Forwarded from اتچ بات
👈جشن سده، کهن ترین جشن ایرانی👉
سده یا چله کوچک را جشن بگیریم که بهانه ای زیباست برای گرم کردن دلها در سرمای زمستان
@LoversofIRAN
#جشن #سده #زرتشتی #مسلمان
#چله_بزرگ #چله_کوچک #چله #یلدا #مهر_ایزد #مهر #خورشید #آتش #ملی #شاهنامه #فردوسی #هوشنگ #پیشدادی #اوستا #استوره #اسطوره
⬅️آغاز جشن شده؛
به زمان هوشنگ پادشاه پیشدادی می رسد که برای راندن ماری سیاه و خطرناک، سنگی پرتاب می کند و آن سنگ بر سنگ دیگری می خورد و جرقه ای ایجاد می شود (هر دو سنگ چخماق بودند) و آتشی بر بوته های کنار آن سنگ ها می افتد، که در این هنگامه، ساختن آتش برای نخستین بار کشف می شود و هوشنگ شاه پیشدادی، این روز را برای سپاسگزاری از یزدان، جشن آتش برپا می کند.
شاهنامه فردوسی:
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین/
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد/
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی/
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه/
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد/
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار/
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد/
هوشنگ، پادشاه پیشدادی که درباره او هم در اوستا و هم در شاهنامه سخن گفته شده است، نخستین شاهی بود که اهورامزدا آتش را به وی شناساند. همچنین نخستین ها در استخراج آهن، آهنگری و قربانی کردن حیوانات بود. بر پایه ی شاهنامه، وی نقش زیادی در یکجا نشینی مردم و گسترش شهرنشینی و پرورش چهارپایان سودمند داشت.
⬅️ جشن سده یا چله کوچک چیست؟
ایرانیان که دلبستگی خاصی به نور و گرما داشتند، زمستان را با برگزاری جشن های بسیار به انتظار گرما و زایش دوباره خورشید می نشستند.
آنها ۳۶۵روز را به ۱۲ ماه ۳۰ روزه تقسیم کرده و ۵ روز آخر که پیشواز نوروز بود، #پنجه_وه می نامیدند.
همچنین آنان زمستان را به دو چله ی بزرگ و کوچک تقسیم کرده بودند و در آغاز هریک جشنی برپا میکردند.
"چله بزرگ" از یکم دی ماه (شب چله) آغاز میشد تا چهل روز بعد یعنی دهم بهمن (جشن سده) و "چله کوچک" از دهم بهمن آغاز میشد تا پایان بهمن یعنی بیست شب و بیست روز. برخی نام سده را بخاطر ۱۰۰شبانه روز (۵۰شب و۵۰روز) مانده به نوروز می دانند.
در آغاز چله بزرگ، جشن زایش "مهر ایزد" را جشن میگرفتند (یلدا) و در آغاز چله کوچک "سده" را. "مهر" به معنی پرتو خورشید در هنگام طلوع آفتاب است. در این هنگام فلق به سرخی می گراید و نور و گرمای خورشید کم کم زمین را فرا می گیرد. به همین دلیل شب چله(یلدا) را ایرانیان تا بامداد بیدار می مانند تا دمیدن نور و روشنایی را ببینند و به نماد گردی و سرخی خورشید، میوه های سرخ و گرد بر سفره های آیینی خود میگذارند.
همانطور که در بسیاری شهرهای ایران دیده و شنیده ایم، مادرها و پدرهای ما از برگزاری شب چله کوچیکه که همان جشن سده کهن #زرتشتیان است یادگارهای شنیدنی دارند. بنابراین این، کهن ترین جشن ایرانی تا چند دهه پیش هم در خانواده های #مسلمانان ایرانی برپا بوده است پس امروز هم به پویایی این یادگار کهن هزاران ساله (که گمان می رود تاریخش به ۴هزار سال پیش برسد یعنی تاریخ کشف آتش، چون در اوستا هم این داستان بشکل یک داستان اساطیری آمده است) برخیزیم.
⬅️جشن سده را چگونه برگزار کنیم؟
زرتشتیان جشن سده را اینگونه برگزار می کنند که از بامداد روز جشن همگی برای گرد آوری هیزم و بوته از دشتها همازوری(شرکت) می کنند تا توده ی بزرگی از بوته های خشک پدید می آید.
سپس در هنگام فرورفتن(غروب) خورشید آتش افروزی آغاز می شود. هفت موبد سپیدپوش با مشعل های روشن، سه دور به دور بوته ها می گردند و با خواندن اوستای آتش نیایش، بوته ها را آتش می زنند.
آتش بسیار بزرگی افروخته می شود که تا آسمان شعله می کشد و در آن سرمای استخوان شکن بهمن ماه گرما را به باشندگان ارمغان می کند.
جوانان در پیرامون آتش به شادی می پردازند، سرودها وترانه های محلی و ملی می خوانند و بزرگترها به نیایش آتش می پردازند.
اگر کسانی نتوانند به جشن بیایند بر بام خانه ها آتش افروزی می کنند.
ما نیز می توانیم از چوب های خشک بی استفاده، در حیاط، بام خانه، کوچه و محله مان این جشن را غروب امروز برگزار کنیم تا پاسی از شب. آتش افروزیم، خوراکی هایی چون آجیل، میوه و شیرینی استفاده کنیم، شاهنامه بخوانیم و از سرودهای محلی، ملی و میهنی ایران عزیزمان و یادگارها و اندوخته های فرهنگی و هنری مان برای ساختن شبی زیبا و شورآفرین بهره ببریم.
جشن سده ویژه زرتشتیان:
#یزد روستای چم و پیر رهگذر
#کرمان باغچه بوداغ آباد
#تهران مارکار تهران پارس
#شیراز باغ وقفی
#کرج خانه دولت
#اصفهان خانه زرتشتیان
@LoversofIRAN
یزد، روستای #چم، جشن سده👇
سده یا چله کوچک را جشن بگیریم که بهانه ای زیباست برای گرم کردن دلها در سرمای زمستان
@LoversofIRAN
#جشن #سده #زرتشتی #مسلمان
#چله_بزرگ #چله_کوچک #چله #یلدا #مهر_ایزد #مهر #خورشید #آتش #ملی #شاهنامه #فردوسی #هوشنگ #پیشدادی #اوستا #استوره #اسطوره
⬅️آغاز جشن شده؛
به زمان هوشنگ پادشاه پیشدادی می رسد که برای راندن ماری سیاه و خطرناک، سنگی پرتاب می کند و آن سنگ بر سنگ دیگری می خورد و جرقه ای ایجاد می شود (هر دو سنگ چخماق بودند) و آتشی بر بوته های کنار آن سنگ ها می افتد، که در این هنگامه، ساختن آتش برای نخستین بار کشف می شود و هوشنگ شاه پیشدادی، این روز را برای سپاسگزاری از یزدان، جشن آتش برپا می کند.
شاهنامه فردوسی:
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین/
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد/
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی/
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه/
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد/
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار/
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد/
هوشنگ، پادشاه پیشدادی که درباره او هم در اوستا و هم در شاهنامه سخن گفته شده است، نخستین شاهی بود که اهورامزدا آتش را به وی شناساند. همچنین نخستین ها در استخراج آهن، آهنگری و قربانی کردن حیوانات بود. بر پایه ی شاهنامه، وی نقش زیادی در یکجا نشینی مردم و گسترش شهرنشینی و پرورش چهارپایان سودمند داشت.
⬅️ جشن سده یا چله کوچک چیست؟
ایرانیان که دلبستگی خاصی به نور و گرما داشتند، زمستان را با برگزاری جشن های بسیار به انتظار گرما و زایش دوباره خورشید می نشستند.
آنها ۳۶۵روز را به ۱۲ ماه ۳۰ روزه تقسیم کرده و ۵ روز آخر که پیشواز نوروز بود، #پنجه_وه می نامیدند.
همچنین آنان زمستان را به دو چله ی بزرگ و کوچک تقسیم کرده بودند و در آغاز هریک جشنی برپا میکردند.
"چله بزرگ" از یکم دی ماه (شب چله) آغاز میشد تا چهل روز بعد یعنی دهم بهمن (جشن سده) و "چله کوچک" از دهم بهمن آغاز میشد تا پایان بهمن یعنی بیست شب و بیست روز. برخی نام سده را بخاطر ۱۰۰شبانه روز (۵۰شب و۵۰روز) مانده به نوروز می دانند.
در آغاز چله بزرگ، جشن زایش "مهر ایزد" را جشن میگرفتند (یلدا) و در آغاز چله کوچک "سده" را. "مهر" به معنی پرتو خورشید در هنگام طلوع آفتاب است. در این هنگام فلق به سرخی می گراید و نور و گرمای خورشید کم کم زمین را فرا می گیرد. به همین دلیل شب چله(یلدا) را ایرانیان تا بامداد بیدار می مانند تا دمیدن نور و روشنایی را ببینند و به نماد گردی و سرخی خورشید، میوه های سرخ و گرد بر سفره های آیینی خود میگذارند.
همانطور که در بسیاری شهرهای ایران دیده و شنیده ایم، مادرها و پدرهای ما از برگزاری شب چله کوچیکه که همان جشن سده کهن #زرتشتیان است یادگارهای شنیدنی دارند. بنابراین این، کهن ترین جشن ایرانی تا چند دهه پیش هم در خانواده های #مسلمانان ایرانی برپا بوده است پس امروز هم به پویایی این یادگار کهن هزاران ساله (که گمان می رود تاریخش به ۴هزار سال پیش برسد یعنی تاریخ کشف آتش، چون در اوستا هم این داستان بشکل یک داستان اساطیری آمده است) برخیزیم.
⬅️جشن سده را چگونه برگزار کنیم؟
زرتشتیان جشن سده را اینگونه برگزار می کنند که از بامداد روز جشن همگی برای گرد آوری هیزم و بوته از دشتها همازوری(شرکت) می کنند تا توده ی بزرگی از بوته های خشک پدید می آید.
سپس در هنگام فرورفتن(غروب) خورشید آتش افروزی آغاز می شود. هفت موبد سپیدپوش با مشعل های روشن، سه دور به دور بوته ها می گردند و با خواندن اوستای آتش نیایش، بوته ها را آتش می زنند.
آتش بسیار بزرگی افروخته می شود که تا آسمان شعله می کشد و در آن سرمای استخوان شکن بهمن ماه گرما را به باشندگان ارمغان می کند.
جوانان در پیرامون آتش به شادی می پردازند، سرودها وترانه های محلی و ملی می خوانند و بزرگترها به نیایش آتش می پردازند.
اگر کسانی نتوانند به جشن بیایند بر بام خانه ها آتش افروزی می کنند.
ما نیز می توانیم از چوب های خشک بی استفاده، در حیاط، بام خانه، کوچه و محله مان این جشن را غروب امروز برگزار کنیم تا پاسی از شب. آتش افروزیم، خوراکی هایی چون آجیل، میوه و شیرینی استفاده کنیم، شاهنامه بخوانیم و از سرودهای محلی، ملی و میهنی ایران عزیزمان و یادگارها و اندوخته های فرهنگی و هنری مان برای ساختن شبی زیبا و شورآفرین بهره ببریم.
جشن سده ویژه زرتشتیان:
#یزد روستای چم و پیر رهگذر
#کرمان باغچه بوداغ آباد
#تهران مارکار تهران پارس
#شیراز باغ وقفی
#کرج خانه دولت
#اصفهان خانه زرتشتیان
@LoversofIRAN
یزد، روستای #چم، جشن سده👇
Telegram
attach 📎
عاشقان ایران
شادباد #اسفندگان/ #سپندارمذگان 💐 گرامیداشت زن، زمین،زایندگی وزندگی پیشنهاد دکتر #فريدون_جنيدی: ۲۹ بهمن تا ۵ اسفند را #هفته_مهرورزی بناميم👇 http://aarmaanins.blogfa.com/post-696.aspx @LoversofIRAN
جشن #اسفندگان
پاسداشت زن، زمین،زایندگی
در گاهشمار باستانی #زرتشتی
۵اسفند/روزاسفند درماه اسفند
۲۹بهمن در گاهشمار دقیق جلالی(خورشیدی) #خیام
بخاطر اهمیت هردو
۲۹بهمن_۵اسفند #هفته_مهرورزی
@LoversofIRAN
پاسداشت زن، زمین،زایندگی
در گاهشمار باستانی #زرتشتی
۵اسفند/روزاسفند درماه اسفند
۲۹بهمن در گاهشمار دقیق جلالی(خورشیدی) #خیام
بخاطر اهمیت هردو
۲۹بهمن_۵اسفند #هفته_مهرورزی
@LoversofIRAN
👈منش ایرانشهری، از دید دکتر تورج دریایی👉
@LoversofIRAN
⬅️ #تورج_دریایی، #ایرانشناس برجسته در توصیف اندیشه ی مردمان #ایرانشهر از هویت و هستی #ایرانشهری خود می گوید:
در متون #پهلوی مدارکی وجود دارد که «منش ایرانی» را شرح داده است. درحقیقت در دوره #ساسانی ایده «ایران» ابداع شد که این ایده نه تنها ایدهای سیاسی که ایدهای جغرافیایی نیز بوده است. توجه داشته باشیم که موبدان #زرتشتی در قرن سوم میلادی مرزهای «ایرانشهر» را مشخص میکردند. بنابراین نه تنها ایدهای جغرافیایی از ایرانشهر وجود داشت، ایده فرهنگی که یک ایرانی چه باورهای دینی دارد و چگونه باید باشد هم تعریف شده بود. همه اینها جزئی از منش ایرانشهری و ایرانی بودن است. در قرن پنجم شاهان ساسانی کاری کردند که این ایده فراتر از باورهای زرتشتیان باشد و هرکسی که قانون (داد) شاه را قبول دارد میتواند مرد یا زن "شهر" باشد و لازم نیست که حتما زرتشتی باشد. یک مثال برای درک بهتر میآورم. در قرن نهم میلادی مصادف با قرن دوم هجری که ساسانیان فروپاشیدند و دیگر موجودیتی به نام ایرانشهر وجود نداشت، یک مسیحی از فلات ایران به قسطنطنیه رفت و در آنجا فوت کرد. بر روی تابوت او نوشته شده بود «نام من فرخ گورنیو از دیار ایرانشهر آمدهام.» چرا باید یک #مسیحی در قرن دوم هجری که از #فلات_ایران به قسطنطنیه میرود خود را یک ایرانی بداند؟
این اقدام نشانگر این مساله است که #یهودیان و #مسیحیان به همراه #زرتشتیان، منش ایرانشهری و #ایرانی بودن را قبول کرده بودند و جزئی از دنیای ایرانی محسوب میشدند.
/از کانال دکتر جواد طباطبایی/
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
⬅️ #تورج_دریایی، #ایرانشناس برجسته در توصیف اندیشه ی مردمان #ایرانشهر از هویت و هستی #ایرانشهری خود می گوید:
در متون #پهلوی مدارکی وجود دارد که «منش ایرانی» را شرح داده است. درحقیقت در دوره #ساسانی ایده «ایران» ابداع شد که این ایده نه تنها ایدهای سیاسی که ایدهای جغرافیایی نیز بوده است. توجه داشته باشیم که موبدان #زرتشتی در قرن سوم میلادی مرزهای «ایرانشهر» را مشخص میکردند. بنابراین نه تنها ایدهای جغرافیایی از ایرانشهر وجود داشت، ایده فرهنگی که یک ایرانی چه باورهای دینی دارد و چگونه باید باشد هم تعریف شده بود. همه اینها جزئی از منش ایرانشهری و ایرانی بودن است. در قرن پنجم شاهان ساسانی کاری کردند که این ایده فراتر از باورهای زرتشتیان باشد و هرکسی که قانون (داد) شاه را قبول دارد میتواند مرد یا زن "شهر" باشد و لازم نیست که حتما زرتشتی باشد. یک مثال برای درک بهتر میآورم. در قرن نهم میلادی مصادف با قرن دوم هجری که ساسانیان فروپاشیدند و دیگر موجودیتی به نام ایرانشهر وجود نداشت، یک مسیحی از فلات ایران به قسطنطنیه رفت و در آنجا فوت کرد. بر روی تابوت او نوشته شده بود «نام من فرخ گورنیو از دیار ایرانشهر آمدهام.» چرا باید یک #مسیحی در قرن دوم هجری که از #فلات_ایران به قسطنطنیه میرود خود را یک ایرانی بداند؟
این اقدام نشانگر این مساله است که #یهودیان و #مسیحیان به همراه #زرتشتیان، منش ایرانشهری و #ایرانی بودن را قبول کرده بودند و جزئی از دنیای ایرانی محسوب میشدند.
/از کانال دکتر جواد طباطبایی/
@LoversofIRAN
👈پیام ارزشمند حسن روحانی به زرتشتیان:
جهان نیازمند آموزه "گفتار نیک"، "کردارنیک" و "پندارنیک" زرتشت است.
@LoversofIRAN
⬅️متن کامل پیام ریاست محترم جمهور که امروز #اسفندیار_اختیاری (نماینده #زرتشتیان در #مجلس شورای اسلامی) در یازدهمین "کنگره جهانی زرتشتیان" در #استرالیا خواند:
برگزاری یازدهمین کنگره جهانی زرتشتیان را صمیمانه تبریک می گویم و برای تمامی شرکت کنندگان ارجمند و دست اندرکاران سختکوش آن آرزوی توفیق دارم. نشست پیروان "اشو زرتشت" بزرگ که یکتاپرستی را در جهان گسترش داد، مایه مباهات #ایرانیان است. #ایران زادگاه #اشو_زرتشت، پیام آور نیکی ها و خوبی ها و سرزمین نخست زرتشتیان بوده است و حضور مستمر دین #زرتشتی در ایران، نقش تاثیرگذاری بر پیروان آیین الهی در گستره فرهنگ و تمدن داشته است. ایرانیان پیرو خداوند یکتا و آیین زرتشت هم یک دین آسمانی است که ریشه های آن با #اسلام و دیگر ادیان توحیدی محکم و استوار است.
جهان امروز بیش از گذشته نیازمند آموزه های اخلاقی از جمله آموزه های زرتشت است. "گفتار نیک"، "کردارنیک" و "پندارنیک"، آموزه ای است که امروزه جهان باید به آن توجه کند. این آموزه اشاره دارد که رفتار و کردار ما متاثر از پندار ما است و اول باید تفکر و پندار خویش را اصلاح کنیم زیرا فقط با پندارنیک است که می توان گفتار و کردار نیک داشت.
#زرتشت که پیام آور پاکی و راستی است همواره تاکید دارد که باید از پلیدی ها و ناپاکی ها اجتناب کنیم تا زندگی ما سرشار از خیر و نیکی شود. این آموزه در سراسر تاریخ این سرزمین مورد توجه و تاکید بوده است. به نوعی بنیان و ذات اندیشه و فلسفه #ایرانی را فراهم آورده است و همین فلسفه است که بعدا در دیدگاه اندیشمندان مختلف، از #سهرودی و #بوعلی_سینا ( #پور_سینا) گرفته تا #حافظ و #مولانا متجلی شده است. در نتیجه فرهنگ ایرانی با آموزه ها و تفکر زرتشتی عجین شده و "آیین فتوت و جوانمردی و پاک دلی"، از جمله خصوصیات بارز همه #ایرانیان از هر #قوم و نژادی گشته است. ما باید قدردان این ریشه های مشترک باشیم که همه ما را با یکدیگر پیوند می بخشد و کردار و رفتار ما را شکل می دهد.
امیدوارم چنین گردهم آیی هایی بتواند پیام این دین بزرگ را به همه جهان برساند. در پایان لازم است به همه زرتشتیان جهان به ویژه #پارسیان #هند درود فرستم و برای همه آنان آرزوی نیک بختی و شادکامی نمایم.
دکتر حسن #روحانی
رییس جمهوری اسلامی ایران
@LoversofIRAN
جهان نیازمند آموزه "گفتار نیک"، "کردارنیک" و "پندارنیک" زرتشت است.
@LoversofIRAN
⬅️متن کامل پیام ریاست محترم جمهور که امروز #اسفندیار_اختیاری (نماینده #زرتشتیان در #مجلس شورای اسلامی) در یازدهمین "کنگره جهانی زرتشتیان" در #استرالیا خواند:
برگزاری یازدهمین کنگره جهانی زرتشتیان را صمیمانه تبریک می گویم و برای تمامی شرکت کنندگان ارجمند و دست اندرکاران سختکوش آن آرزوی توفیق دارم. نشست پیروان "اشو زرتشت" بزرگ که یکتاپرستی را در جهان گسترش داد، مایه مباهات #ایرانیان است. #ایران زادگاه #اشو_زرتشت، پیام آور نیکی ها و خوبی ها و سرزمین نخست زرتشتیان بوده است و حضور مستمر دین #زرتشتی در ایران، نقش تاثیرگذاری بر پیروان آیین الهی در گستره فرهنگ و تمدن داشته است. ایرانیان پیرو خداوند یکتا و آیین زرتشت هم یک دین آسمانی است که ریشه های آن با #اسلام و دیگر ادیان توحیدی محکم و استوار است.
جهان امروز بیش از گذشته نیازمند آموزه های اخلاقی از جمله آموزه های زرتشت است. "گفتار نیک"، "کردارنیک" و "پندارنیک"، آموزه ای است که امروزه جهان باید به آن توجه کند. این آموزه اشاره دارد که رفتار و کردار ما متاثر از پندار ما است و اول باید تفکر و پندار خویش را اصلاح کنیم زیرا فقط با پندارنیک است که می توان گفتار و کردار نیک داشت.
#زرتشت که پیام آور پاکی و راستی است همواره تاکید دارد که باید از پلیدی ها و ناپاکی ها اجتناب کنیم تا زندگی ما سرشار از خیر و نیکی شود. این آموزه در سراسر تاریخ این سرزمین مورد توجه و تاکید بوده است. به نوعی بنیان و ذات اندیشه و فلسفه #ایرانی را فراهم آورده است و همین فلسفه است که بعدا در دیدگاه اندیشمندان مختلف، از #سهرودی و #بوعلی_سینا ( #پور_سینا) گرفته تا #حافظ و #مولانا متجلی شده است. در نتیجه فرهنگ ایرانی با آموزه ها و تفکر زرتشتی عجین شده و "آیین فتوت و جوانمردی و پاک دلی"، از جمله خصوصیات بارز همه #ایرانیان از هر #قوم و نژادی گشته است. ما باید قدردان این ریشه های مشترک باشیم که همه ما را با یکدیگر پیوند می بخشد و کردار و رفتار ما را شکل می دهد.
امیدوارم چنین گردهم آیی هایی بتواند پیام این دین بزرگ را به همه جهان برساند. در پایان لازم است به همه زرتشتیان جهان به ویژه #پارسیان #هند درود فرستم و برای همه آنان آرزوی نیک بختی و شادکامی نمایم.
دکتر حسن #روحانی
رییس جمهوری اسلامی ایران
@LoversofIRAN
👈هbbc فارسی و پروژه تضعیف زبان فارسی برای آسیب زدن به همبستگی ملی
@LoversofIRAN
✍ #میلاد_عظیمی
برنامه"پرگار" bbcفارسی هفته پیش، بحثی داشت با موضوع«زبان فارسی چطور در ایران غلبه یافت؟» برخی از دوستان پیغام گذاشتند که چیزی درباره محتوای #ضد_ایرانی این برنامه بنویسم. دوستی نوشت تو معلم #زبان #فارسی هستی و «نان زبان فارسی را میخوری، چرا سکوت کردی؟» پاسخ من این بود که اولاً این حرفها تازه نیست و دانشمندان به آنها پاسخ دادهاند. دیگر اینکه آنقدر زبانشناس کاربلد و دانشمند هست که نوبت به امثال من نرسد.
همچنین راستش را بخواهید اساساً اعتقاد ندارم که"پرگار" برنامه علمی بود. بلکه یک برنامه سیاسی بود که هدف سیاسی مشخصی را دنبال میگرفت. هدفش تخریب انسجام، #وحدت_ملی، آسیب زدن به #تمامیت_ارضی #ایران و تیز کردن تیغهایی برای روز مبادا بود! به نظر من آن دانشمندی! که فرمود زبان فارسی با زور«غلبه» یافته است و با شوق از bbcفارسی حقگزاری می کرد که لغت «غلبه»را به درستی به کار برده تا وجه غالب و مغلوبی و زور را برساند، از حقایق تاریخی و مسلّمات علمی بیخبر نبود. بلکه دانسته علم و حقیقت را زیرپا می گذاشت.
آیا آن دانشمند مهمان bbcفارسی اینقدر نمیدانست اگر زور بود کدام زور سلطان #محمود_غزنوی را مجبور کرده بود تا در دربارش آن چنان به شعر فارسی بها بدهد و آنقدر شاعران را حمایت کند که بشود نمونه آرمانی حمایت از شعر فارسی و شاعران در تاریخ ادبیات ایران. که شاعران صاحب قبول دربارش بشوند رشک #خاقانی و #انوری که شاعر مثل #عنصری فراوان هست اما ممدوحی مثل محمود کجاست؟ کدام شمشیر محمود را ناچار کرده بود؟ خلیفه عباسی؟ امرای سامانی؟ سلاطین هند؟
آیا آن دانشمند مهمان bbc فارسی اینقدر نمیدانست اگر زور بود، کدام زور #ملکشاه و #سنجر #سلجوقی را وادار کرده بود که شعرفارسی را خریدار باشند و حامی #ادبیات_فارسی شوند؟ #سلجوقیان از ترس کدام شمشیر در دربارشان شاهنامهخوان داشتند و بر فرزندانشان نامهای شاهنامه ای مینهادند. تا به آنجا که سراینده "علی نامه" را به این وهم بیندازد که حمایت از #شاهنامه برای برجسته کردن #رستم است و به محاق بردن امیرمؤمنان علی ع.
چرا محمود غزنوی و ملکشاه و سنجر مثل #یعقوب_لیث، یکبار به شاعر دربار خود نگفتند به زبان ما سخن بگو (یعنی قصیده #ترکی بگو) از که میترسیدند؟ شمشیری بر گردهشان بود؟ #ناصرالدین_شاه از که میترسید که چندهزار صفحه خاطرات به زبان فارسی نوشته و با #زنان ایرانی و فرنگی به زبان فارسی مغازله کرده است؟
در عهد #ایلخانان، #زین_قدسی به چهار زبان فارسی و عربی و ترکی و مغولی در مدح پادشاه #مغول شعر سرود. در همان عصر #پوربهای_جامی چند شعرش را لبریز از لغات و اصطلاحات #مغولی کرده بود. چرا؟ لابد این کار در آن زمان نزد آن حکومت بیخریدارنبود. پس چرا #غزنویان و #سلجوقیان و #خوارزمشاهیان و دیگران و دیگران خریدار ایننوع شعرها نبودند؟ نکند از چکمه #رضا_شاه میترسیدند؟
نه. آن آقای دانشمند!! و صحنهپردازان bbcفارسی اینها را خوب میدانند اما میگویند و بازمیگویند..... سخن ایشان #علمی نیست که پاسخش مقاله علمی باشد. سخن ایشان #سیاسی است و باید پاسخ مناسب به آن داده شود.
پاسخ مناسب هم این است که ما مردم ایران با هم مهربانتر باشیم. اختلافهایمان را به رسمیت بشناسیم. یکدیگر را تحمل کنیم. به هم احترام بگذاریم. اصلاً به جای یادداشت نوشتن و در فضای مجازی با بدخواهان ایران مجادله کردن، بیاییم با همکار و همدرس و همسایهی #سنی و #شیعه و #مسیحی و #زرتشتی و #کلیمی و #لاییک خود –به حکم اینکه انسان است و ایرانی است– لبخند بزنیم و مهربانتر و دردآشناتر باشیم. از هرگونه اهانت و تحقیر #قومیتی پرهیز کنیم. سخن #نژادپرستانه نگوییم. زبان فارسی و نیز موسیقی، صنایعدستی، آداب و رسوم #اقوام ایرانی را بیشتر قدربدانیم. به چشم دیدیم که این موج انساندوستانه #ملی که برای کمک به هموطنان زلزله زده #کرد برخاست، چقدر دلها را به هم نزدیک کرد وبیشعار و بیجدل عملاً وحدت ملی را تحکیم کرد.
نفع حکومت هم در تقویت #انسجام_ملی است. بهترین راه تقویت انسجام ملی، بسط رفاه و رفع تبعیض است. یک شغل که در #کردستان ایجاد شود، بیشتر از هزار مقاله، وحدت و #امنیت_ملی را تقویت میکند. پاسخ یاوهگویان، ترمیم و بهبود وضع محیط زیست #خوزستان است. احیاء دریاچه #ارومیه است. حضور بیشتر اقلیتهای دینی ومذهبی در سطوح مختلف #مدیریت کشور است. همین روزها رسماً اعلام شد که تغذیه در #بلوچستان مناسب نیست و مردم در مضیقه شدید هستند. گرسنگی در هرجای ایران ویرانگر و مایه شرمساری است و در #سیستان بیشتر.
استاد زنده یاد #بدیع_الزمان_فروزانفر میگفت: معنای #وطن_دوستی واقعی این است که وطن را به حدی از آبادی، آزادی و رفاه برسانیم که شایسته عشق ورزیدن باشد.
راه این است
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
✍ #میلاد_عظیمی
برنامه"پرگار" bbcفارسی هفته پیش، بحثی داشت با موضوع«زبان فارسی چطور در ایران غلبه یافت؟» برخی از دوستان پیغام گذاشتند که چیزی درباره محتوای #ضد_ایرانی این برنامه بنویسم. دوستی نوشت تو معلم #زبان #فارسی هستی و «نان زبان فارسی را میخوری، چرا سکوت کردی؟» پاسخ من این بود که اولاً این حرفها تازه نیست و دانشمندان به آنها پاسخ دادهاند. دیگر اینکه آنقدر زبانشناس کاربلد و دانشمند هست که نوبت به امثال من نرسد.
همچنین راستش را بخواهید اساساً اعتقاد ندارم که"پرگار" برنامه علمی بود. بلکه یک برنامه سیاسی بود که هدف سیاسی مشخصی را دنبال میگرفت. هدفش تخریب انسجام، #وحدت_ملی، آسیب زدن به #تمامیت_ارضی #ایران و تیز کردن تیغهایی برای روز مبادا بود! به نظر من آن دانشمندی! که فرمود زبان فارسی با زور«غلبه» یافته است و با شوق از bbcفارسی حقگزاری می کرد که لغت «غلبه»را به درستی به کار برده تا وجه غالب و مغلوبی و زور را برساند، از حقایق تاریخی و مسلّمات علمی بیخبر نبود. بلکه دانسته علم و حقیقت را زیرپا می گذاشت.
آیا آن دانشمند مهمان bbcفارسی اینقدر نمیدانست اگر زور بود کدام زور سلطان #محمود_غزنوی را مجبور کرده بود تا در دربارش آن چنان به شعر فارسی بها بدهد و آنقدر شاعران را حمایت کند که بشود نمونه آرمانی حمایت از شعر فارسی و شاعران در تاریخ ادبیات ایران. که شاعران صاحب قبول دربارش بشوند رشک #خاقانی و #انوری که شاعر مثل #عنصری فراوان هست اما ممدوحی مثل محمود کجاست؟ کدام شمشیر محمود را ناچار کرده بود؟ خلیفه عباسی؟ امرای سامانی؟ سلاطین هند؟
آیا آن دانشمند مهمان bbc فارسی اینقدر نمیدانست اگر زور بود، کدام زور #ملکشاه و #سنجر #سلجوقی را وادار کرده بود که شعرفارسی را خریدار باشند و حامی #ادبیات_فارسی شوند؟ #سلجوقیان از ترس کدام شمشیر در دربارشان شاهنامهخوان داشتند و بر فرزندانشان نامهای شاهنامه ای مینهادند. تا به آنجا که سراینده "علی نامه" را به این وهم بیندازد که حمایت از #شاهنامه برای برجسته کردن #رستم است و به محاق بردن امیرمؤمنان علی ع.
چرا محمود غزنوی و ملکشاه و سنجر مثل #یعقوب_لیث، یکبار به شاعر دربار خود نگفتند به زبان ما سخن بگو (یعنی قصیده #ترکی بگو) از که میترسیدند؟ شمشیری بر گردهشان بود؟ #ناصرالدین_شاه از که میترسید که چندهزار صفحه خاطرات به زبان فارسی نوشته و با #زنان ایرانی و فرنگی به زبان فارسی مغازله کرده است؟
در عهد #ایلخانان، #زین_قدسی به چهار زبان فارسی و عربی و ترکی و مغولی در مدح پادشاه #مغول شعر سرود. در همان عصر #پوربهای_جامی چند شعرش را لبریز از لغات و اصطلاحات #مغولی کرده بود. چرا؟ لابد این کار در آن زمان نزد آن حکومت بیخریدارنبود. پس چرا #غزنویان و #سلجوقیان و #خوارزمشاهیان و دیگران و دیگران خریدار ایننوع شعرها نبودند؟ نکند از چکمه #رضا_شاه میترسیدند؟
نه. آن آقای دانشمند!! و صحنهپردازان bbcفارسی اینها را خوب میدانند اما میگویند و بازمیگویند..... سخن ایشان #علمی نیست که پاسخش مقاله علمی باشد. سخن ایشان #سیاسی است و باید پاسخ مناسب به آن داده شود.
پاسخ مناسب هم این است که ما مردم ایران با هم مهربانتر باشیم. اختلافهایمان را به رسمیت بشناسیم. یکدیگر را تحمل کنیم. به هم احترام بگذاریم. اصلاً به جای یادداشت نوشتن و در فضای مجازی با بدخواهان ایران مجادله کردن، بیاییم با همکار و همدرس و همسایهی #سنی و #شیعه و #مسیحی و #زرتشتی و #کلیمی و #لاییک خود –به حکم اینکه انسان است و ایرانی است– لبخند بزنیم و مهربانتر و دردآشناتر باشیم. از هرگونه اهانت و تحقیر #قومیتی پرهیز کنیم. سخن #نژادپرستانه نگوییم. زبان فارسی و نیز موسیقی، صنایعدستی، آداب و رسوم #اقوام ایرانی را بیشتر قدربدانیم. به چشم دیدیم که این موج انساندوستانه #ملی که برای کمک به هموطنان زلزله زده #کرد برخاست، چقدر دلها را به هم نزدیک کرد وبیشعار و بیجدل عملاً وحدت ملی را تحکیم کرد.
نفع حکومت هم در تقویت #انسجام_ملی است. بهترین راه تقویت انسجام ملی، بسط رفاه و رفع تبعیض است. یک شغل که در #کردستان ایجاد شود، بیشتر از هزار مقاله، وحدت و #امنیت_ملی را تقویت میکند. پاسخ یاوهگویان، ترمیم و بهبود وضع محیط زیست #خوزستان است. احیاء دریاچه #ارومیه است. حضور بیشتر اقلیتهای دینی ومذهبی در سطوح مختلف #مدیریت کشور است. همین روزها رسماً اعلام شد که تغذیه در #بلوچستان مناسب نیست و مردم در مضیقه شدید هستند. گرسنگی در هرجای ایران ویرانگر و مایه شرمساری است و در #سیستان بیشتر.
استاد زنده یاد #بدیع_الزمان_فروزانفر میگفت: معنای #وطن_دوستی واقعی این است که وطن را به حدی از آبادی، آزادی و رفاه برسانیم که شایسته عشق ورزیدن باشد.
راه این است
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
#زرتشتیان ایران بیش از دیگران در این آب وخاک ریشه دارند واحترام به حقوقشان واجب
قدرت، ثروت وامکانات این خاک اهورایی برای #همه_ایرانیان است
ادب #زرتشتی در #محرم_و_صفر👇
yon.ir/L8um3
@LoversofIRAN
قدرت، ثروت وامکانات این خاک اهورایی برای #همه_ایرانیان است
ادب #زرتشتی در #محرم_و_صفر👇
yon.ir/L8um3
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈شعر زیبا و سراسر میهن پرستی شهریار👉
استاد #شهریار عزیز، پس از فرار #فرقه_دموکرات_آذربایجان و #تجزیه_طلبان مزدوران #استالین، این شعری که سراسرش احساس پاک میهن پرستانه و #ایران_دوستی است را سرود.
امروز هم این شعر می تواند پاسخ استوار و سخت ما به همه ی تجزیه طلبان میهن فروش و به ویژه #پانترک ها باشد.
⬅️هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن #نمکنشناس بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام و در به سر کوبید صاحبخانه را
خانه آبادان، که #جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان، باد خزانی بسته باد
با سپاه #اجنبی، از خاک ایران میرود
#خاتم_جم گو به وقت آصف دوران، #قوام
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر بازگردد، چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده #چکش از سر ما کنده شد
لیک از رو مشکل، این کوبندهسندان میرود
روز جانبازیست ای بیچاره #آذربایجان
سر تو باشی در میان، هر جا که آمد پای جان
ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من
چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان
تو 《همایون مهد #زرتشتی》 و فرزندان تو
پور ایرانند و پاک آیین نژاد #آریان
#اختلاف_لهجه، ملیت نزاید بهر کس
#ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند؛ "ایرانی نهای"
صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران، به حرف ناکسان از ره مرو
جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
با خطی برجسته درتاریخ #ایران نقش بست
همت والای سردار مهین #ستارخان
این همان تبریز کامثال #خیابانی در او
جان برافشاندند بر شمع وطن، پروانه سان
این همان #تبریز کز خون جوانانش هنوز
لاله گون بینی همی رود #ارس، دشت #مغان
(دیوان - ج ۱ - ص ۳۵۲)
شهریار در ادامه، قطعه شعر بالا را «جوش خون ایرانیت» خویش میداند و میگوید:
این قصیدت را که جوش خون ایرانیت است
گوهر افشان خواستم در پای ایران جوان
شهریارا تا بود از آب، آتش را گزند
باد خاک پاک ایران جوان، مهد امان
(دیوان - ج ۱- ص ۳۶۵)
روان شهریار ایران زمین شادباد 🥀
@LoversofIRAN
استاد #شهریار عزیز، پس از فرار #فرقه_دموکرات_آذربایجان و #تجزیه_طلبان مزدوران #استالین، این شعری که سراسرش احساس پاک میهن پرستانه و #ایران_دوستی است را سرود.
امروز هم این شعر می تواند پاسخ استوار و سخت ما به همه ی تجزیه طلبان میهن فروش و به ویژه #پانترک ها باشد.
⬅️هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن #نمکنشناس بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام و در به سر کوبید صاحبخانه را
خانه آبادان، که #جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان، باد خزانی بسته باد
با سپاه #اجنبی، از خاک ایران میرود
#خاتم_جم گو به وقت آصف دوران، #قوام
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر بازگردد، چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده #چکش از سر ما کنده شد
لیک از رو مشکل، این کوبندهسندان میرود
روز جانبازیست ای بیچاره #آذربایجان
سر تو باشی در میان، هر جا که آمد پای جان
ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من
چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان
تو 《همایون مهد #زرتشتی》 و فرزندان تو
پور ایرانند و پاک آیین نژاد #آریان
#اختلاف_لهجه، ملیت نزاید بهر کس
#ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند؛ "ایرانی نهای"
صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران، به حرف ناکسان از ره مرو
جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
با خطی برجسته درتاریخ #ایران نقش بست
همت والای سردار مهین #ستارخان
این همان تبریز کامثال #خیابانی در او
جان برافشاندند بر شمع وطن، پروانه سان
این همان #تبریز کز خون جوانانش هنوز
لاله گون بینی همی رود #ارس، دشت #مغان
(دیوان - ج ۱ - ص ۳۵۲)
شهریار در ادامه، قطعه شعر بالا را «جوش خون ایرانیت» خویش میداند و میگوید:
این قصیدت را که جوش خون ایرانیت است
گوهر افشان خواستم در پای ایران جوان
شهریارا تا بود از آب، آتش را گزند
باد خاک پاک ایران جوان، مهد امان
(دیوان - ج ۱- ص ۳۶۵)
روان شهریار ایران زمین شادباد 🥀
@LoversofIRAN
☝پیام دردناک #سپنتا_نیکنام عضو #زرتشتی شورای شهر #یزد (با وجود اینکه منتخب مردم یزد بود اما برخلاف قانون ۹ ماه از سمت رسمی خود بخاطر اعمال نفوذ اسلامیست های خشک مذهب، کنار گذاشته شد!!! ولی در پایان، پیروز میدان شد با تلاش خود و پشتیبانی مردم) برای امروز، سالمرگ اشو #زرتشت!
در پایان هم با هشتگ دردآور #در_وطن_خویش_غریب!
گرچه باید افزود که سالهاست بسیاری از مسلمانان (حتا شیعیان) ایرانی نیز در وطن خویش غریب افتاده اند.... سالهاست که از خویشتن خویش دور نگهداشته می شویم و "چرایی این جفای بزرگ در حق #هویت_ایرانی مان را نمی دانیم"!
#پرسش_ملی دردناکی که ۴ دهه بی پاسخ مانده است گرچه گمانه هایی برای پاسخ آن داریم اما هنوز دقیقا نمی خواهیم سخنی بگوییم زیرا دست های پشت پرده را نمی شناسیم.
به راستی چه اندیشه ای در ایران با #هویت_ایرانی در ستیزی همیشگی و اشکار است و نان ایران را می خورد و به جان و دل ایران و فرزندان ایران زخم می زند ؟!!!
@LoversofIRAN
در پایان هم با هشتگ دردآور #در_وطن_خویش_غریب!
گرچه باید افزود که سالهاست بسیاری از مسلمانان (حتا شیعیان) ایرانی نیز در وطن خویش غریب افتاده اند.... سالهاست که از خویشتن خویش دور نگهداشته می شویم و "چرایی این جفای بزرگ در حق #هویت_ایرانی مان را نمی دانیم"!
#پرسش_ملی دردناکی که ۴ دهه بی پاسخ مانده است گرچه گمانه هایی برای پاسخ آن داریم اما هنوز دقیقا نمی خواهیم سخنی بگوییم زیرا دست های پشت پرده را نمی شناسیم.
به راستی چه اندیشه ای در ایران با #هویت_ایرانی در ستیزی همیشگی و اشکار است و نان ایران را می خورد و به جان و دل ایران و فرزندان ایران زخم می زند ؟!!!
@LoversofIRAN
Forwarded from اتچ بات
👈جشن سده، کهن ترین جشن ایرانی👉
سده یا چله کوچک را جشن بگیریم که بهانه ای زیباست برای گرم کردن دلها در سرمای زمستان
@LoversofIRAN
#جشن #سده #زرتشتی #مسلمان
#چله_بزرگ #چله_کوچک #چله #یلدا #مهر_ایزد #مهر #خورشید #آتش #ملی #شاهنامه #فردوسی #هوشنگ #پیشدادی #اوستا #استوره #اسطوره
⬅️آغاز جشن شده؛
به زمان هوشنگ پادشاه پیشدادی می رسد که برای راندن ماری سیاه و خطرناک، سنگی پرتاب می کند و آن سنگ بر سنگ دیگری می خورد و جرقه ای ایجاد می شود (هر دو سنگ چخماق بودند) و آتشی بر بوته های کنار آن سنگ ها می افتد، که در این هنگامه، ساختن آتش برای نخستین بار کشف می شود و هوشنگ شاه پیشدادی، این روز را برای سپاسگزاری از یزدان، جشن آتش برپا می کند.
شاهنامه فردوسی:
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین/
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد/
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی/
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه/
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد/
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار/
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد/
هوشنگ، پادشاه پیشدادی که درباره او هم در اوستا و هم در شاهنامه سخن گفته شده است، نخستین شاهی بود که اهورامزدا آتش را به وی شناساند. همچنین نخستین ها در استخراج آهن، آهنگری و قربانی کردن حیوانات بود. بر پایه ی شاهنامه، وی نقش زیادی در یکجا نشینی مردم و گسترش شهرنشینی و پرورش چهارپایان سودمند داشت.
⬅️ جشن سده یا چله کوچک چیست؟
ایرانیان که دلبستگی خاصی به نور و گرما داشتند، زمستان را با برگزاری جشن های بسیار به انتظار گرما و زایش دوباره خورشید می نشستند.
آنها ۳۶۵روز را به ۱۲ ماه ۳۰ روزه تقسیم کرده و ۵ روز آخر که پیشواز نوروز بود، #پنجه_وه می نامیدند.
همچنین آنان زمستان را به دو چله ی بزرگ و کوچک تقسیم کرده بودند و در آغاز هریک جشنی برپا میکردند.
"چله بزرگ" از یکم دی ماه (شب چله) آغاز میشد تا چهل روز بعد یعنی دهم بهمن (جشن سده) و "چله کوچک" از دهم بهمن آغاز میشد تا پایان بهمن یعنی بیست شب و بیست روز. برخی نام سده را بخاطر ۱۰۰شبانه روز (۵۰شب و۵۰روز) مانده به نوروز می دانند.
در آغاز چله بزرگ، جشن زایش "مهر ایزد" را جشن میگرفتند (یلدا) و در آغاز چله کوچک "سده" را. "مهر" به معنی پرتو خورشید در هنگام طلوع آفتاب است. در این هنگام فلق به سرخی می گراید و نور و گرمای خورشید کم کم زمین را فرا می گیرد. به همین دلیل شب چله(یلدا) را ایرانیان تا بامداد بیدار می مانند تا دمیدن نور و روشنایی را ببینند و به نماد گردی و سرخی خورشید، میوه های سرخ و گرد بر سفره های آیینی خود میگذارند.
همانطور که در بسیاری شهرهای ایران دیده و شنیده ایم، مادرها و پدرهای ما از برگزاری شب چله کوچیکه که همان جشن سده کهن #زرتشتیان است یادگارهای شنیدنی دارند. بنابراین این، کهن ترین جشن ایرانی تا چند دهه پیش هم در خانواده های #مسلمانان ایرانی برپا بوده است پس امروز هم به پویایی این یادگار کهن هزاران ساله (که گمان می رود تاریخش به ۴هزار سال پیش برسد یعنی تاریخ کشف آتش، چون در اوستا هم این داستان بشکل یک داستان اساطیری آمده است) برخیزیم.
⬅️جشن سده را چگونه برگزار کنیم؟
زرتشتیان جشن سده را اینگونه برگزار می کنند که از بامداد روز جشن همگی برای گرد آوری هیزم و بوته از دشتها همازوری(شرکت) می کنند تا توده ی بزرگی از بوته های خشک پدید می آید.
سپس در هنگام فرورفتن(غروب) خورشید آتش افروزی آغاز می شود. هفت موبد سپیدپوش با مشعل های روشن، سه دور به دور بوته ها می گردند و با خواندن اوستای آتش نیایش، بوته ها را آتش می زنند.
آتش بسیار بزرگی افروخته می شود که تا آسمان شعله می کشد و در آن سرمای استخوان شکن بهمن ماه گرما را به باشندگان ارمغان می کند.
جوانان در پیرامون آتش به شادی می پردازند، سرودها وترانه های محلی و ملی می خوانند و بزرگترها به نیایش آتش می پردازند.
اگر کسانی نتوانند به جشن بیایند بر بام خانه ها آتش افروزی می کنند.
ما نیز می توانیم از چوب های خشک بی استفاده، در حیاط، بام خانه، کوچه و محله مان این جشن را غروب امروز برگزار کنیم تا پاسی از شب. آتش افروزیم، خوراکی هایی چون آجیل، میوه و شیرینی استفاده کنیم، شاهنامه بخوانیم و از سرودهای محلی، ملی و میهنی ایران عزیزمان و یادگارها و اندوخته های فرهنگی و هنری مان برای ساختن شبی زیبا و شورآفرین بهره ببریم.
جشن سده ویژه زرتشتیان:
#یزد روستای چم و پیر رهگذر
#کرمان باغچه بوداغ آباد
#تهران مارکار تهران پارس
#شیراز باغ وقفی
#کرج خانه دولت
#اصفهان خانه زرتشتیان
@LoversofIRAN
یزد، روستای #چم، جشن سده👇
سده یا چله کوچک را جشن بگیریم که بهانه ای زیباست برای گرم کردن دلها در سرمای زمستان
@LoversofIRAN
#جشن #سده #زرتشتی #مسلمان
#چله_بزرگ #چله_کوچک #چله #یلدا #مهر_ایزد #مهر #خورشید #آتش #ملی #شاهنامه #فردوسی #هوشنگ #پیشدادی #اوستا #استوره #اسطوره
⬅️آغاز جشن شده؛
به زمان هوشنگ پادشاه پیشدادی می رسد که برای راندن ماری سیاه و خطرناک، سنگی پرتاب می کند و آن سنگ بر سنگ دیگری می خورد و جرقه ای ایجاد می شود (هر دو سنگ چخماق بودند) و آتشی بر بوته های کنار آن سنگ ها می افتد، که در این هنگامه، ساختن آتش برای نخستین بار کشف می شود و هوشنگ شاه پیشدادی، این روز را برای سپاسگزاری از یزدان، جشن آتش برپا می کند.
شاهنامه فردوسی:
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین/
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد/
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی/
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه/
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد/
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار/
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد/
هوشنگ، پادشاه پیشدادی که درباره او هم در اوستا و هم در شاهنامه سخن گفته شده است، نخستین شاهی بود که اهورامزدا آتش را به وی شناساند. همچنین نخستین ها در استخراج آهن، آهنگری و قربانی کردن حیوانات بود. بر پایه ی شاهنامه، وی نقش زیادی در یکجا نشینی مردم و گسترش شهرنشینی و پرورش چهارپایان سودمند داشت.
⬅️ جشن سده یا چله کوچک چیست؟
ایرانیان که دلبستگی خاصی به نور و گرما داشتند، زمستان را با برگزاری جشن های بسیار به انتظار گرما و زایش دوباره خورشید می نشستند.
آنها ۳۶۵روز را به ۱۲ ماه ۳۰ روزه تقسیم کرده و ۵ روز آخر که پیشواز نوروز بود، #پنجه_وه می نامیدند.
همچنین آنان زمستان را به دو چله ی بزرگ و کوچک تقسیم کرده بودند و در آغاز هریک جشنی برپا میکردند.
"چله بزرگ" از یکم دی ماه (شب چله) آغاز میشد تا چهل روز بعد یعنی دهم بهمن (جشن سده) و "چله کوچک" از دهم بهمن آغاز میشد تا پایان بهمن یعنی بیست شب و بیست روز. برخی نام سده را بخاطر ۱۰۰شبانه روز (۵۰شب و۵۰روز) مانده به نوروز می دانند.
در آغاز چله بزرگ، جشن زایش "مهر ایزد" را جشن میگرفتند (یلدا) و در آغاز چله کوچک "سده" را. "مهر" به معنی پرتو خورشید در هنگام طلوع آفتاب است. در این هنگام فلق به سرخی می گراید و نور و گرمای خورشید کم کم زمین را فرا می گیرد. به همین دلیل شب چله(یلدا) را ایرانیان تا بامداد بیدار می مانند تا دمیدن نور و روشنایی را ببینند و به نماد گردی و سرخی خورشید، میوه های سرخ و گرد بر سفره های آیینی خود میگذارند.
همانطور که در بسیاری شهرهای ایران دیده و شنیده ایم، مادرها و پدرهای ما از برگزاری شب چله کوچیکه که همان جشن سده کهن #زرتشتیان است یادگارهای شنیدنی دارند. بنابراین این، کهن ترین جشن ایرانی تا چند دهه پیش هم در خانواده های #مسلمانان ایرانی برپا بوده است پس امروز هم به پویایی این یادگار کهن هزاران ساله (که گمان می رود تاریخش به ۴هزار سال پیش برسد یعنی تاریخ کشف آتش، چون در اوستا هم این داستان بشکل یک داستان اساطیری آمده است) برخیزیم.
⬅️جشن سده را چگونه برگزار کنیم؟
زرتشتیان جشن سده را اینگونه برگزار می کنند که از بامداد روز جشن همگی برای گرد آوری هیزم و بوته از دشتها همازوری(شرکت) می کنند تا توده ی بزرگی از بوته های خشک پدید می آید.
سپس در هنگام فرورفتن(غروب) خورشید آتش افروزی آغاز می شود. هفت موبد سپیدپوش با مشعل های روشن، سه دور به دور بوته ها می گردند و با خواندن اوستای آتش نیایش، بوته ها را آتش می زنند.
آتش بسیار بزرگی افروخته می شود که تا آسمان شعله می کشد و در آن سرمای استخوان شکن بهمن ماه گرما را به باشندگان ارمغان می کند.
جوانان در پیرامون آتش به شادی می پردازند، سرودها وترانه های محلی و ملی می خوانند و بزرگترها به نیایش آتش می پردازند.
اگر کسانی نتوانند به جشن بیایند بر بام خانه ها آتش افروزی می کنند.
ما نیز می توانیم از چوب های خشک بی استفاده، در حیاط، بام خانه، کوچه و محله مان این جشن را غروب امروز برگزار کنیم تا پاسی از شب. آتش افروزیم، خوراکی هایی چون آجیل، میوه و شیرینی استفاده کنیم، شاهنامه بخوانیم و از سرودهای محلی، ملی و میهنی ایران عزیزمان و یادگارها و اندوخته های فرهنگی و هنری مان برای ساختن شبی زیبا و شورآفرین بهره ببریم.
جشن سده ویژه زرتشتیان:
#یزد روستای چم و پیر رهگذر
#کرمان باغچه بوداغ آباد
#تهران مارکار تهران پارس
#شیراز باغ وقفی
#کرج خانه دولت
#اصفهان خانه زرتشتیان
@LoversofIRAN
یزد، روستای #چم، جشن سده👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from عاشقان ایران
جشن #اسفندگان
پاسداشت زن، زمین،زایندگی
در گاهشمار باستانی #زرتشتی
۵اسفند/روزاسفند درماه اسفند
۲۹بهمن در گاهشمار دقیق جلالی(خورشیدی) #خیام
بخاطر اهمیت هردو
۲۹بهمن_۵اسفند #هفته_مهرورزی
@LoversofIRAN
پاسداشت زن، زمین،زایندگی
در گاهشمار باستانی #زرتشتی
۵اسفند/روزاسفند درماه اسفند
۲۹بهمن در گاهشمار دقیق جلالی(خورشیدی) #خیام
بخاطر اهمیت هردو
۲۹بهمن_۵اسفند #هفته_مهرورزی
@LoversofIRAN
👈جشن فروردینگان (امروز) شادباد
@LoversofIRAN
⬅️ چیستی و ریشه جشن فروردینگان
۱۹ فروردین، #جشن #فروردینگان، جشنِ گرامیداشتِ «فْرَوَهْرِ» (روانِ مینویِ) [روح] پاکان و درگذشتگان است که در فروردین روز از فروردین ماه (نوزدهم فروردین) برگزار میشود.
در فرهنگِ «برهانِ قاطع» دربارهی این جشن آمده است: «[فروردین] نامِ روزِ نوزدهم باشد از هر ماهِ شمسی و در این روز از ماهِ فروردین #فارسیان جشن سازند و عید کنند بنا بر قاعدهی کلیه که پیشِ ایشان جاری است که هر روز از هر ماهی که نامِ همان ماه داشته باشد عید باید کرد. نیک است در این روز به اعتقادِ ایشان جامهی نو پوشیدن.»
#مسعود_سعد_سلمان، از ادیبانِ روزگارِ #غزنویان، به فرخندگیِ فروردینگان چنین سروده است:
«فروردین است و روزِ فروردین
شادی و طرب همی کند تلقین»
این سروده نشانگرِ آن است که این جشن دستِ کم تا سدهی ششم [پس از اسلام در ایران] برگزار میشده است.
در کتابِ «سد در نثر و سد در #بندهش»، بندهای ۳۷ و ۹۵، دربارهی آیینهای فروردینگان آمده است: «اینکه چون فروردیان (فروردینگان) درآید، باید که هر کس درخورِ تواناییِ خویش درون (نانی کوچک و گرد) و یزشن (ستایش) و مِیَزد (نذرِ خوراکی) و آفرینگان (سرود و نماز) کند. در این ده روز بر همه واجب است و چه شایستهتر که در خانهی خویش برپا کنند، چون روانها به خانهی خود وارد شوند و چشم به راه باشند تا آیینهای بایسته از سویِ بازماندگان انجام شود. آن ده روز همهی روانها در این گیتی باشند، به هر خانه که مِیَزد (پیشکشها و نذرها) بیشتر کنند، آن کدخدا و کدبانوی خانه و دیگران را بیشتر آفرین و دعا کنند و هرآینه آن سال، کارِ آن خاندان بهتر باشد و سود و بهرشان زیادتر افتد و هر کرفه (ثواب) که از بهرِ روانِ وردگان (درگذشتگان) کنند، همچنان باشد که به روانِ خویشتن کرده باشند. چون از این گیتی بگذرند، آن روانها پذیرهی او بازآیند و خرمی کنند و او را دلداری دهند و نیز پیشِ دادار، گواهی دهند که این اَشو (پاک) ما را از یاد نبرد و تا در آن جهان بود ما از او خشنود بودیم. اکنون ما همداستانیم که او را از آن کرفههای ما همبهره کنی و روانِ او را به جایگاهِ اَشَوان (پاکان) رسانی. این سخن بگویند و آن روان را امید دهند تا حساب او را بکنند... پس کوشش باید کردن تا فروردیان را نیکو دارند و روانِ پدران و مادران و خویشان از ایشان به آزادی (سپاس) باشند.»
چنین، فروردینگان جشنِ روزِ یادبودِ «روانها» (روح درگذشتگان) است، چراکه واژهی فروردین و فروهر از یک ریشه برآمدهاند و به معنای نیروییاند که از جهانِ مینوی برای راهنمایی و پاسبانیِ روانها در هر جانداری نهاده شدهاند و بر این پایه، فروهرِ هر جاندار در زمانِ زندگیاش بخشی جداییناپذیر از روانِ او به شمار میآید.
مادران و پدرانِ ما در ایرانِ باستان در این روز بر سرِ خاکِ درگذشتگانِ از دست رفته میرفتند و در آیینی از آنان یاد میکردند.
بسانِ روزگارِ باستان، کنون نیز زردشتیانِ #ایران و پارسیانِ #هند و #پاکستان فروردینگان را برپا میدارند. آنان سرِ خاکِ رفتگان میروند و برای شادیِ روانِ درگذشتگان نماز میخوانند و دهش میکنند. گفتنی است که زردشتیانِ ایران این جشن را بیشتر به نامِ «فرودگ» میشناسند.
زردشتیانِ #تهران در این روز به آرامگاهِ زردشتیان که در «کاخِ فیروزه» است میروند و از موبدان میخواهند که بنامِ درگذشتگانشان «آفرینگان» بخوانند. به هنگامِ خوانشِ آفرینگان بر آتش اسفند و کُندر و دیگر خوشبوکنندهها دود میکنند و شمع روشن مینمایند و در کنارِ گل و سبزهای که از پیش آماده کردهاند، میوههای تازه را پاره میکنند و به همراهِ «لُرک»، که هفت گونه میوهی خشک همچون بادام، گردو، سنجد، خرما، فندق، قیسی و ... است، و «سورگ» که نانِ کوچکِ گردِ پختهشده در روغنِ کُنجد است، پس از پایان یافتنِ خوانشِ آفرینگان میانِ باشندگان پخش میکنند که به شادی و خرمی بخورند. همچنین، هر کس بر آرامگاهِ نزدیکانِ خود میرود و گل و سبزه میگذارد و شمع برمیافروزد. اورنگ در کتاب «جشنهای ایرانِ باستان» سورگ را همسان با نانِ روغنی که مسلمانان در روزِ آدینهی پایانِ سال درست میکنند و بر سرِ خاکِ درگذشتگان میدهند میداند.
مادران و پدرانِ ما در #ایران_باستان در این روز بر سرِ خاکِ درگذشتگانِ از دست رفته میرفتند و در آیینی از آنان یاد میکردند.
#زرتشتیان #زرتشتی #پارسیان #فروهر
از تارنمای "مردم سالاری آنلاین"👇
https://www.mardomsalari.ir/report/105557/
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
⬅️ چیستی و ریشه جشن فروردینگان
۱۹ فروردین، #جشن #فروردینگان، جشنِ گرامیداشتِ «فْرَوَهْرِ» (روانِ مینویِ) [روح] پاکان و درگذشتگان است که در فروردین روز از فروردین ماه (نوزدهم فروردین) برگزار میشود.
در فرهنگِ «برهانِ قاطع» دربارهی این جشن آمده است: «[فروردین] نامِ روزِ نوزدهم باشد از هر ماهِ شمسی و در این روز از ماهِ فروردین #فارسیان جشن سازند و عید کنند بنا بر قاعدهی کلیه که پیشِ ایشان جاری است که هر روز از هر ماهی که نامِ همان ماه داشته باشد عید باید کرد. نیک است در این روز به اعتقادِ ایشان جامهی نو پوشیدن.»
#مسعود_سعد_سلمان، از ادیبانِ روزگارِ #غزنویان، به فرخندگیِ فروردینگان چنین سروده است:
«فروردین است و روزِ فروردین
شادی و طرب همی کند تلقین»
این سروده نشانگرِ آن است که این جشن دستِ کم تا سدهی ششم [پس از اسلام در ایران] برگزار میشده است.
در کتابِ «سد در نثر و سد در #بندهش»، بندهای ۳۷ و ۹۵، دربارهی آیینهای فروردینگان آمده است: «اینکه چون فروردیان (فروردینگان) درآید، باید که هر کس درخورِ تواناییِ خویش درون (نانی کوچک و گرد) و یزشن (ستایش) و مِیَزد (نذرِ خوراکی) و آفرینگان (سرود و نماز) کند. در این ده روز بر همه واجب است و چه شایستهتر که در خانهی خویش برپا کنند، چون روانها به خانهی خود وارد شوند و چشم به راه باشند تا آیینهای بایسته از سویِ بازماندگان انجام شود. آن ده روز همهی روانها در این گیتی باشند، به هر خانه که مِیَزد (پیشکشها و نذرها) بیشتر کنند، آن کدخدا و کدبانوی خانه و دیگران را بیشتر آفرین و دعا کنند و هرآینه آن سال، کارِ آن خاندان بهتر باشد و سود و بهرشان زیادتر افتد و هر کرفه (ثواب) که از بهرِ روانِ وردگان (درگذشتگان) کنند، همچنان باشد که به روانِ خویشتن کرده باشند. چون از این گیتی بگذرند، آن روانها پذیرهی او بازآیند و خرمی کنند و او را دلداری دهند و نیز پیشِ دادار، گواهی دهند که این اَشو (پاک) ما را از یاد نبرد و تا در آن جهان بود ما از او خشنود بودیم. اکنون ما همداستانیم که او را از آن کرفههای ما همبهره کنی و روانِ او را به جایگاهِ اَشَوان (پاکان) رسانی. این سخن بگویند و آن روان را امید دهند تا حساب او را بکنند... پس کوشش باید کردن تا فروردیان را نیکو دارند و روانِ پدران و مادران و خویشان از ایشان به آزادی (سپاس) باشند.»
چنین، فروردینگان جشنِ روزِ یادبودِ «روانها» (روح درگذشتگان) است، چراکه واژهی فروردین و فروهر از یک ریشه برآمدهاند و به معنای نیروییاند که از جهانِ مینوی برای راهنمایی و پاسبانیِ روانها در هر جانداری نهاده شدهاند و بر این پایه، فروهرِ هر جاندار در زمانِ زندگیاش بخشی جداییناپذیر از روانِ او به شمار میآید.
مادران و پدرانِ ما در ایرانِ باستان در این روز بر سرِ خاکِ درگذشتگانِ از دست رفته میرفتند و در آیینی از آنان یاد میکردند.
بسانِ روزگارِ باستان، کنون نیز زردشتیانِ #ایران و پارسیانِ #هند و #پاکستان فروردینگان را برپا میدارند. آنان سرِ خاکِ رفتگان میروند و برای شادیِ روانِ درگذشتگان نماز میخوانند و دهش میکنند. گفتنی است که زردشتیانِ ایران این جشن را بیشتر به نامِ «فرودگ» میشناسند.
زردشتیانِ #تهران در این روز به آرامگاهِ زردشتیان که در «کاخِ فیروزه» است میروند و از موبدان میخواهند که بنامِ درگذشتگانشان «آفرینگان» بخوانند. به هنگامِ خوانشِ آفرینگان بر آتش اسفند و کُندر و دیگر خوشبوکنندهها دود میکنند و شمع روشن مینمایند و در کنارِ گل و سبزهای که از پیش آماده کردهاند، میوههای تازه را پاره میکنند و به همراهِ «لُرک»، که هفت گونه میوهی خشک همچون بادام، گردو، سنجد، خرما، فندق، قیسی و ... است، و «سورگ» که نانِ کوچکِ گردِ پختهشده در روغنِ کُنجد است، پس از پایان یافتنِ خوانشِ آفرینگان میانِ باشندگان پخش میکنند که به شادی و خرمی بخورند. همچنین، هر کس بر آرامگاهِ نزدیکانِ خود میرود و گل و سبزه میگذارد و شمع برمیافروزد. اورنگ در کتاب «جشنهای ایرانِ باستان» سورگ را همسان با نانِ روغنی که مسلمانان در روزِ آدینهی پایانِ سال درست میکنند و بر سرِ خاکِ درگذشتگان میدهند میداند.
مادران و پدرانِ ما در #ایران_باستان در این روز بر سرِ خاکِ درگذشتگانِ از دست رفته میرفتند و در آیینی از آنان یاد میکردند.
#زرتشتیان #زرتشتی #پارسیان #فروهر
از تارنمای "مردم سالاری آنلاین"👇
https://www.mardomsalari.ir/report/105557/
@LoversofIRAN
مردم سالاری آنلاين
«فروردینگان»، جشنِ گرامیداشتِ روانِ درگذشتگان - مردم سالاری آنلاين
«فروردینگان»، جشنِ گرامیداشتِ «فْرَوَهْرِ» (روانِ مینویِ) پاکان و درگذشتگان است که در فروردین روز از فروردین ماه، نوزدهم فروردین، برگزار میشود.
جشن #اردیبهشتگان، سوم #اردیبهشت خجسته باد
اردیبهشت به چم(معنی) بهترین پاکی و درستی است
نوشته های ۳ نگاره بالا را بخوانید☝
گل #مرزنگوش نماد روز اردیبهشت (سوم ماه) است
#زرتشت #زرتشتی #جشن_ایرانی #جشن #جشن_های_کهن_ایرانی #امشاسپندان
@LoversofIRAN
اردیبهشت به چم(معنی) بهترین پاکی و درستی است
نوشته های ۳ نگاره بالا را بخوانید☝
گل #مرزنگوش نماد روز اردیبهشت (سوم ماه) است
#زرتشت #زرتشتی #جشن_ایرانی #جشن #جشن_های_کهن_ایرانی #امشاسپندان
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈شعر زیبا و سراسر میهن پرستی شهریار👉
استاد #شهریار عزیز، پس از فرار #فرقه_دموکرات_آذربایجان و #تجزیه_طلبان مزدوران #استالین، این شعری که سراسرش احساس پاک میهن پرستانه و #ایران_دوستی است را سرود.
امروز هم این شعر می تواند پاسخ استوار و سخت ما به همه ی تجزیه طلبان میهن فروش و به ویژه #پانترک ها باشد.
⬅️هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن #نمکنشناس بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام و در به سر کوبید صاحبخانه را
خانه آبادان، که #جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان، باد خزانی بسته باد
با سپاه #اجنبی، از خاک ایران میرود
#خاتم_جم گو به وقت آصف دوران، #قوام
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر بازگردد، چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده #چکش از سر ما کنده شد
لیک از رو مشکل، این کوبندهسندان میرود
روز جانبازیست ای بیچاره #آذربایجان
سر تو باشی در میان، هر جا که آمد پای جان
ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من
چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان
تو 《همایون مهد #زرتشتی》 و فرزندان تو
پور ایرانند و پاک آیین نژاد #آریان
#اختلاف_لهجه، ملیت نزاید بهر کس
#ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند؛ "ایرانی نهای"
صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران، به حرف ناکسان از ره مرو
جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
با خطی برجسته درتاریخ #ایران نقش بست
همت والای سردار مهین #ستارخان
این همان تبریز کامثال #خیابانی در او
جان برافشاندند بر شمع وطن، پروانه سان
این همان #تبریز کز خون جوانانش هنوز
لاله گون بینی همی رود #ارس، دشت #مغان
(دیوان - ج ۱ - ص ۳۵۲)
شهریار در ادامه، قطعه شعر بالا را «جوش خون ایرانیت» خویش میداند و میگوید:
این قصیدت را که جوش خون ایرانیت است
گوهر افشان خواستم در پای ایران جوان
شهریارا تا بود از آب، آتش را گزند
باد خاک پاک ایران جوان، مهد امان
(دیوان - ج ۱- ص ۳۶۵)
روان شهریار ایران زمین شادباد 🥀
@LoversofIRAN
استاد #شهریار عزیز، پس از فرار #فرقه_دموکرات_آذربایجان و #تجزیه_طلبان مزدوران #استالین، این شعری که سراسرش احساس پاک میهن پرستانه و #ایران_دوستی است را سرود.
امروز هم این شعر می تواند پاسخ استوار و سخت ما به همه ی تجزیه طلبان میهن فروش و به ویژه #پانترک ها باشد.
⬅️هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن #نمکنشناس بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام و در به سر کوبید صاحبخانه را
خانه آبادان، که #جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان، باد خزانی بسته باد
با سپاه #اجنبی، از خاک ایران میرود
#خاتم_جم گو به وقت آصف دوران، #قوام
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر بازگردد، چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده #چکش از سر ما کنده شد
لیک از رو مشکل، این کوبندهسندان میرود
روز جانبازیست ای بیچاره #آذربایجان
سر تو باشی در میان، هر جا که آمد پای جان
ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من
چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان
تو 《همایون مهد #زرتشتی》 و فرزندان تو
پور ایرانند و پاک آیین نژاد #آریان
#اختلاف_لهجه، ملیت نزاید بهر کس
#ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند؛ "ایرانی نهای"
صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران، به حرف ناکسان از ره مرو
جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
با خطی برجسته درتاریخ #ایران نقش بست
همت والای سردار مهین #ستارخان
این همان تبریز کامثال #خیابانی در او
جان برافشاندند بر شمع وطن، پروانه سان
این همان #تبریز کز خون جوانانش هنوز
لاله گون بینی همی رود #ارس، دشت #مغان
(دیوان - ج ۱ - ص ۳۵۲)
شهریار در ادامه، قطعه شعر بالا را «جوش خون ایرانیت» خویش میداند و میگوید:
این قصیدت را که جوش خون ایرانیت است
گوهر افشان خواستم در پای ایران جوان
شهریارا تا بود از آب، آتش را گزند
باد خاک پاک ایران جوان، مهد امان
(دیوان - ج ۱- ص ۳۶۵)
روان شهریار ایران زمین شادباد 🥀
@LoversofIRAN