#شهریاری استاندار خردمند #آذربایجان غربی:
بحث های #قومی و #مذهبی بعد از ۲۵۰۰سال تاریخ سیاسی، چیزی جز عقبماندگی کشور نخواهد داشت.
حساسیت قومی باعث فقر شده.
شوراها به دور از تعصب قومی فکر پیشرفت باشند
بحث های #قومی و #مذهبی بعد از ۲۵۰۰سال تاریخ سیاسی، چیزی جز عقبماندگی کشور نخواهد داشت.
حساسیت قومی باعث فقر شده.
شوراها به دور از تعصب قومی فکر پیشرفت باشند
👈به بهانه زادروز #گوگوش
✍امیر هاشمی مقدم
⬅️امروز ۱۵ اردیبهشت، شصت و هشتمین زادروز بانو گوگوش (فائقه آتشین) است. این یادداشت را دو سال پیش و پس از بازگشتم از چند کشور آسیای میانه نوشتم. با وجودیکه نامی از گوگوش یا دیگر خوانندگان نیاورده بودم، هیچ رسانهای حاضر به انتشارش نشد. تنها یکی از خبرگزاریها دو ساعت آنرا نمایش داد و دوباره برداشت.
«خوانندگان لسآنجلسی»، بهطور کلی به خوانندگان ایرانیای گفته میشود که پس از انقلاب سال 1357 و دگرگونی در ارزشهای رسمی، از ایران گریخته و عموماً مقصد #آمریکا را برگزیدند. بخش عمدهای از این خوانندگان در لسآنجلس ساکن شدند و همین باعث شد تا امروزه هر خواننده خارجنشینی را بهطور کلی لسآنجلسی بنامند.
این خوانندگان نه تنها در ایران، بلکه در دیگر کشورهای فارسزبان و یا دارای اقلیت فارس هم دارای طرفدارانی پر و پا قرص هستند.
گوگوش، بانوی خواننده ایرانی در این میان جایگاه ویژهای دارد. در #تاجیکستان نه تنها ترانههای این خواننده، بلکه رویدادهای زندگانی وی نیز با اشتیاق دنبال میشود.
تاجیکهای ازبکستان نیز دستکمی ندارند. رانندهمان در بخارا خاطرهاش از سفر به ایران در سال 1370، یافتن خانه گوگوش و چند دقیقه صحبت با او از پشت آیفون را با آب و تاب برایم تعریف میکرد. این خواننده نه تنها در میان فارسزبانان، بلکه در بین غیر فارسزبان ها هم شناختهشده و محبوب است. تا آنجا که #اسلام_کریموف، رئیسجمهور پیشین ازبکستان(که اتفاقا بسیار فارسی ستیز بود!) هم نام هنری دختر خود، «گلناره» را «گوگوشه»نهاد تا مانند گوگوش خواننده شود.
همچنین در قطار #سمرقند به #تاشکند، در کنار بانویی #روس-ازبک نشسته بودم که شنونده همیشگی ترانههای گوگوش بود و برخی ترانههای وی را نیز از بر میدانست.
#بلوچ_ها و ایرانیتباران ترکمنستان نیز شنونده همیشگی آهنگهای گوگوش هستند. رانندهمان در #ترکمنستان کلا آهنگهای گوگوش گوش میداد و همراه با او همخوانی میکرد.
تاجیکهای #قزاقستان و #قرقیزستان را نیز باید به این لیست بیفزاییم.
به جز #گوگوش، #اندی، #معین و #آرش نیز در این سرزمینها از شهرت خوب و بهسزایی برخوردارند. وقتی با دو تن از دوستان انسانشناس به مرکز فولکلور شهر بخارا رفتیم، همین که فهمیدند ایرانی هستیم، آنچنان پافشاری کردند تا بالاخره ترانهای از #معین خواندیم و از چنگشان در آمدیم. همچنین یاد و خاطره کنسرت #اندی در #بخارا، هنوز به نیکی در ذهن ساکنان این شهر باقی است. از همدانشگاهی "قزاقم" که هرگاه پیام میدهد، میدانم بیگمان دوباره معنای واژهای درترانههای آرش را میخواهد بپرسد، میگذرم.
علاقمندی به این خوانندگان ایرانی تاثیرش را بر ترانههایی که خود خوانندگان #تاجیک و #ازبک میخوانند نشان میدهد. بسیاری از ترانههای خوانندگان این منطقه همچون #فیروزه_جمعه_نیازوا، #آزاده_احدوا، #زلیخا و... این را نشان میدهد. حتا برخی آهنگهایشان بر پایه ملودیهای #بندری، #کردی و...ساخته شده است.
بیگمان خوانندگان لسآنجلسی، یکی از مهمترین ابزارها در نزدیکتر کردن مردمان کشورهای #آسیای_میانه، ایران و افغانستان هستند. تجمعات گسترده در شهرهای بزرگ #افغانستان و روشن کردن شمع پس از مرگ #مرتضی_پاشایی نمونهای دیگر است!
در واقع اگر #ترکیه توانسته بهواسطه ترانههای استانبولی علاقمندی به زبان #ترکی را در بین کشورهای دیگر همچون ایران گسترش دهد، این نقش را برای زبان فارسی، خوانندگان و ترانههای #لس_آنجلسی بازی میکنند.
جمهوری اسلامی ایران گسترش #زبان #فارسی را قرار است از طریق رایزنیهای فرهنگی به انجام برساند. اما از آنجا که رایزنان فرهنگی از طریق سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزیده و معرفی میشوند، بیش از زبان فارسی، گسترش ارزشهای دینی و #مذهبی برایشان اولویت دارد و دقیقاً همین عامل، پاشنه آشیل ایران در آسیای میانه است. چرا که پافشاری جمهوری اسلامی بر گسترش ارزشهای دینی در دیگر کشورها باعث فاصله بیشتر افتادن بین #ایران با آنها شده که اکنون به دلیل ترس از نفوذ بنیادگرایی دینی در کشورهای سکولارشان، در پی محدود کردن هر چه بیشتر روابطشان با ایران هستند.
میتوان ادعا کرد که هنرمندان طردشده، عامل اصلي شناخته شدن و ترويج فرهنگ ايرانی در جهان بيرونیاند. همانگونه که نماینده سینمای ایران در دیگر کشورها، نه فیلمهای سفارشی، بلکه دقیقاً سينمای غيرحكومتی ايران است. در #فرارودان(آسیای میانه)نیز خوانندگان لسآنجلسی نماینده موسیقی ایرانی در کل و زبان فارسی بهطور ویژه هستند. اين گروه هنرمندان نه تنها مورد حمايت نهادهای فرهنگی جمهوری اسلامی نيستند بلكه مورد بیمهری این نهادها نیز قرار ميگيرند. به همين دليل در نبود سياست فرهنگی موثر جمهوری اسلامی، بايد سپاسگزار هنرمندان تبعيد شده و حاشيهای نسبت به فرهنگ رسمی بود./از @moghaddames
@LoversofIRAN
✍امیر هاشمی مقدم
⬅️امروز ۱۵ اردیبهشت، شصت و هشتمین زادروز بانو گوگوش (فائقه آتشین) است. این یادداشت را دو سال پیش و پس از بازگشتم از چند کشور آسیای میانه نوشتم. با وجودیکه نامی از گوگوش یا دیگر خوانندگان نیاورده بودم، هیچ رسانهای حاضر به انتشارش نشد. تنها یکی از خبرگزاریها دو ساعت آنرا نمایش داد و دوباره برداشت.
«خوانندگان لسآنجلسی»، بهطور کلی به خوانندگان ایرانیای گفته میشود که پس از انقلاب سال 1357 و دگرگونی در ارزشهای رسمی، از ایران گریخته و عموماً مقصد #آمریکا را برگزیدند. بخش عمدهای از این خوانندگان در لسآنجلس ساکن شدند و همین باعث شد تا امروزه هر خواننده خارجنشینی را بهطور کلی لسآنجلسی بنامند.
این خوانندگان نه تنها در ایران، بلکه در دیگر کشورهای فارسزبان و یا دارای اقلیت فارس هم دارای طرفدارانی پر و پا قرص هستند.
گوگوش، بانوی خواننده ایرانی در این میان جایگاه ویژهای دارد. در #تاجیکستان نه تنها ترانههای این خواننده، بلکه رویدادهای زندگانی وی نیز با اشتیاق دنبال میشود.
تاجیکهای ازبکستان نیز دستکمی ندارند. رانندهمان در بخارا خاطرهاش از سفر به ایران در سال 1370، یافتن خانه گوگوش و چند دقیقه صحبت با او از پشت آیفون را با آب و تاب برایم تعریف میکرد. این خواننده نه تنها در میان فارسزبانان، بلکه در بین غیر فارسزبان ها هم شناختهشده و محبوب است. تا آنجا که #اسلام_کریموف، رئیسجمهور پیشین ازبکستان(که اتفاقا بسیار فارسی ستیز بود!) هم نام هنری دختر خود، «گلناره» را «گوگوشه»نهاد تا مانند گوگوش خواننده شود.
همچنین در قطار #سمرقند به #تاشکند، در کنار بانویی #روس-ازبک نشسته بودم که شنونده همیشگی ترانههای گوگوش بود و برخی ترانههای وی را نیز از بر میدانست.
#بلوچ_ها و ایرانیتباران ترکمنستان نیز شنونده همیشگی آهنگهای گوگوش هستند. رانندهمان در #ترکمنستان کلا آهنگهای گوگوش گوش میداد و همراه با او همخوانی میکرد.
تاجیکهای #قزاقستان و #قرقیزستان را نیز باید به این لیست بیفزاییم.
به جز #گوگوش، #اندی، #معین و #آرش نیز در این سرزمینها از شهرت خوب و بهسزایی برخوردارند. وقتی با دو تن از دوستان انسانشناس به مرکز فولکلور شهر بخارا رفتیم، همین که فهمیدند ایرانی هستیم، آنچنان پافشاری کردند تا بالاخره ترانهای از #معین خواندیم و از چنگشان در آمدیم. همچنین یاد و خاطره کنسرت #اندی در #بخارا، هنوز به نیکی در ذهن ساکنان این شهر باقی است. از همدانشگاهی "قزاقم" که هرگاه پیام میدهد، میدانم بیگمان دوباره معنای واژهای درترانههای آرش را میخواهد بپرسد، میگذرم.
علاقمندی به این خوانندگان ایرانی تاثیرش را بر ترانههایی که خود خوانندگان #تاجیک و #ازبک میخوانند نشان میدهد. بسیاری از ترانههای خوانندگان این منطقه همچون #فیروزه_جمعه_نیازوا، #آزاده_احدوا، #زلیخا و... این را نشان میدهد. حتا برخی آهنگهایشان بر پایه ملودیهای #بندری، #کردی و...ساخته شده است.
بیگمان خوانندگان لسآنجلسی، یکی از مهمترین ابزارها در نزدیکتر کردن مردمان کشورهای #آسیای_میانه، ایران و افغانستان هستند. تجمعات گسترده در شهرهای بزرگ #افغانستان و روشن کردن شمع پس از مرگ #مرتضی_پاشایی نمونهای دیگر است!
در واقع اگر #ترکیه توانسته بهواسطه ترانههای استانبولی علاقمندی به زبان #ترکی را در بین کشورهای دیگر همچون ایران گسترش دهد، این نقش را برای زبان فارسی، خوانندگان و ترانههای #لس_آنجلسی بازی میکنند.
جمهوری اسلامی ایران گسترش #زبان #فارسی را قرار است از طریق رایزنیهای فرهنگی به انجام برساند. اما از آنجا که رایزنان فرهنگی از طریق سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزیده و معرفی میشوند، بیش از زبان فارسی، گسترش ارزشهای دینی و #مذهبی برایشان اولویت دارد و دقیقاً همین عامل، پاشنه آشیل ایران در آسیای میانه است. چرا که پافشاری جمهوری اسلامی بر گسترش ارزشهای دینی در دیگر کشورها باعث فاصله بیشتر افتادن بین #ایران با آنها شده که اکنون به دلیل ترس از نفوذ بنیادگرایی دینی در کشورهای سکولارشان، در پی محدود کردن هر چه بیشتر روابطشان با ایران هستند.
میتوان ادعا کرد که هنرمندان طردشده، عامل اصلي شناخته شدن و ترويج فرهنگ ايرانی در جهان بيرونیاند. همانگونه که نماینده سینمای ایران در دیگر کشورها، نه فیلمهای سفارشی، بلکه دقیقاً سينمای غيرحكومتی ايران است. در #فرارودان(آسیای میانه)نیز خوانندگان لسآنجلسی نماینده موسیقی ایرانی در کل و زبان فارسی بهطور ویژه هستند. اين گروه هنرمندان نه تنها مورد حمايت نهادهای فرهنگی جمهوری اسلامی نيستند بلكه مورد بیمهری این نهادها نیز قرار ميگيرند. به همين دليل در نبود سياست فرهنگی موثر جمهوری اسلامی، بايد سپاسگزار هنرمندان تبعيد شده و حاشيهای نسبت به فرهنگ رسمی بود./از @moghaddames
@LoversofIRAN
@iraneayandeh
نتیجه برجستهسازی هویت #قومی #مذهبی در #لبنان:
پزشک مخصوص کاتولیک، پروتستان، ارتودکس، مارونی، دروزی، سنی، شیعه!
برای آینده ایران با اندیشه واپس گرای قومی مبارزه کنیم
@LoversofIRAN
نتیجه برجستهسازی هویت #قومی #مذهبی در #لبنان:
پزشک مخصوص کاتولیک، پروتستان، ارتودکس، مارونی، دروزی، سنی، شیعه!
برای آینده ایران با اندیشه واپس گرای قومی مبارزه کنیم
@LoversofIRAN
👈استاد شفیعیکدکنی در هجوم کژخوانان👉
@LoversofIRAN
#تجزیه_طلبان دانستهاند که برآوردهشدن آرزوهایشان منوط است به همراه کردن "مردم" با خودشان. پس میکوشند "مردم"را اغوا کنند و بر امواج عواطف برافروختهشده سوار شوند. انصاف باید داد که در ماجرای سخنان #شفیعی_کدکنی در موضوع #زبان #فارسی و زبانهای #محلی، رسانههای مجازی را خوب به کار گرفتند و در این نبرد روانی توفیقاتی داشتند و توانستند عدهای از "مردم" را جذب کنند. و این خطرناک است.
بی "مردم"، ایرانی نخواهد بود که زبان ملیاش فارسی باشد یا نباشد. زبان فارسی ملک مشاع تک تک "مردم"ایران است. به قول شفیعی:«قرنها و قرنهاست كه همه اين #اقوام در شكلگيری زبان بينالاقوامی فارسی مساهمت دارند. هيچ قومی بر قومی ديگر در ساختن امواج اين دريای بزرگ تقدّم ندارد». نباید گذاشت تبلیغات نادرست، خاطر "مردم"را مشوش کند.
اما کانون تبلیغات آنان علیه استاد این بود: «شفیعی گفته؛ شاشیدم به زبانهای محلی». این عبارت را هشتگ کردند و پراکندند و توانستند مخاطب را به هیجان بیاورند. گفتند شفیعی به #قوم و زبان ما توهین کرده است. سخنان شفیعی در دسترس است. در کلام او این عبارت کذایی هست اما او این سخن را از قول شخص دیگری نقل کرده است. بلاتشبیه مثل قرآن که در آن آیاتی هست که از قول مشرکان، پیامبر اسلام، مجنون خوانده شده! آیا میتوان به استناد آن آیات گفت که خدا پیامبرش را مجنون میداند؟
در همان فایل صوتی، شفیعی در مقام نقل قول گفته: «گور بابای ادبیات فارسی و #سعدی و #حافظ! » آیا او خواسته به زبان فارسی و بزرگانش اهانتکند؟ معلوم است که نه. اما دوستان ( #قوم_گرا) باید آتش خود را به قیمت ذبح اخلاق و حقیقت باد بزنند. باشد در این میانه چند نفر را صید کنند!
در پرتو این سخن تحریف شده، دروغهای بزرگ گفتند. گفتند؛ شفیعی مثل هایدگر #فاشیست است و قتل زبانهای محلی را تئوریزه کرده! میگوید مردم نباید به #زبان_مادری خود سخن بگویند! «از لزوم ممانعت تدریس زبانهای محلی در مدارس و دانشگاهها سخن میگوید»! #نژادپرست است و دشمن اقوام غیر "فارس" با هزار دشنام دیگر...
دکتر شفیعی پنجاه سال معلم بوده و از همه جای ایران شاگرد داشته است. اینهمه کتاب و مقاله و شعر نوشته است. یک اشاره کمرنگ در خوارداشت زبان و فرهنگ #اقوام ایرانی ننوشته است. شاگردانش بگویند آیا هرگز شنیدهاند که او به اقوام و زبانهای #بومی توهینکند؟ اصلاً شفیعی دمیدن در کوره اختلاف #مذهبی و #قومی را خواست دولتهای استعماری میداند. در همین فایل هم که گفته: «زبانهای محلی، پشتوانه فرهنگ ما هستند. ما اگر زبانهای محلیمان را حفظ نكنيم، عملاَ بخشی مهم از فرهنگ مشتركمان را نمیفهميم». پس دیگر این جنجالها برای چیست؟
دکتر شفیعی کدکنی، هواخواه زبانهای محلی و فرهنگهای بومی و خواهان تحقیق علمی درباره آنهاست. این را نوشته و گفته است. البته اعتقاد دارد همه این تحقیقها باید زیر خیمه #ایران باشد و اجاق ایران را گرم کند؛ #ایران_یکپارچه را. ایرانی که برای «همه» #ایرانیان است. به نظر او عدهای در پوشش دلسوزی برای زبان و فرهنگ اقوام، تیشه به ریشه زبان فارسی و فرهنگ ملی و مبانی ملیت ایرانی میزنند و آب به آسیاب بیگانگان میریزند. زبان، بهانه ایشان برای #تجزیه ایران است.
درستی این سخن استاد مثل آفتاب روشن است. به صفحات تجزیهطلبان نگاهی بیندازید، همین را به صراحت مینویسند. آزاد و بیهیچگونه آزرمی. توئیت زیر را بخوانید. عکس پروفایل نویسنده آن، پرچم #ترکیه است:
«شفیعیکدکنی حقیقت را گفته. "زبانی که قدرت دولتی پشتش نباشد" باید شاشید به آن زبان. خدا رحم کرد "دولت تورکیه" پشتیبان زبان تورکی است و الّا چیزی از زبانمان باقی نمیماند...زبانی که قدرت دولتی پشتش نباشد همان بهتر که اسمش محلی باشد و باید شاشید به آن زبان. شفیعیکدکنی تکلیف را برای خیلیها (از جمله فعالین فرهنگی_مدنی ما که صبح تا شب از "ایرانیها" گدایی احترام میکنند) روشن کرده است. "زبان یک ملت توسط دولت #ملی آن ملت اعتلا مییابد"».
دیگر با چه زبانی حرف دلشان را بگویند؟ از این ماجرا باید درس آموخت. اگر شفیعی آن عبارت کذایی را به کار نبرده بود، "مردم" کمتر به هیجان میآمدند. پس همه ما باید در ابراز نظر در این موضوع بسیار حساس، آهستهتر باشیم و بهانه به دست کسی ندهیم. هنگام نشر این سخنان باید دوراندیشتر باشیم. بیشک اگر شفیعی میدانست این سخنان منتشرمیشود، عبارات دیگری را برمیگزید. دیگر اینکه از مقایسه میان زبان فارسی و زبانهای محلی باید پرهیز کرد. اینجا دیگر عرصه علم نیست زمین کریخواندن شده است. البته شفیعی برای اینکه به کسی برنخورد، زبان «کدکنی» را مثال زد اما هوا بد است و دیدیم به کسانی برخورد. شماری از "مردم"نسبت به این مقایسهها حساساند. نباید عواطف را تحریککرد
@shafiei_kadkani
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
#تجزیه_طلبان دانستهاند که برآوردهشدن آرزوهایشان منوط است به همراه کردن "مردم" با خودشان. پس میکوشند "مردم"را اغوا کنند و بر امواج عواطف برافروختهشده سوار شوند. انصاف باید داد که در ماجرای سخنان #شفیعی_کدکنی در موضوع #زبان #فارسی و زبانهای #محلی، رسانههای مجازی را خوب به کار گرفتند و در این نبرد روانی توفیقاتی داشتند و توانستند عدهای از "مردم" را جذب کنند. و این خطرناک است.
بی "مردم"، ایرانی نخواهد بود که زبان ملیاش فارسی باشد یا نباشد. زبان فارسی ملک مشاع تک تک "مردم"ایران است. به قول شفیعی:«قرنها و قرنهاست كه همه اين #اقوام در شكلگيری زبان بينالاقوامی فارسی مساهمت دارند. هيچ قومی بر قومی ديگر در ساختن امواج اين دريای بزرگ تقدّم ندارد». نباید گذاشت تبلیغات نادرست، خاطر "مردم"را مشوش کند.
اما کانون تبلیغات آنان علیه استاد این بود: «شفیعی گفته؛ شاشیدم به زبانهای محلی». این عبارت را هشتگ کردند و پراکندند و توانستند مخاطب را به هیجان بیاورند. گفتند شفیعی به #قوم و زبان ما توهین کرده است. سخنان شفیعی در دسترس است. در کلام او این عبارت کذایی هست اما او این سخن را از قول شخص دیگری نقل کرده است. بلاتشبیه مثل قرآن که در آن آیاتی هست که از قول مشرکان، پیامبر اسلام، مجنون خوانده شده! آیا میتوان به استناد آن آیات گفت که خدا پیامبرش را مجنون میداند؟
در همان فایل صوتی، شفیعی در مقام نقل قول گفته: «گور بابای ادبیات فارسی و #سعدی و #حافظ! » آیا او خواسته به زبان فارسی و بزرگانش اهانتکند؟ معلوم است که نه. اما دوستان ( #قوم_گرا) باید آتش خود را به قیمت ذبح اخلاق و حقیقت باد بزنند. باشد در این میانه چند نفر را صید کنند!
در پرتو این سخن تحریف شده، دروغهای بزرگ گفتند. گفتند؛ شفیعی مثل هایدگر #فاشیست است و قتل زبانهای محلی را تئوریزه کرده! میگوید مردم نباید به #زبان_مادری خود سخن بگویند! «از لزوم ممانعت تدریس زبانهای محلی در مدارس و دانشگاهها سخن میگوید»! #نژادپرست است و دشمن اقوام غیر "فارس" با هزار دشنام دیگر...
دکتر شفیعی پنجاه سال معلم بوده و از همه جای ایران شاگرد داشته است. اینهمه کتاب و مقاله و شعر نوشته است. یک اشاره کمرنگ در خوارداشت زبان و فرهنگ #اقوام ایرانی ننوشته است. شاگردانش بگویند آیا هرگز شنیدهاند که او به اقوام و زبانهای #بومی توهینکند؟ اصلاً شفیعی دمیدن در کوره اختلاف #مذهبی و #قومی را خواست دولتهای استعماری میداند. در همین فایل هم که گفته: «زبانهای محلی، پشتوانه فرهنگ ما هستند. ما اگر زبانهای محلیمان را حفظ نكنيم، عملاَ بخشی مهم از فرهنگ مشتركمان را نمیفهميم». پس دیگر این جنجالها برای چیست؟
دکتر شفیعی کدکنی، هواخواه زبانهای محلی و فرهنگهای بومی و خواهان تحقیق علمی درباره آنهاست. این را نوشته و گفته است. البته اعتقاد دارد همه این تحقیقها باید زیر خیمه #ایران باشد و اجاق ایران را گرم کند؛ #ایران_یکپارچه را. ایرانی که برای «همه» #ایرانیان است. به نظر او عدهای در پوشش دلسوزی برای زبان و فرهنگ اقوام، تیشه به ریشه زبان فارسی و فرهنگ ملی و مبانی ملیت ایرانی میزنند و آب به آسیاب بیگانگان میریزند. زبان، بهانه ایشان برای #تجزیه ایران است.
درستی این سخن استاد مثل آفتاب روشن است. به صفحات تجزیهطلبان نگاهی بیندازید، همین را به صراحت مینویسند. آزاد و بیهیچگونه آزرمی. توئیت زیر را بخوانید. عکس پروفایل نویسنده آن، پرچم #ترکیه است:
«شفیعیکدکنی حقیقت را گفته. "زبانی که قدرت دولتی پشتش نباشد" باید شاشید به آن زبان. خدا رحم کرد "دولت تورکیه" پشتیبان زبان تورکی است و الّا چیزی از زبانمان باقی نمیماند...زبانی که قدرت دولتی پشتش نباشد همان بهتر که اسمش محلی باشد و باید شاشید به آن زبان. شفیعیکدکنی تکلیف را برای خیلیها (از جمله فعالین فرهنگی_مدنی ما که صبح تا شب از "ایرانیها" گدایی احترام میکنند) روشن کرده است. "زبان یک ملت توسط دولت #ملی آن ملت اعتلا مییابد"».
دیگر با چه زبانی حرف دلشان را بگویند؟ از این ماجرا باید درس آموخت. اگر شفیعی آن عبارت کذایی را به کار نبرده بود، "مردم" کمتر به هیجان میآمدند. پس همه ما باید در ابراز نظر در این موضوع بسیار حساس، آهستهتر باشیم و بهانه به دست کسی ندهیم. هنگام نشر این سخنان باید دوراندیشتر باشیم. بیشک اگر شفیعی میدانست این سخنان منتشرمیشود، عبارات دیگری را برمیگزید. دیگر اینکه از مقایسه میان زبان فارسی و زبانهای محلی باید پرهیز کرد. اینجا دیگر عرصه علم نیست زمین کریخواندن شده است. البته شفیعی برای اینکه به کسی برنخورد، زبان «کدکنی» را مثال زد اما هوا بد است و دیدیم به کسانی برخورد. شماری از "مردم"نسبت به این مقایسهها حساساند. نباید عواطف را تحریککرد
@shafiei_kadkani
@LoversofIRAN
👈سخنان بسیار ارزشمند و ملی، مولوی عبدالحميد امام جمعه اهل سنت زاهدان
@LoversofIRAN
⬅️ كل دنيا را هم بدهند به اين خاك (ایران) خيانت نمیكنيم.
ما برای #اصلاحات هزينه كرديم چون فكر میكنيم اصلاحطلبان فكرشان بازتر است، ديدشان بازتر است، نه اينكه ما با #اصلاح_طلبان خويشاوندی داشته باشيم.
چند سال پيش در مكه مكرمه ملك عبدالله ضيافتی داشت كه از جاهای مختلف افراد را دعوت كردند. ايشان پرسيد كه وضعيت اهل سنت در ايران چطور است من گفتم الحمدالله. به خاطر اينكه اعتقاد دارم نيازی نيست كه ما حرفمان را به ملك عبدالله بزنيم ما حرفمان را اينجا به آقای #روحانی میزنيم.
اين اعتقاد من است سياست من نيست كه اقليتها بايد حقوحقوقشان رعايت شود، آزادی داشته باشد مشكلی برای رسيدن به حقشان نداشته باشند.
ما در رابطه با منافع كشور، مسائل #ملی را حتی بر مسائل #قومی و #مذهبی ترجيح میدهيم.
ما با اينكه گفتوگو با مخالف و موافق را صحيح میدانيم اما در حال حاضر مذاكره با امريكا را به مصلحت نمیدانيم و آن را توصيه نمیكنيم.
اينكه بهجای مذاكره با امريكا با مردم مذاكره كنيم و شرايط آنها را بپذيريم. اگر مردم رضايت داشته باشند و حقتعالی حامی ما باشد هيچ قدرتی نمیتواند پشت ما را خم كند.
اين دفعه كه ما آمديم افطاری آقای روحانی از من درباره وضعيت پرسيدند من به ايشان هم گفتم هيچ انتظاری برآورده نشده و ما هم خيلی حيران و متعجبيم كه در سيستان و بلوچستان كوچكترين تغييراتی صورت نگرفته، مناطق ديگر هم طبق اطلاعات ما تغييری صورت نگرفته است./ اعتماد
#زاهدان #سیستان_بلوچستان #سنی #مولوی_عبدالحمید
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
⬅️ كل دنيا را هم بدهند به اين خاك (ایران) خيانت نمیكنيم.
ما برای #اصلاحات هزينه كرديم چون فكر میكنيم اصلاحطلبان فكرشان بازتر است، ديدشان بازتر است، نه اينكه ما با #اصلاح_طلبان خويشاوندی داشته باشيم.
چند سال پيش در مكه مكرمه ملك عبدالله ضيافتی داشت كه از جاهای مختلف افراد را دعوت كردند. ايشان پرسيد كه وضعيت اهل سنت در ايران چطور است من گفتم الحمدالله. به خاطر اينكه اعتقاد دارم نيازی نيست كه ما حرفمان را به ملك عبدالله بزنيم ما حرفمان را اينجا به آقای #روحانی میزنيم.
اين اعتقاد من است سياست من نيست كه اقليتها بايد حقوحقوقشان رعايت شود، آزادی داشته باشد مشكلی برای رسيدن به حقشان نداشته باشند.
ما در رابطه با منافع كشور، مسائل #ملی را حتی بر مسائل #قومی و #مذهبی ترجيح میدهيم.
ما با اينكه گفتوگو با مخالف و موافق را صحيح میدانيم اما در حال حاضر مذاكره با امريكا را به مصلحت نمیدانيم و آن را توصيه نمیكنيم.
اينكه بهجای مذاكره با امريكا با مردم مذاكره كنيم و شرايط آنها را بپذيريم. اگر مردم رضايت داشته باشند و حقتعالی حامی ما باشد هيچ قدرتی نمیتواند پشت ما را خم كند.
اين دفعه كه ما آمديم افطاری آقای روحانی از من درباره وضعيت پرسيدند من به ايشان هم گفتم هيچ انتظاری برآورده نشده و ما هم خيلی حيران و متعجبيم كه در سيستان و بلوچستان كوچكترين تغييراتی صورت نگرفته، مناطق ديگر هم طبق اطلاعات ما تغييری صورت نگرفته است./ اعتماد
#زاهدان #سیستان_بلوچستان #سنی #مولوی_عبدالحمید
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈اندیشه ملی که مصدق پرچمدارش بود، همواره یا خار چشم تمامیت خواهان بوده یا ایرانستیزان
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
👈هشدارهای مهم نماینده اهواز در مجلس پس از حمله تروریستی ⬅️عقبه ی تروریست ها، به عنوان فعال سیاسی در استان فعالیت میکنند❗️ #همایون_یوسفی نماینده مردم #اهواز در #مجلس شورای اسلامی در نطق صحن علنی، نسبت به تکرار حوادث #تروریستی و بی توجهی دولت هشدار داد.…
👈چرا یورش تروریستی اهواز هم از سوی تجزیه طلب ها و هم داعش، به گردن گرفته شد؟
⬅️پیامدهای امنیتی هویت-پایه دخالت داعش در عملیات تروریستی اهواز
🔸قوم گرایی تکفیری
🔸"هویت طلبان تکفیری"چه کسانی اند؟
🔸شعار خلیج عربی از کجا آمد؟
احتمالاتی جدی درباره دست داشتن جریان #تکفیری #داعش در حمله تروریستی اهواز مطرح است.
از یکسو جریان #نوبعثی (سندیکایی از همه گروههای مسلح سرسپرده به #حزب_بعث) مسولیت حمله را با اصرار بر عهده گرفت، از سوی دیگر داعش با فیلم های احتمالا ساختگی مدعی این عملیات شد!
کارشناسان براین باورند که اولا داعش با جریان #نئوبعثی در تماس و اشتراک است زیرا هسته اولیه داعش متشکل از افسران امنیتی حزب #بعث است و ثانیا این تلاش در راستای استراتژی "ابهام در مسئولیت" برای جلوگیری از پیگرد دیپلماتیک #ایران صورت می گیرد و هر روز یک گروه برای سردرگم کردن ایران، اعلامیه مسئولیت میدهد.
آگاهان می دانند که احزاب تروریست مدعی جداسازی #خوزستان سال پیش در کنفرانسی در #مصر جبهه واحدی تشکیل دادند و اقدام اخیر نیز با سهامداری همه آنها روی داد.
در این فضا تفاوت زیادی بین جریان #تکفیری و احزاب #تروریستی چون #تضامن و #حرکه_النضال/ #حرکت_نضال نیست
زیرا در ایدئولوژی این احزاب، #تشیع یک متغییر مزاحم در هویت #عرب زبان های خوزستان است بنابراین تلاش زیادی برای ارتداد از تشیع و تبلیغ #وهابیت از سوی این احزاب مسلح صورت می گیرد
یک مورد بسیار پیش پا افتاده، غلامعلی ساکس از #فعالان_مدنی #اهواز بود که محفلی تروریستی به نام #حرکه_السنی_الاهواز برپا کرد!
اما حملات ترور، دارای پایگاه تبلیغاتی مخفی در داخل کشور نیز است، یعنی همان هایی که تروریسم را به صورت "مشروط" محکوم میکنند تا به صورت پنهان مشروعیتی برای تروریست ها دست و پا کنند!
اگر قصد مقابله با ترور را داریم باید ریشه های #هویت_ساز آن را بخشکانیم وگرنه گروههای مسلح بیشتر معلول اند تا علت.
با مطرح شدن داعش، ضریب "هویت پایه" بودن تهدیدات تروریستی افزایش می یابد. داعش گروهی به شدت #هویت_طلب است که فرض میکند، باید با رجعت به گذشته، اسلام را از آسیمیلاسیون جهان مدرن نجات دهد و ایده "خلافت" را برپاکند. خلافتی که روزی در #بغداد و سپس در قلمروی #عثمانی بود. در این بین #شیعیان را دشمن نزدیک و به تعبیری #جیش_صفوی (#صفویه رقیب سیاسی ترکان عثمانی) تعریف می کند.
این نوع هویت طلبی، نوعی بنیادگرایی است. در اینجا مرزهای بین بنیادگرایی #قومی و #مذهبی در هم آمیخته است. بازگشت به بنیادها و حراست سخت از آن، خلوص گرایی دینی، زبانی و قومی از ویژگی های این گفتمان است. هر دو با عقلانیت و مدرنیسم و گفتمان شهروندی ستیز دارند. هر دو #قبیله و #قوم را مدنظر قرار می دهند و در نهایت طرف مقابل را "تکفیر" می کنند.
در این میان #پانترکیست ها بزرگ ترین مرجع تکفیر اند. هر روز یک فرد، یک روشنفکر، یک گروه قومی یا یک کتاب از سوی آنها تکفیر و خواندش ممنوع میشود. آنها حتی واژه ها را تکفیر میکنند، اسامی شهرها را تکفیر می کنند، کشورها و #ملت ها را تکفیر و بر علیه شان اعلام جهاد میکنند!!!
هنگامیکه رسانه هایشان را باز کنید، پر است از اعلام جنگ! اعلام جنگ علیه #کرد ها، #یونانی ها، #ارمنی ها، #فارس ها و حتی #آذری_ها
وظاهرا تنها با #اعراب در صلح هستند! شعار منحوس "خلیح عربی" در ایران از سوی همین مدعیان #هویت_طلبی سرداده میشود و در العربیه، خبر میشود و در سایت #تضامن و #نضال بارگذاری می گردد!
#اتحاد_استراتژیک آنها به دوران خلافت و داستان غلامانی برمیگردد که از دوره #معتصم وارد دستگاه خلافت شدند و در #سامرا اسکان داده شده و سپس برای جنگ با ایرانیها و آذربایجانی ها به #قلعه #بابک گسیل شدند.
چرا توجه به این جریان التقاطی مهم است؟
سالها است که نسبت به شکل گیری "قوم گرایی تکفیری" هشدار داده می شود. این نحله، نهاد تکفیر را بر علیه "رقیب سیاسی" به کار می برد و مانند شیوخ قبیله سعی می کند یک فرد یا گروه را بیرون از امتیازات خاص قبیله و عشیره نگهدارد. خوشبختانه جامعه ایران، جامعه شهری است و چنین حربه هایی در آن بی اثر است. درست در اینجاست که تکفیر به کار گرفته میشود و هویت طلبان قومی با همکاری مرتجعین دیگر تا حد جهنم تکفیر را در آغوش کشیده اند
نتیجه:
داعش گروهی ارتجاعی و هویت طلب است. بنیادگرایی، در ذاتش بازگشت به گذشته و خالص سازی را دارد
بنیادگرایی قومی و مذهبی سرشت یکسانی دارند: هر دو ضد عقلانیت، ضد مدرنیسم، ضد شهروندی و جامعه شهری. #پانترک ها بزرگ ترین گروه هویت طلب و بنیادگرا هستند. آنها همان هویت طلبان تکفیری اند که شعار خلیج عربی می دهند
برای خشکاندن ریشه تروریسم باید دکان هویت طلبی را بست و با مدعیان آن همان رفتاری را پیش گرفت که با سایر بنیادگراها
نسبت این دو مانند وهابیت تبلیغی و وهابیت تکفیری است یکی مقدمه دیگری
از @azariha_3
@LoversofIRAN
⬅️پیامدهای امنیتی هویت-پایه دخالت داعش در عملیات تروریستی اهواز
🔸قوم گرایی تکفیری
🔸"هویت طلبان تکفیری"چه کسانی اند؟
🔸شعار خلیج عربی از کجا آمد؟
احتمالاتی جدی درباره دست داشتن جریان #تکفیری #داعش در حمله تروریستی اهواز مطرح است.
از یکسو جریان #نوبعثی (سندیکایی از همه گروههای مسلح سرسپرده به #حزب_بعث) مسولیت حمله را با اصرار بر عهده گرفت، از سوی دیگر داعش با فیلم های احتمالا ساختگی مدعی این عملیات شد!
کارشناسان براین باورند که اولا داعش با جریان #نئوبعثی در تماس و اشتراک است زیرا هسته اولیه داعش متشکل از افسران امنیتی حزب #بعث است و ثانیا این تلاش در راستای استراتژی "ابهام در مسئولیت" برای جلوگیری از پیگرد دیپلماتیک #ایران صورت می گیرد و هر روز یک گروه برای سردرگم کردن ایران، اعلامیه مسئولیت میدهد.
آگاهان می دانند که احزاب تروریست مدعی جداسازی #خوزستان سال پیش در کنفرانسی در #مصر جبهه واحدی تشکیل دادند و اقدام اخیر نیز با سهامداری همه آنها روی داد.
در این فضا تفاوت زیادی بین جریان #تکفیری و احزاب #تروریستی چون #تضامن و #حرکه_النضال/ #حرکت_نضال نیست
زیرا در ایدئولوژی این احزاب، #تشیع یک متغییر مزاحم در هویت #عرب زبان های خوزستان است بنابراین تلاش زیادی برای ارتداد از تشیع و تبلیغ #وهابیت از سوی این احزاب مسلح صورت می گیرد
یک مورد بسیار پیش پا افتاده، غلامعلی ساکس از #فعالان_مدنی #اهواز بود که محفلی تروریستی به نام #حرکه_السنی_الاهواز برپا کرد!
اما حملات ترور، دارای پایگاه تبلیغاتی مخفی در داخل کشور نیز است، یعنی همان هایی که تروریسم را به صورت "مشروط" محکوم میکنند تا به صورت پنهان مشروعیتی برای تروریست ها دست و پا کنند!
اگر قصد مقابله با ترور را داریم باید ریشه های #هویت_ساز آن را بخشکانیم وگرنه گروههای مسلح بیشتر معلول اند تا علت.
با مطرح شدن داعش، ضریب "هویت پایه" بودن تهدیدات تروریستی افزایش می یابد. داعش گروهی به شدت #هویت_طلب است که فرض میکند، باید با رجعت به گذشته، اسلام را از آسیمیلاسیون جهان مدرن نجات دهد و ایده "خلافت" را برپاکند. خلافتی که روزی در #بغداد و سپس در قلمروی #عثمانی بود. در این بین #شیعیان را دشمن نزدیک و به تعبیری #جیش_صفوی (#صفویه رقیب سیاسی ترکان عثمانی) تعریف می کند.
این نوع هویت طلبی، نوعی بنیادگرایی است. در اینجا مرزهای بین بنیادگرایی #قومی و #مذهبی در هم آمیخته است. بازگشت به بنیادها و حراست سخت از آن، خلوص گرایی دینی، زبانی و قومی از ویژگی های این گفتمان است. هر دو با عقلانیت و مدرنیسم و گفتمان شهروندی ستیز دارند. هر دو #قبیله و #قوم را مدنظر قرار می دهند و در نهایت طرف مقابل را "تکفیر" می کنند.
در این میان #پانترکیست ها بزرگ ترین مرجع تکفیر اند. هر روز یک فرد، یک روشنفکر، یک گروه قومی یا یک کتاب از سوی آنها تکفیر و خواندش ممنوع میشود. آنها حتی واژه ها را تکفیر میکنند، اسامی شهرها را تکفیر می کنند، کشورها و #ملت ها را تکفیر و بر علیه شان اعلام جهاد میکنند!!!
هنگامیکه رسانه هایشان را باز کنید، پر است از اعلام جنگ! اعلام جنگ علیه #کرد ها، #یونانی ها، #ارمنی ها، #فارس ها و حتی #آذری_ها
وظاهرا تنها با #اعراب در صلح هستند! شعار منحوس "خلیح عربی" در ایران از سوی همین مدعیان #هویت_طلبی سرداده میشود و در العربیه، خبر میشود و در سایت #تضامن و #نضال بارگذاری می گردد!
#اتحاد_استراتژیک آنها به دوران خلافت و داستان غلامانی برمیگردد که از دوره #معتصم وارد دستگاه خلافت شدند و در #سامرا اسکان داده شده و سپس برای جنگ با ایرانیها و آذربایجانی ها به #قلعه #بابک گسیل شدند.
چرا توجه به این جریان التقاطی مهم است؟
سالها است که نسبت به شکل گیری "قوم گرایی تکفیری" هشدار داده می شود. این نحله، نهاد تکفیر را بر علیه "رقیب سیاسی" به کار می برد و مانند شیوخ قبیله سعی می کند یک فرد یا گروه را بیرون از امتیازات خاص قبیله و عشیره نگهدارد. خوشبختانه جامعه ایران، جامعه شهری است و چنین حربه هایی در آن بی اثر است. درست در اینجاست که تکفیر به کار گرفته میشود و هویت طلبان قومی با همکاری مرتجعین دیگر تا حد جهنم تکفیر را در آغوش کشیده اند
نتیجه:
داعش گروهی ارتجاعی و هویت طلب است. بنیادگرایی، در ذاتش بازگشت به گذشته و خالص سازی را دارد
بنیادگرایی قومی و مذهبی سرشت یکسانی دارند: هر دو ضد عقلانیت، ضد مدرنیسم، ضد شهروندی و جامعه شهری. #پانترک ها بزرگ ترین گروه هویت طلب و بنیادگرا هستند. آنها همان هویت طلبان تکفیری اند که شعار خلیج عربی می دهند
برای خشکاندن ریشه تروریسم باید دکان هویت طلبی را بست و با مدعیان آن همان رفتاری را پیش گرفت که با سایر بنیادگراها
نسبت این دو مانند وهابیت تبلیغی و وهابیت تکفیری است یکی مقدمه دیگری
از @azariha_3
@LoversofIRAN
👈۲۱ آذر، روز نجات آذربایجان و کردستان از چنگال شوروی
✍ #افشین_جعفرزاده
⬅️ یادمان ۲۱ آذر ۱۳۲۵
۲۱ آذر ۱۳۲۵ پایان کابوسی بود که توسط اشغالگران #ارتش_سرخ #شوروی بر ایران تحمیل شد.
اینکه در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ بر ایران چه گذشت امروز در پرتو دسترسی نسبی به آرشیو های دولتی شوروی و ایران و برخی کشورها بهتر از گذشته قابل داوری است. گرچه هنوز بسیاری از اسناد منتشر نشده اند.
پس از شهریور ۱۳۲۰ و اشغال شمال ایران به دست ارتش سرخ و سپاه #استالین، مقدمات سازمان دهی #تجزیه #آذربایجان و #کردستان و #زنجان و برخی نواحی دیگر آغاز شد!
که فهرست وار می توان به آن اشاره کرد:
۱-سازمان دهی فرایند بنیاد دو #فرقه #دموکرات_آذربایجان و #دموکرات_کردستان در همان سالها در #مسکو و زیر نظر شخص استالین انجام شد و حتی فردی چون #میرجعفر_باقروف بیشتر نقش درجه دوم و اجرایی داشت. بر این اساس بود که ماه ها پیش از اعلام فعالیت دو فرقه، #پیشه_وری و #قاضی_محمد را جهت جلسه توجیهی و آگاهی از جزییات کار بصورت محرمانه به #باکو بردند.
۲_پیشه وری و قاضی محمد، ماه ها پس از مقدمات کار از سیر رویدادها آگاه شدند و کمترین نقشی در فرایند اولیه بنیاد دو فرقه نداشتند. #روس_ها آنها را وارد ماجرا کردند و چون کار پیش نرفت، امر به رفتن کردند.
۳_ #سیدجعفر_پیشه_وری نخست از فعالان #حزب_دموکرات_خیابانی در #قفقاز بود. اما به سرعت جذب نخستین #حزب_کمونیست ایران شد و در بخش سرخ قیام #جنگلیان مشارکت کرد و وزیر داخله دولت سرخ #احسان_الله_خان شد که مخالف #میرزا_کوچک_خان بود. بعدها در روزنامه حقیقت، گفتمان مستقلی را به نمایش گذاشت. مجددا #کمونیست شد و زندان ده ساله ای را در دوران #رضا_شاه سپری کرد و پس از سوم شهریور ۱۳۲۰ آزاد شد. در دوران زندان با "پنجاه و یک نفر" زاویه داشت. پس از آزادی از کسانی بود که در تنظیم اساس نامه #حزب_توده نقش داشت و با توده ای ها هم نساخت و روزنامه آژیر را منتشر کرد که جوهره اش دفاع سخت از منافع #شوروی در ایران از جمله #نفت_شمال بود و ستایش استالین و مجادله با کسانی چون دکتر #مصدق. سپس نماینده #تبریز در مجلس چهاردهم شد و پس از رد اعتبار نامه اش راهی تبریز شد در همان زمان سفر محرمانه اش را به باکو انجام داد. فرقه، در شهریور ۱۳۲۴ اعلام موجودیت کرد و در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ در شرایطی که #آذربایجان و #زنجان زیر اشغال ارتش سرخ بود، و دولت مرکزی فاقد هر گونه اختیاری جهت واکنش، "دولت فرقه" اعلام وجود کرد. پیشه وری در روزنامه های اکبنجی و عدالت و حقیقت و آژیر کمترین نشانی از فرقه گرایی قومی/ #قومگرایی نداشت و همواره دشمن #پانترکیسم و #محمدامین_رسول_زاده بود.
۴_قاضی محمد و پدرش از سوی رضاشاه منصب قاضی گری دولت مرکزی ایران را در ناحیه #ساوجبلاغ_مکری( #مهاباد) برعهده داشتند. این خانواده ریشه دار منسوب به خاندان محترم قاضی، هیچ گاه تمایلات قومی #کردی/#قوم_گرایی نداشتند و همواره نسبت به برخی تحرکات #قومی در آن منطقه زاویه و اعلام موضع داشتند. قاضی محمد هیچ گاه پیش از اعلان #فرقه_دموکرات_کردستان فعالیت سیاسی و #قومیتی نداشت تااینکه در سفری محرمانه درسال ۱۳۲۴ به باکو رفت و توسط #باقروف از داستان بنیاد فرقه آگاه شد.
۵_ برپایه اسناد هیچ شکی در این نیست که اهداف بنیاد دو فرقه نهایتا #تجزیه دو منطقه "آذربایجان، زنجان" و "کردستان" و الحاق آنها به شوروی بود. در روند مدیریت کلان دو فرقه، نمایندگان شوروی دارای اختیار مطلق بودند و هر آنچه می خواستند توسط فرقه چیان اجرا میشد. در فرقه آذربایجان تمایلات #مذهبی کمتر و در فرقه کردستان بیشتر بود. گرچه رگه های #تجزیه_طلبی در فرقه کردستان به دلیل اعلام جمهوری و پرچمی مستقل از ایران و مشخص کردن فردی بعنوان وزیر خارجه بیشتر به چشم می خورد. از نظرگاه حوزه سرزمینی فرقه آذربایجان توانست زنجان و بخشی از شمال غربی #گیلان را تحت نفوذ خود داشته باشد. ولی قلمرو فرقه کردستان در حوالی غرب #آذربایجان_غربی و مناطق #کردنشین محدود ماند و نتوانست #کردستان اصلی و #کرمانشاه و #ایلام را تحت قلمروش داشته باشد.
۶_با خروج اجباری ارتش سرخ از مناطق اشغالی ایران، روند سقوط هر دو فرقه آغاز و در آذر ۱۳۲۵ نهایی شد
۷_اسناد نشان می دهند دو فرقه با وجود انجام برخی اصلاحات رونمایی، هرگز نتوانستند نخبگان و توده های دو منطقه را با خود همراه سازند. از همان ابتدا مقاومت های منفی، مخفی و حتی علنی علیه آنها شکل گرفت و با سرکوب های خونین همراه شد. پس از اعلام حمله #ارتش_ایران در آذر ۱۳۲۵، این مقاومت ها در قالب ایران خواهانه و به نام وطن خواهان بیشتر خود را نشان داد و سبب آزادی شهرها شد. در شرایطی که ارتش ایران هفته ها بعد به پاره ای مناطق رسیده بود، قیام وطن خواهان محلی پیش تر به پیروزی رسیده و روند آزادی انجام شده بود.
ادامه👈
https://goo.gl/L6J4GB
از @Afshinjafarzadeh
@LoversofIRAN
✍ #افشین_جعفرزاده
⬅️ یادمان ۲۱ آذر ۱۳۲۵
۲۱ آذر ۱۳۲۵ پایان کابوسی بود که توسط اشغالگران #ارتش_سرخ #شوروی بر ایران تحمیل شد.
اینکه در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۵ بر ایران چه گذشت امروز در پرتو دسترسی نسبی به آرشیو های دولتی شوروی و ایران و برخی کشورها بهتر از گذشته قابل داوری است. گرچه هنوز بسیاری از اسناد منتشر نشده اند.
پس از شهریور ۱۳۲۰ و اشغال شمال ایران به دست ارتش سرخ و سپاه #استالین، مقدمات سازمان دهی #تجزیه #آذربایجان و #کردستان و #زنجان و برخی نواحی دیگر آغاز شد!
که فهرست وار می توان به آن اشاره کرد:
۱-سازمان دهی فرایند بنیاد دو #فرقه #دموکرات_آذربایجان و #دموکرات_کردستان در همان سالها در #مسکو و زیر نظر شخص استالین انجام شد و حتی فردی چون #میرجعفر_باقروف بیشتر نقش درجه دوم و اجرایی داشت. بر این اساس بود که ماه ها پیش از اعلام فعالیت دو فرقه، #پیشه_وری و #قاضی_محمد را جهت جلسه توجیهی و آگاهی از جزییات کار بصورت محرمانه به #باکو بردند.
۲_پیشه وری و قاضی محمد، ماه ها پس از مقدمات کار از سیر رویدادها آگاه شدند و کمترین نقشی در فرایند اولیه بنیاد دو فرقه نداشتند. #روس_ها آنها را وارد ماجرا کردند و چون کار پیش نرفت، امر به رفتن کردند.
۳_ #سیدجعفر_پیشه_وری نخست از فعالان #حزب_دموکرات_خیابانی در #قفقاز بود. اما به سرعت جذب نخستین #حزب_کمونیست ایران شد و در بخش سرخ قیام #جنگلیان مشارکت کرد و وزیر داخله دولت سرخ #احسان_الله_خان شد که مخالف #میرزا_کوچک_خان بود. بعدها در روزنامه حقیقت، گفتمان مستقلی را به نمایش گذاشت. مجددا #کمونیست شد و زندان ده ساله ای را در دوران #رضا_شاه سپری کرد و پس از سوم شهریور ۱۳۲۰ آزاد شد. در دوران زندان با "پنجاه و یک نفر" زاویه داشت. پس از آزادی از کسانی بود که در تنظیم اساس نامه #حزب_توده نقش داشت و با توده ای ها هم نساخت و روزنامه آژیر را منتشر کرد که جوهره اش دفاع سخت از منافع #شوروی در ایران از جمله #نفت_شمال بود و ستایش استالین و مجادله با کسانی چون دکتر #مصدق. سپس نماینده #تبریز در مجلس چهاردهم شد و پس از رد اعتبار نامه اش راهی تبریز شد در همان زمان سفر محرمانه اش را به باکو انجام داد. فرقه، در شهریور ۱۳۲۴ اعلام موجودیت کرد و در ۲۱ آذر ۱۳۲۴ در شرایطی که #آذربایجان و #زنجان زیر اشغال ارتش سرخ بود، و دولت مرکزی فاقد هر گونه اختیاری جهت واکنش، "دولت فرقه" اعلام وجود کرد. پیشه وری در روزنامه های اکبنجی و عدالت و حقیقت و آژیر کمترین نشانی از فرقه گرایی قومی/ #قومگرایی نداشت و همواره دشمن #پانترکیسم و #محمدامین_رسول_زاده بود.
۴_قاضی محمد و پدرش از سوی رضاشاه منصب قاضی گری دولت مرکزی ایران را در ناحیه #ساوجبلاغ_مکری( #مهاباد) برعهده داشتند. این خانواده ریشه دار منسوب به خاندان محترم قاضی، هیچ گاه تمایلات قومی #کردی/#قوم_گرایی نداشتند و همواره نسبت به برخی تحرکات #قومی در آن منطقه زاویه و اعلام موضع داشتند. قاضی محمد هیچ گاه پیش از اعلان #فرقه_دموکرات_کردستان فعالیت سیاسی و #قومیتی نداشت تااینکه در سفری محرمانه درسال ۱۳۲۴ به باکو رفت و توسط #باقروف از داستان بنیاد فرقه آگاه شد.
۵_ برپایه اسناد هیچ شکی در این نیست که اهداف بنیاد دو فرقه نهایتا #تجزیه دو منطقه "آذربایجان، زنجان" و "کردستان" و الحاق آنها به شوروی بود. در روند مدیریت کلان دو فرقه، نمایندگان شوروی دارای اختیار مطلق بودند و هر آنچه می خواستند توسط فرقه چیان اجرا میشد. در فرقه آذربایجان تمایلات #مذهبی کمتر و در فرقه کردستان بیشتر بود. گرچه رگه های #تجزیه_طلبی در فرقه کردستان به دلیل اعلام جمهوری و پرچمی مستقل از ایران و مشخص کردن فردی بعنوان وزیر خارجه بیشتر به چشم می خورد. از نظرگاه حوزه سرزمینی فرقه آذربایجان توانست زنجان و بخشی از شمال غربی #گیلان را تحت نفوذ خود داشته باشد. ولی قلمرو فرقه کردستان در حوالی غرب #آذربایجان_غربی و مناطق #کردنشین محدود ماند و نتوانست #کردستان اصلی و #کرمانشاه و #ایلام را تحت قلمروش داشته باشد.
۶_با خروج اجباری ارتش سرخ از مناطق اشغالی ایران، روند سقوط هر دو فرقه آغاز و در آذر ۱۳۲۵ نهایی شد
۷_اسناد نشان می دهند دو فرقه با وجود انجام برخی اصلاحات رونمایی، هرگز نتوانستند نخبگان و توده های دو منطقه را با خود همراه سازند. از همان ابتدا مقاومت های منفی، مخفی و حتی علنی علیه آنها شکل گرفت و با سرکوب های خونین همراه شد. پس از اعلام حمله #ارتش_ایران در آذر ۱۳۲۵، این مقاومت ها در قالب ایران خواهانه و به نام وطن خواهان بیشتر خود را نشان داد و سبب آزادی شهرها شد. در شرایطی که ارتش ایران هفته ها بعد به پاره ای مناطق رسیده بود، قیام وطن خواهان محلی پیش تر به پیروزی رسیده و روند آزادی انجام شده بود.
ادامه👈
https://goo.gl/L6J4GB
از @Afshinjafarzadeh
@LoversofIRAN
Telegraph
یادمان ۲۱ آذر ۱۳۲۵
۲۱ آذر ۱۳۲۵ پایان کابوسی بود که توسط اشغالگران آرتش سرخ شوروی بر ایران تحمیل شد
Forwarded from عاشقان ایران
👈اندیشه ملی که مصدق پرچمدارش بود، همواره یا خار چشم تمامیت خواهان بوده یا ایرانستیزان
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
■خیانت در صداوسیمای #میلی، نه ملی!
اگر هویت ملی و تاریخی و فرهنگی #ایران؛ متولی سختگیر داشت مانند متولیان مسایل #مذهبی، باید شبکه ۳ توبیخ میشد بابت تریبون دادن به جوانکی با چفیه قرمز؛ چه رسد به تکرار دروغ های #تجزیه_طلبان #الاحوازیه!
■شماره اعتراض به #صدا_سیما
۰۲۱۲۷۸۱ کد ۴
■نامهای ایرانی، خط قرمز هویت ملی ما
چه کسانی به "علی_کارونی" جوانک سرسپرده جریانات #واگرا و #ایرانستیز با #چفیه_قرمز که نماد تجزیه طلبان جنوب غربی است، آنتن رسانه ملی و "پخش زنده" برنامه "سلام صبح بخیر" #عید_فطر را دادند تا ادعاهای دروغ جریان #تجزیه_طلب و #پانعرب که هوادار اندکی دارد، برای بیننده میلیونی بازگوکند؟
و مجری پراشتباه هم قربانش برود و حس کند مراتب #وحدت_ملی را به شدت طی کرده است!
با چه هدف و مجوزی از سرمایه #ملی ایران در #صدا_سیما برای تریبون دادن به جریان های ایرانستیز هزینه میشود؟
این جعل و دروغ ها از تریبون زنده #شبکه_3 توهین به هزاران شهید #دفاع_مقدس است که نه تنها برای حفظ خاک ایران بلکه برای حفظ #هویت_ایرانی از دستبرد #اعراب #حزب_بعث، جان عزیز خود را فدا کردند
اگر #غیرت_ملی وجود...
@LoversofIRAN
ادامه در پیام زیر👇
اگر هویت ملی و تاریخی و فرهنگی #ایران؛ متولی سختگیر داشت مانند متولیان مسایل #مذهبی، باید شبکه ۳ توبیخ میشد بابت تریبون دادن به جوانکی با چفیه قرمز؛ چه رسد به تکرار دروغ های #تجزیه_طلبان #الاحوازیه!
■شماره اعتراض به #صدا_سیما
۰۲۱۲۷۸۱ کد ۴
■نامهای ایرانی، خط قرمز هویت ملی ما
چه کسانی به "علی_کارونی" جوانک سرسپرده جریانات #واگرا و #ایرانستیز با #چفیه_قرمز که نماد تجزیه طلبان جنوب غربی است، آنتن رسانه ملی و "پخش زنده" برنامه "سلام صبح بخیر" #عید_فطر را دادند تا ادعاهای دروغ جریان #تجزیه_طلب و #پانعرب که هوادار اندکی دارد، برای بیننده میلیونی بازگوکند؟
و مجری پراشتباه هم قربانش برود و حس کند مراتب #وحدت_ملی را به شدت طی کرده است!
با چه هدف و مجوزی از سرمایه #ملی ایران در #صدا_سیما برای تریبون دادن به جریان های ایرانستیز هزینه میشود؟
این جعل و دروغ ها از تریبون زنده #شبکه_3 توهین به هزاران شهید #دفاع_مقدس است که نه تنها برای حفظ خاک ایران بلکه برای حفظ #هویت_ایرانی از دستبرد #اعراب #حزب_بعث، جان عزیز خود را فدا کردند
اگر #غیرت_ملی وجود...
@LoversofIRAN
ادامه در پیام زیر👇
👈پول کثیف و رای کثیف، نتیجه اش میشود مجلس ضعیف!
به مناسبت افاضات جدید نمایندگان مجلس که واکنش های زیادی را برانگیخته است در فضای مجازی
☝اگر از شرافت و شایستگی کسانی که نامزد هستند مطمئن نیستید، بهتر است رای ندهید تا چنین مجلس مفتضحی را با این اندازه اعتماد به نفس کاذب ناشی از رای مردم نبینیم. اگرچه بخشی از آن رای ها هم واقعی و پاک نبود و گزارش تخلفات انتخابات مجلس گویا هر دوره بیش از پیش می شود
👈سرویس ایران، کردپرس-
انتخابات #مجلس با همه محاسنی که می تواند داشته باشد با حاشیه های همیشگی اش در شرف نزدیک شدن است. اگرچه رسما موسم تبلیغات انتخاباتی فرا نرسیده اما "حاجی فیروزهای سیاسی"، مدتی است با ظاهر شدن در چهار راه های فکری مردم در هر کوی و برزن بشارت #انتخابات نوروزی را می دهند.
در این مقطع، چهره های سیاسی دگرگون شده و بعضا جدیدالورود با کیف و کفش تازه مدرسه ابتدائی سیاسی پای در مسیر «مطرح شدن» نهاده اند. شوق و ذوق سیاسی این طیف، نامه ای ناگشوده است که ارزیابی رفتاری آنان در طول مسیر پروسه انتخابات مشخص می گردد. بیشترین روی این سخن با نمایندگان فعلی مجلس می باشد که داستانی دراز دارد. نمایندگانی که در طول دوره نمایندگی خود همواره در کنار هر وظیفه ذاتی، یک بسته انتخاباتی را به اقدامات خود پیوست نموده اند. بر اساس این روش ناصواب، متاسفانه عمده نمایندگان مجلس درطول دوره نمایندگی خود نگاهی کارکرد گرایانه به امورات مردم داشته و دارند و بعضا درهمه چیز دخالت می کنند الا وظایف عمده ذاتی خود که قانون گذاری و نظارت های قانونی بر مصوبات مجلس است. از دخالت در عزل و نصب های خرد و کلان تا معاملات سیاسی با وزراء دولت و دیگر دستگاه های کشور از مهمترین دغدغه های نمایندگان حاشیه دار بوده است. این طیف #نمایندگان در چرخش های سیاسی مهارت بسیار بالایی دارند و به راحتی در همه قاب ها و قالب ها می گنجند. در مباحث #قومی و #مذهبی که یکی از پرطرفدارترین منابع رای آوری می باشد از همه ظرفیت ها استفاده می کنند. از زنده کردن خاطرات تلخ مناقشات قومی گذشته های دور تا پوشیدن "لباس نمادین قومی منسوخ شده" و چوب حراج زدن به #امنیت_ملی ازتریبون مجلس و اظهاراتی که هرگز به آن باورنداشته و تنها از روی اضطرار و کسب رای به آنها متوسل می شوند، همگی از مصادیق بارز عوامفریبی سیاسی است که از در موسم انتخابات به اوج خود می رسد.
در آستانه تکرار یک ماراتن انتخاباتی که آهنگ آن به صورت غیر رسمی نواخته شده است می بایست برخی نمایندگان فعلی نسبت به برخی عملکردهای خود جوابگو باشند. از همه اولی تر می بایست 《 #لیست_اموال_و_دارائی فعلی خود و اعضای درجه یک و برخی حلقه های دوم و سوم خانواده》 را ارائه دهند. باید منشاء ثروتمند شدن جهشی برخی اطرافیان آنان و منبع این جهش ثروت مشخص بشود. می بایست منبع پول هایی که اخیرا برخی نمایندگان بین #شوراهای_شهر_و_روستا و دهیاران و برخی متنفذین تقسیم می کنند مشخص شود. باید حجم و منبع درآمدهای پولی کلانی که در انتخابات هزینه کرده و خواهند کرد روشن شود. باید کسانی که هنگام طرح #استیضاح #وزیر راه و شهرسازی مشکوک به دریافت #مسکن می باشند در مورد این مسائل شفاف سازی کنند. باید بعضی ها بگویند که درمراحل مقدماتی نمایندگی با چه چهره ای نمایان شدند و پس از پیروزی چه مسیری را در پیش گرفتند. باید نقش برخی نمایندگان در آتش افروزی بین #اقوام با هدف جذب #رای_کثیف که آخرین نمونه آن در ورزشگاه #تبریز مشاهده شد بررسی و مشخص شود. شرط اینکه مجلسی کارآمد و توانمند و فعال در صحنه سیاسی کشور داشته باشیم این است که ریشه و منابع پول های کثیف بررسی و برخورد شود چون رای کثیف، مولود پول کثیف است که نتیجتا مجلسی ضعیف و ناکارآمد و منفعل را به دنبال دارد. حال که در یک مقطع تاریخی حساس قرار گرفته ایم، کشور به صورت ویژه نیازمند شکل گیری یک مجلس قوی و کارآمد و به دور از حواشی رایج است و در این بین دستگاه های نظارتی و همچنین معتمدین و متنفذینی که دغدغه نظام و مردم را دارند نقشی اساسی بر عهده دارند. این دستگاه ها و این معتمدین باید چهره نفاق و برخی عوام فریبی ها را برای مردم روشن کنند و از ورود پول های کثیف به انتخابات و جمع آوری رای های کثیف جلوگیری کنند. شکل گیری یک مجلس کارآمد می تواند اعتماد عمومی به مجلس و صندوق رای را به صورت ویژه بازسازی کند و این یک وظیفه اساسی برای شانه دستگاه های نظارتی، معتمدین و البته رسانه های جمعی است.
کانال عاشقان ایران
@LoversofIRAN
به مناسبت افاضات جدید نمایندگان مجلس که واکنش های زیادی را برانگیخته است در فضای مجازی
☝اگر از شرافت و شایستگی کسانی که نامزد هستند مطمئن نیستید، بهتر است رای ندهید تا چنین مجلس مفتضحی را با این اندازه اعتماد به نفس کاذب ناشی از رای مردم نبینیم. اگرچه بخشی از آن رای ها هم واقعی و پاک نبود و گزارش تخلفات انتخابات مجلس گویا هر دوره بیش از پیش می شود
👈سرویس ایران، کردپرس-
انتخابات #مجلس با همه محاسنی که می تواند داشته باشد با حاشیه های همیشگی اش در شرف نزدیک شدن است. اگرچه رسما موسم تبلیغات انتخاباتی فرا نرسیده اما "حاجی فیروزهای سیاسی"، مدتی است با ظاهر شدن در چهار راه های فکری مردم در هر کوی و برزن بشارت #انتخابات نوروزی را می دهند.
در این مقطع، چهره های سیاسی دگرگون شده و بعضا جدیدالورود با کیف و کفش تازه مدرسه ابتدائی سیاسی پای در مسیر «مطرح شدن» نهاده اند. شوق و ذوق سیاسی این طیف، نامه ای ناگشوده است که ارزیابی رفتاری آنان در طول مسیر پروسه انتخابات مشخص می گردد. بیشترین روی این سخن با نمایندگان فعلی مجلس می باشد که داستانی دراز دارد. نمایندگانی که در طول دوره نمایندگی خود همواره در کنار هر وظیفه ذاتی، یک بسته انتخاباتی را به اقدامات خود پیوست نموده اند. بر اساس این روش ناصواب، متاسفانه عمده نمایندگان مجلس درطول دوره نمایندگی خود نگاهی کارکرد گرایانه به امورات مردم داشته و دارند و بعضا درهمه چیز دخالت می کنند الا وظایف عمده ذاتی خود که قانون گذاری و نظارت های قانونی بر مصوبات مجلس است. از دخالت در عزل و نصب های خرد و کلان تا معاملات سیاسی با وزراء دولت و دیگر دستگاه های کشور از مهمترین دغدغه های نمایندگان حاشیه دار بوده است. این طیف #نمایندگان در چرخش های سیاسی مهارت بسیار بالایی دارند و به راحتی در همه قاب ها و قالب ها می گنجند. در مباحث #قومی و #مذهبی که یکی از پرطرفدارترین منابع رای آوری می باشد از همه ظرفیت ها استفاده می کنند. از زنده کردن خاطرات تلخ مناقشات قومی گذشته های دور تا پوشیدن "لباس نمادین قومی منسوخ شده" و چوب حراج زدن به #امنیت_ملی ازتریبون مجلس و اظهاراتی که هرگز به آن باورنداشته و تنها از روی اضطرار و کسب رای به آنها متوسل می شوند، همگی از مصادیق بارز عوامفریبی سیاسی است که از در موسم انتخابات به اوج خود می رسد.
در آستانه تکرار یک ماراتن انتخاباتی که آهنگ آن به صورت غیر رسمی نواخته شده است می بایست برخی نمایندگان فعلی نسبت به برخی عملکردهای خود جوابگو باشند. از همه اولی تر می بایست 《 #لیست_اموال_و_دارائی فعلی خود و اعضای درجه یک و برخی حلقه های دوم و سوم خانواده》 را ارائه دهند. باید منشاء ثروتمند شدن جهشی برخی اطرافیان آنان و منبع این جهش ثروت مشخص بشود. می بایست منبع پول هایی که اخیرا برخی نمایندگان بین #شوراهای_شهر_و_روستا و دهیاران و برخی متنفذین تقسیم می کنند مشخص شود. باید حجم و منبع درآمدهای پولی کلانی که در انتخابات هزینه کرده و خواهند کرد روشن شود. باید کسانی که هنگام طرح #استیضاح #وزیر راه و شهرسازی مشکوک به دریافت #مسکن می باشند در مورد این مسائل شفاف سازی کنند. باید بعضی ها بگویند که درمراحل مقدماتی نمایندگی با چه چهره ای نمایان شدند و پس از پیروزی چه مسیری را در پیش گرفتند. باید نقش برخی نمایندگان در آتش افروزی بین #اقوام با هدف جذب #رای_کثیف که آخرین نمونه آن در ورزشگاه #تبریز مشاهده شد بررسی و مشخص شود. شرط اینکه مجلسی کارآمد و توانمند و فعال در صحنه سیاسی کشور داشته باشیم این است که ریشه و منابع پول های کثیف بررسی و برخورد شود چون رای کثیف، مولود پول کثیف است که نتیجتا مجلسی ضعیف و ناکارآمد و منفعل را به دنبال دارد. حال که در یک مقطع تاریخی حساس قرار گرفته ایم، کشور به صورت ویژه نیازمند شکل گیری یک مجلس قوی و کارآمد و به دور از حواشی رایج است و در این بین دستگاه های نظارتی و همچنین معتمدین و متنفذینی که دغدغه نظام و مردم را دارند نقشی اساسی بر عهده دارند. این دستگاه ها و این معتمدین باید چهره نفاق و برخی عوام فریبی ها را برای مردم روشن کنند و از ورود پول های کثیف به انتخابات و جمع آوری رای های کثیف جلوگیری کنند. شکل گیری یک مجلس کارآمد می تواند اعتماد عمومی به مجلس و صندوق رای را به صورت ویژه بازسازی کند و این یک وظیفه اساسی برای شانه دستگاه های نظارتی، معتمدین و البته رسانه های جمعی است.
کانال عاشقان ایران
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈اندیشه ملی که مصدق پرچمدارش بود، همواره یا خار چشم تمامیت خواهان بوده یا ایرانستیزان
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
Forwarded from کمپین تحریم محور پانترکیسم
⛔️نقشه پانکردیسم، پانترکیسم، صهیونیسم را با جذب کردهای جداییطلب به ایران، برهم بزنیم
📍بخش یک
📌گزارههای کلیدی:
هرکجا #کرد هست، آنجا ایران است
هرکجا #آذری هست، بی شک ایران است
با تمرکز بر این دو گزاره و برگرداندن مغالطه تجزیهطلبان به خودشان، تبلیغات پانکردیسم_پانترکیسم را نقش برآب کنیم؛
چون
آذری جدا بشود که چه بشود؟کجا برود؟
وقتی خود مردم شمال ارس هم خود را #آذری میدانند، یعنی اعتراف میکنند که آنجا ایران است. منظور زیرکانه ما هم از این شعار، ناظر به مردم شمال ارس است و اینکه آغوش ایران برای پذیرش آنها باز
و
#کرد هم جدا بشود که چه بشود؟کجا برود؟
وقتی همه سرزمینهای کردنشین، ستونهای تمدنی #ایران_زمین هستند. تمرکز ما در این شعار هم زیرکانه بر کردهای بیرون از ایران است و اینکه آغوش ایران برایشان باز
📌درباره مساله تجزیهطلبی #کردهای_ترکیه #کردهای_سوریه #کردهای_عراق، نگرانی برخی هممیهنان که جداییخواهی آنها را دارای اثر منفی روی #کردهای_ایران میدانند، قابل احترام است، اما گفتن این نکات را لازم دیدم؛ با توجه به تکنیکهای #تبلیغات، #شعارسازی و #روانشناسی_مخاطب برای جا انداختن مفهومی خاص
#جنگ_رسانه جنگی است چندلایه، سخت و بیرحم که گرچه گلوله شلیک نمیشود و زخمی برتن نمیماند، اما اثرات کوتاهمدت و بلندمدتی بر #ذهن و #روان مخاطب دارد که گاه از تیر و ترکش بدتر است! پس شناخت این تکنیکها و مقابلهبهمثل در حد آنها یا حتی قویتر از آنها بسیار لازم است. در جنگ رسانه نباید واداده و #مغلوب_تبلیغات طرف مقابل شد. بلکه مدام باید آگاهانه از خود پرسید که؛ الان حرکت ما در کدام سوی میدان است، سوی درست یا غلط؟
وقتی از جداییطلبی کردهای ترکیه و عراق میترسیم درحالیکه هنوز رخ نداده است و نمیخواهیم #زمان را غنیمت دانسته، در این عرصه فعال شویم تا آن جداییخواهی را به نفع خود مصادره کنیم، یعنی بخشی از #تبلیغات_پانکردیسم روی ما هم اثر منفی گذاشته! امانباید چنین باشد
ما هنوز #فرصت_برد این جنگ رسانهای را داریم چون هنوز انفجار اصلی در ترکیه و عراق رخ نداده است. اتفاقا باید از تبلیغات ۲۰ساله پانکردیسم به سود خود بهرهبرداری کنیم و حاصل زحمات آنها را به #نفع_ایران برگردانیم. مسیری که پانکردیسم با هدایت دقیق صهیونیسم پیش میبرد(با جعل هویت و تاریخسازی دروغین، شباهت میان قوم یهود و کردهای منطقه ایجاد میکند و سراب #ارض_موعود/ و نمیگوید که دریای خون در راه است)و مدام شعار تجزیهطلبی در4کشور و ساختن سرزمین جدید کردی میدهد، را ما باید مثل چاپار چالاکی که در میانه راه، نامه را از رقیب میرباید و پیام را خودش به مسیری که میخواهد میبرد، عمل کنیم👍
کردها میخواهند تجزیه شوند؟ باشد مشکلی نیست، فقط "هرجا کرد هست آنجا ستونی از ایران است"، به خانه نیاکانی بازگردند تا دست در دست هم این زمینها را آبادکنیم. اتفاقا این پیوستن چقدر برای ما منافع اقتصادی، ژئوپلتیکی، سیاسی، امنیتی، زیستمحیطی دارد. مثلا پروژه #گاپ ترکیه که بشدت باعث خشکی عراق و ایران میشود متوقف و بخشی از بحران آب ایران حل میشود با دسترسی به سرچشمههای بزرگ آب شرق عراق و ترکیه👍. جنگ ۱۰ سال آینده خاورمیانه #جنگ_آب است و ایران #بحران_آب جدی دارد
اگر موشکافانه وضعیت ایران را ببینیم، نتیجه داوری غیرمغرضانه از امروز ایران آن است که #تبعیض کنونی اینجا نه #قومی است نه #مذهبی، بلکه ناشی از میزان سرسپردگی به #ایدئولوژی_غالب است؛ و لزوما هیچ ربطی به میزان پایبندی به مذهب #تشیع ندارد
آزادیای که سراسر ایران در استفاده از #زبان_محلی #موسیقی_محلی #آیین_محلی #تنپوش_محلی #رسانه_محلی (تلویزیون رادیو کتاب) دارند، در هیچجای #خاورمیانه، بلکه #آسیا مشابه ندارد! در قلب پایتخت با آزادی، موسیقی و تئاتر محلی اجرا میشود، چیزی که برای اقوام #تات #تالش #کرد #ارمنی، حتی شیعیان #آذری ج.باکو/ و #کرد #علوی #ارمنی #یونانی در ترکیه؛ رویای دست نیافتنی است!
اما کردهای #ترکیه #سوریه #عراق واقعا دهههاست زیر ستم محور ترکی_عربی هستند و در هر ۳ کشور #سرکوب_سیستماتیک، محرومیت عامدانه، خشونت و کشتار قومی_مذهبی شدهاند، یعنی به شکل برنامهریزی شده از سوی حکومتهای مستقر در عراق(تا قبل از سرنگونی صدام)، ترکیه(بیش از یک قرن)، سوریه(دوره اسدها و حزب بعث) فقط بخاطر زبانی متفاوت از عربی و ترکی و فرهنگ خاص قومی برخاسته از تمدن ایرانزمینی!
اصلا کردهای ایران همیشه یک پای ثابت نگاهبانی از این مرز وبوم بوده اند حالا چطور میتوانند به تلاش، دسترنج، ریشه و ایرانی که خودشان حفظ کردهاند پشت کنند؟
از #صفویه که تشیع رسمی شد؛ زمان شاه اسماعیل، شاه تهماسپ و شاه عباس، جمعیت زیادی از کردهای #کرمانج برای دفاع از مرز ایران دربرابر حمله #ازبکان به #خراسان کوچ کردند. کرمانجها همان کردهای #آناتولی #شمال_عراق و #غرب_آذربایجان بودند
@Ban_Turkey
📍بخش یک
📌گزارههای کلیدی:
هرکجا #کرد هست، آنجا ایران است
هرکجا #آذری هست، بی شک ایران است
با تمرکز بر این دو گزاره و برگرداندن مغالطه تجزیهطلبان به خودشان، تبلیغات پانکردیسم_پانترکیسم را نقش برآب کنیم؛
چون
آذری جدا بشود که چه بشود؟کجا برود؟
وقتی خود مردم شمال ارس هم خود را #آذری میدانند، یعنی اعتراف میکنند که آنجا ایران است. منظور زیرکانه ما هم از این شعار، ناظر به مردم شمال ارس است و اینکه آغوش ایران برای پذیرش آنها باز
و
#کرد هم جدا بشود که چه بشود؟کجا برود؟
وقتی همه سرزمینهای کردنشین، ستونهای تمدنی #ایران_زمین هستند. تمرکز ما در این شعار هم زیرکانه بر کردهای بیرون از ایران است و اینکه آغوش ایران برایشان باز
📌درباره مساله تجزیهطلبی #کردهای_ترکیه #کردهای_سوریه #کردهای_عراق، نگرانی برخی هممیهنان که جداییخواهی آنها را دارای اثر منفی روی #کردهای_ایران میدانند، قابل احترام است، اما گفتن این نکات را لازم دیدم؛ با توجه به تکنیکهای #تبلیغات، #شعارسازی و #روانشناسی_مخاطب برای جا انداختن مفهومی خاص
#جنگ_رسانه جنگی است چندلایه، سخت و بیرحم که گرچه گلوله شلیک نمیشود و زخمی برتن نمیماند، اما اثرات کوتاهمدت و بلندمدتی بر #ذهن و #روان مخاطب دارد که گاه از تیر و ترکش بدتر است! پس شناخت این تکنیکها و مقابلهبهمثل در حد آنها یا حتی قویتر از آنها بسیار لازم است. در جنگ رسانه نباید واداده و #مغلوب_تبلیغات طرف مقابل شد. بلکه مدام باید آگاهانه از خود پرسید که؛ الان حرکت ما در کدام سوی میدان است، سوی درست یا غلط؟
وقتی از جداییطلبی کردهای ترکیه و عراق میترسیم درحالیکه هنوز رخ نداده است و نمیخواهیم #زمان را غنیمت دانسته، در این عرصه فعال شویم تا آن جداییخواهی را به نفع خود مصادره کنیم، یعنی بخشی از #تبلیغات_پانکردیسم روی ما هم اثر منفی گذاشته! امانباید چنین باشد
ما هنوز #فرصت_برد این جنگ رسانهای را داریم چون هنوز انفجار اصلی در ترکیه و عراق رخ نداده است. اتفاقا باید از تبلیغات ۲۰ساله پانکردیسم به سود خود بهرهبرداری کنیم و حاصل زحمات آنها را به #نفع_ایران برگردانیم. مسیری که پانکردیسم با هدایت دقیق صهیونیسم پیش میبرد(با جعل هویت و تاریخسازی دروغین، شباهت میان قوم یهود و کردهای منطقه ایجاد میکند و سراب #ارض_موعود/ و نمیگوید که دریای خون در راه است)و مدام شعار تجزیهطلبی در4کشور و ساختن سرزمین جدید کردی میدهد، را ما باید مثل چاپار چالاکی که در میانه راه، نامه را از رقیب میرباید و پیام را خودش به مسیری که میخواهد میبرد، عمل کنیم👍
کردها میخواهند تجزیه شوند؟ باشد مشکلی نیست، فقط "هرجا کرد هست آنجا ستونی از ایران است"، به خانه نیاکانی بازگردند تا دست در دست هم این زمینها را آبادکنیم. اتفاقا این پیوستن چقدر برای ما منافع اقتصادی، ژئوپلتیکی، سیاسی، امنیتی، زیستمحیطی دارد. مثلا پروژه #گاپ ترکیه که بشدت باعث خشکی عراق و ایران میشود متوقف و بخشی از بحران آب ایران حل میشود با دسترسی به سرچشمههای بزرگ آب شرق عراق و ترکیه👍. جنگ ۱۰ سال آینده خاورمیانه #جنگ_آب است و ایران #بحران_آب جدی دارد
اگر موشکافانه وضعیت ایران را ببینیم، نتیجه داوری غیرمغرضانه از امروز ایران آن است که #تبعیض کنونی اینجا نه #قومی است نه #مذهبی، بلکه ناشی از میزان سرسپردگی به #ایدئولوژی_غالب است؛ و لزوما هیچ ربطی به میزان پایبندی به مذهب #تشیع ندارد
آزادیای که سراسر ایران در استفاده از #زبان_محلی #موسیقی_محلی #آیین_محلی #تنپوش_محلی #رسانه_محلی (تلویزیون رادیو کتاب) دارند، در هیچجای #خاورمیانه، بلکه #آسیا مشابه ندارد! در قلب پایتخت با آزادی، موسیقی و تئاتر محلی اجرا میشود، چیزی که برای اقوام #تات #تالش #کرد #ارمنی، حتی شیعیان #آذری ج.باکو/ و #کرد #علوی #ارمنی #یونانی در ترکیه؛ رویای دست نیافتنی است!
اما کردهای #ترکیه #سوریه #عراق واقعا دهههاست زیر ستم محور ترکی_عربی هستند و در هر ۳ کشور #سرکوب_سیستماتیک، محرومیت عامدانه، خشونت و کشتار قومی_مذهبی شدهاند، یعنی به شکل برنامهریزی شده از سوی حکومتهای مستقر در عراق(تا قبل از سرنگونی صدام)، ترکیه(بیش از یک قرن)، سوریه(دوره اسدها و حزب بعث) فقط بخاطر زبانی متفاوت از عربی و ترکی و فرهنگ خاص قومی برخاسته از تمدن ایرانزمینی!
اصلا کردهای ایران همیشه یک پای ثابت نگاهبانی از این مرز وبوم بوده اند حالا چطور میتوانند به تلاش، دسترنج، ریشه و ایرانی که خودشان حفظ کردهاند پشت کنند؟
از #صفویه که تشیع رسمی شد؛ زمان شاه اسماعیل، شاه تهماسپ و شاه عباس، جمعیت زیادی از کردهای #کرمانج برای دفاع از مرز ایران دربرابر حمله #ازبکان به #خراسان کوچ کردند. کرمانجها همان کردهای #آناتولی #شمال_عراق و #غرب_آذربایجان بودند
@Ban_Turkey