Forwarded from عاشقان ایران
#گوگوش
#سفیرفرهنگی_غیررسمی_ایران در #تاجیکستان_افغانستان_ازبکستان.
#هنر او؛ لهجه ایرانی را درآن مناطق بسیار شنیدنی تر کرد.
اجراهای او درجوانی، حتا درکشورهای غرب؛ شمالغرب وجنوب ایران نیزطرفدار داشت.🌺
#سفیرفرهنگی_غیررسمی_ایران در #تاجیکستان_افغانستان_ازبکستان.
#هنر او؛ لهجه ایرانی را درآن مناطق بسیار شنیدنی تر کرد.
اجراهای او درجوانی، حتا درکشورهای غرب؛ شمالغرب وجنوب ایران نیزطرفدار داشت.🌺
Forwarded from اتچ بات
👈سقوط یک سلبریتی یا پایان کارگردان صاحب سبک #سینمای_ایران،
ابراهیم حاتمی کیا؟!
#اختصاصی_کانال
@LoversofIRAN
⬅️شرایط #ابراهیم_حاتمی_کیا نگران کننده است!
آینده کارگردانی که فیلم های خوبش در دهه ۶۰، ۷۰ و۸۰ تصاویری ناب از #میهن_دوستی و فداکاری دلیر مردان #ایرانی در #جنگ_تحمیلی و دردهای پس از جنگ را جاودانه کرد، امروز گویا دمخور با جریان هایی شده است که تندروی و طلبکاری و ضدفرهنگ بودنشان را در دسته گلی که دیروز در پردیس کوروش تهران به آب دادند، دوباره آشکار کردند. البته #حاتمی_کیا پس از این رخداد ناشایست، در پیامی از مردم پوزش خواست و گفت که از جزییات این تبلیغ وحشیانه در پردیس کوروش ناآگاه بوده است. اما رویدادهایی که در چندماه گذشته از سوی حاتمی کیا و گروه او رخ داد، چنان پرسش برانگیز و تلخ بود و اعتراض همگانی را برانگیخت، که نمی توان از کنارش آسان گذشت.
به گمان من، جریانی پیرامون حاتمی کیا را گرفته است که تحریک کننده ی او برای انجام نطق غرای دشمن شکنش! در آیین پایانی #جشنواره_فیلم_فجر علیه سینمای #ایران و مخاطبان بی ادعای سینمای ایران بود و حاتمی کیا را به پرتگاه سقوطی کشاند که با فریادهایی ناحق، سهمی را از سینمای #ملی ایران طلب کند که حقش نبود و بلکه پیشتر، بیش از آن را هم نقدا دریافت کرده بود، و حالا دیگر آنچه می ماند، وامداری سینماگر خوب ایرانی(حاتمی کیا) به مردم و سینمای ایران بود که با ساخت فیلم هایی افتخارآمیز، دینش را ادا کند.
ابراهیم حاتمی کیا اگر دایره همراهان و جیره خوارانش که از اعتبار نام او سهم می برند (به ویژه تیم تبلیغاتی اش) را تغییر ندهد ممکن است دچار زیان و خسران و سرخوردگی بزرگ از سوی مردم ایران که روزی بسیار هوادارش بودند، شود. چنانکه دیده می شود، اندیشه ی نابالغ، ضد مردمی و ضد فرهنگی حاتمی کیا را دوره کرده است، که به هر ابزاری دست می زند تا توجه بیشتری به دست آورد برای مهم نشان دادن کارش و برتر نشان دادن خود نسبت به دیگران!
این اندیشه گاهی با سخنرانی های تلخ و تند که در شان سینماگر خوب ایرانی (که سهم مادی و معنوی اش را تمام و کمال از سینمای ملی دریافت کرده است)نیست و پارسال چند نمونه اش را از او دیدیم، خودش را نشان می دهد، و گاهی هم خودش را با تبلیغات ضد فرهنگی نشان می دهد که خودخواهانه حتا ترساندن مردم در فضای همگانی (عمومی) سرگرمی را مجاز می داند! مردانی با هیبت ترسناک داعشی را با اسلحه و اسب و شمشیر و فریاد به میان مردم بی خبر می فرستد، تا با بازآفرینی نگاره های ترسناک فیلم، مردم را (به پندار نادرست خود) به سالن سینما بکشاند. این اندیشه ی طلبکار و "خود برتر پندار"، اگر نگوییم خودش نوعی #داعش_سینمایی است، دستکم می توانیم بگوییم در ضدمردمی بودن و ضدفرهنگ بودن، چیزی از حامیان و پشتیبانان #داعش کم ندارد!
آقای حاتمی کیا، خودت را دریاب و با کسانی دمخور نباش که خود را برتر و سرور مردم می دانند و با توسل به زور و فشار و ترس و تهدید، درپی تو سری زدن و آزار مردم برای کسب سود و قدرت بیشتر هستند.
آقای حاتمی کیا! شما هنرمند هستید. پیشگاه و ساحت #هنر فاخر و ملی، شریفتر از آن است که با چنین اندیشه های غیرفرهنگی پیوند بخورد.
@LoversofIRAN
ابراهیم حاتمی کیا؟!
#اختصاصی_کانال
@LoversofIRAN
⬅️شرایط #ابراهیم_حاتمی_کیا نگران کننده است!
آینده کارگردانی که فیلم های خوبش در دهه ۶۰، ۷۰ و۸۰ تصاویری ناب از #میهن_دوستی و فداکاری دلیر مردان #ایرانی در #جنگ_تحمیلی و دردهای پس از جنگ را جاودانه کرد، امروز گویا دمخور با جریان هایی شده است که تندروی و طلبکاری و ضدفرهنگ بودنشان را در دسته گلی که دیروز در پردیس کوروش تهران به آب دادند، دوباره آشکار کردند. البته #حاتمی_کیا پس از این رخداد ناشایست، در پیامی از مردم پوزش خواست و گفت که از جزییات این تبلیغ وحشیانه در پردیس کوروش ناآگاه بوده است. اما رویدادهایی که در چندماه گذشته از سوی حاتمی کیا و گروه او رخ داد، چنان پرسش برانگیز و تلخ بود و اعتراض همگانی را برانگیخت، که نمی توان از کنارش آسان گذشت.
به گمان من، جریانی پیرامون حاتمی کیا را گرفته است که تحریک کننده ی او برای انجام نطق غرای دشمن شکنش! در آیین پایانی #جشنواره_فیلم_فجر علیه سینمای #ایران و مخاطبان بی ادعای سینمای ایران بود و حاتمی کیا را به پرتگاه سقوطی کشاند که با فریادهایی ناحق، سهمی را از سینمای #ملی ایران طلب کند که حقش نبود و بلکه پیشتر، بیش از آن را هم نقدا دریافت کرده بود، و حالا دیگر آنچه می ماند، وامداری سینماگر خوب ایرانی(حاتمی کیا) به مردم و سینمای ایران بود که با ساخت فیلم هایی افتخارآمیز، دینش را ادا کند.
ابراهیم حاتمی کیا اگر دایره همراهان و جیره خوارانش که از اعتبار نام او سهم می برند (به ویژه تیم تبلیغاتی اش) را تغییر ندهد ممکن است دچار زیان و خسران و سرخوردگی بزرگ از سوی مردم ایران که روزی بسیار هوادارش بودند، شود. چنانکه دیده می شود، اندیشه ی نابالغ، ضد مردمی و ضد فرهنگی حاتمی کیا را دوره کرده است، که به هر ابزاری دست می زند تا توجه بیشتری به دست آورد برای مهم نشان دادن کارش و برتر نشان دادن خود نسبت به دیگران!
این اندیشه گاهی با سخنرانی های تلخ و تند که در شان سینماگر خوب ایرانی (که سهم مادی و معنوی اش را تمام و کمال از سینمای ملی دریافت کرده است)نیست و پارسال چند نمونه اش را از او دیدیم، خودش را نشان می دهد، و گاهی هم خودش را با تبلیغات ضد فرهنگی نشان می دهد که خودخواهانه حتا ترساندن مردم در فضای همگانی (عمومی) سرگرمی را مجاز می داند! مردانی با هیبت ترسناک داعشی را با اسلحه و اسب و شمشیر و فریاد به میان مردم بی خبر می فرستد، تا با بازآفرینی نگاره های ترسناک فیلم، مردم را (به پندار نادرست خود) به سالن سینما بکشاند. این اندیشه ی طلبکار و "خود برتر پندار"، اگر نگوییم خودش نوعی #داعش_سینمایی است، دستکم می توانیم بگوییم در ضدمردمی بودن و ضدفرهنگ بودن، چیزی از حامیان و پشتیبانان #داعش کم ندارد!
آقای حاتمی کیا، خودت را دریاب و با کسانی دمخور نباش که خود را برتر و سرور مردم می دانند و با توسل به زور و فشار و ترس و تهدید، درپی تو سری زدن و آزار مردم برای کسب سود و قدرت بیشتر هستند.
آقای حاتمی کیا! شما هنرمند هستید. پیشگاه و ساحت #هنر فاخر و ملی، شریفتر از آن است که با چنین اندیشه های غیرفرهنگی پیوند بخورد.
@LoversofIRAN
Telegram
attach 📎
Forwarded from عاشقان ایران
👈موسیقی تربت جام، عشق وعرفان از دیار کهن
#موسیقی ایرانی
سانسور شرم آور صداوسیما به ساز قدسی "دوتار" خراسانی و نوازنده دریا دل آن هم رحم نکرد!
@LoversofIRAN
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
⬅️موسیقی مقامی خراسان: قطعه "الله مدد"
از پایان این نوشته، بارگیری کنید.
شوربختانه در سال ۹۳، موسیقی ناحیه #تربت_جام #خراسان سه تن از بزرگان خود را از دست داد: ۱۲مهر #غلامعلی_پورعطایی، ۱۷آذر #ذوالفقار_عسگریان و ۲۹اسفند #نورمحمد_درپور
به گزارش فرارو، این هر سه، از استادان تراز اول موسیقی منطقه #جام بودند. موسیقی منطقه تربت جام متاثر از وجود مقبره شیخ #احمد_جامی، عارف نامی قرن ۵ و ۶ هجری و رفت و آمد اهل عرفان است و چه از دیدگاه تکنیکی و چه از دیدگاه محتوای شعری با منطقه شمال خراسان متفاوت است.
مضامین موسیقی این منطقه را بیشتر اشعار عرفانی تشکیل می دهد و در #دوتار نوازی که ساز اصلی این منطقه است از سیم دوم بر خلاف منطقه شمال خراسان هیچ استفاده ای نمی شود. این به آن دلیل است که سیم اول در دوتار این منطقه نمودی از "کثرت در عالم و زمان در گردش" است. اما سیم دوم که همواره صدای آن در زخمه ها به طور ثابت حضور دارد، تداعی "مکان ثابت و زمان سرمدی" است. به عبارت دیگر سیم اول نماینده زمین و سیم دوم نماینده آسمان است و کل ساز نمودی از "کل عالم" است.
نور محمد درپور، در چنین فضایی میراث دار آواز عرفانی در سنت موسیقایی تربت جام بود. یکی از زیباترین اجراهای او به همراه ذوالفقار عسگریان در آلبوم موسیقی تربت جام است.
آنچه که در ادامه می شنوید قطعه معروف «الله مدد» از این آلبوم است. مقام الله مدد، مقام عشق و علاقه مردم اين خطه به پير و مرادشان عارف واصل حضرت فائض الانوار، شيخ احمد جامی است كه اصلا نام اين سرحدات و این ناحیه هم از روی وجود مقبره او، تربت جام (تربت مقبره احمد جامی) نامگذاری شده است.
شعر اين مقام، بيان ويژگی های "شيخ احمد جام" است و حكايت حالات و كرامات شيخ. با اين همه اين شعرها بيشتر از آن كه بازگو كننده حقايقی درباره زندگی شيخ باشد، بيان كننده ميزان ارادت مردم تربت جام به او هستند. اين ارادت تا آنجاست كه بخش هايی از زندگی شیخ با افسانه در آميخته است که البته از اين دست حكايات در ادبيات عرفانی ما كم نيست.
يكي از اين حكايات می گويد وقتی شيخ به امر خدا تصميم مي گيرد از غار تنهايی خود – در كوه هاي بِزگ - به ميان مردم بيايد، هنگامی كه از دامنه كوه به سوی روستا می رود، می بيند كه سنگ های كوه به دنبالش می آيند (به پیروی از او) شيخ به سنگ ها امر می كند كه بر جای شان آسوده بمانند.
با بِزگ رسيدی با وفا
با پشت سر كردی نگا
ديدی می آيه سنگ ها
يا احمد جامی مدد
احمد بگفتا همچنين
با سنگ خورد و با قوين
آسوده باشن با زمين
يا احمد جامی مدد
ماجرای بازگشت شیخ از غار را در قطعه "الله مدد" می توانید بشنوید در پایان این پیام.
نماهنگ این قطعه زیبا، کاری از شبکه تهران است. اگرچه توجه به موسیقی مقامی از سوی شبکه استانی تهران، کاری ارزشمند است اما بخاطر سیاست های شرم آور #صدا_سیما در نشان ندادن سازهای موسیقی، می بینید که در این نماهنگ استاد زنده یاد "درپور" را هنگام ساززدن یا از دور نشان داده اند و یا او را در پشت بنایی خشتی نشانده اند تا ساز و نوازش دستش بر دوتار، به درستی دیده نشود!
این دوران خجالت آور در تاریخ #هنر_ایران به سیاهی باقی خواهد ماند.
استادی که صدایش رمز و راز نوای روح بخش قدسی از دل تاریخ کهن این سرزمین باستانی است و سازش ترنم نغمه هایی آسمانی، هم در گرادب نادانی و نافهمی، سانسور می شود.
https://t.me/LoversofIRAN/4945
#موسیقی ایرانی
سانسور شرم آور صداوسیما به ساز قدسی "دوتار" خراسانی و نوازنده دریا دل آن هم رحم نکرد!
@LoversofIRAN
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
⬅️موسیقی مقامی خراسان: قطعه "الله مدد"
از پایان این نوشته، بارگیری کنید.
شوربختانه در سال ۹۳، موسیقی ناحیه #تربت_جام #خراسان سه تن از بزرگان خود را از دست داد: ۱۲مهر #غلامعلی_پورعطایی، ۱۷آذر #ذوالفقار_عسگریان و ۲۹اسفند #نورمحمد_درپور
به گزارش فرارو، این هر سه، از استادان تراز اول موسیقی منطقه #جام بودند. موسیقی منطقه تربت جام متاثر از وجود مقبره شیخ #احمد_جامی، عارف نامی قرن ۵ و ۶ هجری و رفت و آمد اهل عرفان است و چه از دیدگاه تکنیکی و چه از دیدگاه محتوای شعری با منطقه شمال خراسان متفاوت است.
مضامین موسیقی این منطقه را بیشتر اشعار عرفانی تشکیل می دهد و در #دوتار نوازی که ساز اصلی این منطقه است از سیم دوم بر خلاف منطقه شمال خراسان هیچ استفاده ای نمی شود. این به آن دلیل است که سیم اول در دوتار این منطقه نمودی از "کثرت در عالم و زمان در گردش" است. اما سیم دوم که همواره صدای آن در زخمه ها به طور ثابت حضور دارد، تداعی "مکان ثابت و زمان سرمدی" است. به عبارت دیگر سیم اول نماینده زمین و سیم دوم نماینده آسمان است و کل ساز نمودی از "کل عالم" است.
نور محمد درپور، در چنین فضایی میراث دار آواز عرفانی در سنت موسیقایی تربت جام بود. یکی از زیباترین اجراهای او به همراه ذوالفقار عسگریان در آلبوم موسیقی تربت جام است.
آنچه که در ادامه می شنوید قطعه معروف «الله مدد» از این آلبوم است. مقام الله مدد، مقام عشق و علاقه مردم اين خطه به پير و مرادشان عارف واصل حضرت فائض الانوار، شيخ احمد جامی است كه اصلا نام اين سرحدات و این ناحیه هم از روی وجود مقبره او، تربت جام (تربت مقبره احمد جامی) نامگذاری شده است.
شعر اين مقام، بيان ويژگی های "شيخ احمد جام" است و حكايت حالات و كرامات شيخ. با اين همه اين شعرها بيشتر از آن كه بازگو كننده حقايقی درباره زندگی شيخ باشد، بيان كننده ميزان ارادت مردم تربت جام به او هستند. اين ارادت تا آنجاست كه بخش هايی از زندگی شیخ با افسانه در آميخته است که البته از اين دست حكايات در ادبيات عرفانی ما كم نيست.
يكي از اين حكايات می گويد وقتی شيخ به امر خدا تصميم مي گيرد از غار تنهايی خود – در كوه هاي بِزگ - به ميان مردم بيايد، هنگامی كه از دامنه كوه به سوی روستا می رود، می بيند كه سنگ های كوه به دنبالش می آيند (به پیروی از او) شيخ به سنگ ها امر می كند كه بر جای شان آسوده بمانند.
با بِزگ رسيدی با وفا
با پشت سر كردی نگا
ديدی می آيه سنگ ها
يا احمد جامی مدد
احمد بگفتا همچنين
با سنگ خورد و با قوين
آسوده باشن با زمين
يا احمد جامی مدد
ماجرای بازگشت شیخ از غار را در قطعه "الله مدد" می توانید بشنوید در پایان این پیام.
نماهنگ این قطعه زیبا، کاری از شبکه تهران است. اگرچه توجه به موسیقی مقامی از سوی شبکه استانی تهران، کاری ارزشمند است اما بخاطر سیاست های شرم آور #صدا_سیما در نشان ندادن سازهای موسیقی، می بینید که در این نماهنگ استاد زنده یاد "درپور" را هنگام ساززدن یا از دور نشان داده اند و یا او را در پشت بنایی خشتی نشانده اند تا ساز و نوازش دستش بر دوتار، به درستی دیده نشود!
این دوران خجالت آور در تاریخ #هنر_ایران به سیاهی باقی خواهد ماند.
استادی که صدایش رمز و راز نوای روح بخش قدسی از دل تاریخ کهن این سرزمین باستانی است و سازش ترنم نغمه هایی آسمانی، هم در گرادب نادانی و نافهمی، سانسور می شود.
https://t.me/LoversofIRAN/4945
Telegram
Lovers of IRAN
موسیقی مقامی #خراسان
مقام "الله مدد"درستایش شیخ الاسلام #احمد_جامی عارف قرن۶ #تربت_جام
شعر:ملاصمد
آواز،آهنگ:شادروان استاد #نورمحمد_دُرپور
نماهنگ شبکه تهران و سانسور شرم آور ساز #دوتار!
@LoversofIRAN
مقام "الله مدد"درستایش شیخ الاسلام #احمد_جامی عارف قرن۶ #تربت_جام
شعر:ملاصمد
آواز،آهنگ:شادروان استاد #نورمحمد_دُرپور
نماهنگ شبکه تهران و سانسور شرم آور ساز #دوتار!
@LoversofIRAN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخن #کویتی_پور، سخن بسیاری از مردم ایران است در اعتراض به جفای ۴۰ساله به #هنر_ایران!
بخشی از خوانندگان وهنرپیشگان توانمند کشور را خاموش کردند و
بخشی از خواننده نماها وهنرپیشه نماها را جایگزین کردند
بخشی از خوانندگان وهنرپیشگان توانمند کشور را خاموش کردند و
بخشی از خواننده نماها وهنرپیشه نماها را جایگزین کردند
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تالار رودکی
باله"هفت پیکر" #نظامی_گنجوی
رقص هندی در ماهور
موسیقی #فرامرز_پایور
دکور و پوشش سریالهای #پور_سینا و"سلطان وشبان"پس از #انقلاب الگوگرفته از تلاش خوب برخی هنرمندان دوره #پهلوی است
#هنر #ملی
باله"هفت پیکر" #نظامی_گنجوی
رقص هندی در ماهور
موسیقی #فرامرز_پایور
دکور و پوشش سریالهای #پور_سینا و"سلطان وشبان"پس از #انقلاب الگوگرفته از تلاش خوب برخی هنرمندان دوره #پهلوی است
#هنر #ملی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بانو #دلنواز
هنرمند خوب #سمرقند #بخارا
#ازبکستان کنونی
این مهرازی(معماری)،تنپوش،موسیقی و رقص
همسانی بالایی با #هنر_ایرانی دارد و گواه روشن یکپارچگی فرهنگی
"ایران بزرگ فرهنگی"/ایران زمین
@LoversofIRAN
هنرمند خوب #سمرقند #بخارا
#ازبکستان کنونی
این مهرازی(معماری)،تنپوش،موسیقی و رقص
همسانی بالایی با #هنر_ایرانی دارد و گواه روشن یکپارچگی فرهنگی
"ایران بزرگ فرهنگی"/ایران زمین
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
رقص بسیار زیبای #چهل_ستون با برداشت از نگاره های کاخ #چهلستون اصفهان پژوهش سازمان ملی فولکلور ایران دهه ۵۰خ افسوس که فیلم بسیاری از اجراهای تالار رودکی، بدست #انقلابیون تندرو سوخت❗️ @LoversofIRAN
👈 انقلاب سال ۵۷؛ و نابودی آرشیو بنیاد رودکی و برپا ماندن آرشیو فیلم فارسی های سینما حتا بی ارزشترین شان❗️
@LoversofIRAN
شگفتی بسیار آنکه، فیلم فارسی های کم ارزش و گاه بی ارزش سینمای دوره پهلوی دوم حتا آنها که بی پروا صحنه های برهنگی، تن نمایی و استفاده سخیف و پلید از زنان را به نمایش می گذاشتند، پس از #انقلاب در آرشیوها کامل و دست نخورده باقی ماندند، اما بخش بسیار ارزشمندی از #هنر_ملی_ایران که در دوره #پهلوی_دوم با بنیان #سازمان_ملی_فولکلور_ایران و #تالار_رودکی، برای آن برنامه های ارزشمندی ریخته شد و کارهای ارزنده ای از سوی این دو نهاد برایش انجام شد، و اتفاقا باید پاسداری و به نسل های امروز منتقل می شد در آتش سوخت!!!
انقلابیون تندرو در برابر تالار #رودکی تهران ( #تالار_وحدت امروز)، فیلم های ضبط شده این اجراها را از آرشیو تالار بیرون کشیدند و آتش زدند!!!
چیزی که درک آن به هیچ روی آسان نیست؛ آنست که چرا فیلم فارسی ها در سینما و تلویزیون، سالم و دست نخورده ماندند اما اجرای رقص های فولکلور، سنتی، بومی و محلی، و نیز اپرها و رقص های برگرفته از موسیقی کلاسیک اروپا در آتش سوختند!!!
باز جای خرسندی و شکر دارد که همین اندک فیلم ها از آن آرشیو پربار باقی مانده است، که البته نمی دانم با چه فرایندی حفظ شدند! شاید نسخه های شخصی بوده که اشخاص هنرمند دست اندرکار این برنامه ها برای خود برداشته بودند. یا شاید در آرشیو تلویزیون بوده و دست نخورده مانده است!
https://t.me/LoversofIRAN/7072
@LoversofIRAN
شگفتی بسیار آنکه، فیلم فارسی های کم ارزش و گاه بی ارزش سینمای دوره پهلوی دوم حتا آنها که بی پروا صحنه های برهنگی، تن نمایی و استفاده سخیف و پلید از زنان را به نمایش می گذاشتند، پس از #انقلاب در آرشیوها کامل و دست نخورده باقی ماندند، اما بخش بسیار ارزشمندی از #هنر_ملی_ایران که در دوره #پهلوی_دوم با بنیان #سازمان_ملی_فولکلور_ایران و #تالار_رودکی، برای آن برنامه های ارزشمندی ریخته شد و کارهای ارزنده ای از سوی این دو نهاد برایش انجام شد، و اتفاقا باید پاسداری و به نسل های امروز منتقل می شد در آتش سوخت!!!
انقلابیون تندرو در برابر تالار #رودکی تهران ( #تالار_وحدت امروز)، فیلم های ضبط شده این اجراها را از آرشیو تالار بیرون کشیدند و آتش زدند!!!
چیزی که درک آن به هیچ روی آسان نیست؛ آنست که چرا فیلم فارسی ها در سینما و تلویزیون، سالم و دست نخورده ماندند اما اجرای رقص های فولکلور، سنتی، بومی و محلی، و نیز اپرها و رقص های برگرفته از موسیقی کلاسیک اروپا در آتش سوختند!!!
باز جای خرسندی و شکر دارد که همین اندک فیلم ها از آن آرشیو پربار باقی مانده است، که البته نمی دانم با چه فرایندی حفظ شدند! شاید نسخه های شخصی بوده که اشخاص هنرمند دست اندرکار این برنامه ها برای خود برداشته بودند. یا شاید در آرشیو تلویزیون بوده و دست نخورده مانده است!
https://t.me/LoversofIRAN/7072
Telegram
Lovers of IRAN
رقص بسیار زیبای #چهل_ستون
با برداشت از نگاره های کاخ #چهلستون اصفهان
پژوهش سازمان ملی فولکلور ایران
دهه ۵۰خ
افسوس که فیلم بسیاری از اجراهای تالار رودکی، بدست #انقلابیون تندرو سوخت❗️
@LoversofIRAN
با برداشت از نگاره های کاخ #چهلستون اصفهان
پژوهش سازمان ملی فولکلور ایران
دهه ۵۰خ
افسوس که فیلم بسیاری از اجراهای تالار رودکی، بدست #انقلابیون تندرو سوخت❗️
@LoversofIRAN
👈آسیب به هنر رقص ایرانی،
در نبود دست اندرکار دولتی
@LoversofIRAN
#اختصاصی_کانال
حتما برای استفاده از این نوشته آدرس کانال را بگذارید
۴ دهه پس از #انقلاب و نبود دست اندرکار دولتی برای #هنر #رقص ایران، پیامدهای زیانباری متوجه این هنر کهن #ملی شده است.
یکی از این آسیب ها، جعل و تحریفی است که پیاپی از تریبون های گوش خراش جمهوری #باکو (که نام امروزش هم نامی جعلی است. سد سال پیش، #حزب_مساوات نام استان آذربایجان را برای بخش شمالی ارس دزدی و جعل کرد در حالیکه نام آن سرزمین #اران و #شروان بوده) به گوش می رسد.
بدبختانه در نبود متولی دولتی و رسمی برای هنر رقص ایرانی، امروز جریانهای "جدایی خواه" شمالغرب ایران، با دستاویز کردن موسیقی و رقص #لزگی که پیاپی از رسانه های باکو به عنوان رقص آذربایجان(نه فقط جمهوری آذربایجان بلکه آذربایجان ایران) تبلیغ میشود؛ رقص و موسیقی لزگی را به ابزار تهاجم و القای فرهنگی تبدیل کرده اند؛ چنانکه از آن حتا به عنوان نماد اعتراض و جدایی خواهی استفاده می کنند!
اگرچه رقص لزگی زیباست و چشم نواز، اما این شکل استفاده همراه با دزدی هویت اصلی آن، چیزی نیست جز امتداد نقشه تحریف هویت آذربایجان و ساختن هویتی جعلی و جدا از هویت اصیل #آذری آن!
یکی دیگر از آسیب های مهم نبود متولی دولتی در هنر رقص ایرانی (همه گروههای رقص های بومی ایران)، ناشناس ماندن هنر رقص #ملی ایران برای جهان است. زیرا هنر رقص که در ایران با فراوانی چشم نوازی روبرو است(رقص های گوناگون از شمال تا جنوب و از خاور تا باختر ایران)، ۴ دهه است در فستیوال های جهانی رقص از سوی دولت ایران نمایش داده نشده است و این خطری بزرگ است برای فرهنگ ایرانی.
زیرا امکان دارد رقص های ایرانی از سوی کشورهای همسایه یا رقیبان فرهنگی، به نام دیگری ثبت و ضبط گردد! به ویژه که گستره رقص ایرانی حتا در برخی رقص های افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان هم دیده میشود. حرکت های پا، دست، سر، بدن، ریتم و ضرب آهنگ این رقص ها چیزی است که به روشنی ایرانی بودن آن ها و خاستگاهشان را نشان می دهد.
امروز که دوران رقابت های نفسگیر برای تبلیغ کوچکترین داشته های فرهنگی کشورهاست تا هویت جداگانه شان پابرجا بماند، در دنیای پرتغییر کنونی که گرایش به حذف سریع فرهنگ های مستقل ملی و برجاماندن تنها فرهنگ همسان موردنظر #غرب وجوددارد، نگاهبانی از همه داشته های فرهنگی مان بسیار ضروری است.
به ویژه که درباره هنر رقص در ایران، دستاورد ارزشمند و گرانبهای فرهنگی ای داریم که از دید اندیشه و نگرشی که پشت آن است و تاثیر نیکی که بر اخلاق انسانی دارد، از آنچه امروز در جهان رسما از تریبون های پربیننده، به عنوان رقص به مردم نشان داده می شود بسیار بالاتر قرار میگیرد؛ چراکه هنر رقص های ایرانی (همه انواع آن) به دور از الگوهای ناشایست سکسیسم، بدن نمایی، استفاده های اغراق آمیز و تحریک کننده ی بدن، و سوءاستفاده از زنان و مردان؛ درپی نمایشی شور انگیز و روح افزا از پیوند انسان با انسان، طبیعت، ذات زندگی و حتا خداوند است.
هنر رقص های ایرانی، ابزار تجلی تعالی روح و اندیشه ی انسان است، نه ابزار استفاده ی دم دستی از انسان و تنزل جایگاه آن، بر خلاف آنچه که امروز در جهان تبلیغ و تشویق می شود!
داشته های ناب فرهنگی ما (همچون دیگر ملت های ریشه دار، متمدن و اصیل جهان) بزرگترین دیوار در برابر تهاجم فرهنگی و گسترش فساد و بی بندوباری است. در نبود کانون ها و نهادهای رسمی و دولتی که مسوول کار هنر رقص های ایرانی در بیایند، بر دوش ما ایراندوستان است که از داشته های تمدنی و دستاوردهای فرهنگی که یادگار نیاکان نیک اندیش است، پاسداری کنیم و این پیام مهم را به دیگر ایرانیان به ویژه جوانان، نوجوانان و کودکان ایرانی برسانیم.
رقص های اصیل ایرانی را به فرنام(عنوان) ابزاری ارزشمند در برابر تهاجم فرهنگی و استفاده ناشایست از اندام و بدن #زنان و مردان، به نسل امروز و فردا بیاموزیم. هنر رقص های ایرانی ریشه در آیین های و باورهای مذهبی و عرفانی ایرانیان در سده ها و هزاره ها دارد چنانکه، روی دگرگون شده ی رقص های نیایش، بزم، و رزم دایره وار #زرتشتیان ایران، گرداگرد آتش با دستمال هایی در دستان رقصندگان را امروز در رقص ایرانیان #کرد #لر #بختیاری #لک #قشقایی #آذری #بلوچ #سیستانی #خراسانی #گیلانی #مازندرانی و... می بینیم، به شکل ده ها گونه رقص چشم نواز با حرکت های دورانی و گروهی و مضمون عرفان، نیایش، ستایش و سپاسگزاری از طبیعت، شور و شیدایی برای رزم و نبردهای دلاورانه در گوشه گوشه ایران.
هر سه رقص زیر، از رقص های اصیل آذربایجان است. رقص #لزگی گرچه زیباست اما رقص آذربایجانی نیست.
تنپوش، موسیقی، و ضرباهنگ رقص لزگی به روشنی با تنپوش، موسیقی و رقص #آذری تفاوت دارد👇
https://t.me/LoversofIRAN/7266
https://t.me/LoversofIRAN/7266
https://t.me/LoversofIRAN/7269
در نبود دست اندرکار دولتی
@LoversofIRAN
#اختصاصی_کانال
حتما برای استفاده از این نوشته آدرس کانال را بگذارید
۴ دهه پس از #انقلاب و نبود دست اندرکار دولتی برای #هنر #رقص ایران، پیامدهای زیانباری متوجه این هنر کهن #ملی شده است.
یکی از این آسیب ها، جعل و تحریفی است که پیاپی از تریبون های گوش خراش جمهوری #باکو (که نام امروزش هم نامی جعلی است. سد سال پیش، #حزب_مساوات نام استان آذربایجان را برای بخش شمالی ارس دزدی و جعل کرد در حالیکه نام آن سرزمین #اران و #شروان بوده) به گوش می رسد.
بدبختانه در نبود متولی دولتی و رسمی برای هنر رقص ایرانی، امروز جریانهای "جدایی خواه" شمالغرب ایران، با دستاویز کردن موسیقی و رقص #لزگی که پیاپی از رسانه های باکو به عنوان رقص آذربایجان(نه فقط جمهوری آذربایجان بلکه آذربایجان ایران) تبلیغ میشود؛ رقص و موسیقی لزگی را به ابزار تهاجم و القای فرهنگی تبدیل کرده اند؛ چنانکه از آن حتا به عنوان نماد اعتراض و جدایی خواهی استفاده می کنند!
اگرچه رقص لزگی زیباست و چشم نواز، اما این شکل استفاده همراه با دزدی هویت اصلی آن، چیزی نیست جز امتداد نقشه تحریف هویت آذربایجان و ساختن هویتی جعلی و جدا از هویت اصیل #آذری آن!
یکی دیگر از آسیب های مهم نبود متولی دولتی در هنر رقص ایرانی (همه گروههای رقص های بومی ایران)، ناشناس ماندن هنر رقص #ملی ایران برای جهان است. زیرا هنر رقص که در ایران با فراوانی چشم نوازی روبرو است(رقص های گوناگون از شمال تا جنوب و از خاور تا باختر ایران)، ۴ دهه است در فستیوال های جهانی رقص از سوی دولت ایران نمایش داده نشده است و این خطری بزرگ است برای فرهنگ ایرانی.
زیرا امکان دارد رقص های ایرانی از سوی کشورهای همسایه یا رقیبان فرهنگی، به نام دیگری ثبت و ضبط گردد! به ویژه که گستره رقص ایرانی حتا در برخی رقص های افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان هم دیده میشود. حرکت های پا، دست، سر، بدن، ریتم و ضرب آهنگ این رقص ها چیزی است که به روشنی ایرانی بودن آن ها و خاستگاهشان را نشان می دهد.
امروز که دوران رقابت های نفسگیر برای تبلیغ کوچکترین داشته های فرهنگی کشورهاست تا هویت جداگانه شان پابرجا بماند، در دنیای پرتغییر کنونی که گرایش به حذف سریع فرهنگ های مستقل ملی و برجاماندن تنها فرهنگ همسان موردنظر #غرب وجوددارد، نگاهبانی از همه داشته های فرهنگی مان بسیار ضروری است.
به ویژه که درباره هنر رقص در ایران، دستاورد ارزشمند و گرانبهای فرهنگی ای داریم که از دید اندیشه و نگرشی که پشت آن است و تاثیر نیکی که بر اخلاق انسانی دارد، از آنچه امروز در جهان رسما از تریبون های پربیننده، به عنوان رقص به مردم نشان داده می شود بسیار بالاتر قرار میگیرد؛ چراکه هنر رقص های ایرانی (همه انواع آن) به دور از الگوهای ناشایست سکسیسم، بدن نمایی، استفاده های اغراق آمیز و تحریک کننده ی بدن، و سوءاستفاده از زنان و مردان؛ درپی نمایشی شور انگیز و روح افزا از پیوند انسان با انسان، طبیعت، ذات زندگی و حتا خداوند است.
هنر رقص های ایرانی، ابزار تجلی تعالی روح و اندیشه ی انسان است، نه ابزار استفاده ی دم دستی از انسان و تنزل جایگاه آن، بر خلاف آنچه که امروز در جهان تبلیغ و تشویق می شود!
داشته های ناب فرهنگی ما (همچون دیگر ملت های ریشه دار، متمدن و اصیل جهان) بزرگترین دیوار در برابر تهاجم فرهنگی و گسترش فساد و بی بندوباری است. در نبود کانون ها و نهادهای رسمی و دولتی که مسوول کار هنر رقص های ایرانی در بیایند، بر دوش ما ایراندوستان است که از داشته های تمدنی و دستاوردهای فرهنگی که یادگار نیاکان نیک اندیش است، پاسداری کنیم و این پیام مهم را به دیگر ایرانیان به ویژه جوانان، نوجوانان و کودکان ایرانی برسانیم.
رقص های اصیل ایرانی را به فرنام(عنوان) ابزاری ارزشمند در برابر تهاجم فرهنگی و استفاده ناشایست از اندام و بدن #زنان و مردان، به نسل امروز و فردا بیاموزیم. هنر رقص های ایرانی ریشه در آیین های و باورهای مذهبی و عرفانی ایرانیان در سده ها و هزاره ها دارد چنانکه، روی دگرگون شده ی رقص های نیایش، بزم، و رزم دایره وار #زرتشتیان ایران، گرداگرد آتش با دستمال هایی در دستان رقصندگان را امروز در رقص ایرانیان #کرد #لر #بختیاری #لک #قشقایی #آذری #بلوچ #سیستانی #خراسانی #گیلانی #مازندرانی و... می بینیم، به شکل ده ها گونه رقص چشم نواز با حرکت های دورانی و گروهی و مضمون عرفان، نیایش، ستایش و سپاسگزاری از طبیعت، شور و شیدایی برای رزم و نبردهای دلاورانه در گوشه گوشه ایران.
هر سه رقص زیر، از رقص های اصیل آذربایجان است. رقص #لزگی گرچه زیباست اما رقص آذربایجانی نیست.
تنپوش، موسیقی، و ضرباهنگ رقص لزگی به روشنی با تنپوش، موسیقی و رقص #آذری تفاوت دارد👇
https://t.me/LoversofIRAN/7266
https://t.me/LoversofIRAN/7266
https://t.me/LoversofIRAN/7269
Telegram
Lovers of IRAN
نمونه دیگر رقص اصیل #آذربایجان
تالار رودکی تهران پیش از #انقلاب
تلاش #سازمان_ملی_فولکلور_ایران در پاسداری فرهنگ ملی
امروز در نبود متولی دولتی
رقص وموسیقی #لزگی بجای هنر #آذری تحریف شده
@LoversofIRAN
تالار رودکی تهران پیش از #انقلاب
تلاش #سازمان_ملی_فولکلور_ایران در پاسداری فرهنگ ملی
امروز در نبود متولی دولتی
رقص وموسیقی #لزگی بجای هنر #آذری تحریف شده
@LoversofIRAN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نام زنده یاد #هایده هنرمند نامدار و جاودان #ایرانی، در تقویم شهر #لس_آنجلس و پیاده روی ستارگان و مشاهیر #هالیوود
آرامگاه هایده، طبق آماری که شهرداری لس آنجلس در دست دارد، پس از مریلین مونرو، پربازدیدترین مقبره این شهر است و یکی از دلایل این نامگذاری، سرازیر شدن سیل دوستداران او به این شهر بوده است
روزگار عجیب و تلخ بخشی از هنرمندان کوچنده(مهاجر) ایرانی پس از #انقلاب، چیزی است که دهه های آینده درباره آن سخن ها نوشته و افسوس ها خورده می شود درباره برشی از تاریخ #ایران که هنگامه رفتن ها و ترک کردن های بزرگ و دردناک #ایرانیان بود
کوچی اجباری که شاید بزرگترین مهاجرت تاریخ ایران باشد!
فرار پس از #انقلاب_اسلامی
جفا به #هنر_ایران و #موسیقی_پاپ_ایرانی
منظور من آن بخشی از هنرمندان کوچنده ایرانی است که هرکدام اثری پررنگ و نیک در هنر معاصر ایران گذاشتند و دوری شان از میهن و جای خالی شان، خسارت هایی بر هنر ما گذاشت و پیوستگی رشد هنری در برخی شاخه هارا درکشور کند یا حتا(حتی) مدتی متوقف کرد؛ نه آن بخشی از اندیشه هنرمندنما که با پرکردن گیشه های تجاری در پوشش هنر، اثرات منفی و آسیب بار بر اخلاق جامعه گذاشتند
@LoversofIRAN
آرامگاه هایده، طبق آماری که شهرداری لس آنجلس در دست دارد، پس از مریلین مونرو، پربازدیدترین مقبره این شهر است و یکی از دلایل این نامگذاری، سرازیر شدن سیل دوستداران او به این شهر بوده است
روزگار عجیب و تلخ بخشی از هنرمندان کوچنده(مهاجر) ایرانی پس از #انقلاب، چیزی است که دهه های آینده درباره آن سخن ها نوشته و افسوس ها خورده می شود درباره برشی از تاریخ #ایران که هنگامه رفتن ها و ترک کردن های بزرگ و دردناک #ایرانیان بود
کوچی اجباری که شاید بزرگترین مهاجرت تاریخ ایران باشد!
فرار پس از #انقلاب_اسلامی
جفا به #هنر_ایران و #موسیقی_پاپ_ایرانی
منظور من آن بخشی از هنرمندان کوچنده ایرانی است که هرکدام اثری پررنگ و نیک در هنر معاصر ایران گذاشتند و دوری شان از میهن و جای خالی شان، خسارت هایی بر هنر ما گذاشت و پیوستگی رشد هنری در برخی شاخه هارا درکشور کند یا حتا(حتی) مدتی متوقف کرد؛ نه آن بخشی از اندیشه هنرمندنما که با پرکردن گیشه های تجاری در پوشش هنر، اثرات منفی و آسیب بار بر اخلاق جامعه گذاشتند
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈آسیب به هنر رقص ایرانی،
در نبود دست اندرکار دولتی
@LoversofIRAN
#اختصاصی_کانال
حتما برای استفاده از این نوشته آدرس کانال را بگذارید
۴ دهه پس از #انقلاب و نبود دست اندرکار دولتی برای #هنر #رقص ایران، پیامدهای زیانباری متوجه این هنر کهن #ملی شده است.
یکی از این آسیب ها، جعل و تحریفی است که پیاپی از تریبون های گوش خراش جمهوری #باکو (که نام امروزش هم نامی جعلی است. سد سال پیش، #حزب_مساوات نام استان آذربایجان را برای بخش شمالی ارس دزدی و جعل کرد در حالیکه نام آن سرزمین #اران و #شروان بوده) به گوش می رسد.
بدبختانه در نبود متولی دولتی و رسمی برای هنر رقص ایرانی، امروز جریانهای "جدایی خواه" شمالغرب ایران، با دستاویز کردن موسیقی و رقص #لزگی که پیاپی از رسانه های باکو به عنوان رقص آذربایجان(نه فقط جمهوری آذربایجان بلکه آذربایجان ایران) تبلیغ میشود؛ رقص و موسیقی لزگی را به ابزار تهاجم و القای فرهنگی تبدیل کرده اند؛ چنانکه از آن حتا به عنوان نماد اعتراض و جدایی خواهی استفاده می کنند!
اگرچه رقص لزگی زیباست و چشم نواز، اما این شکل استفاده همراه با دزدی هویت اصلی آن، چیزی نیست جز امتداد نقشه تحریف هویت آذربایجان و ساختن هویتی جعلی و جدا از هویت اصیل #آذری آن!
یکی دیگر از آسیب های مهم نبود متولی دولتی در هنر رقص ایرانی (همه گروههای رقص های بومی ایران)، ناشناس ماندن هنر رقص #ملی ایران برای جهان است. زیرا هنر رقص که در ایران با فراوانی چشم نوازی روبرو است(رقص های گوناگون از شمال تا جنوب و از خاور تا باختر ایران)، ۴ دهه است در فستیوال های جهانی رقص از سوی دولت ایران نمایش داده نشده است و این خطری بزرگ است برای فرهنگ ایرانی.
زیرا امکان دارد رقص های ایرانی از سوی کشورهای همسایه یا رقیبان فرهنگی، به نام دیگری ثبت و ضبط گردد! به ویژه که گستره رقص ایرانی حتا در برخی رقص های افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان هم دیده میشود. حرکت های پا، دست، سر، بدن، ریتم و ضرب آهنگ این رقص ها چیزی است که به روشنی ایرانی بودن آن ها و خاستگاهشان را نشان می دهد.
امروز که دوران رقابت های نفسگیر برای تبلیغ کوچکترین داشته های فرهنگی کشورهاست تا هویت جداگانه شان پابرجا بماند، در دنیای پرتغییر کنونی که گرایش به حذف سریع فرهنگ های مستقل ملی و برجاماندن تنها فرهنگ همسان موردنظر #غرب وجوددارد، نگاهبانی از همه داشته های فرهنگی مان بسیار ضروری است.
به ویژه که درباره هنر رقص در ایران، دستاورد ارزشمند و گرانبهای فرهنگی ای داریم که از دید اندیشه و نگرشی که پشت آن است و تاثیر نیکی که بر اخلاق انسانی دارد، از آنچه امروز در جهان رسما از تریبون های پربیننده، به عنوان رقص به مردم نشان داده می شود بسیار بالاتر قرار میگیرد؛ چراکه هنر رقص های ایرانی (همه انواع آن) به دور از الگوهای ناشایست سکسیسم، بدن نمایی، استفاده های اغراق آمیز و تحریک کننده ی بدن، و سوءاستفاده از زنان و مردان؛ درپی نمایشی شور انگیز و روح افزا از پیوند انسان با انسان، طبیعت، ذات زندگی و حتا خداوند است.
هنر رقص های ایرانی، ابزار تجلی تعالی روح و اندیشه ی انسان است، نه ابزار استفاده ی دم دستی از انسان و تنزل جایگاه آن، بر خلاف آنچه که امروز در جهان تبلیغ و تشویق می شود!
داشته های ناب فرهنگی ما (همچون دیگر ملت های ریشه دار، متمدن و اصیل جهان) بزرگترین دیوار در برابر تهاجم فرهنگی و گسترش فساد و بی بندوباری است. در نبود کانون ها و نهادهای رسمی و دولتی که مسوول کار هنر رقص های ایرانی در بیایند، بر دوش ما ایراندوستان است که از داشته های تمدنی و دستاوردهای فرهنگی که یادگار نیاکان نیک اندیش است، پاسداری کنیم و این پیام مهم را به دیگر ایرانیان به ویژه جوانان، نوجوانان و کودکان ایرانی برسانیم.
رقص های اصیل ایرانی را به فرنام(عنوان) ابزاری ارزشمند در برابر تهاجم فرهنگی و استفاده ناشایست از اندام و بدن #زنان و مردان، به نسل امروز و فردا بیاموزیم. هنر رقص های ایرانی ریشه در آیین های و باورهای مذهبی و عرفانی ایرانیان در سده ها و هزاره ها دارد چنانکه، روی دگرگون شده ی رقص های نیایش، بزم، و رزم دایره وار #زرتشتیان ایران، گرداگرد آتش با دستمال هایی در دستان رقصندگان را امروز در رقص ایرانیان #کرد #لر #بختیاری #لک #قشقایی #آذری #بلوچ #سیستانی #خراسانی #گیلانی #مازندرانی و... می بینیم، به شکل ده ها گونه رقص چشم نواز با حرکت های دورانی و گروهی و مضمون عرفان، نیایش، ستایش و سپاسگزاری از طبیعت، شور و شیدایی برای رزم و نبردهای دلاورانه در گوشه گوشه ایران.
هر سه رقص زیر، از رقص های اصیل آذربایجان است. رقص #لزگی گرچه زیباست اما رقص آذربایجانی نیست.
تنپوش، موسیقی، و ضرباهنگ رقص لزگی به روشنی با تنپوش، موسیقی و رقص #آذری تفاوت دارد👇
https://t.me/LoversofIRAN/7266
https://t.me/LoversofIRAN/7266
https://t.me/LoversofIRAN/7269
در نبود دست اندرکار دولتی
@LoversofIRAN
#اختصاصی_کانال
حتما برای استفاده از این نوشته آدرس کانال را بگذارید
۴ دهه پس از #انقلاب و نبود دست اندرکار دولتی برای #هنر #رقص ایران، پیامدهای زیانباری متوجه این هنر کهن #ملی شده است.
یکی از این آسیب ها، جعل و تحریفی است که پیاپی از تریبون های گوش خراش جمهوری #باکو (که نام امروزش هم نامی جعلی است. سد سال پیش، #حزب_مساوات نام استان آذربایجان را برای بخش شمالی ارس دزدی و جعل کرد در حالیکه نام آن سرزمین #اران و #شروان بوده) به گوش می رسد.
بدبختانه در نبود متولی دولتی و رسمی برای هنر رقص ایرانی، امروز جریانهای "جدایی خواه" شمالغرب ایران، با دستاویز کردن موسیقی و رقص #لزگی که پیاپی از رسانه های باکو به عنوان رقص آذربایجان(نه فقط جمهوری آذربایجان بلکه آذربایجان ایران) تبلیغ میشود؛ رقص و موسیقی لزگی را به ابزار تهاجم و القای فرهنگی تبدیل کرده اند؛ چنانکه از آن حتا به عنوان نماد اعتراض و جدایی خواهی استفاده می کنند!
اگرچه رقص لزگی زیباست و چشم نواز، اما این شکل استفاده همراه با دزدی هویت اصلی آن، چیزی نیست جز امتداد نقشه تحریف هویت آذربایجان و ساختن هویتی جعلی و جدا از هویت اصیل #آذری آن!
یکی دیگر از آسیب های مهم نبود متولی دولتی در هنر رقص ایرانی (همه گروههای رقص های بومی ایران)، ناشناس ماندن هنر رقص #ملی ایران برای جهان است. زیرا هنر رقص که در ایران با فراوانی چشم نوازی روبرو است(رقص های گوناگون از شمال تا جنوب و از خاور تا باختر ایران)، ۴ دهه است در فستیوال های جهانی رقص از سوی دولت ایران نمایش داده نشده است و این خطری بزرگ است برای فرهنگ ایرانی.
زیرا امکان دارد رقص های ایرانی از سوی کشورهای همسایه یا رقیبان فرهنگی، به نام دیگری ثبت و ضبط گردد! به ویژه که گستره رقص ایرانی حتا در برخی رقص های افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان هم دیده میشود. حرکت های پا، دست، سر، بدن، ریتم و ضرب آهنگ این رقص ها چیزی است که به روشنی ایرانی بودن آن ها و خاستگاهشان را نشان می دهد.
امروز که دوران رقابت های نفسگیر برای تبلیغ کوچکترین داشته های فرهنگی کشورهاست تا هویت جداگانه شان پابرجا بماند، در دنیای پرتغییر کنونی که گرایش به حذف سریع فرهنگ های مستقل ملی و برجاماندن تنها فرهنگ همسان موردنظر #غرب وجوددارد، نگاهبانی از همه داشته های فرهنگی مان بسیار ضروری است.
به ویژه که درباره هنر رقص در ایران، دستاورد ارزشمند و گرانبهای فرهنگی ای داریم که از دید اندیشه و نگرشی که پشت آن است و تاثیر نیکی که بر اخلاق انسانی دارد، از آنچه امروز در جهان رسما از تریبون های پربیننده، به عنوان رقص به مردم نشان داده می شود بسیار بالاتر قرار میگیرد؛ چراکه هنر رقص های ایرانی (همه انواع آن) به دور از الگوهای ناشایست سکسیسم، بدن نمایی، استفاده های اغراق آمیز و تحریک کننده ی بدن، و سوءاستفاده از زنان و مردان؛ درپی نمایشی شور انگیز و روح افزا از پیوند انسان با انسان، طبیعت، ذات زندگی و حتا خداوند است.
هنر رقص های ایرانی، ابزار تجلی تعالی روح و اندیشه ی انسان است، نه ابزار استفاده ی دم دستی از انسان و تنزل جایگاه آن، بر خلاف آنچه که امروز در جهان تبلیغ و تشویق می شود!
داشته های ناب فرهنگی ما (همچون دیگر ملت های ریشه دار، متمدن و اصیل جهان) بزرگترین دیوار در برابر تهاجم فرهنگی و گسترش فساد و بی بندوباری است. در نبود کانون ها و نهادهای رسمی و دولتی که مسوول کار هنر رقص های ایرانی در بیایند، بر دوش ما ایراندوستان است که از داشته های تمدنی و دستاوردهای فرهنگی که یادگار نیاکان نیک اندیش است، پاسداری کنیم و این پیام مهم را به دیگر ایرانیان به ویژه جوانان، نوجوانان و کودکان ایرانی برسانیم.
رقص های اصیل ایرانی را به فرنام(عنوان) ابزاری ارزشمند در برابر تهاجم فرهنگی و استفاده ناشایست از اندام و بدن #زنان و مردان، به نسل امروز و فردا بیاموزیم. هنر رقص های ایرانی ریشه در آیین های و باورهای مذهبی و عرفانی ایرانیان در سده ها و هزاره ها دارد چنانکه، روی دگرگون شده ی رقص های نیایش، بزم، و رزم دایره وار #زرتشتیان ایران، گرداگرد آتش با دستمال هایی در دستان رقصندگان را امروز در رقص ایرانیان #کرد #لر #بختیاری #لک #قشقایی #آذری #بلوچ #سیستانی #خراسانی #گیلانی #مازندرانی و... می بینیم، به شکل ده ها گونه رقص چشم نواز با حرکت های دورانی و گروهی و مضمون عرفان، نیایش، ستایش و سپاسگزاری از طبیعت، شور و شیدایی برای رزم و نبردهای دلاورانه در گوشه گوشه ایران.
هر سه رقص زیر، از رقص های اصیل آذربایجان است. رقص #لزگی گرچه زیباست اما رقص آذربایجانی نیست.
تنپوش، موسیقی، و ضرباهنگ رقص لزگی به روشنی با تنپوش، موسیقی و رقص #آذری تفاوت دارد👇
https://t.me/LoversofIRAN/7266
https://t.me/LoversofIRAN/7266
https://t.me/LoversofIRAN/7269
Telegram
Lovers of IRAN
نمونه دیگر رقص اصیل #آذربایجان
تالار رودکی تهران پیش از #انقلاب
تلاش #سازمان_ملی_فولکلور_ایران در پاسداری فرهنگ ملی
امروز در نبود متولی دولتی
رقص وموسیقی #لزگی بجای هنر #آذری تحریف شده
@LoversofIRAN
تالار رودکی تهران پیش از #انقلاب
تلاش #سازمان_ملی_فولکلور_ایران در پاسداری فرهنگ ملی
امروز در نبود متولی دولتی
رقص وموسیقی #لزگی بجای هنر #آذری تحریف شده
@LoversofIRAN
#هنر_ایران
#هنر_ایرانی
✴️نشست اموزشی "تاریخ هنر در #تمدن_ایران "
🔸چه سبکها و چارچوبهایی برای بازنمایی هنری بدن انسان در #ایران عصر آهن وجود داشت؟
چه بخشهایی از این سبکها در دورانهای بعدی دوام پیدا کرد؟
🔸 پیکر آدمی در جهان باستان چگونه فهمیده میشده؟
رابطهی میان شکل تن و اندامها با معناهایی که به آن نسبت میدادهاند چه بوده است؟
🔸 آیا میتوان بدن انسان را محور تحول سلیقهی زیباییشناسانه در نظر گرفت؟
👇👇
soshians.ir/fa/تاریخ-هنر-در-تمدن-ایرانی-انسان-در-مقام/
@LoversofIRAN
#هنر_ایرانی
✴️نشست اموزشی "تاریخ هنر در #تمدن_ایران "
🔸چه سبکها و چارچوبهایی برای بازنمایی هنری بدن انسان در #ایران عصر آهن وجود داشت؟
چه بخشهایی از این سبکها در دورانهای بعدی دوام پیدا کرد؟
🔸 پیکر آدمی در جهان باستان چگونه فهمیده میشده؟
رابطهی میان شکل تن و اندامها با معناهایی که به آن نسبت میدادهاند چه بوده است؟
🔸 آیا میتوان بدن انسان را محور تحول سلیقهی زیباییشناسانه در نظر گرفت؟
👇👇
soshians.ir/fa/تاریخ-هنر-در-تمدن-ایرانی-انسان-در-مقام/
@LoversofIRAN
🎞🎥 #سینمای_ایران #هنر #سیاست
#مریلا_زارعی هنرمندی از جنس مردم.
گفتگوی جدید و پاسخ به فریدون جیرانی درباره اعتراضات مردم و شرکت نکردن در انتخابات
#هنر_ایران #سینما #هنرمند #اعتراض #اعتراضات #اعتراضات_مردمی #سلبریتی #اعتراض_ساختگی #هنرمند_مردمی #ملت #طبقه_متوسط #طبقه_فرودست #مجلس #اعتراضات_واقعی #ملت #ملت_ایران #زن_ایرانی #ایران_زمین #صدا_سیما #ملی #میلی #صدا_سیمای_میلی #انتخابات
در این پیوند اینستاگرام، ۳ ویدیو از گفتگوی مریلا زارعی گذاشته شده است. برگ(ورق) بزنید 👇
https://www.instagram.com/p/B7wX1TAnpIS/?igshid=uht9wysksmo0
#مریلا_زارعی هنرمندی از جنس مردم.
گفتگوی جدید و پاسخ به فریدون جیرانی درباره اعتراضات مردم و شرکت نکردن در انتخابات
#هنر_ایران #سینما #هنرمند #اعتراض #اعتراضات #اعتراضات_مردمی #سلبریتی #اعتراض_ساختگی #هنرمند_مردمی #ملت #طبقه_متوسط #طبقه_فرودست #مجلس #اعتراضات_واقعی #ملت #ملت_ایران #زن_ایرانی #ایران_زمین #صدا_سیما #ملی #میلی #صدا_سیمای_میلی #انتخابات
در این پیوند اینستاگرام، ۳ ویدیو از گفتگوی مریلا زارعی گذاشته شده است. برگ(ورق) بزنید 👇
https://www.instagram.com/p/B7wX1TAnpIS/?igshid=uht9wysksmo0
Instagram
LoversofIRAN
. درود بر این زن، این بانوی ایرانی که هم بازی های ناب دارد و هم شخصیت ناب ! 👌 . . من این بانو را یک هنرمند متعهد و به راستی پایبند به کشورش می دانم. او #اعتراض می کند و خاموش و بی اثر نیست، اما اعتراضش از جنس مردم است نه از جنس اعتراضات سفارشی آنسوی آب. اعتراضاتی…
🎶 #هنری #هنر_ایران #موسیقی
🔊سخن ناب استاد #حسین_علیزاده:
کاربرد لفظ شوالیه برای هنرمند #ایرانی، توهین به کشوری که در آن حافظ، فردوسی، مولانا، خیام و سعدی هست، توهین به خیلی از ارزشهای دیگر. به کار بردن لقب شوالیه برای هنرمند ایرانی یعنی توهین به کشوری که در آن #شهرام_ناظری و محمدرضا #شجریان هستند. اگر هنرمندی این نشان را گرفته؛ نوش جانش که گرفته، آن هم در صف جوایزی میرود که پیش از شوالیه گرفته، میرود کنار آن همه عشقی که مردم به هنرمندشان دادهاند. چرا این نشان، عمده و جدا میشود؟
شاید به تعبیری، من با رد نشان شوالیه، غرور شخصی خودم را زیر پا گذاشتم تا غرور ملیام را حفظ کنم. وقتی فهمیدم قرار است به من این نشان داده شود، دربارهاش فکر کردم و دیدم #غرور_ملی من بیش از اینهاست که نیازمند القاب و نشانها باشم. فکر نکردم اگر آن نشان را بگیرم عزیز دردانه #فرانسه و شوالیه #تار ایران میشوم؛ سوارکار فرانسوی تار ایران!
متأسفم از این که هر جا مینشینیم از تاریخ و فرهنگ کهنمان صحبت میکنیم ولی رفتارهای امروزمان حتی به یک تاریخ ١٠ساله هم نمیخورد!
/🗞روزنامه شرق شماره۲۶۸۳/
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
🔊سخن ناب استاد #حسین_علیزاده:
کاربرد لفظ شوالیه برای هنرمند #ایرانی، توهین به کشوری که در آن حافظ، فردوسی، مولانا، خیام و سعدی هست، توهین به خیلی از ارزشهای دیگر. به کار بردن لقب شوالیه برای هنرمند ایرانی یعنی توهین به کشوری که در آن #شهرام_ناظری و محمدرضا #شجریان هستند. اگر هنرمندی این نشان را گرفته؛ نوش جانش که گرفته، آن هم در صف جوایزی میرود که پیش از شوالیه گرفته، میرود کنار آن همه عشقی که مردم به هنرمندشان دادهاند. چرا این نشان، عمده و جدا میشود؟
شاید به تعبیری، من با رد نشان شوالیه، غرور شخصی خودم را زیر پا گذاشتم تا غرور ملیام را حفظ کنم. وقتی فهمیدم قرار است به من این نشان داده شود، دربارهاش فکر کردم و دیدم #غرور_ملی من بیش از اینهاست که نیازمند القاب و نشانها باشم. فکر نکردم اگر آن نشان را بگیرم عزیز دردانه #فرانسه و شوالیه #تار ایران میشوم؛ سوارکار فرانسوی تار ایران!
متأسفم از این که هر جا مینشینیم از تاریخ و فرهنگ کهنمان صحبت میکنیم ولی رفتارهای امروزمان حتی به یک تاریخ ١٠ساله هم نمیخورد!
/🗞روزنامه شرق شماره۲۶۸۳/
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
Forwarded from پایگاه ایران دوستان مازندران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۸ اسفند سالگرد درگذشت استاد #بنان🥀
زادروز: ۱۲۹۰ خورشیدی
مرگ: ۱۳۶۴ خورشیدی
🎶 بخشی از تصنیف:
«چه شورها»
#دستگاه #شور/ #دستگاه_شور
ترانه و آهنگ: #عارف_قزوینی
سال ساخت:۱۲۹۷ خورشیدی/۱۳۳۶قمری
عارف قزوینی این اثر را برای #ابراهیم_منصوری خواند و او نتنویسی کرد.
اجرایی که میشنوید،
تنظیم: #جواد_معروفی
رهبر ارکستر: #روح_الله_خالقی
یاد همه این بزرگان #هنر_ایران گرامی باد
این اثر زیبا را #قمرالملوک_وزیری #ایرانخانم #اقبال_آذر و #امامی هم خوانده اند
داستان تصنیف:
بنا به گفتهٔ عارف قزوینی در دیوانش، "چه شورها" را در استانبول و پس از «معلوم شدن خیالات ترکها نسبت به آذربایجان(دست درازی به خاک ایران)» تصنیف کرد. این قطعه مانند دیگر آثار عارف قزوینی درونمایه اعتراضی دارد، که اینجا او به حاکمیت وقت ایران شکایت برده
متن ترانه:
چه شورها که من به پا
ز شاه ناز می کنم
در شکایت از جهان
به شاه باز می کنم
جهان پر از غم دلم
زبان ساز می کنم
ز من مپرس که چونی؟
دلی نشسته به خونی
ز اشک پرس که افشا نموده راز درونی
اگر که جان از این سفر
بدون دردسر
اگر به در برم
عاشقان ایران
@LoversofIRAN
پایگاه ایران دوستان مازندران
@JolgeShomali
زادروز: ۱۲۹۰ خورشیدی
مرگ: ۱۳۶۴ خورشیدی
🎶 بخشی از تصنیف:
«چه شورها»
#دستگاه #شور/ #دستگاه_شور
ترانه و آهنگ: #عارف_قزوینی
سال ساخت:۱۲۹۷ خورشیدی/۱۳۳۶قمری
عارف قزوینی این اثر را برای #ابراهیم_منصوری خواند و او نتنویسی کرد.
اجرایی که میشنوید،
تنظیم: #جواد_معروفی
رهبر ارکستر: #روح_الله_خالقی
یاد همه این بزرگان #هنر_ایران گرامی باد
این اثر زیبا را #قمرالملوک_وزیری #ایرانخانم #اقبال_آذر و #امامی هم خوانده اند
داستان تصنیف:
بنا به گفتهٔ عارف قزوینی در دیوانش، "چه شورها" را در استانبول و پس از «معلوم شدن خیالات ترکها نسبت به آذربایجان(دست درازی به خاک ایران)» تصنیف کرد. این قطعه مانند دیگر آثار عارف قزوینی درونمایه اعتراضی دارد، که اینجا او به حاکمیت وقت ایران شکایت برده
متن ترانه:
چه شورها که من به پا
ز شاه ناز می کنم
در شکایت از جهان
به شاه باز می کنم
جهان پر از غم دلم
زبان ساز می کنم
ز من مپرس که چونی؟
دلی نشسته به خونی
ز اشک پرس که افشا نموده راز درونی
اگر که جان از این سفر
بدون دردسر
اگر به در برم
عاشقان ایران
@LoversofIRAN
پایگاه ایران دوستان مازندران
@JolgeShomali
🎶 #موسیقی_ایرانی
توژک(فیلم) نخست؛ توضیح #فرهنگ_فربد درباره تصنیف زیبای《چه شورها》
توژک دوم؛ ریتم نوازی تنبک این تصنیف و پخش کامل آن
کار ارزشمند فربد در معرفی ۶۰ تصنیف #موسیقی_سنتی_ایران
تصنیف: «چه شورها»
#دستگاه #شور/ #دستگاه_شور
ترانه و آهنگ: #عارف_قزوینی
سال ساخت:۱۲۹۷ خورشیدی/۱۳۳۶قمری
عارف قزوینی این اثر را برای #ابراهیم_منصوری خواند و او نتنویسی کرد.
اجرایی که می شنوید از استادان:
#جواد_معروفی/تنظیم
#روح_الله_خالقی/رهبر ارکستر
#بنان/آواز
داستان تصنیف:
بنا به گفتهٔ عارف قزوینی در دیوانش، "چه شورها" را در استانبول و پس از «معلوم شدن خیالات ترکها نسبت به آذربایجان(دست درازی به خاک ایران)» تصنیف کرد. این قطعه مانند دیگر آثار عارف قزوینی درونمایه اعتراضی دارد، که اینجا او به حاکمیت وقت ایران شکایت برده
متن ترانه:
چه شورها که من به پا
ز شاه ناز می کنم
در شکایت از جهان
به شاه باز می کنم
جهان پر از غم دلم
زبان ساز می کنم
ز من مپرس که چونی؟
دلی نشسته به خونی
ز اشک پرس که افشا نموده راز درونی
اگر که جان از این سفر
بدون دردسر
اگر به در برم
یاد همه بزرگان #هنر_ایران گرامی🥀
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
توژک(فیلم) نخست؛ توضیح #فرهنگ_فربد درباره تصنیف زیبای《چه شورها》
توژک دوم؛ ریتم نوازی تنبک این تصنیف و پخش کامل آن
کار ارزشمند فربد در معرفی ۶۰ تصنیف #موسیقی_سنتی_ایران
تصنیف: «چه شورها»
#دستگاه #شور/ #دستگاه_شور
ترانه و آهنگ: #عارف_قزوینی
سال ساخت:۱۲۹۷ خورشیدی/۱۳۳۶قمری
عارف قزوینی این اثر را برای #ابراهیم_منصوری خواند و او نتنویسی کرد.
اجرایی که می شنوید از استادان:
#جواد_معروفی/تنظیم
#روح_الله_خالقی/رهبر ارکستر
#بنان/آواز
داستان تصنیف:
بنا به گفتهٔ عارف قزوینی در دیوانش، "چه شورها" را در استانبول و پس از «معلوم شدن خیالات ترکها نسبت به آذربایجان(دست درازی به خاک ایران)» تصنیف کرد. این قطعه مانند دیگر آثار عارف قزوینی درونمایه اعتراضی دارد، که اینجا او به حاکمیت وقت ایران شکایت برده
متن ترانه:
چه شورها که من به پا
ز شاه ناز می کنم
در شکایت از جهان
به شاه باز می کنم
جهان پر از غم دلم
زبان ساز می کنم
ز من مپرس که چونی؟
دلی نشسته به خونی
ز اشک پرس که افشا نموده راز درونی
اگر که جان از این سفر
بدون دردسر
اگر به در برم
یاد همه بزرگان #هنر_ایران گرامی🥀
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تالار رودکی
باله"هفت پیکر" #نظامی_گنجوی
رقص هندی در ماهور
موسیقی #فرامرز_پایور
دکور و پوشش سریالهای #پور_سینا و"سلطان وشبان"پس از #انقلاب الگوگرفته از تلاش خوب برخی هنرمندان دوره #پهلوی است
#هنر #ملی
باله"هفت پیکر" #نظامی_گنجوی
رقص هندی در ماهور
موسیقی #فرامرز_پایور
دکور و پوشش سریالهای #پور_سینا و"سلطان وشبان"پس از #انقلاب الگوگرفته از تلاش خوب برخی هنرمندان دوره #پهلوی است
#هنر #ملی
🔴رگههای پنهان ایرانستیزی میان ایرانیان
#ایراندوستی #ایران_دوستی
#ایرانستیزی #ایران_ستیزی
✍سایه اقتصادی نیا
💡ما #ایرانیانِ پراکنده بر صفحۀ گیتی، چه به جبر از #ایران دست و دل بریده باشیم و چه به اختیار، چه حقِ طبیعیِ بازگشت به سرزمینمان را از ما ستانده باشند، و چه هنوز نوبت به قطع پای ما نرسیده باشد، چه قهر کرده باشیم و چه به قهر مانده باشیم، نسبت به سرزمین مادری گاه حب داریم و گاه بغض، گاه بخشش و گاه جوشش، گاه خشم و گاه عطوفتی که مثل سبزۀ 'نوروز از دل خاک سیاه کینه و فراموشی جوانه میزند و روبرگرداندنی نیست.
نسبت ما با ایران نسبت فرزند و والد است: فرزند عمیقترین عشقها را از والدینش میگیرد و چه بسا کاریترین زخمها را هم از او بردارد؛ اما سرانجام باید با والدین یا خاطرۀ والدین به صلح برسد تا در تور حسرتها وامانده نشود و در گرداب ناکامی و خشم و رنج ابدالآباد افلیج نماند. جهد ما در تنظیم و هدایت عواطف ضد و نقیضمان با ایران نیز آنگاه قرین موفقیت خواهد بود که به اعتدال و آرامش روان بینجامد. تا این اعتدال و آرامش، به هر سختی، حاصل نشود، ما اسیریم و نخواهیم توانست ایران را در تمامیتش ببینیم و تعریف کنیم، چه رسد که دربارۀ آن به قضاوتهای کلی بنشینیم و برای دیگران نسخه بپیچیم؛ همچنانکه تا با والد یا خاطرۀ والد خود به صلح نرسیم نمیتوانیم در سلامت کامل برای فرزند خود نقش والد را ایفا کنیم. باید با ایران آشتی باشیم، بعد دربارۀ ایران به دیگران آموزش و اطلاعات دهیم-آشتی واقعی، هم قلبی و هم منطقی.
اخیراً که خلط مفهوم ایران با حکومت ایران معمول و مکرر شده است(عده ای مخالفت با حکومت #جمهوری_اسلامی را مساوی مخالفت با خود مفهوم و ماهیت ایران گرفته اند و بر تنه سترگ این هویت، مدام زخم می زنند) و بسیاری از #رسانهها بر سر انتشار اخبار هولناک و تلخ ایران با هم مسابقه دارند_ تو گویی که در این سرزمین هرگز هیچ گلی از خاک تیره نرسته استـ بسیاری از #ایرانیان، حتی چه بسا ناخواسته و ناخودآگاه و تحت تأثیر ناگزیر رسانهها، به آیینۀ کجنمای ایران تبدیل شدهاند، جز سیاهی نمیبینند و جز از نکبت و نفرت نمیگویند. دنیا هم خریدار همین کجی و ادبار ماست تا از رخت و نمد پارۀ ما برای خودش کلاه ملوّن و افسر مرصع بدوزد.
#هنرمند از جان خویش در اثرش میدمد، و اگر سیاهبینی و منفینگری نسبت به ایران در آثار خلاقهای چون #فیلم و #رمان و #شعر ایرانیان جلوه کند، میتوان چنین پنداشت که آن آثار (بپسندیم یا نپسندیم)، از جان رنجور آفریدگارشان مایه گرفتهاند و حقیقت #هنر جز این نمیتواند باشد. اما در مورد آثار غیرخلاقه چه میتوان گفت؟ اگر عمدی در سیاهنمایی نباشد، جز احاطۀ اذهان ما با کژیها چه چیز دیگری ممکن است قلم ما را به سمت #ایرانستیزی بگرداند؟
برای مثال، منابع #آموزشی (در ایران) را در نظر بگیرید. این منابع جزو آثار غیرخلاقهاند، اما بعضی از آنها نیز از این آسیب مصون نماندهاند. همچنانکه #کتابهای_درسی رسمی در ایران از هیچ روزنهای برای تزریق تعلیمات دینی و ایدئولوژیک به دانشآموزان نمیگذرند، منابع #فارسیآموزی نیز گاه تختهسیاه کلاس را با میدان جنگ و صفحۀ تلویزیون اشتباه میگیرند و هیچ روزنهای را برای سیاهنمایی وضعیت ایران خالی نمیگذارند.
وضعیت از هر دو سو خارج از تعادل است؛ چه آن معلم ریاضی که در داخل ایران برای آموزش ضرب و تقسیم به جای سیب و گلابی و شکوفه و جوجه، ...(از مضامین غیر کودکانه برای انتقال مفهوم ریاضی استفاده می کند)، و چه آن آموزگاری که برای آموزش زبان #فارسی از چنین مثالهایی در کتاب و کلاسش استفاده میکند: با کلمات آلوده، اجرا، گردشگر، میدان جمله بسازید:
_ محیط زیست ایران آلوده است.
_ اجرای بعضی کنسرتها در ایران ممنوع است.
_ چند گردشگر در استان اصفهان دستگیر شدند.
_ امروز حکم اعدام زندانیان در میدان شهر اجرا شد.
جملات بالا خلاف واقعاند؟ نه.
ولی آیا ایران تنها با این جملات شناسایی میشود؟ نه.
ایرانستیزی همیشه آشکار نیست. گاه رگههای پنهان خشم و بغض و درد ماست که قلمهایمان را به چاقوهای برنده تبدیل میکند؛ چاقوهایی که سرانجام چشم و روی خود ما را نشانه خواهد گرفت. /ازSayehsaar@/
📌عاشقان ایران:
با ایران مان، سرزمین مادری و پدری، و بازمانده نیاکان مان، مهربان باشیم؛ مهربانتر از هر جای دیگر. ایران ما خسته و زخم خورده است، اما استوار و امیدوار به دست توانای مردمانش برای ساختن فردا نشسته است. مادر پیر خود (ایران) را بیش از این ناامید نکنیم و فرزندان ناسپاس و ناجوانمرد او نباشیم
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN
#ایراندوستی #ایران_دوستی
#ایرانستیزی #ایران_ستیزی
✍سایه اقتصادی نیا
💡ما #ایرانیانِ پراکنده بر صفحۀ گیتی، چه به جبر از #ایران دست و دل بریده باشیم و چه به اختیار، چه حقِ طبیعیِ بازگشت به سرزمینمان را از ما ستانده باشند، و چه هنوز نوبت به قطع پای ما نرسیده باشد، چه قهر کرده باشیم و چه به قهر مانده باشیم، نسبت به سرزمین مادری گاه حب داریم و گاه بغض، گاه بخشش و گاه جوشش، گاه خشم و گاه عطوفتی که مثل سبزۀ 'نوروز از دل خاک سیاه کینه و فراموشی جوانه میزند و روبرگرداندنی نیست.
نسبت ما با ایران نسبت فرزند و والد است: فرزند عمیقترین عشقها را از والدینش میگیرد و چه بسا کاریترین زخمها را هم از او بردارد؛ اما سرانجام باید با والدین یا خاطرۀ والدین به صلح برسد تا در تور حسرتها وامانده نشود و در گرداب ناکامی و خشم و رنج ابدالآباد افلیج نماند. جهد ما در تنظیم و هدایت عواطف ضد و نقیضمان با ایران نیز آنگاه قرین موفقیت خواهد بود که به اعتدال و آرامش روان بینجامد. تا این اعتدال و آرامش، به هر سختی، حاصل نشود، ما اسیریم و نخواهیم توانست ایران را در تمامیتش ببینیم و تعریف کنیم، چه رسد که دربارۀ آن به قضاوتهای کلی بنشینیم و برای دیگران نسخه بپیچیم؛ همچنانکه تا با والد یا خاطرۀ والد خود به صلح نرسیم نمیتوانیم در سلامت کامل برای فرزند خود نقش والد را ایفا کنیم. باید با ایران آشتی باشیم، بعد دربارۀ ایران به دیگران آموزش و اطلاعات دهیم-آشتی واقعی، هم قلبی و هم منطقی.
اخیراً که خلط مفهوم ایران با حکومت ایران معمول و مکرر شده است(عده ای مخالفت با حکومت #جمهوری_اسلامی را مساوی مخالفت با خود مفهوم و ماهیت ایران گرفته اند و بر تنه سترگ این هویت، مدام زخم می زنند) و بسیاری از #رسانهها بر سر انتشار اخبار هولناک و تلخ ایران با هم مسابقه دارند_ تو گویی که در این سرزمین هرگز هیچ گلی از خاک تیره نرسته استـ بسیاری از #ایرانیان، حتی چه بسا ناخواسته و ناخودآگاه و تحت تأثیر ناگزیر رسانهها، به آیینۀ کجنمای ایران تبدیل شدهاند، جز سیاهی نمیبینند و جز از نکبت و نفرت نمیگویند. دنیا هم خریدار همین کجی و ادبار ماست تا از رخت و نمد پارۀ ما برای خودش کلاه ملوّن و افسر مرصع بدوزد.
#هنرمند از جان خویش در اثرش میدمد، و اگر سیاهبینی و منفینگری نسبت به ایران در آثار خلاقهای چون #فیلم و #رمان و #شعر ایرانیان جلوه کند، میتوان چنین پنداشت که آن آثار (بپسندیم یا نپسندیم)، از جان رنجور آفریدگارشان مایه گرفتهاند و حقیقت #هنر جز این نمیتواند باشد. اما در مورد آثار غیرخلاقه چه میتوان گفت؟ اگر عمدی در سیاهنمایی نباشد، جز احاطۀ اذهان ما با کژیها چه چیز دیگری ممکن است قلم ما را به سمت #ایرانستیزی بگرداند؟
برای مثال، منابع #آموزشی (در ایران) را در نظر بگیرید. این منابع جزو آثار غیرخلاقهاند، اما بعضی از آنها نیز از این آسیب مصون نماندهاند. همچنانکه #کتابهای_درسی رسمی در ایران از هیچ روزنهای برای تزریق تعلیمات دینی و ایدئولوژیک به دانشآموزان نمیگذرند، منابع #فارسیآموزی نیز گاه تختهسیاه کلاس را با میدان جنگ و صفحۀ تلویزیون اشتباه میگیرند و هیچ روزنهای را برای سیاهنمایی وضعیت ایران خالی نمیگذارند.
وضعیت از هر دو سو خارج از تعادل است؛ چه آن معلم ریاضی که در داخل ایران برای آموزش ضرب و تقسیم به جای سیب و گلابی و شکوفه و جوجه، ...(از مضامین غیر کودکانه برای انتقال مفهوم ریاضی استفاده می کند)، و چه آن آموزگاری که برای آموزش زبان #فارسی از چنین مثالهایی در کتاب و کلاسش استفاده میکند: با کلمات آلوده، اجرا، گردشگر، میدان جمله بسازید:
_ محیط زیست ایران آلوده است.
_ اجرای بعضی کنسرتها در ایران ممنوع است.
_ چند گردشگر در استان اصفهان دستگیر شدند.
_ امروز حکم اعدام زندانیان در میدان شهر اجرا شد.
جملات بالا خلاف واقعاند؟ نه.
ولی آیا ایران تنها با این جملات شناسایی میشود؟ نه.
ایرانستیزی همیشه آشکار نیست. گاه رگههای پنهان خشم و بغض و درد ماست که قلمهایمان را به چاقوهای برنده تبدیل میکند؛ چاقوهایی که سرانجام چشم و روی خود ما را نشانه خواهد گرفت. /ازSayehsaar@/
📌عاشقان ایران:
با ایران مان، سرزمین مادری و پدری، و بازمانده نیاکان مان، مهربان باشیم؛ مهربانتر از هر جای دیگر. ایران ما خسته و زخم خورده است، اما استوار و امیدوار به دست توانای مردمانش برای ساختن فردا نشسته است. مادر پیر خود (ایران) را بیش از این ناامید نکنیم و فرزندان ناسپاس و ناجوانمرد او نباشیم
عاشقان ایران💌
@LoversofIRAN