👈شعر زیبا و سراسر میهن پرستی شهریار👉
استاد #شهریار عزیز، پس از فرار #فرقه_دموکرات_آذربایجان و #تجزیه_طلبان مزدوران #استالین، این شعری که سراسرش احساس پاک میهن پرستانه و #ایران_دوستی است را سرود.
امروز هم این شعر می تواند پاسخ استوار و سخت ما به همه ی تجزیه طلبان میهن فروش و به ویژه #پانترک ها باشد.
⬅️هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن #نمکنشناس بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام و در به سر کوبید صاحبخانه را
خانه آبادان، که #جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان، باد خزانی بسته باد
با سپاه #اجنبی، از خاک ایران میرود
#خاتم_جم گو به وقت آصف دوران، #قوام
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر بازگردد، چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده #چکش از سر ما کنده شد
لیک از رو مشکل، این کوبندهسندان میرود
روز جانبازیست ای بیچاره #آذربایجان
سر تو باشی در میان، هر جا که آمد پای جان
ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من
چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان
تو 《همایون مهد #زرتشتی》 و فرزندان تو
پور ایرانند و پاک آیین نژاد #آریان
#اختلاف_لهجه، ملیت نزاید بهر کس
#ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند؛ "ایرانی نهای"
صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران، به حرف ناکسان از ره مرو
جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
با خطی برجسته درتاریخ #ایران نقش بست
همت والای سردار مهین #ستارخان
این همان تبریز کامثال #خیابانی در او
جان برافشاندند بر شمع وطن، پروانه سان
این همان #تبریز کز خون جوانانش هنوز
لاله گون بینی همی رود #ارس، دشت #مغان
(دیوان - ج ۱ - ص ۳۵۲)
شهریار در ادامه، قطعه شعر بالا را «جوش خون ایرانیت» خویش میداند و میگوید:
این قصیدت را که جوش خون ایرانیت است
گوهر افشان خواستم در پای ایران جوان
شهریارا تا بود از آب، آتش را گزند
باد خاک پاک ایران جوان، مهد امان
(دیوان - ج ۱- ص ۳۶۵)
روان شهریار ایران زمین شادباد 🥀
@LoversofIRAN
استاد #شهریار عزیز، پس از فرار #فرقه_دموکرات_آذربایجان و #تجزیه_طلبان مزدوران #استالین، این شعری که سراسرش احساس پاک میهن پرستانه و #ایران_دوستی است را سرود.
امروز هم این شعر می تواند پاسخ استوار و سخت ما به همه ی تجزیه طلبان میهن فروش و به ویژه #پانترک ها باشد.
⬅️هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن #نمکنشناس بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام و در به سر کوبید صاحبخانه را
خانه آبادان، که #جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان، باد خزانی بسته باد
با سپاه #اجنبی، از خاک ایران میرود
#خاتم_جم گو به وقت آصف دوران، #قوام
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر بازگردد، چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده #چکش از سر ما کنده شد
لیک از رو مشکل، این کوبندهسندان میرود
روز جانبازیست ای بیچاره #آذربایجان
سر تو باشی در میان، هر جا که آمد پای جان
ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من
چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان
تو 《همایون مهد #زرتشتی》 و فرزندان تو
پور ایرانند و پاک آیین نژاد #آریان
#اختلاف_لهجه، ملیت نزاید بهر کس
#ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند؛ "ایرانی نهای"
صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران، به حرف ناکسان از ره مرو
جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
با خطی برجسته درتاریخ #ایران نقش بست
همت والای سردار مهین #ستارخان
این همان تبریز کامثال #خیابانی در او
جان برافشاندند بر شمع وطن، پروانه سان
این همان #تبریز کز خون جوانانش هنوز
لاله گون بینی همی رود #ارس، دشت #مغان
(دیوان - ج ۱ - ص ۳۵۲)
شهریار در ادامه، قطعه شعر بالا را «جوش خون ایرانیت» خویش میداند و میگوید:
این قصیدت را که جوش خون ایرانیت است
گوهر افشان خواستم در پای ایران جوان
شهریارا تا بود از آب، آتش را گزند
باد خاک پاک ایران جوان، مهد امان
(دیوان - ج ۱- ص ۳۶۵)
روان شهریار ایران زمین شادباد 🥀
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈شعر زیبا و سراسر میهن پرستی شهریار👉
استاد #شهریار عزیز، پس از فرار #فرقه_دموکرات_آذربایجان و #تجزیه_طلبان مزدوران #استالین، این شعری که سراسرش احساس پاک میهن پرستانه و #ایران_دوستی است را سرود.
امروز هم این شعر می تواند پاسخ استوار و سخت ما به همه ی تجزیه طلبان میهن فروش و به ویژه #پانترک ها باشد.
⬅️هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن #نمکنشناس بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام و در به سر کوبید صاحبخانه را
خانه آبادان، که #جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان، باد خزانی بسته باد
با سپاه #اجنبی، از خاک ایران میرود
#خاتم_جم گو به وقت آصف دوران، #قوام
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر بازگردد، چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده #چکش از سر ما کنده شد
لیک از رو مشکل، این کوبندهسندان میرود
روز جانبازیست ای بیچاره #آذربایجان
سر تو باشی در میان، هر جا که آمد پای جان
ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من
چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان
تو 《همایون مهد #زرتشتی》 و فرزندان تو
پور ایرانند و پاک آیین نژاد #آریان
#اختلاف_لهجه، ملیت نزاید بهر کس
#ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند؛ "ایرانی نهای"
صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران، به حرف ناکسان از ره مرو
جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
با خطی برجسته درتاریخ #ایران نقش بست
همت والای سردار مهین #ستارخان
این همان تبریز کامثال #خیابانی در او
جان برافشاندند بر شمع وطن، پروانه سان
این همان #تبریز کز خون جوانانش هنوز
لاله گون بینی همی رود #ارس، دشت #مغان
(دیوان - ج ۱ - ص ۳۵۲)
شهریار در ادامه، قطعه شعر بالا را «جوش خون ایرانیت» خویش میداند و میگوید:
این قصیدت را که جوش خون ایرانیت است
گوهر افشان خواستم در پای ایران جوان
شهریارا تا بود از آب، آتش را گزند
باد خاک پاک ایران جوان، مهد امان
(دیوان - ج ۱- ص ۳۶۵)
روان شهریار ایران زمین شادباد 🥀
@LoversofIRAN
استاد #شهریار عزیز، پس از فرار #فرقه_دموکرات_آذربایجان و #تجزیه_طلبان مزدوران #استالین، این شعری که سراسرش احساس پاک میهن پرستانه و #ایران_دوستی است را سرود.
امروز هم این شعر می تواند پاسخ استوار و سخت ما به همه ی تجزیه طلبان میهن فروش و به ویژه #پانترک ها باشد.
⬅️هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن #نمکنشناس بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام و در به سر کوبید صاحبخانه را
خانه آبادان، که #جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان، باد خزانی بسته باد
با سپاه #اجنبی، از خاک ایران میرود
#خاتم_جم گو به وقت آصف دوران، #قوام
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر بازگردد، چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده #چکش از سر ما کنده شد
لیک از رو مشکل، این کوبندهسندان میرود
روز جانبازیست ای بیچاره #آذربایجان
سر تو باشی در میان، هر جا که آمد پای جان
ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من
چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان
تو 《همایون مهد #زرتشتی》 و فرزندان تو
پور ایرانند و پاک آیین نژاد #آریان
#اختلاف_لهجه، ملیت نزاید بهر کس
#ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند؛ "ایرانی نهای"
صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران، به حرف ناکسان از ره مرو
جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
با خطی برجسته درتاریخ #ایران نقش بست
همت والای سردار مهین #ستارخان
این همان تبریز کامثال #خیابانی در او
جان برافشاندند بر شمع وطن، پروانه سان
این همان #تبریز کز خون جوانانش هنوز
لاله گون بینی همی رود #ارس، دشت #مغان
(دیوان - ج ۱ - ص ۳۵۲)
شهریار در ادامه، قطعه شعر بالا را «جوش خون ایرانیت» خویش میداند و میگوید:
این قصیدت را که جوش خون ایرانیت است
گوهر افشان خواستم در پای ایران جوان
شهریارا تا بود از آب، آتش را گزند
باد خاک پاک ایران جوان، مهد امان
(دیوان - ج ۱- ص ۳۶۵)
روان شهریار ایران زمین شادباد 🥀
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
👈پیمان آخال، جدایی شمال خاوری ایران در #آخال با بی کفایتی دولت وقت ایران (ناصرالدین شاه #قاجار) بخشی از سرزمین باستانی ایران در شمال خاوری و شهر باستانی #مرو به دست روس ها افتاد و امروز نیز کشور مستقل #ترکمنستان بر آن بناشده است. ⬅️ #پیمان_آخال (آخال-تکه)،…
👈چگونه مرو از ایران جدا شد
⬅️ مَرو از شهرهای باستانی ایرانیان بود که ویرانههایش امروزه در انتهای جنوبی بیابان #قره_قوم و به فاصلهٔ نود مایلی شمال شرقی #سرخس است و پیرامون آن از رود #مرغاب/ #مرورود سیراب میشود. شهر امروزی #ماری Mary که مرکز استان مرو #ترکمنستان است در ۳۰کیلومتری مرو باستان بنا شد(Merw در ترکمنی)
به ساکنان مرو در فارسی مَروَزی گفته میشود به معنی «زیَنده در مرو». مردم شرق #خراسان مرو را به نام مور «Mowr» و باشندگان آن را #موری (بر وزن دوری)گویند.
پیشینهٔ مرو، قبل از میلاد مسیح است. #داریوش_اول در سنگنبشته #بیستون مرو را "مَرگَوش" نامید اما جغرافیانویسان قدیم آن را "مَرْگیانا" نامیدند. #مرگیان یا #مرو از سرزمینهای #اشکانیان هم بود.
مرو در زمان #ساسانیان آباد بود چنانکه #یزدگرد_سوم آخرین پادشاه #ساسانی پس از شکست #جنگ_نهاوند (۲۱ ه./۶۴۲ م.) به ری، اصفهان، کرمان، بلخ و سپس مرو رفت و از شاه #چین و #خاقان_ترک کمک خواست اما چون از سوءنیت "ماهوی سوری" مرزبان مرو آگاه شد به آسیابانی خسرونام پناه برد و او یزدگرد را به طمع لباس فاخرش کشت (۳۱ ه.ق /۶۵۱ م.).
از آن پس سرزمینهای شرقی ایران یکی پس از دیگری و از جمله مرو به تصرف تازیان(اعراب) درآمد. اما سپس سلسلههای ایرانی یکی پس از دیگری این ناحیه را به دست گرفتند
مرو شایگان یکی از ۴ شهر #خراسان_بزرگ بود
۳ شهر دیگر؛ #نیشابور، #بلخ و #هرات در #افغانستان کنونی بود
مرو بخاطر نزدیکی به #خوارزم و #ماوراءالنهر( #فرارودان) از یکسو و پیوند با #سرخس و #نیشابور از دیگرسو از نظر نظامی و تجاری موقعیت ویژه داشت به همین روی هم دوره ساسانیان و هم زمان تسلط اعراب تا دوره مأمون پایتخت خراسان بود. #طاهریان مرکز خراسان را نیشابور کردند. #سامانیان پایتخت را به #بلخ و #بخارا بردند ولی #سلجوقیان مرو را مرکز امپراتوری کردند. در عهد #سلطان_سنجر مرو پایتخت خراسان بودو از معتبرترین شهرهای ایران. چنان آباد که زمینداران و دهقانانش در توانگری با امرا و ملوک اطراف دم همسری میزدند و مانند #جرجانیهٔ_خوارزم اهل فضل آنجا گرد میآمدند، در مدارس و کتابخانههایش به فراگیری دانش میپرداختند. این شهر در ۵۵۰ ه.ق ده کتابخانهٔ بزرگ عمومی داشت که یکی از آنها ۱۲۰۰۰جلد کتاب داشت. مردم مرو #ایرانی و زبانشان #فارسی بود.
#یاقوت که مقارن حمله #مغول در مرو بود مینویسد از مرو در ۶۱۶ق. بیرون رفتم در حالی که در حد اعلای نیکویی بود. این شهر در حمله مغول به کلی ویران شد. #سلطان_محمد #خوارزمشاه از آنجا گریخت، مجیر الملک حاکم سابق مرو شهر را دردست گرفت و مرو پنج روز مقاومت کرد اما سرانجام تسلیم تولی پسر #چنگیز شد. سران #خوارزمشاهی گردن زده شدند، ۷۰۰۰۰۰ تن همه مردم شهر کشته شدند. شهر را آتش زدند، قبرها را به طمع دفینه نبش کردند(۶۱۸ق).
پیداست پس از این ویرانی، مرو آن شکوه دیرین را بازنیافت خاصه با رونقی که #هرات در دوره #تیموریان و #صفویه داشت
#نبرد_مرو در ۸۸۹خ. (۹۱۶ قمری) میان #ازبکان به فرماندهی شیبک خان ازبک بنیانگذار سلسله شیبانیان/ازبکان با سپاه قزلباش ایران به فرماندهی شاه اسماعیل یکم بنیانگذار #صفویان رخ داد. در این جنگ سپاه ازبک شکست خورد، شیبک خان کشته شد، مرز ایران از شمال خاوری به رود #جیحون رسید و خراسان از دست ازبکان بیرون شد
در اوایل سده ۱۲هجری، ایرانیها قلمرو #خانات_خیوه و بخارا را به خاک خود پیوستند؛ اما #خانات_بخارا بار دیگر در نیمه دوم همین سده مستقل شدند و مرو را تصرف و همه جمعیتش را به بخارا بردند.
این ویرانی شهر و انتقال کامل جمعیت به بخارا در سالهای ۱۷۸۸_۱۷۸۹ م. توسط #شاه_مراد روی داد. پس از آن سالورهای آمودریا و دوستانشان از طایفه ساریک به منطقه آمدند و در واحه مرو، نشیمن گزیدند
دوره #صفویه #افشاریه و #قاجاریه گهگاه سرکشان مخصوصا ازبکان و خانهای خیوه به مرو تاخت وتاز میکردند چنانکه در ۱۲۷۶ق. محمدامینخان والی خوارزم به حدود مرو آمد و به تعرض پرداخت. فریدون میرزای فرمانفرما او را در سرخس شکست داد و سر او را به #تهران برای ناصرالدین شاه فرستاد.
چون تعرض #ترکمانان و حکام اطراف به مرو در زمان #قاجار، امری عادی شده بود، #ناصرالدین_شاه در ۱۲۷۶ق. #حشمت_الدوله را همراه #قوام_الدوله ً با ۴۰۰۰۰ سپاهی به مرو فرستاد اما این لشکر با بیاحتیاطی و اختلاف این دو از ترکمانان شکست خورد و بیشتر آنان کشته و اسیر شدند
این هنگام روسها به شمال دریاچه #آرال و شرق خزر رسیدند و با تصرف #ترکستان شرقی وغربی درههای #سیحون و #جیحون به قلمرو ایران دست بردند
از جمله #خیوه در۱۲۷۰
#تاشکند #سمرقند #بخارا در۱۲۸۱ و۱۲۸۵
در #گوگ_تپه "ترکمانان تکه" را ۱۲۹۸ق. از پادرآوردند
سرانجام درمحرم ۱۲۹۹ه.ق/۱۲۶۰خ. خط مرزی کنونی ایران در #پیمان_آخال با #روسیه کشیده شد و مرو از ایران جداشد
/گزیده و ویرایش متن ویکیپدیا/
@LoversofIRAN
⬅️ مَرو از شهرهای باستانی ایرانیان بود که ویرانههایش امروزه در انتهای جنوبی بیابان #قره_قوم و به فاصلهٔ نود مایلی شمال شرقی #سرخس است و پیرامون آن از رود #مرغاب/ #مرورود سیراب میشود. شهر امروزی #ماری Mary که مرکز استان مرو #ترکمنستان است در ۳۰کیلومتری مرو باستان بنا شد(Merw در ترکمنی)
به ساکنان مرو در فارسی مَروَزی گفته میشود به معنی «زیَنده در مرو». مردم شرق #خراسان مرو را به نام مور «Mowr» و باشندگان آن را #موری (بر وزن دوری)گویند.
پیشینهٔ مرو، قبل از میلاد مسیح است. #داریوش_اول در سنگنبشته #بیستون مرو را "مَرگَوش" نامید اما جغرافیانویسان قدیم آن را "مَرْگیانا" نامیدند. #مرگیان یا #مرو از سرزمینهای #اشکانیان هم بود.
مرو در زمان #ساسانیان آباد بود چنانکه #یزدگرد_سوم آخرین پادشاه #ساسانی پس از شکست #جنگ_نهاوند (۲۱ ه./۶۴۲ م.) به ری، اصفهان، کرمان، بلخ و سپس مرو رفت و از شاه #چین و #خاقان_ترک کمک خواست اما چون از سوءنیت "ماهوی سوری" مرزبان مرو آگاه شد به آسیابانی خسرونام پناه برد و او یزدگرد را به طمع لباس فاخرش کشت (۳۱ ه.ق /۶۵۱ م.).
از آن پس سرزمینهای شرقی ایران یکی پس از دیگری و از جمله مرو به تصرف تازیان(اعراب) درآمد. اما سپس سلسلههای ایرانی یکی پس از دیگری این ناحیه را به دست گرفتند
مرو شایگان یکی از ۴ شهر #خراسان_بزرگ بود
۳ شهر دیگر؛ #نیشابور، #بلخ و #هرات در #افغانستان کنونی بود
مرو بخاطر نزدیکی به #خوارزم و #ماوراءالنهر( #فرارودان) از یکسو و پیوند با #سرخس و #نیشابور از دیگرسو از نظر نظامی و تجاری موقعیت ویژه داشت به همین روی هم دوره ساسانیان و هم زمان تسلط اعراب تا دوره مأمون پایتخت خراسان بود. #طاهریان مرکز خراسان را نیشابور کردند. #سامانیان پایتخت را به #بلخ و #بخارا بردند ولی #سلجوقیان مرو را مرکز امپراتوری کردند. در عهد #سلطان_سنجر مرو پایتخت خراسان بودو از معتبرترین شهرهای ایران. چنان آباد که زمینداران و دهقانانش در توانگری با امرا و ملوک اطراف دم همسری میزدند و مانند #جرجانیهٔ_خوارزم اهل فضل آنجا گرد میآمدند، در مدارس و کتابخانههایش به فراگیری دانش میپرداختند. این شهر در ۵۵۰ ه.ق ده کتابخانهٔ بزرگ عمومی داشت که یکی از آنها ۱۲۰۰۰جلد کتاب داشت. مردم مرو #ایرانی و زبانشان #فارسی بود.
#یاقوت که مقارن حمله #مغول در مرو بود مینویسد از مرو در ۶۱۶ق. بیرون رفتم در حالی که در حد اعلای نیکویی بود. این شهر در حمله مغول به کلی ویران شد. #سلطان_محمد #خوارزمشاه از آنجا گریخت، مجیر الملک حاکم سابق مرو شهر را دردست گرفت و مرو پنج روز مقاومت کرد اما سرانجام تسلیم تولی پسر #چنگیز شد. سران #خوارزمشاهی گردن زده شدند، ۷۰۰۰۰۰ تن همه مردم شهر کشته شدند. شهر را آتش زدند، قبرها را به طمع دفینه نبش کردند(۶۱۸ق).
پیداست پس از این ویرانی، مرو آن شکوه دیرین را بازنیافت خاصه با رونقی که #هرات در دوره #تیموریان و #صفویه داشت
#نبرد_مرو در ۸۸۹خ. (۹۱۶ قمری) میان #ازبکان به فرماندهی شیبک خان ازبک بنیانگذار سلسله شیبانیان/ازبکان با سپاه قزلباش ایران به فرماندهی شاه اسماعیل یکم بنیانگذار #صفویان رخ داد. در این جنگ سپاه ازبک شکست خورد، شیبک خان کشته شد، مرز ایران از شمال خاوری به رود #جیحون رسید و خراسان از دست ازبکان بیرون شد
در اوایل سده ۱۲هجری، ایرانیها قلمرو #خانات_خیوه و بخارا را به خاک خود پیوستند؛ اما #خانات_بخارا بار دیگر در نیمه دوم همین سده مستقل شدند و مرو را تصرف و همه جمعیتش را به بخارا بردند.
این ویرانی شهر و انتقال کامل جمعیت به بخارا در سالهای ۱۷۸۸_۱۷۸۹ م. توسط #شاه_مراد روی داد. پس از آن سالورهای آمودریا و دوستانشان از طایفه ساریک به منطقه آمدند و در واحه مرو، نشیمن گزیدند
دوره #صفویه #افشاریه و #قاجاریه گهگاه سرکشان مخصوصا ازبکان و خانهای خیوه به مرو تاخت وتاز میکردند چنانکه در ۱۲۷۶ق. محمدامینخان والی خوارزم به حدود مرو آمد و به تعرض پرداخت. فریدون میرزای فرمانفرما او را در سرخس شکست داد و سر او را به #تهران برای ناصرالدین شاه فرستاد.
چون تعرض #ترکمانان و حکام اطراف به مرو در زمان #قاجار، امری عادی شده بود، #ناصرالدین_شاه در ۱۲۷۶ق. #حشمت_الدوله را همراه #قوام_الدوله ً با ۴۰۰۰۰ سپاهی به مرو فرستاد اما این لشکر با بیاحتیاطی و اختلاف این دو از ترکمانان شکست خورد و بیشتر آنان کشته و اسیر شدند
این هنگام روسها به شمال دریاچه #آرال و شرق خزر رسیدند و با تصرف #ترکستان شرقی وغربی درههای #سیحون و #جیحون به قلمرو ایران دست بردند
از جمله #خیوه در۱۲۷۰
#تاشکند #سمرقند #بخارا در۱۲۸۱ و۱۲۸۵
در #گوگ_تپه "ترکمانان تکه" را ۱۲۹۸ق. از پادرآوردند
سرانجام درمحرم ۱۲۹۹ه.ق/۱۲۶۰خ. خط مرزی کنونی ایران در #پیمان_آخال با #روسیه کشیده شد و مرو از ایران جداشد
/گزیده و ویرایش متن ویکیپدیا/
@LoversofIRAN
👈چرچیلترین ایرانی: قوامالسلطنه و استالین
⬅️ پس از شکست #آلمان نازی و نابودی #هیتلر در #جنگ_جهانی_دوم اتحاد موقت بلوک غرب با #شوروی از بین رفت و #استالین درحال طرحریزی دوران جدیدی از تقابل بین غرب لیبرال و شرق #کمونیست بود همان چیزی که بعدها «جنگ سرد» نام گرفت. استالین که با نقشۀ #چرچیل به سود #متفقین وارد جنگ شده بود پس از پیروزی هیچکدام از سرزمینهای اشغالی را بدون تأسیس حکومتی #کمونیستی ترک نکرد. او در حقیقت کسانی چون #روزولت و چرچیل را که قهرمانان کشور خود بودند فریب داد و با دست آنان ١٣ دولت کمونیستی جدید را در سه قارۀ جهان پدید آورد که شمار جمعیتشان برابر با یک سوم جمعیت کره زمین بود و در منطقه #آذربایجان ایران هم بنای انجام همین کار را داشت ...
شاه جوان( #محمدرضا_شاه #پهلوی) در چنین شرایطی مسئولیت تشکیل دولت جدید را به #احمد_قوام سپرد که در آن زمان بیش از ۷۰ سال داشت. قوام پس از آن که مامور تشکیل کابینه شد به مجلس رفت و ضمن ارائه برنامه حکومتش اعلام کرد که اگر شوروی بخواهد، آماده است برای مذاکره به #مسکو سفر کند و فردای آن روز سفیر #روسیه با دعوتنامه رسمی خدمت او رسید و اینگونه احمد قوام در ٣٠ بهمن ۱۳۲۴ شال و کلاه کرد و راهی مسکو شد تا با کسی دیدار کند که همه چیز با امضای او آغاز شده بود: استالین
#قوام در ابتدا با ذهنیتی خوشبینانه از شوروی راهی این کشور شده بود اما رفتار استالین در اولین دیدارش با او باعث ناامیدیاش شد ، خودش این اتفاق را چنین شرح میدهد:
بنا به دعوتی که از جانب استالین به عمل آمد به تنهایی به ملاقات وی در #کاخ_کرملین رفتم ولی ملاقات با او اثر نامطلوبی در اعتمادم نسبت به صداقت و صمیمیت #روس ها نسبت به ایران برجا گذاشت. استالین در نخستین ملاقات آمرانه و تحکمآمیز سخن میگفت و با صراحت تمام اعطای امتیاز کامل #نفت_شمال را به مدت پنجاه سال خواستار شد و در جواب سوال من دربارهٔ تاریخ تخلیهٔ ایران از قوای #سرخ هم آن را منوط به فرا رسیدن زمان مناسب کرد! این نوع برخورد کاملا مخالف توقع و انتظار من بود خاصه اینکه با رئیس هیچ کشوری هرچقدر هم که مقتدر باشد جز با رعایت احترام متقابل حاضر به گفتوگو نبودم لیکن به همان صراحت لهجۀ خودش به او گفتم تقاضاها و قراردادهایی که برخلاف مصلحت و #منافع_ایران باشد قبول نخواهد شد و در صورت فهم این مطلب توسط آنان، برای ادامۀ مذاکرات در مسکو خواهم ماند.
در ملاقات دوم #قوام_السلطنه با استالین، او سیگاری از روی میز برداشته و پس از روشن کردن سیگار بدون اینکه به استالین سیگار تعارف کند مشغول دود کردن سیگار میشود، استالین هم بلافاصله از جعبه سیگار خود سیگاری بر لب مینهد و ظاهراً بهدنبال فندک در جیبهای خود میگردد، قوام فندک خود را روشن کرده سیگار استالین را آتش میزند. میگویند پس از روشن شدن سیگار سران دولتین، فضای مذاکرات هم تغییر کرد و باب مذاکره باز شد.
او در ازای تخلیه آذربایجان (کنارکشیدن شوروی از #تجزیه آذربایجان به دست #فرقه_دموکرات آذربایجان به سرکردگی #پیشه_وری، که ساخته و پرداخته خود شوروی برای خیانت به ایران بود) استالین وعده سر خرمن واگذاری امتیاز استخراج نفت شمال را داد و آن را منوط به خروج نیروهای شوروی از ایران کرد زیرا بخوبی میدانست که زمینه برای اینکار در تهران مهیا نیست و انجام این مهم مستلزم تصویب #مجلس است شوروی هم که نمیخواست بدون امتیاز آذربایجان را واگذار کند به شرط تشکیل مجلسی مطیع توسط قوام و تصویب طرح واگذاری امتیاز #نفت پذیرفت که استقلال آذربایجان را به رسمیت نشناسد و نیروهای خود را تخلیه کند.
برخلاف سیاستمداری مانند دکتر #مصدق، که سخت به اصول(اخلاقی و کاری) خود پایبند بود و هرگز حاضر به مذاکره و توافق با #انگلستان نشد، قوام در امور سیاسی عمیقا مصلحتگرا و شبیهترین سیاستمدار ایرانی به چرچیل بود قوام یک سیاستمدار واقعیست با تمام خوبیها و بدیهایش او، هم دوستباز و خونسرد و خوشگذران و جاهطلب بود؛ هم در سیاست خردمند و باتدبیر رفتار میکرد و تصمیم میگرفت. دچار عواطف و احساسات نمیشد و درست مثل چرچیل میدانست در کجاها باید کوتاه بیاید و در کجاها باید ایستادگی کند. تقریباً هیچکس چه دولتهای خارجی و چه جریانهای سیاسی داخلی موضعی مشخص و باثبات در مورد او نداشتند چون او بر حسب منافع کشور، دوست و دشمن خود را تعریف میکرد و این مهمترین خصلت برای سیاستمدار باهوش است. این روزها صحنۀ سیاست ایران بیش از همیشه نیاز به یک قوامالسلطنه دارد.
از EsfandiarKhodaee@
@LoversofIRAN
⬅️ پس از شکست #آلمان نازی و نابودی #هیتلر در #جنگ_جهانی_دوم اتحاد موقت بلوک غرب با #شوروی از بین رفت و #استالین درحال طرحریزی دوران جدیدی از تقابل بین غرب لیبرال و شرق #کمونیست بود همان چیزی که بعدها «جنگ سرد» نام گرفت. استالین که با نقشۀ #چرچیل به سود #متفقین وارد جنگ شده بود پس از پیروزی هیچکدام از سرزمینهای اشغالی را بدون تأسیس حکومتی #کمونیستی ترک نکرد. او در حقیقت کسانی چون #روزولت و چرچیل را که قهرمانان کشور خود بودند فریب داد و با دست آنان ١٣ دولت کمونیستی جدید را در سه قارۀ جهان پدید آورد که شمار جمعیتشان برابر با یک سوم جمعیت کره زمین بود و در منطقه #آذربایجان ایران هم بنای انجام همین کار را داشت ...
شاه جوان( #محمدرضا_شاه #پهلوی) در چنین شرایطی مسئولیت تشکیل دولت جدید را به #احمد_قوام سپرد که در آن زمان بیش از ۷۰ سال داشت. قوام پس از آن که مامور تشکیل کابینه شد به مجلس رفت و ضمن ارائه برنامه حکومتش اعلام کرد که اگر شوروی بخواهد، آماده است برای مذاکره به #مسکو سفر کند و فردای آن روز سفیر #روسیه با دعوتنامه رسمی خدمت او رسید و اینگونه احمد قوام در ٣٠ بهمن ۱۳۲۴ شال و کلاه کرد و راهی مسکو شد تا با کسی دیدار کند که همه چیز با امضای او آغاز شده بود: استالین
#قوام در ابتدا با ذهنیتی خوشبینانه از شوروی راهی این کشور شده بود اما رفتار استالین در اولین دیدارش با او باعث ناامیدیاش شد ، خودش این اتفاق را چنین شرح میدهد:
بنا به دعوتی که از جانب استالین به عمل آمد به تنهایی به ملاقات وی در #کاخ_کرملین رفتم ولی ملاقات با او اثر نامطلوبی در اعتمادم نسبت به صداقت و صمیمیت #روس ها نسبت به ایران برجا گذاشت. استالین در نخستین ملاقات آمرانه و تحکمآمیز سخن میگفت و با صراحت تمام اعطای امتیاز کامل #نفت_شمال را به مدت پنجاه سال خواستار شد و در جواب سوال من دربارهٔ تاریخ تخلیهٔ ایران از قوای #سرخ هم آن را منوط به فرا رسیدن زمان مناسب کرد! این نوع برخورد کاملا مخالف توقع و انتظار من بود خاصه اینکه با رئیس هیچ کشوری هرچقدر هم که مقتدر باشد جز با رعایت احترام متقابل حاضر به گفتوگو نبودم لیکن به همان صراحت لهجۀ خودش به او گفتم تقاضاها و قراردادهایی که برخلاف مصلحت و #منافع_ایران باشد قبول نخواهد شد و در صورت فهم این مطلب توسط آنان، برای ادامۀ مذاکرات در مسکو خواهم ماند.
در ملاقات دوم #قوام_السلطنه با استالین، او سیگاری از روی میز برداشته و پس از روشن کردن سیگار بدون اینکه به استالین سیگار تعارف کند مشغول دود کردن سیگار میشود، استالین هم بلافاصله از جعبه سیگار خود سیگاری بر لب مینهد و ظاهراً بهدنبال فندک در جیبهای خود میگردد، قوام فندک خود را روشن کرده سیگار استالین را آتش میزند. میگویند پس از روشن شدن سیگار سران دولتین، فضای مذاکرات هم تغییر کرد و باب مذاکره باز شد.
او در ازای تخلیه آذربایجان (کنارکشیدن شوروی از #تجزیه آذربایجان به دست #فرقه_دموکرات آذربایجان به سرکردگی #پیشه_وری، که ساخته و پرداخته خود شوروی برای خیانت به ایران بود) استالین وعده سر خرمن واگذاری امتیاز استخراج نفت شمال را داد و آن را منوط به خروج نیروهای شوروی از ایران کرد زیرا بخوبی میدانست که زمینه برای اینکار در تهران مهیا نیست و انجام این مهم مستلزم تصویب #مجلس است شوروی هم که نمیخواست بدون امتیاز آذربایجان را واگذار کند به شرط تشکیل مجلسی مطیع توسط قوام و تصویب طرح واگذاری امتیاز #نفت پذیرفت که استقلال آذربایجان را به رسمیت نشناسد و نیروهای خود را تخلیه کند.
برخلاف سیاستمداری مانند دکتر #مصدق، که سخت به اصول(اخلاقی و کاری) خود پایبند بود و هرگز حاضر به مذاکره و توافق با #انگلستان نشد، قوام در امور سیاسی عمیقا مصلحتگرا و شبیهترین سیاستمدار ایرانی به چرچیل بود قوام یک سیاستمدار واقعیست با تمام خوبیها و بدیهایش او، هم دوستباز و خونسرد و خوشگذران و جاهطلب بود؛ هم در سیاست خردمند و باتدبیر رفتار میکرد و تصمیم میگرفت. دچار عواطف و احساسات نمیشد و درست مثل چرچیل میدانست در کجاها باید کوتاه بیاید و در کجاها باید ایستادگی کند. تقریباً هیچکس چه دولتهای خارجی و چه جریانهای سیاسی داخلی موضعی مشخص و باثبات در مورد او نداشتند چون او بر حسب منافع کشور، دوست و دشمن خود را تعریف میکرد و این مهمترین خصلت برای سیاستمدار باهوش است. این روزها صحنۀ سیاست ایران بیش از همیشه نیاز به یک قوامالسلطنه دارد.
از EsfandiarKhodaee@
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈شعر زیبا و سراسر میهن پرستی شهریار👉
استاد #شهریار عزیز، پس از فرار #فرقه_دموکرات_آذربایجان و #تجزیه_طلبان مزدوران #استالین، این شعری که سراسرش احساس پاک میهن پرستانه و #ایران_دوستی است را سرود.
امروز هم این شعر می تواند پاسخ استوار و سخت ما به همه ی تجزیه طلبان میهن فروش و به ویژه #پانترک ها باشد.
⬅️هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن #نمکنشناس بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام و در به سر کوبید صاحبخانه را
خانه آبادان، که #جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان، باد خزانی بسته باد
با سپاه #اجنبی، از خاک ایران میرود
#خاتم_جم گو به وقت آصف دوران، #قوام
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر بازگردد، چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده #چکش از سر ما کنده شد
لیک از رو مشکل، این کوبندهسندان میرود
روز جانبازیست ای بیچاره #آذربایجان
سر تو باشی در میان، هر جا که آمد پای جان
ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من
چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان
تو 《همایون مهد #زرتشتی》 و فرزندان تو
پور ایرانند و پاک آیین نژاد #آریان
#اختلاف_لهجه، ملیت نزاید بهر کس
#ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند؛ "ایرانی نهای"
صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران، به حرف ناکسان از ره مرو
جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
با خطی برجسته درتاریخ #ایران نقش بست
همت والای سردار مهین #ستارخان
این همان تبریز کامثال #خیابانی در او
جان برافشاندند بر شمع وطن، پروانه سان
این همان #تبریز کز خون جوانانش هنوز
لاله گون بینی همی رود #ارس، دشت #مغان
(دیوان - ج ۱ - ص ۳۵۲)
شهریار در ادامه، قطعه شعر بالا را «جوش خون ایرانیت» خویش میداند و میگوید:
این قصیدت را که جوش خون ایرانیت است
گوهر افشان خواستم در پای ایران جوان
شهریارا تا بود از آب، آتش را گزند
باد خاک پاک ایران جوان، مهد امان
(دیوان - ج ۱- ص ۳۶۵)
روان شهریار ایران زمین شادباد 🥀
@LoversofIRAN
استاد #شهریار عزیز، پس از فرار #فرقه_دموکرات_آذربایجان و #تجزیه_طلبان مزدوران #استالین، این شعری که سراسرش احساس پاک میهن پرستانه و #ایران_دوستی است را سرود.
امروز هم این شعر می تواند پاسخ استوار و سخت ما به همه ی تجزیه طلبان میهن فروش و به ویژه #پانترک ها باشد.
⬅️هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن #نمکنشناس بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام و در به سر کوبید صاحبخانه را
خانه آبادان، که #جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان، باد خزانی بسته باد
با سپاه #اجنبی، از خاک ایران میرود
#خاتم_جم گو به وقت آصف دوران، #قوام
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر بازگردد، چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده #چکش از سر ما کنده شد
لیک از رو مشکل، این کوبندهسندان میرود
روز جانبازیست ای بیچاره #آذربایجان
سر تو باشی در میان، هر جا که آمد پای جان
ای که دور از دامن مهر تو نالد جان من
چون شکسته بال مرغی در هوای آشیان
تو 《همایون مهد #زرتشتی》 و فرزندان تو
پور ایرانند و پاک آیین نژاد #آریان
#اختلاف_لهجه، ملیت نزاید بهر کس
#ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
گر بدین منطق تو را گفتند؛ "ایرانی نهای"
صبح را خواندند شام و آسمان را ریسمان
بی کس است ایران، به حرف ناکسان از ره مرو
جان به قربان تو ای جانانه آذربایجان
با خطی برجسته درتاریخ #ایران نقش بست
همت والای سردار مهین #ستارخان
این همان تبریز کامثال #خیابانی در او
جان برافشاندند بر شمع وطن، پروانه سان
این همان #تبریز کز خون جوانانش هنوز
لاله گون بینی همی رود #ارس، دشت #مغان
(دیوان - ج ۱ - ص ۳۵۲)
شهریار در ادامه، قطعه شعر بالا را «جوش خون ایرانیت» خویش میداند و میگوید:
این قصیدت را که جوش خون ایرانیت است
گوهر افشان خواستم در پای ایران جوان
شهریارا تا بود از آب، آتش را گزند
باد خاک پاک ایران جوان، مهد امان
(دیوان - ج ۱- ص ۳۶۵)
روان شهریار ایران زمین شادباد 🥀
@LoversofIRAN
Forwarded from کمپین تحریم محور پانترکیسم
📍خلاصه فرازوفرود متجاسرین فرقه دموکرات
⛔️تشکیل دولت مزدور پیشهوری در۲۱ آذر۱۳۲۴ بود و سقوط خفتبارش هم در ۲۱ آذر ۱۳۲۵
(متجاسرین=گردنکشان، متجاوزان)
📌برای بررسی گزیده رویدادهای یکسال تجاوز تجزیهطلبان به آذربایجان، رشته توییتی خوب ازSoudehEb دیدم.بااندکی ویرایش میگذارم🔻
۱۲ شهریور۱۳۲۴ #فرقه_دموکرات #آذربایجان با پخش اعلامیه به دو زبان #ترکی و #فارسی اعلام موجودیت کرد. #شوروی بلافاصله حمایت خود را از فرقه اعلام کرد و مطبوعات ستونهای روزنامههای خود را به چاپ اعلامیه اختصاص دادند!
طبق اسناد، کمیته مرکزی #حزب_کمونیست #جمهوری_آذربایجان، ۲۴ مرداد۱۳۲۴ ذیل عنوان «موضوع تاسیس فرقه دموکرات آذربایجان» دستور داده بود وسایل سفر #پیشهوری و #کامبخش به #باکو برای انجام مذاکره آماده شود. پیش از آن نیز "نام فرقه" در کمیته مرکزی«حزب کمونیست شوروی»تعیین شده بود!
۲۹ مهر۱۳۲۴ نخستین کنگره ملی فرقه دموکرات با حضور ۶۵۰ نماینده در #تبریز برگزارشد. در بیانیهای که صادرشد، از دولتهای بزرگ خواسته بودند از خودمختاری آذربایجان حمایت کنند
۲۴ آبان۱۳۲۴ با حمله به پاسگاههای عجبشیر و قلیکندی، قیام مسلحانه فرقه آغازشد. ولی نیروهای شوروی از حرکت نیروهای نظامی دولت(ایران) به آذربایجان جلوگیری کردند
اما با وجود تهدیدهای شوروی، #سرتیپ_ارفع به درخشانی، "فرمانده لشگر ۳ آذربایجان"، دستور داد:«لشگر باید تا آخرین نفش در مقابل متجاسرین مقاومت کند»
نیروهای(نظامی) شوروی به بهانه ناامنی, ماموران دولتی(ایران) را خلع سلاح و اخراج کردند! برخی از این نیروها هم به فرقه پیوستند
۲۱ آذر۱۳۲۴ مجلس ملی آذربایجان(در واقع ضدملی وضد آذربایجان) افتتاح شد و پیشهوری دولت خود را به این مجلس(کذایی) معرفی کرد
همزمان(در تهران) دولت «صدر» جای خود را به «حکیمی» داد
حکیمی از مجید آهی، #سفیر ایران در #مسکو، خواست با مقامات شوروی مذاکره کند که البته آنها نپذیرفتند!
آنها درخواست حکیمی برای سفر و شرکت در کنفرانس مسکو را هم رد کردند
حکیمی در روزهای پایان نخستوزیری خود از تقیزاده، #سفیر ایران در #لندن، خواست مقدمات شکایت از مداخلات شوروی در ایران را در سازمان ملل فراهم کند. اما سازمان ملل توصیه کرد طرفین مشکلات خود را از طریق مذاکرات مستقیم حل کنند
حکیمی ناتوان از حل بحران، استعفا داد
۱ بهمن۱۳۲۴ #قوام (سیاستمدار کهنهکار و تیزهوش) مامور تشکیل کابینه شد
#استالین آمادگی مسکو برای پذیرایی از قوام را اعلام کرد. قوام در نخستین اقدام دستور داد؛ شکایت از شوروی در #سازمان_ملل پیگیری شود و همزمان برای گفتگو عازم مسکو شد
درطول مذاکرات هم قوام حاضر نشد در برابر خواسته شوروی درباره آذربایجان و امتیاز #نفت_شمال کوتاه بیاید و تاکید داشت:«آذربایجان جزء لاینفک کشور ایران است و مذاکره درباره امتیاز نفت شمال هم منوط به تخلیه کامل قوای شوروی است»
۱۵ فروردین۱۳۲۵ قوام و سادچیکف نامههای مربوط به خروج نیروهای شوروی از ایران و تاسیس یک«شرکت مختلط نفتی» را مبادله کردند. دولت شوروی پذیرفت مساله آذریایجان «مساله داخلی ایران»است
از این پس مذاکرات دولت ایران و #پیشهوری آغازشد. پیشهوری در مذاکرات سرسختی نشان داد! در نهایت #استالین در تلگرافی به او دستور داد که؛ با دولت مرکزی ایران همکاری کند و گفت:«هر انقلابی فرازونشیب دارد. اکنون باید به نشیب تن دهید»
آذر۱۳۲۵ #ارتش_ایران برای برقراری نظم هنگام برگزاری انتخابات به سوی آذربایجان حرکت کرد. به پیشهوری هم گفته شد(از سوی حزب)؛ به باکو عزیمت کند و جای خود را به بیریا بدهد که صلحجوتر بود! همچنین به نیروهای فرقه دستور داده شد اجازه مقاومت ندارند و فقط تعداد اندکی میتوانند به خاک شوروی پناهنده شوند!
🔺پایان رشته توییت
📌#ایران تنها کشوری بود که زمان استالین توانست شوروی را ازخاک خود بیرون کند
حزبی که شوروی با دست خود در ایران ساخت و از باکو برایش مقر تقویتی زد و قوای نظامی فرستاد (فقط در یک فقره، ۸۰خودروی نظامی روس به ایران گسیل شد)را به سادگی به دولت مرکزی ایران فروخت! آنهم در روزهایی کهدولت مرکزی نوپا بود، نه مقتدر! فقط۴سال از رفتن رضاشاه و برتختنشستن محمدرضاشاه گذشته بود
روسها به ویژه در تاریخ معاصر؛ مشهور به معاملهگرانی بیاخلاق بودهاند که؛ دوستان خود را هم به پیشنهادات خوب فروختهاند!
این عبرتی بزرگ است برای کسانیکه امروز سودای خیانت بر میهن با وعده بیگانه را دارند
اتفاقا #ترکیه هم نشان داده که معاملهگر خوبی است و پای قراداد برسد؛ دوستان خود را میفروشد؛ بخصوص که این دوستان مزدورانی باشند با بار مالی برای دولت رو به نشیب #اردوغان که باید به آنها مقرری ماهیانه بدهد!
امروز اعلام شد: ارزش لیر از «۱ دلار=۱۴ لیر» هم گذشت و سقوطی دوباره کرد. در یکسال گذشته ارزش لیر ۵۰٪ سقوط داشته که رخدادی بسیار عجیب است❗️
⛔️کمپین تحریم پانترکیسم
@ban_Turkey
⛔️تشکیل دولت مزدور پیشهوری در۲۱ آذر۱۳۲۴ بود و سقوط خفتبارش هم در ۲۱ آذر ۱۳۲۵
(متجاسرین=گردنکشان، متجاوزان)
📌برای بررسی گزیده رویدادهای یکسال تجاوز تجزیهطلبان به آذربایجان، رشته توییتی خوب ازSoudehEb دیدم.بااندکی ویرایش میگذارم🔻
۱۲ شهریور۱۳۲۴ #فرقه_دموکرات #آذربایجان با پخش اعلامیه به دو زبان #ترکی و #فارسی اعلام موجودیت کرد. #شوروی بلافاصله حمایت خود را از فرقه اعلام کرد و مطبوعات ستونهای روزنامههای خود را به چاپ اعلامیه اختصاص دادند!
طبق اسناد، کمیته مرکزی #حزب_کمونیست #جمهوری_آذربایجان، ۲۴ مرداد۱۳۲۴ ذیل عنوان «موضوع تاسیس فرقه دموکرات آذربایجان» دستور داده بود وسایل سفر #پیشهوری و #کامبخش به #باکو برای انجام مذاکره آماده شود. پیش از آن نیز "نام فرقه" در کمیته مرکزی«حزب کمونیست شوروی»تعیین شده بود!
۲۹ مهر۱۳۲۴ نخستین کنگره ملی فرقه دموکرات با حضور ۶۵۰ نماینده در #تبریز برگزارشد. در بیانیهای که صادرشد، از دولتهای بزرگ خواسته بودند از خودمختاری آذربایجان حمایت کنند
۲۴ آبان۱۳۲۴ با حمله به پاسگاههای عجبشیر و قلیکندی، قیام مسلحانه فرقه آغازشد. ولی نیروهای شوروی از حرکت نیروهای نظامی دولت(ایران) به آذربایجان جلوگیری کردند
اما با وجود تهدیدهای شوروی، #سرتیپ_ارفع به درخشانی، "فرمانده لشگر ۳ آذربایجان"، دستور داد:«لشگر باید تا آخرین نفش در مقابل متجاسرین مقاومت کند»
نیروهای(نظامی) شوروی به بهانه ناامنی, ماموران دولتی(ایران) را خلع سلاح و اخراج کردند! برخی از این نیروها هم به فرقه پیوستند
۲۱ آذر۱۳۲۴ مجلس ملی آذربایجان(در واقع ضدملی وضد آذربایجان) افتتاح شد و پیشهوری دولت خود را به این مجلس(کذایی) معرفی کرد
همزمان(در تهران) دولت «صدر» جای خود را به «حکیمی» داد
حکیمی از مجید آهی، #سفیر ایران در #مسکو، خواست با مقامات شوروی مذاکره کند که البته آنها نپذیرفتند!
آنها درخواست حکیمی برای سفر و شرکت در کنفرانس مسکو را هم رد کردند
حکیمی در روزهای پایان نخستوزیری خود از تقیزاده، #سفیر ایران در #لندن، خواست مقدمات شکایت از مداخلات شوروی در ایران را در سازمان ملل فراهم کند. اما سازمان ملل توصیه کرد طرفین مشکلات خود را از طریق مذاکرات مستقیم حل کنند
حکیمی ناتوان از حل بحران، استعفا داد
۱ بهمن۱۳۲۴ #قوام (سیاستمدار کهنهکار و تیزهوش) مامور تشکیل کابینه شد
#استالین آمادگی مسکو برای پذیرایی از قوام را اعلام کرد. قوام در نخستین اقدام دستور داد؛ شکایت از شوروی در #سازمان_ملل پیگیری شود و همزمان برای گفتگو عازم مسکو شد
درطول مذاکرات هم قوام حاضر نشد در برابر خواسته شوروی درباره آذربایجان و امتیاز #نفت_شمال کوتاه بیاید و تاکید داشت:«آذربایجان جزء لاینفک کشور ایران است و مذاکره درباره امتیاز نفت شمال هم منوط به تخلیه کامل قوای شوروی است»
۱۵ فروردین۱۳۲۵ قوام و سادچیکف نامههای مربوط به خروج نیروهای شوروی از ایران و تاسیس یک«شرکت مختلط نفتی» را مبادله کردند. دولت شوروی پذیرفت مساله آذریایجان «مساله داخلی ایران»است
از این پس مذاکرات دولت ایران و #پیشهوری آغازشد. پیشهوری در مذاکرات سرسختی نشان داد! در نهایت #استالین در تلگرافی به او دستور داد که؛ با دولت مرکزی ایران همکاری کند و گفت:«هر انقلابی فرازونشیب دارد. اکنون باید به نشیب تن دهید»
آذر۱۳۲۵ #ارتش_ایران برای برقراری نظم هنگام برگزاری انتخابات به سوی آذربایجان حرکت کرد. به پیشهوری هم گفته شد(از سوی حزب)؛ به باکو عزیمت کند و جای خود را به بیریا بدهد که صلحجوتر بود! همچنین به نیروهای فرقه دستور داده شد اجازه مقاومت ندارند و فقط تعداد اندکی میتوانند به خاک شوروی پناهنده شوند!
🔺پایان رشته توییت
📌#ایران تنها کشوری بود که زمان استالین توانست شوروی را ازخاک خود بیرون کند
حزبی که شوروی با دست خود در ایران ساخت و از باکو برایش مقر تقویتی زد و قوای نظامی فرستاد (فقط در یک فقره، ۸۰خودروی نظامی روس به ایران گسیل شد)را به سادگی به دولت مرکزی ایران فروخت! آنهم در روزهایی کهدولت مرکزی نوپا بود، نه مقتدر! فقط۴سال از رفتن رضاشاه و برتختنشستن محمدرضاشاه گذشته بود
روسها به ویژه در تاریخ معاصر؛ مشهور به معاملهگرانی بیاخلاق بودهاند که؛ دوستان خود را هم به پیشنهادات خوب فروختهاند!
این عبرتی بزرگ است برای کسانیکه امروز سودای خیانت بر میهن با وعده بیگانه را دارند
اتفاقا #ترکیه هم نشان داده که معاملهگر خوبی است و پای قراداد برسد؛ دوستان خود را میفروشد؛ بخصوص که این دوستان مزدورانی باشند با بار مالی برای دولت رو به نشیب #اردوغان که باید به آنها مقرری ماهیانه بدهد!
امروز اعلام شد: ارزش لیر از «۱ دلار=۱۴ لیر» هم گذشت و سقوطی دوباره کرد. در یکسال گذشته ارزش لیر ۵۰٪ سقوط داشته که رخدادی بسیار عجیب است❗️
⛔️کمپین تحریم پانترکیسم
@ban_Turkey