👈شعر زیبا و سراسر میهن پرستی شهریار👉
استاد #شهریار عزیز، پس از فرار #فرقه_دموکرات_آذربایجان و #تجزیه_طلبان مزدوران #استالین، این شعری که سراسرش احساس پاک میهن پرستانه و #ایران_دوستی است را سرود.
امروز هم این شعر می تواند پاسخ استوار و سخت ما به همه ی تجزیه طلبان میهن فروش و به ویژه #پانترک ها باشد.
⬅️هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن #نمکنشناس بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام و در به سر کوبید صاحبخانه را
خانه آبادان، که #جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان، باد خزانی بسته باد
با سپاه #اجنبی، از خاک ایران میرود
#خاتم_جم گو به وقت آصف دوران، #قوام
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر بازگردد، چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده #چکش از سر ما کنده شد
لیک از رو مشکل، این کوبندهسندان میرود
روز جانبازیست ای بیچاره #آذربایجان
سر تو باشی در میان، هر جا که آمد پای جان
ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من
چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان
تو 《همایون مهد #زرتشتی》 و فرزندان تو
پور ایرانند و پاک آیین نژاد #آریان
#اختلاف_لهجه، ملیت نزاید بهر کس
#ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند؛ "ایرانی نهای"
صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران، به حرف ناکسان از ره مرو
جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
با خطی برجسته درتاریخ #ایران نقش بست
همت والای سردار مهین #ستارخان
این همان تبریز کامثال #خیابانی در او
جان برافشاندند بر شمع وطن، پروانه سان
این همان #تبریز کز خون جوانانش هنوز
لاله گون بینی همی رود #ارس، دشت #مغان
(دیوان - ج ۱ - ص ۳۵۲)
شهریار در ادامه، قطعه شعر بالا را «جوش خون ایرانیت» خویش میداند و میگوید:
این قصیدت را که جوش خون ایرانیت است
گوهر افشان خواستم در پای ایران جوان
شهریارا تا بود از آب، آتش را گزند
باد خاک پاک ایران جوان، مهد امان
(دیوان - ج ۱- ص ۳۶۵)
روان شهریار ایران زمین شادباد 🥀
@LoversofIRAN
استاد #شهریار عزیز، پس از فرار #فرقه_دموکرات_آذربایجان و #تجزیه_طلبان مزدوران #استالین، این شعری که سراسرش احساس پاک میهن پرستانه و #ایران_دوستی است را سرود.
امروز هم این شعر می تواند پاسخ استوار و سخت ما به همه ی تجزیه طلبان میهن فروش و به ویژه #پانترک ها باشد.
⬅️هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن #نمکنشناس بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام و در به سر کوبید صاحبخانه را
خانه آبادان، که #جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان، باد خزانی بسته باد
با سپاه #اجنبی، از خاک ایران میرود
#خاتم_جم گو به وقت آصف دوران، #قوام
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر بازگردد، چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده #چکش از سر ما کنده شد
لیک از رو مشکل، این کوبندهسندان میرود
روز جانبازیست ای بیچاره #آذربایجان
سر تو باشی در میان، هر جا که آمد پای جان
ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من
چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان
تو 《همایون مهد #زرتشتی》 و فرزندان تو
پور ایرانند و پاک آیین نژاد #آریان
#اختلاف_لهجه، ملیت نزاید بهر کس
#ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند؛ "ایرانی نهای"
صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران، به حرف ناکسان از ره مرو
جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
با خطی برجسته درتاریخ #ایران نقش بست
همت والای سردار مهین #ستارخان
این همان تبریز کامثال #خیابانی در او
جان برافشاندند بر شمع وطن، پروانه سان
این همان #تبریز کز خون جوانانش هنوز
لاله گون بینی همی رود #ارس، دشت #مغان
(دیوان - ج ۱ - ص ۳۵۲)
شهریار در ادامه، قطعه شعر بالا را «جوش خون ایرانیت» خویش میداند و میگوید:
این قصیدت را که جوش خون ایرانیت است
گوهر افشان خواستم در پای ایران جوان
شهریارا تا بود از آب، آتش را گزند
باد خاک پاک ایران جوان، مهد امان
(دیوان - ج ۱- ص ۳۶۵)
روان شهریار ایران زمین شادباد 🥀
@LoversofIRAN
👆شعر شهریار در نکوهش #فرقه_دموکرات_آذربایجان #پیشه_وری
گرامی باد۲۷شهریور
روز ملی شعر و ادب پارسی
سالروز درگذشت #شهریار، که پس از #ملک_الشعراء_بهار بیشترین شعر #ملی را سروده
@Azariha_3
@LoversofIRAN
گرامی باد۲۷شهریور
روز ملی شعر و ادب پارسی
سالروز درگذشت #شهریار، که پس از #ملک_الشعراء_بهار بیشترین شعر #ملی را سروده
@Azariha_3
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈شعر زیبا و سراسر میهن پرستی شهریار👉
استاد #شهریار عزیز، پس از فرار #فرقه_دموکرات_آذربایجان و #تجزیه_طلبان مزدوران #استالین، این شعری که سراسرش احساس پاک میهن پرستانه و #ایران_دوستی است را سرود.
امروز هم این شعر می تواند پاسخ استوار و سخت ما به همه ی تجزیه طلبان میهن فروش و به ویژه #پانترک ها باشد.
⬅️هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن #نمکنشناس بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام و در به سر کوبید صاحبخانه را
خانه آبادان، که #جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان، باد خزانی بسته باد
با سپاه #اجنبی، از خاک ایران میرود
#خاتم_جم گو به وقت آصف دوران، #قوام
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر بازگردد، چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده #چکش از سر ما کنده شد
لیک از رو مشکل، این کوبندهسندان میرود
روز جانبازیست ای بیچاره #آذربایجان
سر تو باشی در میان، هر جا که آمد پای جان
ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من
چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان
تو 《همایون مهد #زرتشتی》 و فرزندان تو
پور ایرانند و پاک آیین نژاد #آریان
#اختلاف_لهجه، ملیت نزاید بهر کس
#ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند؛ "ایرانی نهای"
صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران، به حرف ناکسان از ره مرو
جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
با خطی برجسته درتاریخ #ایران نقش بست
همت والای سردار مهین #ستارخان
این همان تبریز کامثال #خیابانی در او
جان برافشاندند بر شمع وطن، پروانه سان
این همان #تبریز کز خون جوانانش هنوز
لاله گون بینی همی رود #ارس، دشت #مغان
(دیوان - ج ۱ - ص ۳۵۲)
شهریار در ادامه، قطعه شعر بالا را «جوش خون ایرانیت» خویش میداند و میگوید:
این قصیدت را که جوش خون ایرانیت است
گوهر افشان خواستم در پای ایران جوان
شهریارا تا بود از آب، آتش را گزند
باد خاک پاک ایران جوان، مهد امان
(دیوان - ج ۱- ص ۳۶۵)
روان شهریار ایران زمین شادباد 🥀
@LoversofIRAN
استاد #شهریار عزیز، پس از فرار #فرقه_دموکرات_آذربایجان و #تجزیه_طلبان مزدوران #استالین، این شعری که سراسرش احساس پاک میهن پرستانه و #ایران_دوستی است را سرود.
امروز هم این شعر می تواند پاسخ استوار و سخت ما به همه ی تجزیه طلبان میهن فروش و به ویژه #پانترک ها باشد.
⬅️هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن #نمکنشناس بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام و در به سر کوبید صاحبخانه را
خانه آبادان، که #جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان، باد خزانی بسته باد
با سپاه #اجنبی، از خاک ایران میرود
#خاتم_جم گو به وقت آصف دوران، #قوام
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر بازگردد، چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده #چکش از سر ما کنده شد
لیک از رو مشکل، این کوبندهسندان میرود
روز جانبازیست ای بیچاره #آذربایجان
سر تو باشی در میان، هر جا که آمد پای جان
ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من
چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان
تو 《همایون مهد #زرتشتی》 و فرزندان تو
پور ایرانند و پاک آیین نژاد #آریان
#اختلاف_لهجه، ملیت نزاید بهر کس
#ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند؛ "ایرانی نهای"
صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران، به حرف ناکسان از ره مرو
جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
با خطی برجسته درتاریخ #ایران نقش بست
همت والای سردار مهین #ستارخان
این همان تبریز کامثال #خیابانی در او
جان برافشاندند بر شمع وطن، پروانه سان
این همان #تبریز کز خون جوانانش هنوز
لاله گون بینی همی رود #ارس، دشت #مغان
(دیوان - ج ۱ - ص ۳۵۲)
شهریار در ادامه، قطعه شعر بالا را «جوش خون ایرانیت» خویش میداند و میگوید:
این قصیدت را که جوش خون ایرانیت است
گوهر افشان خواستم در پای ایران جوان
شهریارا تا بود از آب، آتش را گزند
باد خاک پاک ایران جوان، مهد امان
(دیوان - ج ۱- ص ۳۶۵)
روان شهریار ایران زمین شادباد 🥀
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
محمود پناهیان از #فرقه_دموکرات #پیشه_وری تا پشت پرده عملیات #سیاهکل سند همکاری #محمود_پناهیان با حکومت #بعث عراق با حقوق دریافتی 250 دینار ! بررسی پرونده در👇 yon.ir/44Ucz @Azariha_3 @LoversofIRAN
از چاپلوسی #شوروی تا حقوق بگیری از حزب #بعث عراق
اسنادی از محمود پناهیان تئوریسین #پانترکیسم (وزیر جنگ #فرقه_دموکرات_آذربایجان)و رئیس #محمدتقی_زهتابی
پشت پرده واقعه #سیاهکل
@Azariha_3
@LoversofIRAN
اسنادی از محمود پناهیان تئوریسین #پانترکیسم (وزیر جنگ #فرقه_دموکرات_آذربایجان)و رئیس #محمدتقی_زهتابی
پشت پرده واقعه #سیاهکل
@Azariha_3
@LoversofIRAN
👈چرچیلترین ایرانی: قوامالسلطنه و استالین
⬅️ پس از شکست #آلمان نازی و نابودی #هیتلر در #جنگ_جهانی_دوم اتحاد موقت بلوک غرب با #شوروی از بین رفت و #استالین درحال طرحریزی دوران جدیدی از تقابل بین غرب لیبرال و شرق #کمونیست بود همان چیزی که بعدها «جنگ سرد» نام گرفت. استالین که با نقشۀ #چرچیل به سود #متفقین وارد جنگ شده بود پس از پیروزی هیچکدام از سرزمینهای اشغالی را بدون تأسیس حکومتی #کمونیستی ترک نکرد. او در حقیقت کسانی چون #روزولت و چرچیل را که قهرمانان کشور خود بودند فریب داد و با دست آنان ١٣ دولت کمونیستی جدید را در سه قارۀ جهان پدید آورد که شمار جمعیتشان برابر با یک سوم جمعیت کره زمین بود و در منطقه #آذربایجان ایران هم بنای انجام همین کار را داشت ...
شاه جوان( #محمدرضا_شاه #پهلوی) در چنین شرایطی مسئولیت تشکیل دولت جدید را به #احمد_قوام سپرد که در آن زمان بیش از ۷۰ سال داشت. قوام پس از آن که مامور تشکیل کابینه شد به مجلس رفت و ضمن ارائه برنامه حکومتش اعلام کرد که اگر شوروی بخواهد، آماده است برای مذاکره به #مسکو سفر کند و فردای آن روز سفیر #روسیه با دعوتنامه رسمی خدمت او رسید و اینگونه احمد قوام در ٣٠ بهمن ۱۳۲۴ شال و کلاه کرد و راهی مسکو شد تا با کسی دیدار کند که همه چیز با امضای او آغاز شده بود: استالین
#قوام در ابتدا با ذهنیتی خوشبینانه از شوروی راهی این کشور شده بود اما رفتار استالین در اولین دیدارش با او باعث ناامیدیاش شد ، خودش این اتفاق را چنین شرح میدهد:
بنا به دعوتی که از جانب استالین به عمل آمد به تنهایی به ملاقات وی در #کاخ_کرملین رفتم ولی ملاقات با او اثر نامطلوبی در اعتمادم نسبت به صداقت و صمیمیت #روس ها نسبت به ایران برجا گذاشت. استالین در نخستین ملاقات آمرانه و تحکمآمیز سخن میگفت و با صراحت تمام اعطای امتیاز کامل #نفت_شمال را به مدت پنجاه سال خواستار شد و در جواب سوال من دربارهٔ تاریخ تخلیهٔ ایران از قوای #سرخ هم آن را منوط به فرا رسیدن زمان مناسب کرد! این نوع برخورد کاملا مخالف توقع و انتظار من بود خاصه اینکه با رئیس هیچ کشوری هرچقدر هم که مقتدر باشد جز با رعایت احترام متقابل حاضر به گفتوگو نبودم لیکن به همان صراحت لهجۀ خودش به او گفتم تقاضاها و قراردادهایی که برخلاف مصلحت و #منافع_ایران باشد قبول نخواهد شد و در صورت فهم این مطلب توسط آنان، برای ادامۀ مذاکرات در مسکو خواهم ماند.
در ملاقات دوم #قوام_السلطنه با استالین، او سیگاری از روی میز برداشته و پس از روشن کردن سیگار بدون اینکه به استالین سیگار تعارف کند مشغول دود کردن سیگار میشود، استالین هم بلافاصله از جعبه سیگار خود سیگاری بر لب مینهد و ظاهراً بهدنبال فندک در جیبهای خود میگردد، قوام فندک خود را روشن کرده سیگار استالین را آتش میزند. میگویند پس از روشن شدن سیگار سران دولتین، فضای مذاکرات هم تغییر کرد و باب مذاکره باز شد.
او در ازای تخلیه آذربایجان (کنارکشیدن شوروی از #تجزیه آذربایجان به دست #فرقه_دموکرات آذربایجان به سرکردگی #پیشه_وری، که ساخته و پرداخته خود شوروی برای خیانت به ایران بود) استالین وعده سر خرمن واگذاری امتیاز استخراج نفت شمال را داد و آن را منوط به خروج نیروهای شوروی از ایران کرد زیرا بخوبی میدانست که زمینه برای اینکار در تهران مهیا نیست و انجام این مهم مستلزم تصویب #مجلس است شوروی هم که نمیخواست بدون امتیاز آذربایجان را واگذار کند به شرط تشکیل مجلسی مطیع توسط قوام و تصویب طرح واگذاری امتیاز #نفت پذیرفت که استقلال آذربایجان را به رسمیت نشناسد و نیروهای خود را تخلیه کند.
برخلاف سیاستمداری مانند دکتر #مصدق، که سخت به اصول(اخلاقی و کاری) خود پایبند بود و هرگز حاضر به مذاکره و توافق با #انگلستان نشد، قوام در امور سیاسی عمیقا مصلحتگرا و شبیهترین سیاستمدار ایرانی به چرچیل بود قوام یک سیاستمدار واقعیست با تمام خوبیها و بدیهایش او، هم دوستباز و خونسرد و خوشگذران و جاهطلب بود؛ هم در سیاست خردمند و باتدبیر رفتار میکرد و تصمیم میگرفت. دچار عواطف و احساسات نمیشد و درست مثل چرچیل میدانست در کجاها باید کوتاه بیاید و در کجاها باید ایستادگی کند. تقریباً هیچکس چه دولتهای خارجی و چه جریانهای سیاسی داخلی موضعی مشخص و باثبات در مورد او نداشتند چون او بر حسب منافع کشور، دوست و دشمن خود را تعریف میکرد و این مهمترین خصلت برای سیاستمدار باهوش است. این روزها صحنۀ سیاست ایران بیش از همیشه نیاز به یک قوامالسلطنه دارد.
از EsfandiarKhodaee@
@LoversofIRAN
⬅️ پس از شکست #آلمان نازی و نابودی #هیتلر در #جنگ_جهانی_دوم اتحاد موقت بلوک غرب با #شوروی از بین رفت و #استالین درحال طرحریزی دوران جدیدی از تقابل بین غرب لیبرال و شرق #کمونیست بود همان چیزی که بعدها «جنگ سرد» نام گرفت. استالین که با نقشۀ #چرچیل به سود #متفقین وارد جنگ شده بود پس از پیروزی هیچکدام از سرزمینهای اشغالی را بدون تأسیس حکومتی #کمونیستی ترک نکرد. او در حقیقت کسانی چون #روزولت و چرچیل را که قهرمانان کشور خود بودند فریب داد و با دست آنان ١٣ دولت کمونیستی جدید را در سه قارۀ جهان پدید آورد که شمار جمعیتشان برابر با یک سوم جمعیت کره زمین بود و در منطقه #آذربایجان ایران هم بنای انجام همین کار را داشت ...
شاه جوان( #محمدرضا_شاه #پهلوی) در چنین شرایطی مسئولیت تشکیل دولت جدید را به #احمد_قوام سپرد که در آن زمان بیش از ۷۰ سال داشت. قوام پس از آن که مامور تشکیل کابینه شد به مجلس رفت و ضمن ارائه برنامه حکومتش اعلام کرد که اگر شوروی بخواهد، آماده است برای مذاکره به #مسکو سفر کند و فردای آن روز سفیر #روسیه با دعوتنامه رسمی خدمت او رسید و اینگونه احمد قوام در ٣٠ بهمن ۱۳۲۴ شال و کلاه کرد و راهی مسکو شد تا با کسی دیدار کند که همه چیز با امضای او آغاز شده بود: استالین
#قوام در ابتدا با ذهنیتی خوشبینانه از شوروی راهی این کشور شده بود اما رفتار استالین در اولین دیدارش با او باعث ناامیدیاش شد ، خودش این اتفاق را چنین شرح میدهد:
بنا به دعوتی که از جانب استالین به عمل آمد به تنهایی به ملاقات وی در #کاخ_کرملین رفتم ولی ملاقات با او اثر نامطلوبی در اعتمادم نسبت به صداقت و صمیمیت #روس ها نسبت به ایران برجا گذاشت. استالین در نخستین ملاقات آمرانه و تحکمآمیز سخن میگفت و با صراحت تمام اعطای امتیاز کامل #نفت_شمال را به مدت پنجاه سال خواستار شد و در جواب سوال من دربارهٔ تاریخ تخلیهٔ ایران از قوای #سرخ هم آن را منوط به فرا رسیدن زمان مناسب کرد! این نوع برخورد کاملا مخالف توقع و انتظار من بود خاصه اینکه با رئیس هیچ کشوری هرچقدر هم که مقتدر باشد جز با رعایت احترام متقابل حاضر به گفتوگو نبودم لیکن به همان صراحت لهجۀ خودش به او گفتم تقاضاها و قراردادهایی که برخلاف مصلحت و #منافع_ایران باشد قبول نخواهد شد و در صورت فهم این مطلب توسط آنان، برای ادامۀ مذاکرات در مسکو خواهم ماند.
در ملاقات دوم #قوام_السلطنه با استالین، او سیگاری از روی میز برداشته و پس از روشن کردن سیگار بدون اینکه به استالین سیگار تعارف کند مشغول دود کردن سیگار میشود، استالین هم بلافاصله از جعبه سیگار خود سیگاری بر لب مینهد و ظاهراً بهدنبال فندک در جیبهای خود میگردد، قوام فندک خود را روشن کرده سیگار استالین را آتش میزند. میگویند پس از روشن شدن سیگار سران دولتین، فضای مذاکرات هم تغییر کرد و باب مذاکره باز شد.
او در ازای تخلیه آذربایجان (کنارکشیدن شوروی از #تجزیه آذربایجان به دست #فرقه_دموکرات آذربایجان به سرکردگی #پیشه_وری، که ساخته و پرداخته خود شوروی برای خیانت به ایران بود) استالین وعده سر خرمن واگذاری امتیاز استخراج نفت شمال را داد و آن را منوط به خروج نیروهای شوروی از ایران کرد زیرا بخوبی میدانست که زمینه برای اینکار در تهران مهیا نیست و انجام این مهم مستلزم تصویب #مجلس است شوروی هم که نمیخواست بدون امتیاز آذربایجان را واگذار کند به شرط تشکیل مجلسی مطیع توسط قوام و تصویب طرح واگذاری امتیاز #نفت پذیرفت که استقلال آذربایجان را به رسمیت نشناسد و نیروهای خود را تخلیه کند.
برخلاف سیاستمداری مانند دکتر #مصدق، که سخت به اصول(اخلاقی و کاری) خود پایبند بود و هرگز حاضر به مذاکره و توافق با #انگلستان نشد، قوام در امور سیاسی عمیقا مصلحتگرا و شبیهترین سیاستمدار ایرانی به چرچیل بود قوام یک سیاستمدار واقعیست با تمام خوبیها و بدیهایش او، هم دوستباز و خونسرد و خوشگذران و جاهطلب بود؛ هم در سیاست خردمند و باتدبیر رفتار میکرد و تصمیم میگرفت. دچار عواطف و احساسات نمیشد و درست مثل چرچیل میدانست در کجاها باید کوتاه بیاید و در کجاها باید ایستادگی کند. تقریباً هیچکس چه دولتهای خارجی و چه جریانهای سیاسی داخلی موضعی مشخص و باثبات در مورد او نداشتند چون او بر حسب منافع کشور، دوست و دشمن خود را تعریف میکرد و این مهمترین خصلت برای سیاستمدار باهوش است. این روزها صحنۀ سیاست ایران بیش از همیشه نیاز به یک قوامالسلطنه دارد.
از EsfandiarKhodaee@
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👆شعر شهریار در نکوهش #فرقه_دموکرات_آذربایجان #پیشه_وری
گرامی باد۲۷شهریور
روز ملی شعر و ادب پارسی
سالروز درگذشت #شهریار، که پس از #ملک_الشعراء_بهار بیشترین شعر #ملی را سروده
@Azariha_3
@LoversofIRAN
گرامی باد۲۷شهریور
روز ملی شعر و ادب پارسی
سالروز درگذشت #شهریار، که پس از #ملک_الشعراء_بهار بیشترین شعر #ملی را سروده
@Azariha_3
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈شعر زیبا و سراسر میهن پرستی شهریار👉
استاد #شهریار عزیز، پس از فرار #فرقه_دموکرات_آذربایجان و #تجزیه_طلبان مزدوران #استالین، این شعری که سراسرش احساس پاک میهن پرستانه و #ایران_دوستی است را سرود.
امروز هم این شعر می تواند پاسخ استوار و سخت ما به همه ی تجزیه طلبان میهن فروش و به ویژه #پانترک ها باشد.
⬅️هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن #نمکنشناس بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام و در به سر کوبید صاحبخانه را
خانه آبادان، که #جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان، باد خزانی بسته باد
با سپاه #اجنبی، از خاک ایران میرود
#خاتم_جم گو به وقت آصف دوران، #قوام
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر بازگردد، چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده #چکش از سر ما کنده شد
لیک از رو مشکل، این کوبندهسندان میرود
روز جانبازیست ای بیچاره #آذربایجان
سر تو باشی در میان، هر جا که آمد پای جان
ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من
چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان
تو 《همایون مهد #زرتشتی》 و فرزندان تو
پور ایرانند و پاک آیین نژاد #آریان
#اختلاف_لهجه، ملیت نزاید بهر کس
#ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند؛ "ایرانی نهای"
صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران، به حرف ناکسان از ره مرو
جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
با خطی برجسته درتاریخ #ایران نقش بست
همت والای سردار مهین #ستارخان
این همان تبریز کامثال #خیابانی در او
جان برافشاندند بر شمع وطن، پروانه سان
این همان #تبریز کز خون جوانانش هنوز
لاله گون بینی همی رود #ارس، دشت #مغان
(دیوان - ج ۱ - ص ۳۵۲)
شهریار در ادامه، قطعه شعر بالا را «جوش خون ایرانیت» خویش میداند و میگوید:
این قصیدت را که جوش خون ایرانیت است
گوهر افشان خواستم در پای ایران جوان
شهریارا تا بود از آب، آتش را گزند
باد خاک پاک ایران جوان، مهد امان
(دیوان - ج ۱- ص ۳۶۵)
روان شهریار ایران زمین شادباد 🥀
@LoversofIRAN
استاد #شهریار عزیز، پس از فرار #فرقه_دموکرات_آذربایجان و #تجزیه_طلبان مزدوران #استالین، این شعری که سراسرش احساس پاک میهن پرستانه و #ایران_دوستی است را سرود.
امروز هم این شعر می تواند پاسخ استوار و سخت ما به همه ی تجزیه طلبان میهن فروش و به ویژه #پانترک ها باشد.
⬅️هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن #نمکنشناس بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام و در به سر کوبید صاحبخانه را
خانه آبادان، که #جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان، باد خزانی بسته باد
با سپاه #اجنبی، از خاک ایران میرود
#خاتم_جم گو به وقت آصف دوران، #قوام
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر بازگردد، چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده #چکش از سر ما کنده شد
لیک از رو مشکل، این کوبندهسندان میرود
روز جانبازیست ای بیچاره #آذربایجان
سر تو باشی در میان، هر جا که آمد پای جان
ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من
چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان
تو 《همایون مهد #زرتشتی》 و فرزندان تو
پور ایرانند و پاک آیین نژاد #آریان
#اختلاف_لهجه، ملیت نزاید بهر کس
#ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند؛ "ایرانی نهای"
صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران، به حرف ناکسان از ره مرو
جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
با خطی برجسته درتاریخ #ایران نقش بست
همت والای سردار مهین #ستارخان
این همان تبریز کامثال #خیابانی در او
جان برافشاندند بر شمع وطن، پروانه سان
این همان #تبریز کز خون جوانانش هنوز
لاله گون بینی همی رود #ارس، دشت #مغان
(دیوان - ج ۱ - ص ۳۵۲)
شهریار در ادامه، قطعه شعر بالا را «جوش خون ایرانیت» خویش میداند و میگوید:
این قصیدت را که جوش خون ایرانیت است
گوهر افشان خواستم در پای ایران جوان
شهریارا تا بود از آب، آتش را گزند
باد خاک پاک ایران جوان، مهد امان
(دیوان - ج ۱- ص ۳۶۵)
روان شهریار ایران زمین شادباد 🥀
@LoversofIRAN