This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پند #پدر_ایران #کوروش
در منشور #پارسوماش:
بگذارید هرکس به آیین خود باشد
زنان را گرامی بدارید
فرودستان را دریابید
هرکس به تکلم قبیله خودسخن بگوید
باور #رییس_جمهور ایران باید اینها باشد👌
@loversofiran
در منشور #پارسوماش:
بگذارید هرکس به آیین خود باشد
زنان را گرامی بدارید
فرودستان را دریابید
هرکس به تکلم قبیله خودسخن بگوید
باور #رییس_جمهور ایران باید اینها باشد👌
@loversofiran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درسالروز اصلاحات دوم خرداد
یادی کنیم از #محمد_رضاشاه که گرچه میهن پرست بودوخواهان اصلاح
اما با تبعید #پدر_اصلاحات_دموکراتیک ایران #مصدق_عزیز
روند اصلاح #دموکراتیک(نه فرمایشی) رامنحرف کرد
@loversofiran
یادی کنیم از #محمد_رضاشاه که گرچه میهن پرست بودوخواهان اصلاح
اما با تبعید #پدر_اصلاحات_دموکراتیک ایران #مصدق_عزیز
روند اصلاح #دموکراتیک(نه فرمایشی) رامنحرف کرد
@loversofiran
Forwarded from خانهام ایران (حــسین...)
💢 در #ایران هیچ تندیسی از #کوروش_بزرگ در میدانها نیست ،
هتا کوچه بنبستی نیز به نام او نیست ‼️
🔸 او که #پدر_ایرانیان است.
@khaneam_IRAN
هتا کوچه بنبستی نیز به نام او نیست ‼️
🔸 او که #پدر_ایرانیان است.
@khaneam_IRAN
Forwarded from اتچ بات
👈۱۶بهمن درگذشت دکتر عزتالله نگهبان، نگهبان باستان شناسی ایران
بسیاری ایشان را بدلیل تلاش های ارزشمند برای گسترش دانش باستان شناسی ایران و نگهداری از میراث تاریخی کشورمان، پدر باستان شناسی ایران دانسته اند.
@LoversofIRAN
⬅️ #عزت_الله_نگهبان،
در ۱۳۰۰ خورشیدی در #اهواز به دنیا آمد. تحصیلات خود را در دبستان جمشید جم و دبیرستان فیروز بهرام و مدرسه فنی آلمانی در #تهران به پایان برد.
او در ۱۳۲۸ در رشته #باستان_شناسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. در سال ۱۳۲۹، وارد مؤسسه شرقشناسی دانشگاه #شیکاگو شد و در چهارسال مدرک فوق لیسانس این دانشکده را از آن خود کرد. طی این سالها با راهنمایی رونالد مککان به بررسی سیر "سفال نخودیرنگ" در #خوزستان پرداخت و اطلاعات بسیاری در این زمینه جمعآوری کرد و در رساله خود تدوین کرد.
مهمترین سهم وی در پیشبرد باستانشناسی ایران، ایجاد کارگاه دایمی در " #دشت_قزوین" برای فعالیتهای باستانشناسی #دانشگاه_تهران و تربیت دانشجو در این کارگاه است. او با پشتکار فراوان و روحیه خستگیناپذیر، موفق به کسب مجوز و بودجه لازم برای تعمیر کاروانسرای مخروبه "محمدآباد خره" شد که روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان #بویین_زهرا در استان #قزوین است. این مکان منحصر به فرد به کانونی برای پژوهشهای مستمر و درازمدت باستانشناختی دانشگاه تهران تبدیل شد که در آن دانشجویان با شرکت در انواع فعالیتهای میدانی برای پیشبرد اهداف باستانشناسی در ایران تربیت میشدند.
دکتر نگهبان، یکی از سرسختترین مدافعان منظمکردن فعالیتهای مربوط به باستانشناسی بود. بسیاری او را دشمن بزرگ #قاچاقچیان و دلالان عتیقه در ایران میدانند. نگهبان در پنجمین کنگره بینالمللی باستانشناسی و هنر ایران در سال ۱۳۴۷، مقالهای ارائه داد و در آن مادهای پیشنهاد کرد که خرید و فروش اشیای باستانی به صورت غیرمجاز و از طریق #قاچاق ممنوع اعلام شود و کنگره را ملزم به صدور قانونی در این زمینه کرد. وی با ارائه این مقاله، نقش اساسی در تصویب "قطعنامه محکومکردن قاچاق و فروش اشیای عتیقه" داشت.
عزتالله نگهبان، بیشترین میزان #طلا را در حفاریهای باستانشناسی ایران بدست آوردهاست و کاوشهای وی در قالب مقاله، گزارش و کتاب، همواره مورد توجه باستانشناسان بودهاست.
فعالیتهای باستانشناسی دکتر نگهبان باعث شدهاست تا به وی لقب #پدر_باستان_شناسی_ایران داده شود.
عزتالله نگهبان در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۸۷ پس از مدتها بیماری در #آمریکا درگذشت.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
@LoversofIRAN
• بنکده ها:
• ●پایگاه اینترنتی روزنامه هممیهن
• ●محمد موسوی، باستانشناس پیشکسوت، درگذشت، بیبیسی فارسی
• ●خبرگزاری میراث فرهنگی درباره دکتر نگهبان
• ●درباره عزتالله نگهبان (روزنامه ایران)
با ما همراه شوید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEE9zXIvRsbO03gfdA
بسیاری ایشان را بدلیل تلاش های ارزشمند برای گسترش دانش باستان شناسی ایران و نگهداری از میراث تاریخی کشورمان، پدر باستان شناسی ایران دانسته اند.
@LoversofIRAN
⬅️ #عزت_الله_نگهبان،
در ۱۳۰۰ خورشیدی در #اهواز به دنیا آمد. تحصیلات خود را در دبستان جمشید جم و دبیرستان فیروز بهرام و مدرسه فنی آلمانی در #تهران به پایان برد.
او در ۱۳۲۸ در رشته #باستان_شناسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. در سال ۱۳۲۹، وارد مؤسسه شرقشناسی دانشگاه #شیکاگو شد و در چهارسال مدرک فوق لیسانس این دانشکده را از آن خود کرد. طی این سالها با راهنمایی رونالد مککان به بررسی سیر "سفال نخودیرنگ" در #خوزستان پرداخت و اطلاعات بسیاری در این زمینه جمعآوری کرد و در رساله خود تدوین کرد.
مهمترین سهم وی در پیشبرد باستانشناسی ایران، ایجاد کارگاه دایمی در " #دشت_قزوین" برای فعالیتهای باستانشناسی #دانشگاه_تهران و تربیت دانشجو در این کارگاه است. او با پشتکار فراوان و روحیه خستگیناپذیر، موفق به کسب مجوز و بودجه لازم برای تعمیر کاروانسرای مخروبه "محمدآباد خره" شد که روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان #بویین_زهرا در استان #قزوین است. این مکان منحصر به فرد به کانونی برای پژوهشهای مستمر و درازمدت باستانشناختی دانشگاه تهران تبدیل شد که در آن دانشجویان با شرکت در انواع فعالیتهای میدانی برای پیشبرد اهداف باستانشناسی در ایران تربیت میشدند.
دکتر نگهبان، یکی از سرسختترین مدافعان منظمکردن فعالیتهای مربوط به باستانشناسی بود. بسیاری او را دشمن بزرگ #قاچاقچیان و دلالان عتیقه در ایران میدانند. نگهبان در پنجمین کنگره بینالمللی باستانشناسی و هنر ایران در سال ۱۳۴۷، مقالهای ارائه داد و در آن مادهای پیشنهاد کرد که خرید و فروش اشیای باستانی به صورت غیرمجاز و از طریق #قاچاق ممنوع اعلام شود و کنگره را ملزم به صدور قانونی در این زمینه کرد. وی با ارائه این مقاله، نقش اساسی در تصویب "قطعنامه محکومکردن قاچاق و فروش اشیای عتیقه" داشت.
عزتالله نگهبان، بیشترین میزان #طلا را در حفاریهای باستانشناسی ایران بدست آوردهاست و کاوشهای وی در قالب مقاله، گزارش و کتاب، همواره مورد توجه باستانشناسان بودهاست.
فعالیتهای باستانشناسی دکتر نگهبان باعث شدهاست تا به وی لقب #پدر_باستان_شناسی_ایران داده شود.
عزتالله نگهبان در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۸۷ پس از مدتها بیماری در #آمریکا درگذشت.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
@LoversofIRAN
• بنکده ها:
• ●پایگاه اینترنتی روزنامه هممیهن
• ●محمد موسوی، باستانشناس پیشکسوت، درگذشت، بیبیسی فارسی
• ●خبرگزاری میراث فرهنگی درباره دکتر نگهبان
• ●درباره عزتالله نگهبان (روزنامه ایران)
با ما همراه شوید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEE9zXIvRsbO03gfdA
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنده یاد #جواد_بدیع_زاده
روحانی، معمم وانقلابی #مشروطه که به #موسیقی_ایرانی مردم پسند روی آورد
او را #پدر موسیقی #پاپ ایران نامند چون نخستین ایرانی بود که آگاهانه موسیقی عامه پسند خواند
@LoversofIRAN
روحانی، معمم وانقلابی #مشروطه که به #موسیقی_ایرانی مردم پسند روی آورد
او را #پدر موسیقی #پاپ ایران نامند چون نخستین ایرانی بود که آگاهانه موسیقی عامه پسند خواند
@LoversofIRAN
👈دربارهی روانشاد، ایرج افشار، از زبان استاد محمدرضا شفیعیکدکنی، برای ۱۶ مهر، زادروز ایرج افشار، #پدر_کتابشناسی ایران
@LoversofIRAN
⬅️نیم قرن با او زندگی کردم
به بهانهء زادروزش
قصد ندارم كه به میدانهای فراخ و پهناور كارهای او، حتی كوچكترین اشارهای داشته باشم؛ ولی از یادآوریِ این نكته ناگزیرم كه بگویم: در میانِ پژوهشگران قرن بیستم #ایران، میراث كمتر كسی به پهناوری و باروَری و تنوّع و سودمندی میراثِ اوست. این میراث مجموعه بیشمار و گستردهای از سندها، متنها، یادداشتها، خاطرهها، سفرنامهها و «فكت»هاست و كوچكترین ضمیمهای از انشانویسی و عبارتپردازیهای رایج در میان معاصران ما را ندارد و از هرگونه مبالغه مستعار بركنار است. او از «محققانی» نبود كه «متن» دیگران را بَدل به «حاشیه» كند و حاشیة دیگران را بَدَل به متن و با ارجاعاتِ دكوراتیو اینترنتی آن را در چشم مردمان بیاراید. اكنونیان و آیندگان به سطرْ سطرِ نوشتهها و یادداشتهای او نیاز دارند و این نیاز، روز به روز، رویْ در افزونی خواهد داشت، چه در جهانِ ایرانی و چه در میانِ اَنیران.
حدود نیمقرن با او زندگی كردم، در كوه و دشت، در سفر و حضر، در وطن و سرزمینهای بیگانه، و یك جملهی سیاسی از او نشنیدم. او روزنامه نمیخواند و در منزلش رادیو و تلویزیون نداشت.
یك بار كه بعضی دوستان به ضرورتی میخواستند، در ساعاتی كه مهمان او بودند، برنامهای را در تلویزیون ببینند، مجبور شدند تلویزیون سرایْدارِ منزل او را بیاورند و برنامهی موردنظر خویش را تماشا كنند. به راستی او، اهل سیاست نبود و اهل هیچ حزب و دستهای نبود ولی یك سیاست بزرگ را همواره پیش چشم داشت و با آن زندگی میكرد و آن سیاست، مصلحتْاندیشی دربارهی سرنوشت جهانِ ایرانی بود.
به همین دلیل، هم موردِ احترام دكتر محمد #مصدق، و #اللهیار_صالح بود و هم مستشار مؤتمن #سیدحسن_تقی_زاده.
در مراكز علمی جهان و در حوزههای #ایرانشناسی دانشگاههای كره زمین، هیچكس از معاصران ما، اعتبار و حرمت #ایرج_افشار را ندارد. البته، در کنارِ او، #احسان_یارشاطر را هم به یاد میآورم.
در غربالی كه ذهنِ من از مردانِ بزرگ قرن بیستم #ایران، در عرصهی فرهنگ كرده است، ایرج افشار یكی از دانههای دُرشتی است كه در كنار #علامه_قزوینی، #سیدحسن_تقیزاده، #محمدعلی_فروغی، #علیاصغر_حکمت، #ابراهیم_پورداود، #علّامه_شیخ_آقابزرگ_تهرانی، #بدیعالزمان_فروزانفر، سیداحمد #كسروی، #اقبال_آشتیانی، #پرویز_ناتل_خانلری، #غلامحسین_مصاحب، علیاكبر #دهخدا، #صادق_هدایت، #ملک_الشعراء_بهار و #نیما_یوشیج قرار میگیرد؛ بیآنكه وَجهِ مشابهتِ خاصّی با هیچکدام ایشان داشته باشد و یا تكرار یكی از آنها بشمار آید.
او ایرج افشار است و بس...
رها از هر عنوان و لقبی.
پژوهشگرانِ عرصهی #ایرانشناسی در جهان، در حوزههای تاریخ، مردمشناسی، ادبیّات فارسی، باستانشناسی، كتابشناسی و كتابداری و اطّلاعرسانی، همواره، در آثار خویش وامدار ایرج افشار بودهاند و خواهند بود.
بزرگا مردا كه او بود و دریغا و بسیار بار دریغا كه به پنجاه چهرهی ممتاز هم نمیتوان جای خالیِ آن یگانه را پُر كرد.
https://t.me/sereshk1318/31
محمدرضا #شفیعی_کدکنی
مجله بخارا، شماره ۸۱
فرزانه فروتن ایران مدار ما
#ايرج_افشار
@LoversofIRAN
⬅️ گزیده ای از زندگی نامه ایرج_افشار
زاده ۱۶ مهر ۱۳۰۴ تهران
درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ تهران
او پژوهشگر فرهنگ و تاریخ و ادبیات فارسی، #ایرانشناس، کتابشناس، نسخهپژوه، نویسنده و استاد دانشگاه بود
افشار سابقه تدریس در دانشگاههای داخل و خارج کشور از جمله: دانشگاه #برن (سویس)، دانشگاه #ساپورو (ژاپن)، و #دانشگاه_تهران را داشت.
وی پایهگذار #کتابخانه_مرکزی_دانشگاه_تهران و معروف به پدر کتابشناسی ایران است. محمود افشار یزدی پدر اوست.
ایرج افشار طی قریب به ۶۵ سال کوششهای پژوهشی بیش از ۳۰۰ کتاب و ۳۰۰۰ مقاله در زمینههای کتابشناسی و کتابداری، تاریخ، جغرافیا،جغرافیای تاریخی، فرهنگ مردم و موضوعهای دیگر تألیف و تصنیف و تصحیح کرده است. کتابخانه بزرگ و گرانبهای ایرج افشار در مرکز "دائرةالمعارف بزرگ اسلامی" محفوظ است.
از کانال دکتر شفیعی کدکنی @shafiei_kadkani
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
⬅️نیم قرن با او زندگی کردم
به بهانهء زادروزش
قصد ندارم كه به میدانهای فراخ و پهناور كارهای او، حتی كوچكترین اشارهای داشته باشم؛ ولی از یادآوریِ این نكته ناگزیرم كه بگویم: در میانِ پژوهشگران قرن بیستم #ایران، میراث كمتر كسی به پهناوری و باروَری و تنوّع و سودمندی میراثِ اوست. این میراث مجموعه بیشمار و گستردهای از سندها، متنها، یادداشتها، خاطرهها، سفرنامهها و «فكت»هاست و كوچكترین ضمیمهای از انشانویسی و عبارتپردازیهای رایج در میان معاصران ما را ندارد و از هرگونه مبالغه مستعار بركنار است. او از «محققانی» نبود كه «متن» دیگران را بَدل به «حاشیه» كند و حاشیة دیگران را بَدَل به متن و با ارجاعاتِ دكوراتیو اینترنتی آن را در چشم مردمان بیاراید. اكنونیان و آیندگان به سطرْ سطرِ نوشتهها و یادداشتهای او نیاز دارند و این نیاز، روز به روز، رویْ در افزونی خواهد داشت، چه در جهانِ ایرانی و چه در میانِ اَنیران.
حدود نیمقرن با او زندگی كردم، در كوه و دشت، در سفر و حضر، در وطن و سرزمینهای بیگانه، و یك جملهی سیاسی از او نشنیدم. او روزنامه نمیخواند و در منزلش رادیو و تلویزیون نداشت.
یك بار كه بعضی دوستان به ضرورتی میخواستند، در ساعاتی كه مهمان او بودند، برنامهای را در تلویزیون ببینند، مجبور شدند تلویزیون سرایْدارِ منزل او را بیاورند و برنامهی موردنظر خویش را تماشا كنند. به راستی او، اهل سیاست نبود و اهل هیچ حزب و دستهای نبود ولی یك سیاست بزرگ را همواره پیش چشم داشت و با آن زندگی میكرد و آن سیاست، مصلحتْاندیشی دربارهی سرنوشت جهانِ ایرانی بود.
به همین دلیل، هم موردِ احترام دكتر محمد #مصدق، و #اللهیار_صالح بود و هم مستشار مؤتمن #سیدحسن_تقی_زاده.
در مراكز علمی جهان و در حوزههای #ایرانشناسی دانشگاههای كره زمین، هیچكس از معاصران ما، اعتبار و حرمت #ایرج_افشار را ندارد. البته، در کنارِ او، #احسان_یارشاطر را هم به یاد میآورم.
در غربالی كه ذهنِ من از مردانِ بزرگ قرن بیستم #ایران، در عرصهی فرهنگ كرده است، ایرج افشار یكی از دانههای دُرشتی است كه در كنار #علامه_قزوینی، #سیدحسن_تقیزاده، #محمدعلی_فروغی، #علیاصغر_حکمت، #ابراهیم_پورداود، #علّامه_شیخ_آقابزرگ_تهرانی، #بدیعالزمان_فروزانفر، سیداحمد #كسروی، #اقبال_آشتیانی، #پرویز_ناتل_خانلری، #غلامحسین_مصاحب، علیاكبر #دهخدا، #صادق_هدایت، #ملک_الشعراء_بهار و #نیما_یوشیج قرار میگیرد؛ بیآنكه وَجهِ مشابهتِ خاصّی با هیچکدام ایشان داشته باشد و یا تكرار یكی از آنها بشمار آید.
او ایرج افشار است و بس...
رها از هر عنوان و لقبی.
پژوهشگرانِ عرصهی #ایرانشناسی در جهان، در حوزههای تاریخ، مردمشناسی، ادبیّات فارسی، باستانشناسی، كتابشناسی و كتابداری و اطّلاعرسانی، همواره، در آثار خویش وامدار ایرج افشار بودهاند و خواهند بود.
بزرگا مردا كه او بود و دریغا و بسیار بار دریغا كه به پنجاه چهرهی ممتاز هم نمیتوان جای خالیِ آن یگانه را پُر كرد.
https://t.me/sereshk1318/31
محمدرضا #شفیعی_کدکنی
مجله بخارا، شماره ۸۱
فرزانه فروتن ایران مدار ما
#ايرج_افشار
@LoversofIRAN
⬅️ گزیده ای از زندگی نامه ایرج_افشار
زاده ۱۶ مهر ۱۳۰۴ تهران
درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ تهران
او پژوهشگر فرهنگ و تاریخ و ادبیات فارسی، #ایرانشناس، کتابشناس، نسخهپژوه، نویسنده و استاد دانشگاه بود
افشار سابقه تدریس در دانشگاههای داخل و خارج کشور از جمله: دانشگاه #برن (سویس)، دانشگاه #ساپورو (ژاپن)، و #دانشگاه_تهران را داشت.
وی پایهگذار #کتابخانه_مرکزی_دانشگاه_تهران و معروف به پدر کتابشناسی ایران است. محمود افشار یزدی پدر اوست.
ایرج افشار طی قریب به ۶۵ سال کوششهای پژوهشی بیش از ۳۰۰ کتاب و ۳۰۰۰ مقاله در زمینههای کتابشناسی و کتابداری، تاریخ، جغرافیا،جغرافیای تاریخی، فرهنگ مردم و موضوعهای دیگر تألیف و تصنیف و تصحیح کرده است. کتابخانه بزرگ و گرانبهای ایرج افشار در مرکز "دائرةالمعارف بزرگ اسلامی" محفوظ است.
از کانال دکتر شفیعی کدکنی @shafiei_kadkani
@LoversofIRAN
Telegram
محمدرضا شفیعیکدکنی
16 مهر زادروز استاد ایرج افشار، پدر کتابشناسی ایران، گرامی باد
@sereshk1318
@sereshk1318
Forwarded from عاشقان ایران
👈دربارهی روانشاد، ایرج افشار، از زبان استاد محمدرضا شفیعیکدکنی، برای ۱۶ مهر، زادروز ایرج افشار، #پدر_کتابشناسی ایران
@LoversofIRAN
⬅️نیم قرن با او زندگی کردم
به بهانهء زادروزش
قصد ندارم كه به میدانهای فراخ و پهناور كارهای او، حتی كوچكترین اشارهای داشته باشم؛ ولی از یادآوریِ این نكته ناگزیرم كه بگویم: در میانِ پژوهشگران قرن بیستم #ایران، میراث كمتر كسی به پهناوری و باروَری و تنوّع و سودمندی میراثِ اوست. این میراث مجموعه بیشمار و گستردهای از سندها، متنها، یادداشتها، خاطرهها، سفرنامهها و «فكت»هاست و كوچكترین ضمیمهای از انشانویسی و عبارتپردازیهای رایج در میان معاصران ما را ندارد و از هرگونه مبالغه مستعار بركنار است. او از «محققانی» نبود كه «متن» دیگران را بَدل به «حاشیه» كند و حاشیة دیگران را بَدَل به متن و با ارجاعاتِ دكوراتیو اینترنتی آن را در چشم مردمان بیاراید. اكنونیان و آیندگان به سطرْ سطرِ نوشتهها و یادداشتهای او نیاز دارند و این نیاز، روز به روز، رویْ در افزونی خواهد داشت، چه در جهانِ ایرانی و چه در میانِ اَنیران.
حدود نیمقرن با او زندگی كردم، در كوه و دشت، در سفر و حضر، در وطن و سرزمینهای بیگانه، و یك جملهی سیاسی از او نشنیدم. او روزنامه نمیخواند و در منزلش رادیو و تلویزیون نداشت.
یك بار كه بعضی دوستان به ضرورتی میخواستند، در ساعاتی كه مهمان او بودند، برنامهای را در تلویزیون ببینند، مجبور شدند تلویزیون سرایْدارِ منزل او را بیاورند و برنامهی موردنظر خویش را تماشا كنند. به راستی او، اهل سیاست نبود و اهل هیچ حزب و دستهای نبود ولی یك سیاست بزرگ را همواره پیش چشم داشت و با آن زندگی میكرد و آن سیاست، مصلحتْاندیشی دربارهی سرنوشت جهانِ ایرانی بود.
به همین دلیل، هم موردِ احترام دكتر محمد #مصدق، و #اللهیار_صالح بود و هم مستشار مؤتمن #سیدحسن_تقی_زاده.
در مراكز علمی جهان و در حوزههای #ایرانشناسی دانشگاههای كره زمین، هیچكس از معاصران ما، اعتبار و حرمت #ایرج_افشار را ندارد. البته، در کنارِ او، #احسان_یارشاطر را هم به یاد میآورم.
در غربالی كه ذهنِ من از مردانِ بزرگ قرن بیستم #ایران، در عرصهی فرهنگ كرده است، ایرج افشار یكی از دانههای دُرشتی است كه در كنار #علامه_قزوینی، #سیدحسن_تقیزاده، #محمدعلی_فروغی، #علیاصغر_حکمت، #ابراهیم_پورداود، #علّامه_شیخ_آقابزرگ_تهرانی، #بدیعالزمان_فروزانفر، سیداحمد #كسروی، #اقبال_آشتیانی، #پرویز_ناتل_خانلری، #غلامحسین_مصاحب، علیاكبر #دهخدا، #صادق_هدایت، #ملک_الشعراء_بهار و #نیما_یوشیج قرار میگیرد؛ بیآنكه وَجهِ مشابهتِ خاصّی با هیچکدام ایشان داشته باشد و یا تكرار یكی از آنها بشمار آید.
او ایرج افشار است و بس...
رها از هر عنوان و لقبی.
پژوهشگرانِ عرصهی #ایرانشناسی در جهان، در حوزههای تاریخ، مردمشناسی، ادبیّات فارسی، باستانشناسی، كتابشناسی و كتابداری و اطّلاعرسانی، همواره، در آثار خویش وامدار ایرج افشار بودهاند و خواهند بود.
بزرگا مردا كه او بود و دریغا و بسیار بار دریغا كه به پنجاه چهرهی ممتاز هم نمیتوان جای خالیِ آن یگانه را پُر كرد.
https://t.me/sereshk1318/31
محمدرضا #شفیعی_کدکنی
مجله بخارا، شماره ۸۱
فرزانه فروتن ایران مدار ما
#ايرج_افشار
@LoversofIRAN
⬅️ گزیده ای از زندگی نامه ایرج_افشار
زاده ۱۶ مهر ۱۳۰۴ تهران
درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ تهران
او پژوهشگر فرهنگ و تاریخ و ادبیات فارسی، #ایرانشناس، کتابشناس، نسخهپژوه، نویسنده و استاد دانشگاه بود
افشار سابقه تدریس در دانشگاههای داخل و خارج کشور از جمله: دانشگاه #برن (سویس)، دانشگاه #ساپورو (ژاپن)، و #دانشگاه_تهران را داشت.
وی پایهگذار #کتابخانه_مرکزی_دانشگاه_تهران و معروف به پدر کتابشناسی ایران است. محمود افشار یزدی پدر اوست.
ایرج افشار طی قریب به ۶۵ سال کوششهای پژوهشی بیش از ۳۰۰ کتاب و ۳۰۰۰ مقاله در زمینههای کتابشناسی و کتابداری، تاریخ، جغرافیا،جغرافیای تاریخی، فرهنگ مردم و موضوعهای دیگر تألیف و تصنیف و تصحیح کرده است. کتابخانه بزرگ و گرانبهای ایرج افشار در مرکز "دائرةالمعارف بزرگ اسلامی" محفوظ است.
از کانال دکتر شفیعی کدکنی @shafiei_kadkani
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
⬅️نیم قرن با او زندگی کردم
به بهانهء زادروزش
قصد ندارم كه به میدانهای فراخ و پهناور كارهای او، حتی كوچكترین اشارهای داشته باشم؛ ولی از یادآوریِ این نكته ناگزیرم كه بگویم: در میانِ پژوهشگران قرن بیستم #ایران، میراث كمتر كسی به پهناوری و باروَری و تنوّع و سودمندی میراثِ اوست. این میراث مجموعه بیشمار و گستردهای از سندها، متنها، یادداشتها، خاطرهها، سفرنامهها و «فكت»هاست و كوچكترین ضمیمهای از انشانویسی و عبارتپردازیهای رایج در میان معاصران ما را ندارد و از هرگونه مبالغه مستعار بركنار است. او از «محققانی» نبود كه «متن» دیگران را بَدل به «حاشیه» كند و حاشیة دیگران را بَدَل به متن و با ارجاعاتِ دكوراتیو اینترنتی آن را در چشم مردمان بیاراید. اكنونیان و آیندگان به سطرْ سطرِ نوشتهها و یادداشتهای او نیاز دارند و این نیاز، روز به روز، رویْ در افزونی خواهد داشت، چه در جهانِ ایرانی و چه در میانِ اَنیران.
حدود نیمقرن با او زندگی كردم، در كوه و دشت، در سفر و حضر، در وطن و سرزمینهای بیگانه، و یك جملهی سیاسی از او نشنیدم. او روزنامه نمیخواند و در منزلش رادیو و تلویزیون نداشت.
یك بار كه بعضی دوستان به ضرورتی میخواستند، در ساعاتی كه مهمان او بودند، برنامهای را در تلویزیون ببینند، مجبور شدند تلویزیون سرایْدارِ منزل او را بیاورند و برنامهی موردنظر خویش را تماشا كنند. به راستی او، اهل سیاست نبود و اهل هیچ حزب و دستهای نبود ولی یك سیاست بزرگ را همواره پیش چشم داشت و با آن زندگی میكرد و آن سیاست، مصلحتْاندیشی دربارهی سرنوشت جهانِ ایرانی بود.
به همین دلیل، هم موردِ احترام دكتر محمد #مصدق، و #اللهیار_صالح بود و هم مستشار مؤتمن #سیدحسن_تقی_زاده.
در مراكز علمی جهان و در حوزههای #ایرانشناسی دانشگاههای كره زمین، هیچكس از معاصران ما، اعتبار و حرمت #ایرج_افشار را ندارد. البته، در کنارِ او، #احسان_یارشاطر را هم به یاد میآورم.
در غربالی كه ذهنِ من از مردانِ بزرگ قرن بیستم #ایران، در عرصهی فرهنگ كرده است، ایرج افشار یكی از دانههای دُرشتی است كه در كنار #علامه_قزوینی، #سیدحسن_تقیزاده، #محمدعلی_فروغی، #علیاصغر_حکمت، #ابراهیم_پورداود، #علّامه_شیخ_آقابزرگ_تهرانی، #بدیعالزمان_فروزانفر، سیداحمد #كسروی، #اقبال_آشتیانی، #پرویز_ناتل_خانلری، #غلامحسین_مصاحب، علیاكبر #دهخدا، #صادق_هدایت، #ملک_الشعراء_بهار و #نیما_یوشیج قرار میگیرد؛ بیآنكه وَجهِ مشابهتِ خاصّی با هیچکدام ایشان داشته باشد و یا تكرار یكی از آنها بشمار آید.
او ایرج افشار است و بس...
رها از هر عنوان و لقبی.
پژوهشگرانِ عرصهی #ایرانشناسی در جهان، در حوزههای تاریخ، مردمشناسی، ادبیّات فارسی، باستانشناسی، كتابشناسی و كتابداری و اطّلاعرسانی، همواره، در آثار خویش وامدار ایرج افشار بودهاند و خواهند بود.
بزرگا مردا كه او بود و دریغا و بسیار بار دریغا كه به پنجاه چهرهی ممتاز هم نمیتوان جای خالیِ آن یگانه را پُر كرد.
https://t.me/sereshk1318/31
محمدرضا #شفیعی_کدکنی
مجله بخارا، شماره ۸۱
فرزانه فروتن ایران مدار ما
#ايرج_افشار
@LoversofIRAN
⬅️ گزیده ای از زندگی نامه ایرج_افشار
زاده ۱۶ مهر ۱۳۰۴ تهران
درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ تهران
او پژوهشگر فرهنگ و تاریخ و ادبیات فارسی، #ایرانشناس، کتابشناس، نسخهپژوه، نویسنده و استاد دانشگاه بود
افشار سابقه تدریس در دانشگاههای داخل و خارج کشور از جمله: دانشگاه #برن (سویس)، دانشگاه #ساپورو (ژاپن)، و #دانشگاه_تهران را داشت.
وی پایهگذار #کتابخانه_مرکزی_دانشگاه_تهران و معروف به پدر کتابشناسی ایران است. محمود افشار یزدی پدر اوست.
ایرج افشار طی قریب به ۶۵ سال کوششهای پژوهشی بیش از ۳۰۰ کتاب و ۳۰۰۰ مقاله در زمینههای کتابشناسی و کتابداری، تاریخ، جغرافیا،جغرافیای تاریخی، فرهنگ مردم و موضوعهای دیگر تألیف و تصنیف و تصحیح کرده است. کتابخانه بزرگ و گرانبهای ایرج افشار در مرکز "دائرةالمعارف بزرگ اسلامی" محفوظ است.
از کانال دکتر شفیعی کدکنی @shafiei_kadkani
@LoversofIRAN
Telegram
محمدرضا شفیعیکدکنی
16 مهر زادروز استاد ایرج افشار، پدر کتابشناسی ایران، گرامی باد
@sereshk1318
@sereshk1318
عاشقان ایران
اول آبان ماه، روز #ملی خداوندگار نثر #پارسی، #خردمند_تاریخ_نگار، #ابوالفضل_بیهقی گرامی باد. پایگاه ایران دوستان مازندران @jolgeshomali
👈گرامی باد اول آبان، روز #ملی بزرگداشت خداوندگار #نثر_پارسی، تاریخ نگار خردمند
#ابوالفضل_بیهقی:
... و سختدشوار است که بر قلم من چنین سخن میرود و لیکن، چه چاره است، در تاریخ محابا نیست (بیهقی، به نقل از جواد طباطبایی، تاملی درباره ایران)
⬅️نگاهی گذرا به سبک و سیاق #پدر_نثر_فارسی
✍ سهند ایرانمهر
اول آبان، روز بزرگداشت #بیهقی ، پدر نثر #فارسی است. بهتر دیدم به شکل مختصر جلوه هایی از سبک ، بیان روایی، دقت و ریز بینی او را، مصداق مشت نمونه خروار از کتاب ارزنده #تاریخ_بیهقی در اینجا بیاورم با یادآوری این نکته که او این تصویر دقیق و شفاف در توصیف منصفانه جامعه و حاکمان(ستمگر) و در زمان و زیر نگاه خود آنان، با چنین زیرکی برای نسل های بعد، نگاشته است!
🔹روش روایی Flash Forward یعنی
فاش کردن پایان داستان در آغاز روایت و همچنان پرداخت جذاب روایت به شکلی بیطرف:
فصلي خواهم نبشت در ابتداي حال برداركردن اين مرد و پس به سر قصه شد . امروز كه من اين قصه آغاز مي كنم،از اين قوم كه من سخن خواهم راند يك دو تن زنده اند ،در گوشه هي افتاده وخواجه بوسهل زوزني چند سالي است تا گذشته شده است به پاسخ آن كه از وي رفت گرفتار و ما را با آن كار نيست –هر چند مرا از وی بد آمد- به هيچ حال. چه عمر من به شصت وپنج آمد و بر اثر وی می ببايد رفت.
🔹روش دفع مخالف با استفاده از گروه فشار با نثر بسیار موثر، بدون هیجان و اغراق:
... و #حسنک را سوی دار بردند و بجایگاه رسانیدند. بر مرکبی که هرگز ننشسته بود نشانیدند و جلادش استوار ببست و رسنها فرود آورد و آواز دادند که سنگ زنید. هیچکس دست بسنگ نمیکرد و همه زار میگریستند، خاصه نشاپوریان (نیشابوریان). پس مشتی رند را زر دادند که سنگ زنند و مرد خود مرده بود، که جلادش رسن بگلو افکنده بود و خبه کرده. اینست حسنک و روزگارش و گفتارش، رحمه الله علیه، این بود که خود بزندگی گاه گفتی که: «مرا دعای نشاپوریان بسازد» و نساخت!
🔹دورویی در رفتار و استفاده ابزاری از مذهب:
بونعیم دوازده بخورد و بگریخت(!) قاضی داوود میمندی مستان افتاد و مطربان و مضحکان هم مست شدند و بگریختند(!) ، سلطان مسعود بماند و خواجه عبدالرزاق هژده بخورد، خدمت کرد و رفتن را با امیر گفت:« بس که اگر بیش از این دهند ادب و خرد از بنده دور کند »امیر بخندید و پس از این می خورد به نشاط «بیست و هفت ساتگین نیم منی» تمام شد. برخاست آب و طشت خواست و مصلای نماز انداخت و دهان بشست و نماز پیشین کرد و نمازی دیگر نیز بکرد و چنان می نمود که گویی شراب نخورده است!
/تاریخ بیهقی. ابوالفضل بیهقی. ج.سوم. صفحه ۹۹۱/
🔹طنز پنهان در نقد صنوف و طبقات مختلف اجتماع:
گویند مردی بود به #نیشابور که وی را بوالقاسم رازی گفتندی و این بوالقاسم کنیزک بپروردی و نزدیک امیر نصر آوردی و با صله برگشتی و چند کنیزک آورده بود وقتی امیر نصر بوالقاسم را دستاری داد و در این باب عنایت نامه نبشت. نیشابوریان وی را تهنیت کردند و نامه بیاورده به مظالم برخواندند. از پدر شنودم که قاضی بوالهیثم پوشیده گفت و وی مردی فراخ مزاج بود:ای بوالقاسم یاد دار که قوادی به از قاضی گری است
🔹استفاده از تعذیب و حبس برای اعتراف:
#بوالفتح_بُستی (دانشمندوشاعر معروف) را ديدم كه بسبب آن سخن كه مهتري در حق وي نزد سلطان كرده بود، خلقاني پوشيده و مشگكي در گردن، گفت:" بيست روز است در ستورگاه( طويله) مشك مي كشم ، مرا شفاعتي كن"....چون شفاعتش كردند و به نزد مسعودش( غزنوی)آوردند، سلطان پرسيد:"از ژاژخاييدن توبه كردی؟"
گفت: ای خداوند! مشك و ستورگاه ( حبس در طویله) مرا توبه آورد!
🔹عوامفریبی با تظاهر به ساده زیستی:
...و او را بیست و سی قبا بود به یکرنگ و همه سال پوشیدی و مردمان چنان دانستی که یک قباست و گفتندی"سبحان الله این قبا از حال بنگردد!
🔹ریشه های خودرایی و شکست؛
ماجرای اصرار امیر مسعود به رویارویی با سلجوقیان #مرو:
🔸«هیچ کس زهره نبود که امیر را گوید که خطاست...و طرفه آن بود که فرو نمی ایستاد از استبداد».
(بیهقی. ج. سوم.ص ۸۹۵)
( اعتراضی #بونصر_مشکان که از سر خیرخواهی هزینه های تنش زایی و لاجرم خانه نشین شدن بونصر):
🔸و بونصر مرا (ابوالفضل بیهقی) گفت:« خاک بر سر آن خاکسار که خدمت پادشاه کند که با ایشان وفا و حرمت و رحمت نیست».
/تاریخ بیقی. جلد سوم. ص.۹۶۲/
(مسعود غزنوی با #سلجوقیان درگیر می شود، هزینه سنگین این تنش مشکلات فراوانی را ایجاد می کند و در نهایت سلطان دست از پا درازتر باز میگردد با این ادعا که دلش گواهی می داده به آنچه رخ داد!)
🔸 #مسعود_غزنوی:«صلاح آن بود که گفتند اما ما را لجاجی و ستیزه ای گرفته بود از آن جهت که کار با نو خاستگان سلجوقی پیچیده می ماند، خواستیم سوی مرو رویم تا کار برگزارده آید! سوی مرو رفتیم و دل ها گواهی می داد که خطای محض است از بی آبی و علفی».
/تاریخ بیهقی.ج. سوم. ص. ۶۹۵/
@LoversofIRAN
#ابوالفضل_بیهقی:
... و سختدشوار است که بر قلم من چنین سخن میرود و لیکن، چه چاره است، در تاریخ محابا نیست (بیهقی، به نقل از جواد طباطبایی، تاملی درباره ایران)
⬅️نگاهی گذرا به سبک و سیاق #پدر_نثر_فارسی
✍ سهند ایرانمهر
اول آبان، روز بزرگداشت #بیهقی ، پدر نثر #فارسی است. بهتر دیدم به شکل مختصر جلوه هایی از سبک ، بیان روایی، دقت و ریز بینی او را، مصداق مشت نمونه خروار از کتاب ارزنده #تاریخ_بیهقی در اینجا بیاورم با یادآوری این نکته که او این تصویر دقیق و شفاف در توصیف منصفانه جامعه و حاکمان(ستمگر) و در زمان و زیر نگاه خود آنان، با چنین زیرکی برای نسل های بعد، نگاشته است!
🔹روش روایی Flash Forward یعنی
فاش کردن پایان داستان در آغاز روایت و همچنان پرداخت جذاب روایت به شکلی بیطرف:
فصلي خواهم نبشت در ابتداي حال برداركردن اين مرد و پس به سر قصه شد . امروز كه من اين قصه آغاز مي كنم،از اين قوم كه من سخن خواهم راند يك دو تن زنده اند ،در گوشه هي افتاده وخواجه بوسهل زوزني چند سالي است تا گذشته شده است به پاسخ آن كه از وي رفت گرفتار و ما را با آن كار نيست –هر چند مرا از وی بد آمد- به هيچ حال. چه عمر من به شصت وپنج آمد و بر اثر وی می ببايد رفت.
🔹روش دفع مخالف با استفاده از گروه فشار با نثر بسیار موثر، بدون هیجان و اغراق:
... و #حسنک را سوی دار بردند و بجایگاه رسانیدند. بر مرکبی که هرگز ننشسته بود نشانیدند و جلادش استوار ببست و رسنها فرود آورد و آواز دادند که سنگ زنید. هیچکس دست بسنگ نمیکرد و همه زار میگریستند، خاصه نشاپوریان (نیشابوریان). پس مشتی رند را زر دادند که سنگ زنند و مرد خود مرده بود، که جلادش رسن بگلو افکنده بود و خبه کرده. اینست حسنک و روزگارش و گفتارش، رحمه الله علیه، این بود که خود بزندگی گاه گفتی که: «مرا دعای نشاپوریان بسازد» و نساخت!
🔹دورویی در رفتار و استفاده ابزاری از مذهب:
بونعیم دوازده بخورد و بگریخت(!) قاضی داوود میمندی مستان افتاد و مطربان و مضحکان هم مست شدند و بگریختند(!) ، سلطان مسعود بماند و خواجه عبدالرزاق هژده بخورد، خدمت کرد و رفتن را با امیر گفت:« بس که اگر بیش از این دهند ادب و خرد از بنده دور کند »امیر بخندید و پس از این می خورد به نشاط «بیست و هفت ساتگین نیم منی» تمام شد. برخاست آب و طشت خواست و مصلای نماز انداخت و دهان بشست و نماز پیشین کرد و نمازی دیگر نیز بکرد و چنان می نمود که گویی شراب نخورده است!
/تاریخ بیهقی. ابوالفضل بیهقی. ج.سوم. صفحه ۹۹۱/
🔹طنز پنهان در نقد صنوف و طبقات مختلف اجتماع:
گویند مردی بود به #نیشابور که وی را بوالقاسم رازی گفتندی و این بوالقاسم کنیزک بپروردی و نزدیک امیر نصر آوردی و با صله برگشتی و چند کنیزک آورده بود وقتی امیر نصر بوالقاسم را دستاری داد و در این باب عنایت نامه نبشت. نیشابوریان وی را تهنیت کردند و نامه بیاورده به مظالم برخواندند. از پدر شنودم که قاضی بوالهیثم پوشیده گفت و وی مردی فراخ مزاج بود:ای بوالقاسم یاد دار که قوادی به از قاضی گری است
🔹استفاده از تعذیب و حبس برای اعتراف:
#بوالفتح_بُستی (دانشمندوشاعر معروف) را ديدم كه بسبب آن سخن كه مهتري در حق وي نزد سلطان كرده بود، خلقاني پوشيده و مشگكي در گردن، گفت:" بيست روز است در ستورگاه( طويله) مشك مي كشم ، مرا شفاعتي كن"....چون شفاعتش كردند و به نزد مسعودش( غزنوی)آوردند، سلطان پرسيد:"از ژاژخاييدن توبه كردی؟"
گفت: ای خداوند! مشك و ستورگاه ( حبس در طویله) مرا توبه آورد!
🔹عوامفریبی با تظاهر به ساده زیستی:
...و او را بیست و سی قبا بود به یکرنگ و همه سال پوشیدی و مردمان چنان دانستی که یک قباست و گفتندی"سبحان الله این قبا از حال بنگردد!
🔹ریشه های خودرایی و شکست؛
ماجرای اصرار امیر مسعود به رویارویی با سلجوقیان #مرو:
🔸«هیچ کس زهره نبود که امیر را گوید که خطاست...و طرفه آن بود که فرو نمی ایستاد از استبداد».
(بیهقی. ج. سوم.ص ۸۹۵)
( اعتراضی #بونصر_مشکان که از سر خیرخواهی هزینه های تنش زایی و لاجرم خانه نشین شدن بونصر):
🔸و بونصر مرا (ابوالفضل بیهقی) گفت:« خاک بر سر آن خاکسار که خدمت پادشاه کند که با ایشان وفا و حرمت و رحمت نیست».
/تاریخ بیقی. جلد سوم. ص.۹۶۲/
(مسعود غزنوی با #سلجوقیان درگیر می شود، هزینه سنگین این تنش مشکلات فراوانی را ایجاد می کند و در نهایت سلطان دست از پا درازتر باز میگردد با این ادعا که دلش گواهی می داده به آنچه رخ داد!)
🔸 #مسعود_غزنوی:«صلاح آن بود که گفتند اما ما را لجاجی و ستیزه ای گرفته بود از آن جهت که کار با نو خاستگان سلجوقی پیچیده می ماند، خواستیم سوی مرو رویم تا کار برگزارده آید! سوی مرو رفتیم و دل ها گواهی می داد که خطای محض است از بی آبی و علفی».
/تاریخ بیهقی.ج. سوم. ص. ۶۹۵/
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پند #پدر_ایران #کوروش
در منشور #پارسوماش:
بگذارید هرکس به آیین خود باشد
زنان را گرامی بدارید
فرودستان را دریابید
هرکس به تکلم قبیله خودسخن بگوید
باور #رییس_جمهور ایران باید اینها باشد👌
@loversofiran
در منشور #پارسوماش:
بگذارید هرکس به آیین خود باشد
زنان را گرامی بدارید
فرودستان را دریابید
هرکس به تکلم قبیله خودسخن بگوید
باور #رییس_جمهور ایران باید اینها باشد👌
@loversofiran
✅ ۱۲ تیر :
زادروز پدر آموزش دبستانی نوین ایران
#میرزاحسن_رشدیه تبریزی
✍دکتر #افشین_جعفرزاده
⬅️ #پدر آموزش نوین در ایران:
بی گمان میرزا #حسن_رشدیه را بایستی پدر آموزش نوین دبستانی و روشهای آموزش مدرن الفبا در ایران بدانیم.
نگاهی به زندگانی پربار او نشان می دهد که او عمر و ثروت خود را صرف این راه و فرهنگ ایران کرد و در این عرصه چه سختی ها و ناملایمات دید و هرگز نهراسید و قدمی پس نگذاشت.
پيش از بنیاد دارالفنون كه به همت اميركبير ،آموزش در انحصار مكتب خانهها بود كه به روش سنتى، خواندن و نوشتن را به كودكان و نوجوانان مى آموختند. در اين مدارس چندان خبرى از آموزش علوم جديد نبود. شمارى از ايرانيان فرنگ رفته و با سواد در اواخر دوره ناصرالدين شاه در نوشته هاى خود اين مدارس سنتى را مورد نقد قرار ميدادند و خواهان بنیاد مدارس جديد به شيوه كشورهاى غربى بودند.
ادامه مقاله در پیوند زیر👇👇
https://bit.ly/30jOIKL
@LoversofIRAN
زادروز پدر آموزش دبستانی نوین ایران
#میرزاحسن_رشدیه تبریزی
✍دکتر #افشین_جعفرزاده
⬅️ #پدر آموزش نوین در ایران:
بی گمان میرزا #حسن_رشدیه را بایستی پدر آموزش نوین دبستانی و روشهای آموزش مدرن الفبا در ایران بدانیم.
نگاهی به زندگانی پربار او نشان می دهد که او عمر و ثروت خود را صرف این راه و فرهنگ ایران کرد و در این عرصه چه سختی ها و ناملایمات دید و هرگز نهراسید و قدمی پس نگذاشت.
پيش از بنیاد دارالفنون كه به همت اميركبير ،آموزش در انحصار مكتب خانهها بود كه به روش سنتى، خواندن و نوشتن را به كودكان و نوجوانان مى آموختند. در اين مدارس چندان خبرى از آموزش علوم جديد نبود. شمارى از ايرانيان فرنگ رفته و با سواد در اواخر دوره ناصرالدين شاه در نوشته هاى خود اين مدارس سنتى را مورد نقد قرار ميدادند و خواهان بنیاد مدارس جديد به شيوه كشورهاى غربى بودند.
ادامه مقاله در پیوند زیر👇👇
https://bit.ly/30jOIKL
@LoversofIRAN
🖌📖 #ادبی
👈چند واژه در زبان فارسی گویش تاجیکی👉
#زبان_فارسی #فارسی #پارسی #تاجیک #تاجیکی #تاجیکان #فارسی_تاجیکی #فرارود #تاجیکستان #ازبکستان #پارسی_سره #ایران_زمین #ایران_بزرگ_فرهنگی
■□ زبان فارسی در ردهٔ زبانهای ترکیبی قرار دارد. هنر ترکیبسازی با پیوست کردن واژهها به همدیگر و افزودن "وندها" یکی از راههای مهم و مؤثر در جهت پویایی، پایداری و ماندگاری زبان فارسی است.
نمونه ترکیبهای معمول زیر از کتاب "غلامان" استاد #صدرالدین_عینی**(در ادامه درباره استاد عینی توضیح داده شده است) _به کوشش مصطفی باباخانی، آروَن، ۱۳۹۷_ انتخاب شده است که در میان مردمان تاجیک فرارود (ماوراءالنهر؛ تاجیکستان و ازبکستان) کاربرد داشته و در متون آنها آمده است:
(جالب آنکه این ترکیب های فارسی تاجیکی در زیر، همگی پارسی_سره هستند. سوی راست، واژگان تاجیکی است و سوی چپ، برابر امروزی آن در زبان فارسی ما در ایران)
آبچهکاری: صیفیکاری
آبخیزی: طغیان آب
آتشگیرک: اَنبر
باششگاه: اقامتگاه
بخارکش: دودکش
بدگپ: گستاخ
بدهوا: متکبر
بلاخور: مفتخور
بیکارخواب؛ بیاستفاده مانده
پخشاپخش: غوغا، سر و صدا
پهلو دری: چارچوب در
پیشدهن: وراج
جانسَرک: بیقرار
جنایتچی: جنایتکار
جوابگر: جوابگو، پاسخگو، مسئول
چایجوش: کتری
خالیبیخ: کمپشت، تـُنک
خلاجا: مستراح
دیوکار: خستگیناپذیر
رویکش: روپوش
سرتراشخانه: سلمانی
سیاهسر: بدبخت
شیرینکامه: حق دلالی، پورسانت
کارجامه: لباس کار
گاو جگر: ناترس، نترس، دلیر، شجاع
گلماهی: قزلآلا
مادههای تَرکنده: مواد منفجره
یکجایه: باهم، متحد.
/با ویرایش از کانال "حسن قریبی"، پژوهشگر/
__________________________________
■□ /عاشقان ایران/
** آشنایی کوتاه با استاد صدرالدین عینی:
#ما_فارسیها_در_کوچه_بیخبری_تماشاگری_میکنیم!
استاد صدرالدین عینی، از نامداران ادب و فرهنگ در فرارود است. این جمله کوتاه اما تکان دهنده او را پیشتر هم در کانال گذاشته بودم:
《ما فارسی ها (فارسی زبان ها) در کوچه بی خبری، تماشاگری می کنیم!!!》
سپس به بخارا رفت و ادامه تحصیل داد.
ایشان در ۲۶ فروردین۱۲۵۷ / سال ١٨٧٨ میلادی در روستاى ساكتره بخارا در ازبکستان به دنيا آمد، روستای ساکتری در امارت بخارا آن زمان در دست "روسیه" بود. وی ۲۴ تیر ۱۳۳۳ در دوشنبه پایتخت تاجیکستان درگذشت. روانش شادباد. پدر او "سید مراد خواجه"، از پیشهوران روستا بود و تأثیر زیادی در رشد فرهنگی صدرالدین داشت.
او نخست در مكتب كهنه روستاى خود تحصيل كرد كه بعدا موضوع داستان "مكتب كهنه" عينى شد. او پس از مدتی به تاجیکستان رفت و در همانجا نیز درگذشت. او از بزرگترین نویسندگان و ادیبان زبان فارسی تاجیکی در آغاز سده بیستم، نخستین رئیس آکادمی علوم تاجیکستان (۱۹۵۱ تا ۱۹۵۴ میلادی) است. فرزند او نیز "عینی کمال" خاورشناس برجسته تاجیکستان است.
استاد عینی هم در داستان نویسی و هم در شعر تاجیکی پایه گذار و پیشرو بود. چنانکه در آغاز بيشتر شعر مى نوشت و از تازه پردازان شعر_پارسى بود. اما رفته رفته به داستان نويسى روی آورد و نخستين داستان هاى كوتاه و بلند معاصر فارسى در آسياى ميانه را نوشت.
《آدينه، جلادان بخارا، مرگ سودخور، يتيم، داخونده و غلامان》 از داستان هاى معروف عينى اند. 《نمونه ادبيات تاجيک》 عينى كه تذكره آثارى از #شعراى_كلاسیک_پارسى بود، در تعيين #هويت_تاجيكان (جلوگیری از استحاله کامل در فرهنگ روسها) در اتحاد جماهیر #شوروى که آن زمان بر سرزمین فرارود فرمان میراند، نقش مهم داشت.
《یادداشت ها》كتاب خاطرات عينى، از آخرين آفريده هاى او بود كه سال ١٣٦٢ خورشيدى با كوشش سعيدى_سيرجانى به خط_پارسى در ايران منتشر شد. زنده یاد سعیدی سیرجانی همان نویسنده نامدار معاصر است که در زندان با خوردن داروی نظافت، کشته شد.
صدرالدین عینی یکی از نخستین سرایندگان شعر نو فارسی است چنانکه پنج سال پیش از آن که نیما، شعر "افسانه" را بسراید عینی در همان وزن شعری سرود به نام "مارش حریت" یا همان "سرود آزادی" که ان را برای انقلاب روسیه نوشت بر پایه ترانه معروف مارسیز در انقلاب فرانسه. اما آنچه نیما را پدر شعر نوی فارسی کرده است، کوشش های پیوسته و با برنامه او برای یک انقلاب ادبی در شعر فارسی بود که در این راه زندگی خود را گذاشت.
/برگرفته از ویکیپدیا و مقاله "عینی و نیما"/
#بخارا #دوشنبه #مارش_حریت #سرود_آزادی #روسیه #روس #آکادمی_علوم_تاجیکستان #شعر_نو #شعر_نوی_فارسی #ایرانی #سعيدى_سيرجانى #خط_پارسى #ايران #شعر_پارسى #شعر_فارسى #خط_فارسى #نیما #نیما_یوشیج #پدر_شعر_نو #افسانه
/ادامه مقاله "عینی و نیما" در پیام زیرین👇
💌عاشقان ایران🇮🇷
@LoversofIRAN
👈چند واژه در زبان فارسی گویش تاجیکی👉
#زبان_فارسی #فارسی #پارسی #تاجیک #تاجیکی #تاجیکان #فارسی_تاجیکی #فرارود #تاجیکستان #ازبکستان #پارسی_سره #ایران_زمین #ایران_بزرگ_فرهنگی
■□ زبان فارسی در ردهٔ زبانهای ترکیبی قرار دارد. هنر ترکیبسازی با پیوست کردن واژهها به همدیگر و افزودن "وندها" یکی از راههای مهم و مؤثر در جهت پویایی، پایداری و ماندگاری زبان فارسی است.
نمونه ترکیبهای معمول زیر از کتاب "غلامان" استاد #صدرالدین_عینی**(در ادامه درباره استاد عینی توضیح داده شده است) _به کوشش مصطفی باباخانی، آروَن، ۱۳۹۷_ انتخاب شده است که در میان مردمان تاجیک فرارود (ماوراءالنهر؛ تاجیکستان و ازبکستان) کاربرد داشته و در متون آنها آمده است:
(جالب آنکه این ترکیب های فارسی تاجیکی در زیر، همگی پارسی_سره هستند. سوی راست، واژگان تاجیکی است و سوی چپ، برابر امروزی آن در زبان فارسی ما در ایران)
آبچهکاری: صیفیکاری
آبخیزی: طغیان آب
آتشگیرک: اَنبر
باششگاه: اقامتگاه
بخارکش: دودکش
بدگپ: گستاخ
بدهوا: متکبر
بلاخور: مفتخور
بیکارخواب؛ بیاستفاده مانده
پخشاپخش: غوغا، سر و صدا
پهلو دری: چارچوب در
پیشدهن: وراج
جانسَرک: بیقرار
جنایتچی: جنایتکار
جوابگر: جوابگو، پاسخگو، مسئول
چایجوش: کتری
خالیبیخ: کمپشت، تـُنک
خلاجا: مستراح
دیوکار: خستگیناپذیر
رویکش: روپوش
سرتراشخانه: سلمانی
سیاهسر: بدبخت
شیرینکامه: حق دلالی، پورسانت
کارجامه: لباس کار
گاو جگر: ناترس، نترس، دلیر، شجاع
گلماهی: قزلآلا
مادههای تَرکنده: مواد منفجره
یکجایه: باهم، متحد.
/با ویرایش از کانال "حسن قریبی"، پژوهشگر/
__________________________________
■□ /عاشقان ایران/
** آشنایی کوتاه با استاد صدرالدین عینی:
#ما_فارسیها_در_کوچه_بیخبری_تماشاگری_میکنیم!
استاد صدرالدین عینی، از نامداران ادب و فرهنگ در فرارود است. این جمله کوتاه اما تکان دهنده او را پیشتر هم در کانال گذاشته بودم:
《ما فارسی ها (فارسی زبان ها) در کوچه بی خبری، تماشاگری می کنیم!!!》
سپس به بخارا رفت و ادامه تحصیل داد.
ایشان در ۲۶ فروردین۱۲۵۷ / سال ١٨٧٨ میلادی در روستاى ساكتره بخارا در ازبکستان به دنيا آمد، روستای ساکتری در امارت بخارا آن زمان در دست "روسیه" بود. وی ۲۴ تیر ۱۳۳۳ در دوشنبه پایتخت تاجیکستان درگذشت. روانش شادباد. پدر او "سید مراد خواجه"، از پیشهوران روستا بود و تأثیر زیادی در رشد فرهنگی صدرالدین داشت.
او نخست در مكتب كهنه روستاى خود تحصيل كرد كه بعدا موضوع داستان "مكتب كهنه" عينى شد. او پس از مدتی به تاجیکستان رفت و در همانجا نیز درگذشت. او از بزرگترین نویسندگان و ادیبان زبان فارسی تاجیکی در آغاز سده بیستم، نخستین رئیس آکادمی علوم تاجیکستان (۱۹۵۱ تا ۱۹۵۴ میلادی) است. فرزند او نیز "عینی کمال" خاورشناس برجسته تاجیکستان است.
استاد عینی هم در داستان نویسی و هم در شعر تاجیکی پایه گذار و پیشرو بود. چنانکه در آغاز بيشتر شعر مى نوشت و از تازه پردازان شعر_پارسى بود. اما رفته رفته به داستان نويسى روی آورد و نخستين داستان هاى كوتاه و بلند معاصر فارسى در آسياى ميانه را نوشت.
《آدينه، جلادان بخارا، مرگ سودخور، يتيم، داخونده و غلامان》 از داستان هاى معروف عينى اند. 《نمونه ادبيات تاجيک》 عينى كه تذكره آثارى از #شعراى_كلاسیک_پارسى بود، در تعيين #هويت_تاجيكان (جلوگیری از استحاله کامل در فرهنگ روسها) در اتحاد جماهیر #شوروى که آن زمان بر سرزمین فرارود فرمان میراند، نقش مهم داشت.
《یادداشت ها》كتاب خاطرات عينى، از آخرين آفريده هاى او بود كه سال ١٣٦٢ خورشيدى با كوشش سعيدى_سيرجانى به خط_پارسى در ايران منتشر شد. زنده یاد سعیدی سیرجانی همان نویسنده نامدار معاصر است که در زندان با خوردن داروی نظافت، کشته شد.
صدرالدین عینی یکی از نخستین سرایندگان شعر نو فارسی است چنانکه پنج سال پیش از آن که نیما، شعر "افسانه" را بسراید عینی در همان وزن شعری سرود به نام "مارش حریت" یا همان "سرود آزادی" که ان را برای انقلاب روسیه نوشت بر پایه ترانه معروف مارسیز در انقلاب فرانسه. اما آنچه نیما را پدر شعر نوی فارسی کرده است، کوشش های پیوسته و با برنامه او برای یک انقلاب ادبی در شعر فارسی بود که در این راه زندگی خود را گذاشت.
/برگرفته از ویکیپدیا و مقاله "عینی و نیما"/
#بخارا #دوشنبه #مارش_حریت #سرود_آزادی #روسیه #روس #آکادمی_علوم_تاجیکستان #شعر_نو #شعر_نوی_فارسی #ایرانی #سعيدى_سيرجانى #خط_پارسى #ايران #شعر_پارسى #شعر_فارسى #خط_فارسى #نیما #نیما_یوشیج #پدر_شعر_نو #افسانه
/ادامه مقاله "عینی و نیما" در پیام زیرین👇
💌عاشقان ایران🇮🇷
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
🖌📖 #ادبی 👈چند واژه در زبان فارسی گویش تاجیکی👉 #زبان_فارسی #فارسی #پارسی #تاجیک #تاجیکی #تاجیکان #فارسی_تاجیکی #فرارود #تاجیکستان #ازبکستان #پارسی_سره #ایران_زمین #ایران_بزرگ_فرهنگی ■□ زبان فارسی در ردهٔ زبانهای ترکیبی قرار دارد. هنر ترکیبسازی با پیوست…
📖 #ادبی
👈 عينى و نيما👉
گزیده شده از مقاله #رستم_وهاب شاعر و پژوهشگر تاجيک در ۲۰۰۸/۱۳۸۷
🖌📄 اين روزها تاجيكستان ۱۳۰_امين سالگرد تولد #صدرالدين_عينى را جشن مى گيرد. عينى چه در شعر و چه در داستان نويسى معاصر #تاجيک پايه گذار شناخته مى شود. اقدام هاى ادبى او در آغاز سده ٢٠ ميلادى خط سير آينده #ادبيات_تاجیک را تعيين كرد، همه بخش هاى #ادبيات_معاصر_تاجيک
■ آغاز قالب شكنى
در ادبيات شناسى تاجيک، ابتداى نوآورى در وزن عروض، با شعر "مارش حريت" (سرود آزادى) استاد صدرالدين عينى است. در حقيقت، در نظم تاجيک اين اثر اولين نمونه كامل و موفق است كه با سنت هاى قديمى و قانونى عروض مطابق نيست، اما در عين حال امكانات بزرگ و نامحدود عروض را برملا مى كند.
سوالى پیش مى آيد كه آيا پيش از اين اثر استادانه، در هيچ مورد ديگری استاد عينى براى بيرون رفتن از قالب هاى سنتى عروض کوشش کرده بود؟ در پاسخ بايد گفت كه در《كليات》استاد عينى، شعرى به تاريخ ١٩٠٧ ميلادی وجوددارد كه از نظر ساختار به آنچه ديرتر(بعدتر) "شعر نو" ناميده شد، شباهت دارد:
سبحان الله!
امروز به ما حادثه صعب رسيد
از گردش چرخ فلک دولابى
پرسند ز سال
آه بى پايان كش
برگو بد حال
همچنين در همين جلد(هشتم) كليات، استاد با ذكر تاريخ "١٩ مه ١٩٢٨" يک پاره شعر دارد در قالب قطعه، که با افزوده شدن يك عبارت جداگانه در آغاز آن با قطعه معمولى تفاوت دارد:
اى وطن!
غير از خرابى تو دگر نيست كارشان
آنها كه ادعاى ولاى تو مى كنند
گر خدمتى كنند به نام تو فى المثل
از بهر نام خود، نه براى تو مى كنند
آنان كه از حريم تو مهجور مانده اند
چون عينى غريب دعاى تو مى كنند
اگرچه در اين شعر عامل تفاوت با سنت قدیم شعری در همین عبارت خلاصه مى شود، ولى اين فرق ناچيز نيست چون با این عبارت، ژرفاى درد و حسرت وطن پرست بزرگ به صراحت محسوس است.
اين عبارت مثل آه سوزناک بى اختيارى است پيش از بيان درد و حسرت. به همين اعتبار مى توان گفت كه شدت وضع روحى و احساسات، شاعر را ناخودآگاه سر اقدامى آورد كه خيلى بعدتر به سنت هاى شعرى پيوست و از دید نظری شناخته شد
■ مارش حريت صدرالدین عینی و افسانه نیمایوشیج
چنان كه گفته شد، نخستين نمونه موفق شعر نو "مارش حريت" استاد عينى است، که آميزش وزنى ای در آن ايجاد شد، که.پیش از آن در نظم هزارساله فارس و تاجيک سابقه نداشت. به گفته خود استاد عينى، وزن اين شعر زير تاثير آهنگ مارسيز، سرود انقلابيون فرانسه، به وجود آمد و هدف از آن ساختن یک آهنگ انقلابى بود.
پژوهشگر ايرانى #على_اصغر_باوندى_شهريارى در رساله دكتراى خود با عنوان "سير تحول شعر در تاجيكستان" (٢٠٠٢) به اعتبار قطعه هاى بالا، استاد عينى را نخستين سراينده شعر نوی ادبيات فارسى می داند.
اما محقق ديگر ايرانى، شاعر معروف، #شمس_لنگرودى، در پژوهش جامعی با عنوان "تاريخ تحليلى شعر نو"، #ابوالقاسم_لاهوتى را نخستين سراینده شعر نوی فارسی در سال ١٩٠٠ می داند.
در بررسی سهم استاد عينى در تحول عروض و شعر نو نمی توان از يك نكته چشم پوشید:
منظومه "افسانه" #نيما_يوشيج كه در #ايران او را #پدر_شعر_نو ناميده اند و زمان سروده شدن آن را "مبدا تاريخ شعر نو ايران"، در همان وزن بى سابقه "مارش حريت" است كه پنج سال پيش از آن يعنى در ١٣٠١ خورشيدى (١٩٢٣ م.) استاد عينی سرود.
براى اثبات این گفته ها دو پاره از هردو شعر مقايسه می شود؛
از مارش حريت:
اى ستمديدگان، اى اسيران!
وقت آزادى ما رسيد
مژدگانى دهيد، اى فقيران!
در جهان صبح شادى دميد
هر ستمگار دون خرم و شاد
سالها جام عشرت چشيد
در شب تيره جور و بيداد
هر ستمديده محنت كشيد
از افسانه:
در شب تيره ديوانه اى كو
دل به رنگى گريزان سپرده
در دره ى سرد و خلوت نشسته
همچو ساقه گياهى فسرده
مى كند داستانى غم آور
از نگاه فنى، نوآورى استاد عينى در وزن "مارش حريت" نسبت به نوآورى نيما يوشيج برجسته تر است؛ به اين دليل كه اگر نيما با استفاده از وزن نو، برابرى شمار هجاهاى اركان عروض را در ابيات شعرش رعايت كرد؛ استاد عينى اما دست به نوآورى زد و در اركان اخير مصراع هاى دوم و چهارم هر بند نسبت به مصراع قبلى يك هجاى دراز را حذف كرد.
مى توان حدس زد كه نيما از شعر مارش حريت آگاه بود، احیانا مطبوعات انقلابى بخارا که به حروف فارسى منتشر مى شد، به ايران مى رسيد. به خصوص وجود عبارت مشترک "در شب تيره" در آغاز يك بيت مارش حريت و آغاز منظومه افسانه اين احتمال را تقويت مى كند
ولى تفاوت بزرگ کار نیما(که او را پدر شعر نوی فارسی کرد)با استاد عینی در آن است كه منظور استاد عينى پيش از هر چيز تامين آهنگ انقلابى و انجام خدمت به #انقلاب (بلشویکی کمونیستی #روسیه) بود، درحالیكه نيما يوشيج "افسانه" را با هدف مشخص و برنامه ريزى نوشت تا #انقلاب_ادبى بيافریند و زندگى خود را وقف كرد تا آنجا که در ايران (به احترام او) اصطلاح #شعر_نيمايى جايگزین #شعرنو شد
@LoversofIRAN
👈 عينى و نيما👉
گزیده شده از مقاله #رستم_وهاب شاعر و پژوهشگر تاجيک در ۲۰۰۸/۱۳۸۷
🖌📄 اين روزها تاجيكستان ۱۳۰_امين سالگرد تولد #صدرالدين_عينى را جشن مى گيرد. عينى چه در شعر و چه در داستان نويسى معاصر #تاجيک پايه گذار شناخته مى شود. اقدام هاى ادبى او در آغاز سده ٢٠ ميلادى خط سير آينده #ادبيات_تاجیک را تعيين كرد، همه بخش هاى #ادبيات_معاصر_تاجيک
■ آغاز قالب شكنى
در ادبيات شناسى تاجيک، ابتداى نوآورى در وزن عروض، با شعر "مارش حريت" (سرود آزادى) استاد صدرالدين عينى است. در حقيقت، در نظم تاجيک اين اثر اولين نمونه كامل و موفق است كه با سنت هاى قديمى و قانونى عروض مطابق نيست، اما در عين حال امكانات بزرگ و نامحدود عروض را برملا مى كند.
سوالى پیش مى آيد كه آيا پيش از اين اثر استادانه، در هيچ مورد ديگری استاد عينى براى بيرون رفتن از قالب هاى سنتى عروض کوشش کرده بود؟ در پاسخ بايد گفت كه در《كليات》استاد عينى، شعرى به تاريخ ١٩٠٧ ميلادی وجوددارد كه از نظر ساختار به آنچه ديرتر(بعدتر) "شعر نو" ناميده شد، شباهت دارد:
سبحان الله!
امروز به ما حادثه صعب رسيد
از گردش چرخ فلک دولابى
پرسند ز سال
آه بى پايان كش
برگو بد حال
همچنين در همين جلد(هشتم) كليات، استاد با ذكر تاريخ "١٩ مه ١٩٢٨" يک پاره شعر دارد در قالب قطعه، که با افزوده شدن يك عبارت جداگانه در آغاز آن با قطعه معمولى تفاوت دارد:
اى وطن!
غير از خرابى تو دگر نيست كارشان
آنها كه ادعاى ولاى تو مى كنند
گر خدمتى كنند به نام تو فى المثل
از بهر نام خود، نه براى تو مى كنند
آنان كه از حريم تو مهجور مانده اند
چون عينى غريب دعاى تو مى كنند
اگرچه در اين شعر عامل تفاوت با سنت قدیم شعری در همین عبارت خلاصه مى شود، ولى اين فرق ناچيز نيست چون با این عبارت، ژرفاى درد و حسرت وطن پرست بزرگ به صراحت محسوس است.
اين عبارت مثل آه سوزناک بى اختيارى است پيش از بيان درد و حسرت. به همين اعتبار مى توان گفت كه شدت وضع روحى و احساسات، شاعر را ناخودآگاه سر اقدامى آورد كه خيلى بعدتر به سنت هاى شعرى پيوست و از دید نظری شناخته شد
■ مارش حريت صدرالدین عینی و افسانه نیمایوشیج
چنان كه گفته شد، نخستين نمونه موفق شعر نو "مارش حريت" استاد عينى است، که آميزش وزنى ای در آن ايجاد شد، که.پیش از آن در نظم هزارساله فارس و تاجيک سابقه نداشت. به گفته خود استاد عينى، وزن اين شعر زير تاثير آهنگ مارسيز، سرود انقلابيون فرانسه، به وجود آمد و هدف از آن ساختن یک آهنگ انقلابى بود.
پژوهشگر ايرانى #على_اصغر_باوندى_شهريارى در رساله دكتراى خود با عنوان "سير تحول شعر در تاجيكستان" (٢٠٠٢) به اعتبار قطعه هاى بالا، استاد عينى را نخستين سراينده شعر نوی ادبيات فارسى می داند.
اما محقق ديگر ايرانى، شاعر معروف، #شمس_لنگرودى، در پژوهش جامعی با عنوان "تاريخ تحليلى شعر نو"، #ابوالقاسم_لاهوتى را نخستين سراینده شعر نوی فارسی در سال ١٩٠٠ می داند.
در بررسی سهم استاد عينى در تحول عروض و شعر نو نمی توان از يك نكته چشم پوشید:
منظومه "افسانه" #نيما_يوشيج كه در #ايران او را #پدر_شعر_نو ناميده اند و زمان سروده شدن آن را "مبدا تاريخ شعر نو ايران"، در همان وزن بى سابقه "مارش حريت" است كه پنج سال پيش از آن يعنى در ١٣٠١ خورشيدى (١٩٢٣ م.) استاد عينی سرود.
براى اثبات این گفته ها دو پاره از هردو شعر مقايسه می شود؛
از مارش حريت:
اى ستمديدگان، اى اسيران!
وقت آزادى ما رسيد
مژدگانى دهيد، اى فقيران!
در جهان صبح شادى دميد
هر ستمگار دون خرم و شاد
سالها جام عشرت چشيد
در شب تيره جور و بيداد
هر ستمديده محنت كشيد
از افسانه:
در شب تيره ديوانه اى كو
دل به رنگى گريزان سپرده
در دره ى سرد و خلوت نشسته
همچو ساقه گياهى فسرده
مى كند داستانى غم آور
از نگاه فنى، نوآورى استاد عينى در وزن "مارش حريت" نسبت به نوآورى نيما يوشيج برجسته تر است؛ به اين دليل كه اگر نيما با استفاده از وزن نو، برابرى شمار هجاهاى اركان عروض را در ابيات شعرش رعايت كرد؛ استاد عينى اما دست به نوآورى زد و در اركان اخير مصراع هاى دوم و چهارم هر بند نسبت به مصراع قبلى يك هجاى دراز را حذف كرد.
مى توان حدس زد كه نيما از شعر مارش حريت آگاه بود، احیانا مطبوعات انقلابى بخارا که به حروف فارسى منتشر مى شد، به ايران مى رسيد. به خصوص وجود عبارت مشترک "در شب تيره" در آغاز يك بيت مارش حريت و آغاز منظومه افسانه اين احتمال را تقويت مى كند
ولى تفاوت بزرگ کار نیما(که او را پدر شعر نوی فارسی کرد)با استاد عینی در آن است كه منظور استاد عينى پيش از هر چيز تامين آهنگ انقلابى و انجام خدمت به #انقلاب (بلشویکی کمونیستی #روسیه) بود، درحالیكه نيما يوشيج "افسانه" را با هدف مشخص و برنامه ريزى نوشت تا #انقلاب_ادبى بيافریند و زندگى خود را وقف كرد تا آنجا که در ايران (به احترام او) اصطلاح #شعر_نيمايى جايگزین #شعرنو شد
@LoversofIRAN
Forwarded from اتچ بات
👈۱۶بهمن درگذشت دکتر عزتالله نگهبان، نگهبان باستان شناسی ایران
بسیاری ایشان را بدلیل تلاش های ارزشمند برای گسترش دانش باستان شناسی ایران و نگهداری از میراث تاریخی کشورمان، پدر باستان شناسی ایران دانسته اند.
@LoversofIRAN
⬅️ #عزت_الله_نگهبان،
در ۱۳۰۰ خورشیدی در #اهواز به دنیا آمد. تحصیلات خود را در دبستان جمشید جم و دبیرستان فیروز بهرام و مدرسه فنی آلمانی در #تهران به پایان برد.
او در ۱۳۲۸ در رشته #باستان_شناسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. در سال ۱۳۲۹، وارد مؤسسه شرقشناسی دانشگاه #شیکاگو شد و در چهارسال مدرک فوق لیسانس این دانشکده را از آن خود کرد. طی این سالها با راهنمایی رونالد مککان به بررسی سیر "سفال نخودیرنگ" در #خوزستان پرداخت و اطلاعات بسیاری در این زمینه جمعآوری کرد و در رساله خود تدوین کرد.
مهمترین سهم وی در پیشبرد باستانشناسی ایران، ایجاد کارگاه دایمی در " #دشت_قزوین" برای فعالیتهای باستانشناسی #دانشگاه_تهران و تربیت دانشجو در این کارگاه است. او با پشتکار فراوان و روحیه خستگیناپذیر، موفق به کسب مجوز و بودجه لازم برای تعمیر کاروانسرای مخروبه "محمدآباد خره" شد که روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان #بویین_زهرا در استان #قزوین است. این مکان منحصر به فرد به کانونی برای پژوهشهای مستمر و درازمدت باستانشناختی دانشگاه تهران تبدیل شد که در آن دانشجویان با شرکت در انواع فعالیتهای میدانی برای پیشبرد اهداف باستانشناسی در ایران تربیت میشدند.
دکتر نگهبان، یکی از سرسختترین مدافعان منظمکردن فعالیتهای مربوط به باستانشناسی بود. بسیاری او را دشمن بزرگ #قاچاقچیان و دلالان عتیقه در ایران میدانند. نگهبان در پنجمین کنگره بینالمللی باستانشناسی و هنر ایران در سال ۱۳۴۷، مقالهای ارائه داد و در آن مادهای پیشنهاد کرد که خرید و فروش اشیای باستانی به صورت غیرمجاز و از طریق #قاچاق ممنوع اعلام شود و کنگره را ملزم به صدور قانونی در این زمینه کرد. وی با ارائه این مقاله، نقش اساسی در تصویب "قطعنامه محکومکردن قاچاق و فروش اشیای عتیقه" داشت.
عزتالله نگهبان، بیشترین میزان #طلا را در حفاریهای باستانشناسی ایران بدست آوردهاست و کاوشهای وی در قالب مقاله، گزارش و کتاب، همواره مورد توجه باستانشناسان بودهاست.
فعالیتهای باستانشناسی دکتر نگهبان باعث شدهاست تا به وی لقب #پدر_باستان_شناسی_ایران داده شود.
عزتالله نگهبان در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۸۷ پس از مدتها بیماری در #آمریکا درگذشت.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
@LoversofIRAN
• بنکده ها:
• ●پایگاه اینترنتی روزنامه هممیهن
• ●محمد موسوی، باستانشناس پیشکسوت، درگذشت، بیبیسی فارسی
• ●خبرگزاری میراث فرهنگی درباره دکتر نگهبان
• ●درباره عزتالله نگهبان (روزنامه ایران)
با ما همراه شوید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEE9zXIvRsbO03gfdA
بسیاری ایشان را بدلیل تلاش های ارزشمند برای گسترش دانش باستان شناسی ایران و نگهداری از میراث تاریخی کشورمان، پدر باستان شناسی ایران دانسته اند.
@LoversofIRAN
⬅️ #عزت_الله_نگهبان،
در ۱۳۰۰ خورشیدی در #اهواز به دنیا آمد. تحصیلات خود را در دبستان جمشید جم و دبیرستان فیروز بهرام و مدرسه فنی آلمانی در #تهران به پایان برد.
او در ۱۳۲۸ در رشته #باستان_شناسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. در سال ۱۳۲۹، وارد مؤسسه شرقشناسی دانشگاه #شیکاگو شد و در چهارسال مدرک فوق لیسانس این دانشکده را از آن خود کرد. طی این سالها با راهنمایی رونالد مککان به بررسی سیر "سفال نخودیرنگ" در #خوزستان پرداخت و اطلاعات بسیاری در این زمینه جمعآوری کرد و در رساله خود تدوین کرد.
مهمترین سهم وی در پیشبرد باستانشناسی ایران، ایجاد کارگاه دایمی در " #دشت_قزوین" برای فعالیتهای باستانشناسی #دانشگاه_تهران و تربیت دانشجو در این کارگاه است. او با پشتکار فراوان و روحیه خستگیناپذیر، موفق به کسب مجوز و بودجه لازم برای تعمیر کاروانسرای مخروبه "محمدآباد خره" شد که روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان #بویین_زهرا در استان #قزوین است. این مکان منحصر به فرد به کانونی برای پژوهشهای مستمر و درازمدت باستانشناختی دانشگاه تهران تبدیل شد که در آن دانشجویان با شرکت در انواع فعالیتهای میدانی برای پیشبرد اهداف باستانشناسی در ایران تربیت میشدند.
دکتر نگهبان، یکی از سرسختترین مدافعان منظمکردن فعالیتهای مربوط به باستانشناسی بود. بسیاری او را دشمن بزرگ #قاچاقچیان و دلالان عتیقه در ایران میدانند. نگهبان در پنجمین کنگره بینالمللی باستانشناسی و هنر ایران در سال ۱۳۴۷، مقالهای ارائه داد و در آن مادهای پیشنهاد کرد که خرید و فروش اشیای باستانی به صورت غیرمجاز و از طریق #قاچاق ممنوع اعلام شود و کنگره را ملزم به صدور قانونی در این زمینه کرد. وی با ارائه این مقاله، نقش اساسی در تصویب "قطعنامه محکومکردن قاچاق و فروش اشیای عتیقه" داشت.
عزتالله نگهبان، بیشترین میزان #طلا را در حفاریهای باستانشناسی ایران بدست آوردهاست و کاوشهای وی در قالب مقاله، گزارش و کتاب، همواره مورد توجه باستانشناسان بودهاست.
فعالیتهای باستانشناسی دکتر نگهبان باعث شدهاست تا به وی لقب #پدر_باستان_شناسی_ایران داده شود.
عزتالله نگهبان در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۸۷ پس از مدتها بیماری در #آمریکا درگذشت.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
@LoversofIRAN
• بنکده ها:
• ●پایگاه اینترنتی روزنامه هممیهن
• ●محمد موسوی، باستانشناس پیشکسوت، درگذشت، بیبیسی فارسی
• ●خبرگزاری میراث فرهنگی درباره دکتر نگهبان
• ●درباره عزتالله نگهبان (روزنامه ایران)
با ما همراه شوید👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEE9zXIvRsbO03gfdA
Telegram
attach 📎
Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
🚘 #خودرو #صنعت_خودرو #صنعت_ایران #صنعت
⚫️ #محمود_خیامی درگذشت؛
روان قهرمان صنعت ایران شادباد🥀
او #پدر_صنعت_اتومبیل_ایران، از بزرگترین صاحبان صنایع خودروسازی ایران بود یعنی شرکت #ایران_ناسیونال.
برادر بزرگتر او #احمد_خیامی از پایه گذاران و شریک او در ایران_ناسیونال بود. او شرکتهای ایران ناسیونال(ایران خودرو فعلی)، بانک صنعت و معدن، فروشگاههای رنجیره ای کوروش(قدس فعلی)، و نخستین کارخانه مبل ایران(مبلیران) را پیش از انقلاب ۵۷ در ایران پایه گذاری کرد.
البته شرکت ایران_ناسیونال و بیشتر شرکتهای یادشده از سوی برادر بزرگتر، احمد_خیامی، تأسیس شده بود و در زمان جداشدن دو برادر از یکدیگر، "ایران ناسیونال" به محمود انتقال یافت.
بعد از #انقلاب ۵۷ اموال او مصادره شد و این قهرمان صنعت ایران، به جفای روزگار انقلابیون، راهی دیار غربت شد و در حالیکه فرصت خدمت به صنعت ایران از او گرفته شد تا زمان مرگ مقیم #انگلستان ماند.
یادش ماندگار و روانش شاد🌹
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali
⚫️ #محمود_خیامی درگذشت؛
روان قهرمان صنعت ایران شادباد🥀
او #پدر_صنعت_اتومبیل_ایران، از بزرگترین صاحبان صنایع خودروسازی ایران بود یعنی شرکت #ایران_ناسیونال.
برادر بزرگتر او #احمد_خیامی از پایه گذاران و شریک او در ایران_ناسیونال بود. او شرکتهای ایران ناسیونال(ایران خودرو فعلی)، بانک صنعت و معدن، فروشگاههای رنجیره ای کوروش(قدس فعلی)، و نخستین کارخانه مبل ایران(مبلیران) را پیش از انقلاب ۵۷ در ایران پایه گذاری کرد.
البته شرکت ایران_ناسیونال و بیشتر شرکتهای یادشده از سوی برادر بزرگتر، احمد_خیامی، تأسیس شده بود و در زمان جداشدن دو برادر از یکدیگر، "ایران ناسیونال" به محمود انتقال یافت.
بعد از #انقلاب ۵۷ اموال او مصادره شد و این قهرمان صنعت ایران، به جفای روزگار انقلابیون، راهی دیار غربت شد و در حالیکه فرصت خدمت به صنعت ایران از او گرفته شد تا زمان مرگ مقیم #انگلستان ماند.
یادش ماندگار و روانش شاد🌹
پایگاه ایران دوستان مازندران
@jolgeshomali