👈نامه سرگشاده "پارسی انجمن"، به سر رشته دارانِ "تاجیکستان"
کاری بسیار شایسته و بایسته از کنشگران "پارسی انجمن" در واکنش به ادامه سیاست دورکردن #فارسی زبانان #فرارود ( آسیای میانه) که در #تاجیکستان و #ازبکستان زندگی می کنند از تاریخ و فرهنگ و مردم #ایران که از دوره کمونیستی شوروی آغاز شد و هنوز هم با بهانه های گوناگون اما با فشار و تنش کمتر دنبال می شود. این نامه تنها به رییس جمهور مادام العمر (و البته دیکتاتور) و سران تاجیکستان نوشته شده است و نه ازبکستان؛ زیرا ازبکستان همه ۳۰سال پس از استقلال از شوروی را در چنبره حکومت #ازبک ها که ضد فارسی ها( #تاجیک ها) هستند در شرایطی است که اصلا نمی توان چنین درخواستی را در شکل یک نامه بدان گسیل داشت!
⬅️درود
به رئیسجمهورِ تاجیکستان جنابِ امامعلی رحمان،
به رئیسِ مجلسِ ملیِ مجلسِ عالیِ جمهوریِ تاجیکستان جنابِ محمدسعید عبیداللهاف،
به رئیسِ مجلسِ نمایندگانِ مجلسِ عالیِ جمهوریِ تاجیکستان جنابِ شکورجان ظهورف،
به نمایندگانِ مجلسِ عالیِ جمهوریِ تاجیکستان.
میدانیم که سدهی بیستم سدهای بسیار تلخ و دردناک برای زبانِ پارسی در #آسیای_میانه یا #فرارودان بود. در این سده، زبانِ #پارسی در تاجیکستان ضربههایی بسیار سخت خورد، آسیبهایی بسیار دید، و سست و ناتوان گردید. اکنون، در زمانِ فرخندهی استقلال، امید است که آنچه زبانِ ما در سدهی بیستم از کف داد در سدهی بیستویکم دوباره به دست آورد، و شما بزرگواران در جایگاهِ رهبری و نمایندگیِ سرزمینِ نیاکانِ خردمندمان بر این کارِ بزرگ توانایید.
۱. میدانیم که تا سالِ ۱۹۲۵ زبانِ مردمانِ فرارودان را «پارسی» مینامیدند، و از #رودکی تا #عینی ادبیّاتی را که در این سرزمین پدید آمد ادبیّاتِ پارسی میگفتند. زینرو، از عالیجنابان درخواست میکنیم برای پاسداشتِ یکپارچگیِ ملیِ تاجیکستان، رشدِ خودشناسیِ #ملی و سربلندیِ #تاجیکان، پاسداشتِ میراثِ معنویِ تاجیکستان، تداومِ زبان و گسترش و بالش و شکوفاییِ آن و شراکت در همهی افتخارهای فرهنگیِ پارسیگویانِ جهان، نامِ درست و راستینِ زبانِ تاجیکان که «پارسی» است به رسمیت شناخته شود.
۲. از نخستین سالهای برپاییِ حکومتِ شوروی، نظریّهپردازانِ حزبِ #کمونیست #روسیه، برای مرزبندی و کشورسازی در سرزمینهایی که روسیّهی تزاری به چنگ آورده بود و برای بریدن پیوند مردمانِ آن سرزمینها از خاستگاههای تاریخی، جغرافیایی و فرهنگیِ خودشان خطِّ کهنِ پارسی را به خطِّ بیگانهی #سیریلیک (روسی) دگر کردند تا همهی گنجینهی فرهنگ و ادبِ نیاکان از دسترسِ نسلهای تازه دور بماند و یک گسستِ بزرگِ تاریخی و فرهنگی پدید آید و حافظهی تاریخیِ مردمان پاک شود، که برآیندِ آن را میبینیم، اکنون مهمترین دشواریِ تاجیکان برای پیوند با همزبانانِ خود، و نیز بهرهگیری از میراثِ گرانسنگِ نیاکانیِ خویش، ندانستنِ دبیره یا #خط پارسی است. تا زمانی که دبیرهی نیاکانی به تاجیکستان بازنگردد این کشور نخواهد توانست پیوندِ خود را با همزبانانِ خویش در سراسرِ جهان استوار کند و از دستاوردهای کلانِ فنی، دانشی و فرهنگیِ همزبانان بهره گیرد و به این گنجینهی بزرگ در راهِ پیشرفتِ خود دست یابد. بر همین پایه، از عالیجنابان درخواست میشود تا برنامهای زمانمند برای بازگرداندنِ خطِّ نیاکانی به تاجیکستان پیریزی کنند.
۳. زبانِ پارسی میراثِ مشترکِ یک حوزهی تمدّنیِ کهن است که نقشی بزرگ در فرهنگِ جهان داشته است. هر یک از باشندگانِ این حوزهی تمدّنی به یک اندازه صاحبِ این میراثِ زبانیاند و به یک اندازه نیز دربرابرِ آن مسئولاند. زینرو، واژههای این زبان را به #افغانستانی و #ایرانی و #تاجیکی و … دستهبندی کردن سببِ سستیِ زبانِ مشترکِ پارسیزبانان خواهد شد. واژههای این زبان از هر سرزمینی که آمده باشند ازآنِ همهی پارسیزبانان است، نه کشوری ویژه. در همین راستا، از عالیجنابان درخواست میشود تا با گذاردنِ قانون، جلوی سیاستِ جداییافکنانه دشمنانِ زبانِ پارسی را بگیرند، و همچنین زمینههای قانونی برای پالایشِ زبانِ پارسی در تاجیکستان از واژههای بیگانه را فراهم آورند.
/از پارسی انجمن @parsi_anjoman/
@LoversofIRAN
کاری بسیار شایسته و بایسته از کنشگران "پارسی انجمن" در واکنش به ادامه سیاست دورکردن #فارسی زبانان #فرارود ( آسیای میانه) که در #تاجیکستان و #ازبکستان زندگی می کنند از تاریخ و فرهنگ و مردم #ایران که از دوره کمونیستی شوروی آغاز شد و هنوز هم با بهانه های گوناگون اما با فشار و تنش کمتر دنبال می شود. این نامه تنها به رییس جمهور مادام العمر (و البته دیکتاتور) و سران تاجیکستان نوشته شده است و نه ازبکستان؛ زیرا ازبکستان همه ۳۰سال پس از استقلال از شوروی را در چنبره حکومت #ازبک ها که ضد فارسی ها( #تاجیک ها) هستند در شرایطی است که اصلا نمی توان چنین درخواستی را در شکل یک نامه بدان گسیل داشت!
⬅️درود
به رئیسجمهورِ تاجیکستان جنابِ امامعلی رحمان،
به رئیسِ مجلسِ ملیِ مجلسِ عالیِ جمهوریِ تاجیکستان جنابِ محمدسعید عبیداللهاف،
به رئیسِ مجلسِ نمایندگانِ مجلسِ عالیِ جمهوریِ تاجیکستان جنابِ شکورجان ظهورف،
به نمایندگانِ مجلسِ عالیِ جمهوریِ تاجیکستان.
میدانیم که سدهی بیستم سدهای بسیار تلخ و دردناک برای زبانِ پارسی در #آسیای_میانه یا #فرارودان بود. در این سده، زبانِ #پارسی در تاجیکستان ضربههایی بسیار سخت خورد، آسیبهایی بسیار دید، و سست و ناتوان گردید. اکنون، در زمانِ فرخندهی استقلال، امید است که آنچه زبانِ ما در سدهی بیستم از کف داد در سدهی بیستویکم دوباره به دست آورد، و شما بزرگواران در جایگاهِ رهبری و نمایندگیِ سرزمینِ نیاکانِ خردمندمان بر این کارِ بزرگ توانایید.
۱. میدانیم که تا سالِ ۱۹۲۵ زبانِ مردمانِ فرارودان را «پارسی» مینامیدند، و از #رودکی تا #عینی ادبیّاتی را که در این سرزمین پدید آمد ادبیّاتِ پارسی میگفتند. زینرو، از عالیجنابان درخواست میکنیم برای پاسداشتِ یکپارچگیِ ملیِ تاجیکستان، رشدِ خودشناسیِ #ملی و سربلندیِ #تاجیکان، پاسداشتِ میراثِ معنویِ تاجیکستان، تداومِ زبان و گسترش و بالش و شکوفاییِ آن و شراکت در همهی افتخارهای فرهنگیِ پارسیگویانِ جهان، نامِ درست و راستینِ زبانِ تاجیکان که «پارسی» است به رسمیت شناخته شود.
۲. از نخستین سالهای برپاییِ حکومتِ شوروی، نظریّهپردازانِ حزبِ #کمونیست #روسیه، برای مرزبندی و کشورسازی در سرزمینهایی که روسیّهی تزاری به چنگ آورده بود و برای بریدن پیوند مردمانِ آن سرزمینها از خاستگاههای تاریخی، جغرافیایی و فرهنگیِ خودشان خطِّ کهنِ پارسی را به خطِّ بیگانهی #سیریلیک (روسی) دگر کردند تا همهی گنجینهی فرهنگ و ادبِ نیاکان از دسترسِ نسلهای تازه دور بماند و یک گسستِ بزرگِ تاریخی و فرهنگی پدید آید و حافظهی تاریخیِ مردمان پاک شود، که برآیندِ آن را میبینیم، اکنون مهمترین دشواریِ تاجیکان برای پیوند با همزبانانِ خود، و نیز بهرهگیری از میراثِ گرانسنگِ نیاکانیِ خویش، ندانستنِ دبیره یا #خط پارسی است. تا زمانی که دبیرهی نیاکانی به تاجیکستان بازنگردد این کشور نخواهد توانست پیوندِ خود را با همزبانانِ خویش در سراسرِ جهان استوار کند و از دستاوردهای کلانِ فنی، دانشی و فرهنگیِ همزبانان بهره گیرد و به این گنجینهی بزرگ در راهِ پیشرفتِ خود دست یابد. بر همین پایه، از عالیجنابان درخواست میشود تا برنامهای زمانمند برای بازگرداندنِ خطِّ نیاکانی به تاجیکستان پیریزی کنند.
۳. زبانِ پارسی میراثِ مشترکِ یک حوزهی تمدّنیِ کهن است که نقشی بزرگ در فرهنگِ جهان داشته است. هر یک از باشندگانِ این حوزهی تمدّنی به یک اندازه صاحبِ این میراثِ زبانیاند و به یک اندازه نیز دربرابرِ آن مسئولاند. زینرو، واژههای این زبان را به #افغانستانی و #ایرانی و #تاجیکی و … دستهبندی کردن سببِ سستیِ زبانِ مشترکِ پارسیزبانان خواهد شد. واژههای این زبان از هر سرزمینی که آمده باشند ازآنِ همهی پارسیزبانان است، نه کشوری ویژه. در همین راستا، از عالیجنابان درخواست میشود تا با گذاردنِ قانون، جلوی سیاستِ جداییافکنانه دشمنانِ زبانِ پارسی را بگیرند، و همچنین زمینههای قانونی برای پالایشِ زبانِ پارسی در تاجیکستان از واژههای بیگانه را فراهم آورند.
/از پارسی انجمن @parsi_anjoman/
@LoversofIRAN
👈چند واژه و اصطلاح در فارسی تاجیکی!
#تاجیکی
⬅️ از کانال #حسن_قریبی
/ @hassangharibi/
هرگاه صحبت از تقویت زبانمعیار در #تاجیکستان میشود، نام استاد #صدراالدین_عینی و نقش او در زنده نگاه داشتن #زبان #فارسی #تاجیکان، در دوران #شوروی، در ردیف نخست قرار میگیرد.
واژه و ترکیبهای زیر از واژهنامهٔ کتاب "جلادان بخارا" اثر استاد #عینی (به کوشش دکتر #مصطفی_باباخانی، نشر آروَن، تهران ۱۳۹۷) انتخاب شده است، با این توضیح که اصل داستان در سال ۱۹۱۸، یعنی یکسال پس از انقلاب سوسیالیستی اتفاق افتاد و در سال ۱۹۲۰ نوشته شد؛ اما علیرغم آن همه مبارزه علیه زبان فارسی در آن هفتاد سال، این واژگان و نمونههای بیشتر آن، همچنان و تا اکنون میان #تاجیک های #تاجیکستان و #ازبکستان رواج دارد که راوی بینتیجه بودن آن ترفندها در #فرارودان ( #فرارود / #ماوراءالنهر) است:
آدمچه: (آدم کوچک، اصطلاحاً کوتوله)؛
آفتاببرآ: (مشرق)؛
آوازه: (شایعه)؛
بارشگری: (باریدن برف یا باران)؛
باشِشگاه: (اقامتگاه)؛
بای دادن: (باختن)؛
بچهغَر: (حرامزاده)؛
بدَرغه: (تبعید)؛
بیجاگرد: (ولگرد، هرزهگرد)؛
پرتافتن: (افکندن، انداختن)؛
پسخند: (لبخند مسخرهآمیز، پوزخند)؛
تماشابین: (تماشاچی)؛
تَهخانه: (زیرزمین)؛
حالدان: (آگاه، باخبر)؛
خلاجا: (مستراح)؛
خودازخود: (خودبهخود)؛
دارَم: (ثروتمند، دارا)؛
دعواگر: (شاکی، مدعی)؛
رفتوآی: (رفتوآمد)؛
رویاندن: (وصول کردن، ستاندن)؛
رویخط: (فهرست، سیاهه، لیست)؛
زَهیدن: (تراویدن، تراوش کردن)؛
سر دادن: (رها کردن)؛
سر شدن:(آغاز شدن)؛
سوادناک: (با سواد)؛
شاریدن: (جاری شدن)؛
شناندن: (نشاندن)؛
شورهپشت: (اوباش، فرومایه)؛
عهدهنابرآ: ( بیلیاقت، بیدستوپا)؛
کاسهخانه: (حدقه)؛
کاهاندن: (عذابدادن)؛
کفاندن: (پاره کردن، شکافتن)؛
کمنما: (کمپیدا)؛
کُندهلنگ: (اُریب)؛
گپ خوردن: (سکوت کردن)؛
گرفتوگیر: (مؤاخذه؛ بازپرسی)؛
گسیلکردن: (بدرقه کردن)؛
گمانبر: (مظنون)؛
گهوارهبخش: (نافبُر، دختر و پسری را از بدو تولد به نام هم کردن)؛
مدار: (تابوتوان)؛
مزهناک: (بامزه)؛
مُهرانه: (مبلغی که برای مهر کردن اسناد پرداخت شود)؛
میانسرای: (راهرو بزرگ، لابی، کریدور)؛
نام برداشتن: (مشهور شدن)؛
نامبر شدن: ذکر شدن، عنوان شدن)؛
نقشین: (تقشونگاردار)؛
نگاهوبین: (پرستاری، مراقبت)؛
نوکار: (تازهکار)؛
وزنین: (سنگین)؛
هنگامهطلب: (ماجراجو)؛
هوا دادن: (پرتاب کردن)؛
یازاندن: (دراز کردن)؛
یکجایه: (باهم، متحد)؛
یله: (گشاد، باز).
@LoversofIRAN
#تاجیکی
⬅️ از کانال #حسن_قریبی
/ @hassangharibi/
هرگاه صحبت از تقویت زبانمعیار در #تاجیکستان میشود، نام استاد #صدراالدین_عینی و نقش او در زنده نگاه داشتن #زبان #فارسی #تاجیکان، در دوران #شوروی، در ردیف نخست قرار میگیرد.
واژه و ترکیبهای زیر از واژهنامهٔ کتاب "جلادان بخارا" اثر استاد #عینی (به کوشش دکتر #مصطفی_باباخانی، نشر آروَن، تهران ۱۳۹۷) انتخاب شده است، با این توضیح که اصل داستان در سال ۱۹۱۸، یعنی یکسال پس از انقلاب سوسیالیستی اتفاق افتاد و در سال ۱۹۲۰ نوشته شد؛ اما علیرغم آن همه مبارزه علیه زبان فارسی در آن هفتاد سال، این واژگان و نمونههای بیشتر آن، همچنان و تا اکنون میان #تاجیک های #تاجیکستان و #ازبکستان رواج دارد که راوی بینتیجه بودن آن ترفندها در #فرارودان ( #فرارود / #ماوراءالنهر) است:
آدمچه: (آدم کوچک، اصطلاحاً کوتوله)؛
آفتاببرآ: (مشرق)؛
آوازه: (شایعه)؛
بارشگری: (باریدن برف یا باران)؛
باشِشگاه: (اقامتگاه)؛
بای دادن: (باختن)؛
بچهغَر: (حرامزاده)؛
بدَرغه: (تبعید)؛
بیجاگرد: (ولگرد، هرزهگرد)؛
پرتافتن: (افکندن، انداختن)؛
پسخند: (لبخند مسخرهآمیز، پوزخند)؛
تماشابین: (تماشاچی)؛
تَهخانه: (زیرزمین)؛
حالدان: (آگاه، باخبر)؛
خلاجا: (مستراح)؛
خودازخود: (خودبهخود)؛
دارَم: (ثروتمند، دارا)؛
دعواگر: (شاکی، مدعی)؛
رفتوآی: (رفتوآمد)؛
رویاندن: (وصول کردن، ستاندن)؛
رویخط: (فهرست، سیاهه، لیست)؛
زَهیدن: (تراویدن، تراوش کردن)؛
سر دادن: (رها کردن)؛
سر شدن:(آغاز شدن)؛
سوادناک: (با سواد)؛
شاریدن: (جاری شدن)؛
شناندن: (نشاندن)؛
شورهپشت: (اوباش، فرومایه)؛
عهدهنابرآ: ( بیلیاقت، بیدستوپا)؛
کاسهخانه: (حدقه)؛
کاهاندن: (عذابدادن)؛
کفاندن: (پاره کردن، شکافتن)؛
کمنما: (کمپیدا)؛
کُندهلنگ: (اُریب)؛
گپ خوردن: (سکوت کردن)؛
گرفتوگیر: (مؤاخذه؛ بازپرسی)؛
گسیلکردن: (بدرقه کردن)؛
گمانبر: (مظنون)؛
گهوارهبخش: (نافبُر، دختر و پسری را از بدو تولد به نام هم کردن)؛
مدار: (تابوتوان)؛
مزهناک: (بامزه)؛
مُهرانه: (مبلغی که برای مهر کردن اسناد پرداخت شود)؛
میانسرای: (راهرو بزرگ، لابی، کریدور)؛
نام برداشتن: (مشهور شدن)؛
نامبر شدن: ذکر شدن، عنوان شدن)؛
نقشین: (تقشونگاردار)؛
نگاهوبین: (پرستاری، مراقبت)؛
نوکار: (تازهکار)؛
وزنین: (سنگین)؛
هنگامهطلب: (ماجراجو)؛
هوا دادن: (پرتاب کردن)؛
یازاندن: (دراز کردن)؛
یکجایه: (باهم، متحد)؛
یله: (گشاد، باز).
@LoversofIRAN