونق_افتاده است و بافنده ها کارگاه های خود را تعطیل کرده اند.
کم کم به استفاده از این پارچه در طراحی لباس علاقه مند شدم.
در سال ۱۳۸۰ یک بافنده به من پیشنهاد داد کارگاهی راه اندازی کند تا من برای پارچه هایی که می بافد طراحی انجام دهم. بیشتر افراد من را مسخره کردند که قصد دارم این پارچه ها را تبدیل به مانتو کنم اما با توجه به اینکه در آن زمان تولید پارچه در کارگاه بسیار کم و در حد ۲_۳ مانتو بود، برای آنها طراحی انجام دادم.
هر مدلی با این پارچه هماهنگ نمی شود و طراحی لباس شعربافی مهارت خاصی می خواهد بخاطر نوارهای رنگی پارچه و جنس ظریف. در این سال ها خیلی از طراحان لباس از ما پارچه گرفتند اما نتوانستند طراحی مناسب انجام دهند. سال۱۳۸۹ از اهواز به کاشان رفتیم و آموزشگاه خود را به آنجا انتقال دادم. از آن زمان مقدار تولید پارچه را بالا بردیم و لباس هایی تولید کردیم که در کاشان (استان اصفهان) به #گردشگران_خارجی فروخته می شد. تولیدات ما محدود بود و به مشتری ایرانی نمی رسید، تا اینکه سال ۸۹ در اولین #جشنواره_مد_و_لباس_فجر چند نمونه کار ارائه دادم و مورد استقبال مسئولان قرار گرفت. این پارچه و نوع بافت آن برایشان ناشناخته بود و از من خواستند برای جشنواره سال ۹۰ تعداد ۱۰۰ دست لباس به آنها تحویل دهم.
#شَعر به معنی نخ باریک است و ما دو نوع پارچه تولید می کنیم که یک نوع آن از نخ #پنبه و نوع دیگر از #ابریشم بافته می شود که قیمت بالایی دارد. ابریشمی که از هندوچین وارد می شود خام است و دوام ندارد اما #ابریشم_کاشان تفاوت زیادی با آنها دارد.
قصد ما این بود که شعربافی را به همه مردم عرضه کنیم اما قیمت بالا مانع آن می شد. بنابراین به سفارش #پوشاک_آندیا پارچه را طراحی و برای بافت به کارخانه فرستادم. تمام سعی خود را کردم که ساختار بافت دستی در شیوه صنعتی هم رعایت شود و به آنها توضیح دادم چه کارهایی انجام دهند که پارچه شان کاملا مشابه کار دست باشد.
اختلاف قیمت پارچه دستباف و صنعتی بسیار زیاد بود و این صنعتی کردن تولید باعث شد مورد تقدیر قرار بگیریم. با وجود این هنوز تولید این پارچه کم و در اختیار یک مجموعه خاص است!!!
در کاشان پارچه هایی با عرض بالا بافته می شود اما در شهرهایی مانند یزد، گلستان دستگاه های کوچک خانگی پارچه هایی با عرض۱۰_۲۰ سانتیمتر تولید می کنند. عرض شعربافی های کاشان ۱۴۰سانتیمتر بود ولی از دو سال پیش دستگاه های بافندگی را باز و عرض آنها را تا ۱۷۰ سانتیمتر زیادکردیم. علاوه بر این در شهرهای دیگر فقط بافت ساده یعنی #دارایی_بافی وجود دارد اما در کاشان #بافت_کج_راه هم وجود دارد.
گسترش کار من باعث شد عده زیادی در کاشان شروع به بافت این پارچه کنند و استقبال زیاد از مانتوها باعث شد چند کارگاه و مغازه در کاشان راه اندازی شود و در تهران هم کارهای ما عرضه شد. با توجه به اینکه در همه رنگ های این پارچه نخ سیاه وجوددارد، پارچه شعربافی ساختار تیره دارد و بخش های رنگی آن تند و زننده نیست (و براحتی قابل استفاده عموم است). شعربافی قدیم معمولا سیاه و سفید بود و فقط توسط پادشاهان و اعیان استفاده می شد، ولی ما #رنگ را در کار وارد کردیم》
(از مد آنلاین)
@loversofiran
Telegram
attach 📎
عاشقان ایران
✳️️ بانویی توانمند از #اهواز زنده کننده #شَعربافی در #کاشان ✳️ 👈همه جای ایران، سرای من است👉 چه کسی میخواهد، من و تو #ما نشویم؟ @loversofiran 👈#فیلم_آخر نوشتار را ببینید ◀️#سادات_ابراهیم_زاده طراح لباسی است که با استفاده ازپارچه های #دستباف_ایرانی به…
مقاله قبل را بخوانید
#شَعر، پارچه ای از پشم یا ابریشم که بر «دستگاه چهاروردی» بافت میشود
(شَعرِ پشمی در یزد واصفهان
شَعر ابریشمی درکاشان)
با خرید تنپوش شعربافی
این هنررا زنده نگهداریم
@loversofiran
#شَعر، پارچه ای از پشم یا ابریشم که بر «دستگاه چهاروردی» بافت میشود
(شَعرِ پشمی در یزد واصفهان
شَعر ابریشمی درکاشان)
با خرید تنپوش شعربافی
این هنررا زنده نگهداریم
@loversofiran
Forwarded from اتچ بات
✳️️ بانویی توانمند از #اهواز
زنده کننده #شَعربافی در #کاشان ✳️
👈همه جای ایران، سرای من است👉
چه کسی میخواهد، من و تو #ما نشویم؟
@loversofiran
👈#فیلم_آخر نوشتار را ببینید
◀️#سادات_ابراهیم_زاده طراح لباسی است که با استفاده ازپارچه های #دستباف_ایرانی به تولید مانتو می پردازد و چندین بار مورد ستایش (تقدیر) مسوولان قرارگرفته است.
او می گوید:
《من در اولین هنرستان خارج از تهران تحصیل کردم سال۱۳۵۸ در رشته طراحی و دوخت هنرستان #اهواز فارغ التحصیل شدم. به دلیل علاقه زیاد به این رشته پس از هنرستان در کلاس های خصوصی استادانی که دوره طراحی لباس را در خارج از کشور گذرانده بودند آموزش دیدم و بسیار از آنها آموختم.
از جمله معلمانم همسر استاد صبا بود که #سوزن_دوزی های_تمام_اقوام را بلد بود و علاوه بر آن دوخت هایی از کشورهای خارجی مانند #بخارادوزی را می دانست که من همه دوخت ها را از او آموختم.
چون علاقه داشتم مستقل کارکنم پیگیر راه اندازی آموزشگاه شدم. آن زمان در اهواز فقط یک آموزشگاه خیاطی وجود داشت اما من با بلندپروازی درخواست تاسیس یک مجتمع آموزشی را دادم تا بتوانم رشته های مختلف را تدریس کنم. سرانجام پس از یک سال اجازه تاسیس موسسه هنری در سال۶۵ به من داده شد.
همسر من اهل #کاشان است و در رفت و آمدهایی که به آن شهر داشتم با #شعربافی آشنا شدم. از سال ۷۵ تصمیم گرفتم در این زمینه تحقیق کنم و در مطالعات خود متوجه شدم این پارچه که قبلا رونق زیادی داشته از زمان #قاجار به دلیل راه اندازی کارخانه های صنعتی #از_رونق_افتاده است و بافنده ها کارگاه های خود را تعطیل کرده اند.
کم کم به استفاده از این پارچه در طراحی لباس علاقه مند شدم.
در سال ۱۳۸۰ یک بافنده به من پیشنهاد داد کارگاهی راه اندازی کند تا من برای پارچه هایی که می بافد طراحی انجام دهم. بیشتر افراد من را مسخره کردند که قصد دارم این پارچه ها را تبدیل به مانتو کنم اما با توجه به اینکه در آن زمان تولید پارچه در کارگاه بسیار کم و در حد ۲_۳ مانتو بود، برای آنها طراحی انجام دادم.
هر مدلی با این پارچه هماهنگ نمی شود و طراحی لباس شعربافی مهارت خاصی می خواهد بخاطر نوارهای رنگی پارچه و جنس ظریف. در این سال ها خیلی از طراحان لباس از ما پارچه گرفتند اما نتوانستند طراحی مناسب انجام دهند. سال۱۳۸۹ از اهواز به کاشان رفتیم و آموزشگاه خود را به آنجا انتقال دادم. از آن زمان مقدار تولید پارچه را بالا بردیم و لباس هایی تولید کردیم که در کاشان (استان اصفهان) به #گردشگران_خارجی فروخته می شد. تولیدات ما محدود بود و به مشتری ایرانی نمی رسید، تا اینکه سال ۸۹ در اولین #جشنواره_مد_و_لباس_فجر چند نمونه کار ارائه دادم و مورد استقبال مسئولان قرار گرفت. این پارچه و نوع بافت آن برایشان ناشناخته بود و از من خواستند برای جشنواره سال ۹۰ تعداد ۱۰۰ دست لباس به آنها تحویل دهم.
#شَعر به معنی نخ باریک است و ما دو نوع پارچه تولید می کنیم که یک نوع آن از نخ #پنبه و نوع دیگر از #ابریشم بافته می شود که قیمت بالایی دارد. ابریشمی که از هندوچین وارد می شود خام است و دوام ندارد اما #ابریشم_کاشان تفاوت زیادی با آنها دارد.
قصد ما این بود که شعربافی را به همه مردم عرضه کنیم اما قیمت بالا مانع آن می شد. بنابراین به سفارش #پوشاک_آندیا پارچه را طراحی و برای بافت به کارخانه فرستادم. تمام سعی خود را کردم که ساختار بافت دستی در شیوه صنعتی هم رعایت شود و به آنها توضیح دادم چه کارهایی انجام دهند که پارچه شان کاملا مشابه کار دست باشد.
اختلاف قیمت پارچه دستباف و صنعتی بسیار زیاد بود و این صنعتی کردن تولید باعث شد مورد تقدیر قرار بگیریم. با وجود این هنوز تولید این پارچه کم و در اختیار یک مجموعه خاص است!!!
در کاشان پارچه هایی با عرض بالا بافته می شود اما در شهرهایی مانند یزد، گلستان دستگاه های کوچک خانگی پارچه هایی با عرض۱۰_۲۰ سانتیمتر تولید می کنند. عرض شعربافی های کاشان ۱۴۰سانتیمتر بود ولی از دو سال پیش دستگاه های بافندگی را باز و عرض آنها را تا ۱۷۰ سانتیمتر زیادکردیم. علاوه بر این در شهرهای دیگر فقط بافت ساده یعنی #دارایی_بافی وجود دارد اما در کاشان #بافت_کج_راه هم وجود دارد.
گسترش کار من باعث شد عده زیادی در کاشان شروع به بافت این پارچه کنند و استقبال زیاد از مانتوها باعث شد چند کارگاه و مغازه در کاشان راه اندازی شود و در تهران هم کارهای ما عرضه شد. با توجه به اینکه در همه رنگ های این پارچه نخ سیاه وجوددارد، پارچه شعربافی ساختار تیره دارد و بخش های رنگی آن تند و زننده نیست (و براحتی قابل استفاده عموم است). شعربافی قدیم معمولا سیاه و سفید بود و فقط توسط پادشاهان و اعیان استفاده می شد، ولی ما #رنگ را در کار وارد کردیم》
(از مد آنلاین)
@loversofiran
زنده کننده #شَعربافی در #کاشان ✳️
👈همه جای ایران، سرای من است👉
چه کسی میخواهد، من و تو #ما نشویم؟
@loversofiran
👈#فیلم_آخر نوشتار را ببینید
◀️#سادات_ابراهیم_زاده طراح لباسی است که با استفاده ازپارچه های #دستباف_ایرانی به تولید مانتو می پردازد و چندین بار مورد ستایش (تقدیر) مسوولان قرارگرفته است.
او می گوید:
《من در اولین هنرستان خارج از تهران تحصیل کردم سال۱۳۵۸ در رشته طراحی و دوخت هنرستان #اهواز فارغ التحصیل شدم. به دلیل علاقه زیاد به این رشته پس از هنرستان در کلاس های خصوصی استادانی که دوره طراحی لباس را در خارج از کشور گذرانده بودند آموزش دیدم و بسیار از آنها آموختم.
از جمله معلمانم همسر استاد صبا بود که #سوزن_دوزی های_تمام_اقوام را بلد بود و علاوه بر آن دوخت هایی از کشورهای خارجی مانند #بخارادوزی را می دانست که من همه دوخت ها را از او آموختم.
چون علاقه داشتم مستقل کارکنم پیگیر راه اندازی آموزشگاه شدم. آن زمان در اهواز فقط یک آموزشگاه خیاطی وجود داشت اما من با بلندپروازی درخواست تاسیس یک مجتمع آموزشی را دادم تا بتوانم رشته های مختلف را تدریس کنم. سرانجام پس از یک سال اجازه تاسیس موسسه هنری در سال۶۵ به من داده شد.
همسر من اهل #کاشان است و در رفت و آمدهایی که به آن شهر داشتم با #شعربافی آشنا شدم. از سال ۷۵ تصمیم گرفتم در این زمینه تحقیق کنم و در مطالعات خود متوجه شدم این پارچه که قبلا رونق زیادی داشته از زمان #قاجار به دلیل راه اندازی کارخانه های صنعتی #از_رونق_افتاده است و بافنده ها کارگاه های خود را تعطیل کرده اند.
کم کم به استفاده از این پارچه در طراحی لباس علاقه مند شدم.
در سال ۱۳۸۰ یک بافنده به من پیشنهاد داد کارگاهی راه اندازی کند تا من برای پارچه هایی که می بافد طراحی انجام دهم. بیشتر افراد من را مسخره کردند که قصد دارم این پارچه ها را تبدیل به مانتو کنم اما با توجه به اینکه در آن زمان تولید پارچه در کارگاه بسیار کم و در حد ۲_۳ مانتو بود، برای آنها طراحی انجام دادم.
هر مدلی با این پارچه هماهنگ نمی شود و طراحی لباس شعربافی مهارت خاصی می خواهد بخاطر نوارهای رنگی پارچه و جنس ظریف. در این سال ها خیلی از طراحان لباس از ما پارچه گرفتند اما نتوانستند طراحی مناسب انجام دهند. سال۱۳۸۹ از اهواز به کاشان رفتیم و آموزشگاه خود را به آنجا انتقال دادم. از آن زمان مقدار تولید پارچه را بالا بردیم و لباس هایی تولید کردیم که در کاشان (استان اصفهان) به #گردشگران_خارجی فروخته می شد. تولیدات ما محدود بود و به مشتری ایرانی نمی رسید، تا اینکه سال ۸۹ در اولین #جشنواره_مد_و_لباس_فجر چند نمونه کار ارائه دادم و مورد استقبال مسئولان قرار گرفت. این پارچه و نوع بافت آن برایشان ناشناخته بود و از من خواستند برای جشنواره سال ۹۰ تعداد ۱۰۰ دست لباس به آنها تحویل دهم.
#شَعر به معنی نخ باریک است و ما دو نوع پارچه تولید می کنیم که یک نوع آن از نخ #پنبه و نوع دیگر از #ابریشم بافته می شود که قیمت بالایی دارد. ابریشمی که از هندوچین وارد می شود خام است و دوام ندارد اما #ابریشم_کاشان تفاوت زیادی با آنها دارد.
قصد ما این بود که شعربافی را به همه مردم عرضه کنیم اما قیمت بالا مانع آن می شد. بنابراین به سفارش #پوشاک_آندیا پارچه را طراحی و برای بافت به کارخانه فرستادم. تمام سعی خود را کردم که ساختار بافت دستی در شیوه صنعتی هم رعایت شود و به آنها توضیح دادم چه کارهایی انجام دهند که پارچه شان کاملا مشابه کار دست باشد.
اختلاف قیمت پارچه دستباف و صنعتی بسیار زیاد بود و این صنعتی کردن تولید باعث شد مورد تقدیر قرار بگیریم. با وجود این هنوز تولید این پارچه کم و در اختیار یک مجموعه خاص است!!!
در کاشان پارچه هایی با عرض بالا بافته می شود اما در شهرهایی مانند یزد، گلستان دستگاه های کوچک خانگی پارچه هایی با عرض۱۰_۲۰ سانتیمتر تولید می کنند. عرض شعربافی های کاشان ۱۴۰سانتیمتر بود ولی از دو سال پیش دستگاه های بافندگی را باز و عرض آنها را تا ۱۷۰ سانتیمتر زیادکردیم. علاوه بر این در شهرهای دیگر فقط بافت ساده یعنی #دارایی_بافی وجود دارد اما در کاشان #بافت_کج_راه هم وجود دارد.
گسترش کار من باعث شد عده زیادی در کاشان شروع به بافت این پارچه کنند و استقبال زیاد از مانتوها باعث شد چند کارگاه و مغازه در کاشان راه اندازی شود و در تهران هم کارهای ما عرضه شد. با توجه به اینکه در همه رنگ های این پارچه نخ سیاه وجوددارد، پارچه شعربافی ساختار تیره دارد و بخش های رنگی آن تند و زننده نیست (و براحتی قابل استفاده عموم است). شعربافی قدیم معمولا سیاه و سفید بود و فقط توسط پادشاهان و اعیان استفاده می شد، ولی ما #رنگ را در کار وارد کردیم》
(از مد آنلاین)
@loversofiran
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
👈آهنگ زیبای《دل من》از مهرنگار رستم👉
به همراه رقص پاتیناژ.
ویدیو را از پایان، بارگیری کنید.
@LoversofIRAN
این ملودی و ترانه ی زیبا، چنان به گوشم آشناست که گویی آنرا جایی شنیده بودم، اما واقعا چنین نبود،
و این تنها، خاصیت موسیقی و ترانه ی فارسی بود که برای همه ی مردمان 《پهن کوه (فلات) گسترده ی ایران》 یادآور خاطرات مشترک از دنیای یکسان فرهنگیشان است،
اگر چه که این خاطرات، از دوردستهای فراموش شده ی تاریخ می آید.
جدایی هم میهنانی کهن، به درازای تاریخ سده ها پیشتر و فرسنگها دورتر❗️
#موسیقی و #شعر_ایرانی، یادگار مشترک 《ایرانیان پهن کوه کهن》 را ارج نهیم.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
⬅️ #مهرنگار_رستم
به خط سیرلیک:
Меҳрнигори рустам
زاده ی ۱۴ اکتبر ۱۹۹۴ در خاولنگ ایالت ختلان، جنوب باختری #تاجیکستان.
خواننده و نوازنده ی جوان و توانمند تاجیکی ست که در خانوادهای هنرمند پرورش یافت.
مهرنگار تحصیل در رشته #اپرا را در مدرسه بینالمللی شهر دوشنبه به پایان رسانید و از سال ۲۰۱۴ در کمیته رادیو و تلویزیون ملی تاجیکستان مشغول به کار شد.
او از کودکی به موسیقی و خواندن علاقه فراوان داشت و امروز ترانههایش در سراسر تاجیکستان شنیده می شود.
وی که نبیره #رستم_عبدالرحیم، از نوازندگان مشهور #دوتار کشور تاجیکستان است، نواختن ساز دوتار را به سبک #محلی_تاجیکی آموخته است. همچنین زبانهای تاجیکی، انگلیسی، روسی و ترکی را می داند.
سبک های آوازی او: #اپرا، #پاپ و #سنتی_تاجیکی هستند.
مهرنگار در نوازندگی بجز ساز دوتار تاجیکی، در #گیتار نیز به خوبی مهارت دارد.
او آهنگسازی برخی از آثارش را نیز بر عهده داشته است.
با کلیپ «ترانه باران» که شامل قطعههایی به زبانهای #فارسی، #ترکی و #عربی بود، موفق شد جایزه «تماشا موزیک» (Tamoshow Music) را بدست آورد.
(ویدیو کانال: سعید ایران ویج)
@LoversofIRAN
ویدیو را بارگیری کنید👇
به همراه رقص پاتیناژ.
ویدیو را از پایان، بارگیری کنید.
@LoversofIRAN
این ملودی و ترانه ی زیبا، چنان به گوشم آشناست که گویی آنرا جایی شنیده بودم، اما واقعا چنین نبود،
و این تنها، خاصیت موسیقی و ترانه ی فارسی بود که برای همه ی مردمان 《پهن کوه (فلات) گسترده ی ایران》 یادآور خاطرات مشترک از دنیای یکسان فرهنگیشان است،
اگر چه که این خاطرات، از دوردستهای فراموش شده ی تاریخ می آید.
جدایی هم میهنانی کهن، به درازای تاریخ سده ها پیشتر و فرسنگها دورتر❗️
#موسیقی و #شعر_ایرانی، یادگار مشترک 《ایرانیان پهن کوه کهن》 را ارج نهیم.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
⬅️ #مهرنگار_رستم
به خط سیرلیک:
Меҳрнигори рустам
زاده ی ۱۴ اکتبر ۱۹۹۴ در خاولنگ ایالت ختلان، جنوب باختری #تاجیکستان.
خواننده و نوازنده ی جوان و توانمند تاجیکی ست که در خانوادهای هنرمند پرورش یافت.
مهرنگار تحصیل در رشته #اپرا را در مدرسه بینالمللی شهر دوشنبه به پایان رسانید و از سال ۲۰۱۴ در کمیته رادیو و تلویزیون ملی تاجیکستان مشغول به کار شد.
او از کودکی به موسیقی و خواندن علاقه فراوان داشت و امروز ترانههایش در سراسر تاجیکستان شنیده می شود.
وی که نبیره #رستم_عبدالرحیم، از نوازندگان مشهور #دوتار کشور تاجیکستان است، نواختن ساز دوتار را به سبک #محلی_تاجیکی آموخته است. همچنین زبانهای تاجیکی، انگلیسی، روسی و ترکی را می داند.
سبک های آوازی او: #اپرا، #پاپ و #سنتی_تاجیکی هستند.
مهرنگار در نوازندگی بجز ساز دوتار تاجیکی، در #گیتار نیز به خوبی مهارت دارد.
او آهنگسازی برخی از آثارش را نیز بر عهده داشته است.
با کلیپ «ترانه باران» که شامل قطعههایی به زبانهای #فارسی، #ترکی و #عربی بود، موفق شد جایزه «تماشا موزیک» (Tamoshow Music) را بدست آورد.
(ویدیو کانال: سعید ایران ویج)
@LoversofIRAN
ویدیو را بارگیری کنید👇
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چشم خمار
آواز: #گلنار
قطعه موسیقی تاجیکان چین
فارسی زبانان و ایرانی تباران استان #کاشغر، بخش #سین_کیانگ در باختر کشور #چین
نمادهای #شعر_ایرانی در سراسر گستره ی پارسی زبانان همانند است.
@LoversofIRAN
آواز: #گلنار
قطعه موسیقی تاجیکان چین
فارسی زبانان و ایرانی تباران استان #کاشغر، بخش #سین_کیانگ در باختر کشور #چین
نمادهای #شعر_ایرانی در سراسر گستره ی پارسی زبانان همانند است.
@LoversofIRAN
Forwarded from اتچ بات
👈ترانه "میهن ای میهن" لاهوتی، با صدای شجریان 👉
@LoversofIRAN
⬅️ متن ترانه:
تنیده یاد تو، در تار و پودم، میهن، ای میهن!
بود لبریز از عشقت، وجودم، میهن، ای میهن!
تو بودم کردی از نابودی و با مهر پروردی
فدای نام تو، بود و نبودم، میهن، ای میهن!
فزونتر، گر می مهرت اثر می کرد، چون دیده
به حال پرعذابت می گشودم، میهن، ای میهن!
به هر مجلس، به هر زندان، به هر شادی، به هر ماتم
به هر حالت که بودم با تو بودم، میهن، ای میهن!
اگر مستم اگر هشیار، اگر خوابم اگر بیدار
به سوی تو بود روی سجودم، میهن، ای میهن!
به دست دل، گیاهی جز گل رویت نمی روید
من این زیبازمین را آزمودم، میهن، ای میهن!
⬅️ درباره ترانه:
این ترانه را #ابوالقاسم_لاهوتی در مسکو، سال ۱۹۵۵ سرود.
نخست استاد شجریان آنرا با آهنگسازی استاد #جلیل_عندلیبی خواند.
سپس #علیرضا_افتخاری آنرا خواند، البته بدون خواندن بخش "میهن ای میهن".
اخیرا هم سالار عقیلی بازخوانی کرده است.
چهل سال پيش؛ #احمد_ظاهر آوازخوان فقيد #افغانستان، اين شعر را در قالب آهنگي زيبا و جذاب خوانده بود.
#کمال_نصرالله شاعر خلقی جمهوری #تاجیکستان هم شعری مشابه این، به هنگام نخستین سفرش به ایران سروده است که شاید با الهام از ابوالقاسم لاهوتی سروده شده باشد چرا که شعر مذکور در اوایل استقلال تاجیکستان از شوروی در سالهای ۱۹۹۰ سروده شده است.
⬅️درباره ابوالقاسم لاهوتی (الهامی):
لاهوتی، یا لاهوتی خان، در سال ۱۲۶۴ خورشیدی در #کرمانشاه به دنیا آمد.
او شاعر، روزنامهنگار، نظامی و فعال سیاسی انقلابی در دوران انقلاب #مشروطه بود.
وی نام مستعار ابوالقاسم لاهوتی را برای خود برگزید و اشعار نخستین اش در روزنامه #حبل_المتین به چاپ رسید.
ابوالقاسم لاهوتی از اعضای #حزب_کمونیست_ایران (دهه ۱۹۲۰) بود و در دوران رضاشاه، به همین خاطر تحت تعقیب قرار گرفت و غیاباً محکوم به اعدام گردید ولی موفق به فرار به #شوروی گردید.
او در کرمانشاه، روزنامه بیستون را منتشر میکرد. وی همچنین در سال ۱۹۱۷ فرقه کارگر (حزب کارگر) را در شهر کرمانشاه بنیانگذاری کرد.
او از نخستین کسانی است که قالب های شعری را درنوردید و به زبانی ساده و روان شعر گفت.
لاهوتی اصطلاحات و واژگانی را که تا پیش از آن راهی در شعر فارسی نداشت به زبان شعر وارد کرد. در شعر وی واژگانی از قبیل سوسیالیزم، فاشیسم، کالخوز، فابریک و … به وفور به چشم میخورد و افزون بر واژگان، میتوان استعارهها و تشبیههای بیسابقهای را نیز مشاهده نمود.
در مجموع زبان شعر وی ساده و عامه فهم و نزدیک به زبان گفتار است، اما در غزل زبانی نزدیک به زبان رایج در ادبیات کلاسیک فارسی را به کار گرفته است.
به سبب همین نوآوریها از لاهوتی به عنوان پیشگام #شعر_نوی_فارسی یاد میشود و با توجه به تقدم زمانی وی بر #نیما_یوشیج تجربههای نوآورانهٔ وی در شعر را نیز بر نیما مقدم شمرده اند.
مضمون اصلی اشعار وی حمایت از #رنجبران و #مظلومان و دعوت آنان به تلاش و حرکت و حق طلبی است..
وی پس از رفتن به شوروی، مدتی سمت وزیر فرهنگ و هنر #تاجیکستان را برعهده داشت.
در تاجیکستان #تئاتر و #اپرا را پایهگذاری کرد. همچنین معاون #ماکیسم_گورکی در هیات رئیسه ی کانون نویسندگان #شوروی بود.
سرود جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان ( #سرود_ملی_تاجیکستان) در سال ۱۹۴۶ توسط ابوالقاسم لاهوتی سروده شد اگرچه پس از استقلال تاجیکستان از شوروی سابق در ۱۹۹۱ این سرود تغییر کرد.
او مدت ۳۶ سال خارج از ایران زندگی کرد و هرگز به ایران بازنگشت و عاقبت در فروردین ماه سال ۱۳۳۶خورشیدی در #مسکو درگذشت. وی در گورستان #نووودویچی مدفون گشته است.
@LoversofIRAN
ترانه زیبای #میهن_ای_میهن سروده #لاهوتی را با صدای استاد #شجریان بشنوید.👇👇
@LoversofIRAN
⬅️ متن ترانه:
تنیده یاد تو، در تار و پودم، میهن، ای میهن!
بود لبریز از عشقت، وجودم، میهن، ای میهن!
تو بودم کردی از نابودی و با مهر پروردی
فدای نام تو، بود و نبودم، میهن، ای میهن!
فزونتر، گر می مهرت اثر می کرد، چون دیده
به حال پرعذابت می گشودم، میهن، ای میهن!
به هر مجلس، به هر زندان، به هر شادی، به هر ماتم
به هر حالت که بودم با تو بودم، میهن، ای میهن!
اگر مستم اگر هشیار، اگر خوابم اگر بیدار
به سوی تو بود روی سجودم، میهن، ای میهن!
به دست دل، گیاهی جز گل رویت نمی روید
من این زیبازمین را آزمودم، میهن، ای میهن!
⬅️ درباره ترانه:
این ترانه را #ابوالقاسم_لاهوتی در مسکو، سال ۱۹۵۵ سرود.
نخست استاد شجریان آنرا با آهنگسازی استاد #جلیل_عندلیبی خواند.
سپس #علیرضا_افتخاری آنرا خواند، البته بدون خواندن بخش "میهن ای میهن".
اخیرا هم سالار عقیلی بازخوانی کرده است.
چهل سال پيش؛ #احمد_ظاهر آوازخوان فقيد #افغانستان، اين شعر را در قالب آهنگي زيبا و جذاب خوانده بود.
#کمال_نصرالله شاعر خلقی جمهوری #تاجیکستان هم شعری مشابه این، به هنگام نخستین سفرش به ایران سروده است که شاید با الهام از ابوالقاسم لاهوتی سروده شده باشد چرا که شعر مذکور در اوایل استقلال تاجیکستان از شوروی در سالهای ۱۹۹۰ سروده شده است.
⬅️درباره ابوالقاسم لاهوتی (الهامی):
لاهوتی، یا لاهوتی خان، در سال ۱۲۶۴ خورشیدی در #کرمانشاه به دنیا آمد.
او شاعر، روزنامهنگار، نظامی و فعال سیاسی انقلابی در دوران انقلاب #مشروطه بود.
وی نام مستعار ابوالقاسم لاهوتی را برای خود برگزید و اشعار نخستین اش در روزنامه #حبل_المتین به چاپ رسید.
ابوالقاسم لاهوتی از اعضای #حزب_کمونیست_ایران (دهه ۱۹۲۰) بود و در دوران رضاشاه، به همین خاطر تحت تعقیب قرار گرفت و غیاباً محکوم به اعدام گردید ولی موفق به فرار به #شوروی گردید.
او در کرمانشاه، روزنامه بیستون را منتشر میکرد. وی همچنین در سال ۱۹۱۷ فرقه کارگر (حزب کارگر) را در شهر کرمانشاه بنیانگذاری کرد.
او از نخستین کسانی است که قالب های شعری را درنوردید و به زبانی ساده و روان شعر گفت.
لاهوتی اصطلاحات و واژگانی را که تا پیش از آن راهی در شعر فارسی نداشت به زبان شعر وارد کرد. در شعر وی واژگانی از قبیل سوسیالیزم، فاشیسم، کالخوز، فابریک و … به وفور به چشم میخورد و افزون بر واژگان، میتوان استعارهها و تشبیههای بیسابقهای را نیز مشاهده نمود.
در مجموع زبان شعر وی ساده و عامه فهم و نزدیک به زبان گفتار است، اما در غزل زبانی نزدیک به زبان رایج در ادبیات کلاسیک فارسی را به کار گرفته است.
به سبب همین نوآوریها از لاهوتی به عنوان پیشگام #شعر_نوی_فارسی یاد میشود و با توجه به تقدم زمانی وی بر #نیما_یوشیج تجربههای نوآورانهٔ وی در شعر را نیز بر نیما مقدم شمرده اند.
مضمون اصلی اشعار وی حمایت از #رنجبران و #مظلومان و دعوت آنان به تلاش و حرکت و حق طلبی است..
وی پس از رفتن به شوروی، مدتی سمت وزیر فرهنگ و هنر #تاجیکستان را برعهده داشت.
در تاجیکستان #تئاتر و #اپرا را پایهگذاری کرد. همچنین معاون #ماکیسم_گورکی در هیات رئیسه ی کانون نویسندگان #شوروی بود.
سرود جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان ( #سرود_ملی_تاجیکستان) در سال ۱۹۴۶ توسط ابوالقاسم لاهوتی سروده شد اگرچه پس از استقلال تاجیکستان از شوروی سابق در ۱۹۹۱ این سرود تغییر کرد.
او مدت ۳۶ سال خارج از ایران زندگی کرد و هرگز به ایران بازنگشت و عاقبت در فروردین ماه سال ۱۳۳۶خورشیدی در #مسکو درگذشت. وی در گورستان #نووودویچی مدفون گشته است.
@LoversofIRAN
ترانه زیبای #میهن_ای_میهن سروده #لاهوتی را با صدای استاد #شجریان بشنوید.👇👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
👈آهنگ زیبای《دل من》از مهرنگار رستم👉
به همراه رقص پاتیناژ.
ویدیو را از پایان، بارگیری کنید.
@LoversofIRAN
این ملودی و ترانه ی زیبا، چنان به گوشم آشناست که گویی آنرا جایی شنیده بودم، اما واقعا چنین نبود،
و این تنها، خاصیت موسیقی و ترانه ی فارسی بود که برای همه ی مردمان 《پهن کوه (فلات) گسترده ی ایران》 یادآور خاطرات مشترک از دنیای یکسان فرهنگیشان است،
اگر چه که این خاطرات، از دوردستهای فراموش شده ی تاریخ می آید.
جدایی هم میهنانی کهن، به درازای تاریخ سده ها پیشتر و فرسنگها دورتر❗️
#موسیقی و #شعر_ایرانی، یادگار مشترک 《ایرانیان پهن کوه کهن》 را ارج نهیم.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
⬅️ #مهرنگار_رستم
به خط سیرلیک:
Меҳрнигори рустам
زاده ی ۱۴ اکتبر ۱۹۹۴ در خاولنگ ایالت ختلان، جنوب باختری #تاجیکستان.
خواننده و نوازنده ی جوان و توانمند تاجیکی ست که در خانوادهای هنرمند پرورش یافت.
مهرنگار تحصیل در رشته #اپرا را در مدرسه بینالمللی شهر دوشنبه به پایان رسانید و از سال ۲۰۱۴ در کمیته رادیو و تلویزیون ملی تاجیکستان مشغول به کار شد.
او از کودکی به موسیقی و خواندن علاقه فراوان داشت و امروز ترانههایش در سراسر تاجیکستان شنیده می شود.
وی که نبیره #رستم_عبدالرحیم، از نوازندگان مشهور #دوتار کشور تاجیکستان است، نواختن ساز دوتار را به سبک #محلی_تاجیکی آموخته است. همچنین زبانهای تاجیکی، انگلیسی، روسی و ترکی را می داند.
سبک های آوازی او: #اپرا، #پاپ و #سنتی_تاجیکی هستند.
مهرنگار در نوازندگی بجز ساز دوتار تاجیکی، در #گیتار نیز به خوبی مهارت دارد.
او آهنگسازی برخی از آثارش را نیز بر عهده داشته است.
با کلیپ «ترانه باران» که شامل قطعههایی به زبانهای #فارسی، #ترکی و #عربی بود، موفق شد جایزه «تماشا موزیک» (Tamoshow Music) را بدست آورد.
(ویدیو کانال: سعید ایران ویج)
@LoversofIRAN
ویدیو را بارگیری کنید👇
به همراه رقص پاتیناژ.
ویدیو را از پایان، بارگیری کنید.
@LoversofIRAN
این ملودی و ترانه ی زیبا، چنان به گوشم آشناست که گویی آنرا جایی شنیده بودم، اما واقعا چنین نبود،
و این تنها، خاصیت موسیقی و ترانه ی فارسی بود که برای همه ی مردمان 《پهن کوه (فلات) گسترده ی ایران》 یادآور خاطرات مشترک از دنیای یکسان فرهنگیشان است،
اگر چه که این خاطرات، از دوردستهای فراموش شده ی تاریخ می آید.
جدایی هم میهنانی کهن، به درازای تاریخ سده ها پیشتر و فرسنگها دورتر❗️
#موسیقی و #شعر_ایرانی، یادگار مشترک 《ایرانیان پهن کوه کهن》 را ارج نهیم.
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
⬅️ #مهرنگار_رستم
به خط سیرلیک:
Меҳрнигори рустам
زاده ی ۱۴ اکتبر ۱۹۹۴ در خاولنگ ایالت ختلان، جنوب باختری #تاجیکستان.
خواننده و نوازنده ی جوان و توانمند تاجیکی ست که در خانوادهای هنرمند پرورش یافت.
مهرنگار تحصیل در رشته #اپرا را در مدرسه بینالمللی شهر دوشنبه به پایان رسانید و از سال ۲۰۱۴ در کمیته رادیو و تلویزیون ملی تاجیکستان مشغول به کار شد.
او از کودکی به موسیقی و خواندن علاقه فراوان داشت و امروز ترانههایش در سراسر تاجیکستان شنیده می شود.
وی که نبیره #رستم_عبدالرحیم، از نوازندگان مشهور #دوتار کشور تاجیکستان است، نواختن ساز دوتار را به سبک #محلی_تاجیکی آموخته است. همچنین زبانهای تاجیکی، انگلیسی، روسی و ترکی را می داند.
سبک های آوازی او: #اپرا، #پاپ و #سنتی_تاجیکی هستند.
مهرنگار در نوازندگی بجز ساز دوتار تاجیکی، در #گیتار نیز به خوبی مهارت دارد.
او آهنگسازی برخی از آثارش را نیز بر عهده داشته است.
با کلیپ «ترانه باران» که شامل قطعههایی به زبانهای #فارسی، #ترکی و #عربی بود، موفق شد جایزه «تماشا موزیک» (Tamoshow Music) را بدست آورد.
(ویدیو کانال: سعید ایران ویج)
@LoversofIRAN
ویدیو را بارگیری کنید👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from عاشقان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چشم خمار
آواز: #گلنار
قطعه موسیقی تاجیکان چین
فارسی زبانان و ایرانی تباران استان #کاشغر، بخش #سین_کیانگ در باختر کشور #چین
نمادهای #شعر_ایرانی در سراسر گستره ی پارسی زبانان همانند است.
@LoversofIRAN
آواز: #گلنار
قطعه موسیقی تاجیکان چین
فارسی زبانان و ایرانی تباران استان #کاشغر، بخش #سین_کیانگ در باختر کشور #چین
نمادهای #شعر_ایرانی در سراسر گستره ی پارسی زبانان همانند است.
@LoversofIRAN
Forwarded from اتچ بات
👈ترانه "میهن ای میهن" لاهوتی، با صدای شجریان 👉
@LoversofIRAN
⬅️ متن ترانه:
تنیده یاد تو، در تار و پودم، میهن، ای میهن!
بود لبریز از عشقت، وجودم، میهن، ای میهن!
تو بودم کردی از نابودی و با مهر پروردی
فدای نام تو، بود و نبودم، میهن، ای میهن!
فزونتر، گر می مهرت اثر می کرد، چون دیده
به حال پرعذابت می گشودم، میهن، ای میهن!
به هر مجلس، به هر زندان، به هر شادی، به هر ماتم
به هر حالت که بودم با تو بودم، میهن، ای میهن!
اگر مستم اگر هشیار، اگر خوابم اگر بیدار
به سوی تو بود روی سجودم، میهن، ای میهن!
به دست دل، گیاهی جز گل رویت نمی روید
من این زیبازمین را آزمودم، میهن، ای میهن!
⬅️ درباره ترانه:
این ترانه را #ابوالقاسم_لاهوتی در مسکو، سال ۱۹۵۵ سرود.
نخست استاد شجریان آنرا با آهنگسازی استاد #جلیل_عندلیبی خواند.
سپس #علیرضا_افتخاری آنرا خواند، البته بدون خواندن بخش "میهن ای میهن".
اخیرا هم سالار عقیلی بازخوانی کرده است.
چهل سال پيش؛ #احمد_ظاهر آوازخوان فقيد #افغانستان، اين شعر را در قالب آهنگي زيبا و جذاب خوانده بود.
#کمال_نصرالله شاعر خلقی جمهوری #تاجیکستان هم شعری مشابه این، به هنگام نخستین سفرش به ایران سروده است که شاید با الهام از ابوالقاسم لاهوتی سروده شده باشد چرا که شعر مذکور در اوایل استقلال تاجیکستان از شوروی در سالهای ۱۹۹۰ سروده شده است.
⬅️درباره ابوالقاسم لاهوتی (الهامی):
لاهوتی، یا لاهوتی خان، در سال ۱۲۶۴ خورشیدی در #کرمانشاه به دنیا آمد.
او شاعر، روزنامهنگار، نظامی و فعال سیاسی انقلابی در دوران انقلاب #مشروطه بود.
وی نام مستعار ابوالقاسم لاهوتی را برای خود برگزید و اشعار نخستین اش در روزنامه #حبل_المتین به چاپ رسید.
ابوالقاسم لاهوتی از اعضای #حزب_کمونیست_ایران (دهه ۱۹۲۰) بود و در دوران رضاشاه، به همین خاطر تحت تعقیب قرار گرفت و غیاباً محکوم به اعدام گردید ولی موفق به فرار به #شوروی گردید.
او در کرمانشاه، روزنامه بیستون را منتشر میکرد. وی همچنین در سال ۱۹۱۷ فرقه کارگر (حزب کارگر) را در شهر کرمانشاه بنیانگذاری کرد.
او از نخستین کسانی است که قالب های شعری را درنوردید و به زبانی ساده و روان شعر گفت.
لاهوتی اصطلاحات و واژگانی را که تا پیش از آن راهی در شعر فارسی نداشت به زبان شعر وارد کرد. در شعر وی واژگانی از قبیل سوسیالیزم، فاشیسم، کالخوز، فابریک و … به وفور به چشم میخورد و افزون بر واژگان، میتوان استعارهها و تشبیههای بیسابقهای را نیز مشاهده نمود.
در مجموع زبان شعر وی ساده و عامه فهم و نزدیک به زبان گفتار است، اما در غزل زبانی نزدیک به زبان رایج در ادبیات کلاسیک فارسی را به کار گرفته است.
به سبب همین نوآوریها از لاهوتی به عنوان پیشگام #شعر_نوی_فارسی یاد میشود و با توجه به تقدم زمانی وی بر #نیما_یوشیج تجربههای نوآورانهٔ وی در شعر را نیز بر نیما مقدم شمرده اند.
مضمون اصلی اشعار وی حمایت از #رنجبران و #مظلومان و دعوت آنان به تلاش و حرکت و حق طلبی است..
وی پس از رفتن به شوروی، مدتی سمت وزیر فرهنگ و هنر #تاجیکستان را برعهده داشت.
در تاجیکستان #تئاتر و #اپرا را پایهگذاری کرد. همچنین معاون #ماکیسم_گورکی در هیات رئیسه ی کانون نویسندگان #شوروی بود.
سرود جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان ( #سرود_ملی_تاجیکستان) در سال ۱۹۴۶ توسط ابوالقاسم لاهوتی سروده شد اگرچه پس از استقلال تاجیکستان از شوروی سابق در ۱۹۹۱ این سرود تغییر کرد.
او مدت ۳۶ سال خارج از ایران زندگی کرد و هرگز به ایران بازنگشت و عاقبت در فروردین ماه سال ۱۳۳۶خورشیدی در #مسکو درگذشت. وی در گورستان #نووودویچی مدفون گشته است.
@LoversofIRAN
ترانه زیبای #میهن_ای_میهن سروده #لاهوتی را با صدای استاد #شجریان بشنوید.👇👇
@LoversofIRAN
⬅️ متن ترانه:
تنیده یاد تو، در تار و پودم، میهن، ای میهن!
بود لبریز از عشقت، وجودم، میهن، ای میهن!
تو بودم کردی از نابودی و با مهر پروردی
فدای نام تو، بود و نبودم، میهن، ای میهن!
فزونتر، گر می مهرت اثر می کرد، چون دیده
به حال پرعذابت می گشودم، میهن، ای میهن!
به هر مجلس، به هر زندان، به هر شادی، به هر ماتم
به هر حالت که بودم با تو بودم، میهن، ای میهن!
اگر مستم اگر هشیار، اگر خوابم اگر بیدار
به سوی تو بود روی سجودم، میهن، ای میهن!
به دست دل، گیاهی جز گل رویت نمی روید
من این زیبازمین را آزمودم، میهن، ای میهن!
⬅️ درباره ترانه:
این ترانه را #ابوالقاسم_لاهوتی در مسکو، سال ۱۹۵۵ سرود.
نخست استاد شجریان آنرا با آهنگسازی استاد #جلیل_عندلیبی خواند.
سپس #علیرضا_افتخاری آنرا خواند، البته بدون خواندن بخش "میهن ای میهن".
اخیرا هم سالار عقیلی بازخوانی کرده است.
چهل سال پيش؛ #احمد_ظاهر آوازخوان فقيد #افغانستان، اين شعر را در قالب آهنگي زيبا و جذاب خوانده بود.
#کمال_نصرالله شاعر خلقی جمهوری #تاجیکستان هم شعری مشابه این، به هنگام نخستین سفرش به ایران سروده است که شاید با الهام از ابوالقاسم لاهوتی سروده شده باشد چرا که شعر مذکور در اوایل استقلال تاجیکستان از شوروی در سالهای ۱۹۹۰ سروده شده است.
⬅️درباره ابوالقاسم لاهوتی (الهامی):
لاهوتی، یا لاهوتی خان، در سال ۱۲۶۴ خورشیدی در #کرمانشاه به دنیا آمد.
او شاعر، روزنامهنگار، نظامی و فعال سیاسی انقلابی در دوران انقلاب #مشروطه بود.
وی نام مستعار ابوالقاسم لاهوتی را برای خود برگزید و اشعار نخستین اش در روزنامه #حبل_المتین به چاپ رسید.
ابوالقاسم لاهوتی از اعضای #حزب_کمونیست_ایران (دهه ۱۹۲۰) بود و در دوران رضاشاه، به همین خاطر تحت تعقیب قرار گرفت و غیاباً محکوم به اعدام گردید ولی موفق به فرار به #شوروی گردید.
او در کرمانشاه، روزنامه بیستون را منتشر میکرد. وی همچنین در سال ۱۹۱۷ فرقه کارگر (حزب کارگر) را در شهر کرمانشاه بنیانگذاری کرد.
او از نخستین کسانی است که قالب های شعری را درنوردید و به زبانی ساده و روان شعر گفت.
لاهوتی اصطلاحات و واژگانی را که تا پیش از آن راهی در شعر فارسی نداشت به زبان شعر وارد کرد. در شعر وی واژگانی از قبیل سوسیالیزم، فاشیسم، کالخوز، فابریک و … به وفور به چشم میخورد و افزون بر واژگان، میتوان استعارهها و تشبیههای بیسابقهای را نیز مشاهده نمود.
در مجموع زبان شعر وی ساده و عامه فهم و نزدیک به زبان گفتار است، اما در غزل زبانی نزدیک به زبان رایج در ادبیات کلاسیک فارسی را به کار گرفته است.
به سبب همین نوآوریها از لاهوتی به عنوان پیشگام #شعر_نوی_فارسی یاد میشود و با توجه به تقدم زمانی وی بر #نیما_یوشیج تجربههای نوآورانهٔ وی در شعر را نیز بر نیما مقدم شمرده اند.
مضمون اصلی اشعار وی حمایت از #رنجبران و #مظلومان و دعوت آنان به تلاش و حرکت و حق طلبی است..
وی پس از رفتن به شوروی، مدتی سمت وزیر فرهنگ و هنر #تاجیکستان را برعهده داشت.
در تاجیکستان #تئاتر و #اپرا را پایهگذاری کرد. همچنین معاون #ماکیسم_گورکی در هیات رئیسه ی کانون نویسندگان #شوروی بود.
سرود جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان ( #سرود_ملی_تاجیکستان) در سال ۱۹۴۶ توسط ابوالقاسم لاهوتی سروده شد اگرچه پس از استقلال تاجیکستان از شوروی سابق در ۱۹۹۱ این سرود تغییر کرد.
او مدت ۳۶ سال خارج از ایران زندگی کرد و هرگز به ایران بازنگشت و عاقبت در فروردین ماه سال ۱۳۳۶خورشیدی در #مسکو درگذشت. وی در گورستان #نووودویچی مدفون گشته است.
@LoversofIRAN
ترانه زیبای #میهن_ای_میهن سروده #لاهوتی را با صدای استاد #شجریان بشنوید.👇👇
Telegram
attach 📎