عاشقان ایران
468 subscribers
4.39K photos
2.35K videos
163 files
887 links
ادمین @Lovers_of_IRAN_bot
عاشقان ایران
از باختر تا خاور پهنکوه ایران
از دریاچه کاسپی تاجنوب دریای پارس
#ایران بزرگترین دلیل کنارهم بودن ما با همه تفاوتهاست

دغدغه های ملی

راهنما👈 https://t.me/LoversofIRAN/2531

https://instagram.com/LoversofIRAN اینستا
Download Telegram
۲۰بهمن زادروز #ابراهیم_پورداوود استاد بزرگ فرهنگ و زبان های باستانی ایران است.
ﺍﻭ ﺑﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻥ #ﺍﻭﺳﺘﺎ ﺩﺭ ۶ﺩﻓﺘﺮ، ﮐﻤﮏ ﺷﺎﯾﺎﻧﯽ ﺑﻪ پژوهش های ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﮐﺮﺩ.

اگر پرسی ز کیش پورداوود
جوان پارسی #ایران پرستد
عاشقان ایران
۲۰بهمن زادروز #ابراهیم_پورداوود استاد بزرگ فرهنگ و زبان های باستانی ایران است. ﺍﻭ ﺑﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻥ #ﺍﻭﺳﺘﺎ ﺩﺭ ۶ﺩﻓﺘﺮ، ﮐﻤﮏ ﺷﺎﯾﺎﻧﯽ ﺑﻪ پژوهش های ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﮐﺮﺩ. اگر پرسی ز کیش پورداوود جوان پارسی #ایران پرستد
👈استاد ابراهیم پورداوود و ایران شناسی 👉

@LoversofIRAN

⬅️ #ابراهیم_پورداوود،

زادهٔ ۲۰ بهمن ۱۲۶۴، #رشت - مرگ ۲۶ آبان ۱۳۴۷، تهران) #ایران‌_شناس معاصر، اوستاشناس، نخستین مترجم فارسی #اوستا و استاد فرهنگ ایران باستان و زبان اوستایی دانشگاه تهران

پورداوود را بنیانگذار #ایران_‌شناسی در #ایران، و زنده‌کنندهٔ "فرهنگ و زبان های #ایران‌_باستان" دانسته‌اند. وی از کودکی به دانستن اوضاع ایران کهن علاقه‌ داشت و چون به سن رشد رسید، مطالعهٔ کتاب هایی را که درباره ایران باستان بود، بر مطالعهٔ کتاب های دیگر ترجیح داد و به خصوص کتاب های مربوط به دین #زردشتی بیش از همه توجه او را به خود جلب کرد.

او سال های دراز در این‌باره به تحقیق پرداخت و با آگاهی وسیعی که از زبان های فرانسه، آلمانی، انگلیسی، عربی و ترکی و دیگر زبان های کهن داشت، تمام کتاب های مربوط به ایران قدیم را - که به زبان های گوناگون نوشته شده بود - در کتابخانهٔ شخصی گرد آورد و تا آخرین دقایق حیات به مطالعه و بررسی سرگرم بود.

او در این راه از مباحثه و مکاتبه با دانشمندان بزرگ ایران‌شناسی دنیای غرب از جمله مارکوارت، مان، هارتمان، فرانک، شدر، براون، میتووخ، مینورسکی، ولف و بلوشه دریغ نمی‌کرد. بر اثر کوشش های پیگیر او ایرانیان می‌توانند اوستا را به زبان فارسی سادهٔ امروزی مطالعه کنند و از اوضاع و رسوم و اخلاق و مواعظ و حِکم، معتقدات دینی، روایت های تاریخی و اساطیری نیاکان خود آگاه شوند.

خدمت بزرگ او دربارهٔ تفسیر اوستا به خدماتی تشبیه شده‌است که گروته و راولینسون در قرن نوزدهم نسبت به کشف الفبای میخی کردند و دنیا را از تاریخ قوم آریایی و ایران هخامنشی آگاه ساختند.

ترجمه و گزارش اوستا برجسته‌ترین اثر پورداوود به شمار می‌رود. با در نظر گرفتن سیاق عبارت های اوستایی و دور بودن آنها از شیوهٔ #زبان #فارسی امروز و نیز با توجه به متن مشکل و پر از ابهام اوستای نخستین، اهمیت کار پورداوود روشن می‌شود.

او می‌کوشید ترجمه‌ای روان از اوستا به دست دهد و بدون آنکه از حدود قواعد زبان فارسی دور شود، با استفاده از واژه‌های کهن، ترکیباتی رسا و خوش‌آهنگ پدید آورد. امتیاز دیگر کار او مقدمه و توضیحاتی است که برای هر یک از بخش های اوستا نگاشته ‌است. این مجموعه علاوه بر تفسیر و ترجمه، لغت‌نامهٔ بزرگی در ریشه‌شناسی واژه‌های ایرانی نیز هست و از بهترین مآخذ برای پی بردن به فرهنگ ایران‌ باستان به‌شمار می‌آید.

پورداوود در طول سال ها معلمی خود، شاگردان فراوانی تربیت کرد که هریک خود معلمان و محققان نامدار در عرصهٔ ادب و فرهنگ ایران شمرده می‌شوند و از آن میان محمد معین، محمد مقدم، بهرام فره‌وشی، احسان یارشاطر و جلیل دوستخواه بیش از دیگران شناخته‌شده هستند.

آثار
الف: ترجمه ها
1. گات‌ها (بمبئی، ۱۳۰۵)، نخستین بخش از اوستاست که جزو مجموعهٔ یسنا به شمار می‌آید و توسط انجمن زردشتیان ایرانی بمبئی و ایران لیگ چاپ شده، و به دستیاری دینشاه ایرانی به دو زبان پارسی و انگلیسی فراهم آمده‌است.
2. یشت‌ها (بمبئی، ۱۳۰۷)، دو بخش. نخستین مجموعهٔ یسناست و دیباچهٔ آن به دستیاری دینشاه ایرانی به انگلیسی ترجمه شده‌است.
3.خرده‌اوستا (بمبئی، ۱۳۱۰)، گزارش و ترجمهٔ آخرین بخش اوستاست.
4.یسنا (بمبئی، ۱۳۱۲)
5.یادداشت‌های گات‌ها (تهران، ۱۳۳۶)
6.ویسپرد (تهران، ۱۳۴۳)، بخش دیگری از اوستا
7.وندیداد، که جزو آثار منتشرنشدهٔ اوست.

ب: نثر وپژوهش ها
1.ایرانشاه(بمبئی، ۱۳۰۴)، در شرح مهاجرت زردشتیان ایران به هند.
2.خرمشاه(بمبئی، ۱۳۰۵)، بخشی از سخنرانی‌های پورداوود دربارهٔ آیین و کارنامهٔ زبان باستان
3.گفت‌وشنود پارسی(بمبئی، ۱۳۱۲)، کتاب درسی آموختن زبان پارسی به هندوها.
4.سوشیانس(بمبئی، ۱۳۰۶)، رساله سخنرانی ها
5.فرهنگ ایران باستان(تهران، ۱۳۲۶)، گفتارهایی دربارهٔ فرهنگ ایران باستان و برخی واژه‌ها
6.هرمزدنامه(تهران، ۱۳۳۱)، دربارهٔ گیاهان خوراکی، دارویی و واژه‌شناسی.
7.آناهیتا یا پنجاه گفتار(تهران، ۱۳۴۳)، مقاله‌هایی دربارهٔ تاریخ، تمدن و زبان ایرانیان.
8.خوزستان ما(تهران، ۱۳۴۳)، رسالهٔ کوچکی دربارهٔ سرزمین ایلام و اقوام خوز که از اسناد مهم تاریخ خوزستان است.
9.بیژن و منیژه (تهران، ۱۳۴۴)، گزیده‌ای از شاهنامهٔ فردوسی همراه با پیش‌گفتار دقیقی و شاهنامه
10.فریدون (تهران، ۱۳۴۶)، گزیده‌ای از شاهنامهٔ فردوسی با توضیحات و حواشی
11.زین ابزار (تهران، ۱۳۴۷)، تاریخچه‌ای از سلاح‌های کهن ایرانی.
12.ترجمهٔ کیمیای سعادت امام محمد غزالی.

ج: شعرها
1.پوراندخت‌نامه (دیوان اشعار)،۱۳۰۶
2.یزدگرد شهریار، یادبود جشن هزاره فردوسی۱۳۰۷
3.سروده‌های پورداوود در گزارش خرده اوستا؛ سروده شده،۱۳۱۰
4. چکامه‌ای در گزارش گات‌ها،۱۳۱۶
5.دو چکامه و دو غزل که ادوارد براون از پورداوود در کتاب تاریخ ادبیات
6.قطعهٔ کشاورز،۱۹۱۴

خلاصه شده ازکانال @ardestanialii


@LoversofIRAN
عاشقان ایران
🔴فرهنگ ایران"جان فدا"می خواهد استاد #فریدون_جنیدی دیروز در هفتاد و نهمین، زادروزشان از درد بی توجهی به #ایران_باستان گفتند. از اینجا بخوانید👇 goo.gl/GDbkhu کانال #بنیاد_نیشابور @bonyad_neyshaboor
👈 ادامه گفتگوی خواندنی با استاد #فریدون_جنیدی در جشن ۷۹ سالگی:
● فرهنگ ایران، "جان فدا" می خواهد.
● جوانان ایران باید اوستا بخوانند.👉

#بخش_سه

⬅️ شکست روش غرب برای آموزش زبان پهلوی، در برابر روش آموزشی #ایران_کهن:


یک ایرانی خانه ای را به بنیادنیشابور بخشید تا این جا را به مرکز کار بنیاد تبدیل کنیم و در یک اتاق ۶×۴ کلاسهای #بنیاد_نیشابور را برگزار کنیم.
به نظر می رسد در میان خودی ها نیز باید صبر به خرج داد...
خودی های ما همگی #غرب_زده هستند و فرامین غرب را اجرا می کنند. فرقی هم ندارد این غرب، #یونان یا فرهنگ عرب باشد، در حالی که باید دریابیم سرآغاز درخشش در قوم #عرب، از ایران بوده است. حتی نود درصد نویسندگان تاریخِ عرب از ایران هستند. عرب ها نویسنده ای ندارند و معدود نگارندگان شان به #مصر و #عراق برمی گردد. در واقع برخی از ما #ایرانیان کمک کردند که فرهنگ عرب بدرخشد. امیدوارم در آینده اتفاقاتی رخ دهد تا فرهنگ غنی ایران دوباره متعالی شود.

🔹شیوه آموزش زبان های باستانی به شدت مورد انتقاد شما قرار دارد. #بنیاد_نیشابور چگونه به دانشجویانش آموزش می دهد که متفاوت از دانشگاه‌هاست؟

دانشگاه های ما در زمینه آموزش زبان های باستانی به شدت پیرو شیوه #غربی هستند. در حوزه زبان #پهلوی، فردی به نام «دیوید نیل مکنزی» پیدا شد که دیوانه بود. او حرکاتی انجام می داد که حتی از بیانش کراهت دارم و بر جنونش صحه می گذارد. « #مکنزی» با #ایران جنگید و تمام متون پهلوی را به شیوه ای خواند که اصلا معنی ندارد. در خود #اروپا نیز برخی کشورها و دانشگاه ها هستند که تصور می کنند سخن «مکنزی» نادرست اما بعضی دانشگاه‌ها از جمله دانشگاه های ایران از او متابعت می‌کنند. پس از دوره استادان روانشاد، #ابراهیم_پورداوود، #ماهیار_نوابی و بعدتر #بهرام_فره‌وشی، همه به شیوه ایران باستان تدریس می کردند. پس از آن که «نامه پهلوانی، خودآموز خط و زبان پهلوی ساسانی و اشکانی» را به شیوه کهن نوشتم، آن زمان فقط در #دانشگاه_تهران تدریس می شد اما گروهی تصمیم گرفت در مبارزه با من به شیوه « #مکنزی» تدریس کند تا کتاب من بی ارزش شود و حالا هم تمام دانشگاه ها به همان شیوه درس می‌دهند که به جز سردرگمی و ناراحتی، چیزی برای بچه ها ندارد و دانشجویان از زبان پهلوی چیزی نمی فهمند. تنها به شیوه آموزشی «مکنزی» نمره ای می گیرند ولی هیچ از زبان پهلوی نمی آموزند. دستور زبان اوستایی نیز بسیار گسترده است، به طور مثال ۷۲ گونه صرفی نام در آن وجود دارد و اگر کسی بخواهد این زبان را بیاموزد با دشواری مواجه می شود چرا که این گونه ها در گفتار به کار نمی رفته است. دانشجو نیز از روی یک متد ثابت درس می خواند و طبیعی است که نمی تواند ۷۲ نمونه صرفی یک واژه را یاد بگیرد. پرسش من از افراد وفادار به این شیوه آموزشی این است که وقتی مادرمان برای اولین بار با ما صحبت می کند، می‌گوید: «من، صیغه فاعلی مفرد اول شخص است؟!» یا فقط کلمات «من، تو و او» را به ما می آموزد. او به قاعده ها کاری ندارد و سعی می کند توانایی تکلم به زبان را به ما بیاموزد. همان طور که گفتم شیوه نادرستی در حال آموزش است و دانشجویان نیز سرآخر بدون هیچ نصیبی از کلاس ها خارج می شوند. این افراد وقتی می بینند شیوه آموزشی #ایران_کهن را به کار گرفته ام، همه به مخالفت با من برمی خیزند اما به شکل دسته جمعی هم توان مقابله با بنیاد را ندارند. ما سخن راست را بر زبان می‌رانیم و حق می گوییم و آن چه دانش پیشینیان بوده را در بنیاد مطرح کرده‌ایم. مهم‌ترین دلیل شکست‌شان همین است. بنیاد ما گاهی حتی توان پرداخت پول قبض برقش را ندارد اما از تمام دانشگاه های ایران، دانشجوی بیشتری در زمینه آموزش زبان های باستانی تربیت کرده است که شکست بزرگی برای آموزش عالی کشور است!

@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈استاد ابراهیم پورداوود و ایران شناسی 👉

@LoversofIRAN

⬅️ #ابراهیم_پورداوود،

زادهٔ ۲۰ بهمن ۱۲۶۴، #رشت - مرگ ۲۶ آبان ۱۳۴۷، تهران) #ایران‌_شناس معاصر، اوستاشناس، نخستین مترجم فارسی #اوستا و استاد فرهنگ ایران باستان و زبان اوستایی دانشگاه تهران

پورداوود را بنیانگذار #ایران_‌شناسی در #ایران، و زنده‌کنندهٔ "فرهنگ و زبان های #ایران‌_باستان" دانسته‌اند. وی از کودکی به دانستن اوضاع ایران کهن علاقه‌ داشت و چون به سن رشد رسید، مطالعهٔ کتاب هایی را که درباره ایران باستان بود، بر مطالعهٔ کتاب های دیگر ترجیح داد و به خصوص کتاب های مربوط به دین #زردشتی بیش از همه توجه او را به خود جلب کرد.

او سال های دراز در این‌باره به تحقیق پرداخت و با آگاهی وسیعی که از زبان های فرانسه، آلمانی، انگلیسی، عربی و ترکی و دیگر زبان های کهن داشت، تمام کتاب های مربوط به ایران قدیم را - که به زبان های گوناگون نوشته شده بود - در کتابخانهٔ شخصی گرد آورد و تا آخرین دقایق حیات به مطالعه و بررسی سرگرم بود.

او در این راه از مباحثه و مکاتبه با دانشمندان بزرگ ایران‌شناسی دنیای غرب از جمله مارکوارت، مان، هارتمان، فرانک، شدر، براون، میتووخ، مینورسکی، ولف و بلوشه دریغ نمی‌کرد. بر اثر کوشش های پیگیر او ایرانیان می‌توانند اوستا را به زبان فارسی سادهٔ امروزی مطالعه کنند و از اوضاع و رسوم و اخلاق و مواعظ و حِکم، معتقدات دینی، روایت های تاریخی و اساطیری نیاکان خود آگاه شوند.

خدمت بزرگ او دربارهٔ تفسیر اوستا به خدماتی تشبیه شده‌است که گروته و راولینسون در قرن نوزدهم نسبت به کشف الفبای میخی کردند و دنیا را از تاریخ قوم آریایی و ایران هخامنشی آگاه ساختند.

ترجمه و گزارش اوستا برجسته‌ترین اثر پورداوود به شمار می‌رود. با در نظر گرفتن سیاق عبارت های اوستایی و دور بودن آنها از شیوهٔ #زبان #فارسی امروز و نیز با توجه به متن مشکل و پر از ابهام اوستای نخستین، اهمیت کار پورداوود روشن می‌شود.

او می‌کوشید ترجمه‌ای روان از اوستا به دست دهد و بدون آنکه از حدود قواعد زبان فارسی دور شود، با استفاده از واژه‌های کهن، ترکیباتی رسا و خوش‌آهنگ پدید آورد. امتیاز دیگر کار او مقدمه و توضیحاتی است که برای هر یک از بخش های اوستا نگاشته ‌است. این مجموعه علاوه بر تفسیر و ترجمه، لغت‌نامهٔ بزرگی در ریشه‌شناسی واژه‌های ایرانی نیز هست و از بهترین مآخذ برای پی بردن به فرهنگ ایران‌ باستان به‌شمار می‌آید.

پورداوود در طول سال ها معلمی خود، شاگردان فراوانی تربیت کرد که هریک خود معلمان و محققان نامدار در عرصهٔ ادب و فرهنگ ایران شمرده می‌شوند و از آن میان محمد معین، محمد مقدم، بهرام فره‌وشی، احسان یارشاطر و جلیل دوستخواه بیش از دیگران شناخته‌شده هستند.

آثار
الف: ترجمه ها
1. گات‌ها (بمبئی، ۱۳۰۵)، نخستین بخش از اوستاست که جزو مجموعهٔ یسنا به شمار می‌آید و توسط انجمن زردشتیان ایرانی بمبئی و ایران لیگ چاپ شده، و به دستیاری دینشاه ایرانی به دو زبان پارسی و انگلیسی فراهم آمده‌است.
2. یشت‌ها (بمبئی، ۱۳۰۷)، دو بخش. نخستین مجموعهٔ یسناست و دیباچهٔ آن به دستیاری دینشاه ایرانی به انگلیسی ترجمه شده‌است.
3.خرده‌اوستا (بمبئی، ۱۳۱۰)، گزارش و ترجمهٔ آخرین بخش اوستاست.
4.یسنا (بمبئی، ۱۳۱۲)
5.یادداشت‌های گات‌ها (تهران، ۱۳۳۶)
6.ویسپرد (تهران، ۱۳۴۳)، بخش دیگری از اوستا
7.وندیداد، که جزو آثار منتشرنشدهٔ اوست.

ب: نثر وپژوهش ها
1.ایرانشاه(بمبئی، ۱۳۰۴)، در شرح مهاجرت زردشتیان ایران به هند.
2.خرمشاه(بمبئی، ۱۳۰۵)، بخشی از سخنرانی‌های پورداوود دربارهٔ آیین و کارنامهٔ زبان باستان
3.گفت‌وشنود پارسی(بمبئی، ۱۳۱۲)، کتاب درسی آموختن زبان پارسی به هندوها.
4.سوشیانس(بمبئی، ۱۳۰۶)، رساله سخنرانی ها
5.فرهنگ ایران باستان(تهران، ۱۳۲۶)، گفتارهایی دربارهٔ فرهنگ ایران باستان و برخی واژه‌ها
6.هرمزدنامه(تهران، ۱۳۳۱)، دربارهٔ گیاهان خوراکی، دارویی و واژه‌شناسی.
7.آناهیتا یا پنجاه گفتار(تهران، ۱۳۴۳)، مقاله‌هایی دربارهٔ تاریخ، تمدن و زبان ایرانیان.
8.خوزستان ما(تهران، ۱۳۴۳)، رسالهٔ کوچکی دربارهٔ سرزمین ایلام و اقوام خوز که از اسناد مهم تاریخ خوزستان است.
9.بیژن و منیژه (تهران، ۱۳۴۴)، گزیده‌ای از شاهنامهٔ فردوسی همراه با پیش‌گفتار دقیقی و شاهنامه
10.فریدون (تهران، ۱۳۴۶)، گزیده‌ای از شاهنامهٔ فردوسی با توضیحات و حواشی
11.زین ابزار (تهران، ۱۳۴۷)، تاریخچه‌ای از سلاح‌های کهن ایرانی.
12.ترجمهٔ کیمیای سعادت امام محمد غزالی.

ج: شعرها
1.پوراندخت‌نامه (دیوان اشعار)،۱۳۰۶
2.یزدگرد شهریار، یادبود جشن هزاره فردوسی۱۳۰۷
3.سروده‌های پورداوود در گزارش خرده اوستا؛ سروده شده،۱۳۱۰
4. چکامه‌ای در گزارش گات‌ها،۱۳۱۶
5.دو چکامه و دو غزل که ادوارد براون از پورداوود در کتاب تاریخ ادبیات
6.قطعهٔ کشاورز،۱۹۱۴

خلاصه شده ازکانال @ardestanialii


@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
۲۰بهمن زادروز #ابراهیم_پورداوود استاد بزرگ فرهنگ و زبان های باستانی ایران است.
ﺍﻭ ﺑﺎ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻥ #ﺍﻭﺳﺘﺎ ﺩﺭ ۶ﺩﻓﺘﺮ، ﮐﻤﮏ ﺷﺎﯾﺎﻧﯽ ﺑﻪ پژوهش های ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﮐﺮﺩ.

اگر پرسی ز کیش پورداوود
جوان پارسی #ایران پرستد
Forwarded from عاشقان ایران
👈استاد ابراهیم پورداوود و ایران شناسی 👉

@LoversofIRAN

⬅️ #ابراهیم_پورداوود،

زادهٔ ۲۰ بهمن ۱۲۶۴، #رشت - مرگ ۲۶ آبان ۱۳۴۷، تهران) #ایران‌_شناس معاصر، اوستاشناس، نخستین مترجم فارسی #اوستا و استاد فرهنگ ایران باستان و زبان اوستایی دانشگاه تهران

پورداوود را بنیانگذار #ایران_‌شناسی در #ایران، و زنده‌کنندهٔ "فرهنگ و زبان های #ایران‌_باستان" دانسته‌اند. وی از کودکی به دانستن اوضاع ایران کهن علاقه‌ داشت و چون به سن رشد رسید، مطالعهٔ کتاب هایی را که درباره ایران باستان بود، بر مطالعهٔ کتاب های دیگر ترجیح داد و به خصوص کتاب های مربوط به دین #زردشتی بیش از همه توجه او را به خود جلب کرد.

او سال های دراز در این‌باره به تحقیق پرداخت و با آگاهی وسیعی که از زبان های فرانسه، آلمانی، انگلیسی، عربی و ترکی و دیگر زبان های کهن داشت، تمام کتاب های مربوط به ایران قدیم را - که به زبان های گوناگون نوشته شده بود - در کتابخانهٔ شخصی گرد آورد و تا آخرین دقایق حیات به مطالعه و بررسی سرگرم بود.

او در این راه از مباحثه و مکاتبه با دانشمندان بزرگ ایران‌شناسی دنیای غرب از جمله مارکوارت، مان، هارتمان، فرانک، شدر، براون، میتووخ، مینورسکی، ولف و بلوشه دریغ نمی‌کرد. بر اثر کوشش های پیگیر او ایرانیان می‌توانند اوستا را به زبان فارسی سادهٔ امروزی مطالعه کنند و از اوضاع و رسوم و اخلاق و مواعظ و حِکم، معتقدات دینی، روایت های تاریخی و اساطیری نیاکان خود آگاه شوند.

خدمت بزرگ او دربارهٔ تفسیر اوستا به خدماتی تشبیه شده‌است که گروته و راولینسون در قرن نوزدهم نسبت به کشف الفبای میخی کردند و دنیا را از تاریخ قوم آریایی و ایران هخامنشی آگاه ساختند.

ترجمه و گزارش اوستا برجسته‌ترین اثر پورداوود به شمار می‌رود. با در نظر گرفتن سیاق عبارت های اوستایی و دور بودن آنها از شیوهٔ #زبان #فارسی امروز و نیز با توجه به متن مشکل و پر از ابهام اوستای نخستین، اهمیت کار پورداوود روشن می‌شود.

او می‌کوشید ترجمه‌ای روان از اوستا به دست دهد و بدون آنکه از حدود قواعد زبان فارسی دور شود، با استفاده از واژه‌های کهن، ترکیباتی رسا و خوش‌آهنگ پدید آورد. امتیاز دیگر کار او مقدمه و توضیحاتی است که برای هر یک از بخش های اوستا نگاشته ‌است. این مجموعه علاوه بر تفسیر و ترجمه، لغت‌نامهٔ بزرگی در ریشه‌شناسی واژه‌های ایرانی نیز هست و از بهترین مآخذ برای پی بردن به فرهنگ ایران‌ باستان به‌شمار می‌آید.

پورداوود در طول سال ها معلمی خود، شاگردان فراوانی تربیت کرد که هریک خود معلمان و محققان نامدار در عرصهٔ ادب و فرهنگ ایران شمرده می‌شوند و از آن میان محمد معین، محمد مقدم، بهرام فره‌وشی، احسان یارشاطر و جلیل دوستخواه بیش از دیگران شناخته‌شده هستند.

آثار
الف: ترجمه ها
1. گات‌ها (بمبئی، ۱۳۰۵)، نخستین بخش از اوستاست که جزو مجموعهٔ یسنا به شمار می‌آید و توسط انجمن زردشتیان ایرانی بمبئی و ایران لیگ چاپ شده، و به دستیاری دینشاه ایرانی به دو زبان پارسی و انگلیسی فراهم آمده‌است.
2. یشت‌ها (بمبئی، ۱۳۰۷)، دو بخش. نخستین مجموعهٔ یسناست و دیباچهٔ آن به دستیاری دینشاه ایرانی به انگلیسی ترجمه شده‌است.
3.خرده‌اوستا (بمبئی، ۱۳۱۰)، گزارش و ترجمهٔ آخرین بخش اوستاست.
4.یسنا (بمبئی، ۱۳۱۲)
5.یادداشت‌های گات‌ها (تهران، ۱۳۳۶)
6.ویسپرد (تهران، ۱۳۴۳)، بخش دیگری از اوستا
7.وندیداد، که جزو آثار منتشرنشدهٔ اوست.

ب: نثر وپژوهش ها
1.ایرانشاه(بمبئی، ۱۳۰۴)، در شرح مهاجرت زردشتیان ایران به هند.
2.خرمشاه(بمبئی، ۱۳۰۵)، بخشی از سخنرانی‌های پورداوود دربارهٔ آیین و کارنامهٔ زبان باستان
3.گفت‌وشنود پارسی(بمبئی، ۱۳۱۲)، کتاب درسی آموختن زبان پارسی به هندوها.
4.سوشیانس(بمبئی، ۱۳۰۶)، رساله سخنرانی ها
5.فرهنگ ایران باستان(تهران، ۱۳۲۶)، گفتارهایی دربارهٔ فرهنگ ایران باستان و برخی واژه‌ها
6.هرمزدنامه(تهران، ۱۳۳۱)، دربارهٔ گیاهان خوراکی، دارویی و واژه‌شناسی.
7.آناهیتا یا پنجاه گفتار(تهران، ۱۳۴۳)، مقاله‌هایی دربارهٔ تاریخ، تمدن و زبان ایرانیان.
8.خوزستان ما(تهران، ۱۳۴۳)، رسالهٔ کوچکی دربارهٔ سرزمین ایلام و اقوام خوز که از اسناد مهم تاریخ خوزستان است.
9.بیژن و منیژه (تهران، ۱۳۴۴)، گزیده‌ای از شاهنامهٔ فردوسی همراه با پیش‌گفتار دقیقی و شاهنامه
10.فریدون (تهران، ۱۳۴۶)، گزیده‌ای از شاهنامهٔ فردوسی با توضیحات و حواشی
11.زین ابزار (تهران، ۱۳۴۷)، تاریخچه‌ای از سلاح‌های کهن ایرانی.
12.ترجمهٔ کیمیای سعادت امام محمد غزالی.

ج: شعرها
1.پوراندخت‌نامه (دیوان اشعار)،۱۳۰۶
2.یزدگرد شهریار، یادبود جشن هزاره فردوسی۱۳۰۷
3.سروده‌های پورداوود در گزارش خرده اوستا؛ سروده شده،۱۳۱۰
4. چکامه‌ای در گزارش گات‌ها،۱۳۱۶
5.دو چکامه و دو غزل که ادوارد براون از پورداوود در کتاب تاریخ ادبیات
6.قطعهٔ کشاورز،۱۹۱۴

خلاصه شده ازکانال @ardestanialii


@LoversofIRAN
👈دیدگاه چهره‌های برجسته علمی درباره برگزاری جشن‌ها طبق تقویم رسمی کشور: ۵ اسفند، جشن #اسفندگان یا #سپندارمذگان است؛ نه ۲۹ بهمن که تاریخ تبدیل شده است

⬅️ بیشتر پژوهشگران این حوزه از جمله، استادان #ابراهیم_پورداوود #پرویز_رجبی #جلیل_دوست‌خواه #رضا_مرادی‌غیاث‌آبادی و... زمان درست جشن سپندارمذگان را ۵ اسفند می‌دانند و‌ تاریخ ۲۹ بهمن را دست‌کاری شده و از ابداعات ناخوش این سالهای اخیر!


⬅️دکتر #تورج_پارسی، پژوهشگر زرتشتی فرهنگ ایران و جشن‌های ایرانی:
«...روز پنجم هر ماه به #سپندارمذ نامور بوده که در ماه اسفند این روز را به نام #زنان جشن مى‌گرفتند. به همین دلیل هم, جشن سپندارمذ مى‌باید در همان روز پنجم اسفند برگزار بشود و نه روز ۲۹ بهمن. امید دارد که جشن ها که داراى اصول نجومى هستند، دستخوش آشفتگى بیش از این نشده و در برگزاری‌شان که بسیار پسندیده است، اصول نجومى آنها رعایت بشود.»



⬅️ جشن اسفندگان، جشن زنان و مادر زمین , شاهین سپنتا /از کانال @JASHNHA2/

🌸جشن اسفندگان (سپندارمذگان) یکی از جشن‌های ایرانی است که طبق تقویم رسمی و قانونی کشور در روز ۵ اسفندماه (روز اسفند از ماه اسفند) برگزار می‌شود.

🌸 «اسفند» یا «اسپند» در فارسی، «سپندارمت» یا «سپندارمذ» در پهلوی و «سپَنتَ آرمَیتی» در گات‌ها یکی از فروزه‌های اهورامزدا و در اوستای‌نو نام یکی از امشاسپند بانوان است که در جهان مینُوی نماد بردباری و فروتنی اهورامزدا و در این جهان نگهبان زمین و زایش و سرسبزی آن است.

🌸 در #گاهشماری_ایرانی، دوازدهمین ماه از سال و پنجمین روز از هر ماه «اسفند» نام دارد، از این‌روی در روز اسفند از ماه اسفند یا پنجم اسفندماه، در آستانه بهار طبیعت و نوشدن زمین «جشن‌اسفندگان» برپا‌می‌شود.

🌸 اسفندگان جشنی بهاری است که در آستانه #نوروز برگزار می‌شود. #ابوریحان_بیرونی در #آثارالباقیه آورده‌است که ایرانیان از دیرباز روز پنجم اسفند را جشن ویژه زنان و زمین می‌دانند و در این روز مردان به زنان هدیه می‌دهند و از این‌روی به آن جشن مردگیران نیز می‌گویند.

🌸 دکتر #جلال_خالقی_مطلق درباره آیین‌های اسفندگان یا جشن آزادی زنان می‌نویسد که اسفندگان جشن بهاری زنان بوده که در آن روز زنان از آزادی بیشتری برخوردار بودند و به ویژه دختران «دمِ بخت» به همسرگزینی تشویق می‌شدند و از این رو این جشن را «مردگیران» می‌نامیدند، سپس‌تر جشن زنان شوهردار شده و زنان از شوهران خود مزد (هدیه) می‌گرفتند.

🌸 در جشن اسفندگان، زنان خود را می‌آراستند و در طول روز به پایکوبی و شادی می‌پرداختند و همچنین نیایش می‌کردند. دختران نیز از این جشن سهمی داشتند چون برخی این جشن را ویژه «عروسان نادیده‌شوی» یعنی «دختران شوهرنکرده» دانسته‌اند؛ پس دختران نیز جشن می‌گرفتند و به کام‌دل شادی می‌کردند. دختران و زنان در جشن دسته‌های گل به دست می‌گرفتند.

🌸 پختن و خوردن آش اسفندی یا «دانکو» یا «هفت‌دانه» یا «دونی» از سنت‌های جشن اسفندگان است.

🌸 در فرهنگ ایران، هر یک از روزهای ماه را گلی ویژه است و گل ویژه سپندارمذ یا جشن اسفندگان، طبق متون پهلوی گل «پلنگ‌مشک» است که برخی به اشتباه «بیدمشک» می‌نامند ولی در فرهنگ‌نامه‌های گیاه‌شناسی از گل پلنگ‌مشک و درخت بیدمشک به عنوان دو گونه گیاهی متفاوت نام برده می‌شود.

🌸 جشن اسفندگان نه از نظر زمانی و نه از نظر محتوا و مفاهیم و فلسفه برگزاری و سنت‌ها هیچ شباهتی به جشن ولنتاین ندارد.

🌸 جشن اسفندگان روز مادر زمین، روز گرامی‌داشت زن، زندگی، زایش و جشن آزادی زنان است و نامیدن آن با عنوان‌های ساختگی مثل «روز مهر ایرانی» یا «روز عشق ایرانی» و انطباق ساختگی آن با ولنتاین نادرست است.

🌸 همه جشن‌ها و آیین‌های زیبا در همه فرهنگ‌ها و از همه ملت‌ها شایسته احترام هستند و اگر پیامی انسانی در آن‌ها هست که مردم و به ویژه جوانان می پسندند، پس می‌توان و باید آن‌ها را به عنوان میراث مشترک فرهنگ بشری گرامی‌داشت و جشن ولنتاین نیز اینچنین است.

🌸 به جای ستیز با ولنتاین بهتر است همه توان خود را برای معرفی بهتر جشن #مهرگان (روز مهر و پیمان /جشن مهرورزی) و #جشن_اسفندگان (روز زن و زمین) به مردم ایران و جهان به‌کارگیریم.



💌 عاشقان ایران
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
👈دیدگاه چهره‌های برجسته علمی درباره برگزاری جشن‌ها طبق تقویم رسمی کشور: ۵ اسفند، جشن #اسفندگان یا #سپندارمذگان است؛ نه ۲۹ بهمن که تاریخ تبدیل شده است ⬅️ بیشتر پژوهشگران این حوزه از جمله، استادان #ابراهیم_پورداوود #پرویز_رجبی #جلیل_دوست‌خواه #رضا_مرادی‌غیاث‌آبادی…
درباره جشن #اسفندگان یا #سپندارمذگان:
چرا تاریخ ۲۹ بهمن اولویت نیست؟
و همان ۵ اسفند موثق‌تر است

🔻اختصاصی کانال عاشقان ایران

۱_ جشن‌های دوازده‌گانه‌ی باستانی ما بر مبنای هم‌سانی و یکی شدن نام روز در هر ماه بنا شدند، یعنی اسفندگان باید روز اسفند از ماه اسفند باشد، فروردین‌گان، اردیبهشت‌گان، خردادگان، تیرگان و... تا اسفندگان همگی بر همین مبنا هستند و پاس‌داشت یکی از فرشتگان نگهبان آن روز (نام هر ماه به نام یکی از ۱۲ امشاسپند/فرشته/الهه نگهبان زمین و باشندگانش بود)

۲_ بر همین پایه است که دانشمند بزرگ ما #ابوریحان_بیرونی که خود منجم، ریاضی‌دان، فیلسوف، تاریخ‌شناس، و همه‌چیز دان و عالم دهر زمانش بود، در کتاب سترگ «آثارالباقیه عن القرون الحالیه» می‌فرماید، اسفندگان را در پنحمین روز از اسفند جشن می‌گیرند و آن جشن زنان و زمین است (عنصر زایش و باروری و مادینگی)

۳_ استدلال برخی از زرتشتیان، ایران‌دوستان و کنش‌گران ملی این است که چون تقویم پس ازاسلام ما با تقویم پیشا اسلام تفاوت دارد و پیش از اسلام هر دوازده ماه ایرانی، ۳۰ روزه بود اما بعدا این دسته بندی برای شش ماه نخست سال و گاهی هم اسفندماه، تغییر کرد پس باید تاریخ جشن‌های کهن ایران را با توجه به این اختلاف زمانی تغییر داد و منطبق بر تقویم جدید کرد. به این استدلال اگرچه در شکل ریاضی و عددی می‌تواند توجه شود اما در شکل معنایی و فلسفی این جشنها درست نیست چون با این‌کار مفهوم این جشن‌های ماهیانه ازدست می‌رود، چنان‌که اسفندگان که باید در ماه اسفند باشد، در بهمن‌ماه می‌افتد و کلا ازبار معنایی تهی می‌شود. از آن‌سو‌ هم دیگر اسفندگان، ناشی از همزمانی و هم‌نامی روز با نام آن ماه نیست و صرفا یک‌مفهوم صرف عددی و محاسباتی است. حتی در محاسبات نجومی دقیق امروز نیز ۲۹ بهمن از نظر تطبیق با اسفندگان نادرست می‌نماید چنان‌که در پست بعدی👇از کانال جشنها با نرم‌افزار نجومی به این اختلاف زمانی و نادرستی ۲۹ بهمن پرداخته شده است

۴_ ابوریحان بیش از ما به تطبیق تاریخی و انطباق دادن تقویم کهن ایرانی (مزدیسانی) با تقویم خورشیدی (هجری خ. ) آگاهی داشت باتوجه به اینکه منجم و ریاضی‌دان بود، پس چرا آن اختلاف زمانی میان ماه‌های ۳۰ روزه ایران باستان با ماه‌های ۳۱ روزه ایران پس از اسلام را در این ثبت تاریخ جشن‌های ایرانی لحاظ نکرد؟ زیرا توجه او بر ریشه معنایی و چرایی این جشن‌ها بود که هریک باید در ماه خود (اسفند) انجام شود و نه بهمن‌ماه، پس این تاریخ را برای تطبیق با گاهشماری نوین دستکاری نکرد

 ۵_ در منابع کهن پس از اسلام هم اسفندگان را در پنج اسفند از جمله #اثار_الباقیه ابوریحان بیرونی و‌ به‌نظر می‌آید هیچکدام از نویسندگان ایرانی کهن دوره اسلامی، بدعتی برای تطبیق تاریخ این جشن با گاهشماری جدید نگذاشتند. این بدعت جدید که به ویژه ازدهه هشتاد خورشیدی درباره آن تبلیغ بسیار شده، ‌مورد اعتراض برخی اساتید ایرا‌شناس است و به باور آنها باعث اسیب به فلسفه معنایی این جشن‌ها و‌ایجاد تشتت و آشفتگی و به‌هم‌ریختگی در امتداد تاریخی این جشن‌ها می‌شود. حتی استاد ایران‌شناس زرتشتی، #تورج_پارسی، هم به این بدعت اعتراض کرده است. همچنین استادان بزرگی چون #ابراهیم_پورداوود #پرویز_رجبی #جلیل_دوست‌خواه #رضا_مرادی‌غیاث‌ابادی هم بر درستی پنج اسفند برای اعلام جشن اسفندگان باور دارند و نه تاریخ ۲۹ بهمن

۶_ آسیب دیگری که این دستکاری و تطبیق تاریخ این جشن با گاهشماری جدید ایران، به همراه دارد این است که، در امتداد و تداوم تاریخی و پیوستگی برگزاری این جشن، نوعی سکته و شکاف ایجاد می‌کند و آن را از اسفند به بهمن جابه‌جا می‌کند که این قطع تداوم تاریخی اسفندگان در پنج اسفند، خودش آسیبی به هویت تاریخی برگزاری آن است. به‌نظر‌ می‌رسد یکی از دلایل اصرار برخی گروه‌های زرتشتی و مسلمان در جاانداختن تاریخ ۲۹ بهمن، آن است که می‌خواهند این جشن را به ابزاری برای مقابله با #ولنتاین در ۲۵ بهمن، تبدیل کنند، اما همین هم آسیبی به جزییات و‌ ریشه واقعی این جشن است، چون ولنتاین جشن عشق‌ورزی دو جفت به هم (همسر یا معشوقه) و توجه هردوی زن و‌مرد به هم است، اما سپندارمذگان جشن پاسداشت جایگاه #زنان و زمین و عنصر زایش و‌ مادینگی است، از این‌رو با ولنتاین تفاوت دارد. شاید بتوان جشن #مهرگان را جایگزین مناسب‌تری برای ولنتاین دانست چون مهرگان جشن مهرورزی در مفهوم عام آن است و نه محدود برای زنان یا مردان.

۷_ استدلال و‌ پیشنهاد برخی دیگر از کنشگران ملی این است که برای جشن سپندارمذگان یک‌هفته در نظر بگیزیم به نام هفته مهرورزی و از ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند باشد تا هر دو تاریخ را پوشش دهد اما این پیشنهاد هم اگرچه در سالهای گذشته تبلیغ شد اما تجربه نشان داد که شدنی نیست و در نهایت خواست جمعی بر تعیین یک روز مشخص برای این جشن است.


💌 عاشقان ایران
@LoversofIRAN

توجه شود به پست بعدی👇