👈بده بستان دانشی جلایی پور با رضا بابایی👉
👈بسیار خواندنی، درباره کاستیها و تواناییهای #ایران_عزیز
@LoversofIRAN
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
#رضا_بابایی نوشته ای را همرسانی کرد با عنوان 《 #ایران تنها است》و در آن به بیان دردها و نقاط ضعف بزرگی که امروز هویت ملی، منافع ملی و حتا تمامیت ارضی ایران عزیز را تهدید میکند پرداخت. در این پیوند 👇
https://t.me/hamidrezajalaeipour/3388
#حمیدرضا_جلایی_پور استاد جامعه شناسی، در پاسخی به نوشته رضا بابایی، برای بیان متوازن شرایط ایران امروز، در دو پیام زیر با عنوان 《توانایی های #ایران》به بررسی نقاط مثبت و توانمندیهای ایران پرداخت👇
https://t.me/hamidrezajalaeipour/3392
https://t.me/hamidrezajalaeipour/3393
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
با ما همراه شوید برای دانستن از ایران👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEE9zXIvRsbO03gfdA
@LoversofIRAN
👈بسیار خواندنی، درباره کاستیها و تواناییهای #ایران_عزیز
@LoversofIRAN
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
#رضا_بابایی نوشته ای را همرسانی کرد با عنوان 《 #ایران تنها است》و در آن به بیان دردها و نقاط ضعف بزرگی که امروز هویت ملی، منافع ملی و حتا تمامیت ارضی ایران عزیز را تهدید میکند پرداخت. در این پیوند 👇
https://t.me/hamidrezajalaeipour/3388
#حمیدرضا_جلایی_پور استاد جامعه شناسی، در پاسخی به نوشته رضا بابایی، برای بیان متوازن شرایط ایران امروز، در دو پیام زیر با عنوان 《توانایی های #ایران》به بررسی نقاط مثبت و توانمندیهای ایران پرداخت👇
https://t.me/hamidrezajalaeipour/3392
https://t.me/hamidrezajalaeipour/3393
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
با ما همراه شوید برای دانستن از ایران👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEE9zXIvRsbO03gfdA
@LoversofIRAN
Telegram
حمیدرضا جلائیپور (جامعهشناس)
ایران، تنها است
صحنۀ سیاسی ایران، پر از زدوخوردهای جناحی است. غول خشکسالی دهان گشوده است که ایران را مانند لقمهای راحةالحلقوم در کام بکشد. ایران، نه مسئلۀ دانشگاهها است و نه مسئلۀ حوزه و نه مسئلۀ رسانهها و نه حتی مسئلۀ روشنفکران. با هیچ کشوری در دنیا…
صحنۀ سیاسی ایران، پر از زدوخوردهای جناحی است. غول خشکسالی دهان گشوده است که ایران را مانند لقمهای راحةالحلقوم در کام بکشد. ایران، نه مسئلۀ دانشگاهها است و نه مسئلۀ حوزه و نه مسئلۀ رسانهها و نه حتی مسئلۀ روشنفکران. با هیچ کشوری در دنیا…
استاد #رضا_بابایی، ایرانی شریف و اصیل را از دست دادیم، تحصیلکرده ای دیندار، #روشنفکر و #میهن_دوست. ویراستار، نویسنده و پژوهشگر دین، ادبیات وجامعه که سالها با بیماری سرطان دست و پنجه نرم کرد و امروز در بخش ICU بیمارستان ولیعصر #قم به دیدار پروردگار شتافت
روانش شاد باد 🥀
دکتر بابایی در ۱۹ بهمن ۱۳۹۸(نزدیک به انتخابات #مجلس) درکانال تلگرام خود با نام «یادداشتها» @rezababaei43 نوشت:
برخود ببالید ...
ما امیدوارترین مردم دنیا بودیم. هیچ ملتی همچون ما آسان دل نمیبست و معصومانه اعتماد نمیکرد. شمشیرهای خطا و خنجرهای جفا، رشته امید ما را نبرید. در تندباد حوادث، از جان برای شمع امیدمان سرپناه میساختیم. هزاران روز را به انتظار لبخندی میگذراندیم، اگرچه جز خشم و خشونت نمیدیدیم. آنان که اکنون ما را از هر تغییری ناامید کرده اند بر خود ببالند که مردمی شیدا و عاشق را بر خاکستر افسردگی نشانده اند!
شناسنامهام را میبینم. جایی برای مُهر جدید نمانده است. ما را شرمنده شناسنامههایمان هم کردید.
فردا نسلی از راه میرسد که چراغ امیدش را در جایی دیگر روشن میکند؛ آنجا که دست شما به آن نمی رسد
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
روانش شاد باد 🥀
دکتر بابایی در ۱۹ بهمن ۱۳۹۸(نزدیک به انتخابات #مجلس) درکانال تلگرام خود با نام «یادداشتها» @rezababaei43 نوشت:
برخود ببالید ...
ما امیدوارترین مردم دنیا بودیم. هیچ ملتی همچون ما آسان دل نمیبست و معصومانه اعتماد نمیکرد. شمشیرهای خطا و خنجرهای جفا، رشته امید ما را نبرید. در تندباد حوادث، از جان برای شمع امیدمان سرپناه میساختیم. هزاران روز را به انتظار لبخندی میگذراندیم، اگرچه جز خشم و خشونت نمیدیدیم. آنان که اکنون ما را از هر تغییری ناامید کرده اند بر خود ببالند که مردمی شیدا و عاشق را بر خاکستر افسردگی نشانده اند!
شناسنامهام را میبینم. جایی برای مُهر جدید نمانده است. ما را شرمنده شناسنامههایمان هم کردید.
فردا نسلی از راه میرسد که چراغ امیدش را در جایی دیگر روشن میکند؛ آنجا که دست شما به آن نمی رسد
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
استاد #رضا_بابایی، ایرانی شریف و اصیل را از دست دادیم، تحصیلکرده ای دیندار، #روشنفکر و #میهن_دوست. ویراستار، نویسنده و پژوهشگر دین، ادبیات وجامعه که سالها با بیماری سرطان دست و پنجه نرم کرد و امروز در بخش ICU بیمارستان ولیعصر #قم به دیدار پروردگار شتافت…
📗 اگر عمری باشد ... درد زندگی
دو یادداشت از دکتر #رضا_بابایی، که امروز چشم از جهان فروبست، را در اینجا می گذارم. او پژوهشگری دیندار اما روشنفکر و وطن دوست بود که لحظه ای از رنج های میهن غافل نشد؛ خود با رنج بیماری سرطان سالها جنگید و بی هیاهو چشم از جهان فرو بست. روانش شادباد 🥀
✍نوشته شده در ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
اگر عمری باشد، پس از این در هیچ انتخاباتی شرکت نمیکنم که به تیغ #نظارت_استصوابی اخته شده است.
اگر عمری باشد، دیگر به هیچ سیاستمداری وکالت بلاعزل نمیدهم.
اگر عمری باشد، پس از این هیچ فضیلتی را همپایه مهربانی با آدمیزادگان نمیشمارم.
اگر عمری باشد، کمتر میگویم و مینویسم و بیشتر میشنوم و میخوانم.
اگر عمری باشد، پس از این خویش را بدهکار هستی و هستان میشمارم نه طلبکار.
اگر عمری باشد، دیگر هیچ #عدالت کوچکی را در هوس رسیدن به عدالت بزرگتر قربانی نمیکنم.
اگر عمری باشد، دیگر با دو گروه بحث و گفتوگو نمیکنم:
آنان که از عقیده خویش منفعت میبرند؛ و آنان که از اندیشه خویش، پیشه ساختهاند.
اگر عمری باشد،
عدالت را فدای عقیده،
و آرزو را فدای مصلحت،
و عمر را پای خوردنیها و پوشیدنیها قربان نمیکنم.
اگر عمری باشد، چندان در خطا و کوتاهیهای دیگران نمینگرم که روسیاهی خود را نبینم.
اگر عمری باشد، از دینها تنها #مذهب انصاف را برمیگزینم و از فلسفهها آن را که سربههوا نیست و چشم به راههای زمینی دارد.
اگر عمری باشد، هیچ ظلمی را سختتر از تحقیر دیگران نمیشمارم.
اگر عمری باشد، در پی هیچ عقیده و ایمانی نمیدوم. در خانه مینشینم تا ایمانی که سزاوار من است به سراغم آید.
اگر عمری باشد، هر درختی را که دیدم در آغوش میگیرم، هر گلی را میبویم، و هر کوهی را بازیگاه میبینم و تنها یک تردید را در دل نگه میدارم: طلوع خورشید زیباتر است یا غروب آن.
اگر عمری باشد، #سیاستمداران را از دو حال بیرون نمیدانم: آنان که دروغ را به راست میآرایند و آنان که راست را به دروغ میآلایند.
اگر عمری باشد، همچنان برای #آزادی و آبادی کشورم ( #ایران) میکوشم.
اگر عمری باشد، رازگشایی از معمای هستی را به کودکان کهنسال میسپارم.
اگر عمری باشد، از هر عقیدهای میگریزم، چونان گنجشک از چنگال عقاب.
اگر عمری باشد، در جنگلهای بیشتری گم میشوم؛ کوههای بیشتری را مینوردم؛ ساعتهای بیشتری به امواج #دریا خیره میشوم؛ دانههای بیشتری در زمین میکارم و #زبالههای بیشتری از روی زمین برمیدارم.
اگر عمری باشد، کمتر غم نان میخورم و بیشتر غم جان میپرورم.
اگر عمری باشد، دیگر هیچ گنجی را باور نمیکنم، جز گنج گهربار کوشش و زحمت.
اگر عمری باشد، برای خشنودی، منتظر اتفاقات خوشایند نمینشینم.
اگر عمری باشد، خدایی را میپرستم که جز محراب حیرت، در شاُن او نیست.
اگر عمری باشد، قدر دوستان و عزیزانم را بیشتر میدانم.
_____________________________
✍ درد زندگی
رضا بابایی؛ ۸ آبان ۱۳۹۸
در ماههای گذشته، روزها و شبهایی بر من گذشت که #درد تا مغز استخوانم را به آتش میکشید؛ اما در اوج درد، چهرۀ خندان زندگی هیچگاه از پیش چشمان من نرفت.
یادآوری لحظهای که در آن زندگی دوباره به روی من میخندد، به من آرامش و تحمل میداد. اینکه میدانستم تا چند ساعت یا چند روز یا حتی چند ماه دیگر، دوباره لختی آرام میگیرم و اندکی طعم زندگی را میچشم، بهترین مسکن و آرامبخش بود.
مینالیدم و زمزمه میکردم:
درد و غم را حق پی آن آفرید
تا از آن دو خوشدلی آید پدید
عشق به زندگی، تحمل هر رنجی را آسان میکند. #عشق به زندگی، روح اخلاق و فضیلتمداری است، و هر دردی جز درد زندگی، عین بیدردی و کمال بیهودهگردی است.
در جهان، از گرگ گرسنه و مار زخمی آنقدر نباید ترسید که از کسانی که زندگی را نمیفهمند و قدم زدن در پارک را و رفیقبازی را و دوستی با حیوانات را و عشقورزی با طبیعت را و خندیدن و #رقصیدن را و -موسیقی را و نشستن بر روی صندلیهای سینما و تئاتر را.
آنان که جز به نفوذ و اقتدار بیشتر نمیاندیشند و جز صدای طبل #جنگ، قلب و روحشان را نمینوازد، هراسانگیزترین جنبندگان روی زمیناند، حتی اگر پشت مقدسترین آرمانهای انسانی سنگر بگیرند.
اگر ملتی گرفتار چنین پشیمنهپوشان عبوسی شد، جز این راهی ندارد که #زندگی و #شادی را پر و بال دهد تا فضا را بر آنان تنگ کند.
عبوس زهد به وجه خمار ننشیند
مرید خرقۀ دردیکشان خوشخویم
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
دو یادداشت از دکتر #رضا_بابایی، که امروز چشم از جهان فروبست، را در اینجا می گذارم. او پژوهشگری دیندار اما روشنفکر و وطن دوست بود که لحظه ای از رنج های میهن غافل نشد؛ خود با رنج بیماری سرطان سالها جنگید و بی هیاهو چشم از جهان فرو بست. روانش شادباد 🥀
✍نوشته شده در ۲۱ مرداد ۱۳۹۸
اگر عمری باشد، پس از این در هیچ انتخاباتی شرکت نمیکنم که به تیغ #نظارت_استصوابی اخته شده است.
اگر عمری باشد، دیگر به هیچ سیاستمداری وکالت بلاعزل نمیدهم.
اگر عمری باشد، پس از این هیچ فضیلتی را همپایه مهربانی با آدمیزادگان نمیشمارم.
اگر عمری باشد، کمتر میگویم و مینویسم و بیشتر میشنوم و میخوانم.
اگر عمری باشد، پس از این خویش را بدهکار هستی و هستان میشمارم نه طلبکار.
اگر عمری باشد، دیگر هیچ #عدالت کوچکی را در هوس رسیدن به عدالت بزرگتر قربانی نمیکنم.
اگر عمری باشد، دیگر با دو گروه بحث و گفتوگو نمیکنم:
آنان که از عقیده خویش منفعت میبرند؛ و آنان که از اندیشه خویش، پیشه ساختهاند.
اگر عمری باشد،
عدالت را فدای عقیده،
و آرزو را فدای مصلحت،
و عمر را پای خوردنیها و پوشیدنیها قربان نمیکنم.
اگر عمری باشد، چندان در خطا و کوتاهیهای دیگران نمینگرم که روسیاهی خود را نبینم.
اگر عمری باشد، از دینها تنها #مذهب انصاف را برمیگزینم و از فلسفهها آن را که سربههوا نیست و چشم به راههای زمینی دارد.
اگر عمری باشد، هیچ ظلمی را سختتر از تحقیر دیگران نمیشمارم.
اگر عمری باشد، در پی هیچ عقیده و ایمانی نمیدوم. در خانه مینشینم تا ایمانی که سزاوار من است به سراغم آید.
اگر عمری باشد، هر درختی را که دیدم در آغوش میگیرم، هر گلی را میبویم، و هر کوهی را بازیگاه میبینم و تنها یک تردید را در دل نگه میدارم: طلوع خورشید زیباتر است یا غروب آن.
اگر عمری باشد، #سیاستمداران را از دو حال بیرون نمیدانم: آنان که دروغ را به راست میآرایند و آنان که راست را به دروغ میآلایند.
اگر عمری باشد، همچنان برای #آزادی و آبادی کشورم ( #ایران) میکوشم.
اگر عمری باشد، رازگشایی از معمای هستی را به کودکان کهنسال میسپارم.
اگر عمری باشد، از هر عقیدهای میگریزم، چونان گنجشک از چنگال عقاب.
اگر عمری باشد، در جنگلهای بیشتری گم میشوم؛ کوههای بیشتری را مینوردم؛ ساعتهای بیشتری به امواج #دریا خیره میشوم؛ دانههای بیشتری در زمین میکارم و #زبالههای بیشتری از روی زمین برمیدارم.
اگر عمری باشد، کمتر غم نان میخورم و بیشتر غم جان میپرورم.
اگر عمری باشد، دیگر هیچ گنجی را باور نمیکنم، جز گنج گهربار کوشش و زحمت.
اگر عمری باشد، برای خشنودی، منتظر اتفاقات خوشایند نمینشینم.
اگر عمری باشد، خدایی را میپرستم که جز محراب حیرت، در شاُن او نیست.
اگر عمری باشد، قدر دوستان و عزیزانم را بیشتر میدانم.
_____________________________
✍ درد زندگی
رضا بابایی؛ ۸ آبان ۱۳۹۸
در ماههای گذشته، روزها و شبهایی بر من گذشت که #درد تا مغز استخوانم را به آتش میکشید؛ اما در اوج درد، چهرۀ خندان زندگی هیچگاه از پیش چشمان من نرفت.
یادآوری لحظهای که در آن زندگی دوباره به روی من میخندد، به من آرامش و تحمل میداد. اینکه میدانستم تا چند ساعت یا چند روز یا حتی چند ماه دیگر، دوباره لختی آرام میگیرم و اندکی طعم زندگی را میچشم، بهترین مسکن و آرامبخش بود.
مینالیدم و زمزمه میکردم:
درد و غم را حق پی آن آفرید
تا از آن دو خوشدلی آید پدید
عشق به زندگی، تحمل هر رنجی را آسان میکند. #عشق به زندگی، روح اخلاق و فضیلتمداری است، و هر دردی جز درد زندگی، عین بیدردی و کمال بیهودهگردی است.
در جهان، از گرگ گرسنه و مار زخمی آنقدر نباید ترسید که از کسانی که زندگی را نمیفهمند و قدم زدن در پارک را و رفیقبازی را و دوستی با حیوانات را و عشقورزی با طبیعت را و خندیدن و #رقصیدن را و -موسیقی را و نشستن بر روی صندلیهای سینما و تئاتر را.
آنان که جز به نفوذ و اقتدار بیشتر نمیاندیشند و جز صدای طبل #جنگ، قلب و روحشان را نمینوازد، هراسانگیزترین جنبندگان روی زمیناند، حتی اگر پشت مقدسترین آرمانهای انسانی سنگر بگیرند.
اگر ملتی گرفتار چنین پشیمنهپوشان عبوسی شد، جز این راهی ندارد که #زندگی و #شادی را پر و بال دهد تا فضا را بر آنان تنگ کند.
عبوس زهد به وجه خمار ننشیند
مرید خرقۀ دردیکشان خوشخویم
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
👈بده بستان دانشی جلایی پور با رضا بابایی👉 👈بسیار خواندنی، درباره کاستیها و تواناییهای #ایران_عزیز @LoversofIRAN 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 #رضا_بابایی نوشته ای را همرسانی کرد با عنوان 《 #ایران تنها است》و در آن به بیان دردها و نقاط ضعف بزرگی که امروز هویت ملی، منافع…
.
🆘 ایران، تنها است
💡یادداشتی پر درد و دغدغه برای ایران از زنده یاد دکتر #رضا_بابایی که پیشر به آن اشاره کرده بودم در این کانال. اگرچه این یادداشت سیاه و تلخ است اما او قلم پرگلایه خود را برای تلنگر بر همه بخش های موثر و مسوول وضع جامعه امروز ایران به کار گرفته (سیاستمداران، روشنفکران، کنشگران اجتماعی، خبرگان دانش، دانشگاهیان و...)؛ چون اگر این گروهها در ایران امروز، آگاهانه و دلسوزانه برای سربلندی و آبادی این #میهن زرخیز پرگهر تلاش می کردند، به راستی امروز کشوری داشتیم با نظام و مدیریت و شرایط اجتماعی و سیاسی و هنری و اقتصادی بسیار شایسته تر که زیبنده نام بلندآوازه #ایران باشد؛ نامی که معنایش سرزمین آزادگان و نجیب زادگان است. /روانش شادباد 🥀
✍ نوشته شده در ۱۴ آبان ۱۳۹۶
صحنۀ #سیاسی ایران، پر از زدوخوردهای جناحی است. غول خشکسالی دهان گشوده است که ایران را مانند لقمهای راحةالحلقوم در کام بکشد.
#ایران، نه مسئلۀ #دانشگاه است و نه مسئلۀ #حوزه و نه مسئلۀ #رسانهها و نه حتی مسئلۀ #روشنفکران. با هیچ کشوری در دنیا دوستی #استراتژیک نداریم و اگر روزی بلایی بر سر ایران بیاید، کسی نیست که جنازههای ما را به خاک بسپارد.
هیچ کس برای آینده نمیجنگد؛ همه در گذشته ماندهایم و باد در آستین کینههای کهنه میافکنیم. گروهی مهمترین مسئلۀ عالم و آدم را ماجرای سقیفه میدانند و آرزویی جز آزادی قمهزنی ندارند. آرزوی گروهی دیگر نیز بیش از این نیست که از اسلام انتقام بگیرند و روحانیت را در زندان قم به بند بکشند.
صدای سنتور و سهتار خاموش است و آواز طبل و شیپور، بلند. هفتم آبان (بزرگداشت #کوروش بزرگ) دشمن #اربعین شده است و راهپیمایان اربعین میروند تا مرزهای ایران اسلامی را تا بینالنهرین بگسترند.
#نفت، دشمن آب و قاتل هوا شده است. آسمان نمیبارد، زمین نمیروید، دهانها نمیخندند، مادران افسرده و پدران شرمندهاند.
#تهران روی گسل زلزله نشسته است و خدا را شکر میکند که از آسمان سنگ نمیبارد. #قم نگران چند درویش چرخنده در #قونیه و چند بیت نامربوط در #مثنوی است.
کتابها بیمارند، قلمها پژمردهاند، سلامها سیاسی و شبها رشک روزها شدهاند.
ای ایران، ای سرای نومیدی، از تهران و اصفهان و مشهد و تبریز بگریز و بر قلۀ #دماوند بنشین، تا آن روز که فرزندانت بر سر عقل آیند و تو را بخوانند که به میان آنان بازگردی.
رضا بابایی، @RezaBabaei43
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
🆘 ایران، تنها است
💡یادداشتی پر درد و دغدغه برای ایران از زنده یاد دکتر #رضا_بابایی که پیشر به آن اشاره کرده بودم در این کانال. اگرچه این یادداشت سیاه و تلخ است اما او قلم پرگلایه خود را برای تلنگر بر همه بخش های موثر و مسوول وضع جامعه امروز ایران به کار گرفته (سیاستمداران، روشنفکران، کنشگران اجتماعی، خبرگان دانش، دانشگاهیان و...)؛ چون اگر این گروهها در ایران امروز، آگاهانه و دلسوزانه برای سربلندی و آبادی این #میهن زرخیز پرگهر تلاش می کردند، به راستی امروز کشوری داشتیم با نظام و مدیریت و شرایط اجتماعی و سیاسی و هنری و اقتصادی بسیار شایسته تر که زیبنده نام بلندآوازه #ایران باشد؛ نامی که معنایش سرزمین آزادگان و نجیب زادگان است. /روانش شادباد 🥀
✍ نوشته شده در ۱۴ آبان ۱۳۹۶
صحنۀ #سیاسی ایران، پر از زدوخوردهای جناحی است. غول خشکسالی دهان گشوده است که ایران را مانند لقمهای راحةالحلقوم در کام بکشد.
#ایران، نه مسئلۀ #دانشگاه است و نه مسئلۀ #حوزه و نه مسئلۀ #رسانهها و نه حتی مسئلۀ #روشنفکران. با هیچ کشوری در دنیا دوستی #استراتژیک نداریم و اگر روزی بلایی بر سر ایران بیاید، کسی نیست که جنازههای ما را به خاک بسپارد.
هیچ کس برای آینده نمیجنگد؛ همه در گذشته ماندهایم و باد در آستین کینههای کهنه میافکنیم. گروهی مهمترین مسئلۀ عالم و آدم را ماجرای سقیفه میدانند و آرزویی جز آزادی قمهزنی ندارند. آرزوی گروهی دیگر نیز بیش از این نیست که از اسلام انتقام بگیرند و روحانیت را در زندان قم به بند بکشند.
صدای سنتور و سهتار خاموش است و آواز طبل و شیپور، بلند. هفتم آبان (بزرگداشت #کوروش بزرگ) دشمن #اربعین شده است و راهپیمایان اربعین میروند تا مرزهای ایران اسلامی را تا بینالنهرین بگسترند.
#نفت، دشمن آب و قاتل هوا شده است. آسمان نمیبارد، زمین نمیروید، دهانها نمیخندند، مادران افسرده و پدران شرمندهاند.
#تهران روی گسل زلزله نشسته است و خدا را شکر میکند که از آسمان سنگ نمیبارد. #قم نگران چند درویش چرخنده در #قونیه و چند بیت نامربوط در #مثنوی است.
کتابها بیمارند، قلمها پژمردهاند، سلامها سیاسی و شبها رشک روزها شدهاند.
ای ایران، ای سرای نومیدی، از تهران و اصفهان و مشهد و تبریز بگریز و بر قلۀ #دماوند بنشین، تا آن روز که فرزندانت بر سر عقل آیند و تو را بخوانند که به میان آنان بازگردی.
رضا بابایی، @RezaBabaei43
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN