#گلاب_آدینه #بهترین_بازیگر_نقش_اول_زن #جشنواره_فیلم_پکن برای بازی در «آبجی» نخستین ساخته 《مرجان اشرفی زاده》
#гулоб_одине
барандаии ҷоиза #Беҳтарин_ҳунарпешаи дар
#Ҷашнвораи_филми_Пекин
@loversofiran
#гулоб_одине
барандаии ҷоиза #Беҳтарин_ҳунарпешаи дар
#Ҷашнвораи_филми_Пекин
@loversofiran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رقص مردان
#جشنواره_اقوام_ایرانی؛ تهران ۱۳۹۵ #بلوچ و #کرد و #سیستانی در کنار هم پایکوبی میکنند
(فرستاده ی هم میهن خوبمان، حسین از سیستان و بلوچستان)
@loversofiran
#جشنواره_اقوام_ایرانی؛ تهران ۱۳۹۵ #بلوچ و #کرد و #سیستانی در کنار هم پایکوبی میکنند
(فرستاده ی هم میهن خوبمان، حسین از سیستان و بلوچستان)
@loversofiran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لباس موسیقی رقص زیبای #سیستان که بومی تربت جام هم هست.
#جشنواره_مرزداران_خلیچ_پارس
سیستان و بلوچستانی ها مررنشینان غیوری که مرزخاکی و مرز آبی #دریای_مکران (دریای عمان) را نگاهبانند👌
@loversofiran
#جشنواره_مرزداران_خلیچ_پارس
سیستان و بلوچستانی ها مررنشینان غیوری که مرزخاکی و مرز آبی #دریای_مکران (دریای عمان) را نگاهبانند👌
@loversofiran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در چندروز گذشته خبرهای خوب فرهنگی هم داشتیم
#آناهیتا_قزوینیزاده؛ #کارگردان_ایرانی مقیم آمریکا امسال با فیلم «آنها» در بخش ویژهٔ #جشنواره_کن حضور دارد.
@loversofiran
#آناهیتا_قزوینیزاده؛ #کارگردان_ایرانی مقیم آمریکا امسال با فیلم «آنها» در بخش ویژهٔ #جشنواره_کن حضور دارد.
@loversofiran
Forwarded from اتچ بات
✳️️ بانویی توانمند از #اهواز
زنده کننده #شَعربافی در #کاشان ✳️
👈همه جای ایران، سرای من است👉
چه کسی میخواهد، من و تو #ما نشویم؟
@loversofiran
👈#فیلم_آخر نوشتار را ببینید
◀️#سادات_ابراهیم_زاده طراح لباسی است که با استفاده ازپارچه های #دستباف_ایرانی به تولید مانتو می پردازد و چندین بار مورد ستایش (تقدیر) مسوولان قرارگرفته است.
او می گوید:
《من در اولین هنرستان خارج از تهران تحصیل کردم سال۱۳۵۸ در رشته طراحی و دوخت هنرستان #اهواز فارغ التحصیل شدم. به دلیل علاقه زیاد به این رشته پس از هنرستان در کلاس های خصوصی استادانی که دوره طراحی لباس را در خارج از کشور گذرانده بودند آموزش دیدم و بسیار از آنها آموختم.
از جمله معلمانم همسر استاد صبا بود که #سوزن_دوزی های_تمام_اقوام را بلد بود و علاوه بر آن دوخت هایی از کشورهای خارجی مانند #بخارادوزی را می دانست که من همه دوخت ها را از او آموختم.
چون علاقه داشتم مستقل کارکنم پیگیر راه اندازی آموزشگاه شدم. آن زمان در اهواز فقط یک آموزشگاه خیاطی وجود داشت اما من با بلندپروازی درخواست تاسیس یک مجتمع آموزشی را دادم تا بتوانم رشته های مختلف را تدریس کنم. سرانجام پس از یک سال اجازه تاسیس موسسه هنری در سال۶۵ به من داده شد.
همسر من اهل #کاشان است و در رفت و آمدهایی که به آن شهر داشتم با #شعربافی آشنا شدم. از سال ۷۵ تصمیم گرفتم در این زمینه تحقیق کنم و در مطالعات خود متوجه شدم این پارچه که قبلا رونق زیادی داشته از زمان #قاجار به دلیل راه اندازی کارخانه های صنعتی #از_رونق_افتاده است و بافنده ها کارگاه های خود را تعطیل کرده اند.
کم کم به استفاده از این پارچه در طراحی لباس علاقه مند شدم.
در سال ۱۳۸۰ یک بافنده به من پیشنهاد داد کارگاهی راه اندازی کند تا من برای پارچه هایی که می بافد طراحی انجام دهم. بیشتر افراد من را مسخره کردند که قصد دارم این پارچه ها را تبدیل به مانتو کنم اما با توجه به اینکه در آن زمان تولید پارچه در کارگاه بسیار کم و در حد ۲_۳ مانتو بود، برای آنها طراحی انجام دادم.
هر مدلی با این پارچه هماهنگ نمی شود و طراحی لباس شعربافی مهارت خاصی می خواهد بخاطر نوارهای رنگی پارچه و جنس ظریف. در این سال ها خیلی از طراحان لباس از ما پارچه گرفتند اما نتوانستند طراحی مناسب انجام دهند. سال۱۳۸۹ از اهواز به کاشان رفتیم و آموزشگاه خود را به آنجا انتقال دادم. از آن زمان مقدار تولید پارچه را بالا بردیم و لباس هایی تولید کردیم که در کاشان (استان اصفهان) به #گردشگران_خارجی فروخته می شد. تولیدات ما محدود بود و به مشتری ایرانی نمی رسید، تا اینکه سال ۸۹ در اولین #جشنواره_مد_و_لباس_فجر چند نمونه کار ارائه دادم و مورد استقبال مسئولان قرار گرفت. این پارچه و نوع بافت آن برایشان ناشناخته بود و از من خواستند برای جشنواره سال ۹۰ تعداد ۱۰۰ دست لباس به آنها تحویل دهم.
#شَعر به معنی نخ باریک است و ما دو نوع پارچه تولید می کنیم که یک نوع آن از نخ #پنبه و نوع دیگر از #ابریشم بافته می شود که قیمت بالایی دارد. ابریشمی که از هندوچین وارد می شود خام است و دوام ندارد اما #ابریشم_کاشان تفاوت زیادی با آنها دارد.
قصد ما این بود که شعربافی را به همه مردم عرضه کنیم اما قیمت بالا مانع آن می شد. بنابراین به سفارش #پوشاک_آندیا پارچه را طراحی و برای بافت به کارخانه فرستادم. تمام سعی خود را کردم که ساختار بافت دستی در شیوه صنعتی هم رعایت شود و به آنها توضیح دادم چه کارهایی انجام دهند که پارچه شان کاملا مشابه کار دست باشد.
اختلاف قیمت پارچه دستباف و صنعتی بسیار زیاد بود و این صنعتی کردن تولید باعث شد مورد تقدیر قرار بگیریم. با وجود این هنوز تولید این پارچه کم و در اختیار یک مجموعه خاص است!!!
در کاشان پارچه هایی با عرض بالا بافته می شود اما در شهرهایی مانند یزد، گلستان دستگاه های کوچک خانگی پارچه هایی با عرض۱۰_۲۰ سانتیمتر تولید می کنند. عرض شعربافی های کاشان ۱۴۰سانتیمتر بود ولی از دو سال پیش دستگاه های بافندگی را باز و عرض آنها را تا ۱۷۰ سانتیمتر زیادکردیم. علاوه بر این در شهرهای دیگر فقط بافت ساده یعنی #دارایی_بافی وجود دارد اما در کاشان #بافت_کج_راه هم وجود دارد.
گسترش کار من باعث شد عده زیادی در کاشان شروع به بافت این پارچه کنند و استقبال زیاد از مانتوها باعث شد چند کارگاه و مغازه در کاشان راه اندازی شود و در تهران هم کارهای ما عرضه شد. با توجه به اینکه در همه رنگ های این پارچه نخ سیاه وجوددارد، پارچه شعربافی ساختار تیره دارد و بخش های رنگی آن تند و زننده نیست (و براحتی قابل استفاده عموم است). شعربافی قدیم معمولا سیاه و سفید بود و فقط توسط پادشاهان و اعیان استفاده می شد، ولی ما #رنگ را در کار وارد کردیم》
(از مد آنلاین)
@loversofiran
زنده کننده #شَعربافی در #کاشان ✳️
👈همه جای ایران، سرای من است👉
چه کسی میخواهد، من و تو #ما نشویم؟
@loversofiran
👈#فیلم_آخر نوشتار را ببینید
◀️#سادات_ابراهیم_زاده طراح لباسی است که با استفاده ازپارچه های #دستباف_ایرانی به تولید مانتو می پردازد و چندین بار مورد ستایش (تقدیر) مسوولان قرارگرفته است.
او می گوید:
《من در اولین هنرستان خارج از تهران تحصیل کردم سال۱۳۵۸ در رشته طراحی و دوخت هنرستان #اهواز فارغ التحصیل شدم. به دلیل علاقه زیاد به این رشته پس از هنرستان در کلاس های خصوصی استادانی که دوره طراحی لباس را در خارج از کشور گذرانده بودند آموزش دیدم و بسیار از آنها آموختم.
از جمله معلمانم همسر استاد صبا بود که #سوزن_دوزی های_تمام_اقوام را بلد بود و علاوه بر آن دوخت هایی از کشورهای خارجی مانند #بخارادوزی را می دانست که من همه دوخت ها را از او آموختم.
چون علاقه داشتم مستقل کارکنم پیگیر راه اندازی آموزشگاه شدم. آن زمان در اهواز فقط یک آموزشگاه خیاطی وجود داشت اما من با بلندپروازی درخواست تاسیس یک مجتمع آموزشی را دادم تا بتوانم رشته های مختلف را تدریس کنم. سرانجام پس از یک سال اجازه تاسیس موسسه هنری در سال۶۵ به من داده شد.
همسر من اهل #کاشان است و در رفت و آمدهایی که به آن شهر داشتم با #شعربافی آشنا شدم. از سال ۷۵ تصمیم گرفتم در این زمینه تحقیق کنم و در مطالعات خود متوجه شدم این پارچه که قبلا رونق زیادی داشته از زمان #قاجار به دلیل راه اندازی کارخانه های صنعتی #از_رونق_افتاده است و بافنده ها کارگاه های خود را تعطیل کرده اند.
کم کم به استفاده از این پارچه در طراحی لباس علاقه مند شدم.
در سال ۱۳۸۰ یک بافنده به من پیشنهاد داد کارگاهی راه اندازی کند تا من برای پارچه هایی که می بافد طراحی انجام دهم. بیشتر افراد من را مسخره کردند که قصد دارم این پارچه ها را تبدیل به مانتو کنم اما با توجه به اینکه در آن زمان تولید پارچه در کارگاه بسیار کم و در حد ۲_۳ مانتو بود، برای آنها طراحی انجام دادم.
هر مدلی با این پارچه هماهنگ نمی شود و طراحی لباس شعربافی مهارت خاصی می خواهد بخاطر نوارهای رنگی پارچه و جنس ظریف. در این سال ها خیلی از طراحان لباس از ما پارچه گرفتند اما نتوانستند طراحی مناسب انجام دهند. سال۱۳۸۹ از اهواز به کاشان رفتیم و آموزشگاه خود را به آنجا انتقال دادم. از آن زمان مقدار تولید پارچه را بالا بردیم و لباس هایی تولید کردیم که در کاشان (استان اصفهان) به #گردشگران_خارجی فروخته می شد. تولیدات ما محدود بود و به مشتری ایرانی نمی رسید، تا اینکه سال ۸۹ در اولین #جشنواره_مد_و_لباس_فجر چند نمونه کار ارائه دادم و مورد استقبال مسئولان قرار گرفت. این پارچه و نوع بافت آن برایشان ناشناخته بود و از من خواستند برای جشنواره سال ۹۰ تعداد ۱۰۰ دست لباس به آنها تحویل دهم.
#شَعر به معنی نخ باریک است و ما دو نوع پارچه تولید می کنیم که یک نوع آن از نخ #پنبه و نوع دیگر از #ابریشم بافته می شود که قیمت بالایی دارد. ابریشمی که از هندوچین وارد می شود خام است و دوام ندارد اما #ابریشم_کاشان تفاوت زیادی با آنها دارد.
قصد ما این بود که شعربافی را به همه مردم عرضه کنیم اما قیمت بالا مانع آن می شد. بنابراین به سفارش #پوشاک_آندیا پارچه را طراحی و برای بافت به کارخانه فرستادم. تمام سعی خود را کردم که ساختار بافت دستی در شیوه صنعتی هم رعایت شود و به آنها توضیح دادم چه کارهایی انجام دهند که پارچه شان کاملا مشابه کار دست باشد.
اختلاف قیمت پارچه دستباف و صنعتی بسیار زیاد بود و این صنعتی کردن تولید باعث شد مورد تقدیر قرار بگیریم. با وجود این هنوز تولید این پارچه کم و در اختیار یک مجموعه خاص است!!!
در کاشان پارچه هایی با عرض بالا بافته می شود اما در شهرهایی مانند یزد، گلستان دستگاه های کوچک خانگی پارچه هایی با عرض۱۰_۲۰ سانتیمتر تولید می کنند. عرض شعربافی های کاشان ۱۴۰سانتیمتر بود ولی از دو سال پیش دستگاه های بافندگی را باز و عرض آنها را تا ۱۷۰ سانتیمتر زیادکردیم. علاوه بر این در شهرهای دیگر فقط بافت ساده یعنی #دارایی_بافی وجود دارد اما در کاشان #بافت_کج_راه هم وجود دارد.
گسترش کار من باعث شد عده زیادی در کاشان شروع به بافت این پارچه کنند و استقبال زیاد از مانتوها باعث شد چند کارگاه و مغازه در کاشان راه اندازی شود و در تهران هم کارهای ما عرضه شد. با توجه به اینکه در همه رنگ های این پارچه نخ سیاه وجوددارد، پارچه شعربافی ساختار تیره دارد و بخش های رنگی آن تند و زننده نیست (و براحتی قابل استفاده عموم است). شعربافی قدیم معمولا سیاه و سفید بود و فقط توسط پادشاهان و اعیان استفاده می شد، ولی ما #رنگ را در کار وارد کردیم》
(از مد آنلاین)
@loversofiran
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
👈👈فیلم: #چریکه_تارا👉👉
@loversofiran
👈 ازپایان این نوشته ،فیلم را #دانلود کنید
@loversofiran
اثرماندگار: #استاد_بهرام_بیضایی
(نویسنده کارگردان تدوینگر)
سال ساخت: ۱۳۵۷
بازیگران:
#سوسن_تسلیمی( #نخستین بازی سینمایی)
منوچهر فرید
سیامک اطلسی
رضا بابک( #نخستین بازی سینمایی)
👈《چریکه ی تارا》(چریکه=افسانه)
اثر با ارزش #استاد_بهرام_بیضایی، شکسپیر سینمای ایران،
#نخستین فیلم ایرانی است که در بخش نوعی نگاه #جشنواره_بین_المللی_فیلم_کن حضور یافت (۱۹۸۰). این اثر ماندگار، جایزه
#بهترین_فیلم_جشنواره_بین_المللی_وایادولید را دریافت کرد.
این فیلم با رخداد انقلاب ۵۷ در ایران توقیف شد و هیچگاه به نمایش عمومی در نیامد. بنابراین #نخستین فیلم توقیفی پس از انقلاب ایران نیز هست با اینکه این فیلم از کارگردان پیشروی سینمای موج نوی دهه ۵۰ ایران است که جریانی بود برای پرداختن به هنر والا و ارزشمند و بر ضد ابتذال "فیلم فارسی" آن روزها. استاد بیضایی بدلیل محدودیتهایی که در ایران برایش پدید آمده بود ناچار به ترک وطن شد. او اکنون در آمریکا زندگی و در دانشگاه استنفورد تدریس میکند
👈برخی مورّخان #سینمای_ایران، آغاز فیلمسازیِ #بیضایی، #تقوایی و #کیمیایی را سرآغاز فصل جدید سینمای ایران دانستهاند و آنرا «موج نو» نامیدهاند که در دگرگونی نمایش و سینما در ایران نقش مهمّی داشته است.
فیلمهای دههٔ ۱۳۵۰ بیضایی مانند غریبه و مه و کلاغ نیز در این جریان سینمایی گنجانده میشود.
در نمایش نیز او را #مهمترین_نمایشنامهنویس تاریخ ادبیات فارسی گفتهاند، که با نمایشنامههایی مانند 《هشتمین سفر سندباد》《ندبه و مرگ یزدگرد》 همراهِ نمایشنامهنویسانِ دیگری چون ساتم الغزاده و علی نصیریان و غلامحسین ساعدی و اکبر رادی؛ گونهٔ نمایشنامه را در زبان فارسی استوار کرد و سبب شد تا روزگار درخشان دهه ۱۳۴۰ در نمایشنامهنویسی ایران رخ دهد.
👈#سوسن_تسلیمی که برخی او را برترین بازیگر زن تاریخ سینمای ایران میدانند،
فعالیت سینمایی خود را با بازی دراین فیلم به سال ۱۳۵۷ آغاز کرد.
بازی او در این فیلم، در #جشنواره_سن_سباستین مورد تقدیر قرار گرفت. اگرچه این فیلم هیچگاه در ایران به نمایش عمومی درنیامد. او در پایان دهه ۶۰ از ایران به سوئد مهاجرت کرد و در آنجا نیز آثار سینمایی و نمایشی ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت.
اگرچه میگویند یک هنرمند در کشور خودش است که به اوج شکوفایی و بروز توانمندی اش خواهد رسید و بین هنر و علم از این نظر تفاوت قایل میشوند. پس
جای هنرمندان با استعداد و بزرگی چون استاد بیضایی و سوسن تسلیمی را در ایران همیشه خالی میبینیم.
امید که بازگردند و کارهایی جاودان بیافرینند. 🥀🥀🥀
اگر فیلم را با کیفیت بالاتر میخواهید از این لینک با حجم ۱۲۰مگ دانلود کنید
https://checker.in/go/1237745
@loversofiran
و با حجم کمتر ۴۳ مگ، میتوانید از اینجا دانلود کنید👇👇
@loversofiran
👈 ازپایان این نوشته ،فیلم را #دانلود کنید
@loversofiran
اثرماندگار: #استاد_بهرام_بیضایی
(نویسنده کارگردان تدوینگر)
سال ساخت: ۱۳۵۷
بازیگران:
#سوسن_تسلیمی( #نخستین بازی سینمایی)
منوچهر فرید
سیامک اطلسی
رضا بابک( #نخستین بازی سینمایی)
👈《چریکه ی تارا》(چریکه=افسانه)
اثر با ارزش #استاد_بهرام_بیضایی، شکسپیر سینمای ایران،
#نخستین فیلم ایرانی است که در بخش نوعی نگاه #جشنواره_بین_المللی_فیلم_کن حضور یافت (۱۹۸۰). این اثر ماندگار، جایزه
#بهترین_فیلم_جشنواره_بین_المللی_وایادولید را دریافت کرد.
این فیلم با رخداد انقلاب ۵۷ در ایران توقیف شد و هیچگاه به نمایش عمومی در نیامد. بنابراین #نخستین فیلم توقیفی پس از انقلاب ایران نیز هست با اینکه این فیلم از کارگردان پیشروی سینمای موج نوی دهه ۵۰ ایران است که جریانی بود برای پرداختن به هنر والا و ارزشمند و بر ضد ابتذال "فیلم فارسی" آن روزها. استاد بیضایی بدلیل محدودیتهایی که در ایران برایش پدید آمده بود ناچار به ترک وطن شد. او اکنون در آمریکا زندگی و در دانشگاه استنفورد تدریس میکند
👈برخی مورّخان #سینمای_ایران، آغاز فیلمسازیِ #بیضایی، #تقوایی و #کیمیایی را سرآغاز فصل جدید سینمای ایران دانستهاند و آنرا «موج نو» نامیدهاند که در دگرگونی نمایش و سینما در ایران نقش مهمّی داشته است.
فیلمهای دههٔ ۱۳۵۰ بیضایی مانند غریبه و مه و کلاغ نیز در این جریان سینمایی گنجانده میشود.
در نمایش نیز او را #مهمترین_نمایشنامهنویس تاریخ ادبیات فارسی گفتهاند، که با نمایشنامههایی مانند 《هشتمین سفر سندباد》《ندبه و مرگ یزدگرد》 همراهِ نمایشنامهنویسانِ دیگری چون ساتم الغزاده و علی نصیریان و غلامحسین ساعدی و اکبر رادی؛ گونهٔ نمایشنامه را در زبان فارسی استوار کرد و سبب شد تا روزگار درخشان دهه ۱۳۴۰ در نمایشنامهنویسی ایران رخ دهد.
👈#سوسن_تسلیمی که برخی او را برترین بازیگر زن تاریخ سینمای ایران میدانند،
فعالیت سینمایی خود را با بازی دراین فیلم به سال ۱۳۵۷ آغاز کرد.
بازی او در این فیلم، در #جشنواره_سن_سباستین مورد تقدیر قرار گرفت. اگرچه این فیلم هیچگاه در ایران به نمایش عمومی درنیامد. او در پایان دهه ۶۰ از ایران به سوئد مهاجرت کرد و در آنجا نیز آثار سینمایی و نمایشی ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت.
اگرچه میگویند یک هنرمند در کشور خودش است که به اوج شکوفایی و بروز توانمندی اش خواهد رسید و بین هنر و علم از این نظر تفاوت قایل میشوند. پس
جای هنرمندان با استعداد و بزرگی چون استاد بیضایی و سوسن تسلیمی را در ایران همیشه خالی میبینیم.
امید که بازگردند و کارهایی جاودان بیافرینند. 🥀🥀🥀
اگر فیلم را با کیفیت بالاتر میخواهید از این لینک با حجم ۱۲۰مگ دانلود کنید
https://checker.in/go/1237745
@loversofiran
و با حجم کمتر ۴۳ مگ، میتوانید از اینجا دانلود کنید👇👇
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
✳️️ بانویی توانمند از #اهواز
زنده کننده #شَعربافی در #کاشان ✳️
👈همه جای ایران، سرای من است👉
چه کسی میخواهد، من و تو #ما نشویم؟
@loversofiran
👈#فیلم_آخر نوشتار را ببینید
◀️#سادات_ابراهیم_زاده طراح لباسی است که با استفاده ازپارچه های #دستباف_ایرانی به تولید مانتو می پردازد و چندین بار مورد ستایش (تقدیر) مسوولان قرارگرفته است.
او می گوید:
《من در اولین هنرستان خارج از تهران تحصیل کردم سال۱۳۵۸ در رشته طراحی و دوخت هنرستان #اهواز فارغ التحصیل شدم. به دلیل علاقه زیاد به این رشته پس از هنرستان در کلاس های خصوصی استادانی که دوره طراحی لباس را در خارج از کشور گذرانده بودند آموزش دیدم و بسیار از آنها آموختم.
از جمله معلمانم همسر استاد صبا بود که #سوزن_دوزی های_تمام_اقوام را بلد بود و علاوه بر آن دوخت هایی از کشورهای خارجی مانند #بخارادوزی را می دانست که من همه دوخت ها را از او آموختم.
چون علاقه داشتم مستقل کارکنم پیگیر راه اندازی آموزشگاه شدم. آن زمان در اهواز فقط یک آموزشگاه خیاطی وجود داشت اما من با بلندپروازی درخواست تاسیس یک مجتمع آموزشی را دادم تا بتوانم رشته های مختلف را تدریس کنم. سرانجام پس از یک سال اجازه تاسیس موسسه هنری در سال۶۵ به من داده شد.
همسر من اهل #کاشان است و در رفت و آمدهایی که به آن شهر داشتم با #شعربافی آشنا شدم. از سال ۷۵ تصمیم گرفتم در این زمینه تحقیق کنم و در مطالعات خود متوجه شدم این پارچه که قبلا رونق زیادی داشته از زمان #قاجار به دلیل راه اندازی کارخانه های صنعتی #از_رونق_افتاده است و بافنده ها کارگاه های خود را تعطیل کرده اند.
کم کم به استفاده از این پارچه در طراحی لباس علاقه مند شدم.
در سال ۱۳۸۰ یک بافنده به من پیشنهاد داد کارگاهی راه اندازی کند تا من برای پارچه هایی که می بافد طراحی انجام دهم. بیشتر افراد من را مسخره کردند که قصد دارم این پارچه ها را تبدیل به مانتو کنم اما با توجه به اینکه در آن زمان تولید پارچه در کارگاه بسیار کم و در حد ۲_۳ مانتو بود، برای آنها طراحی انجام دادم.
هر مدلی با این پارچه هماهنگ نمی شود و طراحی لباس شعربافی مهارت خاصی می خواهد بخاطر نوارهای رنگی پارچه و جنس ظریف. در این سال ها خیلی از طراحان لباس از ما پارچه گرفتند اما نتوانستند طراحی مناسب انجام دهند. سال۱۳۸۹ از اهواز به کاشان رفتیم و آموزشگاه خود را به آنجا انتقال دادم. از آن زمان مقدار تولید پارچه را بالا بردیم و لباس هایی تولید کردیم که در کاشان (استان اصفهان) به #گردشگران_خارجی فروخته می شد. تولیدات ما محدود بود و به مشتری ایرانی نمی رسید، تا اینکه سال ۸۹ در اولین #جشنواره_مد_و_لباس_فجر چند نمونه کار ارائه دادم و مورد استقبال مسئولان قرار گرفت. این پارچه و نوع بافت آن برایشان ناشناخته بود و از من خواستند برای جشنواره سال ۹۰ تعداد ۱۰۰ دست لباس به آنها تحویل دهم.
#شَعر به معنی نخ باریک است و ما دو نوع پارچه تولید می کنیم که یک نوع آن از نخ #پنبه و نوع دیگر از #ابریشم بافته می شود که قیمت بالایی دارد. ابریشمی که از هندوچین وارد می شود خام است و دوام ندارد اما #ابریشم_کاشان تفاوت زیادی با آنها دارد.
قصد ما این بود که شعربافی را به همه مردم عرضه کنیم اما قیمت بالا مانع آن می شد. بنابراین به سفارش #پوشاک_آندیا پارچه را طراحی و برای بافت به کارخانه فرستادم. تمام سعی خود را کردم که ساختار بافت دستی در شیوه صنعتی هم رعایت شود و به آنها توضیح دادم چه کارهایی انجام دهند که پارچه شان کاملا مشابه کار دست باشد.
اختلاف قیمت پارچه دستباف و صنعتی بسیار زیاد بود و این صنعتی کردن تولید باعث شد مورد تقدیر قرار بگیریم. با وجود این هنوز تولید این پارچه کم و در اختیار یک مجموعه خاص است!!!
در کاشان پارچه هایی با عرض بالا بافته می شود اما در شهرهایی مانند یزد، گلستان دستگاه های کوچک خانگی پارچه هایی با عرض۱۰_۲۰ سانتیمتر تولید می کنند. عرض شعربافی های کاشان ۱۴۰سانتیمتر بود ولی از دو سال پیش دستگاه های بافندگی را باز و عرض آنها را تا ۱۷۰ سانتیمتر زیادکردیم. علاوه بر این در شهرهای دیگر فقط بافت ساده یعنی #دارایی_بافی وجود دارد اما در کاشان #بافت_کج_راه هم وجود دارد.
گسترش کار من باعث شد عده زیادی در کاشان شروع به بافت این پارچه کنند و استقبال زیاد از مانتوها باعث شد چند کارگاه و مغازه در کاشان راه اندازی شود و در تهران هم کارهای ما عرضه شد. با توجه به اینکه در همه رنگ های این پارچه نخ سیاه وجوددارد، پارچه شعربافی ساختار تیره دارد و بخش های رنگی آن تند و زننده نیست (و براحتی قابل استفاده عموم است). شعربافی قدیم معمولا سیاه و سفید بود و فقط توسط پادشاهان و اعیان استفاده می شد، ولی ما #رنگ را در کار وارد کردیم》
(از مد آنلاین)
@loversofiran
زنده کننده #شَعربافی در #کاشان ✳️
👈همه جای ایران، سرای من است👉
چه کسی میخواهد، من و تو #ما نشویم؟
@loversofiran
👈#فیلم_آخر نوشتار را ببینید
◀️#سادات_ابراهیم_زاده طراح لباسی است که با استفاده ازپارچه های #دستباف_ایرانی به تولید مانتو می پردازد و چندین بار مورد ستایش (تقدیر) مسوولان قرارگرفته است.
او می گوید:
《من در اولین هنرستان خارج از تهران تحصیل کردم سال۱۳۵۸ در رشته طراحی و دوخت هنرستان #اهواز فارغ التحصیل شدم. به دلیل علاقه زیاد به این رشته پس از هنرستان در کلاس های خصوصی استادانی که دوره طراحی لباس را در خارج از کشور گذرانده بودند آموزش دیدم و بسیار از آنها آموختم.
از جمله معلمانم همسر استاد صبا بود که #سوزن_دوزی های_تمام_اقوام را بلد بود و علاوه بر آن دوخت هایی از کشورهای خارجی مانند #بخارادوزی را می دانست که من همه دوخت ها را از او آموختم.
چون علاقه داشتم مستقل کارکنم پیگیر راه اندازی آموزشگاه شدم. آن زمان در اهواز فقط یک آموزشگاه خیاطی وجود داشت اما من با بلندپروازی درخواست تاسیس یک مجتمع آموزشی را دادم تا بتوانم رشته های مختلف را تدریس کنم. سرانجام پس از یک سال اجازه تاسیس موسسه هنری در سال۶۵ به من داده شد.
همسر من اهل #کاشان است و در رفت و آمدهایی که به آن شهر داشتم با #شعربافی آشنا شدم. از سال ۷۵ تصمیم گرفتم در این زمینه تحقیق کنم و در مطالعات خود متوجه شدم این پارچه که قبلا رونق زیادی داشته از زمان #قاجار به دلیل راه اندازی کارخانه های صنعتی #از_رونق_افتاده است و بافنده ها کارگاه های خود را تعطیل کرده اند.
کم کم به استفاده از این پارچه در طراحی لباس علاقه مند شدم.
در سال ۱۳۸۰ یک بافنده به من پیشنهاد داد کارگاهی راه اندازی کند تا من برای پارچه هایی که می بافد طراحی انجام دهم. بیشتر افراد من را مسخره کردند که قصد دارم این پارچه ها را تبدیل به مانتو کنم اما با توجه به اینکه در آن زمان تولید پارچه در کارگاه بسیار کم و در حد ۲_۳ مانتو بود، برای آنها طراحی انجام دادم.
هر مدلی با این پارچه هماهنگ نمی شود و طراحی لباس شعربافی مهارت خاصی می خواهد بخاطر نوارهای رنگی پارچه و جنس ظریف. در این سال ها خیلی از طراحان لباس از ما پارچه گرفتند اما نتوانستند طراحی مناسب انجام دهند. سال۱۳۸۹ از اهواز به کاشان رفتیم و آموزشگاه خود را به آنجا انتقال دادم. از آن زمان مقدار تولید پارچه را بالا بردیم و لباس هایی تولید کردیم که در کاشان (استان اصفهان) به #گردشگران_خارجی فروخته می شد. تولیدات ما محدود بود و به مشتری ایرانی نمی رسید، تا اینکه سال ۸۹ در اولین #جشنواره_مد_و_لباس_فجر چند نمونه کار ارائه دادم و مورد استقبال مسئولان قرار گرفت. این پارچه و نوع بافت آن برایشان ناشناخته بود و از من خواستند برای جشنواره سال ۹۰ تعداد ۱۰۰ دست لباس به آنها تحویل دهم.
#شَعر به معنی نخ باریک است و ما دو نوع پارچه تولید می کنیم که یک نوع آن از نخ #پنبه و نوع دیگر از #ابریشم بافته می شود که قیمت بالایی دارد. ابریشمی که از هندوچین وارد می شود خام است و دوام ندارد اما #ابریشم_کاشان تفاوت زیادی با آنها دارد.
قصد ما این بود که شعربافی را به همه مردم عرضه کنیم اما قیمت بالا مانع آن می شد. بنابراین به سفارش #پوشاک_آندیا پارچه را طراحی و برای بافت به کارخانه فرستادم. تمام سعی خود را کردم که ساختار بافت دستی در شیوه صنعتی هم رعایت شود و به آنها توضیح دادم چه کارهایی انجام دهند که پارچه شان کاملا مشابه کار دست باشد.
اختلاف قیمت پارچه دستباف و صنعتی بسیار زیاد بود و این صنعتی کردن تولید باعث شد مورد تقدیر قرار بگیریم. با وجود این هنوز تولید این پارچه کم و در اختیار یک مجموعه خاص است!!!
در کاشان پارچه هایی با عرض بالا بافته می شود اما در شهرهایی مانند یزد، گلستان دستگاه های کوچک خانگی پارچه هایی با عرض۱۰_۲۰ سانتیمتر تولید می کنند. عرض شعربافی های کاشان ۱۴۰سانتیمتر بود ولی از دو سال پیش دستگاه های بافندگی را باز و عرض آنها را تا ۱۷۰ سانتیمتر زیادکردیم. علاوه بر این در شهرهای دیگر فقط بافت ساده یعنی #دارایی_بافی وجود دارد اما در کاشان #بافت_کج_راه هم وجود دارد.
گسترش کار من باعث شد عده زیادی در کاشان شروع به بافت این پارچه کنند و استقبال زیاد از مانتوها باعث شد چند کارگاه و مغازه در کاشان راه اندازی شود و در تهران هم کارهای ما عرضه شد. با توجه به اینکه در همه رنگ های این پارچه نخ سیاه وجوددارد، پارچه شعربافی ساختار تیره دارد و بخش های رنگی آن تند و زننده نیست (و براحتی قابل استفاده عموم است). شعربافی قدیم معمولا سیاه و سفید بود و فقط توسط پادشاهان و اعیان استفاده می شد، ولی ما #رنگ را در کار وارد کردیم》
(از مد آنلاین)
@loversofiran
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#رقص زیبای #گرجی یا #قفقازی که اشتباها آنرا رقص آذری گویند،
گروه #آذری #شالاکو، #جشنواره_ملی_آش_ایرانی،
زنجان ۸_۱۲شهریور۹۶
حرکات این رقص وضرب تنبک، به مانند ورزش #زورخانه_ای ست
@LoversofIRAN
گروه #آذری #شالاکو، #جشنواره_ملی_آش_ایرانی،
زنجان ۸_۱۲شهریور۹۶
حرکات این رقص وضرب تنبک، به مانند ورزش #زورخانه_ای ست
@LoversofIRAN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#رقص_های_ایرانی تیزر ١٢هُمين #جشنواره_ملی_آش_ایرانی
رقصهای: قفقازی(گرجی که اشتباها به آن آذری گویند)_ گیلکی_ تربت جام/سیستانی _ترکمنی_ بندری_ لری_کردی
#قفقاز بخشی از ایران کهن بوده است
@LoversofIRAN
رقصهای: قفقازی(گرجی که اشتباها به آن آذری گویند)_ گیلکی_ تربت جام/سیستانی _ترکمنی_ بندری_ لری_کردی
#قفقاز بخشی از ایران کهن بوده است
@LoversofIRAN
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این نشانه تکامل #روحانی هست یا دروغگویی؟
۲۴دی۹۶ #جشنواره #فارابی
تیر۷۸ خطبه نمازجمعه تهران
خوبی #روحانی اینه که جواب محکم ملتو به خودش، دقیق تکرارمیکنه،
دور از تریبونهای مقدس البته!
😏
@LoversofIRAN
۲۴دی۹۶ #جشنواره #فارابی
تیر۷۸ خطبه نمازجمعه تهران
خوبی #روحانی اینه که جواب محکم ملتو به خودش، دقیق تکرارمیکنه،
دور از تریبونهای مقدس البته!
😏
@LoversofIRAN
👈بحرانهای دانشگاه از زبان دکتر سید جواد طباطبایی👉
@LoversofIRAN
گزیده سخنرانی دکتر #سید_جواد_طباطبایی در ضیافت شام نهمین #جشنواره بین المللی #فارابی درباره #بحران های امروز #دانشگاه/ ۲۴دی ۱۳۹۶.
#سوء_مدیریت #بحران_مدیریت
ایشان که خود از استادان اخراجی #دانشگاه_تهران در آغاز دهه ۷۰خورشیدی و دوران چیرگی کج سلیقگی ها و اندیشه های خشک و ایرانستیزانه در دانشگاه ها هستند؛
اما همه این سال ها پیگیر دگرگونی های دانشگاه های کشور بوده اند و خود نیز همواره در کوران دانش پروری و دانش گستری. چنانکه امروز در جایگاه بلند علمی ایشان شک و تردیدی باقی نمانده است و چهره شناخته شده بین المللی برای ایران به شمار می آیند و تبادلات علمی پیوسته با اندیشمندان خارج از کشور دارند. پس به خوبی درد دانشگاه های ما را می بینند و بی نگرانی از دست دادن جایگاه، دوای آن درد را می گویند. همان چیزهایی که درد دل بسیاری از دانشجویان به ویژه در مقطع تحصیلات تکمیلی است.
خوشا دانشی مرد دلیر
@LoversofIRAN
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📋من نزدیک به سی سال است که بیرون دانشگاه هستم و بنابراین آنچه میگویم با توجه اطلاعی است که از بیرون دانشگاه پیدا میکنم. در این سالها نیز مانند زمانی که دانشجوی دانشگاه تهران و از آن پس نیز عضو هیأت علمی و معاون پژوهشی دانشکده حقوق بودم تحولات دانشگاه را دنبال کردهام. به عبارت دیگر بیش از پنجاه سال است که تحولات را دنبال میکنم. یکی دو نکته را با استفاده از فرصت عرض میکنم :
📎ضعف زبان #فارسی نزد دانشجو و استاد
نکته نخست به اهمیت و جایگاه زبان فارسی به عنوان زبان ملی و علمی کشور مربوط میشود. من تولیدات استادهای کنونی را میخوانم و گاهی نیز نقدی مینویسم. بسیاری از آنان زبان فارسی نمیدانند و بسیاری از متنهایی که تولید میکنند هم به لحاظ علمی و هم از نظر زبان و ادب فارسی در سطح بسیار پایین قرار دارد. این تولیدات که شمار آنها به طور روزافزونی در حال بیشتر شدن است حاصلی جز اتلاف منابع و امکانات ندارد. بهتر است وزارت علوم فکری به حال این افت علمی بیسابقه در کشور بکند و تدابیری بیاندیشد.
📎عدم نظارت استاد بر پایان نامه
نکته دیگر به رسالههای دکتری فارغالتحصیلان علوم انسانی مربوط میشود. من اخیرا یکی از اینها را در رشته تاریخ بررسی کردهام که حاصل آن بررسی به زودی منتشر خواهد شد. این رساله که منتشر نیز شده، فاجعه ای است که با همکاری بسیار نزدیک شاگرد، استاد راهنما و مشاروان رساله تحویل دانشگاه داده شده است. آنچه من میتوانم درباره این رساله بگویم این است که استادان راهنما و مشاروان حتیٰ عبارت نخست آن را نخواندهاند، زیرا حتی مقدمه انباشته از عبارتهای بیمعنا و سخیف است. به لحاظ علمی نیز در مقاله توضیح خواهم داد که حاصل چه سوء تفاهمی است. پیشنهاد من این است که وزارت خانه گروهی از استادن برگزیده علمی را –– و نه کسانی که حکم وزارتی دارند –– گرد آورد و آنان به حکم قرعه پنج تا ده رساله از هر صد رساله را به طور علمی بررسی کنند و استادانی که کار خود را درست انجام نداده اند مورد مؤاخذه قرار گیرند. دولت برای هر رساله دکتری فقط چندین ده میلیون تومان حقالزحمه میدهد و نباید اجازه دهد گروهی از دلالان علم آن وسیلهای برای پر کردن جیب خود بکنند. البته این نحوه اداره رسالهها اشکالات اساسیتری نیز دارد که باید در مناسبت دیگری به عرض برسانم.
📎الزام دانشجو به انتشار مقاله مشترک با استاد
آخرین نکته به انتشار مقالات برآمده از رساله دکتری مربوط می شود. استادان قانونی گذراندهاند که دانشجو نمیتواند به تنهایی مقالهای چاپ کنند. همه میدانند که استادان برای تدوین این مقالات کاری انجام نمیدهند، از مزایای قانونی آن مقالهها استفاده نامشروع انجام می دهند. بهتر است این قانون ملغی شود و چنانکه مقالهای به لحاظ علمی اشکالی نداشته باشد به نام دانشجو یا هر نویسنده دیگر منتشر شود. آوردن نام استادی که در تدوین مقاله هیچ سهمی ندارد، توهین به دانشجویی است که کار خوبی انجام داد، باز کردن در سوء استفاده برای استاد و اتلاف منابع مادی و معنوی دانشگاه است🖊
کانال اختصاصی نشر آثار و آراء جواد طباطبایی
ا/@javadtabatabai/
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
گزیده سخنرانی دکتر #سید_جواد_طباطبایی در ضیافت شام نهمین #جشنواره بین المللی #فارابی درباره #بحران های امروز #دانشگاه/ ۲۴دی ۱۳۹۶.
#سوء_مدیریت #بحران_مدیریت
ایشان که خود از استادان اخراجی #دانشگاه_تهران در آغاز دهه ۷۰خورشیدی و دوران چیرگی کج سلیقگی ها و اندیشه های خشک و ایرانستیزانه در دانشگاه ها هستند؛
اما همه این سال ها پیگیر دگرگونی های دانشگاه های کشور بوده اند و خود نیز همواره در کوران دانش پروری و دانش گستری. چنانکه امروز در جایگاه بلند علمی ایشان شک و تردیدی باقی نمانده است و چهره شناخته شده بین المللی برای ایران به شمار می آیند و تبادلات علمی پیوسته با اندیشمندان خارج از کشور دارند. پس به خوبی درد دانشگاه های ما را می بینند و بی نگرانی از دست دادن جایگاه، دوای آن درد را می گویند. همان چیزهایی که درد دل بسیاری از دانشجویان به ویژه در مقطع تحصیلات تکمیلی است.
خوشا دانشی مرد دلیر
@LoversofIRAN
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📋من نزدیک به سی سال است که بیرون دانشگاه هستم و بنابراین آنچه میگویم با توجه اطلاعی است که از بیرون دانشگاه پیدا میکنم. در این سالها نیز مانند زمانی که دانشجوی دانشگاه تهران و از آن پس نیز عضو هیأت علمی و معاون پژوهشی دانشکده حقوق بودم تحولات دانشگاه را دنبال کردهام. به عبارت دیگر بیش از پنجاه سال است که تحولات را دنبال میکنم. یکی دو نکته را با استفاده از فرصت عرض میکنم :
📎ضعف زبان #فارسی نزد دانشجو و استاد
نکته نخست به اهمیت و جایگاه زبان فارسی به عنوان زبان ملی و علمی کشور مربوط میشود. من تولیدات استادهای کنونی را میخوانم و گاهی نیز نقدی مینویسم. بسیاری از آنان زبان فارسی نمیدانند و بسیاری از متنهایی که تولید میکنند هم به لحاظ علمی و هم از نظر زبان و ادب فارسی در سطح بسیار پایین قرار دارد. این تولیدات که شمار آنها به طور روزافزونی در حال بیشتر شدن است حاصلی جز اتلاف منابع و امکانات ندارد. بهتر است وزارت علوم فکری به حال این افت علمی بیسابقه در کشور بکند و تدابیری بیاندیشد.
📎عدم نظارت استاد بر پایان نامه
نکته دیگر به رسالههای دکتری فارغالتحصیلان علوم انسانی مربوط میشود. من اخیرا یکی از اینها را در رشته تاریخ بررسی کردهام که حاصل آن بررسی به زودی منتشر خواهد شد. این رساله که منتشر نیز شده، فاجعه ای است که با همکاری بسیار نزدیک شاگرد، استاد راهنما و مشاروان رساله تحویل دانشگاه داده شده است. آنچه من میتوانم درباره این رساله بگویم این است که استادان راهنما و مشاروان حتیٰ عبارت نخست آن را نخواندهاند، زیرا حتی مقدمه انباشته از عبارتهای بیمعنا و سخیف است. به لحاظ علمی نیز در مقاله توضیح خواهم داد که حاصل چه سوء تفاهمی است. پیشنهاد من این است که وزارت خانه گروهی از استادن برگزیده علمی را –– و نه کسانی که حکم وزارتی دارند –– گرد آورد و آنان به حکم قرعه پنج تا ده رساله از هر صد رساله را به طور علمی بررسی کنند و استادانی که کار خود را درست انجام نداده اند مورد مؤاخذه قرار گیرند. دولت برای هر رساله دکتری فقط چندین ده میلیون تومان حقالزحمه میدهد و نباید اجازه دهد گروهی از دلالان علم آن وسیلهای برای پر کردن جیب خود بکنند. البته این نحوه اداره رسالهها اشکالات اساسیتری نیز دارد که باید در مناسبت دیگری به عرض برسانم.
📎الزام دانشجو به انتشار مقاله مشترک با استاد
آخرین نکته به انتشار مقالات برآمده از رساله دکتری مربوط می شود. استادان قانونی گذراندهاند که دانشجو نمیتواند به تنهایی مقالهای چاپ کنند. همه میدانند که استادان برای تدوین این مقالات کاری انجام نمیدهند، از مزایای قانونی آن مقالهها استفاده نامشروع انجام می دهند. بهتر است این قانون ملغی شود و چنانکه مقالهای به لحاظ علمی اشکالی نداشته باشد به نام دانشجو یا هر نویسنده دیگر منتشر شود. آوردن نام استادی که در تدوین مقاله هیچ سهمی ندارد، توهین به دانشجویی است که کار خوبی انجام داد، باز کردن در سوء استفاده برای استاد و اتلاف منابع مادی و معنوی دانشگاه است🖊
کانال اختصاصی نشر آثار و آراء جواد طباطبایی
ا/@javadtabatabai/
@LoversofIRAN