Forwarded from اتچ بات
👈 چه غریبانه به پاسداری ایران ایستاده ایم!👉
#اختصاصی_کانال
@LoversofIRAN
یورش بی رحمانه قوم گرایان به نویسنده جوان این مقاله👈 yon.ir/QGgyT
برای پشتیبانی از او این هشتگ را ترند کنید:
#آذربایجان_ایران_کوچک
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
⬅️ پس از چاپ مقاله #حجت_یحیا_پور با عنوان "آذربایجان ایران کوچک"، شاهد یورش همه جانبه عناصر #قوم_گرا و تریبون های #ایرانستیز به وی، روزنامه ایران، نشریه #وطن_یولی و کانال #آذری_ها هستیم!
همه این یورش ها و ناسزاها به این دلیل بوده که نویسنده، برخلاف خواسته تندروهای "خود ترک پندار"، و به استناد و گواه تاریخ، درباره پیشینه و ترکیب جمعیتی #آذربایجان سخن گفته است و #کرد ها، #تات ها، #مسیحی ها ( #ارمنی/ #آشوری) را هم در ساخت فرهنگی و پیشینه تاریخی آذربایجان سهیم دانسته است.
این چیزی است که از آستانه تحمل ایرانستیزان خارج است چون آنها ایران را چون فرش رنگارنگ ایرانی که تاروپودش از همه مردمان و تبارهای ایرانی بافته شده نمی دانند و هویت تاریخی آذربایجان که هستی ایرانی آن است، را برنمی تابند چه رسد به آنکه این ها با صدای بلند گفته شود؛ مبادا تبلیغات تباه و مسموم این خودباختگان را نقش بر آب کند!
شگفت و اندوهبار آنجاست که در این دو روز، نه تنها این افراد بیگانه از تاریخ ایران به گفتن انواع سخنان زشت و ناروا، علیه نویسنده این مقاله و همکارانش پرداخته اند و طرفداران خود را به اعتراض تند علیه روزنامه ایران واداشته اند، بلکه حتا معاون سیاسی امنیتی استانداری #آذربایجان_شرقی نیز همراه این موج شده و به روزنامه ایران اعتراض کرده و این مقاله را خلاف #وحدت_ملی خوانده است!
پرسشی که باید از معاونت محترم استانداری آذربایجان شرقی پرسید اینست که آیا این مقاله را بطور کامل خواندند و آن را تفرقه افکنانه و غیرعلمی دانستند؟
و اگر مقاله را کامل خواندند، برپایه کدام مستند تاریخی و دانشی این نوشته را غیرعلمی و تفرقه افکنانه دانستند؟
سخن دیگر با روزنامه دولتی ایران است که نام مقدس #ایران را برخود دارد و همواره انتظار می رود تریبون #ملی ایرانیان باشد. این روزنامه در بخشی از یادداشت دیروزش پذیرفت که در مقاله مذکور خطایی رخ داده است! و این کوتاه آمدن برابر قوم گراها باعث دلسردی ایراندوستان شد؛ اما در رویکرد شماره امروز پنجشنبه، بجای چاپ یادداشت عذرخواهی که تندروها منتظرش بودند، به چاپ پاسخ حجت یحیاپور نسبت به اعتراضات قوم گراها پرداخت که این حرکتی ارزشمند از این روزنامه است.👈 yon.ir/EayvQ
براستی ما امروز در دورانی هستیم که دفاع از تاریخ راستین ایران، حتا در چارچوب مقاله ای در یک روزنامه، اینچنین خشم ایرانستیزان را بر می انگیزد که با دست بردن در لابی های خاص خود، چنین بر ایراندوستان فشار می آورند که حتا گفتن از تاریخ را در یک روزنامه برنمی تابند و می گویند "توقع جبران خطا داریم"؟!
اگر سخن از "خطا" باشد، چه خطایی بالاتر از این که از ترس عده ای معلوم الحال (که صبح تا شب در کانالها و نشریات خود بر تاریخ باشکوه این سرزمین می تازند و انواع توهینها را به بخشی از قهرمانان #ملی ایران زمین منتشرمیکنند و چنان #ضد_ملی شده اند که از هیچ دشمنی آشکاری با میراث مشترک ایرانیان ترس و ابا ندارند و نهادها و ارگانهای رسمی هم جلودارشان نیستند)، حضور و تاثیر پررنگ دیگر هم میهنان مان از کرد و تات و ارمنی و... را در #آذربایجان عزیز انکار و پنهان کنیم و زیر زور و فشار بگوییم که آذربایجان تنها متعلق به #ترک زبان هاست و نه دیگر ایرانیان؟!
آیا عذرخواهی و جبران توهین ها و فشارها بر کرد زبانها و ... در آذربایجان را کسی پیگیری می کند؟ یا نهادی رسمی و شخصیتی سیاسی بخاطر آن تاکنون داد سخن سر داده است؟
آیا فقط گفتن از حق و حقیقت است که معنی توهین را برای برخی آقایان دارد و حتا کلمه "توهین" را هم مصادره به مطلوب کرده اند و فقط آنجا که لازم بدانند اجازه استفاده از آن را میدهند؟
اینکه علیه زیاده خواهی عده ای (که نیمی از جمعیت ایران را ترک می دانند) گفته شود "آذربایجان تنها برای ترک زبان ها نیست"، می شود توهین به ترک زبانها، اما این سخن لغو که گفته شود "کردها و...در آذربایجان مهاجر و بیگانه اند و نباید به پست و جایگاه رسمی و امکانات برابر با ترک زبان ها برسند"، می شود تقویت وحدت ملی؟
خطر این زیاده طلبی، طمع و تعصب کور برای تصاحب کردن همه چیز، چنان بزرگ است که صدای هشدار آن مدت هاست بلند شده و وطن خواهان و میهن دوستان آذری و غیر آذری را به تکاپو و تلاش بسیار واداشته است چنانکه با دست خالی و تنها با عشق بی پایان به وطن، وظیفه سترگ پاسداری از فرهنگ ایران زمینی آذربایجان را در برابر خطر بزرگ #پانترکیسم و #قوم_گرایی بیگانه پرست، بردوش گرفته اند.
@LoversofIRAN
ایرانستیزان👇
#اختصاصی_کانال
@LoversofIRAN
یورش بی رحمانه قوم گرایان به نویسنده جوان این مقاله👈 yon.ir/QGgyT
برای پشتیبانی از او این هشتگ را ترند کنید:
#آذربایجان_ایران_کوچک
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
⬅️ پس از چاپ مقاله #حجت_یحیا_پور با عنوان "آذربایجان ایران کوچک"، شاهد یورش همه جانبه عناصر #قوم_گرا و تریبون های #ایرانستیز به وی، روزنامه ایران، نشریه #وطن_یولی و کانال #آذری_ها هستیم!
همه این یورش ها و ناسزاها به این دلیل بوده که نویسنده، برخلاف خواسته تندروهای "خود ترک پندار"، و به استناد و گواه تاریخ، درباره پیشینه و ترکیب جمعیتی #آذربایجان سخن گفته است و #کرد ها، #تات ها، #مسیحی ها ( #ارمنی/ #آشوری) را هم در ساخت فرهنگی و پیشینه تاریخی آذربایجان سهیم دانسته است.
این چیزی است که از آستانه تحمل ایرانستیزان خارج است چون آنها ایران را چون فرش رنگارنگ ایرانی که تاروپودش از همه مردمان و تبارهای ایرانی بافته شده نمی دانند و هویت تاریخی آذربایجان که هستی ایرانی آن است، را برنمی تابند چه رسد به آنکه این ها با صدای بلند گفته شود؛ مبادا تبلیغات تباه و مسموم این خودباختگان را نقش بر آب کند!
شگفت و اندوهبار آنجاست که در این دو روز، نه تنها این افراد بیگانه از تاریخ ایران به گفتن انواع سخنان زشت و ناروا، علیه نویسنده این مقاله و همکارانش پرداخته اند و طرفداران خود را به اعتراض تند علیه روزنامه ایران واداشته اند، بلکه حتا معاون سیاسی امنیتی استانداری #آذربایجان_شرقی نیز همراه این موج شده و به روزنامه ایران اعتراض کرده و این مقاله را خلاف #وحدت_ملی خوانده است!
پرسشی که باید از معاونت محترم استانداری آذربایجان شرقی پرسید اینست که آیا این مقاله را بطور کامل خواندند و آن را تفرقه افکنانه و غیرعلمی دانستند؟
و اگر مقاله را کامل خواندند، برپایه کدام مستند تاریخی و دانشی این نوشته را غیرعلمی و تفرقه افکنانه دانستند؟
سخن دیگر با روزنامه دولتی ایران است که نام مقدس #ایران را برخود دارد و همواره انتظار می رود تریبون #ملی ایرانیان باشد. این روزنامه در بخشی از یادداشت دیروزش پذیرفت که در مقاله مذکور خطایی رخ داده است! و این کوتاه آمدن برابر قوم گراها باعث دلسردی ایراندوستان شد؛ اما در رویکرد شماره امروز پنجشنبه، بجای چاپ یادداشت عذرخواهی که تندروها منتظرش بودند، به چاپ پاسخ حجت یحیاپور نسبت به اعتراضات قوم گراها پرداخت که این حرکتی ارزشمند از این روزنامه است.👈 yon.ir/EayvQ
براستی ما امروز در دورانی هستیم که دفاع از تاریخ راستین ایران، حتا در چارچوب مقاله ای در یک روزنامه، اینچنین خشم ایرانستیزان را بر می انگیزد که با دست بردن در لابی های خاص خود، چنین بر ایراندوستان فشار می آورند که حتا گفتن از تاریخ را در یک روزنامه برنمی تابند و می گویند "توقع جبران خطا داریم"؟!
اگر سخن از "خطا" باشد، چه خطایی بالاتر از این که از ترس عده ای معلوم الحال (که صبح تا شب در کانالها و نشریات خود بر تاریخ باشکوه این سرزمین می تازند و انواع توهینها را به بخشی از قهرمانان #ملی ایران زمین منتشرمیکنند و چنان #ضد_ملی شده اند که از هیچ دشمنی آشکاری با میراث مشترک ایرانیان ترس و ابا ندارند و نهادها و ارگانهای رسمی هم جلودارشان نیستند)، حضور و تاثیر پررنگ دیگر هم میهنان مان از کرد و تات و ارمنی و... را در #آذربایجان عزیز انکار و پنهان کنیم و زیر زور و فشار بگوییم که آذربایجان تنها متعلق به #ترک زبان هاست و نه دیگر ایرانیان؟!
آیا عذرخواهی و جبران توهین ها و فشارها بر کرد زبانها و ... در آذربایجان را کسی پیگیری می کند؟ یا نهادی رسمی و شخصیتی سیاسی بخاطر آن تاکنون داد سخن سر داده است؟
آیا فقط گفتن از حق و حقیقت است که معنی توهین را برای برخی آقایان دارد و حتا کلمه "توهین" را هم مصادره به مطلوب کرده اند و فقط آنجا که لازم بدانند اجازه استفاده از آن را میدهند؟
اینکه علیه زیاده خواهی عده ای (که نیمی از جمعیت ایران را ترک می دانند) گفته شود "آذربایجان تنها برای ترک زبان ها نیست"، می شود توهین به ترک زبانها، اما این سخن لغو که گفته شود "کردها و...در آذربایجان مهاجر و بیگانه اند و نباید به پست و جایگاه رسمی و امکانات برابر با ترک زبان ها برسند"، می شود تقویت وحدت ملی؟
خطر این زیاده طلبی، طمع و تعصب کور برای تصاحب کردن همه چیز، چنان بزرگ است که صدای هشدار آن مدت هاست بلند شده و وطن خواهان و میهن دوستان آذری و غیر آذری را به تکاپو و تلاش بسیار واداشته است چنانکه با دست خالی و تنها با عشق بی پایان به وطن، وظیفه سترگ پاسداری از فرهنگ ایران زمینی آذربایجان را در برابر خطر بزرگ #پانترکیسم و #قوم_گرایی بیگانه پرست، بردوش گرفته اند.
@LoversofIRAN
ایرانستیزان👇
Telegram
attach 📎
👈اندیشه ملی که مصدق پرچمدارش بود، همواره یا خار چشم تمامیت خواهان بوده یا ایرانستیزان
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
👈 #نوروز زیبای ایرانی، یادگار #جمشید شاه، شادباد
(اورمزد، نام روز نخست هر ماه در گاهشماری باستانی ایران بوده است)
@LoversofIRAN
روز #اورمزد، ماه #فروردین
نوروز پیروز، شادی آفرین
هفت سین، سفره نعمت زمین
شادباش، خنده کن
بزم اینچنین، روز اینچنین
آسمان آبی و دشت پر زگل
هر طرف نغمه های بلبل
روز نو، جشن نو، نوروز ماست
ای #وطن، مهر تو بر جان ماست
جام #جمشید پر شده زمی،
نوش کن گوارا، یادگار کی
چون نشست روی تخت، آسمان گرفت
همچو #آزادگان، اوجی گرفت
گوهر افشان بخوان، #خسروانی سرود
یک دل و یک زبان، آواز روی
با تو باد، هرزمان فر کیان
#راستی پیشه کن، تو در #جهان
فره ایزدی از خود مران
تا که #آباد ماند #ایران
تا که #آزاد ماند #ایران
همچون #شاهنشاه #داریوش_هخامنشی سالی بدون #دروغ #خشکسالی و #جنگ برای مردمان برگزار کننده نوروز، از سینگ کیانگ تا هرزگوین، از بنگال تا مصر و از تاتارستان تا بمبئی آرزومندیم.
@LoversofIRAN
(اورمزد، نام روز نخست هر ماه در گاهشماری باستانی ایران بوده است)
@LoversofIRAN
روز #اورمزد، ماه #فروردین
نوروز پیروز، شادی آفرین
هفت سین، سفره نعمت زمین
شادباش، خنده کن
بزم اینچنین، روز اینچنین
آسمان آبی و دشت پر زگل
هر طرف نغمه های بلبل
روز نو، جشن نو، نوروز ماست
ای #وطن، مهر تو بر جان ماست
جام #جمشید پر شده زمی،
نوش کن گوارا، یادگار کی
چون نشست روی تخت، آسمان گرفت
همچو #آزادگان، اوجی گرفت
گوهر افشان بخوان، #خسروانی سرود
یک دل و یک زبان، آواز روی
با تو باد، هرزمان فر کیان
#راستی پیشه کن، تو در #جهان
فره ایزدی از خود مران
تا که #آباد ماند #ایران
تا که #آزاد ماند #ایران
همچون #شاهنشاه #داریوش_هخامنشی سالی بدون #دروغ #خشکسالی و #جنگ برای مردمان برگزار کننده نوروز، از سینگ کیانگ تا هرزگوین، از بنگال تا مصر و از تاتارستان تا بمبئی آرزومندیم.
@LoversofIRAN
عاشقان ایران
پاسخ به غلطهای #محمد_بهشتی: غصه هرات،خانقین،بحرین دقیقا برابر غصه قفقاز است به بهانه مخالفت با #انگلیس، بغل #روسیه نپرید شکست #باکو،شکست قوای شاهی ایران از روس بود،نه جنگ آذربایجان و روس @LoversofIRAN
👈غلط گویی های محمد بهشتی درباره تاریخ ملی ایران
#ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
⬅️ سخنان دردآور #محمد_بهشتی_شیرازی در گفتگو با #حسین_دهباشی در برنامه تاریخ آنلاین را از پایان این نوشته بارگیری کنید.
🔷دیدگاه های غیر علمی محمد بهشتی در کم اهمیت نشان دادن ناکامی های #قاجار و از دست دادن سرزمین های ایرانی #قفقاز_جنوبی ( #آران و #شروان که امروز با نام جعلی جمهوری آذربایجان شناخته می شود و ما به آن جمهوری باکو میگوییم) چیزی نیست که بشود بسادگی از کنارش گذشت به ویژه زمانی که بدانیم او سال های پس از #انقلاب، سکاندار امورات فرهنگی کشور ما بوده!!!
🔷سید محمد بهشتی شیرازی (زاده ۱۳۳۰تهران) رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان #میراث_فرهنگی صنایع دستی و گردشگری؛ عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری؛ و رئیس کمیتهٔ ملی ایکوم ایران است. پیش از این نیز رئیس سازمان میراث فرهنگی؛ مدیر #جشنواره فیلم #فجر؛ مدیر عامل #بنیاد_سینمایی #فارابی؛ مشاور ارشد سازمان میراث فرهنگی؛ و معاون فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است و دارای کارشناسی ارشد مهندسی معماری از دانشکدهٔ معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی و عضو پیوستهٔ #فرهنگستان_هنر!!!
🔷 در پاسخ به غلطهای #محمد_بهشتی در این باره باید نکات زیر را حتما گفت:
۱_ غصه از دست دادن #هرات #خانقین و #بحرین دقیقا برابر غصه قفقاز است؛ چه پهلوی و چه قاجار؛ برای یک ایرانی میهن دوست، از دست دادن یک وجب از خاک وطن دردناک است و هیچ فرقی نمی کند در چه دوره ای بوده باشد
۲_ به بهانه مخالفت با #انگلیس و پهلوی، به بغل حکومت #روسیه نپرید و برای برآوردن منافع روسها و رعایت اوج حسن همجواری تان با برادران روس، اینگونه فاش و آشکار، میهن فروشی نکنید.
۳_ از دست دادن سرزمینهای آران و شروان(جمهوری باکوی امروزی)، شکست قوای شاهنشاهی ایران از قوای شاهنشاهی روسیه بود و نه جنگ آذربایجان و روس (که ۲۰۰سال پیش اصلا کشوری مستقل با نام امروزی آذربایجان که جعل نام سرزمین آران و شروان است، وجود خارجی نداشت و این سرزمین، بخشی مهم از #ممالک_محروسه دولت #پادشاهی_ایران بود) که بخواهیم جنگ بین قوای نظامی دو کشور ایران و روسیه را به جنگی محلی تقلیل دهیم
۴_ آثار ارزشمند تاریخی بجا مانده از دوره هخامنشی، اشکانی، ساسانی و نیز حکومت های پادشاهی ایرانی پس از اسلام در سرزمین #قفقاز_جنوبی، چیزی نیست که بتوان از آن چشم پوشید و به دلخواه آقایان پهلوی ستیز، قرن ها مالکیت ایران بر این دیار را نادیده گرفت و حتا گمراهی را تا آنجا ادامه داد که اصلا مالکیت ایران بر آن سرزمین ها را منکر شد و تاریخ را برای دمی آرامش تباه آقایان روس_زده (سمپات روسیه)، تغییر داد تا مبادا گزندی بر خاطرجمعی روس ها نسبت به گستره قلمروی امپراتوری #تزاری که در قرن۲۱ بشکل ناملموس در همه جای آن نفوذ دارند، وارد شود.
۵_ تا وقتی امثال محمد بهشتی، #بخشی از قدرت سیاسی ایران را به دست دارند و هر کدامشان #بخشی از حقایق #تاریخ #ایران_زمین را به صلاحدید دسته و گروه سیاسی که به آن وابسته هستند تغییر می دهند و تحریف می کنند، دیگر ما نباید دلخور تحریف خارجیان برای پنهان کردن تاریخ پرشکوه ایران باشیم، چرا که این داخلی های به اصطلاح تحصیلکرده و گاه مدیر فرهنگی و هنری کشور خودمان، دم به دم ضربه هایی چنان سخت بر پیکره ی ایران میزنند؛ که ضربه خارجی در برابرش نیش پشه ای بیش نیست!!!
۶_ خدا را شکر که این دست افراد، همه ی قدرت سیاسی را در ایران بدست نگرفته اند و هنوز در هیات حاکمه ج.ا.ا. هم مدیران میهن دوست وجوددارد.
〰〰〰〰〰〰〰〰
⬅️دکتر #هژیر_تهرانی، عضو فعال انجمن دوستی ایران و تاجیکستان، درباره سخنان تلخ محمد بهشتی، یادداشت زیر را نوشت.
🔷بر این سرزمین باید گریست که متولی میراث فرهنگی اش چنین آدمی با این سطح پایین و غلط از تاریخ #ملی بوده است.
آقای مهندس بهشتی می فرمایند:
جنگ در #قفقاز، جنگ #ایران و #روسیه نبوده، بلکه جنگ آذربایجان و روس بوده!!!
ضمن این که از دست رفتن سرزمینهای زرخیز ایرانی قفقاز را هم مهم نمی دانند و آن را آگراندیسمان #پهلوی ها می دانند!
حالا این نکته که سرزمینهای ایرانی شمال رود #ارس تا دهه ۱۹۲۰ میلادی یعنی یک قرن پس از #گلستان و #ترکمانچای همچنان اران و شیروان نامیده می شده هم به کنار.
این که #محمد_امین_رسول_زاده در آن دهه نام آذربایجان را سرقت کرد و بر اران و شیروان گذاشت هم به جای خود که بحثی مفصل را می طلبد و در فرصتی مناسب بدان خواهم پرداخت.
خدا خودش آخر و عاقبت ما را با امثال این روشنفکرنمایان به خیر کند.
این است که یک موی کسانی چون #منصور_حقیقت_پور نماینده سابق و اصولگرای #اردبیل در مجلس شورا را به امثال این آقا ترجیح می دهم.
لرزه ای که حقیقت_پور #وطن_پرست بر پیکر #سیاوش_نوروزوف نماینده پارلمان باکو انداخت باید درس عبرتی برای امثال آقای بهشتی باشد.
https://t.me/LoversofIRAN/5424
#ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
⬅️ سخنان دردآور #محمد_بهشتی_شیرازی در گفتگو با #حسین_دهباشی در برنامه تاریخ آنلاین را از پایان این نوشته بارگیری کنید.
🔷دیدگاه های غیر علمی محمد بهشتی در کم اهمیت نشان دادن ناکامی های #قاجار و از دست دادن سرزمین های ایرانی #قفقاز_جنوبی ( #آران و #شروان که امروز با نام جعلی جمهوری آذربایجان شناخته می شود و ما به آن جمهوری باکو میگوییم) چیزی نیست که بشود بسادگی از کنارش گذشت به ویژه زمانی که بدانیم او سال های پس از #انقلاب، سکاندار امورات فرهنگی کشور ما بوده!!!
🔷سید محمد بهشتی شیرازی (زاده ۱۳۳۰تهران) رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان #میراث_فرهنگی صنایع دستی و گردشگری؛ عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری؛ و رئیس کمیتهٔ ملی ایکوم ایران است. پیش از این نیز رئیس سازمان میراث فرهنگی؛ مدیر #جشنواره فیلم #فجر؛ مدیر عامل #بنیاد_سینمایی #فارابی؛ مشاور ارشد سازمان میراث فرهنگی؛ و معاون فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است و دارای کارشناسی ارشد مهندسی معماری از دانشکدهٔ معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی و عضو پیوستهٔ #فرهنگستان_هنر!!!
🔷 در پاسخ به غلطهای #محمد_بهشتی در این باره باید نکات زیر را حتما گفت:
۱_ غصه از دست دادن #هرات #خانقین و #بحرین دقیقا برابر غصه قفقاز است؛ چه پهلوی و چه قاجار؛ برای یک ایرانی میهن دوست، از دست دادن یک وجب از خاک وطن دردناک است و هیچ فرقی نمی کند در چه دوره ای بوده باشد
۲_ به بهانه مخالفت با #انگلیس و پهلوی، به بغل حکومت #روسیه نپرید و برای برآوردن منافع روسها و رعایت اوج حسن همجواری تان با برادران روس، اینگونه فاش و آشکار، میهن فروشی نکنید.
۳_ از دست دادن سرزمینهای آران و شروان(جمهوری باکوی امروزی)، شکست قوای شاهنشاهی ایران از قوای شاهنشاهی روسیه بود و نه جنگ آذربایجان و روس (که ۲۰۰سال پیش اصلا کشوری مستقل با نام امروزی آذربایجان که جعل نام سرزمین آران و شروان است، وجود خارجی نداشت و این سرزمین، بخشی مهم از #ممالک_محروسه دولت #پادشاهی_ایران بود) که بخواهیم جنگ بین قوای نظامی دو کشور ایران و روسیه را به جنگی محلی تقلیل دهیم
۴_ آثار ارزشمند تاریخی بجا مانده از دوره هخامنشی، اشکانی، ساسانی و نیز حکومت های پادشاهی ایرانی پس از اسلام در سرزمین #قفقاز_جنوبی، چیزی نیست که بتوان از آن چشم پوشید و به دلخواه آقایان پهلوی ستیز، قرن ها مالکیت ایران بر این دیار را نادیده گرفت و حتا گمراهی را تا آنجا ادامه داد که اصلا مالکیت ایران بر آن سرزمین ها را منکر شد و تاریخ را برای دمی آرامش تباه آقایان روس_زده (سمپات روسیه)، تغییر داد تا مبادا گزندی بر خاطرجمعی روس ها نسبت به گستره قلمروی امپراتوری #تزاری که در قرن۲۱ بشکل ناملموس در همه جای آن نفوذ دارند، وارد شود.
۵_ تا وقتی امثال محمد بهشتی، #بخشی از قدرت سیاسی ایران را به دست دارند و هر کدامشان #بخشی از حقایق #تاریخ #ایران_زمین را به صلاحدید دسته و گروه سیاسی که به آن وابسته هستند تغییر می دهند و تحریف می کنند، دیگر ما نباید دلخور تحریف خارجیان برای پنهان کردن تاریخ پرشکوه ایران باشیم، چرا که این داخلی های به اصطلاح تحصیلکرده و گاه مدیر فرهنگی و هنری کشور خودمان، دم به دم ضربه هایی چنان سخت بر پیکره ی ایران میزنند؛ که ضربه خارجی در برابرش نیش پشه ای بیش نیست!!!
۶_ خدا را شکر که این دست افراد، همه ی قدرت سیاسی را در ایران بدست نگرفته اند و هنوز در هیات حاکمه ج.ا.ا. هم مدیران میهن دوست وجوددارد.
〰〰〰〰〰〰〰〰
⬅️دکتر #هژیر_تهرانی، عضو فعال انجمن دوستی ایران و تاجیکستان، درباره سخنان تلخ محمد بهشتی، یادداشت زیر را نوشت.
🔷بر این سرزمین باید گریست که متولی میراث فرهنگی اش چنین آدمی با این سطح پایین و غلط از تاریخ #ملی بوده است.
آقای مهندس بهشتی می فرمایند:
جنگ در #قفقاز، جنگ #ایران و #روسیه نبوده، بلکه جنگ آذربایجان و روس بوده!!!
ضمن این که از دست رفتن سرزمینهای زرخیز ایرانی قفقاز را هم مهم نمی دانند و آن را آگراندیسمان #پهلوی ها می دانند!
حالا این نکته که سرزمینهای ایرانی شمال رود #ارس تا دهه ۱۹۲۰ میلادی یعنی یک قرن پس از #گلستان و #ترکمانچای همچنان اران و شیروان نامیده می شده هم به کنار.
این که #محمد_امین_رسول_زاده در آن دهه نام آذربایجان را سرقت کرد و بر اران و شیروان گذاشت هم به جای خود که بحثی مفصل را می طلبد و در فرصتی مناسب بدان خواهم پرداخت.
خدا خودش آخر و عاقبت ما را با امثال این روشنفکرنمایان به خیر کند.
این است که یک موی کسانی چون #منصور_حقیقت_پور نماینده سابق و اصولگرای #اردبیل در مجلس شورا را به امثال این آقا ترجیح می دهم.
لرزه ای که حقیقت_پور #وطن_پرست بر پیکر #سیاوش_نوروزوف نماینده پارلمان باکو انداخت باید درس عبرتی برای امثال آقای بهشتی باشد.
https://t.me/LoversofIRAN/5424
Telegram
Lovers of IRAN
پاسخ به غلطهای #محمد_بهشتی:
غصه هرات،خانقین،بحرین دقیقا برابر غصه قفقاز است
به بهانه مخالفت با #انگلیس، بغل #روسیه نپرید
شکست #باکو،شکست قوای شاهی ایران از روس بود،نه جنگ آذربایجان و روس
@LoversofIRAN
غصه هرات،خانقین،بحرین دقیقا برابر غصه قفقاز است
به بهانه مخالفت با #انگلیس، بغل #روسیه نپرید
شکست #باکو،شکست قوای شاهی ایران از روس بود،نه جنگ آذربایجان و روس
@LoversofIRAN
👈هbbc فارسی و پروژه تضعیف زبان فارسی برای آسیب زدن به همبستگی ملی
@LoversofIRAN
✍ #میلاد_عظیمی
برنامه"پرگار" bbcفارسی هفته پیش، بحثی داشت با موضوع«زبان فارسی چطور در ایران غلبه یافت؟» برخی از دوستان پیغام گذاشتند که چیزی درباره محتوای #ضد_ایرانی این برنامه بنویسم. دوستی نوشت تو معلم #زبان #فارسی هستی و «نان زبان فارسی را میخوری، چرا سکوت کردی؟» پاسخ من این بود که اولاً این حرفها تازه نیست و دانشمندان به آنها پاسخ دادهاند. دیگر اینکه آنقدر زبانشناس کاربلد و دانشمند هست که نوبت به امثال من نرسد.
همچنین راستش را بخواهید اساساً اعتقاد ندارم که"پرگار" برنامه علمی بود. بلکه یک برنامه سیاسی بود که هدف سیاسی مشخصی را دنبال میگرفت. هدفش تخریب انسجام، #وحدت_ملی، آسیب زدن به #تمامیت_ارضی #ایران و تیز کردن تیغهایی برای روز مبادا بود! به نظر من آن دانشمندی! که فرمود زبان فارسی با زور«غلبه» یافته است و با شوق از bbcفارسی حقگزاری می کرد که لغت «غلبه»را به درستی به کار برده تا وجه غالب و مغلوبی و زور را برساند، از حقایق تاریخی و مسلّمات علمی بیخبر نبود. بلکه دانسته علم و حقیقت را زیرپا می گذاشت.
آیا آن دانشمند مهمان bbcفارسی اینقدر نمیدانست اگر زور بود کدام زور سلطان #محمود_غزنوی را مجبور کرده بود تا در دربارش آن چنان به شعر فارسی بها بدهد و آنقدر شاعران را حمایت کند که بشود نمونه آرمانی حمایت از شعر فارسی و شاعران در تاریخ ادبیات ایران. که شاعران صاحب قبول دربارش بشوند رشک #خاقانی و #انوری که شاعر مثل #عنصری فراوان هست اما ممدوحی مثل محمود کجاست؟ کدام شمشیر محمود را ناچار کرده بود؟ خلیفه عباسی؟ امرای سامانی؟ سلاطین هند؟
آیا آن دانشمند مهمان bbc فارسی اینقدر نمیدانست اگر زور بود، کدام زور #ملکشاه و #سنجر #سلجوقی را وادار کرده بود که شعرفارسی را خریدار باشند و حامی #ادبیات_فارسی شوند؟ #سلجوقیان از ترس کدام شمشیر در دربارشان شاهنامهخوان داشتند و بر فرزندانشان نامهای شاهنامه ای مینهادند. تا به آنجا که سراینده "علی نامه" را به این وهم بیندازد که حمایت از #شاهنامه برای برجسته کردن #رستم است و به محاق بردن امیرمؤمنان علی ع.
چرا محمود غزنوی و ملکشاه و سنجر مثل #یعقوب_لیث، یکبار به شاعر دربار خود نگفتند به زبان ما سخن بگو (یعنی قصیده #ترکی بگو) از که میترسیدند؟ شمشیری بر گردهشان بود؟ #ناصرالدین_شاه از که میترسید که چندهزار صفحه خاطرات به زبان فارسی نوشته و با #زنان ایرانی و فرنگی به زبان فارسی مغازله کرده است؟
در عهد #ایلخانان، #زین_قدسی به چهار زبان فارسی و عربی و ترکی و مغولی در مدح پادشاه #مغول شعر سرود. در همان عصر #پوربهای_جامی چند شعرش را لبریز از لغات و اصطلاحات #مغولی کرده بود. چرا؟ لابد این کار در آن زمان نزد آن حکومت بیخریدارنبود. پس چرا #غزنویان و #سلجوقیان و #خوارزمشاهیان و دیگران و دیگران خریدار ایننوع شعرها نبودند؟ نکند از چکمه #رضا_شاه میترسیدند؟
نه. آن آقای دانشمند!! و صحنهپردازان bbcفارسی اینها را خوب میدانند اما میگویند و بازمیگویند..... سخن ایشان #علمی نیست که پاسخش مقاله علمی باشد. سخن ایشان #سیاسی است و باید پاسخ مناسب به آن داده شود.
پاسخ مناسب هم این است که ما مردم ایران با هم مهربانتر باشیم. اختلافهایمان را به رسمیت بشناسیم. یکدیگر را تحمل کنیم. به هم احترام بگذاریم. اصلاً به جای یادداشت نوشتن و در فضای مجازی با بدخواهان ایران مجادله کردن، بیاییم با همکار و همدرس و همسایهی #سنی و #شیعه و #مسیحی و #زرتشتی و #کلیمی و #لاییک خود –به حکم اینکه انسان است و ایرانی است– لبخند بزنیم و مهربانتر و دردآشناتر باشیم. از هرگونه اهانت و تحقیر #قومیتی پرهیز کنیم. سخن #نژادپرستانه نگوییم. زبان فارسی و نیز موسیقی، صنایعدستی، آداب و رسوم #اقوام ایرانی را بیشتر قدربدانیم. به چشم دیدیم که این موج انساندوستانه #ملی که برای کمک به هموطنان زلزله زده #کرد برخاست، چقدر دلها را به هم نزدیک کرد وبیشعار و بیجدل عملاً وحدت ملی را تحکیم کرد.
نفع حکومت هم در تقویت #انسجام_ملی است. بهترین راه تقویت انسجام ملی، بسط رفاه و رفع تبعیض است. یک شغل که در #کردستان ایجاد شود، بیشتر از هزار مقاله، وحدت و #امنیت_ملی را تقویت میکند. پاسخ یاوهگویان، ترمیم و بهبود وضع محیط زیست #خوزستان است. احیاء دریاچه #ارومیه است. حضور بیشتر اقلیتهای دینی ومذهبی در سطوح مختلف #مدیریت کشور است. همین روزها رسماً اعلام شد که تغذیه در #بلوچستان مناسب نیست و مردم در مضیقه شدید هستند. گرسنگی در هرجای ایران ویرانگر و مایه شرمساری است و در #سیستان بیشتر.
استاد زنده یاد #بدیع_الزمان_فروزانفر میگفت: معنای #وطن_دوستی واقعی این است که وطن را به حدی از آبادی، آزادی و رفاه برسانیم که شایسته عشق ورزیدن باشد.
راه این است
@LoversofIRAN
@LoversofIRAN
✍ #میلاد_عظیمی
برنامه"پرگار" bbcفارسی هفته پیش، بحثی داشت با موضوع«زبان فارسی چطور در ایران غلبه یافت؟» برخی از دوستان پیغام گذاشتند که چیزی درباره محتوای #ضد_ایرانی این برنامه بنویسم. دوستی نوشت تو معلم #زبان #فارسی هستی و «نان زبان فارسی را میخوری، چرا سکوت کردی؟» پاسخ من این بود که اولاً این حرفها تازه نیست و دانشمندان به آنها پاسخ دادهاند. دیگر اینکه آنقدر زبانشناس کاربلد و دانشمند هست که نوبت به امثال من نرسد.
همچنین راستش را بخواهید اساساً اعتقاد ندارم که"پرگار" برنامه علمی بود. بلکه یک برنامه سیاسی بود که هدف سیاسی مشخصی را دنبال میگرفت. هدفش تخریب انسجام، #وحدت_ملی، آسیب زدن به #تمامیت_ارضی #ایران و تیز کردن تیغهایی برای روز مبادا بود! به نظر من آن دانشمندی! که فرمود زبان فارسی با زور«غلبه» یافته است و با شوق از bbcفارسی حقگزاری می کرد که لغت «غلبه»را به درستی به کار برده تا وجه غالب و مغلوبی و زور را برساند، از حقایق تاریخی و مسلّمات علمی بیخبر نبود. بلکه دانسته علم و حقیقت را زیرپا می گذاشت.
آیا آن دانشمند مهمان bbcفارسی اینقدر نمیدانست اگر زور بود کدام زور سلطان #محمود_غزنوی را مجبور کرده بود تا در دربارش آن چنان به شعر فارسی بها بدهد و آنقدر شاعران را حمایت کند که بشود نمونه آرمانی حمایت از شعر فارسی و شاعران در تاریخ ادبیات ایران. که شاعران صاحب قبول دربارش بشوند رشک #خاقانی و #انوری که شاعر مثل #عنصری فراوان هست اما ممدوحی مثل محمود کجاست؟ کدام شمشیر محمود را ناچار کرده بود؟ خلیفه عباسی؟ امرای سامانی؟ سلاطین هند؟
آیا آن دانشمند مهمان bbc فارسی اینقدر نمیدانست اگر زور بود، کدام زور #ملکشاه و #سنجر #سلجوقی را وادار کرده بود که شعرفارسی را خریدار باشند و حامی #ادبیات_فارسی شوند؟ #سلجوقیان از ترس کدام شمشیر در دربارشان شاهنامهخوان داشتند و بر فرزندانشان نامهای شاهنامه ای مینهادند. تا به آنجا که سراینده "علی نامه" را به این وهم بیندازد که حمایت از #شاهنامه برای برجسته کردن #رستم است و به محاق بردن امیرمؤمنان علی ع.
چرا محمود غزنوی و ملکشاه و سنجر مثل #یعقوب_لیث، یکبار به شاعر دربار خود نگفتند به زبان ما سخن بگو (یعنی قصیده #ترکی بگو) از که میترسیدند؟ شمشیری بر گردهشان بود؟ #ناصرالدین_شاه از که میترسید که چندهزار صفحه خاطرات به زبان فارسی نوشته و با #زنان ایرانی و فرنگی به زبان فارسی مغازله کرده است؟
در عهد #ایلخانان، #زین_قدسی به چهار زبان فارسی و عربی و ترکی و مغولی در مدح پادشاه #مغول شعر سرود. در همان عصر #پوربهای_جامی چند شعرش را لبریز از لغات و اصطلاحات #مغولی کرده بود. چرا؟ لابد این کار در آن زمان نزد آن حکومت بیخریدارنبود. پس چرا #غزنویان و #سلجوقیان و #خوارزمشاهیان و دیگران و دیگران خریدار ایننوع شعرها نبودند؟ نکند از چکمه #رضا_شاه میترسیدند؟
نه. آن آقای دانشمند!! و صحنهپردازان bbcفارسی اینها را خوب میدانند اما میگویند و بازمیگویند..... سخن ایشان #علمی نیست که پاسخش مقاله علمی باشد. سخن ایشان #سیاسی است و باید پاسخ مناسب به آن داده شود.
پاسخ مناسب هم این است که ما مردم ایران با هم مهربانتر باشیم. اختلافهایمان را به رسمیت بشناسیم. یکدیگر را تحمل کنیم. به هم احترام بگذاریم. اصلاً به جای یادداشت نوشتن و در فضای مجازی با بدخواهان ایران مجادله کردن، بیاییم با همکار و همدرس و همسایهی #سنی و #شیعه و #مسیحی و #زرتشتی و #کلیمی و #لاییک خود –به حکم اینکه انسان است و ایرانی است– لبخند بزنیم و مهربانتر و دردآشناتر باشیم. از هرگونه اهانت و تحقیر #قومیتی پرهیز کنیم. سخن #نژادپرستانه نگوییم. زبان فارسی و نیز موسیقی، صنایعدستی، آداب و رسوم #اقوام ایرانی را بیشتر قدربدانیم. به چشم دیدیم که این موج انساندوستانه #ملی که برای کمک به هموطنان زلزله زده #کرد برخاست، چقدر دلها را به هم نزدیک کرد وبیشعار و بیجدل عملاً وحدت ملی را تحکیم کرد.
نفع حکومت هم در تقویت #انسجام_ملی است. بهترین راه تقویت انسجام ملی، بسط رفاه و رفع تبعیض است. یک شغل که در #کردستان ایجاد شود، بیشتر از هزار مقاله، وحدت و #امنیت_ملی را تقویت میکند. پاسخ یاوهگویان، ترمیم و بهبود وضع محیط زیست #خوزستان است. احیاء دریاچه #ارومیه است. حضور بیشتر اقلیتهای دینی ومذهبی در سطوح مختلف #مدیریت کشور است. همین روزها رسماً اعلام شد که تغذیه در #بلوچستان مناسب نیست و مردم در مضیقه شدید هستند. گرسنگی در هرجای ایران ویرانگر و مایه شرمساری است و در #سیستان بیشتر.
استاد زنده یاد #بدیع_الزمان_فروزانفر میگفت: معنای #وطن_دوستی واقعی این است که وطن را به حدی از آبادی، آزادی و رفاه برسانیم که شایسته عشق ورزیدن باشد.
راه این است
@LoversofIRAN
👈 ⚽️ وطن فارسی، یک ضربان 👉
یک ملت،
یک ضربان قلب،
#بیش_از_۸۰_میلیون_تن 👍
@LoversofIRAN
✍ #زینب_بیات، بانویی از افغانستان
متولد #کابل. مقیم #مشهد. لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی. تهیهکننده و گویندهی "رادیو دری".
⬅️دیشب (قلب) #افغانستان و #تاجیکستان هم در کنار مردم #ایران برای موفقیت و پیروزی تیم #ملی ایران تپید.
دیشب در خانه های مهاجرین افغانستانی ساکن ایران هم شور و هیاهویی برپا بود و همه برای برد تیم ملی ایران دعا کردند. هر بار که بازیکنان تیم ملی خواستند گل بزنند، مردم ما(افغانستان) از خوشی فریاد زدند و هربار که خطری دروازه ایران را تهدید کرد نفس در سینه هایشان حبس شد و دعا کردند.
این حسی است که سالیان سال در وجود مردم ما جریان داشته است. در هر مسابقه ای که یک طرف آن ایران بوده و طرف دیگر یک تیم خارجی، فریاد "ایران ایران" بلند شده است. برد ایران، برد ما هم بوده است و باخت ایران، باخت ما.
این حس پیوستگی و یگانگی سالهاست که وجود داشته است ولی متاسفانه کمتر دیده شده است. سالهاست که خودت را خودی دانسته ای، ولی "اتباع بیگانه" خوانده شده ای!
#رضا_امیرخانی در سفرنامه اش به افغانستان این گونه هیجان و شور مردم را در #مزار_شریف به تصویر می کشد: «قهوهخانه مملو از جمعیت است. سرک می کشم. تلهویزیون روی "شبکه ی سه" خودمان است که از ماهواره پخش می شود. چه اتفاقی در شبکه سه می تواند این همه جمعیت را به قهوهخانه بکشاند! جمعه دهم مهرماه سیزدهم هشتاد و هشت(۱۳۸۸) است. چند ساعت بعد قرار است بازی #پرسپولیس و #استقلال به صورت زنده پخش شود.»
حضور پیروزمندانه ایران در جام جهانی بار دیگر همدلی ملتهای #پارسی_زبان را به تصویر کشیده است و نشان از پیوندی عمیق می دهد. این همدلی ها را بیشتر ببینیم.
ما شاخههای توأم سیب ایم و دور نیست
باری دگر شکوفه بیاریم توأمان
#وطن_فارسی
#جام_جهانی
از @zaynabbayat
@LoversofIRAN
یک ملت،
یک ضربان قلب،
#بیش_از_۸۰_میلیون_تن 👍
@LoversofIRAN
✍ #زینب_بیات، بانویی از افغانستان
متولد #کابل. مقیم #مشهد. لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی. تهیهکننده و گویندهی "رادیو دری".
⬅️دیشب (قلب) #افغانستان و #تاجیکستان هم در کنار مردم #ایران برای موفقیت و پیروزی تیم #ملی ایران تپید.
دیشب در خانه های مهاجرین افغانستانی ساکن ایران هم شور و هیاهویی برپا بود و همه برای برد تیم ملی ایران دعا کردند. هر بار که بازیکنان تیم ملی خواستند گل بزنند، مردم ما(افغانستان) از خوشی فریاد زدند و هربار که خطری دروازه ایران را تهدید کرد نفس در سینه هایشان حبس شد و دعا کردند.
این حسی است که سالیان سال در وجود مردم ما جریان داشته است. در هر مسابقه ای که یک طرف آن ایران بوده و طرف دیگر یک تیم خارجی، فریاد "ایران ایران" بلند شده است. برد ایران، برد ما هم بوده است و باخت ایران، باخت ما.
این حس پیوستگی و یگانگی سالهاست که وجود داشته است ولی متاسفانه کمتر دیده شده است. سالهاست که خودت را خودی دانسته ای، ولی "اتباع بیگانه" خوانده شده ای!
#رضا_امیرخانی در سفرنامه اش به افغانستان این گونه هیجان و شور مردم را در #مزار_شریف به تصویر می کشد: «قهوهخانه مملو از جمعیت است. سرک می کشم. تلهویزیون روی "شبکه ی سه" خودمان است که از ماهواره پخش می شود. چه اتفاقی در شبکه سه می تواند این همه جمعیت را به قهوهخانه بکشاند! جمعه دهم مهرماه سیزدهم هشتاد و هشت(۱۳۸۸) است. چند ساعت بعد قرار است بازی #پرسپولیس و #استقلال به صورت زنده پخش شود.»
حضور پیروزمندانه ایران در جام جهانی بار دیگر همدلی ملتهای #پارسی_زبان را به تصویر کشیده است و نشان از پیوندی عمیق می دهد. این همدلی ها را بیشتر ببینیم.
ما شاخههای توأم سیب ایم و دور نیست
باری دگر شکوفه بیاریم توأمان
#وطن_فارسی
#جام_جهانی
از @zaynabbayat
@LoversofIRAN
👈ایران وطن من است،
از زبان کودک خانواده مهاجر افغانستانی
@LoversofIRAN
⬅️دل نوشته ای با "بیم و امید"❗️
#علی_عطایی، مهاجری از #افغانستان در #ایران، از دیدگاه مشکلاتی که فرزندان مهاجران افغانستان در ایران دارند، این را نوشته است که در زیر می گذارم.
خواستم فوتبال انگلیس_بلژیک را تماشا کنم پسرم مصطفی آمد و گفت: شبکه پویا را بزن بابا.
گفتم: بیا با هم فوتبال تماشا کنیم.
گفت: من فقط برای فوتبال ایران هیجان دارم.
گفتم: چرا؟
گفت: یعنی نمی دانی چرا؟
خواستم از زبان خودش بشنوم، گفتم: بگو، چرا؟
گفت: یک راهنمایی می کنمت بابا.
گفتم: راهنمایی کن.
گفت: من دارم اینجا زندگی میکنم.
گفتم: خوب...
گفت: یعنی متوجه نشدی؟
گفتم: منظورت چیست؟
گفت: من اینجا به دنیا آمده ام. اینجا #وطن من است...
دیگر چیزی نگفتم. یعنی چه باید می گفتم؟ پسرم ایران را وطن خود می داند. او به فوتبال وطنش علاقه یا به گفته خودش هیجان دارد.
بیچاره پسرم...❗️
#وطن
#احساس_تعلق
#اتباع_بیگانه
#نسل_سوم_مهاجر
#بلاتکلیفی
از @zaynabbayat
⬅️سخن کانال عاشقان ایران:
ما نه تنها به آینده روشن ایران، بلکه به آینده روشن همه کشورهای گستره فرهنگی_تمدنی ایران زمین (ایران کهن)،امیدواریم و باورداریم که نور ایمان و میهن پرستی همه ما ایراندوستان، روزی بر همه تاریکی و تباهی سرنوشت تلخ مردم این بخش تپنده ی تمدن جهانی، چیره خواهد شد.
نه تنها فرزندان مهاجران افغانستان در ایران آینده ای خوش خواهند داشت و دیگر پدران و مادرانی چنین نگران نخواهند داشت و عشق و ایراندوستی این کودکان به بار خواهد نشست، بلکه همه کودکان ایران زمین در درون و بیرون مرزهای ایران امروز، روزگار خوش خواهند داشت و افیون و افسون فقر و بی سوادی و رنج و... از همه آنها دور خواهد شد و بلکه از همه مردم جهان، از خاور آسیا و خاورمیانه و آفریقا، تا باختر آمریکا.
در فرداهای روشن، پادشاهی بر زمین در دست نیکان و خردمندان خواهد بود و ذات بشر از پلیدی که می خواهد زمین را در خود فروبرد، خواهد رست.
@LoversofIRAN
از زبان کودک خانواده مهاجر افغانستانی
@LoversofIRAN
⬅️دل نوشته ای با "بیم و امید"❗️
#علی_عطایی، مهاجری از #افغانستان در #ایران، از دیدگاه مشکلاتی که فرزندان مهاجران افغانستان در ایران دارند، این را نوشته است که در زیر می گذارم.
خواستم فوتبال انگلیس_بلژیک را تماشا کنم پسرم مصطفی آمد و گفت: شبکه پویا را بزن بابا.
گفتم: بیا با هم فوتبال تماشا کنیم.
گفت: من فقط برای فوتبال ایران هیجان دارم.
گفتم: چرا؟
گفت: یعنی نمی دانی چرا؟
خواستم از زبان خودش بشنوم، گفتم: بگو، چرا؟
گفت: یک راهنمایی می کنمت بابا.
گفتم: راهنمایی کن.
گفت: من دارم اینجا زندگی میکنم.
گفتم: خوب...
گفت: یعنی متوجه نشدی؟
گفتم: منظورت چیست؟
گفت: من اینجا به دنیا آمده ام. اینجا #وطن من است...
دیگر چیزی نگفتم. یعنی چه باید می گفتم؟ پسرم ایران را وطن خود می داند. او به فوتبال وطنش علاقه یا به گفته خودش هیجان دارد.
بیچاره پسرم...❗️
#وطن
#احساس_تعلق
#اتباع_بیگانه
#نسل_سوم_مهاجر
#بلاتکلیفی
از @zaynabbayat
⬅️سخن کانال عاشقان ایران:
ما نه تنها به آینده روشن ایران، بلکه به آینده روشن همه کشورهای گستره فرهنگی_تمدنی ایران زمین (ایران کهن)،امیدواریم و باورداریم که نور ایمان و میهن پرستی همه ما ایراندوستان، روزی بر همه تاریکی و تباهی سرنوشت تلخ مردم این بخش تپنده ی تمدن جهانی، چیره خواهد شد.
نه تنها فرزندان مهاجران افغانستان در ایران آینده ای خوش خواهند داشت و دیگر پدران و مادرانی چنین نگران نخواهند داشت و عشق و ایراندوستی این کودکان به بار خواهد نشست، بلکه همه کودکان ایران زمین در درون و بیرون مرزهای ایران امروز، روزگار خوش خواهند داشت و افیون و افسون فقر و بی سوادی و رنج و... از همه آنها دور خواهد شد و بلکه از همه مردم جهان، از خاور آسیا و خاورمیانه و آفریقا، تا باختر آمریکا.
در فرداهای روشن، پادشاهی بر زمین در دست نیکان و خردمندان خواهد بود و ذات بشر از پلیدی که می خواهد زمین را در خود فروبرد، خواهد رست.
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈اندیشه ملی که مصدق پرچمدارش بود، همواره یا خار چشم تمامیت خواهان بوده یا ایرانستیزان
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈غلط گویی های محمد بهشتی درباره تاریخ ملی ایران
#ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
⬅️ سخنان دردآور #محمد_بهشتی_شیرازی در گفتگو با #حسین_دهباشی در برنامه تاریخ آنلاین را از پایان این نوشته بارگیری کنید.
🔷دیدگاه های غیر علمی محمد بهشتی در کم اهمیت نشان دادن ناکامی های #قاجار و از دست دادن سرزمین های ایرانی #قفقاز_جنوبی ( #آران و #شروان که امروز با نام جعلی جمهوری آذربایجان شناخته می شود و ما به آن جمهوری باکو میگوییم) چیزی نیست که بشود بسادگی از کنارش گذشت به ویژه زمانی که بدانیم او سال های پس از #انقلاب، سکاندار امورات فرهنگی کشور ما بوده!!!
🔷سید محمد بهشتی شیرازی (زاده ۱۳۳۰تهران) رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان #میراث_فرهنگی صنایع دستی و گردشگری؛ عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری؛ و رئیس کمیتهٔ ملی ایکوم ایران است. پیش از این نیز رئیس سازمان میراث فرهنگی؛ مدیر #جشنواره فیلم #فجر؛ مدیر عامل #بنیاد_سینمایی #فارابی؛ مشاور ارشد سازمان میراث فرهنگی؛ و معاون فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است و دارای کارشناسی ارشد مهندسی معماری از دانشکدهٔ معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی و عضو پیوستهٔ #فرهنگستان_هنر!!!
🔷 در پاسخ به غلطهای #محمد_بهشتی در این باره باید نکات زیر را حتما گفت:
۱_ غصه از دست دادن #هرات #خانقین و #بحرین دقیقا برابر غصه قفقاز است؛ چه پهلوی و چه قاجار؛ برای یک ایرانی میهن دوست، از دست دادن یک وجب از خاک وطن دردناک است و هیچ فرقی نمی کند در چه دوره ای بوده باشد
۲_ به بهانه مخالفت با #انگلیس و پهلوی، به بغل حکومت #روسیه نپرید و برای برآوردن منافع روسها و رعایت اوج حسن همجواری تان با برادران روس، اینگونه فاش و آشکار، میهن فروشی نکنید.
۳_ از دست دادن سرزمینهای آران و شروان(جمهوری باکوی امروزی)، شکست قوای شاهنشاهی ایران از قوای شاهنشاهی روسیه بود و نه جنگ آذربایجان و روس (که ۲۰۰سال پیش اصلا کشوری مستقل با نام امروزی آذربایجان که جعل نام سرزمین آران و شروان است، وجود خارجی نداشت و این سرزمین، بخشی مهم از #ممالک_محروسه دولت #پادشاهی_ایران بود) که بخواهیم جنگ بین قوای نظامی دو کشور ایران و روسیه را به جنگی محلی تقلیل دهیم
۴_ آثار ارزشمند تاریخی بجا مانده از دوره هخامنشی، اشکانی، ساسانی و نیز حکومت های پادشاهی ایرانی پس از اسلام در سرزمین #قفقاز_جنوبی، چیزی نیست که بتوان از آن چشم پوشید و به دلخواه آقایان پهلوی ستیز، قرن ها مالکیت ایران بر این دیار را نادیده گرفت و حتا گمراهی را تا آنجا ادامه داد که اصلا مالکیت ایران بر آن سرزمین ها را منکر شد و تاریخ را برای دمی آرامش تباه آقایان روس_زده (سمپات روسیه)، تغییر داد تا مبادا گزندی بر خاطرجمعی روس ها نسبت به گستره قلمروی امپراتوری #تزاری که در قرن۲۱ بشکل ناملموس در همه جای آن نفوذ دارند، وارد شود.
۵_ تا وقتی امثال محمد بهشتی، #بخشی از قدرت سیاسی ایران را به دست دارند و هر کدامشان #بخشی از حقایق #تاریخ #ایران_زمین را به صلاحدید دسته و گروه سیاسی که به آن وابسته هستند تغییر می دهند و تحریف می کنند، دیگر ما نباید دلخور تحریف خارجیان برای پنهان کردن تاریخ پرشکوه ایران باشیم، چرا که این داخلی های به اصطلاح تحصیلکرده و گاه مدیر فرهنگی و هنری کشور خودمان، دم به دم ضربه هایی چنان سخت بر پیکره ی ایران میزنند؛ که ضربه خارجی در برابرش نیش پشه ای بیش نیست!!!
۶_ خدا را شکر که این دست افراد، همه ی قدرت سیاسی را در ایران بدست نگرفته اند و هنوز در هیات حاکمه ج.ا.ا. هم مدیران میهن دوست وجوددارد.
〰〰〰〰〰〰〰〰
⬅️دکتر #هژیر_تهرانی، عضو فعال انجمن دوستی ایران و تاجیکستان، درباره سخنان تلخ محمد بهشتی، یادداشت زیر را نوشت.
🔷بر این سرزمین باید گریست که متولی میراث فرهنگی اش چنین آدمی با این سطح پایین و غلط از تاریخ #ملی بوده است.
آقای مهندس بهشتی می فرمایند:
جنگ در #قفقاز، جنگ #ایران و #روسیه نبوده، بلکه جنگ آذربایجان و روس بوده!!!
ضمن این که از دست رفتن سرزمینهای زرخیز ایرانی قفقاز را هم مهم نمی دانند و آن را آگراندیسمان #پهلوی ها می دانند!
حالا این نکته که سرزمینهای ایرانی شمال رود #ارس تا دهه ۱۹۲۰ میلادی یعنی یک قرن پس از #گلستان و #ترکمانچای همچنان اران و شیروان نامیده می شده هم به کنار.
این که #محمد_امین_رسول_زاده در آن دهه نام آذربایجان را سرقت کرد و بر اران و شیروان گذاشت هم به جای خود که بحثی مفصل را می طلبد و در فرصتی مناسب بدان خواهم پرداخت.
خدا خودش آخر و عاقبت ما را با امثال این روشنفکرنمایان به خیر کند.
این است که یک موی کسانی چون #منصور_حقیقت_پور نماینده سابق و اصولگرای #اردبیل در مجلس شورا را به امثال این آقا ترجیح می دهم.
لرزه ای که حقیقت_پور #وطن_پرست بر پیکر #سیاوش_نوروزوف نماینده پارلمان باکو انداخت باید درس عبرتی برای امثال آقای بهشتی باشد.
https://t.me/LoversofIRAN/5424
#ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
⬅️ سخنان دردآور #محمد_بهشتی_شیرازی در گفتگو با #حسین_دهباشی در برنامه تاریخ آنلاین را از پایان این نوشته بارگیری کنید.
🔷دیدگاه های غیر علمی محمد بهشتی در کم اهمیت نشان دادن ناکامی های #قاجار و از دست دادن سرزمین های ایرانی #قفقاز_جنوبی ( #آران و #شروان که امروز با نام جعلی جمهوری آذربایجان شناخته می شود و ما به آن جمهوری باکو میگوییم) چیزی نیست که بشود بسادگی از کنارش گذشت به ویژه زمانی که بدانیم او سال های پس از #انقلاب، سکاندار امورات فرهنگی کشور ما بوده!!!
🔷سید محمد بهشتی شیرازی (زاده ۱۳۳۰تهران) رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان #میراث_فرهنگی صنایع دستی و گردشگری؛ عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری؛ و رئیس کمیتهٔ ملی ایکوم ایران است. پیش از این نیز رئیس سازمان میراث فرهنگی؛ مدیر #جشنواره فیلم #فجر؛ مدیر عامل #بنیاد_سینمایی #فارابی؛ مشاور ارشد سازمان میراث فرهنگی؛ و معاون فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است و دارای کارشناسی ارشد مهندسی معماری از دانشکدهٔ معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی و عضو پیوستهٔ #فرهنگستان_هنر!!!
🔷 در پاسخ به غلطهای #محمد_بهشتی در این باره باید نکات زیر را حتما گفت:
۱_ غصه از دست دادن #هرات #خانقین و #بحرین دقیقا برابر غصه قفقاز است؛ چه پهلوی و چه قاجار؛ برای یک ایرانی میهن دوست، از دست دادن یک وجب از خاک وطن دردناک است و هیچ فرقی نمی کند در چه دوره ای بوده باشد
۲_ به بهانه مخالفت با #انگلیس و پهلوی، به بغل حکومت #روسیه نپرید و برای برآوردن منافع روسها و رعایت اوج حسن همجواری تان با برادران روس، اینگونه فاش و آشکار، میهن فروشی نکنید.
۳_ از دست دادن سرزمینهای آران و شروان(جمهوری باکوی امروزی)، شکست قوای شاهنشاهی ایران از قوای شاهنشاهی روسیه بود و نه جنگ آذربایجان و روس (که ۲۰۰سال پیش اصلا کشوری مستقل با نام امروزی آذربایجان که جعل نام سرزمین آران و شروان است، وجود خارجی نداشت و این سرزمین، بخشی مهم از #ممالک_محروسه دولت #پادشاهی_ایران بود) که بخواهیم جنگ بین قوای نظامی دو کشور ایران و روسیه را به جنگی محلی تقلیل دهیم
۴_ آثار ارزشمند تاریخی بجا مانده از دوره هخامنشی، اشکانی، ساسانی و نیز حکومت های پادشاهی ایرانی پس از اسلام در سرزمین #قفقاز_جنوبی، چیزی نیست که بتوان از آن چشم پوشید و به دلخواه آقایان پهلوی ستیز، قرن ها مالکیت ایران بر این دیار را نادیده گرفت و حتا گمراهی را تا آنجا ادامه داد که اصلا مالکیت ایران بر آن سرزمین ها را منکر شد و تاریخ را برای دمی آرامش تباه آقایان روس_زده (سمپات روسیه)، تغییر داد تا مبادا گزندی بر خاطرجمعی روس ها نسبت به گستره قلمروی امپراتوری #تزاری که در قرن۲۱ بشکل ناملموس در همه جای آن نفوذ دارند، وارد شود.
۵_ تا وقتی امثال محمد بهشتی، #بخشی از قدرت سیاسی ایران را به دست دارند و هر کدامشان #بخشی از حقایق #تاریخ #ایران_زمین را به صلاحدید دسته و گروه سیاسی که به آن وابسته هستند تغییر می دهند و تحریف می کنند، دیگر ما نباید دلخور تحریف خارجیان برای پنهان کردن تاریخ پرشکوه ایران باشیم، چرا که این داخلی های به اصطلاح تحصیلکرده و گاه مدیر فرهنگی و هنری کشور خودمان، دم به دم ضربه هایی چنان سخت بر پیکره ی ایران میزنند؛ که ضربه خارجی در برابرش نیش پشه ای بیش نیست!!!
۶_ خدا را شکر که این دست افراد، همه ی قدرت سیاسی را در ایران بدست نگرفته اند و هنوز در هیات حاکمه ج.ا.ا. هم مدیران میهن دوست وجوددارد.
〰〰〰〰〰〰〰〰
⬅️دکتر #هژیر_تهرانی، عضو فعال انجمن دوستی ایران و تاجیکستان، درباره سخنان تلخ محمد بهشتی، یادداشت زیر را نوشت.
🔷بر این سرزمین باید گریست که متولی میراث فرهنگی اش چنین آدمی با این سطح پایین و غلط از تاریخ #ملی بوده است.
آقای مهندس بهشتی می فرمایند:
جنگ در #قفقاز، جنگ #ایران و #روسیه نبوده، بلکه جنگ آذربایجان و روس بوده!!!
ضمن این که از دست رفتن سرزمینهای زرخیز ایرانی قفقاز را هم مهم نمی دانند و آن را آگراندیسمان #پهلوی ها می دانند!
حالا این نکته که سرزمینهای ایرانی شمال رود #ارس تا دهه ۱۹۲۰ میلادی یعنی یک قرن پس از #گلستان و #ترکمانچای همچنان اران و شیروان نامیده می شده هم به کنار.
این که #محمد_امین_رسول_زاده در آن دهه نام آذربایجان را سرقت کرد و بر اران و شیروان گذاشت هم به جای خود که بحثی مفصل را می طلبد و در فرصتی مناسب بدان خواهم پرداخت.
خدا خودش آخر و عاقبت ما را با امثال این روشنفکرنمایان به خیر کند.
این است که یک موی کسانی چون #منصور_حقیقت_پور نماینده سابق و اصولگرای #اردبیل در مجلس شورا را به امثال این آقا ترجیح می دهم.
لرزه ای که حقیقت_پور #وطن_پرست بر پیکر #سیاوش_نوروزوف نماینده پارلمان باکو انداخت باید درس عبرتی برای امثال آقای بهشتی باشد.
https://t.me/LoversofIRAN/5424
Telegram
Lovers of IRAN
پاسخ به غلطهای #محمد_بهشتی:
غصه هرات،خانقین،بحرین دقیقا برابر غصه قفقاز است
به بهانه مخالفت با #انگلیس، بغل #روسیه نپرید
شکست #باکو،شکست قوای شاهی ایران از روس بود،نه جنگ آذربایجان و روس
@LoversofIRAN
غصه هرات،خانقین،بحرین دقیقا برابر غصه قفقاز است
به بهانه مخالفت با #انگلیس، بغل #روسیه نپرید
شکست #باکو،شکست قوای شاهی ایران از روس بود،نه جنگ آذربایجان و روس
@LoversofIRAN
این وطن، خاک و ریشه و آغاز و پایان ماست. هرچه هست، باید خودمان بسازیمش. تنها امید مام میهن به فرزندان است. میهن برای #ملت است و حکومت ها امانتداران موقتی هستند که اگر خیانت در امانت کنند، با قانون همیشگی جهان، محکوم به سقوط و رسوایی هستند. بخاطر کاستی و خطای حکومت،از وظیفه خود دربرابر میهن، سر باز نزنیم
سخنرانی پنج شنبه گذشته محمد درویش، در "شب محمد درویش" که مجله بخارا در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزارکرد. درویش رییس پیشین بخش ارتباطات مردمی سازمان محیط زیست:
به #وطن به عنوان هتل نگاه نکنم که اگر از ستاره هایش خوشم نیامد ترکش کنم. تلاش میکنم تا بر ستاره های وطن اضافه کنم؛ حتی اگر بی ستاره شوم!
تحریریه کانال آذری ها؛ زادروز #محمد_درویش کنشگر #میهن_دوست و دلسوز محیط زیست را که برای بهبود حال ناخوش محیط زیست #ایران_عزیز شبانروز تلاش میکند، شادباش گفت
نگاره دوم:
وطن هتل نیست، که هرگاه خدماتش خوب نبود، ترکش کنیم👌
این جمله زیبای میهن پرستانه که سه سال پیش در رسانه ها بازتاب بسیار داشت، روی دیوار یک خانه در شهر حلب #سوریه، در اوج جنگ داخلی، نوشته شده بود با دست خط لرزان و هراسان یک شهروند سوری
@Loversofiran
سخنرانی پنج شنبه گذشته محمد درویش، در "شب محمد درویش" که مجله بخارا در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزارکرد. درویش رییس پیشین بخش ارتباطات مردمی سازمان محیط زیست:
به #وطن به عنوان هتل نگاه نکنم که اگر از ستاره هایش خوشم نیامد ترکش کنم. تلاش میکنم تا بر ستاره های وطن اضافه کنم؛ حتی اگر بی ستاره شوم!
تحریریه کانال آذری ها؛ زادروز #محمد_درویش کنشگر #میهن_دوست و دلسوز محیط زیست را که برای بهبود حال ناخوش محیط زیست #ایران_عزیز شبانروز تلاش میکند، شادباش گفت
نگاره دوم:
وطن هتل نیست، که هرگاه خدماتش خوب نبود، ترکش کنیم👌
این جمله زیبای میهن پرستانه که سه سال پیش در رسانه ها بازتاب بسیار داشت، روی دیوار یک خانه در شهر حلب #سوریه، در اوج جنگ داخلی، نوشته شده بود با دست خط لرزان و هراسان یک شهروند سوری
@Loversofiran
دوباره، میسازمت، وطن!
وقتی #القاص_میرزا، پسر #شاه_اسماعیل_صفوی عصیان کرد و به تحریک #عثمانی به #ایران لشکرکشید؛ با سپاه برادرش #شاه_تهماسب رو در رو شد که باقی ماجرا به تاریخ مربوط میشود!
اما بخش جامعهشناسی ادبی این رویداد، آن است که در هر دو لشکر قوّالان و نقّالانی بودند که برای هم از #شاهنامه رجز میخواندند و به چیزی فخر میکردند که منظور نظر #فردوسی بود!
در #تاجیکستان، در اوج روابط سرد و ملایم سیاسی با ایران، در مراسم گشایش #نیروگاه_برق_راغون (نوامبر ۲۰۱۸) که با حضور شرکتهای سازنده، از جمله پیمانکاران ایرانی برگزار شد؛ مقرر شده بود شعر بانو #سیمین_بهبهانی، به عنوان سرود نمادین این اتفاق مبارک، به تکرار از رسانههای تاجیکستان پخش شود:
#دوباره_میسازمت_وطن
اگرچه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم
اگرچه با استخوان خویش
این شعر را چند خوانندهٔ حرفهای با گرایشهای مختلف اجراکردهاند. برخی با تأکید بر «دوباره» و برخی با تکیه بر «میسازمت»؛ اما به نظر میرسد در تاجیکستان، با توجه به سرگذشت تاجیکان در عصر جدید، هستهٔ اصلی این چکامه، واژه #وطن در شعر فارسی است!
از #حسن_قریبی @hassanghari
@LoversofIRAN
وقتی #القاص_میرزا، پسر #شاه_اسماعیل_صفوی عصیان کرد و به تحریک #عثمانی به #ایران لشکرکشید؛ با سپاه برادرش #شاه_تهماسب رو در رو شد که باقی ماجرا به تاریخ مربوط میشود!
اما بخش جامعهشناسی ادبی این رویداد، آن است که در هر دو لشکر قوّالان و نقّالانی بودند که برای هم از #شاهنامه رجز میخواندند و به چیزی فخر میکردند که منظور نظر #فردوسی بود!
در #تاجیکستان، در اوج روابط سرد و ملایم سیاسی با ایران، در مراسم گشایش #نیروگاه_برق_راغون (نوامبر ۲۰۱۸) که با حضور شرکتهای سازنده، از جمله پیمانکاران ایرانی برگزار شد؛ مقرر شده بود شعر بانو #سیمین_بهبهانی، به عنوان سرود نمادین این اتفاق مبارک، به تکرار از رسانههای تاجیکستان پخش شود:
#دوباره_میسازمت_وطن
اگرچه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو میزنم
اگرچه با استخوان خویش
این شعر را چند خوانندهٔ حرفهای با گرایشهای مختلف اجراکردهاند. برخی با تأکید بر «دوباره» و برخی با تکیه بر «میسازمت»؛ اما به نظر میرسد در تاجیکستان، با توجه به سرگذشت تاجیکان در عصر جدید، هستهٔ اصلی این چکامه، واژه #وطن در شعر فارسی است!
از #حسن_قریبی @hassanghari
@LoversofIRAN
Forwarded from عاشقان ایران
👈اندیشه ملی که مصدق پرچمدارش بود، همواره یا خار چشم تمامیت خواهان بوده یا ایرانستیزان
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
👈تمبر یادبود لهستان و ارج گذاری میهمان نوازی ایرانیان برای ده ها هزار آواره لهستان
✍دکتر #افشین_جعفرزاده
در خبرها آمده بود که ویتال هاینن سرمربی بلژیکی تیم ملی #لهستان گویا از میهمان نوازی ایرانیان (در بازیهای چند روز گذشته جام ملت های #والیبال) در #ارومیه انتقاد کرده و با متهم کردن رفتار هزاران شهروند ارومیه ای، آنان را به خشونت محکوم کرده بود و مصداق خشونت را نیز دیر رسیدن به هتل پنج ستاره لوکس آنا در ارومیه( که نظیرش کمتر در #ورشو وجود دارد) و چند ضربه به اتوبوس توسط مردم، گفته بود !
(کانال عاشقان ایران: گفتنی است که روز پیش از بازی والیبال ایران و لهستان در ارومیه، همین آقای هاینن در گفگو با رسانه ها، از مهر و خوش برخورد مردم ارومیه با خودش و تیمش گفته بود و اینکه در خیابان های ارومیه که راه می رود همه مردم با او با روی خوش برخورد می کنند. گویا باخت سنگین در ارومیه برای ایشان بسی ناگوار بوده است که پس از بازی سخنان و دیدگاهش چنین دگرگون می شود اما این دور از خرد و انصاف است)
چه خوب بود این آقا که چند روزی همراه با تیمش در ارومیه مهر دید و شاهد برخوردهای گرم ارومیه های پرشور و والیبال دوست و البته بیگانه نواز بود، سری به چند کتاب و مقاله می زد و در می یافت که در اوج #جنگ_جهانی دوم که لهستان زیر چکمه #هیتلر و #استالین خرد و ویران واشغال شده بود، همین #ایرانیان خشن!؟ چگونه پذیرای هزاران آواره جنگ شامل مردان و زنان و کودکان بی پناه و بیمار و گرسنه #لهستانی رانده شده از #شوروی شدند و در زمانه #قحطی و #اشغال در خود #ایران، مردم این دیار محیط امنی را برایشان در ایران فراهم ساختند و قوت ناچیز خود را با آنان شریک شدند تا نشان دهند ایرانی فرهنگ مدار است و دوستدار اسیر و بیگانه.
لهستانی ها به میهن بازگشتند و حاصل این میهمان نوازی ایرانی، صدها عکس و کتاب و خاطره نویسی آن اوارگان شد تا از مهر و لطف بی چشمداست ایرانی صدها سخن بگویند و قلم بفرسایند تا نشانی باشد بر فرهنگ دیر پای ایرانی که دارای هر کاستی باشد، اما غریبه نوازی اش کم مانند است.
این تمبر یادگار آن روزهای پرادبار است که توسط دولت لهستان چاپ شده با تصویر کودکی در پناه فرش اصفهانی و مهر ایرانی به گاه حضور در ایران. هزاران کودک یتیم که تنها در #اصفهان شاهد محیط امنی شدند در پناه مردم ایران و اهالی اصفهان و #تهران و برخی شهر های ایران ( کتاب مستند بچه های لهستانی در اصفهان).
نامه نمایندگان مهاجران لهستانی به دولتمردان وقت ایرانی نیز حکایت از وجود چنین روحیهای دارد: «در این موقع که پناهندگان لهستانی بعد از سه سال اقامت در #خاک_پاک کشور شما از این سرزمین عزیمت میکنند، اینجانبان از آن جناب تمنا داریم که بهترین تشکرات صمیمانه ما را در مقابل میهمان نوازی و پذیرایی دوستانه که از طرف آن جناب و کلیه اولیای امور ایرانی و عامه مردم به عمل آمده، قبول فرمایند. این حسن میهمان نوازی و پذیرایی و همچنین تمام اقدامات و توجهاتی که از طرف اولیای کشوری و لشکری ایران به عمل آمده هیچگاه از خاطره ملت لهستان پاک نخواهد شد. تمام ماها که در #وطن شما زندگانی کردهایم بهترین یادبودها را از آن حفظ خواهیم کرد. ما نه تنها با قلبی مملو از امتنان ایران را ترک میکنیم بلکه بهترین ادعیه صمیمانه خود را برای سعادت و ترقی کشور شما و ملت ایران نثار میکنیم ..»
دوام دولت اندر حق شناسیست
زوال نعمت اندر ناسپاسی است
اگر فضل خدا بر خود بدانی
بماند بر تو نعمت جاودانی
چه ماند از لطف و احسان و نکویی؟
حرامت باد اگر شکرش نگویی
آقای هاینن گرامی!
همین چند هفته پیش کاپیتان لهستان یاوه ای بافت و (والیبال لهستان) مجبور به پوزش شد.
فرافکنی در ورزش جایگاهی ندارد و بهانه تراشی برای باخت چاره کار نیست.
شما نیز به زودی محبور به تنظیم پوزش نامه کتبی خواهید شد.
افشین جعفرزاده
۲۷ خرداد ۱۳۹۸
از این لینک مقاله مستند، داستان اوارگان جنگی لهستان را در ایران بخوانید. و آن #تمبر_یادبود را ببینید
TEA AND CARPETS: A Postage Stamp Commemorates Isfahan As 'The City Of Polish Children'
http://tea-and-carpets.blogspot.com/2008/09/postage-stamp-commemorates-isfahan-as.html?m=1
✍دکتر #افشین_جعفرزاده
در خبرها آمده بود که ویتال هاینن سرمربی بلژیکی تیم ملی #لهستان گویا از میهمان نوازی ایرانیان (در بازیهای چند روز گذشته جام ملت های #والیبال) در #ارومیه انتقاد کرده و با متهم کردن رفتار هزاران شهروند ارومیه ای، آنان را به خشونت محکوم کرده بود و مصداق خشونت را نیز دیر رسیدن به هتل پنج ستاره لوکس آنا در ارومیه( که نظیرش کمتر در #ورشو وجود دارد) و چند ضربه به اتوبوس توسط مردم، گفته بود !
(کانال عاشقان ایران: گفتنی است که روز پیش از بازی والیبال ایران و لهستان در ارومیه، همین آقای هاینن در گفگو با رسانه ها، از مهر و خوش برخورد مردم ارومیه با خودش و تیمش گفته بود و اینکه در خیابان های ارومیه که راه می رود همه مردم با او با روی خوش برخورد می کنند. گویا باخت سنگین در ارومیه برای ایشان بسی ناگوار بوده است که پس از بازی سخنان و دیدگاهش چنین دگرگون می شود اما این دور از خرد و انصاف است)
چه خوب بود این آقا که چند روزی همراه با تیمش در ارومیه مهر دید و شاهد برخوردهای گرم ارومیه های پرشور و والیبال دوست و البته بیگانه نواز بود، سری به چند کتاب و مقاله می زد و در می یافت که در اوج #جنگ_جهانی دوم که لهستان زیر چکمه #هیتلر و #استالین خرد و ویران واشغال شده بود، همین #ایرانیان خشن!؟ چگونه پذیرای هزاران آواره جنگ شامل مردان و زنان و کودکان بی پناه و بیمار و گرسنه #لهستانی رانده شده از #شوروی شدند و در زمانه #قحطی و #اشغال در خود #ایران، مردم این دیار محیط امنی را برایشان در ایران فراهم ساختند و قوت ناچیز خود را با آنان شریک شدند تا نشان دهند ایرانی فرهنگ مدار است و دوستدار اسیر و بیگانه.
لهستانی ها به میهن بازگشتند و حاصل این میهمان نوازی ایرانی، صدها عکس و کتاب و خاطره نویسی آن اوارگان شد تا از مهر و لطف بی چشمداست ایرانی صدها سخن بگویند و قلم بفرسایند تا نشانی باشد بر فرهنگ دیر پای ایرانی که دارای هر کاستی باشد، اما غریبه نوازی اش کم مانند است.
این تمبر یادگار آن روزهای پرادبار است که توسط دولت لهستان چاپ شده با تصویر کودکی در پناه فرش اصفهانی و مهر ایرانی به گاه حضور در ایران. هزاران کودک یتیم که تنها در #اصفهان شاهد محیط امنی شدند در پناه مردم ایران و اهالی اصفهان و #تهران و برخی شهر های ایران ( کتاب مستند بچه های لهستانی در اصفهان).
نامه نمایندگان مهاجران لهستانی به دولتمردان وقت ایرانی نیز حکایت از وجود چنین روحیهای دارد: «در این موقع که پناهندگان لهستانی بعد از سه سال اقامت در #خاک_پاک کشور شما از این سرزمین عزیمت میکنند، اینجانبان از آن جناب تمنا داریم که بهترین تشکرات صمیمانه ما را در مقابل میهمان نوازی و پذیرایی دوستانه که از طرف آن جناب و کلیه اولیای امور ایرانی و عامه مردم به عمل آمده، قبول فرمایند. این حسن میهمان نوازی و پذیرایی و همچنین تمام اقدامات و توجهاتی که از طرف اولیای کشوری و لشکری ایران به عمل آمده هیچگاه از خاطره ملت لهستان پاک نخواهد شد. تمام ماها که در #وطن شما زندگانی کردهایم بهترین یادبودها را از آن حفظ خواهیم کرد. ما نه تنها با قلبی مملو از امتنان ایران را ترک میکنیم بلکه بهترین ادعیه صمیمانه خود را برای سعادت و ترقی کشور شما و ملت ایران نثار میکنیم ..»
دوام دولت اندر حق شناسیست
زوال نعمت اندر ناسپاسی است
اگر فضل خدا بر خود بدانی
بماند بر تو نعمت جاودانی
چه ماند از لطف و احسان و نکویی؟
حرامت باد اگر شکرش نگویی
آقای هاینن گرامی!
همین چند هفته پیش کاپیتان لهستان یاوه ای بافت و (والیبال لهستان) مجبور به پوزش شد.
فرافکنی در ورزش جایگاهی ندارد و بهانه تراشی برای باخت چاره کار نیست.
شما نیز به زودی محبور به تنظیم پوزش نامه کتبی خواهید شد.
افشین جعفرزاده
۲۷ خرداد ۱۳۹۸
از این لینک مقاله مستند، داستان اوارگان جنگی لهستان را در ایران بخوانید. و آن #تمبر_یادبود را ببینید
TEA AND CARPETS: A Postage Stamp Commemorates Isfahan As 'The City Of Polish Children'
http://tea-and-carpets.blogspot.com/2008/09/postage-stamp-commemorates-isfahan-as.html?m=1
Blogspot
A Postage Stamp Commemorates Isfahan As 'The City Of Polish Children'
WARSAW, September 26, 2008 -- Isfahan is best known for its architecture. It is so beautiful, Iranians say, that to visit the city is to see...
Forwarded from عاشقان ایران
👈اندیشه ملی که مصدق پرچمدارش بود، همواره یا خار چشم تمامیت خواهان بوده یا ایرانستیزان
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN
✍ #ماریا_بهمن_پور
@LoversofIRAN
حکومتی شبیه #مصدق، همیشه خار چشم تمامیت خواهان بوده وهست چون در عین عدم تمایل به تغییرات انقلابی، ویژگی هایی ساختار شکنانه را در چارچوب #قوانین_بین_المللی و #قوانین_داخلی داشت که با نقض قالبهای سفارشی و از پیش تعیین شده دیکتاتوری و توافقات پنهانی کانون های قدرت که در ضدیت با منافع بلندمدت (و نه کوتاه مدت) مردم ایران بودند، خودنمایی می کرد.
حکومت مصدق گرچه #انقلابی نبود و مصدق تفکرات انقلابی به معنای از بین بردن کامل ساختار رسمی حاکمیت نداشت(نخواست با چهره رهبری انقلابی، مردم را به حمایت مستقیم از خود به خیابان آورد و در تقابل مستقیم با نظامیان طرفدار پادشاهی قراردهد) اما در عین حال دربخشی از برنامه هایش دنبال ساختارشکنی درون زا یعنی #تحول_خواهی، #اصلاحات اساسی و عملی بود. مصدق برای احقاق حق ملت ایران نسخه ی بالارفتن از #دیوار_سفارت انگلیس را نپیچید بلکه انگلستان را با تیر قانون در #دادگاه_لاهه ( #دیوان_لاهه #لاهه) به چارمیخ کشید.
دولت مصدق، دولتی #آزادی خواه و دلسوز #ملت بود، درعین حال دست نشانده هیچ قدرت خارجی نبود؛ دستش هم آلوده به خون بی گناهان و ناپاک در پول های کثیف نبود گرچه مانند هر حکومت دیگری دارای خطا و اشتباه بود که با کمک زمان می توانست اصلاح شود اما افسوس مهلتی که لازم و کافی بود به او داده نشد.
بسیاری در این ۶۴ سال پس از ۲۸ امرداد سال سیاه ۳۲، تلاش کردند و هنوز هم تلاش میکنند با انواع تهمت ها مصدق را منفور مردم کنند. تهمت هایی چنان مسخره و متناقض که همین تناقض ها نشان پریشانی اندیشه ی سازندگان آن تهمت هاست. دشمنان ناجوانمردش او را از #توده ای تا جاسوس #انگلیس و #فراماسون و عامل #روسیه و همدست تندروهای #مذهبی چون #فداییان_اسلام خوانده اند که هیچگاه در یک نفر قابل جمع نیست! می خواستند او را مانند خودشان به منجلاب بکشند؛ اما نتوانستند و در نزد عقلا خود را روز به روز رسواتر کرده اند.
نمی گویم مصدق مبرا از خطا و اشتباه بود؛ که اگر چنین بود، سرنوشت ایران و جنبش ملی آن، حتما جور دیگری پیش می رفت. مصدق به ویژه در ۶ ماه آخر نخست وزیری اش ۲_۳ اشتباه آشکار داشت که من آنها را ناشی از عدم تمرکز حاصل از فشارهای خردکننده ی بدخواهان و توطئه گران علیه #نهضت_ملی می دانم که تاب آوردن در برابر آن ها با توجه به کهولت سن و حال ناخوش و بیماری مصدق، کاری بس دشوار بود! آن یورش های همه جانبه، آشکارا مصدق و شیرازه نیروهای جنبش نوپای ملی ایران را دچار نوعی دست پاچگی برای حفظ دستاوردهای #نهضت_ملی_شدن_صنعت_نفت کرده بود و نتیجه آن فشارهای همه جانبه و روز افزون (از سوی همه نیروهای متضاد یعنی تندروهای مذهبی، #سلطنت_طلب های ضد مصدق، کانون های لابی انگلیس، آمریکا، روسیه و حزب توده)، این شد که مصدق فقط می خواست به هر ترتیبی شده نتایج و دستاوردهایی را که یک عمر برایشان انتظار کشیده بود حفظ کند حتا اگر با چند اشتباه بزرگ استراتژیک در تصمیم گیری همراه می بود.
اما، بی شک، مصدق هرچه که بود؛ و هر که بود، مصدق بود. صادق و بر عهدش برای پاسداشت ایران با هیچ گروه، دسته و رسته ای معامله نکرد و به هیچ بهایی حیثیت و اعتبار نهضت ملی را که شالوده مبارزه و پایداری ملت ایران می دانست نفروخت، گرچه به حذف خود و یارانش بیش ازنیم قرن از شطرنج سیاست ایران انجامید.
مصدق همچون هر سیاستمدار بزرگی دچار اشتباه شد؛ اما اگر انصاف داشته باشیم باید بپذیریم این در شرایطی بودکه با دسیسه های مسلسل وار داخل و خارج کشور مسیرش ناتمام ماند و هیچ مجالی برای جبران اشتباهات پایان نخست وزیری اش نیافت و نتوانست نتایج درخشانی که نهضت ملی کسب کرده بودو آرزوهای بزرگی که برای ایران داشت را به انجام رساند.
۱۸ماه، فرصتی اندک بود برای دولتی که گامی چنان بزرگ برداشته بود که همه عناصر متزلزل و کم اراده داخلی را به فریاد بلند واداشته بود و همه استعمارگران بی رحم خارجی را نیز.
اما آنچه مهم است و مصدق را عنصری بی همتا در #تاریخ_معاصر_ایران می کند، اینست که بدخواهانش نه توانستند تهمت ناشایست "وابستگی به خارج" را(چنانکه شایسته ی خودشان بود)که به او می زدند ثابت کنند و نه توانستند دامانش را با تهمت ناپاکی و خائن به وطن (باز هم همانطور که شایسته خودشان بود)بیالایند. او بخاطر #وطن_پرستی، معامله نکردن بر سر حیثیت و #منافع_ملی ایران، و پاکدستی اش، آبرو و اعتبار #ملی_گرایی معاصر ایران است.
مصدق هم باید نقد شود، اما هرکس بخواهد دامان این بزرگمرد را بخاطر اشتباهاتش و یا سوءاستفاده ای که جریان های سیاسی پس از #تبعید و مرگ او، از نام او کردند، به تهمت و دروغ ناروا بیالاید، بی شک ستمگر است و در حال خیانت به وطن حتا اگر نداند.
روانش شاد، آبروی جنبش معاصر #ملی ایران
@LoversofIRAN